صفای جان زمزمههای لبیک
صفای جان زمزمههای لبیکسنگ رفته بودم سنگ بردارم، دستهایم دست شیطان شد ناگهان قلبم ترک برداشت، ناگهان حالم پریشان شد پیکری سنگی، دلی سنگی، ناگهان از هم فروپاشید هفت سنگ از هفت جا برخاست، کم کمک دستی نمایان شد در میا
صفاي جان
زمزمههاي لبيك
سنگ
رفته بودم سنگ بردارم، دستهايم دست شيطان شد
ناگهان قلبم ترك برداشت، ناگهان حالم پريشان شد
پيكري سنگي، دلي سنگي، ناگهان از هم فروپاشيد
هفت سنگ از هفت جا برخاست، كم كمك دستي نمايان شد
در ميان گريهام ناگاه، هر سه شيطان سخت خنديدند
خندههاشان گريهام را خورد، گريهام در خنده پنهان شد
باز شيطان سنگ ديگر زد، باز من بودم كه ميمردم
چشمهايم سنگ شد، افتاد، دستهايم باز ويران شد
كاش سنگي ميشدم تنها، مينشستم در كف دستي
گاه حتي قسمتم اين نيست، گاه حتي سنگ نتوان شد!
عليرضا قزوه
حاجي نمونه
حاجي نمونه ميداند كه از سرزمين شهيدان به ديار وحي آمده است، لذا تلاش ميكند تا اخلاق شهيدان يعني اثار و گذشت و رنج و سختي براي خود و راحتي و آسايش براي ديگران خواستن، براي خدا كاركردن و جز خدا از كسي پاداش نخواستن را به نمايش بگذارد.
حجت الاسلام سيد عباس رفيعي
جرعههاي جانبخش
علامه حسن زاده آملي
الهي كيست كه موفق به زيارت جمال دل آرايت شد و شيدايت نشد.
الهي پيش از تشنگي آب از چشمه سار ميجوشد و تشنه، تشنه است و پيش از گرسنگي گندم از كشتزار ميرويد و گرسنه، گرسنه است. عشق است كه در همه ساريست بلكه يكسره جز عشق نيست.
اسرار حج
دستور اين است كه [حاجي] فاصله مشعر و منا را هنگام حركت متمايل به سمت چپ و راست نباشد، سرش اين است كه اي حاجي در جاده و صراط مستقيم حركت كن، نه متمايل به شرق باش و نه به غرب.
آيتالله جوادي آملي