حکایت خوبان لبیک ... اللهم لبیک

حکایت خوبان لبیک ... اللهم لبیکحج تمتع:«حج تمتع» شامل سیزده عمل به شرح ذیل است:1- احرام در حرم مکهروز هشتم ذیحجه، حجاج بار دیگر باید مُحرم شده و لباس احرام را با نیت و توجه به قصد انجام حج تمتع در برکنند و سپس لبیک گویان رهسپار «صحرای عرفات» شوند که

حكايت خوبان

لبيك ... اللهم لبيك
حج تمتع:
«حج تمتع» شامل سيزده عمل به شرح ذيل است:
1- احرام در حرم مكه
روز هشتم ذيحجه، حجاج بار ديگر بايد مُحرم شده و لباس احرام را با نيت و توجه به قصد انجام حج تمتع در بركنند و سپس لبيك گويان رهسپار «صحراي عرفات» شوند كه در نزديكي مكه قرار دارد.
2- وقوف در صحراي عرفات
حجاج از ظهر روز نهم تا قبل از غروب همان روز را در «صحراي عرفات» وقوف مي‌كنند و با توجه تمام به خالق هستي و رمز و راز آفرينش، به تلاوت قرآن و ذكر دعا و استغفار مي‌پردازند، تا در آنجا غنچه فطرتشان در زير آفتاب عرفات بشكفد و به «شناخت» و «عرفان» الهي رسد. بدين ترتيب، «روز عرفه» را مي‌توان «روز عرفان و شناخت حق» و اعتراف به ربوبيت و وحدانيت او دانست.خواندن دعاي عرفه حضرت اباعبدالله حسين(ع) از ديگر برنامه‌هاي امروز است.
3- وقوف در مشعرالحرام
با غروب آفتاب همة حجاج از عرفات به سوي صحراي «مشعرالحرام» كوچ مي‌كنند (سوره بقره: آيه 198) وبا نيت اطاعت از خداي بزرگ، شب را تا طلوع صبح روز دهم در آنجا مي‌مانند و از اذان صبح تا طلوع آفتاب را نيت وقوف در «مشعرالحرام» مي‌كنند. حاجيان در اين شب تعداد مناسبي سنگريزه براي رمي جمرات از «مشعر» جمع‌آوري مي‌كنند.باري، گذر از مرحلة «شناخت» (عرفه)، مرحلة ديگري را در پي دارد كه مبناي گزينش‌ها است و آن «شعور» است، و «مشعر» محل آن. اگر «عرفات» را مرحلة «نظر» بدانيم، «مشعر» گذر بر «بصيرت» است؛ و چنين شعوري كه زاييدة «شناخت» است،‌خود، زايندة «ايمان و عشق» (مِني) مي‌گردد، آن هم سلاح برگرفته در نبرد با شياطين پيدا و ناپيدا.
4- رمي جمره عقبه در مني
اندكي قبل از طلوع آفتاب روز دهم، سيل سپاه سپيد توحيد، براي نبرد با شيطان به سوي سرزمين «مني» سرازير مي‌شود، و هر دسته‌اي كه در برابر «جمره عقبه» قرار مي‌گيرد با هفت سنگريزه و با توجه تمام و نيت مخلص – كه اگر در حج نداشته باشي، هيچ هستي – يكي بعد از ديگري و نه يك‌مرتبه، آن را سنگباران مي‌كنند، به طوري كه يقين حاصل مي‌شود سنگ‌ها به جمره اصابت كرده است، زيرا آنچه مي‌زند حساب نيست، بلكه آنچه مي‌خورد حساب است. زمان اين نبرد و «رمي جمره» از طلوع آفتاب تا غروب بوده و در پي آن «قرباني» است.
5- قرباني
بر هر فرد واجب است در «مني»، پس از «رمي جمرة عقبه»، يك گوسفند يا گاو يا شتر سالم و بدون عيب و نقص قرباني كند. اين «قرباني» يادآور فرمان خدا بر ذبح اسماعيل(ع) توسط ابراهيم(ع) است، و ايثار پدر و اطاعت فرزند، و سرانجام رضايت حق و پذيرش قرباني كردن گوسفند و فديه دادن اسماعيل(ع) به ذبحي عظيم. اين «قرباني» سمبلي است بر قربان كردن هر آنچه ايمان انسان را ضعيف مي‌كند و او را از «رفتن» به «ماندن» مي‌خواند.
6- حلق يا تقصير
بعد از قرباني كساني كه اولين سال حج آنهاست بايد سر خود را بتراشند اما آنان كه سال اول حجشان نيست مختارند با انجام دادن حلق يا تقصير، از احرام بيرون مي‌آيند.

از پرتو خورشيد
ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ. (سوره حج آيه 29)

بعداز آن بايد آلودگي ها را از خود برطرف سازند و به نذرهاي خود وفا كنند و بر گرد خانه كهن [كعبه] طواف نمايند.


كلام نبي مكرم
بهترين اعمال امت من
 انتظار فرج از سوي خدا است
كمال‌الدين و تمام النعمه ص 644

استفتائات

مقام معظم رهبري حضرت آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي (مدظله)
مسأله 120 مناسك – فرد محرم مي‌تواند جامة احرام را براي استحمام و غسل يا تعويض با جامة ديگر و مانند آنها، از تن بيرون بياورد.
مسأله 121 مناسك – فرد محرم مي‌تواند براي پرهيز از سرما و مانند آن، بيش از دو جامه بپوشد و دو قطعه يا بيشتر بر روي شانه بيندازد يا دور كمر ببندد.
مسأله 122 مناسك – اگر جامة احرام نجس شود، بنابر احتياط واجب بايد آن را تطهير يا تعويض كند. 

 

دردانه آفرينش

حكايت ‌هايي از حيات درخشان حضرت رسول اعظم(ص)
سكوت و تعجب

_ "مي گويد ديشب معراج بوده است. بيت المقدس. بيت لحم. مسجد الاقصي و بعد هفت آسمان... ارواح پيامبران، بهشت و جهنم، سدرة المنتهي، همه را ديده است. بعد دوباره برگشته بيت المقدس و سپس مكه..."
-دروغگو! تو كه ديشب خانه ام‌هاني بودي.
-اينها كه تو مي‌گويي چند ماه طول مي‌كشد، آنوقت تو مي‌گويي يك شبه...
-بيت المقدس را توصيف كن ببينيم!
و گفت. گفتند حتماً از كسي شنيده‌اي. گفت: "بين راه به كاروان فلان قبيله برخوردم، آنها شتري گم كرده بودند و دنبالش مي‌گشتند. از آنها آب گرفتم و خوردم."
- كاروان چه كسي بود؟ كجا مي‌رفت؟
گفت:"مي دانم كه نزديكي‌هاي مكه بود." هنوز بحث ادامه داشت كه كارواني وارد مكه شد. ابوسفيان كه با آن كاروان همراه بود، همه آنچه را كه پيامبر گفته بود، تاييد كرد. همه از تعجب سكوت كردند...

 


| شناسه مطلب: 82086