بخش 7

قرن المنازل

ميقات حج - سال چهارم - شماره پانزدهم - بهار 1375

قرن المنازل

هادي الفضلي / مهدي پيشوايي

قرن المنازل يكي از ميقاتهاي حج است . شناخت موقعيت
جغرافيايي اين ميقات ، هم از نظر تشابه اسمي ، كه با برخي از مناطق حج دارد ، و هم از
نظر وضع كنوني و نامهاي محلّيِ جديدي كه بر خود گرفته ، از اهميت شاياني برخوردار
است . بحثي كه در زير مي خوانيد ، ترجمه مقاله اي است تحليلي از آقاي
دكتر عبدالهادي الفضلي در
اين زمينه :

قَرْن ، با فتح قاف و سكون راء تلفظ مي شود . اما جوهري آن را در صحاح با
فتح قاف و راء ( قَرَن ) ضبط كرده و فيروزآبادي در قاموس ، او را در مورد فتح راء
متهم به اشتباه كرده است .

ابن حجر در فتح الباري مي گويد :

صاحب صحاح آن را با فتح راء ضبط كرده اما در اين
مورد وي را تخطئه كرده اند و نَوَوي در اين مورد مبالغه كرده و نقل نموده است
كه اشتباه صاحب صحاح ، مورد اتفاق است .

در اين ميان [ قاضي ] عياض از قابسي قول سومي را نقل كرده و گفته است :

هر كس آن را با سكون راء ضبط كرده مقصودش كوهي
است كه در آن منطقه واقع


73


شده و هر كس با فتح راء دانسته مقصودش راه اين
سرزمين است .

مؤيد اين نظريه اين است كه يكي از معاني واژه قرن كوه كوچك منفرد و
تنها است . از اين جهت گاهي كوه كوچك تنها را ، كه در محل ميقات معروف به قرن المنازل
واقع شده به اين نام مي خوانده اند . به همين مناسبت قريه ، و نيز
وادي اي كه اين كوه در آنها واقع است ، هر دو به اين نام بوده اند و در
واقع كلّ به نام جزء ناميده شده است .

به همين مناسبت است كه فيروزآبادي در قاموس مي گويد :

قرن ، نام قريه اي در طائف ، يا نام همه آن
وادي است .

شايد جهت اضافه شدن قرن به منازل اين باشد كه آن ، تنها كوهي است كه
در منازل مسير طائف ـ مكه ، كه از نخله يمانيه عبور مي كند ، واقع شده است .

در بسياري از عبارات علما ، از قرن ، به اختصار و با حذف منازل ياد
مي شود . نمونه آن در كتابهاي جغرافيا [ ي
قديم ] مانند مناسك حربي و كتاب صفة الجزيرة
العربيه همداني و امثال اينها به چشم مي خورد . شايد اين اختصار و حذف مضاف
اليه ، به خاطر شهرت آن بوده و يا به اين علت بوده است كه قرن ـ به آن معنا كه گفتيم
ـ در مسير و منازل ياد شده ، منحصر به فرد است .

موقعيت قرن المنازل

قرن المنازل يكي از منازل و مناطق سر راه حاجيان از طائف به سمت نخله
يمانيه است . حربي در مناسك خود ، درباره راه طائف مي گويد :

اين راه از عرفه شروع شده به كوهي به نام كَر
مي رسد كه مشرف به سنگلاخي به نام هَدَه است كه داراي علفزار فراوان است ، و از
هده به طائف منتهي مي شود . طائف راه ديگري نيز دارد كه از منطقه زَيْمَه عبور
مي كند و از مُشاش جدا شده به قرن المنازل مي رسد و آن محلي است كه
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) آن را ميقات اهل نجد معرفي كرد و فرمود : اهل نجد از قرن محرم
مي شوند . اين راه از قرن المنازل به طائف منتهي مي شود . . . اين راه در سه
روز ، و راه اول در دو روز طي مي شود .


