فضیلت حج در روایات عامه و خاصه
میقات حج - سال اول ـ شماره سوم ـ بهار 1372 فضیلت حج در روایات ( خاصه و عامه ) محمدباقر حجتی 1 ـ در ذیل آیه مبارکه « و اذن فی الناس بالحج یأتوک رجالاً و علی کل ضامر یأتین من کل فج عمیق » . « ( ای ابراهیم ! ) فریاد حج در میان مردم برآور که پیاد
ميقات حج - سال اول ـ شماره سوم ـ بهار 1372
فضيلت حج در روايات
( خاصه و عامه )
محمدباقر حجتي
1 ـ در ذيل آيه مباركه « و اذن في الناس بالحج يأتوك رجالاً و علي كل ضامر يأتين من كل فج عميق » .
« ( اي ابراهيم ! ) فرياد حج در ميان مردم برآور كه پيادگان و سوار بر شتران لاغر ، از همه دره هاي ژرف به سويت آيند » .
قتاده گويد : چون خداي تعالي ـ كه با عزّت و جلال باد ـ به ابراهيم (عليه السلام) دستور داد كه در ميان مردم اعلان حج دهد . فرياد برآورد :
« اي مردم ! خداي را خانه اي است ، پس آهنگ آن كنيد » .
و خدا فرياد او را ـ تا روز رستاخيز ـ به گوش همه آنان كه از دودمان ابراهيمند رسانيد .
2 ـ خداوند مي فرمايد : « ليشهدوا منافع لهم » ؛ « براي آنكه سودهايي كه دارد ببينند » .
برخي گفته اند « ( اين سود ) تجارت در موسم حج و اجر در آخرت است » و پاره اي از گذشتگان چون اين را شنيدند گفتند : « سوگند به پرودگار كعبه كه آمرزيده شدند » .
3 ـ و در تفسير آيه « لاقعدن لهم صراطك المستقيم » « من در برابر آنان ، بر سر راه راست تو سخت خواهم نشست » گفته اند : مراد از « مستقيم » در اينجا راه مكه است كه شيطان بر آن مي نشيند تا مردم را از طي نمودن آن باز دارد . 1
4 ـ و پيغمبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود : آنكه حج خانه كند ، پليدي نكند و فسق بجا نياورد ، * ( 2 ) از گناهان خود بيرون رود مانند روزي كه مادرش زاده باشد . 2
5 ـ و باز آن حضرت (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود :
هيچ روزي ، شيطان كوچك تر و خردتر و زبون تر * * ( 3 ) از روز « عرفه » ديده نشد . 3 و اين نيست مگر بدانجهت كه مهرباني ، گذشت و آمرزيدن خدا گناهان بزرگ را مي بيند . كه گفته اند :
« پاره اي از گناهان است كه جز وقوف به
عرفه كفاره آن نيست » . و جـعـفـر بـن محمد (عليه السلام) اين گفته رابه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) نسبت داده است .
در كتاب « من لايحضره الفقيه » چنين آمده است :
1 ـ ابراهيم (عليه السلام) چنين ندا در داد : « هُلَّم الي الحجّ به هَلُمَّ الي الحجّ » . و اگر چنين ندا در داده بود كه : « هَلُّموا الي الحجّ » ، به جز همان انسانهايي كه آن روز ، آفريده شده بودند ، حجّ بجا نمي آوردند ولي چون ابراهيم ندا در داد كه : « هُلَّم الي الحج » مردمي كه در صلب مردان و رحم زنان بودند ، به او چنين لبيك گفتند : « لَبّيك داعي الله ! لبيك داعي الله ! » يعني « تو را پاسخگوييم ، اي كه ما را به خدا مي خواني ! تو را پاسخگوييم اي كه ما را به خدا مي خواني ! » .
هر كه پاسخ ابراهيم (عليه السلام) را يكبار گفت ، يكبار حج كرده و آنكه ده بار گفت ، ده بار حج كرد ، و آنكه پاسخ نگفت ، حج نكرد . 4
2 ـ قال الله تعالي : « ففرّوا الي الله » يعني : « حجّوا الي الله » من اتخذ محملاً للحج كان كم ارتبط فرساً في سبيل الله . 5
ترجمه : « ففِرّوا الي الله » ؛ به سوي خدا فرار كنيد ؛ يعني : به سوي خدا حج كنيد . و هر كس مركبي براي سفر گيرد ، چنان است كه اسب خود را در راه خدا آماده جنگ كرده باشد .
