بخش 6

نقش حج در تحولات دینی غرب آفریقا


49


تاريخ و رجال


50


ميقات حج - سال سوم - شماره دهم - زمستان 1373

نقش حج در تحولات ديني غرب آفريقا

محمد علي سلطاني

مسلمانان آفريقاي غربي علي رغم گذشته درخشان ديني و نقشي كه در خلق تاريخ ديني غرب آفريقا داشتند ، براي مسلمانان مناطق ديگر شناخته شده نيستند . در كشورهاي اسلامي خاورميانه و خاور دور ، آگاهي تاريخي نسبت به مسلمانان غرب آفريقا ، در حدّ بسيار پايين است و از تعبير « مسلمانان آفريقا » چيزي در حد ساكنان مسلمان كشورهاي شرق و شمال آفريقا در ذهنها نقش مي بندد و كمتر ديده ها به سوي غرب آفريقا و كشورهاي آفريقاي غربي منعطف مي گردد . در حالي كه حاكميت مسلمانان در قالب و ساختار حكومتهاي ديني و امپراطوريهاي اسلامي در آن مناطق ، قرنها در جريان بود و هم اكنون نيز اكثريت مطلق بسياري از كشورهاي غرب آفريقا مسلمان مي باشند . نام امپراطوريهاي اسلامي ؛ نظير امپراطوري گانا ( Chana ) ( 1 ) ، مالي ( Mali ) ، فولا ( Fula ) ( 2 ) ، سنگاي ( Songhai ) ، چندان آشناي ذهن تاريخدانان مسلمان در كشورهاي خاورميانه و خاور دور نيست ، گرچه براي معدودي از مورّخان و انديشمندان مصري ، به خاطر نزديكي و همقاره اي بودن و انگشت شماري از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امپراطوري گانا كه كشور كنوني گانا به نام آن امپراطوري نام گذاري شده است ، به حكومتي اطلاق مي شود كه توسط قبيله Soninke بين سالهاي 700 تا 1250 ميلادي در محدوده نيجر تا سنگال كنوني قدرت را به دست داشت . از چگونگي پيدايش و نيز تاريخ اوليّه اين امپراطوري ، اطلاعات دقيقي در دست نيست . بهترين منبع در اين مورد ، نوشته هاي مورّخ مسلمان اندلسي به نام العكبري است كه در سال 1068 ميلادي از منطقه ديدار كرده است . امپراطوري گانا گرچه در آغاز يك امپراطوري غير مسلمان بود ليكن بعدها اسلام در بين مردمِ منطقه گسترش پيدا مي كند و تبديل به يك امپراطوري مسلمان مي شود كه قوانين اسلامي در آن به اجرا درمي آيد . امپراطوري گانا به علّت اختلافات داخلي ، استقلال طلبي قبايل تحت كنترل امپراطوري ؛ نظير قبيله سوسو و در نهايت با پيدايش امپراطوري مالي از بين رفت .

2 ـ قبيله « فولا » يا « فولاني » ( Fulani ) يكي از مشهورترين قبيله مسلمان غرب آفريقا است كه امروزه در آفريقاي غربي و مركزي پراكنده اند . ريشه اين قبيله از منطقه فوتا جلّو ( Futa jallon ) در گينه كوناكري كنوني است و اكنون يكي از مدّعيان حكومت در برابر دو قبيله سوسو ( Susu ) و مالينكا ( Malika ) در گينه مي باشد . اين قبيله خود را نيمه عرب مي دانند و چنين پنداشته مي شود كه از نظر پدري عرب و از نظر مادري نژاد سياه دارند . شغل اصلي اين قبيله گاوداري بود كه بعدها به تجارت روي آوردند و يكي از قبايل ثروتمند غرب آفريقا شمرده مي شوند و از آگاهان به فنّ تجارت تلقّي مي گردند . تقريباً تنها قبيله اي است كه بطور كامل مسلمان هستند و در برابر استعمار فرانسه و انگليس در غرب آفريقا از اصالت ديني خود دفاع كردند و همچنان زبان و خط خود را كه به حروف عربي نگاشته مي شود ، حفظ كردند . فولانيها به علّت شغل گله داري مجبور بودند براي به دست آوردن مرتع ، همواره در حركت باشند از اين روي با مردم اطراف خود برخوردهاي فراوان داشتند و از آنجايي كه مسلمانان معتقدي بودند در اين حركتهاي شغلي ، يكي از اهداف خود را ترويج اسلام قرار داده بودند و براي اين هدف افزون بر ايجاد مدارس ديني و افتتاح مكتب خانه در شهرها و روستاهاي مسيرشان ، در موارد ضروري دست به مبارزه مسلحانه مي زدند و كم كم به قدرت بزرگي تبديل شدند و حكومت مقتدري پي ريزي كردند و قبايل اطراف خود را به اسلام فرا خواندند ؛ از جمله قبائلي كه تحت تأثير آموزش قبيله فولا مسلمان شدند ، دو قبيله سوسو در گينه و تمني ( Tamne ) در سيرالئون مي باشد . در مورد قبيله فولا يادآوري اين نكته خالي از فايده نيست كه طريقه عرفاني تيجاني در ميان قبيله مزبور ، گسترش فراوان دارد و همين امر زمينه مناسبي براي تشيّع در بينشان فراهم آورده است ، گرچه در شهر كوناكري پايتخت گينه ، به علّت پشتوانه قوي مالي وهّابيّت حاشيه خليج فارس ، تا حدودي آيين وهابيّت جاي پا باز كرده است ليكن مناطق اصلي سكونت فولانيها ؛ يعني فوتاجلّو همچنان براي ترويج تشيّع آمادگي خود را حفظ كرده است .


