مروری بر کارکردهای گوناگون مناسک حج

مروری بر کارکردهای گوناگون مناسک حج سید رضا صالحی چکیده پرستش و تقدس از دیرباز در میان اقوام مختلف وجود داشته و مناسک، جایگاه ویژه‌ای در بین ادیان و مذاهب، به خود اختصاص داده است. دین اسلام نیز در این خصوص مستثنی نیست و به‌جا آوردنِ مناسک، زیارت قبور،

مروري بر كاركردهاي گوناگون مناسك حج

سيد رضا صالحي

چكيده

پرستش و تقدس از ديرباز در ميان اقوام مختلف وجود داشته و مناسك، جايگاه ويژه‌اي در بين اديان و مذاهب، به خود اختصاص داده است. دين اسلام نيز در اين خصوص مستثني نيست و به‌جا آوردنِ مناسك، زيارت قبور، توسّل جستن و شفاعت خواستن از خداوند و ائمه و پيامبران، از مهمترين امور ديني قلمداد مي‌گردند. از مهم‌ترينِ اين مناسك مي‌توان به حج اشاره كرد. حج، آميزه‌اي از كنش‌هاي فيزيكي انسان‌ها در جغرافياي كعبه است كه به قصد قربت به پروردگار جهانيان انجام مي‌گيرد. در اين نوشتار مروري بر انواع كاركردهاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و مذهبيِ حج صورت مي‌پذيرد و در آخر، فهرستي از كاركردهاي مختلف حج و نمودهاي آن ارائه مي‌شود.

گفتني است اين پژوهش، توصيفي و از نوع كتابخانه‌اي است و با كندوكاو منابع مختلف، در صدد تبيين كاركردهاي حج است.

كليدواژه‌ها: حج، كاركرد سياسي، كاركرد فرهنگي، كاركرد اجتماعي.

مقدمه

مذهب و معنويت تأثير شاياني در سياست، رسانه‌ها و گفتمان هر روزة بسياري از افراد در كشورهاي مختلف جهان دارد. در دنياي سياست، هنوز هم شاهد آن هستيم كه بسياري از كانديداهاي سياسي بر تأثير مذهب در زندگي آن‌ها و نيز آثار مذهب بر رويكرد آ‌ن‌ها در ادارة امور سخن مي‌گويند. شواهد بسياري از حضور اين كانديداها در نمازهاي جماعت، مراسم مذهبي مدارس و غيره وجود دارد. سياستمداران بارها به نقش كليدي نهادها و ايمان مذهبي در درمان بيماري‌هاي اجتماعي؛ مانند اعتياد اشاره كرده‌اند.

پرستش و تقدّس نيز از ديرباز در ميان اقوام مختلف وجود داشته و عبادت، جايگاه ويژه‌اي در بين اديان و مذاهب به خود اختصاص داده است. دين اسلام نيز در اين خصوص مستثني نبوده و در اين بين زيارت قبور، توسل نمودن و شفاعت خواستن از اهم امور ديني تلقي مي‌گردد. مزارات و زيارتگاه‌ها با پذيرفتن شمار عظيمي از علاقه‌مندان و مريدان، تأثيرات بسياري را در زندگي مردم مسلمان گذاشته و تحولات سياسي، اجتماعي و حتي اقتصادي را سبب گشته‌اند. اماكن مقدسي كه قدرت تأثير گذاري در ابعاد مختلف زندگي، حتي به لحاظ روحي و رواني مي‌تواند داشته باشد. محلّ دفن يك شخصيت مذهبي ـ تاريخي، توسعة عمراني را به همراه داشته و با جذب زائر و جهانگرد، منبع درآمدزايي براي اهالي آن ديار به شمار مي‌رود. گر چه عُلقه‌هاي مذهبي و اعتقادات و باورهاي مردم، تعامل خاصي را ميان آ‌ن‌ها و جايگاه‌هاي مقدس اسلامي رقم زده و دلبستگي‌هاي موجود را بيش از پيش نمايان‌تر مي‌سازد. (يوسفي جولندان، 1387).

از بارزترين نمودهاي پرستش كه در دين مبين اسلام بدان تأكيد شده، سفر حج است. حج، آميزه‌اي از كنش‌هاي فيزيكي انسان‌ها در جغرافياي كعبه است كه به قصد قربت به پروردگار جهانيان انجام مي‌گيرد (رهبري، 1380)

مناسك حج

به باور برخي از دانشمندان، همة اعمالي كه از تجربة ديني مايه گرفته‌اند يا با تجربة ديني تبيين مي‌شوند، در حكم بيانِ عملي مناسك هستند؛ به معنا و تعبير ديگر، مناسك، عمل يا اَعمال پرستش انسان ديندار است (واخ، نقل در آزادگان، 1380، ص26).

تاريخ مناسك ديني نشان دهندة تأثيرات متقابل و مستمر ميان اِجبار سنت از يك طرف و كششِ دائم براي آزادي فرد، ايجاد انگيزه‌هاي تازه و بروز فعاليت خلاّقِ انسانِ ديندار از طرف ديگر است كه در سير تكاملي الگوهاي فكري بشري، ملاحظه مي‌كنيم (واخ، نقل در آزادگان، 1380، ص27).

از سويي، «دوركيم» باور دارد: همين مناسك است كه احساسات مذهبي را ايجاد، تقويت و تجديد مي‌كند. حس وابستگي به يك قدرت خارجيِ روحاني و اخلاقي را ـ كه در واقع همان جامعه است ـ تشديد مي‌نمايد. همين مناسك و ماهيت جمعيِ چنين گردهمايي‌هاست كه اين همه شور و شوق بر مي‌انگيزد و شركت كنندگان را به اهميت گروه و جامعه در قالب آيين‌هاي مذهبي آگاه مي‌سازد. بدين‌سان مناسك، همبستگي و انسجام اجتماعي را ايجاد و حفظ مي‌كند (رهبري، ص155، 1380).