74


راههاي قديمي قرن المنازل

راههاي قديمي كه از قرن المنازل به مكه منتهي مي شده ، سه راهِ
ياد شده در زير بوده است :

1 ـ راه طائف : اين راه با گذر از
مليح ( 1 ) به ترتيب از قرن المنازل ( 2 ) ، بوباة ( بهيتاء ) ، وادي نخله يمانيه ، قريه زَيْمَه ، وادي
سبوحه ، وادي يَدَعان ( جَدَعان ) ، شرائع ( حنين ) و جعرانه عبور مي كرد و به مكه
مكرمه مي رسيد .

در زمان ما اين راه كوتاه تر شده و از مناطق : طائف ، حويه ، سيل
صغير ، سيل كبير ( قرن المنازل ) ، زيمه ، شرائع و جعرانه عبور مي كند تا به
مكه مي رسد .

2 ـ راه يمن : راه يمن به قرن المنازل ، دو
راه ياد شده در زير است :

الف ـ راه صنعا ـ صعده كه از طريق ببيشه و وادي تربه به قرن المنازل
منتهي مي شده است .

ب ـ راه حضر موت ـ نجران . اين راه با راه اول در قرن تثليث به هم
رسيده با عبور از وادي تربه منتهي به قرن المنازل ( سيل كبير ) مي شده است .

3 ـ راه يمامه ( نجد ) : اين راه از دو مسير
ياد شده در زير بوده است :

الف ـ راه جنوب يمامه ، كه با گذر از وادي دواسر و افلاج ، به راه
يمامه متصل شده ، به قرن المنازل ( سيل كبير ) مي رسيده است .

ب ـ راه ميانه يمامه كه با گذر از مويه و عُشيره به راه طائف متصل
شده ، از طريق حويه ، سيل صغير به سيل كبير ( قرن المنازل ) مي رسيده است .

در زمان ما دو راه اصلي كه از طائف و رياض ( نجد ) به قرن المنازل
منتهي مي شود به اين كيفيت است :

طائف

حويه ، سيل صغير ، سيل كبير ( قرن المنازل )

رياض

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ كه امروزه سيل صغير ناميده مي شود .

2 ـ در اين زمان سيل كبيرش مي نامند .


75


وضع كنوني قرن المنازل

امروز قرن المنازل قريه كوچكي است كه سيل سيل كبير ناميده
مي شود تا از قريه سيل صغير كه در مسير طائف يا رياض به مكه ، قبل از سيل كبير
قرار گرفته ، مشخص شود . در اين قريه دو مسجد قديمي و يك مسجد نوساز وجود دارد كه
براي احرام ساخته اند . اين قريه از راه رياض ـ مكه ، حدود
هشتاد كيلومتر
تا مكه فاصله دارد به اين كيفيت كه راه رياض ـ مكه ، در حويه ،
به سمت راست منحرف شده با عبور از طائف به سيل صغير و سپس به سيل كبير
مي رسد .

وادي سيل يا قرن ، تا حدود وادي غديرين ، نزديكيِ ارتفاعات هَدا كشيده
مي شود كه در آنجا وادي مَحْرَم قرار دارد كه ـ به عقيده برخي ، حدّ نهايي
قرن المنازل است ، ولي بنابر مشهور ، محاذي آن مي باشد .

توضيح يك اشتباه در موقعيت قرن

در اين جا مناسب است به يك اشتباه كه در مورد قرن المنازل ( ميقات
اصلي ) و محاذي آن ؛ يعني وادي مَحْرَم رخ داده و اين ميقات ـ به خاطر اشتراك لفظي ـ ، با برخي نقاط ديگر مشتبه شده ، اشاره كنيم : اين اشتباه لغوي ابتدا از ناحيه مطرزي
بوده و بعد ، گروهي از فقها [ بدون توجه ] از او پيروي كرده اند .

خلاصه مطلب بدين قرار است :

واژه قرن در زبان عربي ، از مصاديق لفظي
است ؛ يعني در بيش از يك معنا به كار مي رود . به حسب آنچه در كتابهاي لغت و
فرهنگنامه هاي عربي آمده ، اين واژه در سي معنا يا بيشتر به كار رفته است .