51


جهانگردان مسلمان ديگر نقاط جهان اسلام به تصادف ، گذري بر آن ديار داشته اند و نيز مؤلفان غربي كه دولتهايشان درگيريهاي طولاني براي شكستن آن امپراطوريها و از بين بردن آثار فكري بجاي مانده آنان در زمينه سازي براي تبدّل فرهنگي مسلمانان آفريقاي غربي كرده اند ؛ كاملا آشناست . از اين روي براي ما مسلمانان مناطق دورتر ، نگرش دوباره لازم است تا مسلمانان مناطق ياد شده را بشناسيم . دستيابي بدان شناخت ، از طرق گوناگون ممكن است و از آن جمله بازنگري به حوادث تاريخي مسلمانان غرب آفريقا در قالب بازنگاري پاره اي از پديده هاي شاخص زندگي گذشته آنان كه به علّت كم توجّهي مورّخان مسلمان در زير غبار فراموشي مدفون گشته اند ؛ زيرا بازنگاري حوادث تاريخي دريچه اي براي بازيابي درست گذشته است و دست كم شيوه اي است براي نقل و ارائه قابل درك و فهم از حوادث گذشته و بازسازي غيرت دينيِ رنگ باخته و مهجور مسلمانان جهان .

از اين رو ، تلاش خواهد شد . به نقل از نويسندگان آفريقايي و يا غربي كه در حول و حوش حوادث تاريخي غرب آفريقا مطالبي نگاشته اند ، آگاهيها و اطلاعاتي از گذشته مسلمانان آن خطّه ارائه گردد و پاره اي از بخشهاي مبهم زندگي ديني آنان روشن شود . حوادثي كه بيشتر مورد توجّه اين نوشته است ، پديده هاي تاريخي است كه در حول و حوش حج و در ارتباط با اين فريضه بزرگ اسلامي مي باشد ، گرچه به تناسب و به همين بهانه ، كوششي نيز براي روشن كردن ديگر جوانب زندگيِ ديني مسلمانان آن ديار ، به عمل خواهد آمد . يادكرد اين نكته خالي از فايده نخواهد بود كه آوردن پديده هاي تاريخي از منابع غربي ، به مفهوم تأييد و تأكيد نوشته هاي آنان نيست بلكه در واقع هدف در دسترس قرار دادن نوشته هاي آنان است با اين باور كه نگاشته هاي فارسي و عربي در اين موارد ، قابل دسترسي اغلب جويندگان مي باشد و نيازي به دوباره نگاري نيست .

