بخش 4
نگاهی به اسرار حج
19 |
ميقات حج - سال سوم - شماره دهم - زمستان 1373
نگاهي به اسرار حج
تأليف : وهبه زحيلي
ترجمه و تحقيق : محمدتقي رهبر
غريزه حبّ ذات و جلب منفعت يكي از خصلت هاي ذاتي است كه در سرشت انسان به وديعه نهاده شده تا تضمين كننده حيات و تكامل او باشد . ( و انه لحب الخير لشديد ) ( 1 ) اما مسأله اساسي تشخيص خير و شر و منعفت و مضرت و ملاكها و معيارهاي آن است ، دو راهي هاي هدايت و ضلالت و سعادت و شقاوت را در همين نكته بايد كاويد .
پيامبران خدا برانگيخته شدند تا انسان را به فطرت خدايي اش توجه داده و مصالح و مفاسد را بدو بنمايند و بدانچه دستمايه سعادت و هدايت و رشد و كمال اوست ترغيب كنند و از آنچه مايه شقاوت و ضلالت اوست ، بر حذر دارند . تشريع شرايع ، پاسخي است به اين خواسته فطري و با هدف فيض رساندن به انسان كه در هر يك از عبادات و تكاليف شرعي ، به نوعي تبلور دارد و قرآن كريم در آيات عديده ، با اشاره به آثار و منافع عبادات و احكام ، حكمت خداوندي ، وجود و فيض او را از اين طريق خاطرنشان مي سازد . از جمله در خصوص فريضه حج مي فرمايد : « ليشهدوا منافع لهم » ( 2 ) حجاج بيت الله الحرام از راه دور و نزديك بيايند تا شاهد منافع حج باشند . تبيين و توضيح اين « منافع » ، موضوع مقاله اي است كه ترجمه آن را ملاحظه خواهيد فرمود . اما پيش از پرداختن به ترجمه اصل مقاله ، مروري گذرا بر اين مطلب داريم و پاره اي از رواياتي را كه به تشريع منافع و فلسفه حج پرداخته است ، از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ عاديات : 8 .
2 ـ حج : 28 .
20 |
نظر مي گذرانيم . نخست بنگريم كه خود قرآن ، از « منافع » چه مقصدي را مي خواهد ؟ موارد كاربرد اين واژه بيانگر اين است كه منافع ، شامل منافع مادي و معنوي ، و دنيوي و اخروي مي باشد . اما حقيقت منفعت و خير پايدار ، در جهان بازپسين است و منافع مادي نيز بايد متضمن سود معنوي باشد تا خير و منفعت به حساب آيد .
قرآن كريم در خصوص « منافع مادي » آياتي دارد ؛ از جمله در بيان منافع آهن در سوره حديد مي فرمايد : « و أنزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للنّاس » ( 1 ) و بديهي است كه منافع آهن ، منافع مادّي است و در مورد منافع كشتي هايي كه در دريا شناورند مي فرمايد : « والفلك الّتي تجري في البحر بما ينفع الناس . » ( 2 )
همچنانكه در برخي آيات ديگر ، از منافع معنوي ، هدايت و سعادت آخرت كه در پرتو ايمان و فضائل بدست مي آيد ، سخن مي گويد نظير آيه : « هذا يوم ينفع الصادقين صدقهم » ( 3 ) و آيه « فذكّر اِنْ نفعت الذكري » ( 4 ) اما نكته اي كه نبايد پوشيده بماند اين است كه اساساً هدف خلقت انسان و امكاناتي كه جهت منفعت و مصلحت او آفريده شده ، همانا رسانيدن انسان به كمال جاودانگي و وصول به مقام قرب و شهود حق تعالي است و ديگر اهداف ، مقدمه و وسيله اي هستند كه در تحقق هدف اقصي ، ايفاي نقش مي كنند . از اينرو قرآن كريم با تذكر نعمت هاي الهي و سودرساني آنها به انسان ، در خوردن و آشاميدن ، آن را به شكر و سپاس خداوند مقرون ساخته و كساني را كه نـاسپاسي كنند ، مورد عتـاب و نكوهش قـرار مي دهـد : « و لهم فيها منافع و مشارب أفلا يشكرون » ( 5 )
بدينسان بايد نتيجه گرفت : در منطق اسلام ، منافع مادي خالص وجود ندارد و تمام نعم مادي و منافع دنيوي ، بايد در اهداف الهي و سعادت اخروي به خدمت گرفته شود . و حيات و ممات مؤمن و نماز و عبادات و مناسك او ، تنها براي خدا و در طريق رضاي او باشد و بس . همانگونه كه قرآن تعليم مي دهد : « قل انّ صلوتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين . » ( 6 )
مناسك حج نيز از اين اصل مستثني نيست و آنچه منافع اين فريضه عظيم را با ابعاد گسترده اش تحقق مي بخشد ، همانا اهداف الهي و معنوي است . و اگر از منافع دنيوي سخني به ميان مي آيد ، هرگز به عنوان اهداف اصلي و نهايي نيست بلكه به عنوان آثار جانبي و فرعي بايد بدان نگريست كه جداي از مقاصد معنوي به محاسبه نهاده نمي شود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حديد : 25 .
2 ـ بقره : 164 .
3 ـ مائده : 119 .4 ـ اعلي : 9 .
5 ـ يس : 73 .
6 ـ انعام : 162 .
21 |
افزون بر اين ، از ديدگاه اسلام ، دنيا و آخرت جدا نيستند ( الدنيا مزرعة الآخرة ) و حيات دنيوي ، اقتصادي يا سياسي را نبايد از دين و آخرت تفكيك كرد .
