بارگاه امید دیدار با خدا در کعبه دل!

بارگاه امید امام خمینی و عرفان حج محمّد تقی رهبر دیدار با خدا در کعبه دل! نکته اساسی سخن حضرت صادق علیه‏السلام، توجه به روح حج؛ یعنی قصد خدا کردن است و نه چیز دیگر، که هرآنچه جز او قصد کنی شرک است. قصد مستلزم قرب است و قرب خدا مکانی و زمانی نیست، قرب

بارگاه اميد

امام خميني و عرفان حج
محمّد تقي رهبر

ديدار با خدا در كعبه دل!

نكته اساسي سخن حضرت صادق عليه‏السلام، توجه به روح حج؛ يعني قصد خدا كردن است و نه چيز ديگر، كه هرآنچه جز او قصد كني شرك است. قصد مستلزم قرب است و قرب خدا مكاني و زماني نيست، قرب معنوي و شأني و عرفاني است و اين به فناي در حق و رهايي از قيد خودي است. هرچند ميان بنده و خدا حايلي نيست اما تقرّب به او عقبه‏هايي دارد و طي منازل را مي‏طلبد تا نفس كامل شود و با كمال مطلق سنخيت پيدا كند و اين همان تقرّب و حضور است.
و راه آن جز دل نيست. دلي كه حرم خدا باشد، نه حرمسراي بت‏ها و هواهاي نفساني؛ چنانكه امام صادق فرمود:
«اِنَّ القَلْبَ حرم‏اللّه‏ فلا تَسكُن حَرَم‏اللّه‏ غيراللّه‏».
«دل، حرم خدا است، در حرم خدا جز خدا را جاي مده.»
و زائر مي‏بايست پيش از آنكه به حرم درآيد و به قبله محسوس روآورد، دل را حريم دوست كند و همزمان با توجه به كعبه، به سوي صاحب خانه روكند.
كعبه مردان نه از آب و گل است
 طالب دل شو كه بيت اللّه‏ دِل است
و راه دل به خدا نزديك است و منازل آن با سير باطني و سلوك دروني طي‏شدني است. در چنين حالتي است كه احرام و طواف و حج معني مي‏دهد كه در غير اين صورت، تنها تن را به كعبه رسانيدن است و اين چندان دشوار نيست.


