حج در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیة#160;الله خامنه#160;ای مدظلّه
میقات حج سال اول شماره اول پاییز 1371 حـج در کلام رهبر پروردگارا به امام و قائد راحل ما آن عبد صالح ممتحن و آن خلف صدق اولیاء ، آن انسان پرهیزکار و پارسا و هوشیار که رضای تو را می جست و دوستی و دشمنی اش بخاطر تو بود و در راه تو از هیچ مشکل هراس نداشت
ميقات حج سال اول شماره اول پاييز 1371
حـج در كلام رهبر
پروردگارا به امام و قائد راحل ما آن عبد صالح ممتحن و آن خلف صدق اولياء ، آن انسان پرهيزكار و پارسا و هوشيار كه رضاي تو را مي جست و دوستي و دشمني اش بخاطر تو بود و در راه تو از هيچ مشكل هراس نداشت رحمت و فضل خود را نازل و شامل فرما و از حج حاجيان و عبادت عبادتگران و كوشش تلاشگراني كه مشمول هدايت و راهبري او گشته اند نصيب وافر به روح پاك او عايد فرما و آرزوي بزرگ او را كه همانا قيام « حج ابراهيمي » و بهره برداري امت اسلامي از اين مراسم عظيم الهي است جامه عمل بپوشان .
از پيام حضرت آية الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي ـ حج 70
حج ، مظهر توحيد و كعبه ، خانه توحيد است . اينكه در آيات كريمه مربوط به حج بارها از ذكرالله سخن رفته نشانه آن است كه در اين خانه و به بركت آن بايد هر عامل غير خدا از صحنه ذهن و عمل مسلمين زدوده شود و بساط انواع شرك از زندگي آنان برچيده شود . در اين محيط ، محور و مركز هر حركتي خدا است و طواف و سعي و رمي و وقوف و ديگر شعائرالله حج ، هر يك به نحوي نمايش انجذاب به « الله » و طرد و نفي و برائت از « اندادالله » است . اين است آن « ملت حنيف ابراهيم عليه السلام » ، بت شكن بزرگ و منادي توحيد برفراز قله تاريخ .
شرك همواره به يك گونه نيست و بت هميشه به شكل هياكل چوب و سنگ و فلز ظاهر نمي شود . خانه خدا و حج بايد در همه زمانها شرك را در لباس خاص آن زمان ، و بت شريك خدا را با جلوه مخصوص آن بشناساند و نفي و طرد كند . امروز البته از لات و منات و عزّي خبري نيست امّا به جاي آن و خطرناكتر از آن بتهاي زر و زور استكبار و نظامهاي جاهلي و استكباري است كه همه فضاي زندگي مسلمين را در كشورهاي اسلامي فراگرفته است . بتي كه بسياري از مردم جهان و از جمله بسياري از مسلمين امروز به جبر و تحميل ، به عبادت و اطاعت از آن وادار مي شوند ، بت قدرت آمريكا است كه همه شئون فرهنگي و سياسي و اقتصادي مسلمين را در قبضه گرفته وملتها را خواه و ناخواه در جهت منافع و اغراض خود كه نقطه مقابل مصالح مسلمين است ، حركت مي دهد .
عبادت ، همين اطاعت بيچون و چرا است كه امروز در برابر خواست استكبار و در رأس آن آمريكا بر ملتها تحميل مي شود و آنان با شيوه هاي گوناگون به سمت آن سوق داده مي شوند .
