لطافت روح

لطافت روح  روح انسان فوق العاده لطیف است و زود عکس العمل نشان می‏دهد. اگر انسان در یک کاری بر روح خودش فشار بیاورد عکس العملی که روح انسان ایجاد می‏کند گریز و فرار است. مثلاً در عبادت. جزء توصیه‏های پیغمبر اکرم این است که عبادت را آنقدر انجام دهید ک

لطافت روح

 روح انسان فوق العاده لطيف است و زود عكس العمل نشان مي‏دهد. اگر انسان در يك كاري بر روح خودش فشار بياورد عكس العملي كه روح انسان ايجاد مي‏كند گريز و فرار است. مثلاً در عبادت. جزء توصيه‏هاي پيغمبر اكرم اين است كه عبادت را آنقدر انجام دهيد كه‏ روحتان نشاط عبادت دارد يعني عبادت را با ميل و رغبت انجام مي‏دهيد. وقتي يك مقدار عبادت كرديد، نماز خوانديد، مستحبات را بجا آورديد، نافله انجام داديد، قرآن خوانديد و بيداري كشيديد، ديگر حس‏ مي‏كنيد الان اين عبادت سخت و سنگين است يعني به زور داريد بر خودتان‏ تحميل مي‏كنيد. فرمود: ديگر اينجا كافي است، عبادت را به خودت تحميل‏ نكن. همين قدر كه تحميل كردي روحت كم كم از عبادت گريزان مي‏شود و گويي‏ عبادت را مانند يك دوا به او داده‏اي، آن وقت يك خاطره بد از عبادت‏ پيدا مي‏كند. هميشه كوشش كن در عبادت نشاط داشته باشي و روحت خاطره‏ خوش از عبادت داشته باشد. به جابر فرمود: « يا جابر ان هذا الدين لمتين فأوغل فيه برفق فان المنبت لا ارضا قطع و لا ظهرا ابقي»؛ اي جابر! دين اسلام دين با متانتي است، با خودت با مدارا رفتار كن. بعد مي‏فرمايد (چه تشبيه عاليي!) جابر! آن آدم‌هايي كه خيال مي‏كنند با فشار آوردن بر روي خود و سخت‌گيري بر خود زودتر به مقصد مي‏رسند اشتباه‏ مي‏كنند، اصلاً به مقصد نمي‏رسند. مَثَل آنها مَثَل آن آدمي است كه مَركبي به‏ او داده‏اند كه از شهري به شهري برود، او خيال مي‏كند هر چه به اين مركب‏ بيشتر شلاق بزند و فشار بياورد زودتر مي‏رسد. چند منزل اول را با يك منزل‏ به يك روز مي‏رود ولي يك وقت متوجه مي‏شود كه حيوان بيچاره را زخمي كرده‏ و حيوان هم از راه مانده و جابجا ايستاد، به مقصد نرسيد، مركبش را هم‏ مجروح و ناقص كرد. فرمود: آدمي كه بر روي خود فشار مي‏آورد و زائد بر استعداد خويش بر خودش تحميل مي‏كند خيال مي‏كند زودتر به مقصد مي‏رسد، او اصلا به مقصد نمي‏رسد. روحش مي‏شود مثل مركبي كه زخم برداشته باشد، از راه مي‏ماند و ديگر قدم از قدم بر نمي‏دارد. نسبت به مردم هم همين طور است.

نگاه‌داشتِ زبان

در ميان اعضا و جوارح انسان، نقش زبان ويژه است. آفات اين عضو كوچكِ بدن همچون خدمات و بركاتش، فراوان و بسي متنوع است. بسياري از اقدامات و فعاليت‌هاي روزمرّه از آثار و دستآوردهاي به كارگيري زبان است، فعاليت‌هايي از قبيل صدور دستورات و يا درخواست‌هاي عادي، ايجاد ارتباط مثبت و منفي ميان آحاد جامعه، بيان صادقانه حقايق و يا ارائه آنها در‌هاله‌اي از دروغ و نفاق، ذكر و يادِ حضرت حقّ و يا غيبت، تهمت و توهين و تمسخر بندگانِ خدا، افشاي اسرار فردي و خانوادگي و يا لو دادنِ اسرار نظام و حكومت. و اين تنها گوشه‌اي از شاهكارهاي اين عضو حياتي انسان است. بدون ترديد، پيمودن مسير سعادت و كمال جز از خلال مهار نمودن و به كنترل درآوردنِ آن، ميسور نيست. شخصي به محضر پيامبر اعظم (صلي الله عليه وآله) رسيد. حضرت از او پرسيدند: آيا مي‌خواهي تو را به كاري راهنمايي كنم كه بهاي آن بهشت است؟ مرد پاسخ داد: بلي. حضرت فرمود: از آنچه خداوند به تو داده انفاق كن و به ديگران بده. مرد گفت: اگر خود نيازمندتر از ديگران باشم چه؟ حضرت فرمود: مظلومان را ياري كن. مرد گفت: اگر خودم ناتوان‌تر از آنها باشم چه؟ حضرت فرمود: افراد نادان را راهنمايي كن. مرد گفت: اگر خود نادان‌تر از آنها باشم چه؟ فرمود: در اين صورت، زبانت را جز در موارد خير و نيك حفظ كن. سپس فرمود: آيا خشنود نمي‌شوي كه يكي از اين خصلت‌ها را داشته باشي و باعث ورود تو به بهشت شود؟ به هر تقدير، حفظ زبان و كنترل آن از بيراهه رفتن و به انحراف كشاندن فرد، بهترين توصيه رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله) است كه بي‌شكّ، در صورت كنترل آن از لغزش‌ها و گناهان، فرصت‌هاي ارزشمندتري در پيش روي آدمي براي كسب سعادت افزون و راهيابي به قله‌هاي كمال گشوده خواهد شد.


| شناسه مطلب: 81907