فلسفه حج در نگاه امام خمینی(ره)
فلسفه حج در نگاه امام خمینی(ره)راز ناشناخته حج بزرگترین درد جوامع اسلامی این است که هنوز فلسفة واقعی بسیاری از احکام الهی را درک نکردهاند. و حج با آن همه راز و عظمتی که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل و بیثمر باقی مانده است.حج کا
فلسفه حج در نگاه امام خميني(ره)
راز ناشناخته حج
بزرگترين درد جوامع اسلامي اين است كه هنوز فلسفة واقعي بسياري از احكام الهي را درك نكردهاند. و حج با آن همه راز و عظمتي كه دارد هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بيحاصل و بيثمر باقي مانده است.حج كانون معارف الهي است كه از آن محتواي سياست اسلام را در تمامي زواياي زندگي بايد جستوجو نمود .
كانون اتحاد مسلمين
اي مسلمانان جهان! شما را چه شد كه در صدر اسلام با عدة بسيار كم قدرتهاي عظيم را شكستيد و امت بزرگي اسلامي – انساني ايجاد نموديد. اكنون با قريب يك ميليارد جمعيت و دارا بودن مخازن بزرگ كه بالاترين حربه است، در مقابل دشمن اينچنين ضعيف و زبون شديد؟!آيا ميدانيد كه تمام بدبختيهاي شما در تفرقه و اختلاف بين سران كشورهاي شما و بالنتيجه بين خود شماست؟از جاي برخيزيد و قرآن كريم را به دست گرفته و به فرمان خداي تعالي گردن نهيد تا مجد خود و عظمت اسلام عزيز را اعاده كنيد. اي زائران خانة خدا! در مواقف و مشاعر الهي به هم بپيونديد و از خداوند تعالي نصرت اسلام و مسلمين و مستضعفان جهان را بخواهيد.
سياست در متن عبادت
آنطور كه آخوندهاي درباري منطقه و غيرمنطقه ميگويند كه حج بايد از جهات سياسي خارج باشد، اينها رسول الله را محكوم ميكنند، اينها خلفاي اسلام را محكوم ميكنند، ائمه هدي را محكوم ميكنند، اينها نميدانند كه اين سفر حج براي اين مسايل بوده است، براي قيام ناس بوده است، براي اين بوده است كه مسلمين مشكلات مسلمين را درك كنند و در رفعش كوشش كنند، براي اين بوده است كه بين مسلمين اُخوّت و موّدت پيدا بشود. يكي از فلسفههاي بزرگ حج بعد سياسي آن است كه دستهاي جنايتكار از همه اطراف براي كوبيدن اين بعد در كار هستند و تبليغات دامنهدار آنها معالاسف در مسلمين هم تأثير كرده است كه مسلمين سفر حج را بسياريشان يك عبادت خشك خالي بدون توجه به مصالح مسلمين ميدانند. حج از آن روزي كه تولد پيدا كرده است، اهميت بعد سياسياش كمتر از بعد عبادياش نيست. بعد سياسي علاوه بر سياستش، خودش عبادت است.
هجرت الي الله
جهات معنوي حج بسيار است و مهم آن است كه حاجي بداند كه كجا ميرود و دعوت كي را اجابت ميكند و ميهمان كيست و آداب اين ميهماني چيست و بداند هر خودخواهي و خودبيني، با خداخواهي مخالف است و با هجرت الي الله مباين و موجب نقص معنويت حج است و اگر همين يك جهت عرفاني و معنوي براي انسان دست دهد و لبيك به راستي مقرون به نداي حق تعالي تحقق حقيقي يابد، انسان در همة ميدانهاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي و حتي نظامي پيروز ميشود و براي چنين انساني، شكست مفهومي ندارد.
صحيفه نور، ج19،ص 199