«ردكليف براون» معتقد است مناسك داراي كاركرد اجتماعي ويژه‌اي است كه ضمن حفظ احساساتي‌كه مبناي ساختمان را تشكيل مي‌دهد، آن را از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌كند (رهبري، ص155، 1380).

به عقيدة «گيرتس»، مناسك همان ساز وكاري است كه منجر به ايمان مي‌شود. ايمان مذهبي در جريان مناسك مذهبي ايجاد مي‌شود. دينِ زنده با ماهيتي كه دارد، بايد رابطة اجتماعي را خلق و از آن نگهداري كند. (رهبري، ص156، 1380).

بنابراين، به طور كلي مي‌توان گفت: حج مهم‌ترين مناسك ديني در آيين مقدس اسلام است كه سالانه ميليون‌ها نفر از مسلمانان سراسر جهان را در اجتماعي بزرگ گرد هم مي‌آورد. پرداختن به كاركردهاي اين مهم، مي‌تواند ما را در شناخت كامل اين پديدة چند وجهي ياري رساند.

كاركردهاي حج

نويسندگان و پژوهشگران بسياري در تلاش بوده‌‌اند تا كاركردهاي مهم حج را از ديدگاه‌هاي گوناگون بنمايانند. در اين بخش، بيشتر به‌كاركردهايي اشاره شده‌كه درآثار محققان تبلور يافته‌است. گفتني است، اين كاركردها، جامع و مانع نيستند و به دليل فزوني و تنوع چشم‌اندازها و بينش‌هاي افراد مختلف، اين كاركردها نيز مي‌توانند متفاوت باشند.

* مبلّغي (1388) 1 از جمله پژوهشگراني است كه به تبيين كاركردهاي حج پرداخته است.

كاركردهاي حج از ديدگاه وي عبارت‌‌اند از:

1. حج و جهان شمولي

حج، در قرآن كريم، باكلمة «ناس» و مردم مشخص شده است. بنابراين، چون مخاطب آن، عامة مردم بوده، همة افراد بشر را در بر مي‌گيرد و بنابراين، برنامة حج، برنامه‌اي فراگير است. مبلّغي (1388) ضمن تشريح زواياي مختلف برنامة حج، آن را فرا زماني و فرا مكاني مي‌خواند. به عقيدة وي، فرا زماني بودن حج، به معناي عدم اختصاص آن به يك نسل است و هر نسلي از بشر كه پا به عرصة وجود گذاشته و يا خواهد گذاشت، با حج و فرصت حج روبه‌رو است. بنابراين، حج فرا زماني است؛ يعني در بارة همة نسل‌ها مصداق دارد و حتي پيش از حضرت ابراهيم(عليه السلام) حج وجود داشته و از ابتداي خلقت ـ كه انسان آفريده شده ـ اين خانه براي مردم قرار داده شده است.

حج براي تمام جهان انسانيت است. همة انسان‌ها در همة عرصه‌ها و همة انسان‌ها در همة مكان‌ها با فرصت بزرگي به نام حج روبه‌رو هستند و ضرورت داردكه اين برنامه را احيا كنند و در قالب آن خويشتن را حاضر و تعريف كنند و زندگي اقتصادي، سياسي و اجتماعي خويش را در قالب اين برنامة عظيم بازسازي نمايند.

مبلغي مي‌افزايد: حج فرا مكاني است؛ يعني اختصاص به منطقه، مكان و يا جغرافياي خاصي ندارد. همة انسان‌ها در هر جاي اين كرة خاكي كه هستند، بايد ارتباط معنوي خود را با حج و خانة خدا تعريف كنند و استحكام ببخشند، از فيض معنوي و حتي برنامه‌ريزي‌ها و منافع اقتصادي، سياسيِ اين سفر منتفع شوند و اين، نشان دهندة فرا مكاني بودن آن است. جهان شمولي حج را بايد به اين دو معنا؛ يعني فرا زماني و فرا مكاني گرفت؛ يعني حج براي تمام جهان انسانيت است. همة انسان‌ها در همة عرصه‌ها و همة انسان‌ها در همة مكان‌ها با فرصت بزرگي به نام حج روبه‌رو هستند و ضرورت داردكه اين برنامه را احيا كنند و در قالب آن خويشتن را حاضر و تعريف كنند و زندگي اقتصادي، سياسي و اجتماعي خويش را در قالب اين برنامة عظيم بازسازي نمايند.

2. حج و صبغة شعائر الهي

( إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللهَ شاكِرٌ عَلِيمٌ )

«صفا و مروه، از شعاير خداست (كه يادآور اوست). پس هركه خانه (خدا) را حج كند يا عمره گزارد، بر او گناهي نيست كه ميان آن دو سعي به جا آورد و هركه افزون بر فريضه، كار نيكي كند، خداوند حق شناس و داناست.»

بنابراين، كاركرد ديگر حج اين است كه جنبة شعائر الهي دارد و اين جنبه، دم به دم، انديشة خدايي داشتن را به جامعه تزريق مي‌كند. توجه به كرامت‌ها و عنايت‌هاي خداوند و مغفرت و بخشش الهي و به تعبير ديگر، لمس كردن خدا در حج اتفاق مي‌افتد.

3. حج و گذار از ماديت به معنويت

كاركرد ديگر حج اين است كه به صورت نمادين و رمزگونه، حيات بشري را در ارتباط با وظايف ديني شكل و شمايل مي‌دهد و به صورت عيني و عملي، انسان را از دنياي ماده به دنياي معنويت منتقل مي‌كند. اين غير از جنبة شعائري است؛ جنبة شعائري اين است كه خود به خود برانسان تأثير بگذارد، اما دركاركرد دوم، بحث در مورد قرار‌دادها و برنامه‌هاي حج به صورت جزئي‌تر است؛ هركدام از برنامه‌هاي حج، به صورت رمزگونه و نمادين شكل گرفته‌اند و اين نماد و رمز، امكان انتقال سريع و پرشتاب انسان از فضاهاي مادي به فضاهاي معنوي و گره‌زدن اين فضاها به هم را ايفا مي‌كند.