فرهنگ فساد و فحشاء كه به وسيله دستهاي استعماري در ميان ملتها ترويج مي شود ، فرهنگ مصرف زدگي كه روز به روز زندگي ملتهاي ما را بيشتر در لجنزار خود فرو مي برد تا كمپانيهاي غربي كه مغز و قلب اردوگاه استكبارند بيشتر سود ببرند ، سلطه سياسي غرب استكباري كه پايه هاي آن به وسيله حكومتهاي دست نشانده و ضدّ مردمي كار گذاشته شده است ، حضور نظامي كه با هر بهانه اي شكل آشكارتري به خود مي گيرد ، اينها و امثال آن همه مظاهر همان شرك و بت پرستي است كه در ضديّت كامل با نظام توحيدي و حيات توحيدي است كه اسلام براي مسلمانان مقرر داشته است . حج و
اجتماع عظيم بر گرد خانه توحيد بايد آن مظاهر شرك را نفي كند و مسلمانان را از آن برحذر دارد . حج با اين مفهوم روشن و جلي است كه برترين جايگاه برائت از مشركين شناخته شده و خداي متعال از زبان خود و نبي مكرمش صلي الله عليه وآله اعلام برائت از مشركين را به روز حج اكبر موكول ساخته است :
« و اذان من الله و رسوله الي الناس يوم الحج الاكبر ان الله بري من المشركين و رسوله فان تبتم فهو خير لكم و ان توليتم فاعلموا انكم غير معجزي الله و بشرالذين كفروا بعذاب اليم » .
فرياد برائت كه امروز مسلمان در حج سر مي دهد ، فرياد برائت از استكبار و ايادي آن است كه مع الاسف در كشورهاي اسلامي قدرتمندانه اعمال نفوذ مي كنند و با تحميل فرهنگ و سياست و نظام زندگي شرك آلود بر جوامع اسلامي ، پايه هاي توحيد عملي را در زندگي مسلمانان منهدم ساخته و آنان را دچار عبادت غير خدا كرده اند و توحيد آنان
فقط لقلقه زبان و نام توحيد است و از معناي توحيد در زندگي آنان اثري باقي نمانده است .
حج همچنين مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است . اينكه خداوند متعال همه مسلمانان و هر كه از ايشان را كه بتواند ، به نقطه اي خاص و در زماني خاص فرا مي خواند و در اعمال و حركاتي كه مظهر همزيستي و نظم و هماهنگي است آنان را روزها و شبهايي در كنار يكديگر مجتمع مي سازد ، نخستين اثر نمايانش تزريق احساس وحدت و جماعت در يكايك آنان و نشان دادن شكوه و شوكت اجتماع مسلمين به آنان و سيراب كردن ذهن هر يك تن آنان از احساس عظمت است . با احساس اين عظمت است كه مسلمان اگر تنها در شكاف كوهي هم زندگي كند خود را تنها حس نمي كند . با احساس اين حقيقت است كه مسلمين در هر يك از كشورهاي اسلامي شجاعت برخورد با اردوگاه ضديت با اسلام يعني همين سلطه سياسي ـ اقتصادي دنياي سرمايه سالاري و عوامل و ايادي آن و نيرنگ و فتنه گري آن را مي يابد و افسون تحقير كه اولين سلاح استعمارگران غربي در
برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست ، در او نمي گيرد . با احساس اين عظمت است كه دولتهاي مسلمان با تكيه به مردم خود ، از تكيه به قدرتهاي بيگانه خود را بي نياز حس مي كنند و اين فاصله مصيبت بار ميان ملتهاي مسلمان با دستگاههاي حاكم بر آنان پديد نمي آيد . با احساس اين وحدت و جماعت است كه نيرنگ استعماري ديروز و امروز يعني احياي احساسات افراط آميز ملي گرايي ، اين فاصله وسيع و عميق ميان ملتهاي مسلمان را پديد نمي آورد و قوميت عربي و فارسي و تركي و افريقايي و آسيايي ، به جاي آنكه رقيب و معارض هويت واحده اسلامي آنها باشد ، بخشي از آن و حاكي از سعه وجودي آن مي گردد و به جاي آنكه هر قوميتي وسيله و بهانه نفي و تحقير قوميتّهاي ديگر شود ، وسيله اي براي نقل و انتقال خصوصيات مثبت تاريخي و نژادي و جغرافيايي هر قوم به ساير اقوام اسلامي مي گردد .
حج با مشاهد و مناسك و شعائر خود بايد اين روح وحدت و ملائمت و جماعت و عظمت را در مسلمانان همه اقطار عالم زنده كند و از شعوب و قبايل مختلفه امت واحده پديد آورد و آن امت واحده را به وادي امن عبوديت مطلق خداوند هدايت نمايد و مقدمات تحقق گفته خداي بزرگ را كه : « ان هذه امتكم امة واحدة و اناربكم فاعبدون » فراهم آورد .
