بارگاه امید ضیافت حج...
بارگاه امید ضیافت حج...آیت الله جوادی آملیحج به نوبه خود ضیافت خداست و حاجیان ضیوف الرّحمن اند. این تعبیر ضیافت که در صوم و در حج آمده است، از روایات اسلامی گرفته شده، ضیافت الهی خود یک رازی به همراه دارد؛ یک وقت سخن از «عبادت» است، یک وقت سخن از «ضیافت»
بارگاه اميد
ضيافت حج...
آيت الله جوادي آملي
حج به نوبه خود ضيافت خداست و حاجيان ضيوف الرّحمن اند. اين تعبير ضيافت كه در صوم و در حج آمده است، از روايات اسلامي گرفته شده، ضيافت الهي خود يك رازي به همراه دارد؛ يك وقت سخن از «عبادت» است، يك وقت سخن از «ضيافت» است. عبادت را با بحثهاي فقهي و ظاهري ميتوان تحليل كرد اما ضيافت را بايد با اسرار عبادات روشن كرد. يكي از برجسته ترين دعاهاي ماه مبارك رمضان، همان طلب حج است؛ آن هم حج مكرر. كه در دعاهاي شب و روز گاهي به اين صورت ذكر ميشود:وارزقني حجّ بيتك الحرام، في عامي هذا و في كلّ عام . خدايا! زيارت خانه ات را و انجام مراسم و مناسك حج را هر ساله نصيب من بفرما! اين جزء دعاهاي برجسته ماه مبارك رمضان است.
پس ضيافت دو مرحله خواهد داشت؛ يك مرحله آن است كه مهماندار به مهمان ميگويد: چه بخواه! در مرحله ديگر مهماندار آنچه را كه مهمان خواست، به او عطا ميكند. در ماه مبارك رمضان؛ مهماندار كه خداست، به بندگان صائمش دستور ميدهد كه از من «حج» طلب بكنيد، در مراسم و مناسك حج كه آنجا هم باز سخن ضيافت است، آنجا سخن از طلب نيست، سخن از عطاست. آنجا نميگويد از من بخواه، آنجا خواستهها را عطا ميكند.
از سويي چون مسأله «ولايت» جزء اركان حج است، از اين جهت در دعاها كنار هم ياد شده اند. هم سخن از زيارت بيت اللّه است هم سخن از زيارت حرم مطهّر رسول اللّه و ائمه معصومين (عليهم السّلام) است. در دعاي ابوحمزه ثمالي آمده است كه خدايا! مبادا جايم در مشاهد مشرفه خالي باشد ولا تخلني يا ربمن تلك المواقف الشّريفه.
سخن ديگر در اسرار حج اين است كه هر اندازه خلوص بيشتر باشد، ثواب بيشتر است. و خلوص يك شأني از شئون عقل عملي است. اراده، نيت، تصميم، اخلاص، اينها مال عقل عملي است. و اين مسبوق به معرفت است كه عقل نظري است. انسان بايد بفهمد تا برابر معرفتش اقدام خالصانه داشته باشد. انسان بايد بداند كه در حج چه خبر هست تا حج را خالصاً انجام بدهد. اگر اسرار حج را نداند، هر اندازه هم خلوص داشته باشد، خلوص او بسته و محدود است. ولي وقتي به اسرار حج آگاه باشد، خلوص او مشروح و باز است. لذا قبل از مسأله نيت و اخلاص، انس به اسرار حج لازم است.
مطلب ديگر آن است كه در بعضي از روايات ما، ذيل اين آيه كريمهاي كه ذات اقدس اله در قرآن فرمود: ففرّوا الي اللّه، گفتند: منظور «حج» است. فرار كنيد، سفر كنيد به طرف خدا، اين سير الي الله را همان حج دانستهاند. گرچه انسان به هر سمت بخواهد رو بياورد، أينما تولّوا فثمّ وجه اللّه؛ ولي همين انسان كه به هر سمت بخواهد رو بياورد، چهره الهي را ميبيند، همين انسان ممكن است به جايي برسد كه به هر طرف رو ميكند و هركجا مينگرد رو به شيطان كرده است! بيان اين دو مطلب آن است كه انسان حريم خود را، اطراف خود را، حدود خود را خود ميسازد. اگر راه گناه را طي كرده است، اطراف خود را پر از شياطين كرده، پر از مار و عقرب كرده؛ به هر سمت بنگرد، شيطان و مار و عقرب ميبيند.
يك وقت گناه در بيرون دروازه قلب است. انسان ميفهمد كه دارد بد ميكند و احتمال توبه در او هست. يك وقت اين گناهان از درون به بيرون راه پيدا كرده اند كه زمينه ناراللّه الموقده الّتي تطّلع علي الأفئده را معاذالله فراهم كرده است؛ در اين حال نميبيند كه بد ميكند. بد را خوب ميبيند؛ و هم يحسبون أنّهم يحسنون صنعاً. لذا هر كاري را كه به عنوان خلاف و معصيت انجام ميدهد، خيال ميكند كار خوب است. و چون خيال ميكند كار خوب است، هرگز به توبه موفق نميشود.
مثل كسي كه باغچه منزل را پر از علف هرز بكند، هرچه ميرويد، علف هرز است. درون گلدان اتاقش هم پر از علف هرز ميكند.
يك وقت اينچنين نيست؛ علف هرز سبز نميكند، فقط اين صحنه را تطهير ميكند، تنزيه ميكند. دست به هر كاري ميزند، سودمند ظهور ميكند؛ هم به حال خودش، هم به حال ديگران، جعلنا له نوراً يمشي به في النّاس است. هم براي خود نوراني است، هم براي جامعه نورافكن است. اين فرار الي الله دارد. و اما اگر كسي معاذ الله تمام اطراف درون و بيرون را پر از علف هرز كرده باشد، گوشهايشان را با انگشت ميبستند كه مبادا صداي پيغمبر به گوش آنها برسد! اين گروه كساني بودند كه احاطت بهم خطيئته.
يكي از بارزترين مصاديق سير الي الله، همين جريان «حج» است. انساني كه حج ميرود، سفر الهي دارد. گرچه انسان در هر جا خدا را ميتواند زيارت كند و عبادت كند، و ضيف الرّحمان باشد، ولي ذات اقدس اله بعضي از مكانها را و بعضي از زمانها را براي ضيافت و براي پذيرايي آماده كرده است و مشخص. فرمود: ففرّوا الي الله. كه در ذيل اين آيه كريمه آمده است: يعني سفر حج. قهراً فرار از غيرخداست به خدا...
يك توصيه
سعي كنيد با يك برنامهريزي دقيق از فرصتي كه در اختيار داريد به نحو مطلوب بهره ببريد.
يك نكته
ورود به مكه يكي از جلوههايش «من عرف نفسه، فقد عرف ربه» است. در فضاي كعبه طواف ميكنيم و زير اسم خداوند زندگي ميكنيم، پس بايد ادب را رعايت كنيم.