بهداشت در
حج
1 ـ مقدّمه ظهور امراض در
مکّه
181 میقات حج - سال ششم - شماره بیست و دوم - زمستان 1376 بهداشت در حجّ 182 مقدمه ظهور امراض در مکّه درآمد در شماره های پیشین مجلّه ، از ایوب صبری پاشا و کتاب های : « مرآة مکّه » ، « مرآة مدینه » و « مرآة جزیرة العربِ » وی که به
181 |
ميقات حج - سال ششم - شماره بيست و دوم - زمستان 1376
بهداشت در حجّ
182 |
مقدمه ظهور امراض در مكّه
درآمد
در شماره هاي پيشين مجلّه ، از ايوب صبري پاشا و كتاب هاي : « مرآة مكّه » ، « مرآة مدينه » و « مرآة جزيرة العربِ » وي كه به زبان تركي استانبولي به نگارش درآمده و از چگونگي تأليف و محتواي آن ها ، به تفصيل مطالبي را تقديم شما خوانندگان كرديم . عبدالرّسول منشي ، مترجم دارالترجمه خاصّه دربار ناصرالدين شاه ، به دنبال اظهار تمايل وي و به دستور وزير انطباعات وقت ، ترجمه جلد اوّل يعني مرآة مكّه را در سال 1306 هـ . ق . آغاز مي كند و دو سال بعد آن را به پايان مي رساند . سپس توسط خطّاط معروف آن زمان ، آقاي محمّد قزويني مشهور به « آشوري دهم » با خطّي زيبا و خوش تحرير و پس از آرايش برخي صفحات با تذهيب زيبا ، كتاب را به ناصرالدين شاه هديه مي كند .
ايّوب صبري پاشا در مقدّمه كتاب ، انگيزه خود را در تأليف اين اثر گرانسنگ چنين بيان مي دارد :
و بعد ، چنان كه در نزد ارباب عقول معلوم و هويداست ، از آنجا كه بلدتين طيّبتين به ممالك روي زمين ، داراي يك نوع افضليّت مشروعه بوده و هر مسلم مقتدري را رؤيت و زيارت آن دو مقام منيف لازم است ، لهذا اطلاع از فوايد فضايل و استكشاف خصايص و خصايل آن دو نقطه مباركه الزم و مخصوصاً كساني را كه ،
183 |
مانند حمامه حرم محترم ، در آن آشيانه فيض آستانه ، مقيم و معتكف اند ، ناچار واهم است . علماي اعلام به اميد تعيّن و اثبات اين كه اقطار ميامن آثارِ حجاز ، معزّز و مقدّس ترين قطعات ارض است ، كتب متعدّده تأليف و تصنيف نموده و فضايل عاليه خلقيه آن خاك عطرناك را به اخلاف خود تعريف و اعلام نموده اند و شعراي اقوام و قبايل بدويه نيز براي اين كه نقل و حفظ شود ، قصايد بليغه و فقرات مسجّعه كه تعداد آنها خارج از قوّه است ، در اين باب انشاد نموده اند و ليكن هر يك از كتب مبسوطه مذكوره و قصايد و اشعار مرقومه در گوشه فراموشي متروك و منسي مانده است .