يكي از دولتهاي اسلامي پرقدرت در غرب آفريقا امپراطوري « مالي » بود . اين امپراطوري كه در پي انقراض امپراطوري گانا و حكومت كم قدرت سوسو وارد صحنه سياست و قدرت غرب آفريقا شد ، در زمان مَنْسا موسي ( Mansa ( 1 ) musa ) به اوج قدرت خود رسيد . در اين زمان امپراطوري گسترش نهايي خود را انجام داد و به علّت تلاشهاي بين المللي و مسافرت جنجالي منسا موسي شهرت جهاني به دست آورد . منسا موسي اجراي قوانين اسلامي را در قلمرو حكومت خود الزامي كرد و پايگاه آموزشي و حوزه هاي تعليم ديني قوي را بينان نهاد ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ منسا موسي حاكم امپراطوري مالي بين سالهاي 1337 ـ 1312 در پي يك دوره اغتشاش و از هم پاشيدگي امپراطوري مالي ، بعد از مرگ ساندياتا Sandiata در سال 1255 و عدم توفيق جانشينان وي ، از خاندان پادشاهي ، قدرت را در مالي به دست آورد . وي با اعمال سياستهاي موفق از قبيل هماهنگ ساختن قبايل ، بكارگيري انديشمندان مسلمان در مديريتهاي مهم و نيز جنگهاي دليرانه خود ، توانست امپراطوريِ از هم پاشيده مالي را به اوج قدرت خود برساند . مشكل عمده منسا موسي در اين بود كه از خاندان پادشاهان مالي نبود و به همين علّت به جاي انديشيدن به « وحدت قبيله اي » ، « وحدت ديني » را محور كار خود قرار داد .


52


پاي علما و انديشمندان ديگر نقاط جهان اسلام را بدان سوي باز كرد و با گسترش تجارت ، بين قلمرو خود و ديگر نقاط جهان اسلام ، روابط كشورش را با بقيه دنياي اسلام مستحكم كرد . وي با آوردن مبلّغان اسماعيلي از سويي و سادات و شرفا از مكّه ، از سوي ديگر ، شناختهاي جسته و گريخته از اهل بيت (عليهم السلام) را هديه مردمش كرد . آنچه كه در فكر و زندگي منسا موسي نقش اصلي را بازي كرد و موجب تحريك وي براي انجام اصلاحات ديني و نيز تحكيم ، گسترش و به صحنه عمل آوردن اسلام گشت ، حج پرخرج ، پر سر و صدا و طولاني وي بود . وي در اين سفر افزون بر آشنايي و ديدار با مسلمانان و حجّاج در مكّه ، با انديشه هاي رايج ديني در مصر كه در آن زمان بيشتر فكر اسماعيليان رواج داشت ، آشنا شد و در بازگشت بر آن شد كه ديده ها و آموخته هاي خويش را جامه عمل بپوشاند و در قلمرو خويش ، مركز ديني پرآوازه اي را سامان دهد . در اينجا با آوردن جريان مسافرت وي از دو منبع گزارشي آفريقايي ، كوشش خواهد شد ؛ اهميّت اين مسافرت تبيين گردد . نخستين منبع نوشته آقاي آدو بوهن ( Adu boohn ) از دانشگاه گانا با نام « مقالاتي در تاريخ غرب آفريقا » است و ديگري از كتاب « مردم و امپراطوريهاي غرب آفريقا » نوشته آقايان استرايد ( Strid ) و كارلاين ايفكا ( Carolinc ifka ) برگرفته شده است .

آقاي بوهن در مورد سفر حج منسا موسي مي نويسد :

« . . . در مورد هيچ يك از فعاليتهاي منسا موسي به مقداري كه در مورد حج وي بين سالهاي 25 ـ 1324 نگارش يافته ، نوشته نشده است . اين حج در سطحي انجام گرفت كه تا آن موقع بي نظير بود . وي قبل از حركت ، مقدمات امر را از سرتاسر امپراطوري تهيه ديد . طبق نوشته العمري ؛ وي كشور مالي ( Mali ) را با تعداد حيرت انگيز صد بار شتر طلا ( طبق گفته ابن خلدون 80 بار شتر ) ترك كرد . همچنين گفته شد كه پانصد غلام پيشاپيش وي حركت مي كردند كه هركدام نيزه اي طلايي به وزن چهار پوند با خود حمل مي كردند . علاوه بر اين ، وي هزاران نفر از هموطنانش را كه شامل غلامان براي حمل وسايل شخصي ؛ سربازان جهت حراست از كاروان و كارمندان و اعيان بود به همراه خود برد . ملكه وي نيز در اين سفر به همراه پانصد نوكر و نديمه شركت جست .