بطور خلاصه : آنچه در روايات بعنوان منافع اقتصادي يا اجتماعي و سياسي حج آمده است را با ديد الهي بايد نگريست و عنصر اساسي حج را همانند ساير عبادات ، روح معنويّت آن تشكيل مي دهد . شاهد اين مدعا ، سخن امير مؤمنان (عليه السلام) است كه در تبيين فلسفه حج مي فرمايد : « خداوند حجِّ خانه محترم خود را بر شما واجب ساخته ، خانه اي كه قبله مردم است ، تا سراسيمه و با اشتياق به سوي آن بشتابند و آن را نشانه اي از تواضع آنان در برابر عظمت خود و اذعان به عزت خويش قرار داد ، و از ميان خلق كساني را برگزيد كه گوش به دعوتش فرا دهند و گفتارش را تصديق كنند و در مقام انبياء و جايگاه پيامبران بايستند و همانند فرشتگاني كه به طواف عرش مشغولند ، به طواف كعبه بپردازند و در بازار پرستش او ، به جستجوي سود و منفعت برآيند و به ميعادگاه مغفرت و آمرزش او سبقت گيرند ( يُحرِزون الأرباح في متجر عبادته ، و يتبادرون عند موعد مغفرته ) خداوند كعبه را براي اسلام « رايت بلند » و براي پناهندگان « حرم امن » قرار داد و به زيارت آن فرا خواند : « و لله علي الناس حِجُّ البيت من استطاع اليه سبيلاً . » ( 1 )
در ديگر روايات نيز به بيان منافع و آثار معنوي حج پرداخته شده است .
صاحب مجمع البيان در تفسير « منافع » روايت ذيل را از حضرت ابي جعفر الباقر (عليه السلام) نقل مي كند : « هِيَ منافع الآخرة ، العفو و المغفرة . »
مقصود منافع آخرت است ؛ يعني عفو و آمرزش الهي . و نيز از قول « سعيد بن مسيب » و « عطيه عوفي » همين را آورده است . ( 2 )
« هشام بن حكم » گويد :
از حضرت ابا عبدالله ، جعفر بن محمد الصادق ـ عليهما السلام ـ پرسيدم : « چرا خداوند حج را بر مردم واجب ساخته و به طواف كعبه تكليف فرموده است ؟ »
امام در پاسخ فرمود :
« خداوند با اراده خود خلق را آفريد و آنان را امر و نهي فرمود تا مصلحت دين و دنياي آنان تأمين شود و برخي گروهها از طريق كسب و تجارت و حمل كالا از شهري به شهر ديگر سود برند و كاروان داران و ساربان ها بهره مند شوند و مردم با آثار و اخبار رسول خدا (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) آشنايي پيدا كنند و ياد و خاطره آن بدست فراموشي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نهج البلاغه ، خطبه اول .
2 ـ تفسير مجمع البيان ، جزء هفتم ، ص 81 .
22 |
سپرده نشود . اگر قرار بود هر گروهي تنها به شهر و ديار خود بينديشد و از حوادث آن سخن بگويند و غافل از ديگر شهرها باشند مردم هلاك و تباه مي شدند و شهرها ويران مي گرديد و حمل و نقل و منافع كسب و تجارت به ركود و تعطيل مي كشيد و اخبار و حوادث محو و نابود مي شد و به ديگر انسانها و سرزمين ها منتقل نمي گشت و مردم بدان واقف و آگاه نمي شدند ؛ اين است فلسفه حج . » ( 1 )
« محمد بن سنان » گويد : « از امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) طي نامه اي مسائلي را پرسيدم كه امام آن را پاسخ دادند . از جمله درباره حج چنين نوشتند :
« فلسفه حج ورود در ميهماني خداي بزرگ و طلب رحمت افزون تر و خروج از معاصي و گناهان و توبه از گذشته اعمال و انتخاب راه و روش صحيح براي آينده است . و نيز در سفر حج ، اموال خرج مي شود ، بدن ها به رنج مي افتد و لذات و شهوات نفساني مهار مي گردند و بدينسان حج گزاران با اين عبادت به خداي بزرگ تقرب مي جويند و سر تسليم و خضوع و ذلت و انكسار در برابر او فرود مي آورند . و در سرما و گرما و در حال آرامش و امنيت و يا بيم و هراس ، راه مي پويند و قرب حق را مي جويند .
افزون بر اين در اين عبادت جمعي ، همه مردم سود مي برند و با رغبت و رهبت به سوي خداي سبحان روي مي آورند . و از آثار ديگر آن ، رهايي از قساوت قلب و خساست نفس و نسيان ذكر خدا و نوميدي از خير و دل بستن به رحمت او و تجديد حقوق و دور نگهداشتن نفس از فساد است . و همه كسانيكه در شرق يا غرب ياد در دريا و خشكي اند چه حج گزاران و چه غير آنها از تاجر و پيلهور ، فروشنده و خريدار و كاسب و مستمند بهره مند مي گردند و در تأمين حوائج ساكنان اطراف و نواحي ديگر سرزمين ها كه مي توانند در موسم گرد آيند مي كوشند . اين است كه خداوند مي فرمايد : « ليشهدوا منافع لهم . » ( 2 )
مرحوم علاّمه طباطبايي در توضيح منافع حج چنين مي نگارند :
« منافع دو گونه است : دنيوي و اُخروي ؛ منافع دنيوي عبارت است از آنچه سرمايه تعالي حيات اجتماعي انسان باشد و زندگي را رونق دهد و حوائج گوناگون را برآورده سازد و كاستي هاي مختلف در زمينه تجارت ، سياست ، ولايت ، مديريت ، و آداب و رسوم و سنت ها و عادات و همكاريهاي مختلف و همياري اجتماعي و نظاير آن را جبران كند .
هرگاه گروهها و اجتماعاتي از مناطق مختلف زمين ، با نژادها و رنگها و با آداب گوناگون كه دارند ، گرد آيند و يكديگر را بازشناسند در حالي كه همه بر يك سخن ، كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ علل الشرائع ، صص 406 ـ 405 .
2 ـ علل الشرائع ، صص 405 ـ 404 .
23 |
سخن حق است ، متفق اند و پروردگار يگانه را بپرستند و به سوي يك قبله رو كنند ، اين وحدت روحاني ، آنان را به اتحاد ظاهري نيز فرا مي خواند و همانگونه كه گفتارشان يكي است عملشان را نيز همگون ساخته و از صميم جان به تبادل امكانات و همياري در حلّ مشكلات خود خواهند پرداخت و از آنچه در توان دارند در تعاون به يكديگر بهره خواهند گرفت بدينسان هر جامعه كوچكي به جامعه اي بزرگ تبديل مي شود و گروهها به يكديگر مي پيوندند و توده اي عظيم تشكيل داده و نيرو و توان و امكانات خود را بر يكديگر مي افزايند ، بدانگونه كه كوه هاي سر به فلك كشيده در برابر آن تاب مقاومت نخواهند داشت و هيچ قدرت اهريمني بر آنها فائق نخواهد آمد و بديهي است كه هيچ عاملي چون اتحاد و همبستگي ، براي حل مشكلات كارآيي ندارد و دست يابي به وحدت و همبستگي جز از طريق تفاهم ميسر نيست و براي تفاهم هيچ چيز مانند دين و ايمان نقش نخواهد داشت .