چون در زبان تركي تا كنون كتاب مستقلي در اين باب نوشته نشده و رواياتي كه در السنه و افواه گفته مي شود ، با يكديگر مخالفت و ضدّيت داشت و بدين جهت وصول به حقيقت امر ، يك نوع اشكال و صعوبت به هم رسانيده و بسياري از ابناي وطن نمي توانستند به طور مقصود به فوايد و فضايل آن دو بلده مسعودة المآثر اطلاع به هم رسانند ، و چون به ديده فخر و مباهات مشاهده نمودم كه كتب محمود السير ، عزيز الآثار ، تكملة المناسك ، تاريخ وهّابيان ، رياض الموقنين ترجمة الشمايل ـ كه از مؤلّفات اين بنده است ـ در سايه اعلي حضرت سلطان مظهر ، رغبت و قبول اهل كمال گرديد . اين عاجز غير مقتدر وجود ، آن چنان اثر عظيم القدر را كه موائد فوايدش غير معدود و نظيرش تا كنون ناموجود بود لازم ديد . بناءً عليه ، وقايع مكّه مكرّمه و مدينه منوّره را كه اوايل احوال آنها در كتب عتيقه موثوقه مسطور و تفاصيل حالات آنان زينت بخش انتظام سطور است ، ضبط و استكنا نموده ، عادات و اعتقادات اهل جاهليّت و قواعد و نظامات اعراب عصر را به مندرجات رسايل نادره عربيّه و مجامع فاخره فارسيه ، كه به دستياري اقلام فحول صحيفه سراي تأليف و تصنيف شده است ، امرار نظر نموده و از فحاوي كتب معتبره مذكوره ، فوايدي را كه استنباط كردم ، جزء نافع به ملّت معظّمه اسلام را نشر و تعميم نموده ، وقوعات ماضيه و احوال تاريخيه ، قطعه جسيمه حجازيّه را در يك جلد مخصوص جمع نموده و براي تقديم و پيشكش نمودن به هموطنان ، نوشتن يك تاريخ تركيّ العباره را تصوّر و خيال نمودم .
و چون ترتيب و تنظيم خاطره اي كه به خاطر ، تبادر نموده بود و تدقيق احوال و اقوال مختلف المآلِ مواقع يثرب و بطحا با نداشتن سرمايه و بضاعت ، موقوف بر
184 |
اين بود كه شخص حُكماً ارضاي مسعوده حجاز را سير و سياحت كند . بناءً عليه موانعي كه در اجراي اين مقصود پيش آمد اين عاجز را از نيل به آرزوي خويش بازداشت .
بالأخره سياحت آن جانبِ فيض جوانب مقدّر و شاهد خوشخرام مقصود در آيينه تيسّر و امكان جلوه گر آمد و چون به دلايل عقليه قطعيه و براهين نقليه قويّه ، ثابت و مبرهن بود كه اگر اين تصوّرات خيريه از قوّه به فعل در آيد ولو اين كه جزئي هم باشد ، اهل ايمان از آن استفاده خواهند كرد . لهذا به استظهار اين كه خطاياي واقعه ام را مروّتمندان زمان تصحيح و اصلاح خواهند كرد در ايفا و اجراي مافي الضمير دوام و ثبات نموده و اين حطب عظيم و امر كريم را كه فوق قوّت و اقتدارم بود ، به عهده خود گرفته و در اين عهد ترقّي ، كه در سايه توجّه اعلي حضرت سلطان عظيم الشأن ، عبدالحميد خان ثاني طريق هدايت قرين حرمين محترمين از بيم و هراس حراميان عاري بوده و هر گونه امن و امان در آن امكنه مباركه جاري و ساري است ، لازم ديد كه آن اثر جميل سابق الذكر را كه باعث دعاي خير است ، جمع و ترتيب كرده ، كتب آتيُ الذكر را مأخذ اتخاذ نموده از ادبيّات عثمانيه ومخصوصاً از رساله اي كه شامل تدقيقات دكتر رائف افندي است مباحث مناسب و مهم را نقل و درج نموده ، به عون و عنايت هادي سُبل توكّل ، و به نصرت روحانيه سلطانِ رُسل توسّل جسته ، از ابتداي خلقت بيت الله به تحرير وقايع شروع نموده و مفصلات اقوالي را كه در حق مواقع متبرّكه تفتيش و تحقيق شده و در كتبي كه آنها را مأخذ اتّخاذ نموده ام مطالعه و يا آن كه به رأي العين ديده ام تا اين عصر ، علي وتيرة الاجمال نگاشته و به اميد اين كه كساني را كه فريضه حج شريف را ايفا نموده اند وسيله تكرّر شده و از موحّدينِ اخلاص قرين ، آناني را هم كه حسرت كش وصال كعبة الله المتعال هستند ، ترغيب و تهييج نمايد .
