بخش 13
1 ـ ره آوردی از دیار دوست
179 |
ميقات حج - سال هفتم - شماره بيست و ششم - زمستان 1377
از نگاهي ديگر
180 |
ره آوردي از ديار دوست
محمد علي مهدوي راد
در يكي از روزهاي اقامت در مدينه منوّره و در پي آشنايي با مراكز فرهنگي و علمي آن ديار ، به انجمن ادبي مدينه منوّره ( نادي المدينة المنوّرة الأدبي ) رفتيم . گفتني است آقاي براتي پيشتر زمينه اين ديدار را فراهم آورده بودند . استاد محمّد هاشم رشيد رييس انجمن در انتظار ما بود . انجمن تعطيل بود ليكن وي تني چند از شاعران و اديبان را دعوت كرده بود تا آنان نيز در اين ديدار حضور داشته باشند . يكي از آنان كه از شاعران بلند آوازه جزيرة العرب بود قصيده بلندي در نَعْت رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) با شور و هيجان ويژه اي خواند و آنگاه در زمينه هاي مختلف گفتگو كرديم .
افزون بر پرسشهاي تاريخي از گذشته هاي جغرافيايي مدينه و قبايل آن به لحاظ حضور يكي از عالمان و نويسندگان كه اثري ارجمند درباره مدينه نيز تأليف كرده است و از مدينه شناسان به نام آن ديار است ، درباره جهان اسلام ، مشكلات جوامع اسلامي و راه حلهاي گونه گون آن سخن رفت . آقاي رشيد ، كه به ظاهر ديرينه سال مي نمود ، محضر بسيار شيرين ، همدلانه و ارجمند داشت . او بر ضرورت پيوند فرهنگي ميان كشورهاي اسلامي تأكيد مي كرد . از ايران به عظمت ياد مي كرد و از اينكه بتواند روابط فرهنگي گسترده اي با ايران داشته باشد خشنود بود و تأكيد مي كرد كه بسياري از رويارويي هاي ناهنجار و مآلاً تلخ ، به لحاظ عدم شناخت دقيق از آراء و انديشه ها و مواضع فكري ، اعتقادي و سياسي يكديگر است . تأكيد او بر امامان شيعه ( عليهم السلام ) به عنوان
181 |
چهره هاي برجسته تاريخ اسلام و حبّ اهل بيت ( عليهم السلام ) به عنوان باوري بنيادين در دين ، ارجمند بود .
ديدار ما با اديبان ، شاعران و نويسندگان آن انجمن به درازا كشيد و در پايان پس از پذيرايي ، از كتابخانه انجمن ديدن كرديم و با تلاشهاي فرهنگي و پژوهشي آن انجمن آشنا شديم . آقاي محمّد هاشم رشيد از سر لطف مجموعه عظيمي از آثار نشر يافته در آن انجمن را به ما هديه كرد و در بازگشت ما را تا محلّ استقرار همراهي كردند .
اكنون با نگاهي گذرا به « انجمن ادبي مدينه منوّره » بر اساس توضيحات مسؤولان آن مجمع ادبيِ ارجمند و نيز جزوه هاي نشر يافته جهت شناسايي و شناساندن آن ، برخي از آثار نشر يافته آن را نيز معرفي مي كنم :
انجمن ادبي مدينه منوّره :
انجمن ادبي مدينه منوّره به سال 1395 بنياد نهاده شده است . گسترش آگاهي از طريق برگزاري گردهمايي ها ، كنفرانس ها ، سخنراني ها ، شب هاي شعر و قصّه ، محافل بحث و نقد و بررسي شعر و كتاب ، چاپ و نشر كتاب هاي ادبي و علمي و . . . از جمله اهداف اين انجمن است . انجمن داراي گروه هاي مختلف زير است كه در ابعاد گونه گون فرهنگي و علمي تلاش مي كنند :
1 ـ گروه شعر 2 ـ پژوهش و نقد 3 ـ ميراث 4 ـ قصه 5 ـ كنفرانس ها و انجمن ها و . . .
رييس انجمن ، محمّد هاشم رشيد از شاعران و اديبان بلند آوازه عربستان و نايب رييس آن محمّد عيد حظراوي ، از اديبان و نويسندگان آن ديار و نيز چهار عضو ديگر است .
براي پژوهش و نشر و تلاشهاي فرهنگي گروه هاي ذيل سامان يافته است :
1 ـ گروه چاپ ؛ اين گروه كتاب هايي را كه هيأت علميِ انجمن تدوين كرده و يا آثار را كه مؤلّفان ارائه داده اند و همگون اهداف انجمن است ، به اين گروه مي سپارد تا براي چاپ و نشر آن اقدام كنند .
2 ـ خريد كتاب ؛ اين گروه به تهيه و گسترش منابع مطالعاتي و پژوهشي انجمن ياري مي رساند و آنچه را كه محقّقان انجمن نياز دارند با پيشنهاد به اين گروه تهيّه مي كند .