اما منافع اُخروي ؛ عبارت است از تقرّب به خدا و به آنچه عبوديت انسان را در قالب گفتار و عمل متبلور مي سازد . اعمال و مناسك حج در بردارنده انواع عبادات است ؛ چون توجه به خدا و ترك لذائذ مادي و مشاغل زندگي و پيمايش طريق عبوديت با تحمل سختي ها و طواف خانه خدا و نماز و قرباني و انفاق و روزه و امثال آنها . . . .
عمل حج با اركان و اجزايي كه دارد ، نمودار كاملي است از آنچه ابراهيم خليل (عليه السلام) در مراحل توحيد و نفي شرك و اخلاص بندگي ، گذشت . بدين ترتيب تأسي به حضرت ابراهيم (عليه السلام) و آمدن مردم به زيارت خانه خدا اين منافع اُخروي و دنيوي را دربَر دارد و چون اين منافع را دريافتند بدان چنگ خواهند زد ، زيرا انسان بدينگونه سرشته شده كه خير و منفعت خود را دوست بدارد و در طلب آن باشد . » ( 1 )
آثار علمي و فرهنگي حج
در برخي روايات ، از منافع علمي و آثار فرهنگي حج و نقش آن در نشر معارف اهلبيت (عليهم السلام) و تفقه در دين ياد شده است ( مع مافيه من التفقه و نقل اخبار الائمة الي كل صقع و ناحية ) ( 2 ) ؛ يعني در حج فوائد ديگري است چون تحصيل فقه دين و نقل اخبار امامان به ديگر سرزمين ها و نواحي ، و اين خود ثمره گرانقدري بود براي زائران بيت الله و شيفتگان اسلام نبوت و امامت و تشنه كامان زمزم ولايت كه به سرزمين وحي ؛ يعني خاستگاه اهلبيت پيامبر اكرم و مهد نشو و نماي آنان بيايند و اسلام ناب و فقه خالص وبي آلايش اسلام و قرآن را از زبان حاملان آن بشنوند و با امام وقت خود ملاقات كنند و احكام و شرايع دين را از زبان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ تفسير الميزان ، ج 14 ، صص 406 ـ 405 .
2 ـ تفسير صافي ، ج 2 ، ص 121 .
24 |
اهلش بشنوند و بدعت هاي رايج را از چهره دين بزدايند و در مراجعت به ديار خود اخبار و آثار وارثان وحي را به اقصي نقاط جهان ببرند و براي خويشان و آشنايان و مردم شهر و ديار خود بازگويند .
در ساير عصرها نيز اين بهره عملي ، كما بيش قابل دسترسي است زيرا وجوه مسلمين و نمايندگان امت و عالمان دين از هر ناحيه به حج مي آيند و فرصتي دست مي دهد كه از تضارب آراء و تبادل افكارشان حق و باطل بازشناخته شود و پيام آن به گوش جانها برسد .
باتوجه بدانچه به اختصار از نظر گذشت ، منافع حج را مي توان بدينگونه جمع بندي و خلاصه كرد :
1ـ بعد عبادي و معنوي و رسيدن به مقام قرب وجلب رحمت و مغفرت الهي كه بزرگتريـن دست آورد ايـن سفر روحـانـي است و بـا تأسي بـه ابـراهيم خليل و اسماعيل ذبيح ـ عليهما السلام ـ و هاجر ، آن مادر فداكار و موحّد و ديگر صالحان ، كه مشعلدار توحيد و صبر و فداكاري در عصر تيرگي ها بودند ، تكميل شده و تبلور عيني مي يابد .
2ـ ديدار سرزمين وحي و ميعادگاه پيامبران و مهد ظهور اسلام و حضرت ختم المرسلين و زنده نگهداشتن خاطرات روحاني مكه مكرمه و مدينه طيبه كه يادآور نزول وحي آسماني و مسؤوليت سنگين رسالت و صبر و مجاهدت پيامبر بزرگ و ياران مخلص آن حضرت و مقاوت سيزده ساله مكّه و آنگاه هجرت به مدينه و اعلاء كلمه اسلام در سايه صبر و جهاد و شهادت است و لحظه لحظه خاطرات ديگري كه وجب وجب اين سرزمين پاك در سينه دارد و تذكار آن براي اهل دل و ارباب معرفت و شيفتگان ، جالب و روح انگيز و درس آموز است .
3ـ بهرهوري از علم و فقاهت و شناخت معارف و آثار معنوي و فرهنگي كه حج همراه دارد و تبلور كامل آن در عصرهاي نخستين ، مكتب نوراني اهلبيت عصمت و طلايه داران اسلام ناب محمدي (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) بود كه پاسداران اسلام حق و عدل در برابر اقطاب قدرت و زورمداراني بود كه در كسوت خلافت اسلامي تجديد كننده جاهليت و حكومت كسري و قيصر بودند .
4ـ منافع اجتماعي ـ سياسي كه در صحنه جهاني و روابط بين الملل اسلامي براي مسلمين سرنوشت ساز است و به همين لحاظ فريضه حج در زمان و مكان خاص ، تضميني
25 |
است براي مشاركت سالانه انبوه مسلمين و چهره هاي مؤثر و برجسته كشورهاي اسلامي براي يك ديدار جمعي و رابطه و تفاهم و آگاهي از وضع يكديگر و چاره انديشي براي مشكلات و آلام مشترك خود و تأمين و تضمين مصالح جهان اسلام بويژه در عصر كنوني كه ملت واحده كفر گستاخانه و با برنامه اي حساب شده در برابر اسلام انقلابي صف آرايي كرده و جز با وحدت امت اسلامي و تدبير و ايده و آرمان مشترك به مقابله با آن نمي توان پرداخت .
