گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن مهدوی

در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن مهدوی وارستگی از دنیا پیوستگی با خدا می آورد ابوالفضل هادی منش دعا والاترین نیاز معنوی است. انسان نیاز به ارتباط روحی و قلبی با معبود خویش دارد. در اندیشه شیعی ادعیه ماثوره (دعاهایی که از معصومین(ع) به

در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمين سيد ابوالحسن مهدوي

وارستگي از دنيا پيوستگي با خدا مي آورد

ابوالفضل هادي منش

دعا والاترين نياز معنوي است. انسان نياز به ارتباط روحي و قلبي با معبود خويش دارد. در انديشه شيعي ادعيه ماثوره (دعاهايي كه از معصومين(ع) به ما رسيده) داراي جايگاه بلندي است. حجت الاسلام و المسلمين سيد ابوالحسن مهدوي ـ امام جمعه موقت اصفهان و نماينده مجلس خبرگان رهبري ـ‌ چهر‌ه‌اي آشنا در مراسم دعا براي هم استاني‌هاي خود بلكه براي غير ايشان است. همه او را با مراسم تأثيرگذار دعا و مناجات مي‌شناسند. در ايام محرم شركت كنندگان در اين مراسم گاه به بيش از ده هزار نفر مي‌رسد. با ايشان در سرزمين منا گفت و گويي انجام داديم.

حاج آقا بفرماييد جلسات هفتگي دعا كه شما برگزار مي‌كنيد از كي و چگونه شروع شد؟

مرحوم پدر من عنايت ويژه‌اي به توسل داشتند و از حدود سال 1330 در نجف جلسات هفتگي در شب‌هاي پنجشنبه برگزار شد كه در آن ذكر توسل مي‌شد و برخي ادعيه مثل آل ياسين را مي‌خواندند. ايشان وصيت كردند كه پس از ايشان هم اين جلسات تعطيل نشود و همچنان ادامه دارد.

ايشان چه تأثيري بر روحيه معنوي شما داشتند؟

ايشان ارادت زيادي خدمت امام زمان(عج) داشتند و در مدت حدود بيست سال، شب چهارشنبه‌اي نبود كه به مسجد سهله نروند و براي اينكه قصد اقامت‌شان در نجف به هم نخورد هر دو هفته يك بار پياده به زيارت امام حسين(ع) مي‌رفتند. واقعا اگر روحيه توسل ايشان نبود من اكنون در اين وادي نبودم.

شما در بين ادعيه ماثوره به كدام دعا بيشتر علاقمند هستيد؟

من در بين زيارات، زيارت جامعه كبيره و زيارت امين الله را خيلي دوست دارم؛ چون هنگام خواندن آن حس مي‌شود كه امكان ندارد از غيرمعصوم صادر شده باشد. در ارتباط با امام زمان(عج) زيارت آل ياسين كه از سال 56 درجلسات شب دوشنبه مي‌خوانيم و در بين ادعيه هم به دعاي ندبه كه معاشقه با امام زمان (عج) است و دعاي كميل و ابوحمزه ثمالي كه عشقبازي با خداست. دعايي هم هست به نام دعاي مسجد زيد كه بسيار زيباست و عبارتهاي والا و بلندي دارد. مسجد زيد مسجدي دركنار مسجد صعصعه است و در مفاتيح الجنان هم اين دعا پس از آن آمده است. دعاي كوتاهي است كه يكي از اولياء خدا به طور اتفاقي آن را به من معرفي كرد و من ديدم چه مضامين بلندي در اين دعا نهفته است. بخش دوم دعاي عرفه هم كه معمولا خوانده نمي‌شود، دعاي بسيار زيبا با معارف بلند است.

