حج در امتداد زمان
میقات حج سال اول شماره دوم زمستان 1371 حج در امتداد زمان محمد مهدی فقیهی خراسانی حج به همین گونه و شکل که امروز برگزار می شود و در قالب و بافت همین مناسک متداول و مرسوم ، از سابقه و پیشینه ای طولانی برخوردار است . شیوه و ترتیب حجِّ ما ، ب
ميقات حج سال اول شماره دوم زمستان 1371
حج در امتداد زمان
محمد مهدي فقيهي خراساني
حج به همين گونه و شكل كه امروز برگزار مي شود و در قالب و بافت همين مناسك متداول و مرسوم ، از سابقه و پيشينه اي طولاني برخوردار است . شيوه و ترتيب حجِّ ما ، با مناسكي از قبيل : « طواف » ، « سعي » ، « قرباني » و « رمي شيطاني » به زمان سرسلسله پيامبرانِ حنيف ، حضرت ابراهيم (عليه السلام) بازمي گردد ؛ همان گونه كه بطور قطع ، بينانگذار اصل حج ، نيز آن حضرت بوده است و خداي تعالي به او دستور فرمود تا اعلام حج كند و مردم را از هر سو به حجِّ خانه ، فرا خواند . « و اَذِّن في الناسِ بَالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَعَلي كُلّ ضامِر يَأْتينَ مِنْ كُلّ فَجٍّ عَميق » . 1
اما در عين آنكه حجِّ مورد قبول و توصيه اسلام ، سنّتي ابراهيمي است و شريعت مقدّس اسلام همان شكل حج را ، بر مسلمانان تكليف كرده ؛ مناسك ، اجزاء ، شرايط و اركان آن را به ما آموخته است . حج ، در قالب همين اعمال و هيئات و يا در اشكال و كيفيتهاي ديگر ، از سابقه اي بس زياد برخوردار است ؛ سابقه و قدمتي كه امتداد آن ، به سالها قبل از خلقت آدم ، ابوالبشر (عليه السلام) مي رسد . چنانكه به شهادت روايتي از امام صـــادق (عليه السلام) سابقه حج ، به سه هزار سال قبل از آدم مي رسد :
امام صادق فرمودند : پس از آن كه حج آدم (عليه السلام) به پايان رسيد ، جبرئيل به او فرمود :
« هنيئاً لك يا آدم قد غفرلك لقد طفتُ بهذا البيت قبلك بثلاثة آلاف سنة » . 2
گوارا باد بر تو ، اي آدم ، بخشوده شدي ، من اين خانه را سه هزار سال قبل از تو طواف كردم .
بنابراين اولين حاجي از اهل آسمان ، جبرئيل بوده كه سه هزار سال قبل از آدم ، حج گزارده است و هزار سال پس از جبرئيل ، ديگر ملائك حج گزارده اند .
عن ابي عبدالله (عليه السلام) قال : « لمّا افاض آدم مِنْ مِني تلقته الملائكه فقالوا : يا آدم ، برّ حجّك ، اما انه قد حججنا هذاالبيت قبل أن تحجه بالفي عام » . 3
« پس از آن كه آدم از مني بازگشت ( و حجش به پايان رسيد ) ، ملائكه ملاقاتش كرده ، به او گفتند : اي آدم ، حَجّت نيكو ! ما اين خانه را دو هزار سال قبل از تو ، حج گزارديم » .
روايات در سياق و مضمون « قد حججنا هذاالبيت قبلك بالفي عام » ، از هر دو طريق به سندهاي گوناگون رسيده است . 4
آغاز و ابتداي سنتِ حج و اينكه « چرا » و « چگونه » حج بين ملائك مرسوم شد ، مطلبي است كه در باب تاريخ و فضيلت كعبه ، از آن سخن خواهيم گفت .
بنابر آنچه ذكر شد ، جبرئيل سه هزار سال و ديگر ملائكه دو هزار سال قبل از آدم ، حج مي گزارده اند و جبرئيل اولين موجود آسماني است كه مناسك حج را انجام داده است :
« . . . انّ رجلاً سأل اميرالمؤمنين (عليه السلام) عن اوّلِ من حجّ مـن اهـل السماء فقـــال : جبرائيل (عليه السلام) » . 5
« مردي از اميرمؤمنان علي (عليه السلام) پرسيد : از اهل آسمان نخستين كسي كه حج گزارد ، چه نام داشت ؟ حضرت فرمود : جبرئيل نخستين حج گزار از آسمانيان بود » .