3 ـ در كتاب « من لايحضره الفقيه » روايـت شـده اسـت كــه خــداي جـبـار ـ جل جلاله ـ فرمايد : آن بنده اي كه من به او نيكي و خوبي كرده ام و او هر 5 سال يكبار مرا در اين مكان زيارت نكند به حقيقت ، محروم است . 6
4 ـ حضرت امام باقر (عليه السلام) فرمود : « آن بنده كه حاجت دنيائيش را بر حجّ مقدم دارد ، پيش از آنكه حاجتش برآورده شود ، به نظاره حاجيان سرتراشيده خواهد پرداخت ! » . 7
5 ـ حضرت صادق (عليه السلام) فرمود : « هيچكس جز به گناه ، از حجّ تخلّف نكند و خدا بيش از اينها را عفو خواهد كرد ! » 8
6 ـ از امام صادق (عليه السلام) پرسيدند : « شخص وام داده ، وام گيرد و حج كند ؟ فرمود : آري ! قرضش زودتر ادا مي شود ! » . 9
7 ـ در حديث صحيح از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده است كه : يك اعرابي به حضرت رسيده گفت : اي پيامبر خدا ! من به قصد حج ، بيرون آمده ام ولي حجّ از كفم رفت ! من مردي ثروتمندم ، به من دستوري ده كه با داراييم كاري كنم كه به اجري مانند اجر حج برسم . امام (عليه السلام) مي گويد : پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) رو به او كرد و گفت : به « ابوقبيس » بنگر ! اگر ابوقبيس طلاي سرخ شود ، كه تو در راه خدايش انفاق كني ، به چيزي كه حاجي مي رسد ، نمي رسي ! » .
سپس فرمود : « آنگاه كه حاجي بار سفر كرد ، چيزي برندارد و نگذارد ، مگر آنكه خدا برايش ده حسنه نويسد و ده سيّئه محو كند و ده درجه بالا برد » .
و آنگاه كه سوار شترش شود ، گامي بر ندارد و نگذارد ، مگر آنكه همانند آن برايش نويسد .
و آنگاه كه به دور خانه طواف كند ، از گناهانش بدر آيد .
و آنگاه كه سعي بين صفا و مروه كند ، از گناهانش بدر آيد .
و آنگاه كه وقوف به عرفات كند ، از گناهانش بدر آيد .
و آنگاه كه رمي جمرات كند ، از گناهانش بدر آيد .
امام (عليه السلام) مي گويد : پيامبر اين موقف و آن موقف حج را شمرد كه وقتي حاجي بدان موقف رسد ، از گناهانش بدر آيد و آنگاه بدان مرد فرمود :
« تو كجا مي تواني به آنچه حاجي مي رسد ، برسي ؟ »
آنگاه امام صادق (عليه السلام) در پايان اين روايت فرمود :
« تا چهار ماه ، بر حاجي گناه ننويسند و برايش حسنات نويسند مگر آنكه گناه كبيره اي بجاي آورد » . 10
8 ـ باز در روايت صحيح از معاوية بن عمار از امام صادق (عليه السلام) آمده است كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود : « حج و عمره بي چيزي را مي زدايد ، همانگونه كه آتش تيرگي آهن را مي زدايد » .
معويه گويد : به امام گفتم : « يك بار حج برتر است يا بنده آزاد كردن ؟ »
فرمود : « حج افضل است » .
گفتم : دوتا ؟ گفت : حج . و من هر چه بر شمار مي افزودم امام (عليه السلام) مي گفت : حج افضل است . تا رسيدم به سي بنده ، باز فرمود : حج افضل است ! 11
9 ـ باز در روايت صحيح آمده است كه : « حاجيان سه دسته اند : يك دسته اند كه از آتش آزاد گردند ، دسته ديگر ، از گناهانشان بدر آيند به گونه روزي كه از مادر زادند و دسته ديگر ، خانواده و دارائيشان محفوظ ماند و اين كمترين چيزي است كه حاجيان به آن باز گردند . 12
10 ـ در « من لايحضره الفقيه » آورده است : اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود : « كسي كه فرياد خود به تلبيه » ( لبيك گفتن ) بلند كند ، همه چيزهايي كه در طرف راست اويند ، تا آنجا كه خاك به پايان رسد و همه چيزهايي كه در طرف چپ اويند ، تا آنجا كه خاك به پايان رسد ، با او تلبيه گويند و دو فرشته ـ كه بر او مكّلند ـ به او گويند : « مژده باد ترا ، اي بنده خدا ! و خدا جز به بهشت بشارت ندهد ! »
و هر كه در احرام خود هفتاد بار با ايمان و احقاب « لبيك » گويد خداوند هزار فرشته شاهد گيرد كه از آتش و از نفاق بيزار است .
