اسرار ماه ذی الحجه، در نگاه عارفانه میرزا جواد ملکی تبریزی
اسرار ماه ذی الحجه در نگاه عارفانه میرزا جواد ملکی تبریزی حسن گیوه چی مفرد روزها و ایام، هرکدام به تناسبِ موضوعاتِ خاص، مورد توجه مردم قرار گرفته و در نگاه دینی، برای آنها اعمال و آدابی ویژه بیان شده است. تا آنجا که عالمان بزرگوار دین در این باره تأ
اسرار ماه ذي الحجه
در نگاه عارفانه ميرزا جواد ملكي تبريزي
حسن گيوه چي مفرد
روزها و ايام، هركدام به تناسبِ موضوعاتِ خاص، مورد توجه مردم قرار گرفته و در نگاه ديني، براي آنها اعمال و آدابي ويژه بيان شده است. تا آنجا كه عالمان بزرگوار دين در اين باره تأليفاتي چند به رشتة تحرير در آوردهاند. كتاب المراقبات مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي نيز از اين دست نوشتهها است كه از نگاه عرفاني و سير و سلوكي، مورد توجه خواص قرار گرفته است.
در اين نوشتار، ضمن پرداختن به اعمال ماه ذيحجه، سعي شده است تا زواياي عرفاني ماه حج تبيين و اعمال و آداب آن تشريح گردد و زائر خانة خدا با استفاده از آن، در راه سير و سلوك عرفاني و اخلاقي گام بردارد.
مقدمه
توجه به روزها و ساعتها و ماهها و سالها و نيز درك اوقات خاص و زمانهاي مخصوص به امور عبادي، همواره مورد توجه پيامبر عظيم الشأن اسلام و ائمة معصوم (عليهم السلام) بوده است. آنان به تناسب زمان و مكان، نكاتي را بيان داشته و خود را مقيد به عمل به آنها ميدانستهاند.
پيامبرگرامي اسلام، حضرت محمد بن عبدالله (صلي الله عليه و آله) ، پيش از ورود به برخي از ماهها، خطبهايي ايراد نموده و وظيفة الهي خويش را كه بر دوشش نهاده شده بود ادا ميكردند و البته خود نخستين عامل بدانها بودهاند. آن حضرت هيچ لحظه و آني را از بيان فضايل و اعمال مردم كه راهي به سوي انسانيت و كرامت و شرافت انساني بود دريغ نميورزيدند.
در بيانات آن حضرت، بهترين لحظهها، بهترين ساعتها، بهترين روزها، بهترين ماهها و حتّي بهترين و پراهميتترين ايام عصر انسانها بيان شده و يادآوري و غنيمت شمردن آنها مورد تأكيد قرار گرفته است، تا آنجاكه آن حضرت و ائمه (عليهم السلام) در 24 ساعت شبانه روز، لحظات و ساعاتي را اختصاص به عبادت و راز و نياز ميدادند وكسي را نميپذيرفتند و اين غير از ساعتهاي عبادت عمومي؛ مانند نماز و غير آن بوده است.
پيامبر (صلي الله عليه و آله) ميفرمايند: «لِي مَعَ اللهَ وَقتٌ لاَ يَسَعُها مَلَكٌ مُقَرَّب وَ لاَ نَبِيٌّ مُرسُلٌ». 1
المراقبات
همانگونه كه اشاره شد، در طول تاريخ اسلام، عالمان عامل و عارفان سالك كتابهايي را در زمين? اعمال سال و ماهها و روزها تدوين و تأليف نموده، برخي مستندات ديني و اعتقادي آنها را نيز بيان داشتهاند.
كتابهايي مانند «مصباح المتهجّد» شيخ طوسي، «الاقبال بالاعمال الحسنة فيما يعمل مرّة في السنه»، سيدبن طاووس، «مفتاح الفلاح» شيخ بهايي، «فلاح السائل و نجاح السائل في عمل اليوم و الليلة» سيد بن طاووس، «مفاتيح الجنان» شيخ عباس قمي و مانند آنها، از اين دست به شمار ميآيند.