پس نخست جبرئيل و پس از او ديگر ملائكه حجّ گزاردند و حج آنان بنابه شهادت برخي از روايات ، امتداد دارد . بعد از ملائكه ، نخستين كسي كه حج گزارد ، از زمينيان بود ، و او همان حضرت آدم ابوالبشر (عليه السلام) است كه جبرئيل شيوه و آيين حج را به او آموخت و او حج گزارد . 6 در روايات صادره از طريق ائمّه (عليهم السلام) آمده
است كه : « آدم هفتصد حج و سيصد عمره انجام داده است » .
عن ابي جعفر (عليه السلام) قال : « اتي آدم هذاالبيت الف اتية علي قدميه ، منها سبعمأة حجّة و ثلاثمائة عمره . . . » . 7
« آدم هزار بار با پاي پياده خانه را زيارت نمود ، كه از اين ميان هفتصد مورد « حج » و سيصد مورد ديگر « عمره » بود » .
گرچه در ميان اخبار و احاديث ، در تعداد حجهاي آدم ، اختلاف ديده مي شود ، اما در بسياري از روايات ، عدد « هفتصد حج » آمده است ؛ رواياتي كه كمتر از هفتصد را ذكر كرده اند ، قابل توجيه هستند . 8
برخي از روايات ناظر برآنند كه آدم (عليه السلام) در مكه از دنيا رفته است ؛ چنانكه اين مسأله از امام باقر (عليه السلام) رسيده است : « و انّ آدم لفي حرم الله ( عزّ ) » . 9 ابن ظهيره آورده است كه : « قيل ان قبره لمسجد الخيف » . 10 برخي هم مانند ذهبي گفته اند كه « حوّا و شيث هم در كوه ابوقبيس دفن شده اند » . 11
به نظر مي رسد رواياتي كه قبر آدم را در مكه مي دانند ، با روايات ديگر ، به ظاهر تعارض دارند ، كه مرحوم مجلسي (قدّس سرّه) در مرآة العقول در اين باب سخن گفته ، آنها را توجيه مي نمايد و وجه جمعي ذكر مي كند . 12
به هر تقدير ، پس از آدم ، شيث و ديگر فرزندان او ، تا زمان نوح ، حج مي گزاردند ، چنانكه نقل شده است : « ولم يزل كانت معمورة حتي زمن طوفان » .
بعد از آدم و فرزندان او ، نوبت به حج نوح مي رسد ؛ چنانكه امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند : « انّ آدم و نوحاً حجا . . . » . 13 و ازرقي از عروة بن زبير چنين نقل كرده است : « بلغني أنّ نوحاً قد حجّه و جاءه » 14 در روايتي از قول پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) آمده است : « نوح در مكه وفات يافته است » . ( فمات بها نوح ) . 15
پس از نفرين و طوفان نوح ، بناي خانه از بين رفت ، اما بنابه گواهي تعدادي از روايات ، محل تقريبي بيت ، مشخص بود و كساني از عاديان و ثموديان نيز به زيارت خانه مي رفتند . 16 برخي از روايات هم ، بدون اشاره به عاد و ثمود ، گوياي اين مطلبند كه در فاصله زمانيِ بين طوفان و حضرت ابراهيم (عليه السلام) حج يا زيارت خانه ادامه داشته است .
عن مجاهد : « كان موضع الكعبه قد خفي و درس زمن الطوفان فيما بين نــوح و
ابراهيم (عليه السلام) قال و كان موضعه اكمة حمراء لاتعلوها السيول غير أن الناس يعلمون انّ موضع البيت فيما هنالك من غير تعيين محله و كان يأتيه المظلوم والمستعوذ من اقطار الأرض و يدعو عنه المكروب و ما دعي احد الا استجيب له . . . » . 17
« پس از طوفان نوح ، محل دقيق كعبه نامعلوم بود و در فاصله زماني بين نـــوح و ابراهيم ـ عليهما السلام ـ محل خانه تپه اي سرخ رنگ بود كه سيل آن را فرانمي گرفت ، مردم هم اگر چه محل دقيق خانه را نمي دانستند ولي با محل تقريبي آن آشنا بودند . و مظلومان و پناه جويان ، از سراسر جهان به اين محل مي شتافتند ، نزد خانه دعا مي كردند و هركس در آنجا دعا مي كرد ، دعايش مستجاب و قبول مي شد » .