و آنكه به حرم رسد و فرود آيد و غسل كند و دو كفش به دست گيرد ، و پياده در حال تواضع در برابر خدا به حرم درآيد ، خدا صدهزار « سيئه » از او محو كند و صدهزار حسنه برايش بنويسد و صد هزار درجه برايش بالا برد و صد هزار حاجت برايش برآورد .
و آنكه با آرامش به مكه درآيد ـ يعني بدون تكبر و زورگويي بدان درآيد .
و آنكه پابرهنه ، با آرامش و وقار و خضوع به مسجدالحرام درآيد ، خدا او را بيامرزد .
و آنكه با معرفت ، به كعبه نظر افكند ، خدا گناهانش را بيامرزد و مهماتش را كفايت كند . 13
11 ـ امام علي بن الحسين (عليه السلام) فرمود : « آنكه بين صفا و مروه سعي كند ، فرشتگان شفيع او گردند و شفاعتشان مورد قبول قرار گيرد » . 14
12 ـ امام باقر (عليه السلام) فرمود : « هيچ نيكوكاري و بدكاري براين كوهها نايستد مگر آنكه خدا دعايش را مستجاب كند ، نيكوكار براي آخرتش مستجاب شود و بدكار براي دنيايش ! » 15
13 ـ امام صادق (عليه السلام) فرمود : « هر آبادي نشين مؤمني كه در عرفه وقوف كند ، خدا همه مؤمنان آن آبادي را بيامرزد ، و هر شخص مؤمني از يك خانواده در عرفه وقوف كند ، خدا مؤمنان آن خانواده را بيامرزد » . 16
14 ـ باز در « من لايحضره الفقيه » آورده است : « گناهكارترين مردم در عرفاتيان ، آن كسي است كه از عرفات برگردد ، با اين گمان كه خدايش نمي آمرزد ؛ يعني كسي كه نا اميد از رحمت
خداست . 17
غزالي سند گفته بالا را به حديثي از اهل بيت (عليهم السلام) مي رساند ، مي گويد : « گفته اند پاره اي از گناهان كه چيزي جز وقوف به عرفه ، كفاره اش نيست و جعفر بن محمد (عليه السلام) سند اين گفته را به رسول خدا (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) رسانده است » . 18
15 ـ باز در « من لايحضره الفقيه » از امام صادق (عليه السلام) آورده است : آنكه يك حَجة الاسلام بجاي آورد ، بندي از آتش از گردن خود گشوده است و آنكه دو حج كند پيوسته تا روزي كه بميرد در خير به سر برد و آنكه سه حج پي درپي بجا آورد ، خواه پس از آن حج كند يا نكند ، چون كسي است كه همه ساله حج بجا آورد . 19
16 ـ و روايت شده كه : « آنكه سه حج بجا آورد ، هرگز بي چيز نخواهد شد ، و هر شتر كه سه سال به حجّش برند ، جاندار بهشتي اش سازند ! » ـ هفت سال هم روايت شده است ـ . 20
17 ـ حضرت رضا (عليه السلام) فرمود : « هر مؤمني كه سه بار حج كند ، خود را به قيمت به خــــداي ـ عزّوجلّ ـ فــروخـتـه بـاشـد و از او نـپـرسـنـد كـه مــال را از حـــلال يـــا حـــرام بــه دســت آورده اســت . * ( 4 )
و هركس چهار حج بجاي آورد ، فشار قبر به او نرسد و وقتي بميرد ، خدا حجهايي را كه به جاي آورده در چهره اي زيبا و زيباترين چهره درآورد ، كه در اندرون گور ، نماز خواند تا خدا از گورش برانگيزد و ثواب نمازها از آن او باشد و بدانكه يك ركعت از اين نماز همآورد يك هزار ركعت از نماز آدميان است .
