بخش 15

وضیت شیعه در عربستان


133


جاريهاي حجّ


134


ميقات حج - سال سوم - شماره دهم - زمستان 1373

وضعيت شيعه در عربستان

محمد علي مهدوي راد

آنچه در پي مي آيد گزارشي است از چگونگي وضع شيعيان در عربستان ، كه بر اساس آگاهيهاي برگرفته شده از شاهدان عيني و شيعيان آن ديار و گفتگو با مردمان آن سامان به قلم آمده است ؛ از اين رو نمي توان از آن انتظار پژوهشي دقيق و مستند بر آمار و واقعيتهاي ملموس و با دقت در همه جوانب را انتظار برد .

اين مجموعه به قلم آمده بود تا در گزارش حج سال 1372 كه با عنوان « با كاروان عشق » نشر يافته است ، منتشر شود ، امّا به لحاظي در آن مجموعه نيامد و اكنون مجال نشر مي يابد . براي آگاهي از چگونگي وضع شيعيان در آن ديار ، خواندن كتاب « الشيعه فـي المملكـة الـعـربية السعوديه » جلـد دوّم « العهـدالسعـودي 1913 ـ 199 » سودمند است .

در مدينه شهر پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) شهر رسالت ، شهر امامت ، دياري كه قرنها چهره هاي بلند تشيّع و ستيغ انديشان علوي را در كوي و برزنش جاي داده بود . شهري كه روزگاري كوچه بني هاشم در قلب آن چونان دُر مي درخشيد ، زماني فاطميان بر آن سلطه داشتند و مدتي زيديان بر آن ديار حكم مي راندند .

آري اين شهر كه روزگاري آميخته بود با ياد علي و آل علي (عليهم السلام) اكنون


135


چگونه است ؟ شيعيان در آن ديار چه مي كنند ؟ جمعيت شيعيان چه اندازه است و چگونه روز مي گذرانند ، در گوشه و كنار ديگر حجاز و عربستان چگونه اند و بر شيعيان چه مي گذرد ؟ ! شيعيان در اين ديار هماره استقلال مذهبي و هويت مكتبي خويش را حفظ كرده اند ؛ و علي رغم محدوديتها و دشواريهايي كه در حاكميت آل سعود بر آنها روا شده است ، همچنان استوار و با صلابت ايستاده اند . يكي از آشنايان به وضع شيعيان در مدينه ـ و از شيعيان اين ديار ـ در گفتگويي مستقيم مي گويد :

تعداد شيعيان مدينه حدود سي هزار نفر و تعداد سادات مدينه حدود سيزده هزار نفر است در مدينه حدود 20 حسينيه وجود دارد . بسياري از شيعيان مدينه تهيدست هستند .

وضعيت به جهات گونه گون اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي ، چندان مناسب نيست . شيعيان « احساءِ » ، « قطيف » ، و « دمام » نيز وضع بهتري از اينان ندارند . گو اين كه آنان از آزادي عمل و فعاليت بيشتري برخوردارند .

شيعيان مناطق ياد شده به لحاظ حضور عالمان شيعه در آن ديار ، آگاهيهاي فرهنگي خوبي دارند . گفتگو با آنان بويژه تحصيل كرده هايشان ، نشان مي دهد كه در آگاهي از جاريهاي جهان اسلام ازسطح مطلوبي برخوردارند . پي گيري آنان از مسائل و مواضع سياسي ـ فرهنگي ايران و آگاهيشان از تحوّلات دروني جامعه ايراني و حتّي تحوّلات حوزوي ، اعجاب آور است . سؤالها از چگونگي مرجعيت و رهبري ، تفكيك وظايف اين دو نهاد ، تحولات حوزه علميه قم و . . . همه نشانگر حساسيّت و اطلاعات بالاي آنان از ايران و مسائل ايران است . آشنايي آنان با وضع اجتماعي و سياسي خودشان و لزوم موضع گيريهاي مناسب نيز نشان مي دهد كه دست كم نسل تحصيكرده آنان موضع اجتماعي و سياسي خود را بدرستي درمي يابند . دانشجويي مي گفت :

ما در دبيرستانها در نماز جماعت شركت مي كرديم و به فتواي امام عمل مي كرديم و مُهر نمي گذاشتيم تا هماهنگي خود را با آنان حفظ كنيم ولي آنان برخورد مناسبي با ما نداشتند و هيچگاه بديده اعتماد بر ما نمي نگريستند ، و با ما گرم نمي گرفتند .