5ـ آثار و منافع اقتصادي بويژه براي نيازمنداني كه از كسب و كار و حرفه و تجارت جهت معاش خود بهره مي گيرند و نياز مسافران را برآورده مي سازند و از اين رهگذر ده ها هزار خانوار سود مي برند و فقر و نيازمندي خود را برطرف مي سازند و اين بدان معنا نيست كه زائر به منظور سود تجاري آهنگ حج كند و عملش را بي ارزش سازد و فريضه حج را از قله عظيم معنويش به حضيض ماديات فرو نهد . بنابر اين توجه به اين نكته اساسي در منافع مادي حج ضروري است تا موارد مثبت و منفي آن باز شناخته شود و زائران بيت الله الحرام از آغاز در فكر سود مادي و نفع تجاري نباشند بويژه آنكه عرضه كالا و خريد و فروش در سفر حج بسياري موارد با شؤونات ملت و كشور و روح اسلام و حيثيت زائران در تضاد باشد .
بطور خلاصه حج جامع ترين عبادات است جهات مختلف عبادي ، فرهنگي ، سياسي ، اجتماعي و اقتصادي فردي و اجتماعي در آن ملحوظ شده است اما فلسفه نهايي و كلي و محوري آن همانا انسان سازي و تهذيب نفوس و دل كندن از ماديات و تحمل رنج سفر و بذل مال و رياضت و عبادت و سبكبال شدن روح و توشه معنوي گرفتن و به غناي روحي رسيدن است و نيز تحكيم قدرت اسـلام و امت اسلامي و پابرجا ساختن شعائر پايدار دين همانگونه كه در خطبه تاريخي حضرت زهـرا (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) آمـده است : « و الحج تشييداً للدين . » بنابراين ساير آثار و منافع را بايد بعنوان آثار جانبي نگريست . اين بود مروري گذرا به منافع و آثار حج در يك نگرش الهي هرچند تبيين فلسفه حج در هر سطر و واژه اي از اعمال و مناسك و شعائر ، نياز به تأمل و تعمق و تشريح و توضيح فراوان دارد و كاوشگران از آن غفلت نورزيده اند و هنوز جاي تحقيق باقي است .
اينك خوانندگان گرامي را به مطالعه ترجمه مقاله آقاي وهبه الزحيلي فرا مي خوانيم :
26 |
« ليشهدوا منافع لهم »
احكام و شرايع اسلام ، رحمت است براي جهانيان و دربردارنده خير و متضمن مصالح انسانها و فضل و رحمت خداوندي در تار و پود آن تعبيه شده است . آنكس كه بدان مؤمن باشد هدايت يابد و آن كه بدان عمل كند خوشبخت گردد و هر كس بدان پايبند شود شاهد رستگاري را در آغوش كشد و هر كه از آن روي برتابد به انحراف و ضلالت و حيرت و گمراهي درافتد .
تمام آنچه در اين آيين بزرگ آمده ، برگرفته از اعتقاداتي است كه بر توحيد خالص حق تعالي و تنزيه مطلق او مبتني است ، عباداتش صيقل جان ها ، تهذيب نفوس ، پيرايش طبايع ، تربيت كننده قلب ها ، هدايتگر انديشه ها و اصلاحگر فرد و جامعه است . معاملاتش برپايه حق و عدل و نظامي متقن واستوار است ، اخلاق و فضائلش استقامت بخش گژي ها و اصلاح كننده هواهاي نفساني است و اميال و شهوات را به بند مي كشد ، عواطف را شكوفا مي سازد ، محبت و خير و صلح و صفا را در جان ها مي پرورد و هدايت و استقامت و آرامش نفس و سلامت جامعه انساني را تضمين مي كند .
بدينسان عقايد و شرايع و اخلاق و آداب و معاملات اسلام با انسجام و هماهنگي كه دارد تحقق بخش اهداف و مقاصد عاليه انساني است و هدف نهايي و كلي آن تهذيب نفوس و تربيت صحيح ؛ يعني انسان سازي است و در اين ميدان ره آورد ارزشمند معنوي و اندوخته عظيمي را در اختيار دانشوران و دانش پژوهان و دولت ها و ملت ها قرار مي دهد كه شرح اين اهداف و مقاصد و ويژگي هاي آن مستغني از تذكر و توضيح است ؛ بعنوان مثال : در زمينه عبادات و فرايض دين چون نماز ، روزه ، زكات و حج ، قرآن كريم به اهداف عاليه انساني آن اشاره كرده و از نقشي كه هر يك در تهذيب و تربيت و انسان سازي دارد ، سخن مي گويد .
در خصوص نماز و نقش تربيتي آن مي فرمايد : « ان الصلوة تنهي عني الفحشاء و المنكر » ( 1 ) و بدين ترتيب هدف نماز را در تزكيه و تهذيب نفس و نقش بازدارندگي اش را از زشتي ها و منكرات خاطرنشان مي سازد .
و درباره زكات مي فرمايد : « خذ من أموالهم صدقة تطَهَّرُهم و تزكّيهم بها » ( 2 ) و از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ عنكبوت : 145 .
2 ـ توبه : 103 .
27 |
تأثيري كه زكات در پاكسازي و پيرايش نفوس از صفات ذميمه ، چون : بخل و حرص دارد سخن مي گويد ، علاوه بر آثار اجتماعي كه انفاق و احسان در نجات محرومان و مستضعفان از چنگال فقر و تنگدستي و حقارت ناشي از آن برجاي مي نهد .
همچنين درباره روزه ماه مبارك رمضان مي فرمايد : « يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلكم تتقون . » ( 1 )
و به آثار و ثمرات ارزشمند روزه كه همانا تقواي الهي و پرهيز از اميال نفساني مباح و غير مباح و اصلاح نفوس و تزكيه جان ها و تعبد و تسليم در برابر اوامر پروردگار و اجتناب از محرمات است ، تصريح مي كند .
اينها اهداف والاي تربيتي است كه در پرتو عبادات و عمل مستمر به احكام و آداب شريعت ، قابل دسترسي است .
از جمله شرايع ، فريضه حج است كه از ترك وطن به قصد زيارت بيت الله و انجام مناسك آغاز مي شود و با مراجعت به وطن خاتمه مي پذيرد . اين سير و سفر يك تجربه عملي و ميداني است كه حج گزاران را به آداب و اخلاق اسلامي و تجرد خالص روح براي بندگي خداوند و اطاعت مطلقه او و تصفيه اعمال از تعلقات مادي و قيد و بندهاي دنيا و عوامل غافل كننده و وابستگي هاي پر زرق و برق و فريبنده زندگي ، مودّب مي سازد و فكر و انديشه را در افقي گسترده و آكنده از تقديس حق تعالي و اقرار به جلال و عظمت او به جولان در مي آورد و منافع دنيوي و اُخروي و مادي و معنوي را تحقق مي بخشد .
