یادداشت جمعه های درنگ

جمعه های درنگ به مسجد الحرام رفتم. طواف کردم. به پشت مقام ابراهیم(ع) رفتم. دو رکعت نماز خواندم. با خودم فکر می‌کردم که حج، سرشار از نمادها و رمزهاست؛ نمادها و رمزهایی که سرزمین دل ما را پر کرده است. طواف می‌کنی و این، تمرین مهمی است که دیگر گرد غیر او

جمعه هاي درنگ

به مسجد الحرام رفتم. طواف كردم. به پشت مقام ابراهيم(ع) رفتم. دو ركعت نماز خواندم. با خودم فكر مي‌كردم كه حج، سرشار از نمادها و رمزهاست؛ نمادها و رمزهايي كه سرزمين دل ما را پر كرده است.

طواف مي‌كني و اين، تمرين مهمي است كه ديگر گرد غير او نگردي و سراسر عمرت را چون پروانه برگرد شمع حضرت دوست باشي. فقط و فقط براي او عبادت كني و كارهايت را فقط و فقط براي خشنودي او انجام دهي. پشت مقام ابراهيم‌ مي‌ايستي و نماز مي‌خواني. حضور تو در پشت مقام ابراهيم، نماد تسليم تو در برابر پروردگار و كساني است كه پروردگار تو آنها را امام تو معرفي كرده است. در كنار مقام ابراهيم(ع) با امام خود عهد مي‌بندي كه در برابرش سر تسليم فرود آوري و با شياطين و دشمنان پروردگارت نبرد كني.

راستي من و تو چقدر منتظريم؟! چقدر تلاش مي‌كنيم تا زمينه را براي ظهور آخرين منجي و ذخيره الهي آماده كنيم؟! چقدر اعمال ما، موجبات خشنودي پروردگار و خليفه الله في الارضين است؟ چقدر كوشيده‌ايم تا با بندگي خالص پروردگار و دوري از گناه دل امام زمان(عج) را به دست آوريم؟ چقدر در زندگاني خود جاي خالي حجت خدا را حس كرديم و چقدر براي ظهور او دعا كرده‌ايم؟

جمعه‌ها فرصت خوبي است تا با درنگ در رفتار و كردار خود در هفته گذشته، به منتظر واقعي بودن و تلاش براي آمادگي ظهور آن حضرت و خدمت رساني به امت اسلام فكر كنيم و ضمن ندبه در فراق آن يار غائب ، حضور سبز او را در هستي احساس كنيم. جمعه‌ها فرصت خوبي براي سرزنش خود است.

جمعه‌ها، فرصت خوبي براي تصميم گيري در مسير بندگي خالص خداست، بويژه آنكه آن جمعه در ايام حج باشد!

هنور پشت مقام ابراهيم(ع) نشسته‌ام. اشك مي‌ريزم به هق هق افتاده‌ام . به كعبه نگاه مي‌كنم و ناخودآگاه زمزمه مي‌كنم: اللهم عجل لوليك الفَرَج.


| شناسه مطلب: 82361