ازرقي از قول عثمان بن ساج نقل كرده است : « هود و صالح در مكه وفات يافتند و بين زمزم و ركن يماني دفن شدند » . 18 و نيز از پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) نقل شده است كه ايشان فرموده است :
« كان النبي من الأنبياء اذا هلكت امته لحق بمكة و من معه حتي يموت فيها ، فمات بها نوح و هود و صالح . . . و قبورهم بين زمزم و الحجر » . 19
« هر پيامبري كه امّتش هلاك مي شد ، پيروان و ايمان آورندگان به او ، به مكّه مي آمدند تا در آنجا وفات مي كردند . نوح ، هود ، صالح در مكه وفات يافتند و قبرهايشان بين زمزم و حجر است » .
« سيوطي » در اين مورد گفته است : « همه انبيا ، جز هود و صالح ، حج گزاردند . هود و صالح از اين جهت كه مشغول به تبليغ در ميان امتشان بودند ، موفق به حج نشدند ، 20 ولي او سند اين سخن را بيان نكرده است .
در زمانِ پيامبريِ حضرت ابراهيم (عليه السلام) به ايشان فرمان داده شد به اتّفاق همسرش به مكه بيايد تا خانه را تجديد بنا كرده ، اعلام حجّ عمومي كند و خود نيز حج گزارد . ابراهيم چنين كرد و خانه را ساخت .
آورده اند كه جبرئيل مكان خانه را به او نشان داد ، مناسك حج را به او بياموخت و ابراهيم همراه اسماعيل و ديگر ساكنان حرم ، به انجام مناسك پرداخته ، حج گزاردند . 21
« ان ابراهيم . . . حج باسماعيل و من معه من المسلمين من جرهم و هم مكان الحرم » . 22
« ابراهيم با اسماعيل و ديگر مسلمانان از جرهميان ـ كه در آن زمان ساكن حرم بودند ـ حج گزارد » .
پس از ابراهيم و اسماعيل ، سنت حج بطور مدام رايج بوده و تقديس ، تكريم و زيارت بيت ، امتداد داشته است . ازرقي به نقل از ابن اسحاق آورده است كه : « اسحاق و ساره نيز از جمله زائران بيت الله و حاجيان خانه بوده اند . ( وحجّه اسحاق و ساره من الشام ) . 23 پس از اين تاريخ نيز پيامبران و اصحاب آنان هماره حج گزاردند .
از پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) نقل شده است : « لقد مرّ بفجّ الروحاء سبعون نبيا . . . منهم يونس من متي فكان يونس يقول لبيك فراجّ الكرب لبيك و كان موسي يقول لبيك انا عبدك لبيك و تلبية عيسي لبيك انا عبدك ابن امتك بنت عبديك لبيك » .
« هفتاد پيامبر از تنگه نزديك مدينه عبور كردند و تلبيه گفتند . يونس هم از آن جمله بود و چنين تلبيه مي گفت : لبيك فراج الكرب لبيك ، و موسي در تلبيه مي گفت : لبيك انا عبدك لبيك و عيسي در مقام تلبيه مي گفت : لبيك انا عبدك ، ابن امتك ، بنت عبديك لبيك » .
و نيز ابوبصير از امام باقر (عليه السلام) روايت كرده است : « مرّ موسي بن عمران في سبعين نبيّا علي فجاج الروحاء . . . يقول لبيك عبدك ابن عبدك » . 25
موسي بن عمران همراه با هفتاد پيامبر از فجاج روحاء ( تنگه اي نزديك مدينه ) عبور كردند در حاليكه مي گفتند لبيك عبدك ابن عبدك » .
بنابراين موسي ، يونس و عيسي (عليهم السلام) نيز حجّ گزاردند و از روايات برمي آيد كه فرزندان هارون ، شبر و شبير نيز حجّ گزاردند .