اين ذخيره ناچيز را به سه جزء تقسيم و به « مرآة الحرمين » توسيم نموده ، در نهايت سادگي و سلامت ، كه مطالعه كنندگان را مفيد افتد . جميع اشكال بعض مواقع و مآثر و نقشه هاي مسطّحه حرمين محترمين را ثبت و ضبط نموده و به حضور عدالت نشور اعلي حضرت سلطان عظيم الشأن عرض و تقديم نمود .
اگر چه اعتماد ندارم كه در مقابل مؤلّفات عديده عثمانيه ، كه حيرت بخش عقول
185 |
هستند اين اثر محقّر من مظهر پذيرايي و قبول گشته و مطالعه ثانوي را ارزش و شايستگي داشته باشد وليكن چون در عصر آن چنان پادشاه فاروق شعار مقصود عمده ام خدمت به ابناي وطن است ، لهذا اگر شايسته آن دانند كه از لحاظ انور مبارك گذرد ، اين لطف بي عديل ، محض آن است كه اين بنده را شرمنده و محجوب نفرمايند و از مطالعه كنندگان اين اثر عجزگستر متمنّي آنم كه سهو و خطاياي اين ذخيره كم بها را به نظر اغماض ديده و از غلطات واقعه آن اعراض فرمايند . و من الله التوفيق
ايّوب صبري پاشا ، بخشي از كتاب مرآة الحرمين را به مسائل بهداشتي حاجيان اختصاص داده تحت عنوان « اسباب ظهور امراض در مكّه » مطالب قابل توجّهي را ذكر كرده است . گرچه برخي از اين نكات در شرايط كنوني مصداق پيدا نمي كند ، ليكن اطلاع از آن براي دانشمندان و فرهيختگاني كه تاريخ گذشته اين سرزمين مقدّس را پي گيري و دنبال مي كنند خالي از لطف نيست . اميد آن كه خوانندگان محترم را مفيد و مقبول افتد .
اسباب ظهور امراض در مكّه
در اوايل ، حجّاجي كه با محمل شام مي آمدند ، روي چاه هايي كه در راه عمره است و حجاج محمل ( 1 ) مصر نيز در مقابل موقع شيخ محمود نام ، ركز خيام ( 2 ) نموده ، در مدّت اقامتشان مزخرفات ( 3 ) گوسفنداني را كه قرباني مي كردند ، همانطور گذاشته و نمي پوشانيدند و لاشه هاي شتر و اسب و ساير حيوانات را ، كه به واسطه خستگي راه تلف مي شدند ، در ميان چادرها ، به همان حالت مي گذاشتند و اكثر كساني كه در مراجعت از عرفات كه براي رمي جمرات ، به منا نازل ( 4 ) مي شدند . مزخرفات قرباني ها را در مقابل چادر گذاشته ، و كساني هم كه عوض گوسفند ، بز قرباني مي كردند ، جسد آنها را تماماً در محلّي كه بريده بودند گذارده ، و اجساد شتراني را هم كه در عقب جمره بزرگ نحر ( 5 ) كرده بودند ، در محل ذبح مي گذاشتند ، از مزخرفات راه عمره ، و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كجاوه .
2 ـ خيمه به پاكردن .
3 ـ زوايد و اضافات .
4 ـ فرود مي آمدند .
5 ـ قرباني .
186 |
ساحه ( 1 ) شيخ محمود كه در ميان چادرها ترك مي شد ، و از زباله هايي كه در ميان كوچه هاي محلاّت جمع مي شدند ، طوري عفونت حاصل مي گرديد كه اكثر اوقات عابرين ، از رايحه كريهه ( 2 ) آن ها عاجز و ناچار مي ماندند و اكثر كساني كه در داخل خيام مقيم بودند به ناخوشي هاي صداع مفرط ( 3 ) و به هم خوردگي دل ، و انقلاب مزاج مبتلا مي گشتند .
در منا از اجساد حيوانات [ قرباني هاي ] مذبوح ( 4 ) كه در ميان چادرها ترك مي شد ، عفونتي حاصل مي گرديد كه به وصف نمي آيد .