منسا موسي ، همراهان و كاروان نياني ( Niani ) را از راه نيجر به سوي مِما ( Mema ) ترك كرد و از آنجا از طريق تاقزا ( Taghza ) به توت ( Tuat ) رهسپار شد و سپس در جهت شرق به


53


سوي مصر حركت كرد كه در جولاي 1324 به آن شهر وارد شد . آنان سه ماه تمام در مصر توقّف كردند و آنگاه در سپتامبر 1324 به سوي مكّه روان شدند . در مكّه چهار ماه توقّف كردند و سپس به مصر بازگشتند و از طريق گادامس ( Ghadames ) و تيمباكتو ( Timbuctu ) راهي نياني شدند .

در هر صورت ، وي طلاي فراواني به همراه خود برده بود . منسا موسي در مصر و مكّه نسبت به حاكمان ، درباريان و اعيان ، بسيار گشاده دستي به خرج داد . وي همچنين براي خود خريد بسياري انجام داد ، بگونه اي كه پولش به اتمام رسيد و در نتيجه مجبور شد با ربح بالايي پول قرض كند . العمري كه يازده سال بعد از مسافرت منسا موسي مصر را ديد ، نوشته است : منسا موسي هيچ امير يا دارنده پست و مقامي در دربار پادشاه مصر را بدون برخورداري از محموله طلا رها نكرد . وي و همراهان آن قدر طلا مصرف كردند كه بازار آن در مصر كساد شد و قيمتش تنزّل كرد .

در هر حال ؛ توجه برانگيزترين بخش اين حج پرخرج ، اثري بود كه بر شخصيّت منسا موسي و حكومتش داشت نخستين و مشهورترين اثر آن ، شهرت فراواني بود كه به مالي داد ؛ امپراطوري براي اولين بار ، در نقشه اروپايي ( Mappa mudi ) و يا نقشه جهان كه توسط انجلني دولسرت ( Angelino dulcert ) در سال 1339 و دقيقاً دو سال پس از مرگ منسا موسي ، تهيّه شده بود ، ظاهر گرديد و در نقشه هاي بعدي با تفصيل و شرح زيادي مطرح گشت .

دوّمين اثر حج مزبور ، آن بود كه تجارت بين مصر و مالي گسترش پيدا كرد . طبق گفته ابن خلدون ، بعداز حج منسا موسي ، رفت و آمد تجّار مصر به مالي افزايش يافت . منسا موسي و همراهانش زماني كه در مصر بودند ، به خريد انواع گوناگون كالا دست يازيدند و تجارت همان قبيل اجناس بعد از برگشت منسا موسي به وطنش ادامه يافت .

منسا موسي خود نيز آكنده از انديشه و تصميم بر پاك سازي و خالص گرايي اسلام ؛ تقويت اسلام ؛ پيشبرد آموزش و شناساندن پاره اي از آنچه كه در سفرش ديده بود ؛ به مالي برگشت . وي براي شناساندن اسلام گروهي از علما ، مبلّغان و متخصّصان حرفه هاي مختلف را با خود آورد ؛ نظير ابو اسحاق ساحلي شاعر ، دانشمند و معمار اسپانيايي المعمّر ؛ مبلغ اسماعيلي ـ كه وي را هنگام برگشت در گادامس ( Ghadames ) ديده بود ـ و چهار شريف ( سيّد ) از خاندان پيامبر از مكّه ، تا مردم با ديدن آنان خوشنود و سرزمين مالي به قدم آنان متبرّك شود .


54


وي انديشه اصلاحي خويش را با دستوري مبني بر اجراي اصول پنجگانه اسلام ، بدون كم و كاست ، آغاز كرد . براي تهيه و تدارك مقدّمات پرستش به ابو اسحاق ساحلي ، معمار مسلمان ، دستور داد كه چند مسجد بسازد ؛ بزرگترين اين مساجد مسجد جمعه در شهر تيمباكتو بود ؛ جايي كه ساحلي در آن مستقر بود و در همانجا در سال 1346 درگذشت . ساحلي همچنين قصري براي منسا موسي ساخت كه توسط يكي از منابع خبري ابن خلدون ، اينگونه توصيف شده است : ساختماني گِرد داراي گنبدي با طرحهاي رنگي كه موجب شده است ساختماني بسيار ظريف جلوه كند . اين موضوع پذيرفته شده ، كه سبك معماري الساحلي ، در معماري آفريقاي غربي ، اثر خود را گذاشته است .