و هركس پنج حج انجام دهد ، خدا هيچگاه عذابش نكند .
و هركس ده حج بجاي آورد ، خدا هيچگاه از او حساب نخواهد .
و هركس بيست حج انجام دهد ، جهنم را نبيند و شيهه و زوزه اش را نشنود .
و هركس چهل حج انجام دهد به او گويند : از هركس دوست داري شفاعت كن و درهاي بهشت را برويش بگشايند كه خود و آنها كه شفاعتشان كرده است به بهشت درآيند .
و هركس پنجاه حج انجام دهد ، در بهشت « عدن » برايش شهري بسازند كه در
آن يك هزار قصر باشد و در هر قصري يك هزار حورالعين و يك هزار همسر و او را از رفقاي حضرت محمد (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در بهشت كنند .
و هر كس بيش از پنجاه حج كند ، همـانند كـسي بـاشد كـه پنـجاه حج با محمد (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) و اوصياي او ـ صلوات الله عليهم ـ به جا آورده باشد و از كساني باشد كه خدا هر روز جمعه به ديدار او رود و از كساني باشد كه به بهشت « عدن » كه خدايش به دست خود ساخته ، و هيچ چشمي آن را نديده و هيچ آفريده اي بر آن اطلاع نيافته ، اندر آيد .
و هيچكس نباشد كه حج بسيار بجاي آورد ، مگر آنكه خدا براي او در برابر هر حجي ، شهري در بهشت سازد كه در هر غرفه اي از آن يك حورا از حورالعين بهشتي باشد كه با هر حوريه اي سيصد كنيز زيبا باشد كه مردمان به حُسن و زيبايي آنان نديده باشند . 21
18 ـ حضرت صادق (عليه السلام) فرمود : « هركس ، يك سال در ميان حج كند ،
دائم الحج به شمار آيد » . 22
19 ـ اسحق بن عمار گويد : « به امام صادق گفتم : من با خودم قرار گذاشته ام كه هر ساله ، خودم ، يا يكي از خاندانم با دارايي خودم حج كنم . حضرت فرمود : بر اين كار ، تصميم داري ؟ گفتم : آري ! فرمود : اگر چنين كرده اي ، يقين داشته باش كه مالت زياد شود ، يا فرمود : بشارت باد تو را به افزوني مال » . 23
20 ـ و نيز روايت شده است كه : « هيچ بنده اي به خدا نزديك نشود به كاري كه از پياده رفتن به خانه خدا ، محبوب تر باشد كه يك حج پياده ، هماورد هفتاد حج است و هركس بر شتر خود رود ، خدا ثواب ميان سواره و پياده را براي او بنويسد و آنگاه كه بند كفش حج گزار ، بگسلد ، خدا ثواب ميان پابرهنه و كفش بپا را به او بدهد و حجّ سواره ، از حج پياده افضل است ؛ زيرا كه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) سواره حج كرد . 24
* جمع بين اين دو خبر ، در اين معني ، روايتي اسـت كـه ابوبصير از حضرت صادق (عليه السلام) روايت كرده است كه فرمود : « راه رفتن افضل است يا سواره ؟ فرمود : اگر شخص توانگر است و بخواهد به خاطر خرج كمتر پياده رود ، سواره افضل است » . 25
و حسن بن علي (عليه السلام) پياده مي رفت و محملها و توشه ها را همراه او راه مي بردند . 26
روايت شده است كه فضيلت حج ، از نماز و روزه بيشتر است زيرا نمازگزار ، تنها ساعتي از خانواده اش مشغول مي شود و روزه دار از سپيدي روز ، مشغول مي شود ؛ ولي حاجي ، با تمام وجود ، بيرون مي آيد و خودش را فدا مي كند و داراييش را خرج مي كند و مدت زيادي از خاندانش غايب مي شود در حالي كه نه اميد دريافت مال دارد و نه در پي تجارت است . 27
22 ـ از اسحاق بن عمار روايت شده است كه مي گويد : « به امام صادق (عليه السلام) گفتم : مردي ناتوان در مورد حج با من مشورت كرد و من به او اشاره كردم كه حج نكند ، فرمود : سزد كه يكسال بيمار شوي ؛ و من يكسال بيمار شدم ! » 28