در اين ميان كتاب ارجمند و گرانسنگ «المراقبات» يا «اعمال السنّه»، از عالم سالك إلي الله، ميرزا جواد آغا ملكي تبريزي نيز در ميان عارفان و سالكان طريق هدايت خوب درخشيده و كلمات و جملات آن از نورانيتي خاص بهره برده، كه كمتر كتابي به اين خصلت متّصف شده است.
آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي داراي سه كتاب ارزشمند و ذي قيمت است كه هر يك از آنها بيانگر تسلّط اين مرد بزرگ بر مباني عرفاني و معنوي اسلام و توجه روحانيِ مؤلف ارجمندِ آن به مسائل سير و سلوكي است و براي هر سالك و اهل دلِ آماده و مهيائي، سفرة گسترده و پربركت الهي است.
اين سه كتاب عبارتاند از: «اسرار الصلا? »، «رساله لقاء الله» و «المراقبات».
كتاب حاضر، كه بخش ماه ذي حج? آن، براي روحانيون محترم؛ به ويژه روحانيان كاروانها و زائران بيت الله الحرام، گنجي عظيم و فيضي بزرگ است، داراي چاپهاي متعدد ميباشد؛ از جمله چاپ كاهي و اوليه، بدون تحقيقات فني و علمي كه در اصفهان از سوي مكتبة الشفيعي به چاپ رسيده و تاريخ و ساير خصوصيات كتابشناختي آن روشن نيست. چاپ ياد شده داراي مقدمة كوتاه و ارزشمندي از علامه محمد حسين طباطبايي است، كه اشاره به آن خالي از لطف نيست.
بعد از حمد و ثناي خداوند و درود بر پيامبر و خاندان پاكش ميفرمايند:
اين تعليق? چند سطري را بر اين كتاب براي مدح اين صحيف? جليله و ثناي مؤلف عظيم آن ننوشته؛ زيرا اين كتاب نيست بلكه دريايي ذي قيمت است كه به وزن و كيل در نميآيد و مؤلف آن عالم فرازمندي است كه به قدر و اندازه نميتوان او را در آورد. در هر صورت غرض اينجانب از اين سطور، توجه دادن برادران ديني از اهل ولايت و بزرگان از صديقين و اهل صفا به آنچه از ذخاير در اين كتاب آمده است، ميباشد؛ زيرا توجه و يادآوري مؤمنان را نافع خواهد بود.2
سپس با توجه به بيارزشي دنيا و ما فيها و تلاش بشريت براي رسيدن به حيات واقعيِ اخروي، وظيفة انسان را در عبوديت و تقرب به ذات كبريايي و ساحت مقدس اسماء حُسني و صفات علياي الهي ميدانند و اين همه را در راهيابي به مراقبت در شب و روز و ايام و ماه و سالها و در نهايت قسم ياد ميكنند به جان شريف خودشان كه سير? همگان از سالكان و عارفان و پاكان در سابق اين بوده است و اين راه مطابق با راه پيامبران و صديقين و شهدا و صالحين است.
و كتاب مراقبت از نيكوترين كتبي است كه در اين تمام و جايگاه شايسته عمل به آن است؛ زيرا مطابق قلوب حيران در محبت خدا و رياضت عبادالله ميباشد.3
اسرار مراقبت ماه ذي حجه
پيش از شروع و ورود به اسرار معنوي ماه ذي حجه، مناسب است اشارهاي به نكتهاي دربار? ماههاي حرام داشته باشيم؛ زيرا مرحوم ميرزا جواد ملكي در ابتداي مراقبات ماه ذيقعده، به مناسبت ورود به ماههاي حرام مينويسند:
«اين ماه (ذي حجه) اولين ماه از ماههاي حرام است كه جنگ و نبرد با كفّار در آن حرام شده است و لكن عاقلِ بيدار بايد تنبّه يابد از اين حكم به حكم جنگ و مخالفت با خداوند ـ جلّ و علا ـ و بكوشد در خودنگهداري در اين ماه بيشتر از ماههاي ديگر و رعايت رضاي الهي و اطاعت امر خداوند و راضي گشتن به گرفتاريها و بلاهاي دنيوي؛ زيرا اين ماه حرام است و حرمت آن افضل بر ساير ماههاست؛ چرا كه خداوند از محاربه و نبرد با كفّار منع كرده است.»4
مؤلف ارجمند براي ورود به هركدام از ماهها، روش ويژهاي را در پيش گرفتهاند و به تناسب هر ماه و لزوم مراقبت از آن، بهگونهاي آغاز كردهاند كه تناسب را رعايت كرده باشند، كه خود نشاندهند? توجه مرحوم ملكي به نكات خاص اهل مراقبت است و الاّ بهصورت طبيعي بايد در آغاز هر ماه با روايتي شروع نمايند و با اعمال آن و توجه دادن به روزهاي خاص، آن را به پايان ببرند.