بهرحال شيعيان هوشمند و آگاه آن ديار ؛ بويژه در سه منطقه ياد شده ، به نيكي دريافته اند كه براي حضور عيني در اجتماع و تداوم حيات فرهنگي ، اجتماعي و سياسي ، بايد حزم ، دورانديشي و استوارنگري را پيشه سازند و چنين نيز كرده اند . آنان در موضع مذهبي با


136


صلابت هستند اما در برخورد ، با تسامح و هوشمند .

در مدينه ، شيعيان در قسمتهاي مختلف شهر سكونت دارند ، آنان پيشتر و قبل از توسعه جديد شهر در بخشهاي جنوبي و شرقي ، در حاشيه مسجدالنبي نيز زندگي مي كردند ؛ اما اكنون بيشتر در محلّه عزيات ، خيابان علي بن ابيطالب ، حوالي مسجد قبا ، خيابانهاي قربان ، گاز و طالع ساكن هستند .

هنگامه حج و فرا رسيدن ايّام مراسم حج ، همه ساله سبب خوشنودي آنان است ، آنان در اين روزها كساني را مي نگرند كه براحتي مي توانند در برابر آنها راز دل بگشايند و از آرمانها ، دردها و رنج هايشان سخن بگويند . در سعي صفا و مروه متوجه شدم حج گزاري كه در پيش رويم حركت مي كند ، از ديار ديرپاي قطيف است ، دست بر شانه اش نهادم و گفتم « بارك الله بقطيف » ، نگاهم كرد ، چهره اش شكُفت و گفت : ايراني هستي ؟

گويا انتظار نداشت كسي جز ايراني بر او و سرزمينش درود بفرستد . آغوشش را باز كرد و چون برادري كه سالها هجران كشيده ، مرا بغل گرفت ، راز دل گشود و از حقايق تلخ و شيرين بسياري گفتگو كرد . جواني بسيار مطلع و آگاه با درد دلهاي بسيار در مقابل حجر اسماعيل با ما سخن گفت . او بر اين باور بود كه هوشمندي شيعيان مي تواند در چگونگي روابط آنان با حكومت و ايجاد مناسبات درست و سودمند كمك شايان توجهي كند .

گزارش ديگر نشانگر آن است كه :

رفتار اصولي و استوار شيعيان عربستان بسياري از تبليغات سوء وهابيان عليه آنان را خنثي كرده است . اين مطلب تا بدان حدّ است كه حساسيت هاي منفي ، عليه شيعه در دانشگاه رياض كم رنگ شده است .

برخي ديگر از گزارش ها نيز نشانگر آن بود كه :

وضع اقتصادي شيعيان رو به بهبودي است و بعضاً از گرفتن كمكها خودداري كرده اند .

شيعيان قطيف و احساء از روحيّه حماسي بالايي برخوردارند . جواني به نام « علي » از ديار قطيف كه در دعاي كميل مدينه شركت كرده بود ، مي گفت :

من مي دانم كه اينها فيلم برداري مي كنند و حضور ما را كنترل مي كنند ، امّا من هراسي ندارم .

او با اين كه از عدم امكان سفر به مكه اندوهگين بود امّا به موضع قاطع و انقلابيش


137


افتخار مي كرد . امسال از آغاز ايام حج بر در حسينيه شيعيان در نگاشته كوچك نوشته شده بود : كه شيعيان ايران به آنجا مراجعه نكنند . اين تشديد و منع در روزهاي پاياني سال گذشته ايام حج نيز اعمال شده بود ، ( 1 ) امّا امسال از آغاز گويا چنين سختگيريها اعمال مي شده است . دو نفر از روحانيون به قصد شركت در نماز جماعت آقاي عمراوي به مسجد وي مي روند از آنها خواسته مي شود كه در آنجا نمانند ، آنان مي گويند قبل از ايّام حج از آقاي عمراوي خواسته اند كه در ايّام حج ، وي با ايرانيان ارتباط نداشته باشد .

دانشجويي از دمّام ، نيز گزارش مي دهد كه :

فشار بر شيعيان عربستان بسيار زياد است و آنها بخاطر شيعه بودن از بسياري از حقوق و موقعيتهاي اجتماعي محرومند .