« ابي بلال المكي : قال رأيت اباعبدالله (عليه السلام) دخل الحجر من ناحية الباب يصلي علي قدر ذراعين من البيت فقلت له ما رأيت احداً من اهل بيتك يصلي بحيال الميزاب فقال هذا مصلي شبر و شبير ابني هارون » . 26
ابي بلال مكي مي گويد : امام صادق را ديدم كه از طرف درب خانه داخل حجر شد و در دو ذرعي خانه نماز گزارد ، به ايشان عرض كردم هيچ يك از اهل بيت را نديدم كه اينجا نماز بگذارد ، فرمود اينجا محل نماز شبر و شبير فرزندان هارون است .
طبق بيان و اشاره برخي از روايات ، حضرت داود نبي نيز از جمله حجاج بوده و خانه كعبه را زيارت كرده است :
« ابوعبدالله (عليه السلام) قال ان داود لا وقف الموقف بعرفه نظر الي الناس و كثرتهم فصعد الجبل فأقبل يدعو ، فلمّا قضي نسكه اتاه جبرئيل (عليه السلام) فقال يا داود يقول ربك لم صعدت الجبل ؟ ظننت انه يخفي عليّ صوت من صوّت . . . » . 27
« چون داود در عرفه وقوف كرد ، نگاهي به جمعيت بسيار حجاج كرد . پس آنگاه به بالاي كوه رفت و در آنجا به دعا پرداخت . چون مناسكش به اتمام رسيد ، جبرئيل بر او نازل شد و فرمود : « اي داود ، خدايت فرمايد : چرا به كوه بالا رفتي ؟ پنداشتي صداي كسي بر من پوشيده خواهد ماند ؟ ! » .
پس از داود ، سليمان پيامبر ، فرزند داود نيز همراه با آدميان ، جنّيان و پرندگان حج گزاردند . امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد : « . . . و سليمان بن داود قد حجّ البيت بالجن و الانس و الطير و الريح » . 28
در ميان پيامبران ، از شعيب نيز در بين حاجيان خانه ياد شده است ، 29 چنانكه ذي القرنين از جمله حج گزاران شمرده شده است : « حج ذالقرنين ماشياً » . 30
به هر رو ، آنچه از روايات برمي آيد اين است كه همه يا عمده پيامبران حجّ گزارده اند ، چنانكه روايتي در اين باب را به نقل از ابن ظهيره آورديم .
به گواهي روايات ، حج پس از ابراهيم (عليه السلام) در ميان انبيا و امتهايشان رايج بوده است ، چنانكه ازرقي از ابن اسحاق نقل مي كند :
« كان ابراهيم يحجّه كل سنة علي البراق و حجت بعد ذلك الانبياء و الامم » . 31 ما نيز نام تعدادي از پيامبران پس از او را در اين مجال آورديم و در اين باب روايات ديگري است كه پيامبران بسيار ديگري را در جمله حجّ گزاران آورده اند ؛ چنانكه از حضرت اباجعفر امام محمد باقر (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود : « صلي في مسجد الخيف سبعمأة نبي و ان ما بين الركن والمقام لمشحون من قبور الانبياء . . . » . 32
« هفتصد پيامبر در مسجد خيف ( مني ) نماز گزاردند و بين ركن و مقام مملو از قبور انبياست » .
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه فرمود : « دفن بين الركن اليماني و الحجرالاسود سبعون نبياً » . 33
« بين ركن يماني و حجرالأسود هفتاد پيامبر دفن شده اند » .
ازرقي از عبدالله بن نمره سلولي نقل مي كند : « ما بين اكرمن الي المقام الي زمزم قبر تسعة و تسعين نبيا جاؤا حجاجاً فقبروا هنالك » . 34
« بين ركن ، مقام و زمزم ، نود و نه پيامبر دفن شده اند كه به حج آمدند و در كنار خانه مدفون شدند » .
و از مجاهد هم نظير همين روايت با اختلاف اندكي در تعداد ، نقل شده است . 35
پس از زمان ابراهيم و اسماعيل و شروع دوره جاهلي نيز ، حج خانه با اختلاط به مراسم جاهلي36 امتداد داشت و مردمان از اكناف جهان بويژه از منطقه جزيرة العرب به زيارت و حج خانه مي رفتند . و حجاج بيگانه در آن ايام ، احترام و اطعام مي شدند ، و حرمت حرم ، ضَيوف الرّحمن و ماههاي حرام نگاه داشته مي شد . مورّخين از زائراني پارس ، ستاره پرست ، هندو و يهودي نيز خبر داده اند كه بنا به اعتقاداتي كه در جاي خود از آن بحث خواهد شد ، قصد مكه كرده ، به زيارت بيت مي شتافتند .
