بارگاه امید اگر تو بیایی

بارگاه امید اگر تو بیاییجمعه‏ها بی تو رنگ و بویی ندارند، بیا تا ابرها از بالای سر روزها بروند. بیا تا عشق در گلدان‏هایمان بشکفند و دریا تا نزدیکی دفتر مشقمان بیاید.اگر تو بیایی، هیچ شمعی خاکستر نخواهد شد و پروانه‏ها تا قیامت در هوای عاشقی بال و پر خواهند

بارگاه اميد
اگر تو بيايي

جمعه‏ها بي تو رنگ و بويي ندارند، بيا تا ابرها از بالاي سر روزها بروند. بيا تا عشق در گلدان‏هايمان بشكفند و دريا تا نزديكي دفتر مشقمان بيايد.
اگر تو بيايي، هيچ شمعي خاكستر نخواهد شد و پروانه‏ها تا قيامت در هواي عاشقي بال و پر خواهند زد.
اگر تو بيايي سنگ‏ها سكوت خود را مي‏شكنند؛ بغض‏هاي هزار ساله ترك برمي‏دارند و باران تنگ و بي‏امان بر شيرواني دنيا مي‏بارد. باران ترجمان اشك‏هاي توست يا حاصل جمع اشك‏هاي ماست كه اينگونه بي‏شكيب مي‏بارد؟
اي عادل‏ترين عاشق! در اين روزگار قحطي آغوش، پناه دلتنگي‏هايمان باش! نمي‏داني سرهاي ما چقدر محتاج شانه‏هاي مردانه توست، نمي‏داني چقدر دلمان براي يك گريه بي‏ريا تنگ شده. ما از تمام ابرهاي جهان دلتنگ‏تريم.
محمدرضا  مهديزاده

حاجي نمونه
از نگاه
شكرالله خاكرند  استاد دانشگاه
حاجي ايراني بايد از لحاظ  عقايد و اخلاق نمونه باشد
شكر الله خاكرند، عضو گروه تاريخ دانشگاه شيراز معتقد است حاجي ايراني بايد در سه جنبه عقايد، اخلاق و احكام توانمند باشد. در زمينه عقايد يك حاجي ايراني بايد براي آنچه انجام مي‌دهد پشتوانه مستحكمي داشته باشد به طور مثال درباره شبهاتي كه مطرح مي‌شود يك دفاع عقلايي انجام دهد. در جنبه احكام هم زائر شيعي بايد به دقت به آموزش‌هايي كه قبل و حين سفر از سوي روحانيون كاروان‌ها ارايه مي‌شود، دقت كند تا احكامي كه در اين سفر يك ماهه در جمع مسلمانان دنيا انجام مي‌دهد نمادي از يك پيرو واقعي مكتب اهل بيت (ع) و برگرفته از تعاليم اسلام ناب باشد.
وي با ابراز تاسف از اينكه حاجي ايراني از لحاظ احكام و عقايد مانند يك پيرو واقعي اهل بيت (ع) عمل مي‌كنند اما از لحاظ اخلاق با آنچه در مكتب و سيره ائمه (ع) است، بعضا كمي فاصله دارند، به مسئولان حج توصيه مي‌كند: امسال بايد توجه ويژه اي به موضوع اخلاق حاجي ايراني صورت گيرد و به آن نگاه كاربردي شود به طور مثال به چگونگي اخلاق زائر در بازار، هتل، مسجد الحرام و مكان‌هايي كه در معرض ديد ديگران است توجه شود تا حاجي ايراني با نوع اخلاق و رفتارش نماينده اي راستين از مكتب اهل بيت(ع) باشد.
خاكرند ادامه مي‌دهد: حاجي ايراني بايد در گفتگوهاي خود با ديگر زوار كه جنبه اعتقادي دارد، اخلاق نيكو را رعايت كند و به گونه اي وارد گفتگو شود كه جنبه اخلاقي و علمي داشته باشد و بوي اهانت به ديگران را نداشته باشد چرا كه در صورت برقراري يك ارتباط صحيح مي‌توان شاهد تحقق اهداف عبادي، سياسي و تبليغي حج باشيم.
وي با اشاره به آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامي گفت: زائر و حاجي ايراني به عنوان نمايندگان اين انقلاب 30 ساله مي‌توانند با گفتار و رفتار مناسب خود معرف جاذبه‌هاي منحصر به فرد نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران به ساير مسلمانان جهان و به ويژه مسلمانان كشورهايي كه دچار حكومت‌هاي استبدادي شده اند، باشند.
خاكرند معتقد است: در دنياي امروز بحث رشد صنعتي و علمي كشورهاي غربي دستاويزي براي تحقير مسلمانان جهان شده است اما انقلاب ايران توانسته است در اين زمينه‌ها در فاصله زماني كوتاه مسيرهاي طولاني را طي كند و نوعي حس اعتماد به نفس در ايرانيان و مسلمانان ايجاد كند پس وظيفه حاجي ايراني است كه با معرفي اين دستاوردها به عنوان دستاوردهاي نظامي كه برگرفته از مكتب اهل بيت(ع) است الگويي مناسب به ساير مسلمانان جهان ارائه دهند تا آنها نيز مانند ايرانيان طعم عزت و توانمندي را بچشند.