در گفتگويي ديگر شيعيان مدينه اظهار مي كنند :

وضع ما در اين ديار خوب نيست و ما در حالت بسيار بدي بسر مي بريم ، البته امسال از جهاتي وضع بهتر است و در نهايت بايد بگوييم كه چگونگي اوضاع ما و رفتار حكومت با ما تا حدود زيادي بستگي به چگونگي ارتباط ايران با عربستان دارد . چند تن از شيعيان را دستگير كرده بودند كه با بهبودي روابط رها كردند . همه چيز ما ، حركت ، زندگي و اجتماعات ما زير نظر است . ما نياز شديد به كتابهاي شيعي و آثار اسلامي داريم و نمي توانيم به دست بياوريم ، ما شرايط شما ( ايرانيان ) را درك مي كنيم ولي شما هم ما را فراموش نكنيد .

روزي در جمع برخي از استادان و دانشوران به آهنگ ديدار از آثار تاريخي در مدينه ، به گشت و گذار پرداختيم و براي رديابي « مسجدالشمس » به منطقه اي كه آن مسجد واقع بوده است رفتيم . در كناري تني چند از پيرمردان حصيري گسترده بودند ، و با قلياني كه در وسط نهاده بودند لحظه ها را مي گذراندند ، از جمع ما استقبال خوشي كردند و سؤالات ما را با دقت جواب دادند ، آنان مي گفتند در ايام سوگواري ما به سختي جمع مي شويم يكي از اين خانه ها را حسينيه قرار داده ايم و عزاداري مي كنيم . پس از اندكي گفتگو از چگونگي حال و هواي آنان ، دريافتيم كه از توقف بسيار ما بيم دارند براي آنان آرزوي توفيق كرده و جدا شديم .

چنان كه در برخي بخشهاي اين گزارش آورده ايم ( 2 ) وهابيان با ذهني آلوده و تفكر انحرافي با شيعه برخورد مي كنند ، آنان به هيچ روي از حقيقت انديشه شيعي آگاهي ندارند . يكي از عالمان سنگال در مدينه به كتابفروشي مراجعه مي كند و از كتابهاي شيعي جستجو

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ با كاروان ابراهيم ، ص 230 .

2 ـ مراد كتاب « با كاروان عشق » است كه گزارشي است از حج سال 72 .


138


مي كند ، او در پاسخ مي گويد :

اينجا مدينه است ، شهري مقدس ، در اين شهر مقدس اسم شيعه را كه كافر هستند بزبان نياور . با اين پندار طبيعي است كه شيعيان وضع مناسبي در محيط عربستان كه در نهايت در سيطره فكري وهابيان است ، نداشته باشند .

در پايان اين گزارش گونه ، گفتگوي تنبه آفريني را كه نويسنده اي به قلم كشيده است مي آوريم :

از يكي از كتابفروشيهاي اطراف مسجدالحرام ، سراغ « سفينة البحار » را گرفتم .

گفت : چنين كتابي را نديده ام ، از كيست ؟

گفتم : از محدّث قمّي .

گفت : از ائمّه اهل سنت و جماعت هرچه بخواهي داريم ، صحيح بخاري ، سنن بيهقي و . . .

گفتم : ما در ايران ، در كتابفروشيها و كتابخانه هايمان به وفور ، كتب شما را داريم . هم مطالعه مي شود و هم خريد و فروش ، شما چطور از كتب شيعه هيچ نداريد ؟

گفت : ما كتب مجوسيان را توزيع نمي كنيم .

من كه انتظار چنين سخني را از يك فرد آشنا به كتاب نداشتم ، گفتم :

اعتقاد و دين ، مربوط به كشور و شهر خاصّي نيست ، به صرف ايراني بودن نمي توان كسي را مجوس دانست . درست است كه ايران ، قبل از اسلام دين زردشتي داشت ، ولي ايرانيان از آيين حضرت رسول (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) استقبال كردند و از مسلمانان راستين شدند . از جمله سلمانِ فارسي كه از ايران بود .

گفت : پيامبر او را « سلمان محمدي » خطاب كرد .

گفتم : اين از شدّت ايمان و بخاطر فضيلت بسيار و قرب سلمان به حضرت رسول بود .

گفت : ايراني مجوس است .

گفتم : اوّلاً ـ ما مسلمانيم و از ايران براي زيارت خانه خدا و مرقد مطهر پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) آمده ايم . مجوسيها كجا به حج مي آيند ؟ !