23 ـ حضرت صادق (عليه السلام) فرمود : « مبادا احدي از شما برادرش را از حجّ باز دارد كه در دنيا به او فتنه خواهد رسيد ، افزون برآنچه در آخرت برايش ذخيره شود » . 29
24 ـ از امام صادق (عليه السلام) درباره كسي كه از جانب ديگري حج مي كند سؤال شد كه هيچ اجر و ثوابي دارد ؟ حضرت فرمود : « كسي كه از جانب ديگري حج مي كند اجر و ثواب ده حج دارد و خودش ، پدر ، مادر ، پسر ، دختر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دائي و خاله اش آمرزيده شوند كه خدا گشاده دست و با كرامت است » . 30
25 ـ هر كس از سوي انسان ديگري حج كند ، آن دو شريك همند تا وقتي كه طواف واجب به پايان رسد ، شركت هم منقطع مي شود و اعمالي كه بعد از طواف فريضه انجام مي دهد ، ويژه حج گزار خواهد بود . 31
26 ـ حضرت صادق (عليه السلام) فرمود : « اگر هزار نفر را در حج خود شريك گيري هر كدام آنان ، ( ثواب ) حج خواهند داشت بي آنكه از حج خودت چيزي كم شود » . 32
27 ـ روايت شده است كه خدا براي حج گزار و كساني كه شريك حج خويش گرفته ، حجّ خواهد نوشت و حج گزار اجر ديگري خواهد داشت ؛ زيرا او آنان را به هم پيوند داده است . 33
28 ـ امام صادق (عليه السلام) فرمود : « هركس يك درهم در حج خرج كند ، برايش بهتر از يك هزار درهم است كه به حق خرج كند » . 34
29 ـ حضرت علي بن الحسين (عليه السلام) فرمود : « اي گروه حج ناكرده ! شما را به حاجيان بشارت باد ، آنگاه كه از حج بازگشتند با آنان مصافحه كنيد و آنان را بزرگ شماريد كه اين بر شما واجب است و شما شريك اجر آنان خواهيد بود . . . » 35
30 ـ باز آن حضرت فرمود : به سلام و دست دادن به حاجيان ـ پيش از آنكه گناهان با آنان درآميزد ـ پيشي جوئيد . 36
* * *
گروهي از اهل مكاشفه و مقرّبان چنين آورده اند : ديـو پلـيد ـ كه نفرين خدا بر او باد ـ به صورت كسي لاغراندام با رنگ زرد و چشم گريان و پشت خميده نمودار شد ، آن كس به شيطان گفت : چرا گريه مي كني ؟ ديو پاسخ داد : شيهه اسب پيكارجويان در راه خدا به گريه ام انداخته است و اگر در راه من بود آن را دوست مي داشتم !
گفت : چرا رنگت دگرگون شده ؟ گفت : همكاري اين گروه بر فرمانبري از خدا كه اگر بر نافرماني همكاري مي كردند ، دوست مي داشتم .
گفت : چرا پشتت خميده ؟
پاسخ داد : اينكه بنده به خدا مي گويد : از تو پايان كار خوب درخواست مي كنم . مي گويم : واي من ! به كجا اين مرد از كار خود به شگفت مي آيد ، من مي ترسم كه زيرك باشد . * 37 ( 5 )
7 ـ و پيغمبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود : هركس به قصد حج يا عمره از خانه اش بيرون رود و بميرد ، تا روز رستاخيز به او پاداش حج گزار و عمره گزار مي دهند و آنكه در مكه يا مدينه بميرد ، او را به عرضه حساب نبرند و به حساب نكشند و به او گويند : به بهشت اندر آي ! 38
8 ـ و پيغمبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود : « يك حج نيكو ، ( مبرور ) از دنيا و هر آنچه كه در دنياست ، بهتر است و چنين حجّي پاداشي ، جز بهشت ندارد » . 39
9 ـ و پيغمبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود : حج گزاران وعمره گزاران مهمانان * * ( 6 ) با خدايند ، اگر از او درخواست كنند ، به آنان خواهد داد و اگر آمرزش خواهند ، آمرزيده خواهند شد و اگر خدا را بخواهند پاسخ خواهند يافت و اگر شفاعت برند ، شفاعتشان پذيرفته خواهد شد . 40