در اين فصل كه فصل شانزدهم كتاب است و با عنوان «الفضل السادس عشر، في أسرار مراقبات شهر ذي الحجه» آغاز گرديده، فرمودهاند:
«براي درك درست و دقيق اوقات خاص اين ماه، بر مراقب و سالك است كه در استهلال اين ماه اهتمام ورزد، بلكه حوائج خاص و مهمّش را براي اوقات دعا در اين ماه يادآور شود و حتّي دعاي رؤيت هلال را بخواند و به دعايي كه سيدبن طاووس انشا كرده و از مضامين عالي براي اهل ذكر برخوردار است، غفلت نورزد.
اما از مهمترين كارهاي اهل مراقبت در اين ماه، شناخت جايگاه بلند و شريف اين ماه و مقامات بزرگ آن و فوائد فراواني كه بر آن بار شده است، ميباشد.»
سپس براي بيان جايگاه و عظمت اين ماه، نگاهي به جايگاه ماه مبارك رمضان دارند كه در روايات وارد شده است: «روزها و شبها و ساعات آن افضل از هم? ايام است.»
و بعد ميفرمايند: «گرچه اين سخن درست است ولكن بعضي از ايام ماه ذي الحجه به مراتب افضل از ماه رمضان است.»
و ممكن است جمع روايات به اين باشد كه ماه رمضان ذاتاً افضل بر هم? ماههاست و لكن براي روز غدير فضيلتي برتر است به جهت امر ولايت و تماميت دين و نعمت در اين روز مبارك.
در هر صورت براي ماه ذي الحجه جايگاهي رفيع و بلند است كه مراقبان و سالكان نبايد غفلت ورزند و بدون توجه و با حالت غفلت در آن داخل شوند، كه حرمت آن را ضايع خواهند كرد.
ماه ذي الحجه منزلگاه نيكان و پاكان و جايگاه اهل قدس و نور است و هر كس ميخواهد در آن جايگاه حضور يابد، بايد خود را شبيه آنان سازد و به اخلاق و صفات آنان تشبّه كند. آنان چگونهاند كه سالك بايد چنان كند؟ آنها نفوسي پاك و قلوبي طاهر و مهذّب و اخلاقي نيكو و اعمالي صالح دارند و اهل حلم، علم، تقوا، عرفان و حكمت هستند. آنان اهل روز و نماز شباند. دائماً در حال ذكر و توكل و رضايت حق و در حال تسبيح و تقديس ذات اله ميباشند. آنان خداي را به بزرگي ياد ميكنند و از موحدان و صادقان و خالصاناند.5
مؤلف گرانقدر با توضيحات و بيان نوراني خود در بار? اهل اين ماه به همگان توصيه ميكند كه براي ورود به اين ماه، خود را داخل در سالكان و مراقبان بنمايند و آنگاه ميفرمايند:
«در هر صورت، از جمله مواقف مهم اين ماه، ده? اول آن است كه به «ايام معلومات» در قرآن ياد شده است؛ ( وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ في أَيَّامٍ مَعْلُومات ) .»6
و يادآوري با غفلت نميسازد، پس بپرهيز از مشغوليات قلبي و به ويژه از معصيت در اين ماه و با تمام وجودت ذاكر باش، چرا كه هر يك از عقل و روح و قلب و بدن داراي اذكار خاصي است.
