بخش 11
نقد و معرّفی کتاب یک کتاب در یک مقاله
141 |
ميقات حج - سال ششم - شماره بيست و چهارم - تابستان 1377
نقد و معرّفي كتاب
142 |
يك كتاب در يك مقاله
( در معرفي كتاب « الحج والعمرة في الكتاب والسنه » )
محمّد رحماني
در روزهاي آخر سال هفتاد و شش قفسه هاي فروشندگان كتاب ؛ با كتابي تحت عنوان « الحج والعمره في الكتاب والسنه » مزين شد . اين كتاب افزون بر ظاهري آراسته و چشم نواز ، برخوردار از محتوايي عالي و مضامين بلند آسماني است . نويسنده آن ، عالم متعهد و دانشمند فرزانه ، حضرت حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمد محمدي ري شهري ، نماينده مقام معظم رهبري حضرت آية الله خامنه اي در امور حج و زيارت است .
اين اثر ارزنده امتيازات و برجستگي هاي فراواني دارد ؛ از جمله :
1 ـ تبويب منطقي همراه با انتخاب عناوين اصلي و فرعي روشمند با ضوابط علمي .
2 ـ تحليل سودمند برخي از مطالب تحت عنوانهاي : « فوائد » ، « بيان » و « تنبيه » .
3 ـ بهره برداري از آيات و روايات فريقين ( شيعه و سني ) .
4 ـ ارجاع احاديث به منابع دست اوّل .
5 ـ شماره گذاري احاديث به گونه مسلسل .
6 ـ جامعيت ؛ زيرا كتاب در سه قسمت سامان يافته است :
143 |
قسمت اول ؛ داراي چهار فصل و سي و دو عنوان اصلي و چهل و هشت عنوان فرعي است . اين بخش به مباحث مربوط به مكه از قبيل : فضيلت مكه ، نامهاي مكه ، ويژگيهاي مكه ، آداب مكانهاي تاريخي و . . . اختصاص يافته است و از ـ حدود ـ سي و دو آيه و دويست و هفتاد و سه حديث بهره برده است .
قسمت دوم ؛ ضمن شش فصل و چهل و چهار عنوان اصلي و صد و نُه عنوان فرعي سامان يافته و درباره مطالب مربوط به حج و عمره همچون : وجوب حج ، شرايط آن ، حكمت حج ، واجبات و آداب حج ، فضيلت حج انبيا و . . . بحث مي كند و از حدود سي و هشت آيه و پانصد و شصت و چهار حديث سود برده است .
قسمت سوم ؛ مشتمل است بر پنج فصل و چهارده عنوان اصلي و دوازده عنوان فرعي . اين بخش به مطالبي درباره مدينه منوّره همچون فضيلت مدينه ، ويژگيهاي مدينه ، آداب مدينه ، حدود مسجدالنبي ، زيارت النبي ، فاطمه زهرا ، بقيع ( عليهم السلام ) و شهدا و آداب زيارت و . . . پرداخته و صد و دوازده حديث آورده است .
پيش از شروع به معرفي كتاب ، تذكر چند مطلب لازم به نظر مي رسد :
1 ـ تلاش شد از اغلب عنوانها ، هر چند فرعي ، حديثي ترجمه گردد .
2 ـ از آنجا كه آوردن متن عربي احاديث ، خارج از قلمرو يك مقاله بود ، تنها به ترجمه آن اكتفا شد .
3 ـ در هر عنوان اصلي تعداد احاديث آن موضوع جهت اهميت آن تذكر داده شد .
4 ـ سعي شد كوتاهترين حديث و گوياترين آنها براي ترجمه انتخاب گردد .
5 ـ قسم سوم كه مربوط به مدينه است ، به جهت پرهيز از طولاني شدن ، معرفي نشد .
قسمت اوّل :
فصل اول : حرم
نويسنده اين فصل را به مطالب مربوط به حرم اختصاص داده و آنها را ضمن شش عنوان كلي و بيست و هشت عنوان فرعي به پايان رسانده است در اين بخش مؤلف محترم از سيزده آيه و نود و پنج حديث بهره جسته است . خلاصه اين عناوين عبارتند از :
144 |
الف ـ نامهاي مكه :
در اين باره ده حديث آورده و در پايان بحث روايي يادآور شده است كه : اسم « مكه » در قرآن يك بار آمده ليكن در چهارده آيه با لقبهاي گوناگون ؛ از جمله : مكّه ، امّ القري ، بلد ، البدالأمين ، البلدة الحرام ، قريتك ، في القريتين و واد غير ذي زرع از آن ياد شده است . ( ص32 )
ب ـ فضيلت مكه :
در باره فضيلت مكه دوازده حديث آورده است ، از جمله اينكه : امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« محبوب ترين زمين براي خدا مكه است و هيچ خاكي عزيزتر از خاك مكه براي خدا نيست و نيز هيچ سنگ ، درخت ، كوه و آبي در ميان سنگها ، درختها ، كوه ها ، و آبها ، عزيزتر از سنگ و درخت و كوه و آب مكه نيست . » ( ص35 ) .
ج ـ ويژگيهاي مكه :
1 ـ حرمت مكه ( پنج حديث ) .
2 ـ امنيت حيوانات وحش و پرندگان در مكه ( سه حديث ) .
3 ـ حرام شدن برخي از كارها ؛ از جمله :
* به هم زدن امنيت ( سه حديث ) .