10 ـ در حديث مُسندي از طريق اهل بيت (عليهم السلام) آمده است : « گناهكارترين مردم آن كسي است كه در عرفه وقوف كند و گمان برد خداي متعال
او را نخواهد آمرزيد » . 41
11 ـ و ابن عباس ـ رضي الله عنه ـ از پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) روايت كرده است كه فرمود : « هر روز ، يكصد و بيست رحمت بر اين خانه فرود مي آيد : شصت رحمت براي طواف گران ، چهل رحمت براي نمازگزاران و بيست رحمت براي نگاه كنندگان به خانه » . 42
12 ـ و در خبر آمده است : « بسيار طواف خانه كنيد كه مجلل ترين چيز و مورد غبطه ترين كاري است كه روز رستاخيز در كارنامه هاتان ( نامه عملتان ) خواهيد يافت و از اينروست كه طواف ابتدايي بي حج و بي عمره مستحب است » . 43
13 ـ و در خبر آمده است كه : « هركس يك هفته و سربرهنه * * * ( 7 ) كند ، پاداشي چون پاداش يك بنده آزاد كردن دارد . و هر كس يك هفته در بار طواف كند گناهان گذشته اش آمرزيده شود » . 44
14 ـ و گفته اند : « خدا ، آنگاه كه گناهي را براي بنده اي در « موقف عرفه » بيامرزد ، هر چيزي هم كه در « موقف » به او برسد ، خواهد آمرزيد » . 45
15 ـ گروهي از پيشينيان گفته اند : « هنگامي كه عرفه با جمعه يكي شود ، خداوند همه اهل عرفه را خواهد آمرزيد و آن برترين روز در گيتي است . و در اين روز بود كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) حجة الوداع را انجام داد . او در حال وقوف به عرفه بود كه اين آيه بر او نازل شد : « اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دنياً » .
كه اهل كتاب گفتند : 46 اگر اين آيه بر ما فرود آمده بود ، آن روز را عيد مي گرفتيم و عمر در پاسخ گفت : من گواهي مي دهم كه اين آيه در دو عيد روز عرفه و روز جمعه بر پيغمبر ـ درود خدا بر او باد ـ فرود آمد در هنگامي كه وقوف به عرفه داشت . 47
16 ـ و پيغمبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود : « خدايا ! حج گزار و هر كه حج گزار برايش آمرزش خواهد ، بيامرز . 48
17 ـ و روايت كرده اند كه : علي بن موفق ، از سوي پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) چند حج گزارد . مي گويد پيامبر خدا (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) را در خواب ديدم ، به من گفت : اي ابن موفق از
سوي من حج گزاردي ؟ گفتم : آري ! گفت : از سوي من « لبيك » گفتي ؟ گفتم ! آري ! گفت : من روز رستاخير پاداشت * ( 8 ) دستت را در « موقف قيامت » مي گيرم و در حالي كه مردمان در گرفتاري « حساب » اند به بهشت اندر مي آورم . 49
18 ـ مجاهد و علماي ديگر گفته اند : هنگامي كه حاجيان به مكه در آيند . فرشتگان با آنان ديدار مي كنند و بر شتر سواران سلام مي كنند و با درازگوش سواران دست مي دهند و با پيادگان گردن به گردن مي نهند ( معانقه مي كنند ) . 50
19 ـ و حسن [ بصري ] گفته است : هر كه پس از رمضان يا پس از جنگ يا پس از حج بميرد ، « شهيد » مرده است . 51
20 ـ و عمر گفته است : « حج گزار آمرزيده است و هركس كه حج گزار در ذي الحجه و محرم و صفر و بيست روز اول ربيع الاول براي او آمرزش بخواهد ، آمرزيده خواهد شد » . 52
و رويه پيشينيان ـ رضي الله عنهم ـ اين بود كه جنگ آوران را بدرقه مي كردند و به پيشواز حاجيان مي رفتند و ميان چشمهايشان را مي بوسيدند و از آنان
درخواست دعا مي كردند و به اين كار پيشي مي جستند پيش از آنكه به گناهان آلوده شوند » . 53
