حکایت خوبان مدار آزادگی

حکایت خوبان مدار آزادگیکعبه (خانة خدا):«کعبه» که اسامی مختلفی چون «بیت‌الله الحرام»، «بیت‌العتیق» (خانه آزاد) و «بیت‌الله» دارد،‌کهن‌ترین پایگاه عبادی مردم روی زمین و قبلة مسلمانان جهان  و مهمترین و اصلی‌ترین

حكايت خوبان

مدار آزادگي
كعبه (خانة خدا):
«كعبه» كه اسامي مختلفي چون «بيت‌الله الحرام»، «بيت‌العتيق» (خانه آزاد) و «بيت‌الله» دارد،‌كهن‌ترين پايگاه عبادي مردم روي زمين و قبلة مسلمانان جهان  و مهمترين و اصلي‌ترين مكان مقدس و محترم مكه مي‌باشد ، و همة مشاهد و اماكن ديگر مكه قداست و ارزش خود را وامدار اين خانه عزيز و مقصود همة طالبان رضاي حق هستند.
«كعبه» به دستور پروردگار و به دست تواناي دو پيامبر عظيم‌الشأن الهي، حضرت ابراهيم(ع) و حضرت اسماعيل(ع)، بنيانگذاري شده است. در بناي آن خلوص و صفاي معماران ظهور خاص داشت و هندسة آن با قداست خلوص آميخته بود؛ جز براي خدا ساخته نشد و پاداش اين ساختن نيز جز رضاي پروردگار چيز ديگري نمي‌توانست باشد.
«كعبه» همان‌طور كه كهن‌ترين و با سابقه‌ترين جايگاه نيايش مردمي است، خانه‌اي عتيق و آزاد از قيد مالكيت بشري و هرگونه زنجير بوده و خانه‌اي است كه مملوك هيچ فردي واقع نشده و سلطة مالكيت هيچ انساني بر آن دست نيافته است.
بنابراين كعبه خانه‌اي است كه در طول تاريخ، آزاد و عتيق بوده است و طواف دور بناي آزاد، درس آزادي و حريت مي‌دهد و كساني به زيارت واقعي آن نايل مي‌شوند كه نه مملوك آز و بردة حرص دروني خود باشند و نه بندة ديگران، زيرا بردگي با طواف بر مدار آزادگي سازگار نيست و از همين رهگذر است كه قرآن كريم از كعبه به «بيت عتيق» ياد مي‌كند.(1)
و هم در كنار اين خانة گرانقدر بود كه پيامبر اسلام(ص) دعوت بزرگ و رسالت آزاديبخش خود را آغاز نمود و سرفصلي نوين و جاودان در تاريخ بشريت گشود؛ و «خانه»، خود يادآور تلاش‌ها و رنج‌هايي است كه نبي‌اكرم(ص) در زمينة گسترش و نشر حقائق الهي و تعاليم حياتبخش اسلام بر خود هموار نمود و علي‌رغم آزارهاي فراوان كفار، لحظه‌اي از ابلاغ رسالت خويش باز نايستاد.
در آيات مختلف قرآن كريم (كه در قبل به تعدادي از آنها اشاره شد) از مقام كعبه با احترام و موقعيت الهي ويژه‌اي ياد شده است و خداوند آن را مرجع همة مردم و جايگاه امن و آرامش(2) و نيز عامل قيام همگاني و مردمي قرار داده است:
خداوند كعبه را كه از حرمت خاصي برخوردار است عامل قيام همگاني و مردمي قرار داد.(3)
همانگونه كه دين خداوند يكي است و براي همگان است، كعبه نيز مطاف عمومي و زيارتگاه جهاني بوده و قيام جهانشمول مردم با توجه مستمر به آن تأمين مي‌گردد. لذا از حضرت صادق عليه‌السلام آمده است كه:همواره دين پروردگار قائم و زنده است، مادام كه كعبه قائم و پابرجا است.(4)
نيز در حديثي پرمعنا از ايشان است كه:براي خداوند عزوجل سه حرم (و شي محترم) وجود دارد كه هيچ‌چيز همانند آنها نيست:
كتاب او (قرآن) كه فرمان و نور اوست، خانة او (كعبه) كه آن را قبلة مردم قرار داد و از هيچ‌كس، توجه به غير از آن را نمي‌پذيرد، و (سوم) عترت پيغمبرتان صلي‌الله عليه وآله‌(5).
پي‌نوشت‌ها:
1-‌وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ (حج / 29) ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (حج / 33).
2- (بقره: 125)
3- (مائده: 97)
4- (وسائل، ج 8، ص 14)
5- (بحارالانوار، ج 99، ص 60 – خصال صدوق، ج 1، ص 146).


از پرتو خورشيد

لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَي مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ .(حج / 28)
...تا منافع مادّي و معنوي را كه برايشان فراهم است بنگرند و نام خدا را در روزهايي معيّن ( ايّام تَشريق ) به هنگام قرباني بر دام هايي كه خدا روزي آنان كرده است ببرند . پس ، از گوشت آنها بخوريد و از آن به نيازمندان و تهيدستان نيز غذا دهيد .

كلام نبي مكرم(ص)

هر كس هفت بار به دور اين خانه طواف كند
 و دو ركعت نماز طواف را به خوبي انجام دهد گناهش آمرزيده مي‌شود.
بحارالانوار / ج 96 / 49

استفتائات

مقام معظم رهبري حضرت آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي (مدظله)
مسأله 366 مناسك – جايز، بلكه مستحب است كه پس از انجام اعمال روز عيد قربان، در همان روز [از مني] به مكه مكرمه باز گردد و بقية مناسك حج، شامل دو طواف و دو نماز آنها و سعي را انجام دهد، و به تأخير انداختن آن تا آخرين روز از ايام تشريق، بلكه تا پايان ماه ذيحجه نيز جايز است.
مسأله 367 مناسك- نحوة انجام طواف و نماز آن و سعي بين صفا و مروه، مانند طواف و نماز و سعي عمره است و تنها در نيت تفاوت وجود دارد و در اينجا بايد براي حج نيت كند.


دردانه آفرينش
حكايت‌هايي از حيات درخشان حضرت رسول اعظم حكايت‌هايي از حيات درخشان حضرت رسول اعظم
مثل همه كار مي‌كرد

چه استقبالي كردند. روي پشت بام‌ها هم جمعيت ايستاده بود. زن و مرد. هلهله مي‌كردند و برايش دست تكان مي‌دادند. وقتي ايستاد هر كس افسار شتر را گرفت كه پيامبر مهمان او باشد. اما اينطوري نمي‌شد.
گفت: "شتر را رها كنيد هركجا فرود آمد، همانجا مي‌شود خانه و استراحتگاه من..."
شتر را رها كردند تا برود. بقيه هم دنبالش مي‌رفتند. شتر انتخاب كرد و ايستاد. ده دينار دادند و زمين را خريدند. بعد هم آستين بالا زدند براي ساختن مسجد.
مسجد مي‌ساختند. اولين مسجد مسلمانان. همه سخت مشغول بودند."مثل بقيه" از اطراف سنگ مي‌آورد. "سير بن خصير" جلو رفت و گفت: "مرحمت كنيد تا سنگ را من ببرم." فرمود: "برو سنگ ديگري بردار!"



| شناسه مطلب: 82164