حکایت خوبان مکه و کعبه
حکایت خوبان مکه و کعبهمشاهد مکه«مکه»، شهر توحید و مولد اسلام و خاستگاه رسالت جاودان محمدی است. جای جای این سرزمین تفتیدة سنگی و خشن که در میان کوهها به حصار گرفته شده، مشاهد عظیم توحید و یاد موحدان نامدار را بر سینه دارد.قدمت تاریخی شهر مکه، که به نامه
حكايت خوبان
مكه و كعبه
مشاهد مكه
«مكه»، شهر توحيد و مولد اسلام و خاستگاه رسالت جاودان محمدي است. جاي جاي اين سرزمين تفتيدة سنگي و خشن كه در ميان كوهها به حصار گرفته شده، مشاهد عظيم توحيد و ياد موحدان نامدار را بر سينه دارد.
قدمت تاريخي شهر مكه، كه به نامهاي «بكه»، «بلد حرام»، «بلد امين»، «حرم امن» و «امالقري» نيز خوانده ميشود، به هجده قرن قبل از ميلاد مسيح، يعني هنگامي كه خانة كعبه به وسيله حضرت ابراهيم عليهالسلام از نو پايهگذاري گرديد، مربوط ميشود. تا آن زمان، اين شهر، بياباني خشك و بيآب و علف بود و كسي در آنجا سكونت نميكرد، ولي پس از آمدن حضرت ابراهيم عليهالسلام و خانوادهاش به آنجا و پيدا شدن چشمة زمزم و ساختن كعبه به دستور خداوند، اين منطقه جلوهاي ديگر به خود گرفت و تبديل به آبادي بزرگي گرديد و مردم از اطراف و اكناف، گروه گروه بدانجا روي آوردند.
قرآن كريم دربارة مكه بيان ميدارد: بيگمان نخستين خانهاي كه براي مردم بنا نهاده شد، آن است كه در «بكه» است. مبارك است و راهنماي جهانيان. در آن نشانههايي است آشكار و نيز مقام ابراهيم؛ و هركه به آن (خانه) درآيد در امان باشد و بر مردم است حج خانه (كعبه) براي خدا كه هركس استطاعت در اين راه دارد به سوي آن بيايد و هركس كافر شد، پس به يقين خدا از جهانيان بينياز است.(سوره آل عمران: 96 و 97).
در جاي ديگر دربارة بناي كعبه كه به دست حضرت ابراهيم عليهالسلام و فرزندش حضرت اسماعيل عليهالسلام صورت گرفته و اهميت آن بيان ميدارد: و (ياد كن) آنگاه كه ما خانة (كعبه) را مرجع هرسالة مردم (يا محل ثواب و اجر) و جايگاه امن قرار داديم. و شما از «مقام ابراهيم» نمازگاه براي خود بگيريد. ابراهيم و اسماعيل را فرموديم كه خانة مرا براي طوافكنندگان و ساكنان و ركوعكنندگان و سجودكنندگان پاكيزده داريد. و (ياد كن) آنگاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا، اينجا را شهري امن قرار بده و مردم آن را از ميوهها روزي دهع مردمي كه به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند. (خداوند) گفت: (اما) آنكه كافر شود، پس من برخورداري و بهرهاي اندك نصيب او ميسازم، سپس به عذاب آتش دچارش ميكنم (كه) بازگشتگاه بدي است. و آنگاه كه ابراهيم پايههاي خانه(خدا) را با اسماعيل بالا بردند (گفتند) پرورگار ما، تو از ما بپذير، به راستي كه تويي شنواي دانا. پروردگار ما، ما را از فرمانبرداران خود قرار بده و از فرزندان ما، يك امت فرمانبردار براي خود بساز و مواضع اعمال حج (يا عبادات) ما را به ما بنما و توبة ما را بپذير كه بيگمان تويي توبهپذير مهربان. پروردگار ما، در ميان آنان پيامبري برانگيز از خودشان، تا آيات تو را تلاوت كند و كتاب و حكمت را به آنها بياموزد و آنها را پاك كند؛ به راستي كه تو عزيز حكيم هستي.(سورة بقره: 125 تا 129)
از پرتو خورشيد...
فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الأوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ(حج/30)
....پس از بت ها كه پليدند دوري كنيد و از دام هايي كه به نام آنها سربريده مي شود اجتناب نماييد و از گفتار باطل بپرهيزيد.
كلام نبي مكرم(ص)
وقتي خدا بخواهد قومي را بزرگ كند آنها را صاحب عفت و گذشت ميكند و وقتي بخواهد قومي را منقرض سازد در خيانت را بهرويشان ميگشايد.
نهج الفصاحه
استفتائات
مقام معظم رهبري حضرت آيتالله سيدعلي خامنهاي (مدظله)
مسأله 125 مناسك – بهتر آن است كه جامه احرام سفيد رنگ باشد.همچنين خوابيدن بر بالش يا بستر زرد رنگ در حال احرام مكروه است. استعمال حنا پيش از احرام نيز در صورتي كه رنگ آن تا زمان احرام باقي بماند، مكروه است. و نيز مكروه است كه در پاسخ كسي كه او را صدا كرده، واژة «لبيك» را به كار ببرد. رفتن به حمام و شستن بدن با كيسه و مانند آن نيز در حال احرام مكروه است.
دردانه آفرينش
حكايتهايي از حيات درخشان حضرت رسول اعظم(ص)
تار عنكبوت
يثرب، شمال مكه بود. اما پيامبر رفت جنوب مكه. گفتند: "زنده و مرده محمد 100 شتر جايزه داد." مردم اطراف مكه پخش شدند. گويي همه 100 شتر گم كرده بودند.
استاد رديابي آوردند. رديابي كرد. تا دهانه غار ثور هم آمد. اما تار عنكبوت تنيد شده به در غار و كبوترهايي كه روي تخم خوابيده بودند، باعث شد برگردند...
پيامبر توي غار بود. سه روز و سه شب تمام...