شهر قنوت‌های مستجاب

شهر قنوت‌های مستجاب      از آن روز که فهمیدیم که قرآن گاهِ سخن گفتن خدا با بندگان است. همیشه به این می‌اندیشیدم که چگونه و با کدام زبان با خدایی سخن بگویم که واژه واژه‌اش هزارتوی درهم پیچیده دارد و عقل ناقص انسان حتی به درک لحظه‌ای

شهر قنوت‌هاي مستجاب   

<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 

از آن روز كه فهميديم كه قرآن گاهِ سخن گفتن خدا با بندگان است. هميشه به اين مي‌انديشيدم كه چگونه و با كدام زبان با خدايي سخن بگويم كه واژه واژه‌اش هزارتوي درهم پيچيده دارد و عقل ناقص انسان حتي به درك لحظه‌اي از آن نمي‌رسد، اين دغدغه نه مسئله اصلي من كه مستوره هزاران هزار انساني است كه آمده‌اند و رفته‌اند و دوست داشتند با خداي خويش هم‌سخن شوند. اگر بر توانايي‌هاي بشري تكيه كنيم حتي نمي‌توانيم يك كلمه بيابيم كه لايق ابراز به خداوند باشد، اگرچه ما خيلي وقت‌ها با زبان الكن دردها و خواسته‌ها را از او مي‌خواهيم و او كريمانه مي‌پذيرد و دوست دارد كه ما با همان زبان نداشته با او حرف بزنيم، اما اينكه در واژگانمان چه بارِ معرفتي باشد كه بتواند ياراي رسيدن به آسمان هفتم را داشته باشد، نكته‌اي است عميق. در معارف اسلامي و ژرف‌انديشي آن در‌مي‌‌يابيم كه خداوند، پيامبر و اهل بيتش را واسطه‌اي قرار داده است بين خود و مردم، وحي از زبان پيامبر بر دلها مي‌نشيند و تأثير مي‌كند و ماندگار مي‌شود. پس اگر خداوند با زبان پيامبران با ما حرف مي‌زند ما نيز مي‌توانيم با بيان پيامبر و آل‌ آفتابي‌اش با خدا حرف بزنيم و دعا آنگاه كه از جانب پيامبر و خاندانش باشد همان واژه‌هايي است كه از دل ما به آسمان مي‌رود.

 

در تاريخ، بارها انسان با نجواهاي عاشقانه پيامبران و اهل بيت آشنا شده است و هرگاه بر بُراق اين واژه‌ها سمت خداوند را در افق ديدگان نشانده است دل‌آرام‌تر از گذشته بوده است. مناجات پيامبر اسلام با خداوند از آن دسته واژه‌هايي است كه شايد در بين ما غريب باشد، اما زبان‌حال ناتوانايي‌هاي ماست، چه اينكه ائمه اطهار و بخصوص امام‌المتقين علي(ع) و امام سجاد(ع)، اين رابطه را به اوج خود رسانده‌اند.

 

نكته اينجاست كه ما در مدينه‌ايم و مدينه همان شهري است كه دعا و مناجات از آن آسمان صاعد مي‌شده است همان‌طور كه در مكه و مدينه قرآن نازل شده است و روح قرآن در آن شهر بر دلها حكم مي‌راند، روح دعا و مناجات نيز در اين شهر، انسان را آسماني مي‌‌كند. هر گاه در مكه چشم به واژه‌هاي كتاب خدا مي‌دوزي، درخواهي يافت كه واژه‌ها بيش از پيش در چشم تو مي‌نشيند و در مدينه كه شهر مويه‌هاي علي(ع) و عاشقانه‌هاي سجاد(ع) است نيز زبان دعا انسان را به اوج مي‌رساند. مدينه شهر مناجات است، شهر اوج گرفتن‌ها و شهر خواستن‌هاست. مدينه شهر عاشقانه‌هايي است كه روي قنوت‌ها گل مي‌كند. شهر سجده‌هاي طولاني كه در ژرفناكي اشك غرق مي‌شود. مدينه شهر دست‌هايي است كه ابرها را جابجا مي‌كنند تا راه آسمان هويدا شود. گاهي فرازي از مناجات پيامبر،  يا مويه‌هاي علي و يا عشق‌بازي سجاد مي‌تواند انسان را به بي‌وزني برساند.

 

فرصت مناجات، فرصت عاشقانه، فرصت رسيدن به خورشيد، محدود است، يادمان باشد اينجا هزاران دعا به استجابت رسيده است. دعاهايي كه از زبان ذخاير عالم به آسمان عرضه شده است. مدينه را بدون مناجات رها نكنيم، مدينه شهر قنوت‌هاي مستجاب است.

 


| شناسه مطلب: 81873