* وارد شدن غير مسلمان ( سه آيه و دو روايت ) .
* صيد و كندن درخت ( چهار حديث ) .
* ذبح صيد ( سه روايت ) .
* گمشده آن تملك نمي شود ( دو روايت ) .
4 ـ مكروه بودن برخي از كارها ؛ از جمله :
* قصد اقامه بيش از يك سال ( دو روايت ) .
* بلند كردن ساختمان .
* درخواست طلب .
5 ـ مستحبات در مكه ؛ از جمله :
* نماز ( سه روايت ) از جمله روايتها ، حديث ذيل است :
145 |
حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : « نماز در مدينه و مكه معادل هزار نماز است . » ( ص46 ) .
* روزه ( دو روايت ) :
امام زين العابدين ( عليه السلام ) مي فرمايد : « روزه يك روز در مكه ، معادل روزه يك سال در خارج از مكه است . » ( ص47 ) .
* ختم قرآن ( دو روايت ) :
امام سجاد ( عليه السلام ) مي فرمايد : « هر كس قرآن را در مكه ختم كند نمي ميرد تا اين كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) را ببيند و نيز جايگاهش را در بهشت مشاهده كند . » ( ص47 )
* انفاق كردن
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « مكه حرم خدا و رسول او و اميرمؤمنان ( عليهما السلام ) است . نماز در آن معادل هزار نماز و انفاقِ يك درهم در آن معادل صد هزار درهم است . » ( ص48 ) .
6 ـ كارهاي شايسته براي مردم مكه :
* خلوت كردن مطاف براي طواف واجب ( شش روايت ) .
* همانندي با افراد محرم ( دو روايت ) .
7 ـ هرگونه ظلم در آن ، حكم الحاد را دارد ( سه روايت ) .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « احتكار در مكه الحاد است . » ( ص50 ) .
د ـ حدود مكه ( سه روايت )
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « جبرئيل آدم را بر كوه صفا و حوا را بر كوه مروه فرود آورد و آن دو را در خيمه اي جمع كرد و عمود آن خيمه از ريزه هاي ياقوت احمر بود . پس نور آن بر كوههاي مكه و اطرافش تابيد و هر مقدار از اين نور تابيد خداوند آن را حرم قرار داد . . . » ( ص52 ) .
هـ ـ آداب ( مستحبات ) دخول مكه :
1 ـ احرام پوشيدن ( سه روايت ) .
146 |
2 ـ غسل ( پنج روايت ) .
3 ـ فروتني و خشوع ( چهار روايت ) .
4 ـ ورود به مكه از بالا ، ( سه روايت ) ( ص58 ) .
و ـ آداب ( مستحبّات ) خروج از مكه :
1 ـ صدقه دادن ؛ امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « هرگاه خواستي از مكه خارج شوي يك درهم خرما بخر و قبضه قبضه آن را صدقه بده ، در نتيجه كفاره آنچه در حال احرام و آنچه در مكه از تو سر زده ، خواهد بود . » ( ص59 ) .
2 ـ خروج از پايين مكه ؛ ابن عمر مي گويد : « رسول خدا از راه شجره خارج مي شد و از راه معرَّس داخل مي گشت . . . » ( ص59 ) .
فصل دوم : « مسجد الحرام »
فصل دوم به مطالب مربوط به مسجدالحرام اختصاص يافته و ضمن چهار عنوان كلّي ، مورد بحث قرار گرفته است . نويسنده همچنين از بيست و هفت حديث بهره برده است . و اينك بطور تفصيل به معرفي مباحث اين فصل مي پردازيم :
الف ـ فضل مسجدالحرام ( چهار حديث ) .
ب ـ حدّ مسجدالحرام ؛ چهار حديث در اين باره آمده ؛ از جمله اين كه :
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « حق ابراهيم در مكه ميان حزورة ( مكاني است نزديك باب حناطين ) تا محل سعي مي باشد . پس اين مقداري است كه ابراهيم آن را خط كشيد ؛ يعني مسجد قرار داد . » ( ص62 ) .
ج ـ آداب ( مستحبّات ) دخول مسجدالحرام
در اين باره ده روايت نقل شده و در آنها مطالبي آمده است ؛ مانند :
1 ـ تهيه منزل 2 ـ غسل 3 ـ دخول از باب بني شيبه و خروج از باب بني مخزوم 4 ـ نگاه
147 |
بر بيت 5 ـ پاي برهنه شدن ، با سكينه و وقار راه پيمودن 6 ـ دعاهاي مأثوره را خواندن .
د ـ برتري نماز در مسجدالحرام
هشت روايت در اين باره آمده ؛ از جمله :
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « نماز در مسجدالحرام معادل صدهزار نماز و نماز در مسجد من ( مدينه ) معادل هزار نماز و نماز در بيت المقدس معادل پانصد نماز است . » ( ص71 ) .
فصل سوم : بيت الله الحرام
مؤلف فرزانه ، فصل سوم را به مطالب بيت الله الحرام اختصاص داده و آنها را ضمن هشت عنوان كلي و ده عنوان فرعي مورد دقت قرار داده است . در اين فصل از پنجاه و پنج روايت بهره برده كه در ذيل اجمال آن را مي آوريم :
الف ـ نامهاي خانه :
1 ـ كعبه .