ثانياً ـ بسياري از دانشمندان بزرگ شما اهل سنت ، ايراني بوده اند . مثلاً بعضي از نويسندگان صحاح و سنن شما ، مثل بيهقي ، بخاري ، ترمذي ، نسائي ، ابن ماجه و . . . ايراني هستند . ابو حنيفه ، پيشواي مذهب حنفي ، ايراني است . مفسّرين مشهوري چون طبري ،


139


زمخشري ، فخر رازي و . . . همه ايراني بودند . اگر صِرف ايراني بودن دليل بر مجوسيّت است ، پس بايد اين علما هم مجوسي باشند !

صداي اذان برخاست ، خداحافظي كردم و به طرف مسجدالحرام روانه شدم .

بهرحال در فضا و محيطي كه بگفته دانشمند و دانشجويي هوشمند و شيعي ، حقد ، كينه و يكسر كذب و جعل از شيعه در دانشگاهها و محيطهاي علمي تدريس و عرضه مي شود و به گفته دانشجويي منصف و كتابخوان ـ پس از گفتگو و مباحثه ـ : متأسفانه همه آگاهي ما ـ دانشجويان دانشگاههاي سعودي ـ از شيعه مستند است به منابع فرقه شناسي كه هيچكدام از آنها به منابع اصيل خود شيعه مستند نيست . باري ، آيا در چنين فضايي جز اين مي توان انتظار داشت ؟ خوب است اينجا خاطره اي ديگر را نيز نقل كنم :

در يك كتابفروشي بسيار بزرگ در مدينه كه كتابهاي متعدّدي عليه شيعه داشت ، با جواني افغاني كه دانشجوي دانشگاه مدينه بود سخن گفتم . از كشورم سئوال كرد ، گفتم ايرانيم ، از مذهبم سؤال كرد ، گفتم شيعي هستم . شانه هايش را بالا انداخت و با بي اعتنايي سخني ناروا گفت . من با خوشرويي گفتم چرا چنين داوري مي كني ، او سخنان تباه بسياري را كه از استادانش فراگرفته بود براي من بافت و در نهايت گفت شما معتقد به تحريف قرآن هستيد ، قرآني جز اين قرآن داريد ، و روايات در منابع شما درباره تحريف بسيار است من پاسخ گفتم ، و تأكيد كردم كه عالمان محقق شيعه بر اين باور نيستند و اين روايات را قبول ندارند ، او گفت وعده مي گذاريم و من فردا كتابي مي آورم كه اين مطالب از منابع مهم شما نقل كرده است . گفتم لازم نيست بياوريد ، من آن كتاب را ديده ام ، خوانده ام سخن استواري ندارد ، گفت : من نگفته ام چه كتابي ، چگونه مي گويي من آن را ديده ام . گفتم مگر مرادت كتاب « الشيعه والقرآن » احسان ظهير الهي نيست ؟ ! جوان بهتش زد ، و بالمرّه آرام شد و من ادامه دادم و آنگاه گفتم اكنون با هم فارسي حرف مي زنيم ؛ و فارسي حرف زديم و او سبكبال از آنچه فهميده و شرمسار از داوري پيشين ، مدّت زياد با من به گفتگو نشست و براي روز بعد وعده ديدار نهاد و . . . .

اكنون لازم است خلاصه گزارشي را بياوريم كه از يكسوي حقايق قابل توجهي درباره حضور فيزيكي ، فكري ، اجتماعي و سياسي شيعيان در عربستان دارد و از سوي ديگر نشانگر آن چيزي است كه پيشتر آورديم ، از نتيجه برخوردهاي هوشمندانه و دقيق شيعيان آن ديار . در


140


اين گزارش يكي از وهابيان به نام ناصر بن سليمان العمر حضور جدّي شيعيان در عربستان را نمايانده و به مسؤولان آن كشور در اين باره هشدار داده است . لحن گزارش گزنده است و كينه توزانه ، ما گزارش را خلاصه كرده ايم امّا در لحن آن تغييري نداده ايم تا نشانگر جرياني باشد از برخورد با شيعيان در آن ديار .

وضعيت رافضيان در سرزمين توحيد

حضرت شيخ عبدالعزيز بن عبدالله بن باز ( حفظه الله ) حضرات گرامي ، اعضاي كبار العلماء ( وفّقهم الله )

سلام عليكم

به استناد حديث نبوي « الدّينُ نصيحةٌ » بر خود واجب مي دانم در اين يادداشت شما را نسبت به خطر رافضيان و فعاليتهاي آنان و اهداف پنهان و خطرناكشان باخبر سازم .