اي سالك! در رواياتي كه در فضيلت اين ماه از نبي مكرم اسلام(صلي الله عليه و آله) وارد شده است تفكّر كن زيرا حضرت فرمود:
«مَا مِنْ أَيَّامٍ أَزكَي عِندَ الله تعالي وَ لاَ أعظَمَ أجراً مِن [في] خَيرٍ مِنْ عَشْرَ اْلأضْحَي قِيلَ وَ لاَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللهِ، قَالَ (صلي الله عليه و آله) وَ لاَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللهِ إلاَّ رَجُلٌ خَرَجَ بِمَالِهِ وَ بِنَفْسِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْجِعْ مِنْ ذَلِكَ بِشَيءٍ». 7
«پاكترين و پرارجترين روزها نزد خداوند، ده? اول ماه ذي حجه است. سؤال ميشود آيا جهاد در راه خدا به پاي? آن ميرسد؟ ميفرمايند: خير مگر اينكه شخصي به جان و مالش خارج شود و ديگر برنگردد.»
و در روايت ديگر فرمود:
«مَا مِنْ أَيَّامٍ الْعَمَلُ الصَّالِحُ فِيهَا أَحَبُّ إِلَي اللهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ مِنْ أَيَّامِ الْعَشْرِ؛ يَعْنِي عَشْرَ ذِي الْحِجَّةِ، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللهِ وَ لاَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللهِ، قَالَ وَ لاَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللهِ إِلاَّ رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ، فَلَمْ يَرْجِعْ...» 8
«عمل صالح در هيچ روزگاري نزد خداوند محبوبتر از عمل صالح در اين دهه نيست. سؤال ميشود: حتي جهاد در راه خدا؟ ميفرمايند: خير مگر شخصي كه به جان و مالش خارج شود و ديگر برنگردد.
اكنون ببين اي بندة خدا و نظر كن در اين روايات، به ويژه در روايت دوم و عظيم بشمار آنچه را خداوند عظيم دانسته است و با كمال نشاط و شوق وارد در اين ميدان شو و به دعا و توسّل روي آور به خصوص در شب اول ماه ذي الحجه و با تضرّع به درگاه الهي و باب كرم او ائمة معصوم(عليهم السلام) درخواست نما دخول در حزب آنان را و دعا و حمايت و ولايت و شفاعت و شيعه بودن ايشان را.»9
مرحوم ميرزا جواد ملكي براساس روش مخصوصي كه دارند، آداب و احكام هر روز و ماه را با بيان روايات و توضيحات معنوي و عرفاني بيان ميكنند. از اين رو، براي تشويق خواننده و همّت و تلاش و ترغيب او به انجام اعمال هر روز، بعد از بيان فضيلت و عظمت ماه ذي الحجه، به بيان نماز ده? اول اين ماه ميپردازند كه ميان نماز مغرب و عشا خوانده ميشود و با بيان دستورالعمل خواندن آن و آوردن آي? ( وَ إِذْ وَاعَدْنا مُوسي أَرْبَعينَ لَيْلَةً... ) 10 ميفرمايند: خود را با حاجيان شريك گردان. هنگاميكه آيه را تلاوت ميكني، به يادآور كه اين وعده چيست؟ و بر شوق لقا و ديدار حق بيفزا و از خسرانكنندگان مباش؛ ( ...الَّذينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللهِ حَتَّي إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا يَا حَسْرَتَنا عَلَي مَا فَرَّطْنا فيهَا وَ هُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلي ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُونَ ).11
و نيز سفارش ميكنند: در حديث نبي كه در وصف اشتياق فراوان موسي بيان داشتهاند، تفكّر كن؛ زيرا حضرت فرمودند: حضرت موساي كليم از شوق لقا و ديدار الهي، نه به غذا تمايلي داشت و نه به آشاميدني و نه به خواب و استراحت تا چهل روز به سر آمد و به ديدار رسيد.12
دستورالعمل ديگري كه براي ورود به ماه ذي الحجه بيان ميكنند، روز? اول اين ماه است؛ زيرا در روايت دارد: « مَنْ صَامَ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ عَشْرِ ذِي الْحِجَّةِ كَتَبَ اللهُ لَهُ صَوْمَ ثَمَانِينَ شَهْراً» .13
و اين روزي است كه حضرت ابراهيم به دنيا آمد و خداوند او را به عنوان خليل برگزيد و نيز روزي است كه پيامبر سور? برائت را توسط حضرت امير ابلاغ كرد.14
از اعمال ديگر اين ماه استحباب نماز فاطم? زهرا(عليها السلام) است كه مؤلف كتاب «المراقبات» آن را به تفصيل آورده و آداب و دعاي آن را بيان ميكند.
