بارگاه امید بارگاه امید

بارگاه امید نگاهی به اسرار حج(بخش سوم)شیخ حسن طراد ترجمه: جواد محدّثی حکمت طوافانجام این تکلیف با کیفیت خاصّ و تعدادمعین، نشان‏دهنده‏مراعات پای‏بندی به‏احکام الهی و تعبّد در پیشگاه خداست. وقتی طواف به‏صورت خاص انجام می‏گیرد، بی‏آن‏که زائر، سرّ آن را بدا

بارگاه اميد

نگاهي به اسرار حج
(بخش سوم)
شيخ حسن طراد
ترجمه: جواد محدّثي

حكمت طواف
انجام اين تكليف با كيفيت خاصّ و تعدادمعين، نشان‏دهنده‏مراعات پاي‏بندي به‏احكام الهي و تعبّد در پيشگاه خداست. وقتي طواف به‏صورت خاص انجام مي‏گيرد، بي‏آن‏كه زائر، سرّ آن را بداند و تنها به خاطر اطاعت فرمان خدا و انجام تكليف الهي و با باورداشت نسبت به حكمت آسماني آن انجام مي‏دهد، روح تعبّد و جوهره عبوديت تقويت مي‏شود.
در روايتي از حضرت رضا عليه‏السلام آمده است: فرشتگاني كه به خلقت آدم اعتراض داشتند، پشيمان شدند و به عرش الهي پناه بردند و استغفار كردند. خدا دوست داشت بندگان نيز اين‏گونه پرستش كنند. در آسمان چهارم خانه‏اي مُحاذي عرش قرار دارد به‏نام «ضراح». كعبه را هم در زمين محاذي بيت‏المعمور قرار داد و از آدم عليه‏السلام خواست كه آن را طواف كند و توبه نمايد. اين سنّت در نسل او تا قيامت جاري گشت.
البته هدف از طواف، عميق‏تر و وسيع‏تر از آن است كه ياد شد. هدف، الزام كامل و انضباط دقيق و هماهنگي با اراده تشريع خداوند است كه در همه زندگي لازم است و «طواف»، ترجماني از آن تعهّد است.
طواف، علاوه بر چرخش اختياري بر گرد كعبه، هماهنگي با چرخش تكويني همه موجودات بر گرد محور و مركزي است كه خداوند قرار داده است و از سه جزء اتم (پروتون، الكترون و نوترون) پروتون محور است و آن دو جزء ديگر بر گرد آن مي‏چرخند. انسان نيز جزئي از اين هستي است و جسم او از اجزاي مادّي تركيب شده كه حركتي طواف‏گونه بر گرد مركز خويش دارند.
كمترين اثر شعائر حج و انجام اين اعمال، اداي تكليف و سقوط آن از ذمّه انسان است، ولي اثر مطلوبي كه خدا خواسته، قرار دادن پيوسته بنده در چهارچوب شريعت الهي است، يعني بايد با ترك همه حرام‏هاي شرعي، پيوسته در احرام بماند و پس از پايان طواف، حركت عمومي طواف با طواف معنوي قلب بر گرد مركز شريعت پروردگار آغاز شود و هرگز از هيچ حدّي از حدود اين مطاف تخطّي نكند، چرا كه قلمرو طواف معنوي به گستردگي حركات عبادي مكلّف است و به ماه‏هاي خاص يا اماكن معيني محدود نمي‏شود.
حكمت نماز طواف
در اين كه پس از طواف، بايد نماز طواف را در پشت «مقام ابراهيم» خواند، نكته‏هاي مهمي است:نخست آن‏كه نماز به‏طور كلّي بارزترين نمود عبوديت و خضوع در پيشگاه خداست و پس از طواف، آن عمل عبادي را به كمال مي‏رساند. ديگر آن‏كه پيوند اين نماز به مقام ابراهيم توجه دادن نسل‏هاي آينده‏اي كه به اين جايگاه مي‏رسند به نقشي است كه حضرت ابراهيم به همراهي پسرش اسماعيل نسبت به حج داشتند كه تجديدكننده بناي كعبه و برافرازنده پايه‏هاي آن بودند. چون پس از طوفان نوح و وزش بادهاي توفان، پوشيده و پنهان شده بود و با وزش باد به امر خدا، ديگربار پايه‏هاي اساسي آن آشكار شد. نيز آگاهي از سيره اين پيامبر بزرگ و عبادت خالصانه وي، شخصيت معنوي و برجسته و نمونه او را كه به قلّه اخلاص و توحيد رسيده بود آشكارمي‏سازد و اين شناخت، الهام‏بخش روح‏عبوديت وقلب‏عبادت حقيقي است.
آن پيامبر بزرگ، با ايمان و اراده‏اي بزرگ، سخت‏ترين آزمون‏ها را پشت‏سر گذاشت، تا اسوه ديگران گشت. اقتدا به اين شخصيت نيز، تنها نسبت به مواردي نيست كه قرآن ياد كرده است (مثل ذبح اسماعيل و طرد شيطان و واگذاشتن همسر و فرزند در بياباني خشك و...) بلكه همه زمينه‏هاي تعبّد و عبادت خالص را فرا مي‏گيرد.
ابراهيم، با ايمان خالص خويش، آن امتحانات را با موفقيت پشت‏سر گذاشت، تا به خواست الهي اسوه مؤمنان قرار گيرد و همسرش هم سرمشق زنان باايماني شود كه در معرض اين‏گونه آزمايش‏ها قرار مي‏گيرند و بايد باتحمّل مشقت‏هاي جسمي و روحي، اراده و فرمان حق را اجرا كنند. دشوارترين مرحله آزمونِ‌هاجر، تشنگي اسماعيل در آن صحراي خشك بود كه مادرش در پي آب براي كودك، مسير بين كوه صفا و مروه را هفت بار پيمود و از رحمت خدا نوميد نشد، تا آن‏كه چشمه از زير پاي اسماعيل جوشيد و رحمت الهي شامل آن مادر و فرزند شد و جسم و جانشان را سيراب ساخت و آموخت كه در نهايت غربت و تنهايي و بي‏پناهي هم، خدا بهترين پناه و تكيه‏گاه است. قبيله «جُرهم» نيز كه اين عنايت خدا را شاهد بودند، محبت آن كودك و مادر را بر دل گرفتند، به‏خصوص وقتي فهميدند كه او از نسل ابراهيم است و مادرش همسر اوست و اين همان دعاي حضرت ابراهيم بود كه:
رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِنْ ذُرِّيتِي بِوَادٍ غَيرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيقِيمُوا الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنْ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنْ الثَّمَرَاتِ.
حكمت الهي جايزه‏اي ديگر به‌هاجر بخشيد، تا جبران آن صبر و خلوص باشد، يعني سعي ميان صفا و مروه، همسان‌هاجر بر هر حاجي واجب شد، تا ياد‌هاجر به‏عنوان الگويي براي آنان كه در راه هدفي بزرگ مي‏كوشند و صبر مي‏كنند تا به رضاي الهي برسند، جاودانه بماند.داستان هجرت ابراهيم با همسر و كودكش به اين سرزمين درس‏هاي متعدّد داشت، مانند: تسليم و رضا به قضاي الهي، تحمّل سخت‏ترين آزمون‏ها در راه اجراي فرمان، توكّل آگاهانه بر خداوند و فضل‏او، تبديل‏شدّت به‏فرج براي صابران و... كه فرمان ذبح فرزند، بزرگ‏ترين اين آزمون‏ها بود و مي‏بايست اين درس‏ها سرمشق مؤمنان به خدا قرار گيرند.
حكمت رمي و ذبح و حلق
در قرباني به پيشگاه خدا و رمي جمرات‏در روز عيدقربان، حكمت‏هاست.  رهاورد  قرباني، نيكي و احسان به فقيران است. هرچند اگر زمينه بهره‏وري تهيدستان از گوشت قرباني هم فراهم نباشد، خود اين كار، روح عبوديت و فرمانبرداري از خدا را در جان مكلّف افزون‏تر مي‏سازد. در عين حال، مسؤولان امر بايد با برنامه‏ريزي حساب‏شده، زمينه استفاده از اين ثروت هنگفت ـ كه با انگيزه‏هاي الهي تقديم مي‏شود ـ و توزيع آن ميان نيازمندان كشورهاي اسلامي را فراهم آورند تا مصداق تبذير نگردد.
«رمي جمره» در صبح روز دهم، يادآور طرد شيطان و نفي وسوسه‏هاي او در عمل نكردن به فرمان خداست. چه در داستان حضرت اسماعيل باشد كه سه بار شيطان را از خويش راند، چون وسوسه مي‏كرد كه خود را براي قرباني شدن آماده نسازد، و چه مربوط به حضرت ابراهيم كه شيطان را مي‏راند و هربار با هفت سنگ، تا مانع انجام امر خدا نشود. برخي هم گفته‏اند علاوه براين پدر و پسر، شيطان‌هاجر را هم وسوسه مي‏كرد تا براي قرباني شدن فرزندش رضايت ندهد و مانع ذبح گردد.كار اين سه شخصيت بزرگ، الگويي براي همه مؤمنان تاريخ شد، كه دستور خدا را هرچه سخت باشد اطاعت كنند و راضي به قضاي الهي باشند. پدر، الگوي پدران، مادر، الگوي همه مادران و اسماعيل، الگوي جوانان، تا جوانان با الهام از اسماعيل، وارد ميدان‏هاي جهاد اكبر و اصغر شوند و از نثار خون و جان در راه خدا و اهداف متعالي سرباز نزنند.
اين عمل در حج، احياگر آن خاطره‏ها و فداكاري‏هاست، تا درس‏آموز ايثار و عبوديت و تسليم باشد و انسان را در ميدان مبارزه با نفس، نيرو بخشد.
حلق و تقصير پس از رمي و قرباني، رمزي براي زدودن گناهان و زوال آلودگي خطاها از روح و جان است، تا فلسفه تحقق تقواي الهي كه در همه عبادات از جمله در حج نهفته است، ظهور يابد.
حج مي‏تواند آزموني براي موفقيت انسان در امتحان خودسازي به‏شمار آيد، چون در مدرسه دين و مكتب ايمان هم بعضي به موفقيت مي‏رسند و برخي مردود مي‏شوند. ميزان پاي‏بندي به احكام الهي، شاخص قبولي در اين كلاس و مدرسه است.
ابتلاي انسان‏هاي خداباور به انواع رنج‏ها و بلاهاي آسماني، براي تقويت روح و ايمان و صبر و آموزش درس و تسليم در برابر مشيت و فرمان الهي است و آن‏چه در زندگي انبياي الهي و اصحاب صبور آنان مثل بلا و... پيش آمده است، صحنه‏هايي از اين آزمون خدايي است.
و... اين، بنيان قوانين آسماني است، كه حضرت محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله براي تكميل آن آمده است.

يك توصيه
دعاي عرفات يك دوره عرفان ناب اسلامي است، به برگزاركنندگان دعاي عرفه توصيه مي‌شود اين دعا را بانشاط برگزار كنند.

حجت‌الاسلام والمسلمين سيداحمد خاتمي

يك  نكته
حاجي در پي جامع‌ترين جلوه خدا وارد عرفات مي‌شود و به ياد قيامت مي‌افتد.
آنجا هيچ‌كس به ديگري توجه ندارد.

 


| شناسه مطلب: 82123