2 ـ بيت العتيق ؛ كه يك آيه و چهار روايت در اين باره آورده ؛ از جمله :
امام باقر ( عليه السلام ) در پاسخ اين پرسش كه چرا خانه خدا را عتيق ناميده اند ؟ مي فرمايد : « زيرا آن خانه اي است آزاد كه كسي آن را مالك نشود . » ( ص74 ) .
3 ـ بيت الحرام ؛ حنان از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيد : چرا اين خانه بيت الحرام ناميده شد ؟ حضرت فرمود : « زيرا ورود مشركان در آن حرام شده است . » ( ص75 ) .
ب ـ فضيلت خانه :
1 ـ اولين خانه مردمي است ( از يك آيه و چهار روايت در اين باره بهره جسته است ) .
2 ـ گرامي ترين خانه هاست ( شش روايت ) .
ج ـ آداب ورود به خانه خدا :
1 ـ ورود به خانه خدا مستحب است . شش روايت در اين باره وجود دارد ؛ از جمله :
148 |
امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد : « ورود به خانه خدا ، دخول در رحمت خدا است و خروج از آن ، خروج از گناهان است . چنين شخصي در باقي مانده عمرش معصوم است و گناهان گذشته اش بخشيده مي شود . » ( ص78 ) .
2 ـ وظايف به هنگام ورود ( ده روايت ) .
3 ـ وظايف به هنگام خروج . دو روايت ؛ از جمله اينكه :
امام صادق ( عليه السلام ) به يونس مي فرمايد : « . . . هرگاه خواستي از خانه خارج شوي . . . دو ركعت نماز در طرف راست بجا آور . » ( ص82 ) .
د ـ بناي ساختمان خانه ( هفت روايت ) .
هـ ـ تجديد ساختمان ( يك آيه و سه روايت ) .
و ـ خانه در دوران جاهليت ( پنج روايت ) .
ز ـ داستان اصحاب كهف ؛ افزون بر سوره فيل ، سه روايت در اين باره نقل شده است .
ح ـ ماجراهاي خانه در تاريخ اسلام
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « كعبه در زمان ابراهيم نُه ذراع بود و دو درب داشت ، عبدالله بن زبير آن را تا هيجده ذراع بالا برد . حَجّاج آن را خراب كرد و تا بيست و هفت ذراع مرتفع ساخت . » ( ص94 ) .
مؤلف محترم پس از اين مطلب مي فرمايد : از صدر اسلام تا به حال نود سيل بر خانه اتفاق افتاده ، برخي از آنها اسمهاي خاص داشته اند و نيز سه جنگ اتفاق افتاده است :
1 ـ حمله يزيد بن معاويه در سال 63 براي شكست عبدالله بن زبير .
2 ـ حمله عبدالملك بن مروان در سال 73 به سركردگي حجاج ثقفي براي شكست ابن زبير .
3 ـ حمله قرامطه در سال 317 جهت دزديدن حجرالاسود .
149 |
فصل چهارم : آيات بيت الله
اين فصل به معرفي آيات الهي در خانه اختصاص يافته است و مطالب آن با طرح چهارده عنوان اصلي و ده عنوان فرعي بررسي شده و از دو آيه و نود و چهار روايت بهره جسته است . اجمال مطالب اين فصل عبارتند از :
الف ـ آيات بينات خانه
ب ـ مقام ابراهيم و محل آن
ج ـ حجرالأسود :
1 ـ حجرالاسود دست خدا است . در اين باره چهار روايت آورده ؛ از جمله :
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « حجر دست خدا در زمين است ، پس هر كس آن را مسح كند دست خدا را مسح كرده است . » ( ص102 ) .
2 ـ مكان اصلي حجر . شش روايت در اين باره آمده ؛ از جمله اين است كه :
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « حجرالأسود از سنگهاي بهشتي است . »
3 ـ نصب حجرالاسود در عصر جاهليت ، در اين باره دو روايت آورده ؛ يكي از آنها روايتي است از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) كه مي فرمايد : « من ركن ( حجرالاسود ) را با دستانم ، در روزي كه قريش اختلاف داشتند ، در جايش نهادم . » ( ص104 ) .
4 ـ نصب حجرالأسود در زمان عبدالملك ، در اين باره دو روايت آورده است .
5 ـ نصب حجرالأسود در عصر قرامطه .
د ـ آداب حجر اسماعيل
هفت روايت در اين باره آورده از جمله آنها اين روايت است كه :
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : « حجر ، خانه اسماعيل و در آن قبر هاجر و قبر اسماعيل واقع است . » ( ص106 ) .
و از جمله آداب كه در روايات ديگر وارد شده ؛ نماز ، دعا و سجده مي باشد .
150 |
هـ ـ حطيم
چهار روايت در اين باره هست ؛ از جمله روايتي است از امام صادق ( عليه السلام ) كه در پاسخ معاوية بن عمار از مكان حطيم فرمود : « حطيم ميان حجرالأسود و درب خانه است . » ( ص108 ) .
و ـ ملتزم
درباره ملتزم نُه روايت آورده ؛ از جمله آنها اين روايت است كه : رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « ميان ركن ( حجر ) و مقام ، ملتزم است . هيچ دردمندي در آن جا دعا نمي كند مگر اين كه شفا مي يابد . » ( ص109 )
ز ـ مستجار
سه روايت در اين باره آمده و از آنهاست اين روايت كه : امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« ابراهيم خانه را بنا كرد و دو درب براي آن قرار داد ؛ درب شرقي و درب غربي . ( درب طرف غرب مستجار ناميده مي شود ) » . ( ص111 ) .
