گزارش انتظارفرج ، انتظار قدرت اسلام

گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر نجف لک زایی انتظارفرج ، انتظار قدرت اسلام حجت الاسلام والمسلمین دکتر نجف لک‌زایی از استادان برجسته حوزه و دانشگاه است که ضمن تربیت شاگردان فراوان و تألیفات بسیار در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی، ایده‌ها و نظریات فرا

گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمين دكتر نجف لك زايي

انتظارفرج ، انتظار قدرت اسلام

حجت الاسلام والمسلمين دكتر نجف لك‌زايي از استادان برجسته حوزه و دانشگاه است كه ضمن تربيت شاگردان فراوان و تأليفات بسيار در عرصه‌هاي سياسي و اجتماعي، ايده‌ها و نظريات فراواني را در عرصه سياست اسلامي مطرح نموده است. با هم گفتگوي ايشان با نشريه زائر را مي‌خوانيم.

جناب استاد لك زايي، ضمن سپاس از اينكه وقت شريفتان را در اختيار ما گذاشتيد، پرسش نخست ما درباره جايگاه انتظار فرج در انديشه سياسي اسلام است. قدري در اين باره توضيح بفرماييد.

بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدالله رب العالمين والصلوه والسلام علي محمد و آله الطاهرين. شايد زيباترين و رساترين سخن در تبيين وجوه سياسي انتظار فرج، سخن حضرت امام خميني(ره) باشد. امام(ره) در اين باره فرموده‌اند: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است». اين سخن امام را مي‌توانيد در صحيفه امام، ج 8، ص 375 بخوانيد. حضرت امام(ره) بين انتظار فرج و انتظار قدرت اسلام ارتباط برقرار مي‌كنند. در علم سياست يكي از مباحث مهم، بحث قدرت است. دو پرسش اصلي در اين بحث وجود دارد: 1- هدف از سياست ورزي چيست؟ 2- ابزار تامين آن هدف چيست؟ هر مكتبي به پرسش نخست ، به گونه‌اي پاسخ مي‌دهد. در انديشه اسلامي، هدف از سياست ، رسيدن و رساندن مردم به عبادت پروردگار و سرانجام تحصيل قرب الهي است. در انديشه اسلامي ، رفاه، آزادي، عدالت، تربيت، تعليم و ... همه و همه اهداف كوتاه مدت و واسطه‌اي است و صرفا زمينه آن هدف مهم (عبوديت و تحصيل قرب الهي) را فراهم مي‌كنند. در قرآن كريم مي‌خوانيم: «ما خَلَقْتُ الجِنَّ والاِنْسَ اِلاّ لِيَعْبُدُونَ؛ جن و انس را جز براي عبادت خلق نكردم». حكومت هم مي‌كوشد تا اين هدف قرآني را تأمين كند.

در بسياري از كتاب‌ها خوانده‌ايم هدف از حكومت اسلامي، معرفت الله است، با آنكه شما فرموديد هدف از حكومت اسلامي، عبوديت و تحصيل قرب الهي است؟!

بله ، در تفسير اين آيه در برخي از روايات آمده: لِيَعْبُدُون اَيْ لِيَعْرِفُونَ؛ يعني عبوديت توام با معرفت است. انسان وقتي خدا را شناخت و معرفت پيدا كرد، او را شايان پرستش مي‌داند؛ چون خداوند در قرآن فرموده: «لَقَد خَلَقْنَا الاِنْسانَ في اَحْسَنِ تَقْويم. ثُمَّ رَدَدْناهُ اِلي اَسْفَلِ السّافِلينَ؛ انسان را در وضعيت ارزشمندي خلق كرديم و سپس او را به اسفل سافلين برگردانديم.»

اگر انسان خود را شناخت در مي‌يابد كه اهل عالم بالاست. طبق بيان عرفا اگر فهميد بايد خودش را وارد عالم مثال كند از آنجاوارد عالم عقل كند و از آنجا وارد عالم اله شود و انسان الهي شود. عقل را هم به « ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمان» تعريف مي‌كنند.

پرسش دوم باقي ‌ماند!