خداوند درباره فريضه حج مي فرمايد :
« و اَذِّنْ في الناس بالحج يأتوك رجالاً وَعَلي كُلّ ضامر يأتينَ مِن كل فَجٍّ عميق . ليشهدوا منافع لهم و يذكروا اسم الله في ايام معلومات علي ما رزقهم من بهيمة الأنعام ، فكلوا منها و أطعموا البائس الفقير . » ( 2 )
« آهنگ حج را بر مردم فرو خوان تا پياده و سواره بر شتران لاغر ( رهوار ) از راه هاي دور بيايند . و شاهد منافع خود باشند و خدا را در روزهاي معين ياد كنند كه از گوشت حيوانات روزيشان داده ، پس بخوريد و به بيچارگان تهي دست بخورانيد . »
دو آيه فوق ، بيانگر فرمان الهي در خصوص حج است كه به اسرار مختلف آن در زمينه هاي عبادي و سياسي و فردي و اجتماعي اشاره دارد : حج كنگره بين المللي است كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بقره : 183 .
2 ـ حج : 28 ـ 27 .
28 |
مسلمين جهان در آن شركت جويند و اوضاع كشورهاي خود و سرگذشت ملتهاي خويش را با صراحت و اخلاص و بطور جدي و با انتقاد سازنده مطرح كنند و گرفتاريهاي امت اسلامي را به مذاكره و مشاوره نهند و آنگاه با رهتوشه اي از آگاهي ها و راهبردها ، جهت حلّ مسائل درون مرزي و برون مرزي و بين المللي جهان اسلام به كشورهايشان باز گردند و وحدت امت اسلام و مصالح عاليه آن را نصب العين خويش سازند و به اخوت ايماني بينديشند و فداكاري لازم و تعاون و همكاري جهت مقابله جدي با نقشه ها و توطئه هاي خائنانه دشمنان اسلام ، آن را مورد مطالعه قرار دهند و براي غلبه بر مشكلات و خنثي كردن توطئه ها و احياي مجد و عظمت و كرامت اسلام و پاسداري از كيان مسلمين و حفظ مصالح خود در درون و برون مرزها ، در حال جنگ و صلح و نبرد مسلّحانه با دشمن و حل معضلات اقتصادي و بحران هاي گوناگون ديگر خود وارد صحنه شوند .
در هرحال سخن گفتن در تفسير و بيان آيه كريمه : « ليشهدوا منافع لهم » توجه به چند نكته را مي طلبد : « لام » اشاره به چيست ؟ چرا « منافع » به صورت نكره آمده است ؟ اين منافع شامل چه چيزهايي مي باشد ؟
همانگونه كه در تفسير الميزان آمده : « لام » ، « ليشهدوا » ، « تعليل » يا « غايت » است و « لهم » متعلق به « يأتوك » مي باشد . بدين ترتيب ، معنا چنين است :
« زائران خانه خدا بيايند تا منافعي را كه در حج براي آنان منظور شده ، شاهد باشند . »
در كتاب « احكام القرآن » ابن عربي ، آمده است : اين لام براي بيان فائده و مقصودي است كه سخن براي آن ايراد مي شود . يعني « لام غايت و صيرورت » نظير قول خداي سبحان : « لتعلموا ان الله علي كلّ شيء قدير » اين لام گاه بر سر فعل مي آيد ؛ مانند آيه فوق و گاه بر سر حرف ؛ نظير : « لئلا يعلم اهل الكتاب . » ( 1 )
و اما نكره آوردن « منافع » به گفته فخر رازي بدين لحاظ است كه شامل منافع ويژه اين عبادت ، در زمينه هاي ديني و دنيوي باشد ؛ منافعي كه در ساير عبادات وجود ندارد .
آلوسي گويد : يعني منافع گرانقدر و بسيار . بنابراين نكره آوردن « منافع » بدون تنوين ، براي تعظيم و تكثير است و ممكن است براي تنويع باشد ؛ يعني : نوع خاصي از منافع دنيوي و اُخروي .
در تفسير و تبيين « منافع » از امام محمد باقر (عليه السلام) روايت شده كه فرمود : « منظور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حديد : 29 .
29 |
منافع اخروي ؛ يعني عفو و مغفرت است . »
ابن عباس گويد : منظور منافع دنيوي است . بدينگونه كه در ايام حج مسلمانان به تجارت بپردازند ؛ يعني اجازه تجارت به حاجيان داده شده است همانگونه كه آيه « ليس عليكم جناح أن تبتغوا فضلاً من ربكم » ( 1 ) نيز بدان اشاره دارد .
قرطبي گويد : شك نيست كه نظر آيه كريمه به تجارت است . اما جمهور مفسّرين ترحيج داده اند كه « منافع دنيوي و اخروي » منظور باشد . زيد از قول ابن عباس نيز همين را آورده است . ابن ابي حاتم روايت كرده كه منافع اخروي عبارت است از رضوان و خشنودي خداي تعالي و منافع دنيوي عبارت است از گوشت قرباني و ذبائح و تجارت .
مجاهد كه يكي از مفسرين است ، منافع دنيوي را به تجارت تخصيص داده و گويد : آنگاه تجارت مجاز است و كراهت ندارد كه هدف اصلي از سفر ، حج نباشد . و البته اين بعيد به نظر مي رسد كه مقصود از منافع ، تجارت باشد . زيرا منافع مورد نظر در فراخوان حج و دعوت مسلمين ، براي اين عبادت بزرگ ، هرگز نمي تواند به تجارت محدود شود بلكه عادت بر اين جاري شده كه تجارت هم صورت پذيرد و شرع مقدس از آن نهي نفرموده است .
اگر بخواهيم با واقع بيني و نگرش جامع و گسترده به مسأله بنگريم ، بايد بگوييم آيه مذكور منافع بسياري را شامل است ؛ يعني مسلمين بيايند و هرگونه خير و منفعتي را كه مورد رضاي خداوند است و در امر دين و دنيايشان نقش دارد ، شاهد باشند . منافعي كه جز از طريق حج قابل دسترسي نيست و خداوند با فضل و انعام خود آن را براي مسلمين ميسر ساخته است و دليلي وجود ندارد كه آن را به پاره اي منافع ، محدود و محصور سازيم ؛ زيرا رحمت واسعه الهي همه چيز را در بر مي گيرد .