ح ـ ركن يماني
پانزده روايت درباره عظمت و آداب آن وارد شده و از آنهاست روايت جابر بن عبدالله كه مي گويد : « رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) حجر را هم استلام كرد و هم بوسيد ولي ركن يماني را استلام كرد و دستانش را بوسيد . » ( ص112 ) .
طـ ـ زمزم :
1 ـ نامهاي زمزم ؛ دو روايت درباره وجه تسميه به زمزم و نامهاي آن آورده است .
2 ـ پيدايش زمزم ؛ چهار روايت درباره چگونگي پيدايش زمزم نقل كرده است .
3 ـ فضيلت زمزم ؛ سه روايت ، و از آنهاست اين روايت كه : رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « آب زمزم دواي درد كسي است كه از آن مي آشامد . » ( ص117 ) .
4 ـ نوشيدن آب از زمزم ( دو روايت ) .
151 |
5 ـ هديه آب زمزم .
امام باقر ( عليه السلام ) فرمود : « پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) زماني كه در مدينه بود ، از آب زمزم هديه مي داد . » ( ص118 ) .
ي ـ بهترين جاهاي مسجد
در اين عنوان شش روايت آورده ، از آن جمله است روايت ابو حمزه ثمالي كه مي گويد : امام سجاد ( عليه السلام ) از ما پرسيد : كدام سرزمين افضل است ، عرض كردم : خدا و رسول و پسر رسول خدا آگاهترند . آنگاه فرمود : بهترين سرزمين ميان ركن و مقام است .
ك ـ مدفن پيامبران در مسجد
اين باب سه روايت دارد كه در برخي آمده : پيامبران ميان ركن يماني و حجر دفن شده اند . در برخي ديگر است كه ميان ركن حجر و مقام مدفونند و دسته سوّم مي گويد : ميان زمزم و حجر آرميده اند :
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « ميان ركن يماني و حجرالاسود هفتاد پيامبر دفن شده اند . » ( ص120 ) .
ل ـ زيور آلات و پوشش خانه
در اين باره شش روايت نقل شده ، در برخي از روايات آمده است كه اولين پوشاننده پرده بر كعبه ، آدم بود .
امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد : « علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) از عراق پيراهن خانه را هر سال مي فرستاد . » ( ص125 ) .
م ـ تبرك به پيراهن
براي اين باب سه روايت آورده كه از آنها اين است ؛ امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « اشكالي ندارد كه از پيراهن كعبه گرفته شود و از آن جلد قرآن و يا جانماز قرار داده شود . » ( ص126 ) .
152 |
ن ـ فضيلت نگاه به خانه
هفت روايت در اين باره آورده ؛ از جمله آنهاست اين روايت كه :
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « هر كس به خانه خدا نگاه كند براي او حسنه نوشته مي شود و گناهان او محو مي گردد تا از نگاه آن منصرف گردد . » ( ص127 ) .
قسمت دوّم
اين بخش به مباحث حج و عمره اختصاص يافته و مطالب آن ضمن شش فصل مطرح گرديده است :
فصل اول : حج
اين فصل درباره حج است و آن نه عنوان اصلي و بيست و يك عنوان فرعي دارد و از صد و سي و يك حديث بهره برده و اجمال مباحث عبارتند از :
الف ـ وجوب حج و شرايط آن ؛ در اين باب شش روايت آورده است .
ب ـ حكمت حج ؛ درباره حكمت وجوب حج دوازده روايت آورده كه در هر روايتي به حكمتي اشاره شده است .
ج ـ فضيلت حج :
1 ـ حج ، اجابت دعوت ابراهيم است . سه روايت در اين باره آورده است .
2 ـ حج ، جهاد ضعيفان است . در اين زمينه شش روايت آورده كه يكي از آنها اين است : رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « حج جهاد افراد ضعيف است . » ( ص138 ) .
3 ـ حج ، بهترين عمل پس از جهاد است . در اين باره سه روايت آمده كه از آنهاست روايت امام صادق ( عليه السلام ) كه مي فرمايد : « هيچ راهي بهتر از راه حج نيست جز آن كه مردي با شمشير در راه خدا به جهاد برخيزد و شهيد گردد . » ( ص140 ) .
4 ـ فضيلت حج بر روزه و نماز . سه روايت در اين باب آورده است .
5 ـ فضيلت حج بر صدقه .
153 |
6 ـ فضيلت انفاق حاج . پنج روايت در اين باره وجود دارد .
7 ـ قرض كردن براي حج رفتن .
امام صادق ( عليه السلام ) به سدير صيرفي فرمود : « به عقبه سلام برسان و به او بگو چرا حج انجام نمي دهي ، قرض كن و حج بگزار . » ( ص143 ) .
8 ـ حضور صاحب الامر ، امام زمان ( هر سال ) در مراسم حج . در اين زمينه پنج روايت آورده ؛ از آنهاست روايت امام صادق ( عليه السلام ) كه فرمود : « مردم امامي را فاقدند كه در موسمهاي حج حضور دارد و آنان را مي بيند ولي آنها او را نمي بينند . » ( ص143 ) .