يكي از معاني اين واژه ، كه از آنها ياد شده ، نام چند محل و موضع است
كه برخي از آنها در منطقه حج و برخي ديگر در خارج از آن قرار دارد . خلط و اشتباهي
كه به آن اشاره كرديم ، در مورد تعيين و تشخيص محلهاي واقع در منطقه حج صورت گرفته
است . خوب است نخست محلهايي را كه طبق نقل لغت نامه هاي عربي در منطقه حج قرار
دارند ، بشناسيم و سپس با بررسي عبارتهاي لغت دانان ، موارد خلط و اشتباه را
روشن سازيم . محلهايي كه به


76


اين نام ، در منطقه حج قرار دارند ، سه موضع ياد شده در زير هستند :

1 ـ كوه مشرف بر عرفات

2 ـ قريه اي در نزديكي طائف يا كل آن وادي

3 ـ قرن الثعالب

اگر بخواهيم موقعيت جغرافيايي موضع اول را مشخص و معين كنيم ، بايد
توجه داشته باشيم كه از اين موضع در زبان عربي به اين صورت ياد شده است : الجبل المطل أوالمشرف علي عرفات و مي دانيم كه اين دو
ماده وقتي كه با عَلي متعدّي مي شوند ؛ مانند : اشرف علي المكان يا أطلّ علي المكان ، مفهوم مترادف
مي يابند و معناي اشراف و نگاه به يك محل از نقطه اي بلند را
مي دهند . بنابراين معناي جمله مزبور اين خواهد بود :

قرن كوهي است كه مشرف بر عرفات است و نگاه به آن دارد . پس اين كوه يا
در كنار عرفات يا در نقطه اي نزديك آن قرار دارد و مي توان از فراز آن ،
عرفات را مشاهد كرد .

در اين باره حديثي است كه محل وقوف پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) را در عرفات ،
در روز عرفه مشخص مي كند . از اين حديث استفاده مي شود كه كوه مشرف بر
عرفات ، همان جبل الرحمه است كه در عرفات واقع است ؛ زيرا
اين كوه مصداق قرن است ؛ يعني كوهي است كوچك ، منفرد و سياهرنگ . و در حديث نيز با اين
ويژگيها از آن ياد شده است .

زبيدي در تاج العروس مي گويد :

چنانكه اصمعي گفته ، قرن كوهي است مشرف بر
عرفات .

ابن اثير مي گويد :

قرن كوه كوچكي است و حديثي كه مي گويد : پيامبر اسلام در روز عرفه در كنار قرن سياه وقوف كرد ، به اين كوه تفسير شده
است .

بلادي در كتاب معجم
معالم الحجاز
مي گويد :

اين كه اصمعي گفته است : كوه مشرف بر عرفات ،
همان جا است كه امروز به نام قرين ، جبل الرحمه ، و جبل عرفات مشهور است و در قديم ،
اِلال ناميده مي شد ، و آن غير از قرن المنازل است كه ميقات اهل يمن محسوب
مي شود .

اما قريه يا وادي اي كه در نزديكي طائف قرار دارد ، در ستون
معاني متعددي است كه در كتاب قاموس المحيط براي واژه
قرن برشمرده است . مؤلف اين كتاب ـ در شمارش


77


معاني اين واژه ـ چنين مي گويد :

كوهي مشرف بر عرفات ، داراي سنگ نرم و پاكيزه ،
ميقات مردم نجد كه قريه اي نزديك طائف يا نام همه آن وادي است .

زبيدي ـ در مقام شرح و توضيح سخن مؤلف قاموس ـ معناي اخير را با
قرن المنازل تطبيق مي دهد و مي گويد : قرن المنازل ميقات مردم نجد
است كه در نزديكي طائف قرار دارد .

اما قرن الثعالب نام دو محل است :

1 ـ قرن المنازل ؛ يعني نام دوم قرن
المنازل معروف است .

ابن اثير در نهايه مي گويد :

در حديث مربوط به معرّفي ميقاتها آمده است كه
پيامبر اسلام قرن را ميقات اهل نجد قرار داد .

در روايتي ديگر آمده است كه قرن المنازل نام محلي است كه مردم
نجد در آن جا محرم مي شوند . بسياري كه آگاهي ندارند ، آن را با فتح ر
مي خوانند در حالي كه با سكون ر صحيح است و قرن الثعالب نيز ناميده
مي شود .