ابن عربي گويد : دليل اين تعميم همانا واژه « منافع » است كه بصورت مطلق و كلي آمده است . مؤيد اين تفسير ، آيه « ليس عليكم جناح ان تبتغوا فضلاً من ربكم » مي باشد كه به اجماع مفسرين مقصود از « فضل » تجارت است . بنابراين ، منافع شامل منافع دنيوي و اخروي است .
منافع دنيوي
اما منافع دنيوي ؛ ( 2 ) عبارت است از عواملي كه ارتقا و تعالي حيات انساني را در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بقره : 198 .
2 ـ آنچه در ذيل عنوان منافع دنيوي آمده ، در حقيقت تلفيقي است از مصالح مادي و معنوي و انسان سازي .
30 |
زمينه هاي اقتصادي ، اجتماعي ، سياسي ، اخلاقي و فرهنگي تحقق مي بخشد . حج و عمره مدرسه عملي تربيتي است براي ايجاد مساوات كامل ميان مردم در ظواهر زندگي و حقوق و تكاليفشان . در اين اجتماع عظيم توانگران از مستمندان ممتاز نيستند و نيازمندان نشانه اي از فقر بر چهره ندارند . زمامداران را از شكوه و عظمت سلطنت نشاني نيست و افراد متنفذ و سرشناس ، نفوذ و شخصيتشان بي رنگ مي شود . بطور خلاصه هيچيك از آثار و علائم برتري و تفوق طلبي در انديشه و عمل مشاهده نمي شود . همه دست تضرّع به بارگاه بي نياز برآورده و تمام همّ خويش را به مناسك و شعائر چون وقوف به عرفات و مشعر ، رمي جمرات و طواف خانه كعبه و سعي صفا و مروه و حلق و تقصير متوجه ساخته اند و پس از انجام مناسك ، به گفتگو مي پردازند تا از كمك و مساعدت و امكانات و دست آوردهاي مادي يكديگر بهره مند شوند . و نيز در خلال انجام مناسك ، با يكديگر انس گيرند و در خلال گفتگوها ، طريق رهايي از بيماري بخل و آزمندي را بياموزند و روح بخشندگي و سخا و انفاق در راه خدا را تقويت كنند ، خون هاي قرباني برزمين ريخته شود و ثمرات نيك آن عائد مستمندان گردد و همگان از آن بهره گيري كنند . ( 1 )
بدين ترتيب مسؤوليت اجتماعي و تعهدات انساني ، براساس شالوده مستحكم ايماني ، در عائله بزرگ اسلامي شكل مي پذيرد و نيازمندان اين خانواده بزرگ مورد حمايت قرار مي گيرند و آثار و نتايج دعاي پيامبر بزرگ خدا ، ابراهيم خليل (عليه السلام) به وقوع مي پيوندد كه با خداي خود گفت :
« پروردگارا ! من از فرزندان خويش كساني را در اين سرزمين خشك و بي آب و علف در كنار خانه محترم تو سكني مي دهم تا نماز بپا دارند . خدايا ! دلهاي مردم را به سوي آنان متوجه گردان و از نعمت هايت روزي ده تا سپاسگزار تو باشند . »
« ربنا اني أسكنت من ذرّيتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرَّم رَبَّنا ليقيموا الصلوة فاجعل أفئدةً من الناس تهوي اليهم وارزقهم من الثمرات لعلهم يشكرون . » ( 2 )
همبستگي ايماني و اسلامي
همچنين در پرتو اجتماع باشكوه حج ، شعور ايماني امت نسبت به همبستگي اسلامي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ لازم به ذكر است آنچه در فلسفه قرباني و خيرات و بركات مادّي حج آمده ، از نظر شرع مقدس بزرگترين فلسفه انساني و انساندوستي را دربر دارد . هرچند امروز مسلمانان نتوانند بدرستي از آن بهره گيرند . همين مسأله قرباني كه سالانه حدود دو ميليون ذبيحه پاك و پاكيزه حجاج در سرزمين منا با طيب نفس و خلوص نيت فدا مي شوند ، اگر برنامه ريزي صيحيح باشد مي تواند ميليون ها انسان گرسنه را در اقطار مختلف جهان بهره مند سازد . مع الأسف بر اثر جمود و تحجر وهابيت و بي كفايتي سياستگزاران حج در عربستان چنين سرمايه عظيمي عمدتاً به هدر مي رود و در كوره ها سوزانده مي شود و همين مسأله است كه فقهاي ما را به بازنگري در مسأله قرباني و ارائه راه حل با چنين وضعي فرا مي خواند . « مترجم »
2 ـ ابراهيم : 37 .
31 |
بيدار مي شود تا بيايند و به مصالح اسلام بينديشند و نسبت به آحاد مسلمين احساس تكليف كنند و ضرورت سهيم شدن در حل مشكلات يكديگر و همدردي در بحران ها و دشواري ها را دريابند و ريشه وحدت امت را با معارفه و آشنايي و ايجاد رابطه عمق بخشند و به بررسي اوضاع و احوال همديگر بپردازند و دور از اشتباهات و لغزشها ، براي آتيه درخشان خود طرحي تدارك كنند و به تحكيم روابط با ديگر برادران مسلمان شرق و غرب اقدام كنند . و نعمت خداوندي را كه در پرتو ايمان و اسلام ، قلوب آحاد امت را پيوند داد ، سپاس گويند و تار و پود آن را با اخوّت خالص و محبت صادق و فقط براي خدا و به منظور جلب رضاي او ، در فضايي آكنده از ايثار و فداكاري و با صدق گفتار و كردار ، مستحكم كنند و خاطره اين سرزمين مقدس و صفاي پاك معنوي آن را كه در سايه حج تكوين يافته ، زنده بدارند و بدور از هر نوع شائِبه مادي و چشم داشت نسبت به منافع فردي و گرايش هاي نفساني و تمايلات انحرافي ، بر آن پايدار بمانند .