د ـ ثواب حج ،
پانزده روايت درباره ثواب حج وارد شده ؛ از جمله اين كه : رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :
« براي حجّ مقبول ثوابي جز بهشت نيست . » ( ص147 ) .
هـ ـ فضيلت تداوم حج :
1 ـ كوشش بر تداوم حج . چهارده روايت در اين باره آورده .
2 ـ دعا براي تداوم حج . در اين باره پنج روايت رسيده است .
3 ـ آثار تداوم حج . چهارده روايت در اين باره وارد شده است از جمله اين كه : امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : « هر كس ده بار حج انجام دهد ، خداوند هيچگاه از او حساب نخواهد كشيد . » ( ص155 ) .
4 ـ معناي تداوم حج . سه روايت در اين باب آمده است .
و ـ فضيلت عزم بر حج
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « هر كس قصد انجام حج در هر سال داشته باشد و يك سال غايب شود ، ملائكه روي زمين . . . مي گويند خدايا ! اگر قرض مانع آمدن او شود قرضش را اداكن . اگرمرض مانعش گردد اورا شفا ده واگر فقرمانع است اورابي نيازگردان . . . » ( ص157 ) .
ز ـ فضيلت كسي كه در راه حج بميرد ؛ پنج روايت در اين باره وارد شده است .
154 |
ح ـ فضيلت حاجي :
1 ـ وارد بر خدا است ( پنج روايت )
2 ـ مهمان خدا است ( پنج روايت )
3 ـ در ضمان خدا است ( پنج روايت )
4 ـ دعاي حاجي مستجاب است .
ط ـ آثار حج :
1 ـ طهارت . ده روايت در اين باره وجود دارد ؛ از جمله :
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « حج انجام دهيد ؛ زيرا حج گناهان را پاك مي سازد ، همانگونه كه آب ، چرك را مي شويد . » ( ص162 ) .
2 ـ بي نيازي . هشت روايت در اين باره آمده ؛ از آن جمله است روايتي از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) كه مي فرمايد : « حج انجام دهيد هرگز فقير نمي شويد » ( ص164 )
3 ـ نوراني شدن . امام صادق مي فرمايد : « نور حج پيوسته با حاجي همراه است تا اين كه آلوده به گناه شود . » ( ص166 ) .
4 ـ خير دنيا و آخرت . رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « هر كس خير دنيا و آخرت را بخواهد ، اين خانه را امام قرار دهد . . . » ( ص166 ) .
فصل دوّم :
اين فصل مربوط به پيامدهاي ترك حج است كه با سه عنوان اصلي و چهار عنوان فرعي سامان يافته و از بيست و چهار روايت بهره مند است .
الف ـ اجتناب از ترك حج ؛ در اين باب چهار روايت آورده است .
ب ـ ترك كننده حج :
1 ـ كافر است . پنج آيه و يك روايت در اين باب وارد شده است .
2 ـ ترك شريعت كرده است . در اين باب سه روايت آورده است .
155 |
3 ـ نابينا محشور مي شود . در اين بخش نيز سه روايت آمده است .
ج ـ اجتناب از تعطيلي خانه خدا ؛
هشت روايت آورده ؛ از جمله آنها است حديث امام صادق ( عليه السلام ) كه فرمود : « اگر مردم حج را ترك كنند . . . عذاب بر آنها نازل مي شود . » ( ص172 ) .
فصل سوم : فرايض حج
در اين فصل واجبات عمره و حج بررسي شده و با يازده عنوان كلي و چهل و چهار عنوان فرعي منعقد گرديده است . گفتني است كه در اين فصل دويست و سي و سه روايت آمده است .
1 ـ واجبات كلي ، كه در اين باره دو روايت آورده و از آن جمله است اين حديث كه امام علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« واجبات حج چهار چيز است : 1 ـ احرام 2 ـ طواف دور خانه 3 ـ سعي ميان صفا و مروه 4 ـ وقوف در عرفات و مشعر . . . » ( ص173 ) .
2 ـ واجبات عمره
الف ـ احرام ، در اين باره چهل و پنج روايت با مضامين گوناگون آمده است ؛ مانند ثواب تلبيه ، وجه تسميه تلبيه ، تلبيه اشياء ديگر با انسان محرم ، آداب تلبيه ، زيادگفتن تلبيه ، بلند گفتن تلبيه ، آنچه بر محرم حرام است و . . .
ب ـ طواف :
1 ـ فضيلت طواف ، نُه روايت در اين باره آمده .
2 ـ آداب طواف ، در اين باره نيز نُه روايت نقل شده است .
3 ـ طواف زياد زماني كه ازدحام نباشد ، پنج روايت در اين باره آمده .
4 ـ استلام حجر ، در اين باره نيز پنج روايت آورده است .
156 |
5 ـ حكمت استلام ، در اين باب از سه روايت بهره جسته است .
6 ـ چگونگي استلام ، امام صادق ( عليه السلام ) در پاسخ يعقوب بن شعيب فرمود :
« استلام ركن عبارت است از چسباندن شكم به آن و مسح اين است كه با دست آن را مسح كني . » ( ص195 ) .
7 ـ تكبير و دعا ، چهارده روايت در اين باره نقل شده است .
8 ـ دعاهاي طواف ، دعاهاي طواف فراوان است و در اينجا يازده روايت آمده است .