طريحي در مجمع
البحرين
آورده :

قرن ، نام محلي است ، و آن ميقات اهل نجد است كه
قرن المنازل و قرن الثعالب نيز ناميده مي شود .

2 ـ كوه مشرف بر دامنه منا كه بين آن و
بين مسجد منا ( مسجد خَيْف ) هزار و پانصد ذراع فاصله است .

از كساني كه از اين محل ياد كرده اند ، فاضل هندي در كتاب كشف اللثام است ، چنانكه نجفي [ شيخ محمدحسن ] در جواهر [ الكلام ] و [ آيت الله ] حكيم در كتاب مستمسك [ العروة الوثقي ] اين معنا
را از وي نقل كرده اند .

بلادي در معجم معالم الحجاز مي گويد : قرن الثعالب ، تپه كوچكي در
منا بوده كه از بين رفته است .

اينك كه با توضيحات گذشته ، با حدود و موقعيت محلهاي ياد شده آشنا
شديم ، تعبيرها و تعريفهاي لغت دانان را كه آميخته با اشتباه ، و خلط در مورد
اين محلها است ، از نظر مي گذرانيم :


78


جوهري ( ت 606 هـ . ) در صحاح
مي گويد : قرن ، نام محلي است و آن ميقات اهل نجد است . ابن
اثير
( ت 606 هـ . ) در نهايه مي گويد : در حديث مربوط به معرفي ميقاتها
آمده است كه پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) قرن را ميقات اهل نجد قرار داد . و در روايت ديگر
آمده است : قرن المنازل نام محلي است كه اهل نجد در آن جا محرم مي شوند .

چنانكه ملاحظه مي شود ، در اين دو تعريف جايي كه قرن در آن واقع
شده ، مشخص نشده است .

اما مطرزي ( ت 616 هـ ) ـ كه معاصر ابن
اثير بوده ـ در كتاب المغرَّب مي نويسد : قرن ،
ميقات اهل نجد است كه كوه مشرف بر عرفات است . سپس مي افزايد : در صحاح با فتح
راء ضبط شده كه درست به نظر نمي رسد .

اين عبارت ، به روشني محل قرن المنازل را مشخص مي كند و آن را
كوه مشرف بر عرفات مي داند .

پس از مطرزي ، فيومي نيز دچار اين اشتباه
شده است . وي در مصباح المنير چنين گفته : قرن ـ با سكون
راء ـ ميقات اهل نجد است كه كوهي مشرف بر عرفات است . قرن المنازل وقرن الثعالب
نيزناميده مي شود . اين عبارت نيزدرتعيين محل قرن المنازل روشن است .

پس از مطرزي و فيومي ، فيروز آبادي ( ت 816 هـ . ) نيز از لغزش مصون
نمانده است . وي در قاموس ـ در مقام شمارش موارد استعمال واژه قرن ـ سه معناي ياد
شده در زير را بدين گونه معرفي مي كند :

كوه مشرف بر عرفات ، سنگ نرم پاكيزه و ميقات اهل نجد كه قريه اي
است در طائف يا نام همه آن وادي است كه قريه در آن قرار دارد .

اين عبارت هم به روشني مي رساند كه كوه مشرف بر عرفات غير از
ميقات اهل نجد است ؛ زيرا ميقات به آن عطف شده و نيز
معناي دوم ( سنگ نرمِ پاكيزه ) بين آن دو فاصله ايجاد كرده است . همچنين اين عبارت
نشان مي دهد كه ميقات اهل نجد ، قريه يا وادي است نه كوه .

در اين جا يادآوري مي كنيم كه در عبارت مطرزي ، اشتباه از حذف
واو عطف ناشي شده است ؛ زيرا خوب بود جمله قرن ، ميقات اهل نجد است كه كوه مشرف بر
عرفات است ( 1 ) را با

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ والقرن ميقات اهل نجد جبل مشرف علي عرفات .