دستور ديگر در اين ماه، خواندن دعاي مخصوصي است كه با «اللّهُمَّ هَذِهِ الأيَّام الَتِي فَضَّلتَهَا عَلَي غَيرِهَا مِنَ الأيَّام» آغاز ميشود و بعد از نماز صبح و مغرب وارد شده است.
شيخ مفيد(ره) دستورالعمل ديگري را بيان كرده كه در نظر مرحوم ملكي بسيار با اهميت آمده و فرموده است: از مهمترين چيزهاييكه در اين دهة اول سزاوار توجه است، روايت شيخ مفيد است كه از قول ابو جعفر(عليهما السلام) نقل ميكند و آن خواندن صلوات مخصوصي است كه خداوند به عيسي بن مريم اهدا كرد و به او فرمان داد كه در اين ايام تلاوت كن؛ زيرا نزد خداوند هيچ عبادتي محبوبتر از آن در اين دهه نيست و سپس صلوات را ذكر ميكند.
سپس حواريون حضرت عيسي(عليه السلام) از ايشان ميپرسند: ثواب اين كلمات چيست؟ حضرت عيسي به تفصيل ثواب هر يك از آن صلوات پنجگانه را بيان ميدارند.15
از مطالب منحصر به فرد كتاب شريف «المراقبات»، بيانهاي آتشين عرفاني و سلوكي مرحوم مؤلف ارجمند آن است كه بر عظمت اين كتاب افزوده است. ايشان بعد از بيان حديث فوق، با كلمة «أقُولُ» نكاتي بيان ميدارند كه قابل توجه و تأمل فراوان است:
«قسم به جانم كه اين ثوابها براي مجرّد خواندن نيست بلكه شروطي دارد؛ از آن جمله بيان امام رضا(عليه السلام) در راه طوس است كه دربار? قرائت «لا اله الا الله» فرمود: « بشرطها و شروطها و أنا من شروطها » و سپس ميفرمايند: قطعاً يكي از شرايط آن معتقد بودن به آنچه ميگويد است و در ادامه با تفصيلي تمام و كمال به معناي «إله» معناي شهادت حضور و اثرات آن ميپردازند و به فزع و معناي آن و به ملك مطلق بودن خداوند و تمام خير و نعمت و فضيلت بودن ذات لايزال الهي اشاره ميكنند و به اين نكته كه اين اعتقاد در تأثيراتي در اعمال و زندگي انسان خواهد داشت.
ايشان اعتقاد بهپادشاهي مطلق خداوند را، به توجهكامل درهمة امور دانسته و براين باوراستكه:
«اعتقاد به حول و قو? الهي به ترس از او است و لا غير و اينكه هيچ نفع و ضرري در اين عالم نيست و مردم همچون جامدات در مقابل امر و حول و قو? الهي ميباشند و انسانهاي معتقد به اين امور، انسانهاي مستقل از ديگران و متوجه به ذات اقدس اله هستند كه مجبور نيستند در حوائج دنيا و مقامات دنياوي تملّق ديگران را بگويند و در راه كسب جاه و مال مخالفت اوامر الهي را بنمايند و از نداري آنها محزون شوند؛ زيرا يك چنين انسانهايي، گرچه كلمات شهادت را ميگويند ولكن در درون اعتقاد ندارند و از منافقان محسوب ميشوند...