ج ـ نماز طواف ، پنج روايت در اين باره آمده است .
د ـ سعي :
1 ـ فضيلت سعي
2 ـ حكمت سعي
3 ـ آداب سعي ، هفت روايت در اين باره نقل شده و دعاهايي نيز مستحب است ؛ از جمله روايات اين حديث امام صادق ( عليه السلام ) است كه مي فرمايد : « هر كس دوست دارد ثروتش زياد گردد ايستادن روي كوه صفا و مروه را طولاني كند . » ( ص208 ) .
4 ـ ثواب سعي
هـ ـ تقصير ، امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « هرگاه در عمره تمتع از سعي فارغ شدي ، از موهاي بدن و يا ريش و يا شارب كوتاه كن و يا ناخن كوتاه كن . . . » ( ص208 ) .
3 ـ واجبات حج تمتع :
الف ـ احرام ، در اين باره چهار روايت آورده است .
ب ـ وقوف به عرفات :
1 ـ آداب خروج به طرف عرفات ، براي اين بخش هشتاد روايت آورده است .
2 ـ وجه تسميه عرفات .
امام صادق در پاسخ عمار از وجه تسميه عرفات مي فرمايد : « . . . چون جبرئيل به آدم
157 |
گفت به گناهان اعتراف كن و او اعتراف كرد . » ( ص213 ) .
3 ـ افتخار خدا به اهل عرفه ، سه روايت در اين باب آمده است .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « خداوندگار شامگاهِ عرفه به اهل عرفه مباهات مي كند و به ملائكه مي گويد : بنگريد بندگانم را در حال ژوليده و خاك آلود مي آيند . » ( ص212 ) .
4 ـ جايگاه عرفه در حج . در اين باب دو روايت آمده است .
5 ـ آداب وقوف در عرفات ، در اين باب 14 روايت آمده است .
6 ـ ثواب وقوف در عرفه ، براي اين باب 6 روايت آورده است .
ج ـ وقوف در مشعرالحرام :
1 ـ كوچ كردن از عرفات به مشعر ، چهار روايت ، از آن جمله است روايت امام صادق كه مي فرمايد : « مشركان پيش از غروب خورشيد از عرفات كوچ مي كردند ، رسول خدا با آنها مخالفت كرد و پس از غروب كوچ كرد . . . » ( ص222 ) .
2 ـ ثواب وقوف در مشعر و براي آن سه روايت آورده است .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « چنانچه جمعيت بدانند بر چه كسي وارد شده اند و بر چه كسي نازل شده اند ، به فضل پروردگارشان ، پس از آمرزش خوشحال مي شدند . » ( ص223 )
3 ـ آداب وقوف در مزدلفه ( سه روايت )
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « هركس چهار شب را شب زنده داري كند بهشت بر او واجب مي گردد ؛ شب هشتم ( ترويه ) ، شب عرفه ، شب عيد قربان و شب عيد فطر . » ( ص224 ) .
د ـ نزول به منا :
1 ـ كوچ كردن از مشعرالحرام چهار روايت .
2 ـ وجه تسميه منا .
3 ـ آداب نزول به منا ، پنج روايت .
4 ـ ثواب وقوف در منا ، چهار روايت .
هـ ـ رمي جمار :
1 ـ حكمت رمي ، سه روايت .
158 |
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « حكمت رمي جمار عبارت است از اين كه شيطان در آنجا بر ابراهيم ظاهر شد ، پس جبرئيل دستور داد او را به هفت ريگ رمي كند و با هر سنگ زدن تكبير بگويد ، از اين رو اين عمل سنت شد . » ( ص230 ) .
2 ـ آداب رمي ، نُه روايت .
3 ـ ثواب رمي ، شش روايت .
و ـ قرباني كردن ، هشت روايت .
ز ـ سر تراشي ، هفت روايت .
ح ـ طواف زيارت ، پنج روايت .
طـ ـ سعي
ي ـ طواف نساء ، دو روايت .
فصل چهارم : آداب حج
نويسنده محقق ، فصل چهارم را به مباحث آداب حج اختصاص داده و مطالب آن را ضمن پنج عنوان كلي و بيست عنوان فرعي به اتمام رسانده و از پنج آيه و هشتاد و سه حديث بهره برده است و اينك اجمالي از اين فصل :
الف ـ وظايفي كه پيش از حج انجام آنها شايسته است :
1 ـ آمادگي : در اين رابطه چهار حديث آورده و مهمتر از آنها ، آيه چهل و شش از سوره بقره است :
{ تَزَوَّدُوا فَاِنَّ خَيْرَ الزاد التّقوي واتَّقونِ يا اُوليِ الألْباب } ( 1 )
« . . . توشه برگيريد كه بهترين توشه پرهيزگاري است و اي خردمندان از من پروا داشته باشيد . »
بر اساس شأن نزولي كه در پاورقي آورده شده ، ابن عباس گفته است كه مردم يمن به هنگام سفر ، حج زاد و توشه تهيه نمي كردند و مي گفتند به خدا توكّل مي كنيم و چون به مكه مي رسيدند گدايي را پيشه مي كردند اينجا بود كه اين جمله از آيه نازل شد .
2 ـ اخلاص ، در اين قسمت پنج حديث آورده شده ؛ از جمله اين روايت است كه :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بقره : 197
159 |
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ( در مقام اخبار از فتن آخرالزمان ) مي فرمايد : « زماني فرا مي رسد كه رؤسا براي تفريح ، سرمايه داران براي تجارت و نيازمندان براي گدايي در مراسم حج شركت مي كنند . » ( ص244 ) .