4. حج ، داراي جنبة متافيزيكي

در حج، فرصت‌هاي متافيزيكيِ ويژه قرار داده شده است؛ به اين معناكه از فرصت‌هاي عادي و معمولي فراتر مي‌باشد. نمونه‌اي از مراسم حج، ماه رمضان است. ماه رمضان يك فرصت متافيزيكي است؛ به اين معنا كه انسان‌ها فراتر از يك روند عادي به عبادت مي‌پردازند.

از نمونه‌هاي اين جنبه از مناسك در زندگي، مي‌توان به آخرين ساختة سينمايي «جيمزكامرون»2 با نام «آواتار»3 اشاره كرد كه در سال 2010 جايزة بهترين فيلم و كارگرداني را از «گلدن گلاب»4 براي وي به ارمغان آورد. در سراسر اين فيلم مي‌توان اعتقاد به نيروي متافيزيكي كه ريشه‌هاي آن در زندگي بشر نمود يافته است، اشاره كرد. ارتباط‌هاي معنوي‌كه در اين فيلم با خالق متافيزيكي بشر برقرار مي‌شود، به گونه‌اي يك مناسك مذهبي را به تصوير مي‌كشد كه همة افراد يك سرزمين دور هم گِرد آمده‌اند تا براي شفاي بيماري و نيز براي رهايي سرزمين خويش از دست بيگانگان دعا نمايند.

5. صبغة سياسي در حج

حج داراي كاركردي است كه فرد سياسي و غير سياسي را در يك گروه قرار مي‌دهد. اگر به درستي عمل شود و قدرتمند و حاكم در كنار مردم عادي و شهروندان ديگر در كنار هم و در يك صف قرار گيرند، حج داراي اين توانايي هست كه به همه صبغة معنوي بدهد (و اين صبغه، همان بندگي است) و بندگي را خاستگاه تزريق سياست به جامعه قرار دهد.

از جنبه‌هاي سياسي ديگرِ حج آن است كه وقتي برگِرد خانه مي‌گرديم و بندگي او را تنها و به طور انحصار در حج تمرين و تجربه و تكرار مي‌كنيم و كلمة «وحده» و «لبيك» در آنجا بيشترين و تنهاترين ادبيات را شكل مي‌دهد، طبيعي است كه بايد با دشمنان و كساني‌كه آن راه را نمي‌پسندند و موانعي بر سر اين راه هستند با آن‌ها هم از سر ستيز احياناً و مقاومت در برابرشان برخاست.

* از ديگر پژوهشگراني كه به كاركردهاي اجتماعي و فرهنگي حج اشاره كرده‌اند، مي‌توان از حسيني (1386) 5 نام برد. كاركردهاي حج از ديدگاه وي عبارت‌اند از:

1. آمرزش گناهان

آمرزش همة گناهان، از مهم‌ترين دستاوردهاي حجّ كامل است. خداوند با تأكيد بر اين مسأله، مردمان را براي انجام آيين‌هاي حج ترغيب و تشويق مي‌كند. در آية 203 سورة بقره، با به كارگيري «لا» نفي جنس، انجام كامل حج را علّت آمرزش گناهان حاجي (فردِ به حج رونده) برمي‌شمارد و مي‌فرمايد: ( وَ اذْكُرُوا اللهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقي وَ اتَّقُوا اللهَ ) در اين آيه نفي گناهان به چيزي جز انجام كامل مناسك حج و تقواي الهي مشروط نشده است. بنابراين، مقصود اين است‌كه هركس اعمال حج را كامل به جا آورد، آمرزيده مي‌شود و ديگر گناهي بر وي نيست تا در قيامت بازخواست شود؛ خواه دو روز در منا بماند و خواه سه روز. اين بدان معنا خواهد بود كه شخص اگر در ايام تشريق از دنيا برود بي‌گناه از دنيا رفته است.

از امام صادق(عليه السلام) روايت شده است كه حج‌گزار كامل، از حج خود باز مي‌گردد در حالي كه گناهي بر او نيست.6 به هرحال از مهم‌ترين آثاري كه مي‌توان براي حج كامل برشمرد، آمرزش گناهان حاجي و پاك شدن از آن‌ها است؛ به‌گونه‌اي‌كه گويي گناهي را در عمر خويش مرتكب نشده است.

2. توشة آخرت

انسان براي سفر دور و دراز آخرت، نيازمند ره‌توشه است؛ ازآن‌جاكه حج‌گزار واقعي خود را از بارِ گناهان پيشين رهانيده و سبك‌بال گشته است، مي‌تواند از همان‌جا اعمال خير را جايگزين كند و ره‌توشة نيكو براي سفر آخرت خويش بردارد. هر يك از اعمال، افزون بر اين كه او را از گناهان پيشين مي‌رهاند، خير و بركتي است كه همراه وي مي‌شود تا او را در بقية راه ياري رساند. خداوند در آيه 197 سورة بقره، هر آيين از آيين‌هاي حج را «خير» شمرده و از مردمان مي‌خواهد كه آن را زادِ راه و توشة رستاخيز خويش كنند. در تحليل قرآني، هر يك از اين اعمال و آيين‌ها به معناي حفظ حريم و پيش گرفتن تقواي الهي است. از اين رو، به عنوان مهم‌ترين ره‌توشه مورد تأكيد و ترغيب قرار مي‌گيرد؛ ره‌توشه‌اي معنوي كه همواره با آدمي خواهد ماند و همانند ره‌توشه‌هاي مادي، آدمي را گرفتار نمي‌كند و باري سنگين بر دوش او بشمار نمي‌رود.7