21 ـ و از علي بن موفق روايت شده است كه گفت : « سالي ، حج گزاردم و چون شب عرفه شد در مني در مسجد خيف خوابيدم در خواب ديدم گويي دو فرشته كه جامه سبز بر تن داشتند ، از آسمان فرود آمدند ، يكي ديگري را فرياد زد : اي بنده خدا ! و ديگري گفت : « لبيك » اي بنده خدا ! فرشته نخست گفت : مي داني امسال چند كس حجّ خانه پروردگار ، ـ كه بلند مرتبه و والا باد ـ گزاردند ؟ فرشته دوم گفت : نمي دانم . فرشته نخست گفت : شصت هزار كس حج خانه پروردگار گزاردند ، آيا مي داني حج چند تن پذيرفته شده است ؟ فرشته دوم گفت : نه . فرشته نخست گفت : شش كس ! مي گويد : آن دو فرشته ، به هوا برخاستند و از ديد من پنهان شدند و من سراسيمه از خواب بيدار شدم و به سختي اندوهگين گشتم و در كار خود به انديشه فرو رفتم و گفتم : اگر تنها حج شش كس پذيرفته شده باشد من كجا در ميان اين شش كس باشم ؟ و چون از عرفه كوچ كردم و در « مشعرالحرام » وقوف كردم همچنان در انديشه بسيار بودن آفريدگان و اندك بودن كساني كه حجشان پذيرفته شده است بودم كه خواب بر من چيره شد و آن دو فرشته را ديدم با همان شكل فرود آمدند و يكي ديگري را فرياد زد و همان سخن را دوباره گفت . و آنگاه گفت : مي داني پروردگار امشب چه فرماني داده است ؟ ديگري گفت : نه . فرشته نخست گفت : به هر يك تن ، صد هزار كس بخشيد ! . مي گويد : از خواب بيدار شدم و چنان شاد بودم كه به توصيف درنمي آيد » . 54
22 ـ باز علي از بن موفق رسيده است كه مي گويد : « به سالي حج گزاردم و چون مناسك حجم رابه پايان رساندم درباره كساني كه حجّشان پذيرفته نشده است در انديشه رفتم و گفتم : خدايا ! من حجم را بخشيدم و پاداش آن را به كساني دادم كه حجشان پذيرفته نشده است . مي گويد : خداي را ـ كه والا و بلند مرتبه باد ـ در خواب ديدم كه به من گفت : اي علي ! تو بر من ، گشاده دستي مي كني در حالي كه من گشاده دستي و گشاده دستان را آفريده ام ! و من از همه بخشندگان بخشنده ترم و از همه بزرگواران بزرگوارترم و از همه جهانيان به بخشندگي و بزرگواري شايسته ترم من حج همه كساني را كه حجشان را نپذيرفته ام به كساني كه حجشان پذيرفته شده است ، بخشيدم » . 55
* مرحوم فيض كاشاني ، با آنكه حج را ـ از قول غزالي ـ تمام اسلام و كمال دين معرفي كرده است ، اما آيه كريمه اي را كه غزالي در اين مورد آورده ، ذكر نكرده است . اين آيه ، آيه معروف « اليوم اكملت لكم دينكم . . . » است كه در روايات شيعه ، مربوط به جريان غدير خم و نصب حضرت علي (عليه السلام) بر خلافت دانسته شده است .
براي تفصيل اين بحث رجوع بفرمائيد تفسير الميزان ج 5 ، ص 178 تا 194 ( بحث تفسيري ) و نيز ص 205 تا 214 ( بحث روايي ) . استاد فقيد علامه طباطبائي رضوان الله عليه ، بحثي مستوفي و مستدل با ذكر اقوال مفسرين عامه و بيان موارد ايراد و اشكال ، ثابت كرده اند كه آيه مورد بحث ( كه بخشي ازآيه 4 سوره مائده است ) در مورد ولايت حضرت علي (عليه السلام) نازل شده است .
* آنچه از علي بن موفق در مورد خواب ديدن خدا آمده است ، با مذاق « مُجسّمه » سازگار است كه نه تنها با مذاق اهل بيت (عليه السلام) و شيعه اهل بيت (عليه السلام) سازگار نيست ، بلكه درست انديشان اهل سنت نيز چنين گفته هايي را نادرست مي دانند . مگر آنكه كسي بگويد خواب ديدن خدا به معني شنيدن صداي محض است بدون ديدن كسي كه آن هم از شأن امثال علي بن موفق بسي بالاتر است .