بله ، پرسش دوم درباره ابزار تأمين اين معرفت بود. يكي از آن ابزارها، قدرت است؛ قدرت سياسي ، قدرت انديشه، قدرت اعتقادي، قدرت اقتصادي و... پس وقتي مي‌گوييم انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، يعني انتظار فردي كه رهبر است و مي‌تواند امكان عبوديت و بندگي خدا و رسيدن به قدرت سياسي و اعتقادي و اقتصادي و... در راستاي بندگي خدا را در سطح جهاني فراهم كند. ممكن است اين مسئله را خود ما بتوانيم در سطح كشوري يا منطقه‌اي فراهم كنيم، همان گونه كه در انقلاب اسلامي مردم ايران چنين شد، اما در سطح جهاني و فراگير آن و اينكه همه مردم به معرفت الهي نائل شوند، در حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) خواهدبود.

در عصر ما آيا جلوه و نشانه‌اي از آن معرفت فراگير الهي وجود دارد؟

بله، زيباترين جلوه آن در حج نمايان مي‌شود. در حج از اقوام و رنگها و مليت‌ها و كشورهاي مختلف حضور دارند و ما با عبادتي رو به رو هستيم كه ضمن فردي بودن، اجتماعي است و ضمن اقتصادي بودن سياسي است و ضمن آموزش ايثار، عبوديت و بندگي را آموزش مي‌دهد. به شمامي‌گويند: قرباني كن! شما مي‌گويي: كسي نيست تا گوشت قرباني را به او بدهم! مي‌گويند: كاري نداشته باش و وظيفه‌ات را انجام بده. به شمار مي‌گويند: گرد كعبه طواف كن. هر كس به طور فردي گرد كعبه طواف مي‌كند اما درعين حال يك نظم جمعي نيز برقرار است. هيچ كس حق ندارد به خلاف جهت طواف كند. همه بايد از محاذي حجرالاسود شروع كنند. حج عملي است كه عبادي است و در عين فردي بودن جمعي است. در حج با طواف تمرين مي‌كنيم كه ديگر گرد غير خدا نگرديم، با پوشيدن لباس احرام مي‌كوشيم، لباس اطاعت بپوشيم و لباس گناه را از تن در آوريم. در كنار مقام ابراهيم(ع) پيوند با امامت را تمرين مي‌كنيم. اما امام كجاست؟

قدري درباره اين پيوند با امام با توجه به مسئله انتظار توضيح بدهيد.

انسان منتظر در كنار مقام ابراهيم(ع) متوجه وظيفه‌اش مي‌شود. يعني اينكه اگر امام زمان(عج) ظهور كرد، من چه كارمي توانم انجام دهم؟ آيا من منتظر واقعي هستم؟ از منظر سياسي، انسان منتظر، انساني است كه خودش را براي اداره جهان آماده كرده است. امام زمان(عج) كه بيايد، يكي از كارهايش اداره جهان است. اما آيا با معجزه حكومت جهاني را اداره مي‌كند يا با مديريت همين انسان‌هاي معمولي؟! قطعاً با همين انسان‌هاي معمولي. آن حضرت معجزاتي دارد اما حكومت را با معجزه پيش نمي‌برد. آن انسانهايي كه كمك كار امام در اداره جهان‌اند، منتظران واقعي‌اند. منتظر واقعي كسي است كه خودش را در عرصه‌هاي سياسي، معرفتي ، عبادي، تقوايي ، مديريتي و ... در مقياس جهاني آماده كرده باشد. اگر آن حضرت به او بگويد چه كار بلدي، يا چه مسئوليتي را بردوشت بگذارم، در پاسخ مي‌گويد: مثلا امور فرهنگي جهان يا دست كم يك قاره يا منطقه و كشوري را مي‌توانم به عهده بگيرم. پس منتظر واقعي، وقتي به حج آمد، به خدا با گفتن لبيك، اعلام آمادگي مي‌كند و در كنار مقام ابراهيم(ع) آمادي خود را براي ياري امام زمان (عج) اعلام مي‌دارد. شگفت آنكه امام صادق(ع) فرمود: امام زمان (عج) هر سال در حج حضور دارد. پس حج، لبيك به خدا و لبيك براي برپايي حكومت جهاني اسلامي است. پس حج، عملي عبادي – سياسي است و انتظار امام زمان(عج) نيز داراي ابعاد سياسي است. مسئله اي كه همه مسلمانان جهان بر آن اتفاق نظر دارند.

 


| شناسه مطلب: 82386