3. رضايت و خشنودي خدا

آدمي همواره مي‌كوشد تا رضايت خدا را به دست آورد؛ خدايي كه قدرت كامل و مدير و مدبّر هستي است و هيچ چيز از دايرة قدرت و حكومت او بيرون نيست. شناخت راه‌هاي خشنودي خداوند همواره از دغدغه‌هاي بشر بوده؛ زيرا مي‌دانسته كه قدرتي فراتر از طبيعت وجود دارد كه جهان را تدبير مي‌كند و موجبات (به عنوان فاعل و منشأ) بلاياي طبيعي و مصيبت‌هاي بسياري است كه بر آدمي و طبيعت جاري مي‌شود. قرباني كردن براي خدايان و ربّ الانواع از نمونه‌هاي رضايت‌جويي بشر است. قرآن بيان مي‌كند كه يكي از بهترين ساز و كارها براي جلب رضايت خدا، انجام آيين‌هاي حج است. كسي كه در جست و جوي فضل و رحمت فزون‌تري از خداوند است و مي‌خواهد به خشنودي خداوند دست يابد، مي‌بايست حجّ كامل و واقعي را به‌جا آورد.8

4. تقويت دين

از نقش‌هايي كه قرآن براي حج واقعي و كامل بر مي‌‌شمارد، تقويت دين است. خداوند كعبه و خانة خدا را مركزي قرار داده است تا تودة مردم بدان‌جا آمده و با ارتباط مستقيم با خدا باورهاي ديني خود را تقويت كنند. جاذبه‌هاي معنوي اين مكان به‌گونه‌اي است كه نه تنها مؤمنان و مسلمانان، بلكه هر انساني را به خود جذب مي‌كند؛ از اين روست كه در آية 97 سورة مائده به جاي به كارگيري واژگاني چون مؤمن و يا مسلمانان، كعبه را مركزي براي تودة مردم از مؤمن و غير مؤمن ـ البته كساني كه كافر و مشرك نيستند بلكه كساني‌كه هنوز راهي را بر نگزيده‌اند ـ دانسته است كه مي‌توانند با حضور در آن‌جا خود را به كمال برسانند.

در آية 125سورة بقره نيز تأكيد بر واژة «ناس» به معناي تودة مردم شده است.

حضور مردم پيرامون كعبه و اجراي مناسك و آيين‌هاي حج، باورهاي مردم را به دين و خدا تقويت مي‌كند و آنان را براي ادامه راه پيامبران استوار و دلگرم مي‌سازد. از اين رو است كه امام صادق(عليه السلام) در تفسير آيه مي‌فرمايد: «خداوند حج را موجب تقويت دين مردم قرار داده است.»9

اين كاركرد و نقش، افزون بر نقش عبادي، بيانگر كاركرد اجتماعي حج نيز مي‌باشد؛ زيرا تقويت دينِ مردم به معناي افزايش همبستگي اعتقادي و هدفي مردم است وكساني‌كه به حج مي‌روند، حضورشان در اين ديار موجب مي‌شود كه روابط عاطفي و عقلي در آنان افزايش يابد و در راستاي امت‌سازي حركت كنند. هماهنگي در قصد و برنامه و اجرا و روش، باعث مي‌شود تا ناخواسته نوعي وحدت اجتماعي در ميان آنان تقويت شود و يگانگي در هدف و روش و عمل را در خود به‌وجود آورند.

5. لغو امتيازهاي گروهي، طايفه‌اي و...

حج از نقش‌هايي كه دارد، آن است كه مي‌توان امتيازات گروهي، طايفه‌اي و مانند آن را لغو سازد. كاربرد واژة «ناس» (تودة مردم) و اين‌كه كسي را بر كسي فضيلتي نيست و همگان از مكي‌ها و ديگران در بهره‌گيري از خانه‌ها و امكانات مكه مساوي هستند و ميان شهري و روستايي و آشنا و بيگانه و بياباني و صاحبان مقام و منصب اجتماعيِ شهري تفاوتي نيست، بدان معنا است كه در حج هرگونه امتيازات لغو مي‌شود تا زمينه براي همبستگي اجتماعي و سياسي افزايش يابد.

عدم تفاوت‌ها و برداشتن امتيازات، حتي براي مقطعي كوتاه از زمان، به معناي برابري انساني است و اين مسأله موجب مي‌شود تا انديشة برابري انساني و عدم تفاوت‌هاي برخاسته از مال و مكنت و منصب در ميان مردم به عنوان يك اصل، جايگزين انديشة تفاوت‌هاي نژادي و يا برتري بر پاية اعتباريات شود. اين‌گونه است كه شاه و گدا و امير و رعيت، برابري خود را با ديگري نشان مي‌دهد تا تنها معيار برتري، نه در دنيا بلكه آخرت، تقوا قرار گيرد؛ زيرا تقوا امري نيست كه بتوان بر پاية آن خود را بر ديگري برتري داد و مدعي شد كه چون من از نظر تقوا برتر از ديگري هستم، پس بر او مقدم مي‌باشم؛ چون اين تفكر خود ضد تقوا است و اين‌گونه است كه هيچ كس در كنار ديگري احساس برتري نمي‌كند و همة اعتبارات و امتيازات ظاهري از ميان مي‌رود.

آيات 125 سورة بقره و نيز 199 همان سوره و آيات: 25، 27 و 28 سورة حج مي‌كوشد تا هرگونه امتيازي را در حج از ميان بردارد و زمينة اتحاد و يگانگي بشري را فراهم آورد.

6. منافع متنوع اقتصادي، فرهنگي و علمي

از آثار حج، افزايش تعاملات اقتصادي و بهره‌وري در اين حوزه است. بي‌گمان درآمد اقتصادي از راه گردشگري و جابه‌جايي انساني، به همراه زاد و توشه و كالا، موجب شكوفايي و بهره‌وري بيش‌تر مي‌شود.

از آن‌جاكه انسان‌ها از مكان‌ها و سرزمين‌هاي مختلف با تنوّع تمدّني و آب و هوايي و رشد و توسعة اقتصادي به سرزمين مكه وارد مي‌شوند، افزون بر تبادل اطلاعات فرهنگي و صنعتي و مهندسي و كشاورزي، تبادلات كالا و دانش نيز صورت مي‌گيرد كه براي همگان داراي بهره و فايده است.