حجاج بيچاره ، در آن چنان جاي گرم ، و در ميان تعفّن فوق الطّاقه [ فوق العاده ] سه روز تمام معذّب بوده ، در ظرف اين مدّت هيچ وقت از حالت استفراغ و خوف هلاكت ، آسوده نبودند . به تصوّر اين كه در آن جاي كدر فرسا ، ( 5 ) حجّاجي را كه براي اكمال نسك حج ، ( 6 ) سه روز متوالياً ( 7 ) اقامت دارند از مخاطرات مضرّه ملحوظه ( 8 ) مستخلص سازند ، در مقابل چادر هر كس چاهي كنده شده ، و حجاج را قدغن شد كه مزخرفات قرباني هايي را كه مي كشتند به آن حفره ها القا ( 9 ) كنند ، ولي اين تدابير حسنه ، در نزد حجاجي كه از اجناس مختلفه ( 10 ) بودند ، تكليف مالايطاق ( 11 ) ديده شده ، و مي گفتند ماها كه در اين مكان به طور دوام اقامت نخواهيم نمود .
عاقبة الأمر معلوم شد كه مرض حُما ( 12 ) ( حُمي ) ، و حالت قي و صداع ( 13 ) ، و اين قسم امراض ، از عدمِ دقّت به نظافت و طهارت حاصل مي شود .
بناءً عليه به ملاحظه اين كه ، اسباب راحت و حضور حجّاج ذوي الابتهاج ، تدارك كرده شود ، به امر و اراده مرحوم سلطان عبدالحميد خان ( 14 ) در سال يك هزار و دويست و شصت و هفت ، براي حجاجي كه با محمل شريف آمده ، و در راه عمره و ساحه شيخ محمود ، ركز خيام مي كنند ، حفرات مخصوص به القاي مزخرفات كنده شده و لاشه و مزخرفاتي كه جيادتِ ( 15 ) هوا را اخلال كند ، ابداً در مواقع مزبوره ( 16 ) ت
رك نمي شود . با اين كه في زماننا هذا ، اكثر حجّاج بحراً ( 17 ) آمد و رفت كرده ، و قوافل محامل شريف آن قدرها ازدحام ندارد ، باز از سال مذكور ، براي دفن مزخرفات حجّاجي كه از عرفات برگشته و در منا ذبح قرابين ( 18 ) مي كنند حفرات ( 19 ) بسيار كنده شده ، بحمد الله تعالي اكنون در محلاّت شهر شهير مكّه معظّمه ، به قدر ذرّه اي عفونت معلوم [ استنباط ] نشده ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحن خانه : فضاي خالي ميان خانه ها كه ساختماني در آن نباشد .
2 ـ بوي بد و ناپسند .
3 ـ سردرد شديد .
4 ـ سربريده شده .
5 ـ تيرگي آفرين .
6 ـ به پايان بردن اعمال و مناسك حج .
7 ـ پي در پي .
8 ـ خطرهاي زيان بار ذكر شده .
9 ـ انداختن و افكندن .
10 ـ نژادهاي گوناگون .
11 ـ آن وظيفه كه بيش از توان و طاقت است .
12 ـ تب .
13 ـ سردرد .
14 ـ سي و چهارمين پادشان عثماني .
15 ـ خوبي و پاكي هوا .
16 ـ ذكر شده .
17 ـ از راه دريا .
18 ـ جمع قرباني است و به معني آن چيزي است كه مثل گاو و گوسفند و شتر در راه خدا قرباني مي كنند .
19 ـ گودالها .