اجداد پيامبر نيز بويژه بعد از قصي ، بطور مشخّص مكي بودند و علاوه بر خدمت به حجاج ، خود حج مي گزاردند . پيامبر بزرگوار اسلام هم در طول حيات پربركتش ، به دفعات اعمال حج به جا آورد . در روايتي از امام صادق (عليه السلام) تعداد حجهاي پيامبر ، بيست و يك حج ذكر شده است و در بعضي از روايات نيز آمده است كه ايشان سه عمره هم انجام داده اند . 37
اما وجوب حج در اسلام ، به حدود يك سال قبل از فتح مكه ، 38 بازمي گردد كه اين آيه نازل شد : « ولله علي الناس حجُّ البيت من استطاع اليه سبيلاً » . 39 در همان سال مسلمانان به قصد حج خارج شدند كه مشركين مانع انجام آن گرديدند و در نتيجه مسائلي كه رخ داد ، پيمان صلح حديبيه منعقد شد و مسلمين عمره به جاي آوردند . پس از آن تا آخر عمر پيامبر ، حج با تمام شكوه برگزار مي شد . پس از حجة الوداع نيز همه ساله اين فريضه عظيم از سوي ائمه اهل البيت (عليهم السلام) و خلفاي مسلمين به شكلي فراگير انجام مي شد .
و اينك نيز از سوي مسلمانان جهان با شكوه بيش از پيش انجام مي شود و هر سال بر تعداد حاجيان افزون مي گردد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پــاورقــي هــا :
1 ـ حج : 28 .
2 ـ علل الشرايع ، 2/407 .
3 ـ الفروع ، 4/196 .
4 ـ اخبار مكه ، ازرقي ، 1/39 به بعد ـ الاعلام باعلام بيت الله الحرام /27 ـ مسالك الابصار ، 1/93 .
5 ـ عيون اخبارالرضا (عليه السلام) ، 1/243 . العلل ، 2/495 .
6 ـ اخبار مكه و آثارها ، 1/66 .
7 ـ الفقيه ، 2/147 .
8 ـ مثل روايتي كه صاحب تفسير كشاف ذكر كرده و تعداد حجهاي آدم را چهل بار دانسته ، منتهي با قيد اينكه آدم چهل بار پياده از « هند » حج گزارد ، الكشاف 1/187 . كه ممكن است بقيه را از جاهاي ديگر انجام داده باشد .
9 ـ الفروع ، 4/214 .
10 ـ جامع اللطيف ، 341 .
11 ـ همان .
12 ـ مرآة العقول ، 3/258 .
13 ـ العياشي ، 1/60 .
14 ـ اخبار مكه ، 1/72 .
15 ـ همان ، 1/68 .
16 ـ طبري 1/ ـ الكامل ، 1/49 .
17 ـ الأعلام بإعلام بيت الله الحرام ، 31 ، چاپ ليدن .
18 ـ اخبار مكّه ، 1/73 .
19 ـ همان ، 1/68 .
20 ـ جامع اللطيف ، 76 .
21 ـ الفروع ، 4/203 .
22 ـ اخبار مكه ، 1/70 .
23 ـ همان ، 1/68 و الفروع 4/245 ـ تنها اسحاق در آن ذكر شده است .
24 ـ اخبار مكه و آثارها ، ازرقي ، 1/73 .
25 ـ الفروع ، 4/216 .
26 ـ همان ، 4/214 .
27 ـ همان .
28 ـ العياشي ، 1/60 .
29 ـ اخبار مكه ، 1/68 .
30 ـ همان ، 1/74 .
31 ـ همان ، 1/68 .
32 ـ الفروع ، 4/214 .
33 ـ همان .
34 ـ اخبار مكه ، 1/68 .
35 ـ همان ، 1/69 .
36 ـ مرآة الحرمين ، 1/308 . « و ما كان صلوتهم عندالبيت الامكاء و تصدية » ، انفال : 36 . در اين باب در بحث از تاريخ مكه سخن خواهيم گفت .
37 ـ الفروع ، 4/251 .
38 ـ در اين باب اختلاف است و برخي وجوب آن را در سال ششم يا نهم و جز آن گفته اند .