درگذشته، بر اين باور بوده‌اند كه منافع اقتصادي بيش‌تر به اهل مكه مي‌رسد تا به ديگر كساني كه از راه‌هاي دور به اين سرزمين مي‌آيند ولي با توجه به كاركردهاي گردشگري و تأثيرات آن در حوزه‌هاي فرهنگي، اجتماعي، علمي، صنعتي و اقتصادي مي‌توان به اين مسأله يقين كرد كه عنصر گردشگري در حج، منافع مادي و معنوي زيادي براي همگان (توده مردم) خواهد داشت. از اين رو، هركس در هر مقام و علم و كاري باشد، به‌گونه‌اي، از منافع حج در اين دنيا بهره‌مند خواهد شد.

اين كاركرد را مي‌توان كاركردي فراگير دانست كه همة حوزه‌ها را در بر مي‌گيرد و چيزي را فروگذار نمي‌كند. در آيات مختلف قرآني، به مسألة دستگيري تنگدستان10 و منافع بسياري كه براي مردمان است11 و نيز رشد و رونق كسب و كار12 و افزايش تجارت13 و تقويت پاية فرهنگ جامعه پذيري و قوام جوامع و همبستگي اجتماعي14 و برخورداري از بركات و منافع كوتاه و بلند مدت15 و رهايي از تحريم‌هاي دشمنان با افزايش تبادل اطلاعات علمي و اقتصادي و توليد علم16 و تنظيم امور اساسي جامعه، حتي در حوزة فردي و شخصي17 و مانند آن اشاره شده است.

7. افزايش تعاون

يكي ديگر از كاركردهاي اجتماعي حج را مي‌توان مسألة تعاون و همكاري‌هاي مختلف در حوزه‌هاي متعددِ زندگي برشمرد. حج به‌گونه‌اي تنظيم شده و آيين‌هاي آن داراي اموري است كه مسألة تعاون و همكاري را تقويت مي‌كند و موجب اجراي كارهاي شايسته و احسان و نيكوكاري مي‌شود.

بخشش و قرباني و تقسيم آن در ميان مردم؛ به ويژه تنگدستان، به معناي دستگيري و تعاون است. وقتي در مهم‌ترين عمل حج، مؤمن موظف مي‌شود تا حيواني سالم و كامل را ذبح كند و گوشت آن را به بينوايان دهد؛ اين انديشه در وي تقويت مي‌شود كه تنها نبايد در مقطع كوتاهي و براي رهايي از گرسنگي به او كمك كرد، بايد كاري كرد كه از فقر و فاقه درآيد. اين‌گونه است كه فكر تعاون و همكاري اجتماعي براي از ميان بردن فقر در انسان تقويت مي‌شود. انديشه براي بينوايان در كوتاه مدت (سير كردن شكم) موجب مي‌شود تا در انديشة رهايي او از فقر برآيد. اين‌گونه است كه تعاون و همبستگي اجتماعي در اعمال خير و نيكوكاري در ميان مردمان افزايش مي‌يابد.18

* پوريا (1387) 19 نيز در زمرة پژوهشگراني است كه براي حج كاركردهايي منظور كرده است. كاركردهاي حج از ديدگاه وي عبارت‌اند از:

1. ذكر و ياد خدا

آموزه‌هاي ديني به‌گونه‌اي طراحي گرديده و سامان يافته است كه مردم را به سوي خدا توجه دهد و در مسير كمال و تقرّب بيندازد. براين اساس، مي‌توان گفت كه همة آموزه‌‌هاي وحياني در يك نظر كلّي و جامع، آموزه‌هايي هستند كه موجبات ذكر الله و يادكردِ وي را در دل‌ها فراهم مي‌آورند و از غفلت وفراموشيِ انسان باز مي‌دارند. با اين همه، به سبب تنوعِ كاركرد و آثار هر يك از آموزه‌هاي وحياني مي‌‌توان آن‌ها را درجه‌بندي كرد و هر يك را در سطح خاصي قرار داد. برخي از آن‌ها در اين امر از كاركردي قوي‌تر و تقرّب‌زايي بيشتري برخوردار هستند و برخي ديگر از توجه كمتري نسبت به ذكر الله بهره‌مند مي‌باشند. در ميان آموزه‌هاي وحياني و اعمال و مناسك ديني، حج همانند قرآن و نماز از مقام ذكر اللّهي بيشتري برخوردار است و آدمي را به شكل مستقيم با خداوند و ياد كرد او ارتباط مي‌دهد. از اين روست كه از آن با تعبير «ذكر الله» ياد مي‌شود؛ چنان‌كه از قرآن و نماز نيز با عنوان ذكر الله ياد مي‌شود. به سخن ديگر، در كنار قرآن و نماز، حج را نيز ذكر الله گفته‌اند و شائبة امر ديگري در آن نمي‌رود. اگر امور ديگر ديني و آموزه‌هاي وحياني؛ مانند انفاق و احسان و اموري از اين دست، مي‌تواند با توجه به ديگري (غير خدا) انجام پذيرد، حج و قرآن و نماز نمي‌تواند از ذكر الله فارغ باشد و امري است كه ذكر الله و يادكرد خداوند در ماهيت آن‌ها ديده شده است. براين اساس است كه خداوند از حج به عنوان «ذكر الله» ياد مي‌كند و حضور مردمان را در اين اعمال به معناي حضور در مراسم و آييني مي‌شمارد كه عين ياد كرد خداوند است.

2. قيام همگاني

يكي از اهداف و انگيزه‌هاي فرستادنِ رسولان و كتاب‌هاي آسماني، فراهم آوردنِ موقعيت براي قيام عمومي و نهضت فراگير و جهانيِ تودة مردم است. خداوند در آية 25 سورة حديد، بيان مي‌دارد كه هدف از فرستادن كتاب‌‌هاي آسماني و پيامبران آن است كه مردم را با حقوق طبيعي و قانوني خويش آشنا سازد و آنان در يك فرآيند به جايگاه و مقامي دست يابند كه بتوانند خود به شكل نهضت عمومي و جنبشي فراگير، حقوق خويش را مطالبه كنند. روشنگري و آشناسازي افكار عمومي با حقوق، وظايف و تكاليف خود و ديگران، موجب مي‌شود مطالبات مردمي افزايش يابد و آن‌ها خواهان دست‌يابي به اهداف و اموري شوند كه پيش از آن يا ناشناخته بوده و يا آن حقوق را به عنوان حقوق خويش نمي‌شناختند. با آشناييِ تودة مردم با حقوق خويش، درجة مطالبات افزايش مي‌يابد.