79


ذكر واو عطف مي آورد و چنين مي گفت :

قرن ، نام ميقات اهل نجد و نيز كوه مشرف بر عرفات
است .
( 1 )

البته ممكن است اين اشتباه از ناحيه ناسخ و هنگام استنساخ يا در چاپ
رخ داده باشد و ممكن است از ناحيه خود مطرزي باشد ؛ زيرا وي از لغت دانان محقق
نبوده است .

به نظر مي رسد كه فيومي خواسته است در مصباح ، عبارت مطرزي را در
المغرب كه بالاي صفحات آن نقل شده ، تصحيح كند ؛ زيرا به نظر وي ، مقصود مطرزي يك معنا
بوده نه دو معنا . از اين نظر گفته است :

القرن : ميقات اهل نجد و هو جبل مشرف علي عرفات .

قرن ميقات اهل نجد است و آن عبارت از كوه مشرف
بر عرفات است .

بدين ترتيب او با افزودن ضمير منفصلِ هو بر عبارت مطرزي ، چنين وانمود
كرده است كه كوه مشرف بر عرفات ، در واقع صفت ميقات اهل نجد است . فيومي با اين كار ،
گروهي از مؤلفان و شارحان مناسك را كه بعدها به اين دو كتاب مراجعه كرده اند ،
دچار اشتباه كرده است . از آن جمله حسين بن محمد سعيد بن عبدالغني مكي حنفي در حاشيه
خود بنام ارشاد الساري الي مناسك الملاعلي القاري ،
صفحه 55 ، قرن را چنين معرفي كرده است : قريه اي است در نزديكي طائف . در كتاب
المغرب آمده است : قرن ، ميقات اهل نجد است كه كوهي مشرف بر عرفات است . . . در المصباح
نيز به همين گونه آمده است . در كتاب شرح المصابيح آمده است : قرن ، كوهي با سنگهاي
پوك و نرم است . اين كوه همچون تخم مرغ ، گرد و مدوّر ، و مشرف بر عرفات است . در كتاب
البحر الرائق نيز از اين تعريف پيروي شده و چنين آمده است : كوهي است مشرف بر عرفات . عين اين عبارت در شرح شيخ عبدالله عفيف و شيخ عبدالرحمان مرشدي و شرح فرزندش ،
همچنين در شرح شيخ حنيف الدين مرشدي بر مناسك نيز ، تكرار شده است .

چنين اشتباهي را در كتاب رياض تأليف سيد طباطبايي نيز مشاهده
مي كنيم . وي نوشته است : اين ميقات ، قرن الثعالب و قرن ( بدون اضافه ) نيز ناميده
مي شود و آن عبارت از كوهي است مشرف بر عرفات كه تا مكه دو منزل راه است . اين
لغزش در كتاب كشف اللثام ، تأليف فاضل هندي نيز به چشم
مي خورد ، شيخ محمد حسن نجفي در كتاب جواهر مي نويسد : در كشف اللثام آمده
است :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ والقرن ميقات اهل نجد و جبل مشرف علي عرفات .


80


قرن ، كوهي مشرف بر عرفات ، در فاصله دو منزلي مكه است . مامقاني نيز در كتاب المناهج مي گويد : قرن المنازل
كوهي مشرف بر عرفات ، در دو منزلي مكه است ، و آن ميقات اهل طائف است . استاد شهيد ما صدر نيز در كتاب الموجز در شمارش ميقاتها
مي نويسد : . . . سوم : قرن المنازل است كه در كوه مشرف بر عرفات قرار دارد .

گويا معرفي اين ميقات به عنوان كوهي مشرف بر عرفات ، گروهي را دچار
حيرت و سرگرداني كرده است ؛ زيرا در عرفات كوهي كه عنوان مشرف بر عرفات بر آن صدق
كند ، وجود ندارد ؛ از اين رو آن را به كوه كَر تفسير كرده اند چنانكه قاضي عيد در شرح المناسك مي گويد : اين كوه در ميان مردم
مكه و اهل اين منطقه كَر ـ با فتح كاف و راء ـ ناميده مي شود . و آنچه در قاموس
ذكر شده موافق سخن شارح ( رحمه الله ) مي باشد ؛ زيرا در قاموس ، در مقام شمارش معاني قرن آورده است : كوهي است مشرف بر عرفات و سنگ نرم و پك
پاكيزه ، ميقات اهل نجد و آن قريه اي است در نزديكي طائف و نام همه آن وادي
است . . . عبارت شيخ قطبي در كتاب منسك نيز چنين است : قرن كوهي است كه در آن
قريه هايي در نزديكي طائف هست و داراي كشتزارها و باغهايي است و ميوه هاي
آن به مكه حمل مي شود . . . قاضي عيد سپس مي افزايد : نام قريه ياد شده هد
است . . .