سـروران !

من اين حقايق را در اختيار شما مي گذارم و شما خود مي دانيد براي برائت ذمّه و كمك به مسلمانان چگونه عمل كنيد .

رافضيان و تراكم جمعيتي آنان

رافضيان مدعي هستند كه 25% از شهروندان اين كشور را آنان تشكيل مي دهند . ليكن در حقيقت ، تعدادشان به 5% نيز نمي رسد .

آنان سخت هوادار ازدواج در سنين پايين ، تكثير نسل و داشتن همسران متعدّد هستند و هر روزه در قطيف اعلاميه هايي بر در و ديوار مي بينيم كه خبر از مراسم ازدواجهاي متعدد مي دهد ؛ مثلاً تنها در يك شب ، در سيهات ، طي يك جشن 44 زوج ازدواج كردند كه اين مطلب ، بي خبرانه و ساده لوحانه مورد استقبال و تشويق مطبوعات و جرايد نيز قرار گرفت .

فعّـاليتهـاي علمـي رافضيـان

1ـ تعليمات عمومي

در كليه روستاهاي قطيف مدارسي وجود دارد كه مملو از دانش آموزان است .


141


2ـ آموزش حرفه اي

آموزشگاههاي حرفه اي ، صنعتي و بهداشتي و دانشكده هاي فني ، پر است از رافضيان ؛ زيرا آنان ، برخلاف بيشتر اهل سنت ، ميل و علاقه غريبي به آموختن اين هنرها دارند . لذا در قطيف آموزشگاه خاصي براي تعليمات حرفه اي و يك دبيرستان بازرگاني وجود دارد .

3ـ آموزش عالي

آنان حضور فعالي در دانشگاهها دارند و از آنها بسيار بهره مي برند . براي نمونه به آمار زير بنگريد :

دانشگاه ملك فيصل در دمام و احساء : رافضيان در اين دانشگاه در پي تخصصهاي قوي و علمي هستند . همچنان كه در رشته هاي ادبيات و زبان عربي به تحصيل اشتغال دارند . آنان در برخورد با اساتيد به شبهه انگيزي مي پردازند و در جاهاي مختلف دانشگاه نماز مي خوانند .

دانشگاه نفت و معدن ملك فهد در ظهران : برخي از رافضيان در رشته هاي حساسِ نفت ، به تحصيل مشغولند و عده اي حتي به استادي در اين دانشگاه دست يافته اند .

دانشگاه ملك سعود در رياض : تعداد بسياري از رافضيان كه از منطقه شرقي مي آيند ، به تدريس در اين دانشگاه مشغولند . برخي از دانشجويان رافضي به توزيع پاره اي نوشته ها كه بيانگر عقايد آنان است ، دست مي زنند و حتي اطلاعيه هاي مربوط به برپايي جشن عروسي در حسينيه هاي خود را به در و ديوار مي زنند و همچنين كارگران و دانشجويان خارجي را به مذهب باطل ! خود فرا مي خوانند .

آمـوزش و پـرورش

1ـ معلمان . كمتر مدرسه اي در منطقه شرقي يافت مي شود كه در آن معلمي رافضي يافت نشود . بيشتر معلمان رافضي در علوم ، رياضيات ، زبان و علوم اجتماعي تخصّص يافته و تا آن جا پيش رفته اند كه در اين دروس ، منطقه را از معلمين ديگر بي نياز كرده اند .

در مدينه و روستاهاي اطراف آن بيش از 300 معلم رافضي وجود دارد . آنان چه در


142


داخل مدرسه ـ روزنامه هاي ديواري و جز آن ـ و چه در فعاليتهاي خارج از مدرسه مانند سفرها ، سخت فعاليت مي كنند و مي كوشند دل دانش آموزان را به دست آورند و سپس آنان را وسوسه كنند و دچار شبهه سازند .

اين مطلب در مورد معلمان زن نيز صادق است . آنان در قطيف و روستاهاي آن و مناطق سني نشين ـ چه دور و چه نزديك ـ درس مي دهند و تعداد معلمان زن رافضي در منطقه مدينه نبوي نزديك به 300 تن مي رسد . طبيعي است كه زنان و مردان معلم رافضي ، از مذهب خود دفاع مي كنند و با نشان دادن اخلاقي خوش و ارائه الگويي خوب ، مي كوشند تا احساسات اهل سنت را تحت كنترل خود درآورده و دلهاي آنان را تسخير كنند .