187 |
حجّاج مسلمين وسكنه بلدالأمين ، از اين رو فارغ و آسوده گشته اند مع مافيه ، چون اين اوقات اكثر اشخاصي كه به حج مي روند ، از جهله ناس ( 1 ) بوده و نمي دانند كه هر كس بايد به قدر امكان ، در مكان هاي گشاده و هوادار اقامت كرده ، و براي حفظ وجود [ صحّت ] منازل خود را به نظافت و طهارت دائمه نگاه دارند . بناءً عليه براي تهوين مصرف ( 2 ) هفت و هشت نفر از آنها ، در اطاق [ هايي ] كه كرايه اش خيلي كم است و از هيچ منفذي هوا نمي گيرد جمع شده و منزل مي كنند و هر روز در روي منقل طبخ كرده ، و گذشته از اين ها ، براي بردن به اوطان خود عطريّات نيز تدارك مي نمايند . مزخرفات اطعمه اي را كه مي خورند ، در مقابل اطاق ها مي ريزند و اين مزخرفات به واسطه رطوبت پوسيده ، تعفّنات شديده از آن ها حاصل مي شود و چون غفلت دارند [ غافل هستند ] كه اين حالات سبب علل و اسقام ( 3 ) عديده بوده و هر يك علي طريق المناوبة ( 4 ) ناخوش شده و از شرف زيارت اكثر اماكن مسعوده محروم مي مانند ؛ زيرا كه از يك طرف هر آن سخونت ( 5 ) موسم زياد شده و از طرف ديگر رايحه اطعمه كه در روي منقل ها پخته مي شود و حرارت آتش ، اطاق ها را مانند حمام گرم مي كنند و آب هاي ملمع به روغن ( 6 ) و مزخرفات اطعمه را روي هم ريخته ، به واسطه رطوبت در اندك مدّت پوسيده و تعفّنات زياد مي كند و اقسام حما و ساير ناخوشي هاي مهلك حاصل آمده ، ناخوشي يكي از همنشينان [ هم حجره ها ] به ديگران نيز سرايت نموده ، همه را در آنِ واحد مضطرب و پريشان مي كند .
اگر چه نظر به اين تعريف هميشه بايد در مكّه مكرّمه ناخوشيِ حما موجود بوده ، و از اين رو اكثر حجّاج مشرف به هلاكت بشوند ولي چون هواي آن موقع مقدّس يابس ( 7 ) و جيّد ( 8 ) و سالم است و مانند مواقع مرطوبي صعودات وخيمه ندارد ، لهذا به لطفِهِ تعالي ، حماي مهلك بسيار كم ديده مي شود . اگر چه كافّه ناخوشي هاي قطعه مسعود حجاز از نوع حما بوده ولي اين ناخوشي ها در زمان قحط مطر ( 9 ) شدّت پيدا مي كند بالعكس اگر باران ببارد ، ناخوشي هاي موجوده را ، بالكلّيه زايل مي سازد ؛ زيرا وقتي كه باران كم ببارد مزخرفات و قاذوراتي ( 10 ) را كه در اطراف محلاّت جمع شده است خيسانده ، ( 11 ) و به تأثير حرارت آفتاب اين آلايش پوسيده ، و به طرز بُخار بعض مواد مضرّه از آنها به هوا صعود مي كند . موادّ سابقة الذكر با اين كه از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بي سوادان و مردم كم اطلاع .
2 ـ كم شدن هزينه و مخارج سفر .
3 ـ بيماريها و ناراحتي ها .
4 ـ به نوبت .
5 ـ گرمي و حرارت .
6 ـ مخلوط با روغن .
7 ـ خشك .
8 ـ پاك و نيكو
9 ـ بي باراني .
10 ـ مردار و پليدي .
11 ـ در آب خوابانده و نم زده .
188 |
تأثير آفتاب محو مي شود ولي شب ها مانند شبنم پايين آمده ، متأثرين را مبتلا به علل و امراض مي كند و اگر باران زياد ببارد ، سيلي كه در راهها حاصل مي شود مزخرفات متراكمه را به جاهاي دور و دراز مي برد و در هيچ جا اثر عفونت باقي نمي ماند .
در اوائل در طرف معلّي ( 1 ) حوضي بسيار بزرگ و ويران و قديمي به نام « بركه مصر » موجود بود كه سزاوار بود آن حوض بزرگ را منبع انواع حما نامند و معتاد بود كه مزخرفات بيوت محلاّت همجوار و لاشه حيوانات مانند اسب و شتر و گربه و سگ كه در اطراف هلاك مي شدند ، به اين حوض انداخته شود چون باران مي آمد آب هايي كه در حوض مذكور متراكم مي شد ، موادّ مزبوره را به واسطه حرارت آفتاب پوسانيده و بُخاراتي كه از آن صعود مي كرد به اطراف منتشر مي گرديد . صفوت و جيادت ( 2 ) هواي آن طرف را اخلال كرده ، و ناخوشي حماي مهلك از اين رو حاصل [ ظاهر ] مي شد .