سخنان قاضي عيد از چند جهت قابل تأمل است :

1 ـ او با ملاحظه عبارت مطرزي و فيومي كه گفته اند : كوهي است
مشرف بر عرفات گمان كرده است اين عبارت صفت ميقات است ، از اين رو خواسته است بين
عبارت اين دو ، و عبارت فيروزآبادي ( درقاموس ) سازگاري ايجاد كند تا نتيجه بگيرد كه
ميقات عبارت از كوه مشرف بر عرفات است و به همين جهت واو عطف را از عبارت مزبور حذف
كرده است زيرا اگر واو ذكر مي شد ، استدلال ناقص مي گشت و نيز وجود واو
عطف ثابت مي كرد كه ميقات ، يكي ديگر از معاني قرن ( غير از كوه مشرف بر عرفات ) مي باشد . او از اين نكته غفلت كرده است كه در عبارت قاموس ، قبلاً دو معنا براي
قرن ذكر شده است كه عبارتند از : كوه مشرف بر عرفات و سنگ نرم پاكيزه .

بنابراين اگر كلمه ميقات كه بعد از اين دو معنا ذكر شده ، به ماقبلش
ارتباط پيدا كند ، معنا اين خواهد بود كه : ميقات ، عبارت است از سنگ نرم ، نه كوه مشرف
بر عرفات و با اين


81


ترتيب استدلال وي ناقص خواهد بود . جاداشت كه قاضي عيد متوجه اشتباه
در عبارت مطرزي و فيومي مي شد و با توجه به آنچه در قاموس و تاج و كتابهاي لغت
ديگر آمده ، آنها را تصحيح مي كرد .

2 ـ هيچ كس احرام از قريه هد واقع در كوه كر را ـ از هر نقطه آن كه
باشد ـ جايز نمي داند ، بلكه همه فقها ، احرام از محل معروف به وادي مَحْرَم را
در آن قسمت كه در كنار طائف واقع شده است ، واجب مي دانند . علت وجوب احرام از
اين محل اين است كه وادي مَحْرَم در انتهاي قرن المنازل يا محاذي آن مي باشد
در حالي كه احرام در هر نقطه از قريه سيل را كافي مي دانند .

3 ـ ميان كوه كَر و وادي عرفات ، وادي بزرگ كرا و نيز وادي نعمان قرار
دارد ، بنابراين نمي توان گفت كه كوه كر در عرفات واقع شده و بر آن مشرف است ،
بلكه چنانكه عيناً مشاهده مي شود ، اين كوه ، مشرف بر وادي بزرگ كرا است كه پس
از مسافت طولاني ، در حدود دهها كيلومتر ، به وادي نعمان منتهي مي شود و وادي
نعمان به عرفات متصل است .

4 ـ آنچه از عبارت كتابهاي لغت ـ كه مي نويسند : قرن ، كوهي است
مشرف بر عرفات ـ به روشني استفاده مي شود ، اين است كه كوهي كه بر عرفات مشرف
است اسمش فقط قرن است و مضاف اليه المنازل يا الثعالب و امثال اينها ندارد . بنابراين تفسير آن به قرن المنازل نياز به دليل دارد . از اين گذشته قبلاً گفتيم كه
مقصود از اين كوه ، جبل الرحمه است .

در پايان مناسب است دو نكته را يادآوري كنيم :

1 ـ چنانكه در بسياري از كتابهاي لغت تصريح شده ، قرن المنازل ، گاهي
قرن الثعالب نيز ناميده مي شود .

2 ـ محلي در دامنه من ، نزديكي مسجد خَيْف ، قرن الثعالب ناميده
مي شود .


| شناسه مطلب: 82954