امّا انسانهايي كه خير را در دنيا و سعادت در آن را در دست اغنيا ميدانند و براي رسيدن به دنيا تملّق اغنيا و ملوك را ميكنند و در اين راه مخالفت با اوامر الهي و رسيدن به جاه و مال را اصل ميدانند و به نداشتن محزون و به داشتن شادمان ميگردند و در شدايد و سختي به سوي غير خدا پناه ميبرند و به وعدههاي الهي اطمينان ندارند و تنها به غير او اميد بستهاند، اينان همچون منافقان در بيان شهادتين ميباشند و خداوند ميداند كه دروغ ميگويند.»16
سالك الي الله مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي سخنان خود را به روايتي از كتاب شريف كافي كه در آن حديث قدسي از قول امام صادق(عليه السلام) آمده، مستند ميسازد:
«حسين بن علوان گويد: در مجلسي نشسته بوديم كه دانش ميآموختيم و هزينة سفر من تمام شده بود، يكي از رفقا به من گفت: براي اين گرفتاريات به كه اميدواري؟ گفتم: به فلاني. گفت: پس به خدا كه حاجتت برآورده نشود و به آرزويت نرسي و مرادت حاصل نشود. گفتم: تو از كجا دانستي خدايت رحمت كناد؟!
گفت: امام صادق(عليه السلام) به من حديث فرمود كه: در يكي از كتابها خوانده است كه خداي تبارك و تعالي ميفرمايد: به عزّت و جلال و بزرگواري و رفعتم، بر عرشم سوگند كه آرزوي هر كس را كه به غير من اميد بندد، به نوميدي قطع ميكنم و نزد مردم بر او جامة خواري ميپوشم و او را از تقرّب خود ميرانم و از فضلم دور ميكنم. او در گرفتاريها به غير من آرزو ميبندد، در صورتي كه گرفتاريها به دست من است؟! و به غير من اميدوار ميشود و در فكر خود در خانه جز مرا ميكوبد؟! با آنكه كليدهاي همة درهاي بسته نزد من است و درِ خانة من براي كسي كه مرا بخواند باز است.
كيست كه در گرفتاريهايش به من اميد بسته و من اميدش را قطع كرده باشم؟ كيست كه در كارهاي بزرگش به من اميدوار گشته و من اميدش را از خود بريده باشم. من آرزوهاي بندگانم را نزد خود محفوظ داشته و آنها به حفظ و نگهداري من راضي نگشتند و آسمانهايم را از كساني كه از تسبيحم خسته نشوند (فرشتگان) پر كردم و به آنها دستور دادم كه درهاي ميان من و بندگانم را نبندند، ولي آنها به قول من اعتماد نكردند، مگر آن بنده نميداند كه چون حادثهاي از حوادث من او را بكوبد، كسي جز به اذن من آن را از او برندارد. پس چرا از من روي گردان است. من با جود و بخشش خود آنچه را از من نخواسته به او ميدهم سپس آن را از او ميگيرم و او برگشتش را از من نميخواهد و از غير من ميخواهد؟ او دربارة من فكر ميكند كه ابتدا و پيش از خواستن او عطا ميكنم، ولي چون از من بخواهد به سائل خود جواب نميگويم؟ مگر من بخيلم كه بندهام مرا بخيل ميداند؟ مگر هر جود و كرمي از من نيست؟ مگر عفو و رحمت دست من نيست؟
مگر من محل آرزوها نيستم؟ پس كه ميتواند آرزوها را پيش از رسيدن به من قطع كند [كه ميتواند آرزوها را جز من قطع كند]، آيا آنها كه به غير من اميد دارند نميترسند؟ (از عذابم يا از بريدن آرزويشان يا از مقام قربم يا از قطع نعمتهايم از آنها)، اگر همة اهل آسمانها و زمينم به من اميد بندند و به هريك از آنها به اندازة اميدواري همه دهم، به قدر عضو مورچهاي از ملكم كاسته نشود، چگونه كاسته شود از ملكي كه من سرپرست او هستم؟ پس بدا بحال آنها كه از رحمتم نوميدند و بدا به حال آنها كه نافرمانيام كنند و از من پروا نكنند.»17
مؤلف ارجمند كتاب «المراقبات»، هرجا كه در بيان احاديث و يا آيات قرآن به شگفتي و عظمت نگاه ميكند، خطاب او به خواننده بسيار قابل تأمّل و توجه است. در اينجا نيز ميگويد:
« أُنظُر يَا أَيُّهَا الْمِسْكِين... بنگر اي نيازمند در وعده و وعيدهاي اين حديث و عظمت استدلالها و مطالب آن، كه از آسمانهاي هفتگانه و از عرش عظيم الهي، عظيمتر و برتر است و نفست را مورد خطاب قرار بده و از غفلت سؤال كن، آيا ميتواني ذرّهاي از آنچه در اين حديث بيان شده از قدرت و سلطنت و ملك الهي منكر شوي؟ و از اينكه شدايد و كليد ابواب رحمت همه در دست اوست و درهاي رحمت براي دعا كننده باز است.»