حج و انسان سازي
در سفر روحاني حج ، علاوه بر آنچه از نظر گذشت ، فضائل اخلاقي شكل مي گيرد . حج مدرسه انسان سازي است . در اين سفر زائران به تمرين صبر و پايداري در برابر رنج ها و سختي ها مي پردازند ، از عادات زشت و اخلاق نكوهيده پاك مي شوند ، از معصيت و گناه مي پرهيزند و نفوس خود را به عطوفت و محبت مي آرايند و انگيزه هاي خير و نيكي را شكوفا مي سازند . بدين ترتيب حج يكي از نيرومندترين عوامل انسان سازي و تهذيب و اعتدال نفوس است و حج گزاران راحت و اطمينان و آرامش نفس خود و شادماني واقعي و سعادت و نيكبختي را در اداي اين فريضه مي دانند و به ياد خدا دلهايشان آرام مي گيرد . كه « أَلا بذكر الله تطمئِنُّ القلوب . » ( 1 )
قرآن كريم ضمن تشريع احكام حج ، زائران را از آنچه با معنويت و روحانيت حج در تضاد است بر حذر مي دارد و در اين خصوص مي فرمايد : « حج در ماه هاي مخصوصي است ، پس هر كه در اين ماهها فريضه حج را ادا مي كند بايد از مباشرت جنسي و گناه و جدال بپرهيزد و آنچه از كار نيك انجام دهيد خدا بدان آگاه است . زاد و توشه برگيريد كه بهترين توشه تقوا و پرهيزكاري است . پس اي خردمندان از خدا بهراسيد . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ رعد : 28 .
32 |
« الحج اشهر معلومات فمن فرض فيهن الحج فلا رفث و لا فسوق و لا جدال في الحج و ما تفعلوا من خير يعلمه الله و تزوّدوا فانّ خيرالزّاد التقوي و اتَّقون يا أولي الألباب » ( 1 )
پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) حج گزاراني را كه از رذائل اخلاقي پيراسته اند و به عفت زبان و طهارت قلب آراسته اند به آمرزش خداوندي بشارت مي دهد . بخاري و مسلم و نسائي و ابن ماجه و ترمذي نقل كرده اند كه پيامبر اكرم فرمود : « آن كس كه حج كند و از مباشرت ممنوع با همسر خود بپرهيزد و مرتكب فسق و فجور نشود ، از سفر حج برگردد در حالي كه همانند روزي كه متولد شده از گناه مبرّا مي باشد . »
ازهري در تفسير « رَفَثَ » كه در آيه كريمه آمده گويد : « اين يك واژه جامعي است كه هرگونه بهره گيري از زن را شامل است و « فسوق » ؛ يعني معصيت و گناه . در حديث جابر آمده است كه كمال حج به خوراندن طعام و خوبي كلام و اشاعه سلام است » ( ان برّالحج اطعام الطعام و طيب الكلام و افشاء السلام ) بطور خلاصه مي توان منافع دنيوي حج را در پاكيزگي نفس و پاكي قلب و عفت زبان و سلامت اعضاء و جوارح از گناه خلاصه كرد .
منافع اُخروي
اما منافع اخروي حج ؛ عبارت است از تقرّب به خداي تعالي به وسيله مناسك و شعائري كه از طريق گفتار و كردار ، مراتب عبوديت انسان را در پيشگاه خداوند به نمايش مي گذارد و لذائذ مادي و مشاغل دنيوي را پشت سر مي افكند .
در تفسير الميزان بدين نكات اشاره شده است : آثار حج از اين ديدگاه محو گناهان و آمرزش معاصي و ايجاد مساوات ميان بندگان خدا است كه جز به تقوا بر يكديگر برتري ندارد ( انّ أكرمكم عندالله أتقاكم ) ( 2 ) مناسك حج به مفاهيم متعالي رهنمونگر است كه حج گزار بي ترديد نبايد از آن غافل باشد . شناخت حكمت تشريع مناسك ، داراي اين تأثير است كه روح بيشتر از آن لذت ببرد و با انگيزه بيشتري در انجام تكاليف شرعي و اطاعت خداوند و تحقق بخشيـدن به حقيقـت حـج ، به شيوه اي الهي ، بدانسـان كه متضمن خيـر و سعادت انسان باشد بكوشد .
بستن احرام و بيرون شدن از لباس معمولي ، اميال و هواهاي نفساني را به بند مي كشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بقره : 197 .
2 ـ حجرات : 12 .
33 |
و مردم را از فكر كردن در امورد دنيا دور مي سازد و به آفريدگار توجه داده و به انديشه در جبروت و عظمت و جلال حق تعالي فرامي خواند و به پرواز روح و تعالي وجدان و ضمير و اظهار خضوع و خشوع در برابر خداوند و دوري جستن از نخوت و غرور وامي دارد و امراض نفساني چون بلندي جوئي و كبر و كينه و خصومت را درمان نموده و به عمل خالصانه دعوت مي كند . زيرا به جز اخلاص كه عنصر اصلي اعمال است هيچ عملي ارزش ندارد و براي هيچ مسلماني در عبادات يا معاملات يا اخلاق جز با اخلاص فضيلتي نيست . يكي از اركانِ اخلاص ، اين است كه با مسلمانان تفاهم كند و دل را از كينه و دشمني و خصومت آنان پالايش دهد ؛ همانگونه كه خداوند در قرآن كريم در وصف مؤمنين مي فرمايد : « آنان كه بعد از ايشان مي آيند : گويند : خدايا ! ما و برادران مؤمن را كه در ايمان بر ما پيشي گرفتند مشمول آمرزش خويش قرار ده و دلهايمان را از كينه مؤمنان تهي ساز . پروردگارا ! توئي مهربان و بخشنده . »
« والذين جائوا من بعدهم ، يقولون ربّنا اغفرلنا و لإخواننا الذين سبقونا بالإيمان ولا تجعل في قلوبنا غِلاً للذين آمنوا رَبّنا انك رؤوف رحيم . » ( 1 )
لبيك گفتن حجاج همزمان با احرام آغاز مي شود و تا صبح روز عيد و رجم جمره عقبه ادامه دارد ( 2 ) شاهدي زنده و واقعيتي ملموس است بر توجه صادقانه به خداي متعال و دامن برچيدن از پليدي و آلودگي گناهان و شهوات نفساني و تذكر و توجه دائم به طاعت حق و امتثال اوامر و نواهي او .