منسا موسي همچنين با فرستادن شاگرداني از مالي جهت آموزش به فاس ( Faz ) آموزش اسلامي را گسترش داد . بويژه آن كه اين شيوه توسط بعضي از جانشينان وي نيز ادامه پيدا كرد . وي همچنين زيربناي شهر تيمباكتو را بدان گونه كه بعدها مركز تجارت و آموزش در غرب آفريقا ـ نه به خاطر داشتن مسجد جمعه بلكه به علّت برخورداري از انديشمندان ، جالب توجّه شد ـ پي ريزي كرد .

بنابراين علي رغم آنكه حج پرخرج و بي سابقه منسا موسي ، باعث تنگدستي غير لازم در كشورش گرديد ، موجب شد كه وي به عنوان بزرگترين حاكمي مطرح شود كه توفيق پيدا كرد امنيت و نظم در كشور مالي ايجاد كند . گسترش تجارت و بازرگاني ، خلوص گرايي و تقويت اسلام و ايجاد فضاي اسلامي و در نهايت ايجاد شهرت براي كشور مالي ، بدان گونه كه در اروپا و در تمام جهان اسلام شناخته شود ؛ نيز از ره آوردهاي سفر حج او بود . هنگام مرگ وي ، امپراطوري مالي از غرب تـا بـه گامبيـا ( Gambia ) و تاكـرر ( Takrar ) ؛ از شرق گائـو ( Guo ) و تادمكا ( Tadmekka ) و از شمال به ساحل ( Sahel ) و والتا ( Walata ) و در جنوب تا شمال نيجر گسترش پيدا كرده بود . روزگار وي در واقع دوران طلايي بود . شگفت انگيز نيست كه بعد از مرگ وي در سال 1337 ميلادي ، نام وي همچنان در يادها ماند و تا قرنها زنده نام گشت . . . » ( 1 )

همانگونه كه بوهن در گزارش خود آورده ، منسا موسي به خاطر مخارج فراوان بين راه در مصر ، مجبور به وام گرفتن شد . اين موضوع را قلقشندي نيز در كتاب خود آورده است . قلقشندي افزون بر مطلب ياد شده ، از تلاش منسا موسي براي يادگيري احكام اسلامي در مصر نام مي برد . وي حتّي بعضي از عادات متداول در كشورش را نزد علماي مصر بيان مي كرد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـ1 Adu boahen, with jacob f . ade ajayi and michael tidy ؛ atopics in west african histroy ؛ econd edition 1986 . longman group limited pago 29-31


55


و از آنان در مورد مشروع و غير مشروع بودن آن سؤال مي كرد .

در يكي از موارد منسا موسي به ابن حاجب مي گويد : در مناطق ما اينگونه مرسوم است كه اگر فردي دختر زيبارويي داشته باشد بدون اجراي عقد نكاح به دربار پادشاه مي فرستد ! آيا ازدواج اينگونه مشروع است يا نه ؟ و ابن حاجب در پاسخ حرمت آن را نه تنها بر توده مردم بلكه بر پادشاهان نيز ، بيان مي كند و منسا موسي قسم مي خورد كه تاكنون به حرمت اين مسأله آگاه نبوده است . ( 1 )

مؤلفين كتاب « امپراطوريها و مردم غرب آفريقا » به مسافرت منسا موسي از ديد ديگري نگاه كرده اند ؛ آنان بيش از آن كه به نقل حوادث بپردازند به تحليل و به دست آوردن چرايي اقدام منسا موسي از ديدگاه سياسي و ديني پرداخته اند و آثار و نتايج ديني و سياسي اين مسافرت جنجالي را يادآور شده اند . اينان بر اين باور بودند كه امپراطوران مالي كه از قبيله مدينگو ( 2 ) بودند ، جهت تثبيت حاكميّت خويش بر غير قبيله مسلمان مدينگو ، ناچار بودند دين خويش را تبليغ و گسترش دهند تا بين خود و ديگر قبايل تحت سيطره شان ، همگوني ديني بوجود آورند و از اين طريق « همدلي ديني » را بجاي « عناد قبايلي » كه در آفريقا نقش مهمّي داشته و دارد ، بوجود بياورند . اين تحليل نمي تواند چندان از واقعيت دور باشد . با اين مقدمه كوتاه به نقل نظرات آنان پرداخته مي شود :