حال چه خطري بر معتقدات اهل سنت ، مهمتر از آن است كه معلمان ـ مرد و زن ـ رافضي و بدعتگذار الگوي جوانانشان باشند ؟ ! « لا حول و لا قوة الا بالله و اليه المشتكي » ( ! )

2ـ اداري ها . كافي است بدانيد غالب مديران ، ناظمان و گردانندگان مدارس قطيف و روستاهاي آن رافضي هستند . نتيجه بودن اين تعداد فراوان از رافضيان در عرصه آموزش و پرورش ، آن است كه اينك خواستار انجام خدمات آموزشگاهي بيشتري مانند ايجاد دانشگاه در قطيف يا ايجاد شعبه هاي دانشگاهي در آن جا شده اند و حتي خواهان ايجاد نظام آموزشي منطبق بر عقايدشان در مناطقي كه اكثريت آن رافضي هستند ، شده اند .

فعاليتهاي اداري

رافضيان در بسياري از ادارات و مؤسسات دولتي و غير دولتي نفوذ كرده اند و در برخي از آنها مانند وزارت كشاورزي ، وزارت بهداشت ، وزارت برق و پست و تلفن و وزارت تبليغات ، اكثريت را تشكيل مي دهند . عجيب آن كه در وزارت حج و اوقاف نيز تعدادي از آنان يافت مي شوند .

اما در بخشهاي نظامي ، وزارت دفاع ، نيروي انتظامي و راهنمايي و رانندگي تعدادشان بسيار است همچنان كه در نيروي دريايي ـ كه بسيار حسّاس است ـ كساني از آنان به رتبه هاي بالا دست يافته اند .

آنان نفوذ گسترده اي در ادارات دولتيِ مدينه پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) بويژه بهداشت و راهنمايي و رانندگي اين شهر دارند .


143


فعاليتهاي تجاري و كشاورزي

رافضيان علاوه بر قطيف ، در دمام ، جبيل و ديگر شهرهاي اين سرزمين ، فعاليّت تجاري گسترده و قابل توجهي دارند . برخي از تاجران رافضي شهرت بسيار كسب كرده اند و شركتهايشان معروف است مانند : « شركة المخابزالوطنيّه » كه به توليد انواع نان و لبنيات مي پردازند . بازار ميوه جات و سبزيجات در منطقه شرقي عمدتاً در اختيار آنان است و لذا چندان شگفت آور نيست كه نرخ ميوه ها و سبزيها در ايام سوگواري ؛ بويژه در روز عاشورا افزايش مي يابد ؛ زيرا تعداد بسياري از فروشندگان رافضي در اين اوقات از داد و ستد خودداري مي كنند .

تجارت خرما بويژه خرماي احساء ـ كه كيفيت آن زبانزد است ـ در اختيار رافضيان است .

فعاليتهاي علمـي و تبليغي

در قطيف و اطراف آن ، بسياري از عالمان بزرگ رافضي با پيرواني كوشا و مدافع مذهب خود ، وجود دارند . در تمام روستاهاي قطيف ، غير از واعظاني كه « ملاّ » ناميده مي شوند ، عالمي رافضي حضور دارد .

آنان فعاليتهاي گسترده اي در زمينه هاي علمي و تبليغي دارند ؛ از جمله :

1ـ درسها و سخنرانيها

بدور از چشم مسؤولان مربوط ، اطلاعيه هاي متعددي بر در و ديوار مساجد و حسينيه هاي آنان به چشم مي خورد كه خبر از درس و سخنراني رافضيان مي دهد . اين درسها موجب برافروختن آتش فتنه و ايجاد محبت نسبت به تهران و قم و دشمني با حاكمان و رهبران اين سرزمين مي شود . در اين جا عنوان برخي از سخنراني ها و سخنوران را ذكر مي كنم :

ـ اهل بيت در قرآنسيد علي السيد ناصر


144


ـ مهدي در قرآنشيخ محسن المعلم

ـ تشيع و ولايتسيد عبدالله الموسوي

ـ تقيه و حدود آنسيد منير الخباز

ـ رحلت امام عليشيخ مهدي المصلي

2ـ مساجد و حسينيه ها

در مناطق رافضي نشين ، مساجد و حسينيه هاي بسياري وجود دارد كه اگر پيش آيد هنگام اذان وارد قطيف شوي ، از شنيدن بانگ : « اشهد ان علياً ولي الله و حي علي خير العمل » كه در فضا پيچيده است ، نبايد تعجب كني . در اين مساجد مردمي را مي بيني كه بر رانهاي خود مي كوبند و بر سنگ سجده مي كنند . اگر در اين خطه از مساجد اهل سنت بپرسي ، تعداد آن كم ، بلكه نادر است .