3 ـ تعجيل ، در اين باب دو روايت نقل شده ؛ از جمله است اين روايت كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « در حركت به سوي مكه عجله كنيد ؛ زيرا هيچ يك از شما نمي داند چه بر سر او خواهد آمد ، مريضي يا نيازمندي ؟ » ( ص245 ) .
4 ـ فراگيري مناسك ، در اين بخش از دوازده حديث بهره برده شده كه از جمله است اين حديث : رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « مناسك ( اعمال ) حج را ياد بگيريد ؛ زيرا آنها جزو دين شما مي باشد . » ( ص245 ) .
5 ـ پرداخت حقوق مالي ، در اين قسمت شش روايت نقل مي كند ؛ از جمله اينكه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « هر كس به سوي مكه حركت كند و در ميان اموال او نشانه ( پر ) حرامي بوده باشد خداوند از او حج را نمي پذيرد . » ( ص250 ) .
6 ـ تهيه زاد و توشه حلال ، سه روايت در اين باره نقل شده ؛ از جمله : رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « خداوند از هر نعمتي پرسيده مي شود جز نعمتهايي كه در راه جنگ و انجام حج مصرف گردد . » ( ص251 ) .
7 ـ دعا به هنگام حركت ، امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : « هرگاه از خانه ات به سوي موسم حج و عمره حركت كردي دعاي فرج را بخوان و آن عبارت است از : « لا اِلهَ الاّ الله الحليم الكَريم . . . » ( ص251 ) .
ب ـ وظايف در مراسم حج :
1 ـ اخلاق نيك ، دو روايت در اين باره آورده شده ؛ از جمله است اين روايت كه امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد : « به كسي كه در مسير رفتن به حج گام بر مي دارد ، تا زماني كه سه خصلت در او نباشد توجّهي به او نمي شود :
* ورعي كه او را از نافرماني خدا مانع گردد .
* حلمي كه با آن بر غضبش مسلّط گردد
* رفتار نيك با همرهان » ( ص253 ) .
160 |
2 ـ ياري رساندن به همراهان ، دو روايت .
اسماعيل خثعمي به امام صادق عرض مي كند : زماني كه به مكه رسيديم همراهانم رفتند براي طواف و مرا تنها رها كردند ، آيا اثاثيه آنان را نگهداري كنم ؟ آن حضرت فرمود : اجر تو از آنان بيشتر است . ( ص253 )
3 ـ مواظبت كردن از پول ، در اين رابطه چهار روايت نقل شده .
4 ـ اقامت در مكه پيش از مراسم ، امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « اقامت يك روز در پيش از مراسم ، بهتر است از اقامت دو روز پس از مراسم . » ( ص254 ) .
5 ـ شركت دادن ديگران در ثواب حج ، دو خبر در اين باره آمده است .
6 ـ انجام طواف به نيابت از ائمه ( عليهم السلام ) موسي بن قاسم به امام جواد ( عليه السلام ) عرض مي كند : « مي خواهم از جانب شما و پدرتان طواف انجام دهم ، به من گفته شد كه از طرف اوصيا ( ائمه ( عليهم السلام ) ) طواف انجام نمي گيرد . آن حضرت فرمود : هر چه در توان داري طواف كن اين كار جايز است . . . » ( ص255 ) .
7 ـ زيارت امام ، شش حديث در اين باره نقل شده ؛ از جمله امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد : « تمامت ( و روح ) حج زيارت امام است . » ( ص256 ) .
هر چند عنوان اين فراز « لقاءالامام » است ولي دور نيست كه مقصود ، زيارت ائمه ( عليهم السلام ) باشد و تا زمان غيبت را نيز شامل گردد ؛ به ويژه كه در روايت دوم عنوان « زيارت » به كار رفته است .
ج ـ وظايف در مراسم حج
مؤلف محترم در اين بخش دو آيه و هفت روايت آورده است و دو حديث آن مفصل است ؛ از جمله فرمايشات امام سجاد خطاب به شبلي است پس از مراجعت از حج و مطالب بسياري در آن نهفته است .
د ـ وظايف پس از انجام مناسك :
1 ـ وداع ، در اين باره پنج حديث نقل شده است .
2 ـ ختم حج به مدينه ، دو روايت در اين باره آمده است ؛ از جمله : امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد :
161 |
« از مكه شروع كنيد و به ما ( در مدينه ) ختم نماييد . » ( ص267 ) .
3 ـ تعجيل در بازگشت ، چهار روايت در اين باره نقل شده است ؛ از جمله آنهاست حديث رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) كه مي فرمايد : « هرگاه اعمال حج را انجام داديد ، تعجيل در بازگشت به اهل كنيد ؛ زيرا اين كار اجر بيشتري دارد . » ( ص267 ) .
4 ـ صدقه دادن ، سه روايت در اين باره آمده است .
5 ـ خريدن هديه ، در اين بخش از دو روايت بهره برده شده است .
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « هديه خريدن ، از مخارج حج به شمار مي آيد . » ( ص268 ) .