رياضت و پالايش روح

و بدين‏خاطر است كه سفر حج را با رنج و غربت و مشقت و رياضت آميخته و از جلوه‏هاي مادي و دنيوي تهي ساخته‏اند.
امير مؤمنان عليه‏السلام در فرازي از خطبه «قاصعه» با اشاره به ذلّت و انكسار راهيان كوي دوست كه عزّت بندگي خدا و تشرف حضور را در درون مي‏پرورند، مي‏فرمايد:«خداوند آدم و فرزندانش را فرمان داد تا آهنگ اين خانه كنند و به هنگام سعي شانه‏هاي خود را (از روي تواضع) بجنبانند و «لا اِله اِلاّ اللّه‏» گويان گرد كعبه طواف نمايند و با موهاي ژوليده و بدن‏هاي غبارآلود به كوي يار بشتابند و لباس‌هايي را كه نشانه شخصيت و تشخّص است، به دور افكنند و با آشفته كردن موهاي خود، زيبايي‏شان را دگرگون سازند. و اين آزموني است بزرگ و امتحاني شديد و آشكار و تصفيه و پاكسازي مؤثر براي نفوس كه خداوند آن را وسيله رحمت خود و رسيدن به بهشت قرار داده است.»
ودر ادامه، بااشاره به‏اينكه انتخاب‏سرزمين خشك وسوزان حجازبراي‏حج‏با اين فلسفه بوده كه انسان‏ها از تعلّقات دنيوي به‌ درآيند و حجاب غرور و خودبيني و رفاه‏طلبي را از تن بدرندتا خدابين شوند وحقيقت عبوديت رالمس كنند وپاداش‏معنوي‏ببرند،چنين مي‏فرمايد:«و اگر خداوند مي‏خواست خانه محترم و مشاعر عظام خود را در ميان باغ‏ها و نهرها و سرزمين‏هاي هموار و درختان انبوه و پرثمر و كاخ‏ها و آبادي‏هاي به‏هم‏پيوسته و درميان گندم‏زارها و بوستان‏هاي خرم و پرگل و گياه و گلستان‏هاي زيبا و باطراوت و آب‏هاي فراوان و جاده‏هاي آباد قرار مي‏داد، اما در آن صورت پاداش آن كمتر بود. و اگر پي و بنيان خانه و سنگ‏هايي كه در آن به‌كار رفته، از زمرد سبز و ياقوت سرخ و نوراني و درخشنده بود، شك و ترديد كمتر به سينه‏ها راه مي‏يافت و مجاهده با ابليس آسان‏تر صورت مي‏گرفت و وسوسه به سراغ مردم نمي‏آمد، اما خداوند بندگانش را به انواع سختي‏ها آزمايش مي‏كند و با مجاهدت‌هاي گوناگون به بندگي فرا مي‏خواند و با گرفتاري‏ها به امتحان مي‏كشد تا كبر و غرور را از قلب‏هايشان بيرون كند و خضوع و خاكساري را در نفوسشان جايگزين سازد و از اين طريق ابواب فضل خويش را بگشايد و موجبات عفو و آمرزش را فراهم آورد.»
حج سفر از «خلق اِلي الحق» است؛ يعني خلق را پشت سر افكندن و راهي كوي حق شدن، خانه، خانواده، مال و تجارت، عنوان و مقام و همه تعلّقات را رها كردن و حتي خود را فاني در معبود دانستن و قطع اميد كردن از آنچه غيرخدا است و چون ابراهيم باني كعبه و داعي حج، خليل‏وار از زن و فرزند و مال و جان گذشتن و چون اسماعيل تسليم امر حق شدن و چون‌هاجر در كوي انقطاع، آسيمه‏سر دويدن و برهنه‏پاي در سنگلاخ حيرت و انقطاع از اين سو به آن سوي رفتن و اشكبار و بي‏قرار به خدا التجا كردن، تا از زمزم عشق و جرعه فيض ربّاني سيراب گشتن و در دامن مهرِ دوست، جاي گرفتن.
حج، وفود و ورود به محضر خدا است ـ هرچند همه عالَم محضر خداست ـ امّا حج ميعاد و ميقاتي است براي عاشقان كويش و شيفتگان وصلش. امام علي بن موسي‏الرضا عليه‌السلام مي‏فرمايد:«عِلَّةُ الْحَجّ الوِفادَه اِلَي اللّه‏ تَعالي».
حج، تنها مناسك نيست، بلكه سير و سلوك باطني و طي منازل روحاني است، تا منزل قرب، و هريك از منازل و مشاهد، رازهاي عرفاني، معنوي، اخلاقي، تربيتي و ارشادي دارد و همين‏هاست كه به حج معنا و مفهوم مي‏بخشد و اگر حج از اين معاني و مفاهيم خالي شد، به قالبي بي‏روح مي‏ماند و بس و شايسته و بايسته است اين اسرار و رموز مورد توجه زائران قرارگيرد. هريك از مواقف و مشاعر، از ميقات گرفته تا حرم و كعبه و زمزم و حجر و مُستجار و صفا و مروه و مشعر و منا و عرفات و جمرات، با ريشه‏هاي تاريخي كه در سرزمين توحيد و موطن موحدان دارند، رازهاي نمادين و رمزهاي عميق عارفانه‏اي در درون جاي داده‏اند كه نبايد از ديد زائران پنهان بماند. و در روايات معصومين عليهم‏السلام به اين راز و رمزها كه منزل به منزل در سير و سلوك حج فراروي زائر گشوده است، اشاره شده تا زائران و سالكان كوي دوست در هريك از مناسك و مشاعر به اين راز و رمزها توجه كنند و غناي روحي تحصيل نمايند.


دردانه آفرينش
حكايت هايي از حيات درخشان  حضرت رسول اعظم(ص)
هيچ بهره اي  در آخرت نخواهيد برد

صدايي مي‌آمد. از نزديك كوه صفا بود، فكر كنم. در عرض چند دقيقه همگي پاي كوه صفا ايستاده بوديم. او هم بر فراز كوه فرياد مي‌زد:"اي قبيله قريش... اي قبيله قريش..."
- چه شده است؟
- اگر بگويم پشت اين كوه گروهي سوار آماده اند تا به شما حمله كنند، باور مي‌كنيد؟
جمعيت گفتند: "آري. ما هرگز از تو دروغي نشنيده ايم..."
- اينك من شما را از عذابي سخت بيم مي‌دهم، سخت تر از حمله گروهي سوار. اي فرزندان عبدالمطلب، اي فرزندان عبدمناف، اي فرزندان زهره، اي...
همه خاندان‌ها و طايفه‌هاي قريش را نام برد و سپس...
- خداوند به من فرمان داده است، كه به خويشان نزديكم اعلام كنم، هيچ سودي در دنيا و هيچ بهره اي در آخرت نخواهيد برد، مگر اينكه بگوييد: خدايي جز الله نيست و...
ابولهب غرغركنان جلو آمد و گفت:"همين! براي همين ما را صدا زدي؟ ما را از كار و زندگي كشانده‌اي اينجا تا بگويي خدا يكي است!"

يك توصيه
به خدمتكاران هتل  مخصوصاً عواملي كه براي انجام امور ما زحمت مي‌كشند احترام بگذاريم.

يك  نكته
حاجيان در ايام حج بايد اهداف بيروني و دروني حج را باهم دنبال كنند تا به حجي نايل آيند كه آن را با صفت مقبول تعريف كرده‌اند.

 


| شناسه مطلب: 82050