خداي رحمت كناد صاحب تصانيف لاتحصي ، ( 3 ) مرحوم مصطفي حامي پاشا ، هنگامي كه ياور امارت جليله بود ، حوض مزبور و مزبله هايي را كه در جوار آن بود به سنگ و خاك پر كرده ، اسباب ظهور ناخوشي هايي را كه در مكّه مكرّمه محتمل الوقوع بود به قانون حفظ الصحّه كاملا نابود نموده ، و اكنون در خاك تابناك كعبة الله به هيچوجه اسبابي نيست كه حما و علل سائره را علّت بشود .
نصيحت حجّاج
از آن جا كه لازم است كه اكل و شرب و خواب و بيداري و حركات و سكنات ( 4 ) انسان ، موافق عادت و طبيعت مملكتي باشد كه به آب و هواي آن جا پرورش يافته و بزرگ شده است لهذا شخصي كه از مولد و وطن خويش مفارقت كرده و مخصوصاً به جانب حجاز احرام بند اعزام مي شود بايد اسبابي را تهيّه كند كه وجود خود را از مخاطرات مهلكه برهاند و در وطن خود وجود خويش را هر قسم كه عادت داده است ، در مدّت سياحت هم ، همانطور گذران نمايد كه تبدّلات و تغيّرات ( 5 ) ظاهره ضروريه ، وجود او را نيازرده و به ناخوشي هاي وخيم دچار نكند . چون بعضي از اهالي بلاد بارده ( 6 ) اين ملاحظات را ندارند ، لهذا در نقطه مقدّسه حجاز ، به انواع علل و امراض گرفتار شده ، بالطّبع از شرف زيارت برخي از اماكن مسعوده محروم مي شوند ؛ چون مسافرين به نيّت سياحت قعطه اي از وطن خويش درآمده اند ، كه ابداً
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان جا كه قبرستان ابوطالب واقع است .
2 ـ پاكي و پاكيزگي .
3 ـ نويسنده كتابهاي بي شمار و يا سراينده اشعار فراوان .
4 ـ جمع سكنه و به معناي وضع و حالتي كه انسان در آن قرار دارد آمده است .
5 ـ دگرگونيها و تحوّلات .
6 ـ كشورهاي سردسير .
189 |
آن جا را نديده اند . بناءً عليه ، در بحر و برّ ( 1 ) از بي مناسبتي سرما و گرما و شدّت و ضعف و خواب و بيداري ، به كلّي بي راحت ( 2 ) و حضور مي مانند ؛ مخصوصاً در باب اطعمه زحمت زياد كشيده و در امر مهمّ حفظ الصحّه عاجز مي مانند . اين حالت در وجود انسان تبدّلات عظيمه را باعث [ منتج ] شده ، معده و مزاج را افساد و اخلال مي كند ؛ زيرا كه هر كس موافق طبيعت بلده خود [ زندگاني كرده ] نشست و برخاست نموده و اكل و شرب مي نمود ، در اين راه حرارتي را خواهد ديد كه در مملكت خود نديده و سي منزل علي التمادي ( 3 ) پنير و زيتون خواهد خورد .
اگر چه بديهي است حجّاج هنگام وصول به مكّه مكرّمه و مدينه منوّره ، از جيادت و صفوت ( 4 ) هوا استفاده خواهند كرد ولي چون به طبيعت و هواي خطه حجاز اطلاعات سابقه ندارند ، تحميل عبادت فوق العاده و اكل اطعمه و ميوه هاي مختلف مي تواند براي حاجيان مخاطرات زياد تدارك كند . اگر چه به واسطه آثار صحيحه و اخبار متواتره ثابت است كه در حرمين اجر عبادات مضاعف مي شود ولي چون طاعات ربّ احد ، به صحّت وجود مستند است ، لهذا زنده داشتن وجود هم اهم و الزم است . بنابراين حاجيان بايد در نزد خود لباس زمستاني هم داشته و موافق هواي هر موقع لباس پوشند و در حفظ صحّت وجود ، منتهي [ نهايت ] درجه دقّت و بذل ، مجهود ( 5 ) كنند [ مرعي دارند ] و در معاودت به عبث ( 6 ) ناخوش و گرفتار نشوند .