* روايات فراواني كه ثوابهاي بسيار با رقمهاي هزار و ده هزار و صدهزار و بيش و كم از اينها نقل مي كند ، جز آنكه از خزانه بيكرانه رحمت الهي ، هر چه بگويي ، برمي آيد ، شايد به مراتب مختلف روحي و اوج و فرود حالات عبادي حاجيان نيز نظر داشته باشد . و به هر حال نبايد از بسياري عطاياي الهي چه معنوي چه مادي چه بهشتي و چه دنيايي در شگفت شد . . . كرم خدا ، بي نهايت است و اينها ، تازه ، قطراتي ناچيز از كرم الهي است . . .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقي ها :
1 . درالمنثور ، ج 3 ، ص 426 . ( طبع جديد )
2 . مسند احمد ، ج 2 ، ص 484 و صحيح مسلم كتاب الحج ، ح 438 و صحيح البخاري كتاب الحج ، باب 4 .
3 . احياء علوم ، ج 1 ، ص 240 .
4 . فقيه ج 2 ، ص 150 ، ضمن ح 658 .
5 . فقيه ج 2 ، ص 130 .
6 . فقيه ج 2 ، ص 136 ح 581 .
7 . فقيه ج 2 ، ص 260 ، ح 1261 .
8 . فقيه ج 2 ، ص 259 ، ح 1260 .
9 . فقيه ج 2 ، ص 267 ، ح 1303 .
10 . تهذيب ج 5 ، ص 19 ، ح 56 .
11 . تهذيب ج 5 ، ص 21 ، ح 60 .
12 . تهذيب ج 5 ، ص 21 ، ح 59 و كـافـي ج 4 ص 253 ، ح 6 و ثـواب الاعـمـال ص 72 ، ح 9 .
13 . فقيه ج 2 ، ص 132 ، ح 553 .
14 . فقيه ج 2 ، ص 135 ، ح 577 .
15 . فقيه ج 2 ، ص 136 ، ح 583 .
16 . فقيه ج 2 ، ص 136 ، ح 584 .
17 . فقيه ج 2 ، ص 137 ، ذيل ح 587 .
18 . احياء علوم ج 1 ، ص 240 و در آخر صفحه اوّل گذشت .
19 . فقيه ج 2 ، ص 139 ، ح 603 .
20 . فقيه ج 2 ، ص 139 ، ح 604 و 605 .
21 . فقيه ج 2 ، ص 139 ، ح 606 .
22 . فقيه ج 2 ، ص 140 ، ح 607 .
23 . فقيه ج 2 ، ص 140 ، ح 608 .
24 . فقيه ج 2 ، ص 140 ، ح 609 .
25 . فقيه ج 2 ، ص 141 ، ح 610 .
26 . فقيه ج 2 ، ص 141 ، ح 611 .
27 . فقيه ج 2 ، ص 143 ، ح 726 .
28 . فقيه ج 2 ، ص 143 ، ح 74 .
29 . فقيه ج 2 ، ص 143 ، ح 625 .
30 . فقيه ج 2 ، ص 144 ، ح 629 .
31 . فقيه ج 2 ، ص 144 ، ح 630 .
32 . فقيه ج 2 ، ص 144 ، ح 632 .
33 . فقيه ج 2 ، ص 144 ، ح 630 .
34 . فقيه ج 2 ، ص 145 ، ح 637 .
35 . فقيه ج 2 ، ص 147 ، ح 647 .
36 . فقيه ج 2 ، ص 147 ، ح 648 .
37 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 240 .
38 . احياء علوم ج 1 ، ص 240 ، كامل ابن عدي ج 5 ، ص 1992 مختصراً .
39 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 240 ، ذيله في كامل ابن عدي ج 3 ص 1288 و ج 6 ، ص 2146 .
40 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 240 ، كامل ابن عدي ج 6 ، ص 2204 .
41 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 240 .
42 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 240 .
43 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 240 .
44 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 240 .
45 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 240 .
46 . صحيح بخاري ج 1 ، ص 31 ، ح 44 ، كتاب الايمان و صحيح مسلم ج 5 ، 517 تا 518 ح 3 تا 5 و مصادر آخر لاتعدّ ولاتحصي .
47 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 240 و 241 .
48 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 241 ، مستدرك الحاكم ج 1 ، ص 441 ، كامل ابن عدي ، ج 4 ، ص 1326 .
49 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 241 .
50 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 241 .
51 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 241 .
52 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 241 .
53 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 241 .
54 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 241 .
55 . احياءعلوم ، ج 1 ، ص 241 .