سپس به تأكيدات خود در اين زمينه، ادامه ميدهد و نتيجه ميگيرد كه:
«هر كس يقين داشته باشد به قدرت و كرم و عنايت شخصي، حتماً در برابر او خاضع ميشود و تمام مخالفتهاي ما با خداوند به جهت ضعف ايمان و يقين است.
و آن كس كه مخالفت اوامر و نواهي الهي را ميكند، اميدي به خدا ندارد و آنكه اميد ندارد در شهادتش به اينكه پناهي جز او ندارم صادق نيست ( وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ )18 و خواهد گفت: لاَ مُؤَثِّرَ فِي الوُجُود إلاَّ الله». 19
در خاتم? اين بخش از اذكار ماه ذي الحجه؛ يعني خواندن دعوات پنجگانه ميفرمايند:
«آنچه گفته شد در بيان قصد صادقانه در قرائت اين كلمات بود و جهت ديگري كه بسيار مهم است، قرائت آنها با حضور قلب است و هر كس با قلب بيتوجه قرائت كند داخل در اين روايت نميشود.
بنابراين، اگر كسي نميتواند با توجه قلبي بخواند، از آن اثرات محروم ميشود و لكن نبايد آنها را ترك كند بلكه به قصد اميدواران بخواند و نااميد از كرم الهي نباشد؛ زيرا خداوند به اندازة توجه و قصد او، به او تفضّل خواهد كرد.»20
دستورالعمل ديگري در بيان مؤلف آمده و آن مختص به همين ده روز اول است و آن خواندن تهليلهاي دهگانه است كه در روايات براي آنها ثوابها و تأثيرهاي فراواني بيان شده است.
دستور ديگري كه بر آن تأكيد شده روزه اين ايام به ويژه روزة اول ماه ذي الحجه است؛ زيرا در روايت آمده كه روز? آن ثواب 80 ماه را دارد و روز? روز نهم (روز عرفه) ثواب روزه تمام دهه و روزة روز ترويه (عيد قربان) كفار? 60 سال.
مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي پس از اين مباحث، وارد بحث عظمت شب و روز عرفه ميشود و به بيان جايگاه و خصوصيات آن و نيز سالكاني ميپردازد كه آن را عظيم ميشمارند. با ياري خداوند به آن خواهيم پرداخت.
پي نوشت ها:
1. علامه مجلسي، الاربعين، ص 177، ح 15؛ بحارالانوار، ج 17، ص 360
2. المراقبات، ص ب.
3. همان، ص ب ج.
4. المراقبات، ص 187، چاپ سنگي، اصفهان: مكتبة الشفيعي.
5. همان، صص 217 و 218
6. حج : 28
7. سيد بن طاووس، اقبال الاعمال، ج2، ص 35
8. همان، ص 34
9. المراقبات، ص 219
10. بقره : 51
11. انعام : 31
12. قال (ص): «ما أكل و ما شرب ولا نام ولا اشتهي شيئا من ذلك في ذهابه ومجيئه أربعين يوماً شوقاً إلي ربّه». (مصباح الشريعه، صص 196و 197)
13. من لايحضره الفقيه، ج2، ص 87 ، ح1806
14. المراقبات، ص220
15. همان، صص 232 ـ 221
16. همان، صص 222 و 223
17. كليني، كافي، ج2، ص66 ، ح7، ترجمه از مرحوم مصطفوي؛ بحار الانوار، ج71، ص130، ح7
18. طلاق : 3
19. المراقبات، صص 224 و 225
20. همان، ص226