در كتاب « امپراطوريها و مردم غرب آفريقا » در خصوص حج و نيز فعّاليّت ديني منسا موسي چنين آمده است :

« يكي از همكاريهاي بزرگ منسا موسي با تاريخ مالي گسترش شهرت و موقعيت خارجي آن بود . وي اين همكاري را در سطح گسترده ، توسط حج مشهور خود بين سالهـاي 25 ـ 1324 انجام داد . او اولين حاكم مالي نبود كه به حج مي رفت ليكن هيچ حاكمي قبل از وي ، از سرتاسر غرب آفريقا ، در آن سطح از پول خرج كردن ، به مكه نرفته بود . وي با خود حدود شش هزار نفر از درباريان و خدمه را با لباسهاي فاخر و در حالي كه سه مليون پوند طلا را به همراه خود حمل مي كردند ، به مكه برد . او به هرجا كه مي رفت به علت بخشندگي و خرج بي حد و حصر خود ، براي همراهانش زبانزد مي شد . در مسير در هر نماز جمعه اي كه شركت مي كرد مخارج ساختن مسجدي را مي پرداخت . زن وي نيز در مصر خرج زيادي كرد بگونه اي كه ارزش اين فلز گرانبها ( طلا ) افت كرد . منسا موسي مال فراواني در راه وقف ، هديه و خريد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ قلقشنـدي ، احمـد بـن علـي ( متـوفـي 821 ) ؛ صبحـي الأعشـي فـي صنـاعـة الإنشـاءِ ، دارالكتب العلميـه بيروت ، ج 5 ، ص 285 ـ 284 .

2 ـ مدينگو Madingo ، قبيله اي مسلمان از شمال رود گامبيا است كه اكنون در بيشتر كشورهاي غربي آفريقا از قبيل ليبريا ، سيرالئون ، گينه ، مالي و سنگال افراد آن پراكنده هستند . از استخوان بندي نسبتاً قوي و اندامي كشيده و سياهي روشن متمايل به قرمزي برخوردارند ، بطور عمده به تجارت مشغول هستند و به پوشيدن لباسهاي فاخر شهرت دارند در بين مردم غرب آفريقا در مورد روانشناسي چند قبيله عبارت معني داري بدين مضمون متداول است كه مدينگوها كار مي كنند و نمي خورند تا لباسهاي بلند و فاخر بپوشند و فولانيها نمي پوشند و غذا يكبار در روز مي خورند تا ثروتمند شوند و تمنيها هرچه بدست مي آورند به شكم مي ريزند . اين قبيله از ديرباز به خاطر شغل تجاري خود در شهرها و روستاها مي گشتند و در ضمن به آموزش و گسترش اسلام دست مي يازيدند . تجار دو قبيله فولا و مدينگو از عوامل مهمّ گسترش اسلام در غرب آفريقا به شمار مي آيند . در مورد مدينگوها يك رمّان به نام « بردگان سياه » توسط آقاي محمد قاضي به فارسي ترجمه شده است كه نكات خواندني دارد .


56


مصرف كرد بطوري كه در بازگشت ، مجبور به قرض شد . و هيچ فرصتي را براي تبليغ امپراطوري وسيع و پرقدرتش از دست نداد . در نتيجه چنين عملي قدرت و ثروت حكومت مالي نه تنها براي سرتاسر جهان اسلام بلكه براي اروپائيان نيز شناخته شد .

« شخصيت و موقعيّت » ، ارزش عملي دارد منسا موسي خوب به آن پي برده بود و در توانش بود كه روابط دوستانه خود را با حاكمان شمال آفريقا مستحكم كند ، بويژه با سلطان فاس ( Faz ) ؛ مركز تجاري مهم مغرب . اين همكاري ، ثروت ، حكومت شايسته و رشد اسلامگرايي را در مالي به همراه داشت بنابراين تشويق تجارت بين مالي و شمال آفريقا در دوران پادشاهي منسا موسي يكي از بزرگترين كاميابيها بود .