حَب هاي ( 7 ) مليّن ، ادويه منقبض و چاي و ساير چيزها بايد همراه داشت . خواه در دريا و خواه در صحرا ، صبح و شام صرف چاي بايد كرد ، اگر ممكن باشد شام و نهار شوربا و اطعمه مطبوخه ( 8 ) بخورند و از خوردن ميوه و طعام به حالت دلتنگي ؛ يعني از تغيير عادت تناول طعام احتراز نمايند . اگر در طبيعت لينت و يا انقباض حاصل شود ، بايد بيست و چهار ساعت نگذشته [ نگذرانده ] از خود دفع كنند .
در حالتي كه در كشتي به تأثير گرما يا سرما ، انحراف مزاج طاري شود ، از اين كه انسان ناخوش شده و به آرزوي خود نرسد بهتر و مناسبتر آن است كه تنخواه ( 9 ) را اعتنا و اهمّيتي نداده و به موقع كشتي داخل شود ؛ زيرا تنخواهي كه در امر حفظ صحّتِ وجود صرف شود ، چنان كه در فوق ذكر شد ، داخل تنخواهي است كه براي ايفاي حج تدارك و ادّخار شود . اگر چه شبهه اي نيست كه حضرت حافظ حقيقي ، حفظ و حراست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ دريا و خشكي .
2 ـ بدون آرامش و راحتي .
3 ـ مرتّب و پيوسته .
4 ـ پاكي و تميزي هوا .
5 ـ كوشش .
6 ـ بي جهت و بي هوده .
7 ـ قرص .
8 ـ پخته شده .
9 ـ پول و كالاي همراه .
190 |
خواهد نمود ولي تشبّث [ توسّل ] به اسباب هم ، در هر چيزي شرط اعظم بوده ، هنگام دخول به احرام نبايد در زير هوا خوابيد و در وصول به جدّه نبايد يك دفعه اطعمه غير مناسب خورد . براي تقويت معده و وجود ، بايد شوربايي خورد كه از آب گوشت پخته شده باشد ، و ميوه هايي را كه در مملكت خودِ شخص ، پيدا نمي شود ، نبايد ميل نمود .
از زياد خوردن نان روغني و خرما ، در هر حال احتراز بايد كرد . اگر در معده و وجود ، ( 1 ) علامات ناخوشي ظاهر شود ، بلاتأخير بايد به اطبّايي كه وقوف كامله به آب و هواي آن جا دارند مراجعت كرد و هر چه امر نمايد بدون كم و زياد عمل نمود [ كرد ] .
هنگامي كه از جدّه عزيمت به مكّه مي شود بايد به خوردن شوربا و پلو و ليمونات ( 2 ) مداومت كرد و از خوردن زيتون و پنير مجانبت ( 3 ) نمود وهنگام سوار شدن به شتر و يا پايين آمدن از او ، محض اين كه عضوي از اعضا رنجيده نشود ، بايد عاقلانه حركت كرد .
در وصول به مكّه مكرّمه بعد از اكمال سعي و طواف از احرام خارج مي شوند ، از طرف آقايان سقّاها و دليل ها مهماني داده مي شود ، اين ضيافت در منتهاي تكلّف بوده ، عموم اطعمه چرب و شيرين و نفيس مي شوند و اين ها براي حاجيان مضرّت دارد . از نان روغني و شيرينيو اطعمه كه ادويه و روغن زياد دارد بايد احتراز كرد . بايد بسيار كم خورد و اگر فسادي در معده روي دهد بدون فرصت به واسطه سدلج دفع [ تصحيح ] فساد معده بايد كرد .