به نظر شما دعاي عرفه در صحراي عرفات چگونه است؟

ببينيد اگر انسان عالم باشد شيريني دعا را هم حس مي‌كند. هدف از خلقت انسان اول شناخت ، بعد بندگي و سپس كمال است. متأسفانه فرصت در روز عرفه خيلي كم است اما دقت در دعا به انسان، فرصت تأمل در همين مراحل را مي‌دهد. عرفه روز شناخت است، مشعرالحرام روز بندگي. همان طور كه در قرآن كريم آمده است مدت وقوف در مشعر كمتر از دو ساعت است يعني انسان نيمه شب مي‌رسد و هنگام طلوع بايد كوچ كند. اين يعني فرصت بندگي كوتاه است؛ دوم اينكه دو ساعتي است كه نه شب است و نه روز؛ يعني انسان خودش هم نمي‌فهمد. گيج است. اين است كه مي‌فرمايد: الناس نيام اذا ماتوا انتبهوا؛ مردم خوابند وقتي كه مي‌ميرند بيدار مي‌شوند. تا وقوف مي‌كند خدا مي‌فرمايد ديگر بس است. كوچ كنيد به سمت منا. منا هم به همراه قرباني، كمال است. اينها مانند مراحل خلقت و هدف خلقت انسان هستند. پس از اين اعمال هم بايد به مسجدالحرام بروند كه اين مراحل حكم بهشت را دارد. همان مراحلي كه خدا ابتدا حاجي را از حرم بيرون مي‌كند و پس از رسيدن به كمال، بهشت خود را ارزاني او مي‌دارد.

بنابراين شماچه تعريفي از حج داريد؟

حج پاك شدن از غيرخداست. بايد فرد به اين سفر بيايد كه فكر گناه هم نكند. اگر دچار فكر گناه شد، فوراً ذكر را جايگزين آن كند. اين دو دستاورد دارد: اولا فكر گناه را كنار مي‌زند، ثانيا ذكر، نور مي‌آورد. من مثال تخته سياه را مي‌زنم . وقتي روي آن مي‌نويسيد و پاك مي‌كنيد باز هم آثار آن باقي مي‌ماند. وقتي كسي فكر گناه مي كند اگر ذكر بگويد، آثار آن را هم پاك كرده است. خداوند مي‌فرمايد: فاذكروني اذكركم ؛ مرا ياد كنيد تا به ياد شما باشم. حاجي بايد مواظب فكرش باشد. ذكر بگويد. حتي وقتي از اينجا مي‌رود. وقتي اينجا با خدا انس گرفت مثل روز سوم اعتكاف ديگر دل از مسجد نمي‌كند. انسان اگر وارسته شد، پيوسته مي‌شود. وارستگي از دنيا پيوستي با خدا مي‌آورد.

شما تقابل حج و دنيا راچگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

تقابل فقط در گناه است. جسم بدون دنيا نمي‌تواند زندگي كند. جسم كه كمال معنوي نمي‌خواهد . نياز به دنيا دارد، به آب، غذا، لباس، ازدواج؛ ممكن نيست كه انسان به دنيا احتياج نداشته باشد. دين با حرام مبارزه مي‌كند نه با حلال؛ اما در اين حلال به دو چيز بايد توجه داشت: يك: حالا كه حلال است زياده‌روي نكن و نيازت كه برآورد شد به دنبال روح برو، دو : به اين حلال دلبسته نباش. انقطاع چيست؟ اينكه بتواني از آن دل بكني. مؤمن از دنيا جدا مي‌شود اما دنيا او را رها نمي‌كند؛ اما غير مومن خود را فداي دنيا مي‌كند.

اين نشانه را قرآن به ما مي‌دهد كه براي چيزي كه از دست مي‌دهيد نگران نباشيد و نسبت به چيزي كه به‌دست مي‌آوريد شاد نشويد. حج از بسياري عبادات در ارتباط باخدا بالاتر است. اول روزه است، بعد اعتكاف، بعد حج وبعد جهاد. روزه ماه رمضان براي همه است، اما اعتكاف براي برخي است. همه سه روز خود را در مسجد محبوس نمي‌كنند؛ در حج فرد از 24 چيز امساك مي‌كند و در جهاد فرد از همه چيزش مي‌گذرد.


| شناسه مطلب: 82605