گفتارهايي از رهبر فرزانه انقلاب در خصوص پيامبر اعظم(ص)
كارهايش را  چه كسي مي‌كرد؟

چند نفر خدمت رسول اكرم آمدند و از شخصي تعريف كردند و گفتند: يا رسول‏اللَّه! ما با اين مرد همسفر بوديم و او مرد بسيار خوب و پاك و باخدايي بود، دائماً عبادت مي‏كرد، در هر منزلي كه فرود مي‏آمديم، از لحظه‏ فرود تا وقتي‏كه مجدداً سوار مي‏شديم، او مشغول نماز و ذكر و قرآن مي‏شد.
 وقتي كه اين تعريف‌ها را كردند، پيامبر(ص) با تعجب از آنها سؤال كردند: پس چه كسي كارهايش را مي‏كرد؟ كسي كه وقتي از مركب پياده مي‏شود، دائم مشغول نماز و قرآن است، چه كسي غذاي او را مي‏پخت؟ چه كسي وسايل او را فرود مي‏آورد و سوار مي‏كرد؟ چه كسي كارهايش را انجام مي‏داد؟
در جواب گفتند: يا رسول‏اللَّه! ما با كمال ميل، همه‏ كارهاي او را انجام مي‏داديم. پيامبر فرمود: همه‏ شما از او بهتريد. اين‏كه او كار خودش را انجام نمي‏داد و به دوش شما مي‏انداخت و خود مشغول عبادت مي‏شد، موجب نمي‏شود كه او مرد خوبي باشد. مردِ خوب، شما هستيد كه كار و تلاش مي‏كنيد و حتّي كار ديگري را هم شما به عهده مي‏گيريد.

مثلاً طنز!!
ماجراهاي مش قلي
عقل هم چيز خوبي است ها! هنوز دو روز نشده كه آمده‌ايم اينجا و همه زور مي زنند كه بيشتر وقت‌شان توي مسجد پيغمبر بگذرد اما اين هم‌اتاقي ما كه هنوز هيچي نشده خودش را حاج صمد صدا مي كند رفته يك عروسك كوكي خريده به اين هوا! گنده! بيست وهفت هزار تومان هم پول پاش داده. ذوق هم مي‌كند و مثل بچه هاي كوچولو هي مي خندد و مي گويد:
- چهار تا باطري قلمي هم روش گرفتم.
بدبختي كارش هم شده اين كه گاه و بي‌گاه باطري ها را بچپاند توي كمر عروسك و هي آواز عربي عروسك را بشنود و هي با كف دست بزند به سينه‌اش و بگويد: آقربون نفيسة گلم برم، آقربون نوة خوشگلم برم...
مش صمد اين اداها را درمي‌آورد و بعد هم به تقليد از نوه‌اش نفيسه به ريش و گيس سفيدش دست مي مالد و با لحن او مي‌گويد: باباآجي... دي‌دي بلام مي آلي...
بنده خدا خبر ندارد از اينجا تا مكه، از مكه تا ايران و تا ولايت‌مان چيزي باقي نمي ماند از اين عروسك گندة نفيسه.
بدتر اين كه هي مي گويد:  مش قلي! تو هم چند تا بخر، حاج صمد خيرت رو مي خواهد ها!


| شناسه مطلب: 81976