ستاره شب یلدا

ستاره شب یلدا  دلم دوباره چه بی اختیار می‌لرزد چو غنچه‌ای به نسیم بهار می‌لرزد مگر گشوده برویم دری دوباره بهار که بر خزان دلم برگ و بار می‌لرزد به روی گونه من اشک شوق می‌رقصد به پیش دیده من آبشار می‌لرزد به دامن شب یلدای من ستاره شوق به شادی

ستاره شب يلدا

 دلم دوباره چه بي اختيار مي‌لرزد

چو غنچه‌اي به نسيم بهار مي‌لرزد

مگر گشوده برويم دري دوباره بهار

كه بر خزان دلم برگ و بار مي‌لرزد

به روي گونه من اشك شوق مي‌رقصد

به پيش ديده من آبشار مي‌لرزد

به دامن شب يلداي من ستاره شوق

به شادي دل من اميدوار مي‌لرزد

بياد مشعر و خيف و منا و مروه مدام

نگاه من به سوي آن ديار مي‌لرزد

بياد مرقد نوراني رسول خدا(ص)

همه وجود مرا پود و تار مي‌لرزد

بياد خانه معبود و وادي عرفات

در انتظار دل انتظار مي‌لرزد

بياد غربت و ويراني قبور بقيع

ميان شعله، دل داغدار مي‌لرزد

مپرس تربت زهراي دل شكسته كجاست

به روي دجله اشك آن مزار مي‌لرزد

هنوز خونِ رود از سينه اش اگر نه چرا

بياد او دل ما شعله‌وار مي‌لرزد

دلم به اين همه اندوه و اضطراب ولي

به مژده حرم كردگار مي‌لرزد

به سفره كرم دوست ميهمان شده‌ام

ولي دل از گنه بي‌شمار مي‌لرزد

به پيشگاه خداوند دست‌هاي دعا

به شكر موهبت كردگار مي‌لرزد

وصال يار براي دوباره نزديك است

دلم دوباره چه بي‌اختيار مي‌لرزد

محمدرضا براتي


| شناسه مطلب: 81904