تشكيل امت واحده اي كه ناصيه عبوديت بر درگاه ربوبيت و وحدانيت مي سايد همان آرزوي بزرگ اسلام است و همان است كه در سايه آن نيل به همه كمالات فردي و جمعي مسلمين ميسر مي گردد و همان هدفي است كه جهاد اسلامي براي تحقق آن تشريع شده و هر يك از عبادات و فرايض اسلامي ، بخشي از آن را زمينه سازي و تأمين مي كند . حج ابراهيمي و محمدي صلي الله عليهما و آلهما بي گمان يكي از بزرگترين مقدمات و اركان اين هدف بزرگ است . بدين جهت در اين عرصه عظيم ، در همان حال ، كه ذكر خدا : « فاذاكروالله كذكركم آبائكم او اشد ذكرا » و اعلام برائت از مشركان « واذان من الله و رسوله الي الناس يوم الحج الاكبر ان الله بري من المشركين و رسوله » ركن حج محسوب مي شود ، حساسيت در برابر هر حركتي كه ميان برادران ـ يعني اجزاء اين امت واحده ـ جدايي و دشمن بيافريند نيز در حد اعلا است تا آنجا كه حتّي بگومگوي دو برادر مسلمان نيز كه در زندگي عادي چندان مهم نمي نمايد ، در حج ممنوع و حرام است : « فلا رفث ولا فسوق ولا جدال في الحج » . آري ، همان صحنه
كه در آن برائت از مشركان يعني دشمنان بنياني « امت واحده توحيدي » لازم مي شود ، جدال با برادران مسلمان يعني اجزاء بنياني « امت واحده توحيدي » ممنوع و حرام مي گردد . و بدين گونه پيام « وحدت و جماعت » در حج ، صراحت بيشتري مي يابد . رازها و رمزهاي حج بسي بيش از آن است كه در اينجا بدان اشاره شد و تدبّر در اين رازها كه همه در جهت احياي شخصيت فرد و جامعه مسلمان و مبارزه با عوامل نابودي آن است افقي جديد در برابر حاجي مي گشايد و او را به عالمي پرتلاش و پرحركت و تمام نشدني مي كشد . اولين وظيفه هر يك از حجاج تأمل در اين راز و رمزها و تبادل نظر و جستجوي سررشته كار از اين همه است و نيز تأمل در اينكه چرا دستها و دستگاههايي سعي مي كنند حج را برون از همه مفاهيم سياسي و جمعي اش و تنها به عنوان عبادتي يك بُعدي كه فقط داراي خواص فردي است مطرح نمايند و چرا روحاني نمايان دين به دنيافروش كه نام و شأن ديني آنان حكم مي كند كه مردم را به اين اسرار آشنا و جسم و جان آنان را به سمت هدفهاي آن به حركت درآورند ، به عكس ، با هرگونه روشنگري در اين باره مخالفت و عناد ورزيده ، اصرار بر كتمان حقايق دارند و چرا بارها و بارها در بلندگوهايي اعلام مي شود كه « سياست در حج نبايد دخالت كند » ! مگر اسلام و احكام نوراني آن براي اداره و هدايت زندگي مادّي و معنوي انسانها نيست ؟ و مگر ديانت در اسلام با سياست آميخته نيست ؟ اين از جمله دردهاي بزرگ عالم اسلام است كه تحجّر و كوته بيني و دنياطلبي جمعي همواره در خدمت غرضورزي و حسابگريهاي خباثت آلود جمعي ديگر قرار گيرد و قلمها و زبانهايي كه بايد در خدمت اسلام و در جهت تبيين حقايق آن به كار مي افتاد ، ابزاري در دست دشمنان هوشيار و توطئه گر اسلام گردد . اين همان مصيبتي است كه امام راحل ـ رضوان الله عليه ـ بارها به تلخي از آن سخن گفته و ناليده اند و جاي آن است كه هوشمندان امت ، عامه مردم را با آن آشنا ساخته ، مرز ميان « علماي صادق » و « دين به دنيافروشان مزدور » را براي آنان مشخص سازند .