چون براي كساني كه فربه هستند انقباض مضرّ است . بايد به اين نكات هم عطف نظر دقّت ، و معده را از خوراك هاي مفسد نگاه داشت . فساد معده از خوردن خوراك هاي مختلف متولّد و شدّت حرارت هوا هم انسان را به خوردن آب زياد وامي دارد به اين لحاظ از خوردن خوراك هاي نامناسب [ بي مناسبت ] و لزوم و آشاميدن آب زياد احتراز بايد نمود و گاه گاهي چايي بايد صرف كرد و طبيعت را حالت انقباض نياموخت .
خواه شام و خواه نهار را بايد بسيار كم خورد . در گرما و مخصوصاً در تابش آفتاب نبايد خوابيد و هر طعامي كه نافع معده باشد او را بايست صرف كرد . از چيزهايي كه بايد دقت كرد ؛ يكي هم استيجار اطاق ها است . اطاقي كه براي اقامت انتخاب مي شود بايد در محلّ هوادار و يا در مرتبه بالا و يا وسط ابنيه واقع شده ، در يك اطاق زياده از سه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بدن و جسم آدمي .
2 ـ شربت هايي كه با شكر و قند و آبليمو تهيّه شده باشد .
3 ـ اجتناب و پرهيز .
191 |
نفر نبايد بيتوته كند و در داشتن عرق ، از خوردن آب اجتناب بايد نمود و شب ها در بام ها نخوابيده ، بايد استحمام كرد ؛ زيرا وجود كساني كه در قطعه حجاز مي باشند زياد عرق مي كنند و از اين عرق در سطح جلد چرك حاصل مي شود كه مسامات جلديّه ( 1 ) را بسته و نمي گذارد عرق به خارج خروج و ترشّح كند ، لاجرم در روي جلد مانند دانه هاي ارزن يك نوع دانه هاي قرمز پيدا مي شود . براي اين كه اين دانه ها دُمَل ( 2 ) نشود لااقل بايد هر هفته دو و سه دفعه استحمام كرد و زود زود البسه خويش را عوض نمود .
در وادي عرفات و مزدلفه و منا بايد در زير چادر نشست . ميوه و اطعمه مضرّه تناول ننمود و در تابش آفتاب حركت نكرد كه اين ها نيز صحّت وجود را معاونت و همراهي مي كند ، اگر چه هنگام اقامت در منا ضرري ندارد كه شخص كباب بي چربي تنها و پلويي تناول كند كه به [ با ] آب گوشت پخته شده باشد ولي چون قاوورمه ( 3 ) و ساير خوراك هاي لحمي مضرّ است . لهذا گوشت هايي را كه در اين موقع مقدّس صرف مي شود ، بايد از عرفات و يا مكّه معظّمه آورد ؛ زيرا چون در صحراي منا ، سناي مكّي ( 4 ) زياد است . گوشت حيواناتي كه در اين صحرا مي چرند اسهال مي آورد .
چون در بين حرمين بايد به طور دوام راه رفت ، قبل از حركت از مكّه مكرّمه و يا مدينه منوّره ، بايد مقدار كافي قاوورمه و برنج تدارك نمود كه در ميان راه شوربا و برنج و پلو و ليمونات تناول كرد .
* پي نوشتها :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سوراخ هاي زير پوست بدن كه عرق از آنها خارج مي گردد .
2 ـ غدّه هاي چركي كه زير پوست بدن ظاهر گردد .
3 ـ خورشت همراه با گوشت و يا گوشتي حيواني كه بر اثر حرارت آفتاب خشك شده باشد .
4 ـ به فتح سين ، گياهي است داراي برگ هاي باريك شبيه به برگ حنا ، گل هايش كبود رنگ ، دانه هاي آن ريز و در غلافي شبيه غلاف باقلا جادارد . بيشتر در حجاز مي رويد و بهترين آن سناي مكّي است . برگ آن در طبّ مانند مسهل ، استعمال مي شود . در معالجه امراض ضيق النفس و قولنج و عرق النساء نيز به كار مي رود .