به سخن ديگر، روشنگري موجب افزايش آگاهي تودة مردم نسبت به حقوق خويش مي‌شود كه همين آگاهي و آشنايي با حقوق، موجب افزايش مطالبات مردمي و جنبش فراگير توده‌‌اي مي‌شود تا حق خويش را استيفا كنند.

اين‌گونه است كه جنبش‌هاي فراگير توده‌اي راه مي‌افتد. اين مطلب در آية 25 سورة حديد، اين‌گونه بيان مي‌شود: ( لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ).

قيام تودة مردم و جنبش‌فراگير توده‌اي براي دست‌يابي به قسط؛ يعني عدالت مشهود، موجب مي‌‌شود برخي از كساني‌كه تاكنون از ناآگاهي مردم سوء استفاده كرده‌اند، در مقابل دين و روشنگري‌هاي پيامبران قرار گيرند. از اين رو، يكي از مهم‌ترين كساني كه در طول تاريخ بشري در مقابل آموزه‌هاي وحياني و پيامبران قرار گرفته‌اند، همان ملأ، اشراف، مترفان و صاحبان زر و زور و تزوير بوده‌اند. آنان مي‌كوشند تا با دين‌سازي، در كنار حقايق وحياني، حقوق مردم را به كمترين سطح تنزل دهند و آنان را به سوي محدوديت‌هاي حقوقي و مطالباتي بكشانند. اين‌گونه است‌كه زر و زور و تزوير همواره در كنار هم بوده‌اند تا پايه‌هاي يك‌ديگر را تقويت كنند و از مطالبات مردم بكاهند و يا نابود كنند و آنان را در كمترين و يا بدترين موقعيت حقوقي قرار دهند.

در قرآن آمده است‌كه برخي از اشراف و صاحبان زر و زور مي‌كوشيدند مانع از روشنگري پيامبران شوند و سعي داشتند به مردمان و طبقات پست و پايين جامعه اجازه ندهند نسبت به حقوق انسانيِ خويش آگاه شوند و حقوق بشري خويش را از اشراف مطالبه كنند.

خداوند در آية 27 سورة هود، از برخي اشراف و صاحبان زر و زور نقل مي‌كند كه علت مخالفت آنان همين آگاهي بخشي و روشنگري بوده است كه افكار عمومي توده را به شكل ديگري عليه ايشان مي‌شورانيد و حقوق ايشان را يادآور مي‌شد و آنان را به قيام و جنبش عمومي در برابر ايشان مي‌‌كشاند: ( فَقالَ الْمَلأَُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراكَ إِلاَّ بَشَراً مِثْلَنا وَ ما نَراكَ اتَّبَعَكَ إِلاَّ الَّذِينَ هُمْ أَراذِلُنا بادِيَ الرَّأْيِ وَ ما نَري لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كاذِبِينَ ).

به هر حال، از آيات و آموزه‌هاي قرآني و روايات، به دست مي‌آيد كه از مهم‌ترين اهداف و فلسفة وجودي دين و كتب آسماني و فرستادن پيامبران آن بوده است كه مردمان را با حقوق خويش آشنا سازند و نسبت به هستي و جهان و نقش پروردگاري خداوند و خلافت عمومي بشر آگاهي دهند و به مسير تعالي و كمال بيندازند و قيد و بندهاي اسارت درون و بيرون يعني صاحبان زر و زور و تزوير را از گردن و عقل و تن و جانشان بزدايند.20

3. اجتماع عظيم امت اسلامي

از نظر قرآن، يكي از كاركردهاي اصلي؛ يعني فلسفة وجودي و وجوبي آيين و مناسك حج آن است كه بستري براي قيام توده‌ها فراهم آورد تا آنان بتوانند با حضور در مكه و اجتماع عظيم و بزرگ آن، به حقوق خويش آگاه شوند و در نهايت بتوانند با يافتن روحيه و انگيزة مضاعف از راه حضور در اجتماعات بزرگ آن، خود را براي مبارزه و جنبش توده‌اي آماده سازند.

از اين‌روست كه خداوند در آية 3 سورة توبه، موسم حج را فرصتي مناسب براي اعلان مواضع بر شمرده كه مردمان سراسر جهان با حضور در اين موسم علمي و عملي، مي‌توانند با حقوق و تكاليف راستين خويش آشنا شوند و زمينة قيام و جنبش عمومي و توده‌اي را عليه هرگونه ظلم و ستم و تجاوزگري فراهم آورند و خود براي دست‌يابي به قسط و عدالتِ مشهود قيام كنند.

خداوند متعال در آية 97 سوره حج، دربارة فلسفة وجودي خانة خدا و فلسفة وجوبي حج و برپايي اين كنگره و همايش عظيم عمومي مي‌فرمايد: ( جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَْرْضِ وَ أَنَّ اللهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ ).

همچنين در آية 26 و 27 سورة حج، در بيان دستور بازسازي خانة خدا و نيز دعوت مردم براي حضور در اين مكان، مي‌فرمايد: ابراهيم(عليه السلام) مكلف بود مردمان را از سراسر جهان؛ از شهرها و رستاها و نيز دور و نزديك به اين مكان فرا بخواند و آنان با حضور در اين مكان، مراسم و آييني را انجام دهند كه داراي وحدت رويه و حركت و هدف است.

اين حضور توده‌اي، زمينه‌اي را فراهم مي‌آورد كه مردمان در يك محيط و دوره‌اي آموزشي ـ علمي، با حقوق خويش آشنا شوند و به تبادل اطلاعات بپردازند و يك‌ديگر را براي تحوّل و تغيير فراگير كمك كنند تا بتوانند حقوق خويش را باز پس گيرند.