بطور حتم ، منسا موسي حاكمي بود كه مسؤوليّت جا اندازي اسلام ، بعنوان دين رسمي شهرهاي مالي را برعهده داشت و خود به تقوا و دينداري مشهور بود . وي در انجام اصول پنجگانه ( 1 ) اسلام جدّي بود ؛ نمازهاي يوميّه پنجگانه را بجاي مي آورد ، در نماز باشكوه جمعه شركت مي جست ؛ در طول ماه مبارك رمضان روزه مي گرفت ، زكات اموالش را مي پرداخت و حج انجام مي داد . وي عيد پايان ماه رمضان را به جشن ملّي تبديل كرد . به اجبار مساجدي در چندين شهر بنا كرد . احتمالا اصرار وي براي آن بود كه مسلمانان مالي تا حدودي كه شناخت دارند و برايشان عملي است طبق اسلام حقيقي به عبادت بپردازند . به خاطر حمايت و پشتيباني كه از علما انجام داد ، تشويقهاي وي از اسلام به حوزه آموزش و علم نيز گسترش پيدا كرد . اين تشويقها از علماي با شخصيت تنها در راستاي مطالعات و آموزش علوم اسلامي آنان نبود بلكه شامل جذب انديشمندان از ديگر نقاط جهان اسلام نيز مي شد ، به همين خاطر تيمباكتو ( Timbuktu ) به يكي از مشهورترين مركز علماي اسلام در جهان تبديل شد و اين عمل داراي ارزش فراوان بود ؛ از آن جمله رسميّت يافتن ادبيّات و زبان عرب در اداره امور دولتي و همچنين پيشبرد و اصلاح روابط سياسي و تجاري با شمال آفريقا .

مطالعات آموزشهاي اسلامي ، تنها موجب بالا رفتن اسلام در مالي نگشت ، بلكه موقعيّت بيروني مالي را نيز بالا برد و گسترش داد . روابط اسلامي منسا موسي با شمال آفريقا در بخش معماري نيز موجب پيشرفتهاي مهمّي براي مالي شد . وي در بازگشت از مكّه ، شاعر و معمار اندلسي به نام ساحلي را به همراه آورد . ساحلي قصر زيبايي براي منسا موسي در تيمباكتو و تعدادي مسجد در شهرهاي مالي از جمله تيمباكتو و گاؤ ( Gao ) ساخت . شيوه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ پنج ستون دين در نظر اهل سنّت ؛ عبارتند از بيان شهادتين ، انجام فرائض يوميّه ، روزه ماه مبارك رمضان ، پرداخت زكات و انجام فريضه حج . اين اصول پنجگانه در بين مردم غرب آفريقا مترادف با مسلماني تلقّي مي گردد و عمده ترين فعاليّت مبلغان اهل سنّت بر تبليغ همين اصول بدون توجيه و تفسير درست و قابل فهم از اسلام و نيز اصول پنجگانه ياد شده متمركز است و به همين خاطر مسلمانان در برابر حملات كلامي مسيحيان توان دفاع ندارند و از اين رو مسيحيّت كه معارف خود را به زبان قابل فهم در سطح دبستان ها ، دبيرستانها و دانشگاهها ارائه مي كند روز به روز بين جوانان محبوب مي شوند و مسلمانان عقب نشيني مي كنند .


57


معماري ساحلي و مصالحي كه وي بكارگرفت براي مالي چيز جديدي بود و موجب معرفي بامهاي مسطح شمال آفريقا ، مناره هاي هرم گونه و استفاده از آجر شد .

همچنين آگاهيهاي محدود اسلامي كه در آن ناحيه بود ، توسط منسا موسي گسترش و به آن عمق بخشيده شد . وي با حرارت و جديّت ، دين اسلام را به عنوان آيين نيايشي حكومت و طبقه تجّار رسمي كرد . تلاش و انگيزه وي براي اين كار دو چيز بود : نخست آن كه اسلام از هر مسلمان خوب خواسته است كه گسترش عقيده و انجام و مراعات درست آن را از وظايف خود بداند و ديگر اين كه اسلام ارزش سياسي بالايي براي منسا موسي داشت .

در آفريقاي غربي مهمترين مناطق از نظر سياسي و اقتصادي ، شهرهاي بزرگ هستند و بسياري از اين شهرهاي بزرگ ، شهرهاي غير مدينگو ( Mon madingo ) با حاكمان ماليايي بودند و حاكمان كوچكتر ، از طريق كنترل بر پايه آيين مذهبي مدينگوها نمي توانستند صداقت ديني مردم غير مدينگو را به دست آورند . بنابراين بايد اين افراد نيز مسلمان مي شدند تا بطور طبيعي ارتباط ديني با حاكمان مدينگو ( و مسلمان ) به دست آورند و وظيفه شرعي در اطاعت از منسا موسي را به علت اين كه وي حاكمي مسلمان است ، در خود احساس كنند . اين نيز ممكن است كه منسا موسي به پشتواني سياستمداران غير مدينگو نيازمند بود ، چون وي از نسل مستقيم ساندياتا ( Sundiata ) نبود و بر پايه تصادف به حاكميت رسيده بود .