هـ ـ وظايف حاجي پس از بازگشت :
1 ـ ترك گناه ، دو روايت در اين باره آمده است .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « نشانه قبولي حج ترك گناهاني است كه بنده خدا آنها را مرتكب مي شده است . » ( ص269 ) .
2 ـ زيارت حاجي ، هشت روايت در اين رابطه آورده شده ؛ از جمله است اين روايت كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « هرگاه حاجي را ملاقات كردي بر او سلام كن و با او مصافحه نما و از او بخواه براي تو استغفار كند پيش از اين كه به خانه اش وارد شود ؛ زيرا چنين شخصي آمرزيده خواهد بود . » ( ص 269 ) .
فصل پنجم : نوادر
در اين فصل برخي از مباحث متفرقه مربوط به حج مورد بحث قرار گرفته و در آن هفت عنوان اصلي آمده و از بيست و نه روايت بهره مند شده است .
الف ـ برائت از مشركان
خداوند متعال مي فرمايد :
{ بَراءَةٌ مِنَ الله و رسولُه اِلي الذين عاهدتم من المشركين }
« اين ( اِعلان ) بيزاري است از خداي و پيامبر او ، به سوي آن كسان از مشركين كه با آنان پيمان بسته ايد ( و آنان پيمان شكني كردند ) » .
162 |
مؤلف محترم دو روايت نيز درباره اعلان برائت رسول خدا ، توسط ابوبكر در مراسم حج آورده است و سپس بحث محققانه اي از فضاي شرك و مشرك و مطالب ديگر كرده است .
ب ـ حج پيامبران خدا ( ده روايت )
ج ـ حجّ رسول خدا
امام صادق مي فرمايد : « رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ده سال درمدينه بود و حج انجام نداد تا اين كه خدا آيه : { واَذِّنْ فِي الناس بِالحَجِّ يأتوكَ رِجالا وَعَلي كُلِّ ضامِر يأتين مِن كُلِّ فجٍّ عميق } نازل شد . سپس رسول خدا به مؤذن ها دستورداد كه مردم رابه بلندترين صدااعلان كنند . . . » ( ص281 ) .
د ـ فضيلت حج نيابتي ، نُه روايت .
رسول خدا مي فرمايد : « خداوند با يك حج سه نفر را وارد بهشت مي كند : 1 ـ شخصي كه مرده 2 ـ كسي كه به نيابت او حج انجام مي دهد 3 ـ كسي كه . . . » ( ص285 ) .
هـ ـ فضيلت حج كودكان ( حج انجام دادن )
جابر بن عبدالله مي گويد : « زني كودكش را نزد رسول خدا برد و از آن حضرت پرسيد آيا براي اين حج هست ؟ آن حضرت فرمود : بله ، و تو هم اجر داري » ( ص287 ) .
و ـ اجر كساني كه كارهاي حاجي را متكفّل مي شوند ، دو روايت .
امام سجاد ( عليه السلام ) مي فرمايد : « كسي كه در غياب حاجي متكفّل كارهاي او و اهل عيال او گردد ، اجر حاجي را دارد ؛ مانند اين كه او استلام حجر مي كند . » ( ص28 )
ز ـ حاجي كم
عبدالكريم بن كثير مي گويد : با امام صادق ( عليه السلام ) حج انجام داديم پس چون مقداري از راه را پيموديم ، آن حضرت بالاي كوه رفته ، به مردم نگاه كردند و فرمودند : « چقدر ضجه زن زياد
163 |
است و حاجي كم ؟ ! » ( ص289 ) .
فصل ششم : حج اصغر
نويسنده اين فصل را به بيان مطالبي از عمره مفرده اختصاص داده و در آن شش عنوان اصلي آورده و از سي و هشت روايت سود جسته است .
الف ـ فضيلت عمره ، هفده روايت .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « اجر حج بهشت است و اجر عمره كفاره هر گناه . » ( ص292 ) .
ب ـ عمره در هر ماه ، سه روايت .
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : همانا حضرت علي مي فرمود : « در هر ماه عمره هست . » ( ص294 ) .
ج ـ فضيلت عمره در رجب ، شش روايت .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « بهترين عمره در رجب است . » ( ص296 ) .
د ـ فضيلت عمره در رمضان ، چهار روايت .
امام صادق ( عليه السلام ) هرگاه قصد عمره مي كرد ، منتظر صبح بيست و سوم رمضان مي شد سپس با حالت تهليل خارج مي شد . ( ص297 ) .
هـ ـ عمره مفرده در ماههاي حج ، چهار روايت .
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « اشكال در انجام عمره مفرده در ماههاي حج نيست . » ( ص298 )
و ـ عمره هاي پيامبر ، چهار روايت .
ابن عباس مي گويد : « رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) چهار عمره انجام داده . . . » ( ص299 ) .
قسمت سوم :
مدينه منوره
قسمت سوم كتاب به مباحثي پرداخته كه مربوط به مدينه منوره است . اين بخش نيز كه
164 |
مشتمل بر پنج فصل و چهارده عنوان اصلي و دوازده عنوان فرعي است ، به مطالبي مانند : فضيلت مدينه ، ويژگيها ، آداب ، حدود مسجدالنبي ، زيارت فاطمه زهرا ، ائمه بقيع ، شهدا ، آداب زيارت و . . . اختصاص پيدا كرده و از صد و دوازده حديث بهره برده است . به جهت اختصار ، بدان بخش نمي پردازيم .
* پي نوشتها :