به همين خاطر است كه خداوند در آية 97 سورة مائده، به‌جا آوردن و حضور توده‌هاي مردم در اين اجتماع را به عنوان عامل و سبب تقويت دين مي‌شمارد. به اين معنا كه: اگر دين براي بيان حقوق و وظايف و آشنايي مردم با هستي و خلافت انساني و مانند آن وارد شده است تا مردم را به آگاهي بخشي وادار و به قيام و جنبش عمومي و توده‌وار تحريك نمايد، در حقيقت آشنايي با دين و اهداف و انگيزه‌هاي آن چيزي جز آماده‌سازي مردم براي جنبش‌هاي فراگير توده‌اي نيست. اين همان چيزي است كه نخبگان جامعه و اشراف و سران زر و زور و تزوير را به خشم مي‌آورد.

همچنين، خداوند در آية 125 سوره بقره مي‌فرمايد: حضور توده‌هاي مردم در اجتماع فراگير حج، در حالي انجام مي‌پذيرد كه هرگونه امتيازات گروهي و طايفه‌اي و مانند آنان، حذف و سلب شده است و همگان به عنوان انسان در اين اجتماع حضور مي‌يابند. در حقيقت آن چه ملاك حضور در حج است؛ «ناس» يعني مردم است. اين ناس و مردم؛ يعني حضور انسانيت، بي‌هيچ تفاوت اعتباري كه برخي براي خود در نظر گرفته‌اند. اين گونه است كه مردم با يكسان بودن انسان‌ها آگاه مي‌شوند و در مي‌‌يابند كه هيچ تفاوتي ميان انسان با انسان ديگري جز به تقوا؛ يعني دوري از پلشتي‌‌ها و زشتي‌ها نيست. بنابراين، انسان در اين كارگاه در مي‌يابد كه برخي به ظلم و جور و ستم براي خود امتيازاتي را وضع و جعل كرده‌‌و حقوق ايشان را ضايع و تباه نموده‌اند.

از سوي ديگر، تأكيد خداوند بر«ناس» در آياتي چون 97 و 199 سورة بقره و آية 97 سورة مائده نشان مي‌دهد كه در حج، تنها بي‌امتيازيِ مردمان مهم است. براين اساس، خانة خدا، خانه‌اي براي مردم و توده‌هاي آن دانسته مي‌شود و اعمال حج، شيوة عملي براي قيام عمومي و توده‌اي است كه در يك مسير ويك هدف واحد حركت كنند و همچون سيل، هرگونه ظلم و بي‌عدالتي را از ميان ببرند و قسط و عدالت مشهود خويش را از ديگران مطالبه كنند.

4. تأثير بر افكار عمومي

حج افكار عمومي را متحوّل مي‌كند و مردمان را از توانايي‌هاي ذاتي و فرصت‌هاي برابر براي دست‌يابي به كمالات، آگاه مي‌سازد و در يك نمايش عمومي نشان مي‌دهد كه چگونه دست‌هاي خالي و بي‌سلاح مي‌تواند هر چيزي را دگرگون سازد و حقوق ايشان را به آنان بازگرداند.

توده‌هاي مردم در حج و در كنار خانة مردم (كه همان خانة خدا است) با لزوم همكاري و تعاون و همدلي آشنا مي‌‌شوند و مي‌يابند كه چگونه از اموال دنيوي؛ مانند گوشت قرباني به يك‌ديگر كمك كنند و در تغذيه يك‌ديگر نقش داشته باشند.21

تكبير گوييِ همزمان و آموزش‌هاي دقيق آن، موجب مي‌شود كه صدا و فرياد خويش را هم چون تظاهرات عمومي، يگانه و واحد سازند22 و با آبرساني23 به ديگران، نقش امداد‌رساني را ايفا كنند.

لزوم احترام به يك‌ديگر و امنيت بخشي به آن24 و اموري از اين دست، همه در راستاي آن است كه مردم با شيوة مبارزه‌هاي عمومي و قيام‌هاي دست جمعي آشنا شوند و از آن براي دست يابي به مطالبات و قسط و عدالت سود برند.

* از ديگر كاركردها و نقش‌هايي كه مي‌توان براي حج تبيين كرد، موارد زير است:

1. نقش حج در سرماية اجتماعي

همان‌گونه كه «كولودينسكي»25 و همكارانش (2003) اذعان مي‌كنند: سازمان‌ها و خدمات اجتماعي مذهبي تأثير شاياني بر شكل‌گيري سرماية اجتماعي دارند. امكان جامعه‌پذيري و مدنيت با فرايند داوطلبانگي افراد افزايش مي‌يابد. خانواده‌هاي دو ـ والديني بيش از خانواده‌هاي تك ـ والديني بيشتر احساس هم‌سازي با جامعه و مدنيت مي‌كنند. اين نتايج با مدارك مستحكمي دال بر كاهش سرماية اجتماعي در ايالات متحده سازگاري دارد؛ به اين معنا كه با كاهش شكل‌گيري سرماية اجتماعي در سطح اجتماع، تمايلات مذهبي نيز به تبع كاهش مي‌يابد. در مقابل، افراد با درگيري در فعاليت‌هاي داوطلبانه مطلوبيت اجتماعي و مدني خويش را بهبود مي‌بخشد. از سويي، با مشاهدة شواهدي مبني بر كاهش عضويت در گروه‌هاي اجتماعي و فعاليت اجتماعي از اواخر دهة 1950 ميلادي، ارتباط منطقي ميان اين متغيّرها توسط «پوتنام»26 (2000 ـ 1993) و بسياري از پژوهشگران ديگر در حوزة مديريت شهري برقرار شد. نتايج بيانگر آن است كه بسياري از گونه‌هاي سرماية اجتماعي؛ مانند شبكه‌ها و هنجارهاي اجتماعي‌كه فعاليت جمعي را تسهيل مي‌نمايند نيز با كاهش هنجارهاي مذهبي تنزل يافته است. از سوي ديگر، «ووِلن بَك»27 (2002) با استفاده از داده‌هايي از يك پيمايش در خانوارهاي نروژي، به اين نتيجه رسيد كه مشاركت در انجمن‌هاي داوطلب، به شكل‌گيري سرماية اجتماعي كمك مي‌كند. بنابراين، مي‌توان داوطلبانگي و شكل‌گيري سرماية اجتماعي را نيز از كاركردهاي مذهب، و به تبع آن از كاركردهاي حج به شمار آورد.