حسينيه ها تريبون تبليغاتي براي رافضيان و تقويت روحيه همبستگي و احساسات مذهبي آنان و كينه توزي نسبت به اهل سنت در مناسبتهاي مختلف به شمار مي رود . حيرت آور آن كه حسينيه ها عجيب زيادند ، تا آن جا كه در يك محله ، بيش از يك حسينيه با موقوفه خاص و صبغه قداست وجود دارد . از جمله مي توان اين حسينيه ها را نام برد : حسينية الزهراء ، حسينية الامام المنتظر و حسينية الناصر ، در سيهات ، حسينية الزائر در قطيف ، حسينية الامام زين العابدين و حسينية الرسول الاعظم .

3ـ نمايشگاههاي كتاب

رافضيان در قطيف و توابع آن ، هر سال نمايشگاههايي برگزار مي كنند و در آنها بسياري از كتابها و اباطيل ( ! ) خود را به فروش مي رسانند . در روز چهارشنبه 12/10/1412ق ، ششمين نمايشگاه كتاب به مدت پانزده روز در قطيف با ويژگيها و فعاليتهاي جنبي زير برگزار شد :

ـ برگزاري مسابقه بزرگي با جوايز ارزنده

ـ اختصاص برخي از روزها به آقايان و پاره اي روزها به بانوان

ـ تخفيف برخي از كتابها در روزهاي خاص


145


ـ و برگزاري مسابقه هاي روزانه

همانطور كه مي بينيم اين « ششمين » نمايشگاه است ؛ يعني قبلاً پنج نمايشگاه از اين دست برگزار شده است .

همچنين در سال 1412 ق . نمايشگاه كتابي در باشگاه ورزشي الهدي و جزيره تاورت ، برگزار شد .

باز در آغاز سال 1413 ق . نمايشگاه كتابي در باشگاه ورزشي ابتسام در روستاي « ام الحمام » با مشاركت بيش از ده ناشر برگزار شد . عجيب آن كه اطلاعيه ها و پلاكاردهاي بازديد از اين نمايشگاه را در شهر دمام آويخته بودند و عجيب تر آن كه مدير كل آموزش و پرورش منطقه شرقي آن را افتتاح كرد .

در اين نمايشگاه ، كتابهايي ديده مي شود كه از مذهب رافضيان سخن مي گويد ، به آن دعوت مي كند ، عقيده اهل توحيد را مخدوش و پيروان آن را نكوهش مي كند ، با ستايش و غلو از اهل بيت ، از ديگران با ناسزا ياد مي كند . از جمله مي توان اين كتابها را نام برد : التوحيد نوشته ابن بابويه قمي ، موسوعة العتبات المقدسه ، نوشته جعفر خليلي ، صد و پنجاه صحابي ساختگي نوشته مرتضي عسكري و الآيات البينات ، نوشته محمد حسين كاشف الغطاء كه ردّي است بر وهابيت .

4ـ جمعيتهاي خيريه

در تمام روستاهاي رافضي نشين ، جمعيتهاي خيريه اي وجود دارند كه به فعاليتهاي گسترده اي دست مي زنند ؛ از جمله :

الف ـ كمكهاي مالي براي ازدواج .

ب ـ ايجاد شهر بازي براي كودكان .

ج ـ برگزاري كلاسهاي آموزش خياطي ، ماشين نويسي و كامپيوتر .

د ـ رسيدگي به بيماران و كوشش براي درمان آن .

درآمد يكي از اين جمعيتهاي خيريه به نام « جمعية العوامية الخيرية » طي سال 1411ق . 2381078 ريال سعودي بوده است . متأسفانه اين جمعيتها از طرف اهل سنت نيز مورد حمايت مالي قرار مي گيرند و اين غير از پشتيباني رسمي وزارت كار و امور اجتماعي از


146


آنان است كه گاه تا 325000 ريال سعودي به آنان پرداخت كرده است .