منسا موسي هنوز همچنان بزرگترين حاكم مالي تلقي مي شود و اين نه به خاطر آن است كه وي حاكم مستحكم كننده بزرگ مالي بود بلكه به علت آن كه تثبيت كننده بزرگي بود كه با لياقت ، حاكميتي را كه ساندياتا و ساكورا ( sakura ) پايه گذاري كرده بود ، تثبيت كرد . وي بزرگترين حاكم مالي بود چون آن كشور را در اوج نقطه تاريخي اش رهبري كرد . وي امپراطوري بزرگي را به ارث برد و آن را نگهداشت و گسترش داد . بالاتر از همه وي با هوشياري ، شهرت خارجي مالي را با معرّفي قدرت و ثروت آن ، وسعت بخشيد . كارها ، تلاش و كوشش وي براي اسلام و بالابردن ارزش پادشاهي در شهرهاي امپراطوري ، موجب عظمت منسا موسي گشت . همچنين وي كنترل حكومت مركزي را بر بخش غير مدينگوي امپراطوري ، عملي ساخت و شهر تيمباكتو را از گمنامي به مقام اوّل در تجارت صحرا رساند . » ( 1 )

چنانكه در گزارش نويسندگان كتاب « امپراطوريها و مردم آفريقاي غربي » تصريح شده است ؛ يكي از آثار مهمّ حج منسا موسي تصميم وي بر مسلمان سازي غرب آفريقا از طريق

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

-1G . T . Stride, B . A and carolin ifeka, Ph . D . peoples and empives of west africa . last rinted . 1948 . thomas nelson and sons . ltd pag 51-50 .


58


بنا و پايه گذاري مساجد بزرگ در شهرهاي اصلي بود و ديگري رواج زبان و ادبيّات عرب به عنوان زبان رسمي امپراطوري مالي ، كه اين اقدام موجب سهولت انتقال معارف و انديشه هاي اسلامي از طريق شمال آفريقا ، كه در آن روزگار از مراكز ديني مهمّ تلقّي مي شدند گرديد . و از همه مهمتر ، ايجاد مركزيّت ديني و حوزوي در تيمباكتو بود . تيمباكتو كه در منتهي اليه قوسي شمالي رودخانه نيجر قرار داشت نقش مهمّي در بخش جنوبي و غربي آفريقاي جنوب غربي داشت و از آنجا كه يك مركز تجاري بزرگ تلقّي مي شد ، نقطه تلاقي سياه پوستان پايين رود نيجر و تجّار مالي كه واسطه تجارت شمال و جنوب آفريقاي غربي بودند به حساب مي آمد و نقطه تلاقي بودن تيمباكتو از سويي و مركز ديني گشتن آن از سوي ديگر ، موجب گشت كه اسلام از اين مركز ديني به سوي جنوب و جنوب غربي و مناطق جنگلي سواحل اقيانوس اطلس گسترش پيدا كند .

از مجموع اين گزارشها مي توان چنين نتيجه گرفت كه فريضه حج به خاطر نقش آن در آشنايي و تعارف بين انديشمندان ، حاكمان ، اميران و مردم عادي در يك فضاي باشكوه و روحاني باعث مي شد كه مردم مناطق دوردست از سير انديشه ديني در ديگر مناطق ، بويژه در مراكز ديني و علمي نزديك مكّه ، آگاه گردند و در آنان انقلاب فكري و روحي ايجاد شود و به فكر ايجاد مراكزي همگون و پايه ريزي حوزه هاي فكري و ديني در مناطق خويش بيفتند و با دعوت كردن از علما و انديشمندان ، به روند توسعه فكري و ديني كشورهايشان كمك كنند . در مقالات آينده با نگارش شرح سفر ديگر حكّام و امپراطورهاي آفريقا به مكه معظمه ، تأثير حج در گسترش فكر و انديشه ديني در آفريقا را پي خواهيم گرفت .


59


پي نوشتها :


| شناسه مطلب: 82876