2. نماياندن جايگاه انسان و پي‌بردن به جايگاه رفيع خداوند

خداوند در سورة حج، آية 36 فرموده است: «و شتران فربه را (در مراسم حج) براي شما از شعائر الهي قرار داديم. در آن‌ها براي شما خير (و بركت) است. نام خدا را در حالي كه (براي قرباني) به صف ايستاده‌‌ايد، بر آن‌ها ببريد و هنگامي كه پهلوهايشان به زمين رسيد، از گوشت آن‌ها بخوريد و مستمندان قانع و نداران را نيز از آن اطعام كنيد. اين گونه ما آنها را مسخّرتان ساختيم تا شكر خدا را به‌جا آوريد.»

و همچنين در بخشي از آية 37 بار ديگر، به مسخّر كردن حيوانات و جانداران براي تكريم جايگاه انسان و نيز پي‌بردن به جايگاه عظيم و يكتايي خداوند، اشاره شده است.

3. توسعة شبكه‌ها، ارتباطات علمي و انتقال دانش و تجارب افراد

در بسياري از سفرهاي حج، حاجيان با گروه‌هاي علمي و مذهبيِ ساير كشورهاي جهان آشنا مي‌گردند و اين آشنايي در برخي موارد، پس از اتمام سفر حج نيز ادامه مي‌يابد. از سويي اين شبكه‌ها كه داراي انواع مختلف علمي، مذهبي، اجتماعي، قومي و غيره است، باعث مي‌گردد تا افراد با بهره‌گيريِ تجارب ديگر حاجيان، به تكامل علمي و شخصيتي خويش كمك نمايند.

4. دگرديسي در شخصيت، رفتار و منِش افراد

بسياري از افرادي‌كه به زيارت خانة خداوند مي‌روند، در بازگشت از سفر، بسياري از رفتارهاي ناپسند (احتمالي) و نيز عادات ناشايست خويش را به تدريج كنار مي‌گذارند. آنها دگرديسي عمده‌اي در رفتار خويش ايجاد مي‌كنند وبازگشت ازكعبه را نقطة آغاز و تولّدي دوباره براي خويش مي‌دانند؛ همان‌گونه كه در آيات و احاديث زيادي نيز اشاره شده، گناهان افراد حاجي بخشيده مي‌شود و ميل به نيكوكاري و نيز دوام آن پس از بازگشت از حج در حاجيان، بسيار مشاهده شده است.

جمع بندي

كاركردهاي تبيين شده براي حج را مي‌توان به گونه‌اي كه در جدول آمده است دسته‌بندي كرد؛ همان‌گونه كه در اين جدول ديده مي‌شود، كاركردهايي كه در متون موجود براي حج منظور شده‌اند، در شش بُعدِ فردي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي تصوير گشته‌اند. پرداختن به هر يك از اين ابعاد نيازمند پژوهش مفصل‌تري است.

انواع كاركردهاي حج

فهرست منابع

پوريا، علي، 1387، حج؛ كنگره عظيم امت اسلام. خبرگزاري سحر، سه شنبه، 14 آبان 1387 دسترسي در http:// saharnews. net/ view. Php? Newsid= 2051

حسيني، كريم، 1386، كاركردهاي سياسي و اجتماعي حج، روزنامه كيهان، تاريخ 27/8/1386

رهبري، حسن 1380، مسجد نهاد عبادت و ستاد ولايت. تهران: دبيرخانه كانون‌هاي فرهنگي هنري مساجد.

مبلغي، احمد. 1388. مباني و مفاهيم قرآني، ابعاد و جهات حج. خبرگزاري قرآني ايران، چهارشنبه 13 آبان 1388. شماره خبر: 486874

واخ، يوآخيم. جامعه شناسي دين. ترجمه جمشيد آزادگان. 1380 تهران. سمت.

يوسفي جولندان، منصور 1387 كاركرد مزارات و زيارتگاه‌ها. كتابخانة تخصصي حج، اعتقادات و پاسخ به شبهات، مجموعه مقالات هم‌انديشي زيارت ـ جلد دوم.

Putnam, r. 1993. Marking democracy work: cvic traditions in modern Italy. Princeton: Princeton university press.

Putnam, R.2000. Bowling Alone: The Collapse and Revival of American.

Community. New York: Simon and Schuster.

Wollenbaek, Dag and Per Selle. 2002 "Does Participation in Voluntary

Associations Contribute to Social Capital: The Impact of Intensity, Scope,

And Type.:" Nonprofit and Voluntaty Sevtor Quarterly. 31 (1): 32-61.

پي نوشت ها:

1. منابع استناد شده در اين بخش عيناً از وي نقل شده‌‌اند.

2 . james cameron

3 . Avatar

4 .Golden Globe

5. منابع استناد شده در اين بخش عيناً از وي نقل شده‌اند.

6. كافي، ج4، ص337، ح1

7. بقره : 197

8. مائده : 2

9. تفسير عياشي، ج1، ص346، حديث211

10. حج : 28

11. حج : 27 و 28

12. بقره : 197 و 198

13. بقره : 197 و 198؛ مائده : 2

14. مائده : 97

15 . حج : 27 و 28

16 . توبه : 28

17 . قصص : 27

18 . مائده : 2

19 . منابع استناد شده در اين بخش عيناً از وي نقل شده‌اند.

20. اعراف : 156

21. مائده : 2

22. حج : 28

23. توبه : 19

24. مائده : 2

25 . Kolodinsky

26 . putnam

27 . Wollenbaek


| شناسه مطلب: 82684