مظـاهـر شـرك و بـدعتگـذاري

رافضيان در درجه اول گورپرست و بندگان ضريح و آرامگاهها هستند و رافضيان سعودي نيز چون ديگر رافضيانند .

از جمله مظاهر شرك علني رافضيان در سرزمين توحيد مي توان موارد زير را نام برد :

1 ـ آنان گورهاي خود را محكم مي كنند . آنها را مي آرايند و بر مي آورند و بر آن بنا مي كنند و گاه عكسهاي مردگان را بر گورها نصب مي كنند و براي آمرزش روح آنان فاتحه مي خوانند و پرچم نصب مي كنند .

2 ـ آنان تصاوير منسوب به قبور اهل بيت مانند آرامگاه كاظم ، باقر ، مشهد ، حسين و مانند آن را آشكارا در بازارهايشان مي فروشند . همچنين عكسهاي عالمان و مجتهدان خود مانند خميني و خويي را دست به دست مي كنند و از داشتن آنها احساس سرافرازي مي كنند و آنها را در بازارهايشان مي فروشند يا مي آويزند . بعلاوه اوراقي مي فروشند كه در آنها نام امامان ، تاريخ تولد و وفات و آرامگاههايشان بيان شده است .

3 ـ بودن اوراد شرك آميز مانند اوراد زيارت قبور و توسل به امامان كه غلو در آن كاملا آشكار است . از آن جمله است گفته آنان در زيارت علي ـ رضي الله عنه ـ : « السلام علي ميزان الأعمال ، و مقلب الاحوال . . . الحاكم يوم الدين . . . . »

4 ـ ساختن حسينيه و گذاشتن بلندگو در آن و همچنين ساختن مساجد و گفتن اذان ، در ديگر نواحي قطيف .

5 ـ چراغاني ، نصب پلاكارد ، برگزاري سخنرانيها ، سمينارها و توزيع شيريني در حسينيه هاي قطيف به مناسبتهاي خاص ؛ مانند عيد غدير يا تولد اين يا آن امام .

6 ـ بسياري از رافضيان قطيف و احساء ، درست هنگام نماز ظهر و عصر و پس از اذان ـ بدون اين كه كسي اعتراض كند ـ از مسجد پيامبر خارج مي شوند ؛ مردم وارد مي شوند و آنان بيرون مي روند . رافضيان نماز ظهر و عصر را طبق اعتقاد خود با هم مي خوانند . آنان حدود ساعت دو بعد از ظهر ، به گونه اي كه جلب توجه كند در مسجد نبوي گرد مي آيند و نماز مي خوانند .


147


7 ـ بيشتر رافضيان هنگام حضور در مسجد نبوي ، كتابهاي متعلق به مذهب خود را همراه دارند و در آن جا مي خوانند و حتي يكي از آنان دست به توزيع كتاب « اكذوبة تحريف القرآن بين السنة و الشيعه » زد . اين كتاب اتهام تحريف قرآن را از شيعيان رد مي كند و آن را به اهل سنت نسبت مي دهد .

خـواستهـاي شيعيـان

1 ـ دولت سعودي ، به تشيع چونان يكي از مذاهب اسلامي ، احترام بگذارد و اعمال مذهبي شهروندان شيعه را به رسميت بشناسد .

2 ـ آزاد ساختن مساجد و حسينيه ها و بازسازي قبور امامان در بقيع و ديگر اولياء ، به شيعيان داده شود .

3 ـ نظام آموزش ديني در مناطقي كه بيشتر ساكنان آن شيعه هستند ، طبق مذهب آنان باشد .

4 ـ آزادي فكري و فرهنگي به شيعيان داده شود و آنان بتوانند كتابهاي شيعي را وارد و مجلاتي با ديدگاههاي شيعي طبق قانون ، منتشر كنند .

5 ـ شيعيان آزادي ايجاد حوزه هاي علمي و مدارس ديني را داشته باشند .

6 ـ از توهين و اهانت به مذهب شيعه خودداري شود و آنان بتوانند از مذهب دفاع كنند . ( 1 )

پي نوشتها :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اين گزارش مفصل را فاضل ارجمند جناب آقاي سيد حسن اسلامي ترجمه و تلخيص كرده اند .



| شناسه مطلب: 82885