مقایسه حقوق زن در اسلام و غرب
مقایسه حقوق زن در اسلام و غرب در 50 سال اخیر مقوله رسیدگی به حقوق زنان و تعیین منزلت مطلوب و عادلانه برای آنان در نظامهای مختلف فکری مورد توجه قرار گرفته است و راهکارهای متفاوتی ارائه شده است.اسلام که احیاء کننده حقوق زن است سیزده قرن قبل به
مقايسه حقوق زن در اسلام و غرب
در 50 سال اخير مقوله رسيدگي به حقوق زنان و تعيين منزلت مطلوب و عادلانه براي آنان در نظامهاي مختلف فكري مورد توجه قرار گرفته است و راهكارهاي متفاوتي ارائه شده است.اسلام كه احياء كننده حقوق زن است سيزده قرن قبل به موضوع حقوق زن پرداخته و گامهاي بلندي در راستاي حقوق انساني او برداشته است.
وضعيت نظام حقوق زن در غرب
در دنياي غرب از قرن هفدهم به بعد پا به پاي نهضتهاي علمي و فلسفي نهضتي در زمينه مسائل اجتماعي و به نام حقوق بشر شكل گرفت.اصل اساسي مورد توجه اين گروه اين نكته بود كه انسان بالفطره و به فرمان طبيعت واجد يك سلسله آزاديهاست و اين آزاديها را هيچكس يا گروه نميتواند از انسان سلب كند.
تا اوايل قرن بيستم هر چه درباره حقوق نشر و بحث شده است مربوط به حقوق ملتها و يا حقوق طبقات زحتمكش در برابر ستمگران بود.در قرن بيستم براي اولين بار مسأله «حقوق زن» در برابر حقوق مرد عنوان شد و در اعلاميه جهاني حقوق بشر تساوي حقوق زن و مرد صريحاً اعلام شد.البته جريانهاي فمينيستي در غرب تقريباً از دهه 1630 شروع شده بود و به عنوان يك جريان مستمر ادامه داشت.از ديدگاه جريانهاي فمينيستي وجود بيعدالتي در كنار افراط در تقسيم كار جنسيتي و جداسازي حوزه فعاليت مردانه و زنانه مسبب كنار گذاشتن زنان از همه عرصههاي پيشرفت شده بود.با توجه به اين نكته حضور زنان در نيروي كار در دهههاي 1920 تا 1970 رشد معدودي يافت و در دهههاي پس از جنگ جهاني دوم، زنان داراي تحصيلات بالا افزايش يافتند و از بين رفتن مرزهاي جنسيتي در همه ميدانها رواج يافت.
و كار به آنجا رسيد كه فهرست طولاني تفاوتهاي مردانه و زنانه در ساختار رواني و جسماني باطل اعلام شد.
سرمايهداران از وجود زن بهره كشيدند و كارخانهداران براي اينكه زن را به كارخانه بكشند و از نيروي اقتصادي زن بهره ببرند، تساوي حقوق زن و مرد و آزادي زن را مطرح كردند تا به خواستههاي خود برسند.در بخشهاي ديگر از جمله سياست نيز زن وسيلهاي براي اجراي مقاصد مرد قرار گرفت و از وجود زن بهرهكشي شد اما در زير پوشش تساوي و آزادي.بيشك نهضت فمينيسم در قرن بيستم يك سلسله معضلات را از زن گرفت ولي مشكلات مديدي را براي او به ارمغان آورد زيرا در گذشته انسان بودن زن فراموش شده بود ولي در عصر حاضر زن بودن زن به فراموشي سپرده شد.
قرآن كريم در سوره يس ميفرمايد: «زن و مرد دو ستارهاند و در دو مدار مختلف فرمودند: «هر يك در مدار خود حركت كنند.» و آنچه در غرب امروزه شاهد آنيم قيام بر ضد فطرت و طبيعت و غريزه انساني زن است.
وضعيت نظام حقوق زن در اسلام
اسلام در مورد حقوق خانوادگي زن و مرد فسلفه خاصي دارد كه با آنچه در چهارده قرن پيش بر گذشته وآنچه در جهان امروز ميگذرد فعاليت دارد. اسلام براي زن و مرد در همة موارد يك نوع حقوق و تكاليف و مجازات قائل نشده است و بر اين نكته توجه داشته است كه لازمه اشتراك زن و مرد در حيثيت انساني است و برابري آنها در حقوق انساني است و نه در تشابه حقوق.قرآن كريم ميفرمايد: «خلقكم من نفس واحده» يعني او شما را (اعم از زن مرد) از يك حقيقت آفريد، آنچه مهم است اين است كه اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد رعايت كرده است و با تساوي حقوق زن و مرد مخالف نيست بلكه باتشابه آن مخالف است و نتيجه آنكه:اسلام هرگز امتياز و ترجيح حقوقي و ارزشي براي مردان در مقايسه با زنان قائل نيست.
محمد صادق تذري