گفت و شنید انگار دوباره متولد شده‌ام

گفت و شنید گفتگوی زائر با مهران رجبی، بازیگر محبوب سینما و تلویزیونانگار دوباره متولد شده‌ام مهران رجبی را حالا دیگر همه مردم ایران خوب می‌شناسند، دیگر تنها نقش روحانی مدرسه طلاب در زیر نور ماه در ذهن‌ها نیست و او خیلی خوب در دل مردم جا گرفته و خاطره با

گفت و شنيد

گفتگوي زائر با مهران رجبي، بازيگر محبوب سينما و تلويزيون
انگار دوباره متولد شده‌ام

مهران رجبي را حالا ديگر همه مردم ايران خوب مي‌شناسند، ديگر تنها نقش روحاني مدرسه طلاب در زير نور ماه در ذهن‌ها نيست و او خيلي خوب در دل مردم جا گرفته و خاطره بازي روان و باور پذيرش را با نقش پدر دكتر محمد قريب در سريال روزگار قريب در ذهن‌ها ماندگار كرده است. او كه حالا ديگر بايد كم‌كم حاج مهران رجبي صدايش كرد جزء تيم هنرمندان اعزامي صدا و سيما به سرزمين وحي است و هم‌اتاقي عمو قناد! ظهر يك روز گرم مدينه‌اي در هتل مكارم 2، او را صيد كرديم! همان‌طور بذله‌گو و گشاده‌رو جواب احوال‌پرسي ابتدايي ما را اينگونه داد: خيلي خوبم؛ توپ ِتوپم در حد تيم ملي! مهران رجبي دو دختر و يك پسر دارد و احساس مي‌كند جاي يك نفر در اين سفر خيلي خيلي خالي است؛ همسرش...

  مدينه را چطور ديديد؟
- اين شهر را زماني خوب مي‌فهميم و بهتر مي‌بينيم كه از اينجا برويم؛ دلمان تنگ شود و در حافظه تصويري و تو در توي دل‌مان دوباره ببينيم؛ شهري كه پيامبر(ص) در آن قدم زده، نفس كشيده و جبرييل با او همصحبت شده براي‌ مايي كه هميشه از دور و از دريچه تصوير و كاغذ و قلم، مدينه و بقيع را زيارت كرديم، هيچ‌گاه فراموش شدني نيست و بهترين سفر عمرمان محسوب مي‌شود.
  كجاهاي مدينه رفتيد؟
- بقيع و مسجدالنبي(ص)، مسجد شيعيان و سري هم به بازار زده‌ام.
  چه چيزي در اين‌جاها بيشتر شما را جذب كرده است؟
- حقيقتاً در مسجدالنبي(ص)، در كنار ستون‌ها و ضريح و گنبد خضراء، روح حضرت رسول(ص) را در نزديكي‌مان حس مي‌كنم. صبح‌ها و ظهرها كه جاري شدن مردم از مليت‌ها و قوميت‌هاي مختلف به سمت حرم را مي‌بينم وقتي اين جمعيت يكپارچه براي نماز به صف مي‌شوند و با يك زبان به ذكر خدا مشغول مي‌شوند، واقعاً لذت مي‌برم.
  بقيع چطور بود؟
[كمي مكث مي‌كند؛ ‌انگار نام بقيع واژه‌هايش را يكجا مي‌بلعد و بغض و اشك به جايش مي‌فرستد...]
- خيلي باورنكردني و غم‌بار و در عين حال دوست‌داشتني است. بغض‌آلود و قهوه‌اي رنگ است و براي هميشه در گوشه ذهن‌مان ماندگار مي‌شود. با اينكه تصاوير زيادي ديده بوديم ولي اينجا هوا، يك هواي ديگر است... اصلاً قابل وصف نيست منتها حضور در اين جغرافيا، نگاه نويي به زائر خواهد داد؛ نگاهي تركيبي شامل غربت و عظمت...
  اولين دعاي شما در مدينه و زيارت رسول الله(ص) چه بود؟
- اخوي بزرگ من سرطان گرفته؛ پلان اول دعاهايم براي اوست؛ باقي هم سعي مي‌كنم التماس دعاها و التماس نمازهاي دوستان و آشنايان را اينجا اجابت كنم.
  چي شد كه آمديد حج؟
- واقعيتش من در حياط خانه در حال تميزكردن ماشينم بودم كه تلفن زنگ زد و يكي از دوستان گفت دوست داري بري حج؟ من گفتم اي بابا! اذيتمان نكن! بگذار كارمان را انجام دهيم... گفت جدي است، اين مدارك را بيار و... فكر مي‌كردم شوخي مي‌كند اما... [بغض مي‌كند و حرفش را مي‌خورد، انگار هنوز باورش نمي‌شود كه مسافر زيارت خانه خدا شده است... كمي كه دانه‌هاي اشكش را پنهان مي‌كند، ادامه مي‌دهد...]
شايد اين حج، نتيجه كارهاي خير پدرم بوده، او خادم مردم بود و در روستاي واريان – حوالي سد كرج – خود را وقف مردم كرده بود. حس مي‌كنم دعاهاي پشت سر او مرا به حج آورده است.
  تعريف شما از حج چيست؟
- تنها جايي است كه انسان را متوجه درون خود و تنهايي‌اش در نظام آفرينش مي‌كند، تنها جايي كه انسان مي‌فهمد چقدر ناچيز است و شرط ديده شدنش نه تنها در زمين بلكه در كل هستي، عبور عارفانه از اين سفر است و گرنه به قول جلال آل‌احمد نه تنها خسي در ميقات كه خسي در خلقت است. اينجا شرايطي آماده مي‌كند تا انسان متجلي شود و اگر تا امروز در غفلت بوده، حالا عروج او كليد خورده است و انگار دوباره متولد شده است...
  آيا مي‌شود نقش حاجي را بازي كرد؟
- خير! اينجا پلان‌ها و سكانس‌ها را يكبار مي‌گيرند و برداشت دومي وجود ندارد؛ هيچ بازيگري نمي‌تواند نقش حاجي را حداقل براي خدا، بازي كند كه زود دستش رو مي‌شود...
  مي‌گويند حاجيان بعد از بازگشت به ايران، حسرت روزهاي حج را مي‌خورند، شما چه كار مي‌كنيد كه اين حسرت را نخوريد؟
- هر كاري كنم، باز هم حسرت مي‌خورم! تنها كاري كه مي‌توانم انجام بدهم اين است كه همه چيز را ببينم؛ مي‌دانيد كه ديدن با نگاه كردن تفاوت دارد؛ ديدن نوعي لمس كردن است.
  چه سوغاتي با خودتان مي‌بريد؟
- سرعت گذشت عمر و روزها قدرت انتخاب را برايمان كم كرده است ولي بايد خودمان را دوپينگ معنوي كنيم و همين توشه معنويت را با خودمان سوغات ببريم.
  تأثير حج بر كار شما چه خواهد بود؟
- حتماً تأثير به سزايي در جهت آدم شدن ما خواهد داشت! و گمان مي‌كنم ديگر نتوانم نقش‌هاي منفي را بازي‌كنم.
  چه حرفي براي زائران داريد؟
- اولاً دست همه‌شان را مي‌بوسم از ابراز محبتي كه به ما دارند و ثانياً اميدوارم از تمام لحظه‌هاي ناب اين سفر بعضاً تكرار ناشدني استفاده كنند و براي همه آنهايي كه نيامده‌اند حج دعا كنند كه خدا نصيبشان كند.


| شناسه مطلب: 82076