حضور در كنار خانه خدا با قصد طواف و زيارت ؛ عامل ديگري است جهت دستيابي به منافع دنيا و آخرت ، زيرا مشاهده كعبه مشرفه ، تعلقات مادي را از دلهاي شيفتگان مي زدايد و فطرت نفع طلب انسان را به منافع معنوي و مصالح خويش توجه مي دهد همچنين طواف خانه خدا تحكيم بخش وحدت عموم مسلمين و رمز تشبيه به فرشتگاني است كه بر پيرامون عرش خدا در طوافند و پرواز روح است در افق متعالي حق پرستي و معراج قلب و انديشه به ملكوت رباني . وياد و ذكر صاحب خانه و تجديد ميثاق انسان با خدا و اقرار و اعتراف به ربوبيت و وحدانيت اوست كه با شروع طواف از حجرالأسود يا « حجرالأسعد » آغاز مي گردد . تا نشانه و رمزي باشد بر وحدت عمل مردم و گذرگاهي براي اجراي عهد و پيمان الهي در حق و عدل و خير و توحيد و فضيلت .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حشر : 10 .
2 ـ در فقه اماميه ، تنها تا ظهر عرفه تلبيه ادامه دارد و از آن پس دستوري درباره تلبيه نرسيده است .
34 |
قرآن مجيد با اشاره به اين عهد ديرين مي فرمايد :
« و هنگامي كه خداوند از ذريه بني آدم پيمان گرفت و آنان را به گواهي فراخواند كه آيا من آفريدگار شما نيستم ؟ آنان گفتند چرا گواهي دهيم تا روز قيامت نگوئيد ما از اين مطلب غافل بوديم . »
« و اذ أخذ ربّك مِن بني آدم من ظهورهم ذريتهم و أشهدهم علي أنفسهم ألَسْتُ بربّكم قالوا بلي شهدنا أن تقولوا يوم القيامة انا كنا عن هذا غافلين » ( 1 )
سعي بين صفا و مروه ، گام برداشتن در حريم و عرصه گاه رحمت الهي و طلب آمرزش و خشنودي او و درخواست تفضل و خيرات ربّاني و مددجوئي ازساحت قدس او است كه توان تحمل مشكلات را موهبت فرمايد ؛ آنگونه كه هاجر همسر ابراهيم خليل (عليه السلام) در اين سرزمين از خداي خود ياري طلبيد و آنگاه كه تشنگي و بي آبي او و كودك خردسالش اسماعيل را تحت فشار قرار داد با تضرع به ساحت قدس ربوبي عرض نياز و تضرع كرد تا خداوند رحمت خويش بر آنها نازل فرمود . قرآن با اشاره به اين مكان مقدس گويد : « صفا و مروه از جمله شعائر الهي است ، پس هر كس حج عمره بجاي آورد ، بر اوست كه ميان آندو طواف كند ، و آن كس كه از روي خلوص عمل خير كند خدا سپاسگوي و داناست . »
« ان الصفا و المروة من شعائر الله فمن حج البيت أو اعتمر فلا جناح عليه ، أَنْ يطّوّف بهما فمن تطوّع خيراً فان الله شاكر عليم . » ( 2 )
احمد حنبل از پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) نقل مي كند كه فرمود : « سعي كنيد كه خدا سعي را بر شما واجب ساخته است . »
وقوف به عرفه در عرصه گاهي كه از رضوان الهي لبريز و از توحيد و وحدت آكنده است ، زائران را منقطع از غير خدا به ابتهال و اخلاص وامي دارد كه سر به خاك بندگي اش بسايند و بدون هيچگونه حجابي پيوند روحاني برقرار كنند و به سلطنت مطلقه اش پناه گيرند و فضل و رحمت او را بجويند و به يقين بدانند كه دعايشان به اجابت مقرون است .
رمي جمره و رجم شيطان در روز عيد و ايام تشريق ، سمبل مقاومت در برابر وساوس شيطاني و تحريكات نفساني او و رهايي از انگيزه هاي شر و مبارزه با فساد و انحراف است .
اهل منطق گويند : « محسوس دليل معقول است » اين اصل در اينجا جريان دارد و رمي جمرات و استلام حجر و طواف كعبه ، تبلوري است از حقايق معقول در قالب محسوسات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ اعراف : 172 .
2 ـ بقره : 158 .
35 |
و رمز مفاهيم عميق در قالب حركت هاي ظاهري كه به مؤمن مي آموزد با چه اهداف و مقاصدي سير و حركت خويش را آغاز كند و به پايان برساند و در برابر فتنه ها و شرور و تحركات نفس اماره مقاوت نمايد . مقصد اصلي از اين شعائر اين است ، نه آنگونه كه برخي مستشرقين ابله و بي ايمان پنداشته اند كه حج طواف بدور سنگ ها ، با اهداف مادي شرك آميز است ! ( كعبه آن سنگ نشاني است كه ره گم نشود )
بالاخره شعائر حج با قرباني و نذورات و كفارات به سر حد كمال مي رسد كه فدا كردن ذبيحه آخرين وداع با رذائل است و ريختن خون قرباني گويي نقطه پاياني است بر خصلت هاي نكوهيده و پايبندي به فضيلت فداكاري و قرباني كردن ، همانگونه كه خداوند فرمايد : « گوشت و خون قرباني هرگز به خدا نمي رسد بلكه اين تقواي شماست كه به محضر حق مي رسد ، خداوند اينچنين آنها ( حيوان قرباني ) را تسخير شما نموده تا خدا را به بزرگي بستاييد كه شما را هدايت فرمود . و نيكوكاران را نويد و بشارت ده . »
« لن ينال الله لحومها و لا دمائها و لكن يناله التقوي منكم كذلك سخّرها لكم لتكبَّرواالله علي ما هداكم و بشّرالمحسنين . » ( 1 )
آري تمام شعائر و مناسك حج در بردارنده منافع اخروي است . و بطور قاطع نشانگر اعتماد به خدا و طلب فضل اوست و انسان را آگاهي مي دهد كه از اعماق جان در برابر عظمت و جلال او خضوع كند و شيريني مناجات وبندگي اش را بچشد و رضا و تقرب او را بجويد ، بسيار گريه و زاري كند و جان را پالايش دهد و از روي خلوص به توبه نصوح و پشيماني از گناهان گذشته رو آورد .
پي نوشتها :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حج : 37 .