3 ـ گروه فرهنگي ؛ تمام مراسم ، تشكيل محافل ، برگزاري گردهمايي ها ،
182 |
شب هاي شعر و قصّه و تنظيم ديدارها به عهده اين گروه است . مسابقات فرهنگي آموزشي و پژوهشي نيز به همّت اين گروه برگزار مي شود .
4 ـ گروه كتابخانه ها و ميراث فرهنگي .
فعاليت هاي فرهنگي و پژوهشي :
براي گسترش فرهنگ قرآني ، و تبلور عيني قرآن در ذهن و زبان مردم ، انجمن ادبي مدينه از سال 1398 هجري قمري مسابقات حفظ ، تجويد و مفاهيم قرآن را سامان داده است . اين مسابقه همه ساله در ماه رمضان و بر اساس حفظ تمام قرآن ، 20 و 10 جزء قرآن و يك جزء آن برگزار مي گردد . به مثل در مسابقه 1415 اوّلين برنده تمام قرآن 4000 ريال سعودي جايزه گرفته است . در آغاز جوايز را خود انجمن مي پرداخت ليكن پس از آن ، به پيشنهاد افراد نيكوكار ، چنان روا داشته شده است . كه همگان در دادن جوايز مشاركت كنند از اين روي ، عملا انجمنِ ادبي ، مسابقه را برنامه ريزي مي كند و سامان مي دهد و جوايز را افراد نيك انديش و نيكوكار و يا مؤسسات مي پردازند و يا انجمن را در پرداخت آن ياري مي دهند .
2 ـ انتشارات :
انجمن در جهت اهداف خود انتشاراتي نيز بنياد نهاده است . كتابهاي اعضاي انجمن و گاه آثاري كه از بيرونِ انجمن بدانجا ارجاع داده مي شود . در لجنه اي از عالمان و اديبان به بررسي و نقد نهاده مي شود و چون با معيارهاي نشر انجمن همخواني داشته باشد ، به نشر آن مبادرت مي شود . تا سال 1416 ، نود ونُه عنوان كتاب در موضوعات مختلف ـ كه جنبه ادبيات آن غلبه دارد ـ نشر يافته است . برخي از آنها را به تفصيل ياد خواهيم كرد .
3 ـ كنفرانس هاي ادبي و علمي :
از جمله تلاش هاي فرهنگي انجمن برگزاري كنفرانس هاي سالانه ادبي و علمي است و نيز ديدارهاي بين شاعران و اديبان جهان اسلام كه براي گفتگو در جهت جستن راه حل هاي كارآمد براي گسترش زبان و ادب عربي انجام مي گيرد . و در اين كنفرانس ها ، شخصيت هاي علمي ، فرهنگي و نويسندگان جهان اسلام شركت مي كنند و درباره موضوعات مختلف اسلامي و غالباً ادبي و يا با نگاه ادبي بحث مي كنند . اين كنفرانس ها سالانه است ؛ به مثل در كنفرانس كه به سال 1399 برگزار گرديده
183 |
است عناوين برخي از سخنراني ها چنين است : « مصادر السيرة النبوية وتقويمها » فارق حماد ، « من فقه السيرة النبوية » عطيّه محمّد سالم ، « اضواء علي اللغات الساميه » احمد جمال العمري ، « اعجاز القرآن » عبدالفتاح عاشور ، « اصحاب الكهف في القرآن » ، « الأدب المقارن » و . . .
و در كنفرانس 1400 هـ . ق . برخي از عناوين چنين است : « فلسطين اسلامية قبل أن تكون عربية » محمد منتصر الكتاني ، « الغزو الفكري للمسلمين » عطيّه سالم .
و در كنفرانس سال 1413 ـ نمونه را ـ مي توان از عناوين ذيل نام برد : « الاتّجاهات السلبية في الشعر العبّاسي » عبدالسلام راغب ، « ادب الرحلة الي الغرب » عبدالعزيز السند ، « التعليم في المدينة المنوّره » ، محمّد حسن .
و در سال 1415 هـ . ق . « الصور الفنّية عند عبدالقادر الجرجاني » سعيد السريحي . « الكناية و مفهومها وقيمتها البلاغيّه » محمود شاكر القطّاني ، « من تاريخ أسواق المدينة في الجاهليّه » خالد نعمان و . . . .
عناوين برخي ديگر از بحثها چنين است :
« التصوير الفنّي في القرآن » ، « الاعجاز العلمي في القرآن » ، « القرآن الكريم في اعجازه الفنّي » ، « في رحاب الحاد المقدس » « المدينة المنوره وتاريخها » .
مسابقات ادبي :
از ديگر تلاشهاي انجمن ادبي برگزاري مسابقه هاي ادبي ( شعر ، قصّه و مقاله ) است ، اين مسابقه نيز همه ساله تشكيل مي شود ، به سال 1399 اوّلين برنده مسابقه قصّه پنج هزار ريال سعودي را از آنِ خود ساخت .
كتابخانه ها :
1 ـ كتابخانه كودكان :
در اين كتابخانه كه آرايه هايي چشم نواز و ديدني دارد و سالن مطالعه آن به گونه اي دلپذير آذين شده است تا بر جاذبه آن بيفزايد ، بيش از سه هزار جلد كتاب و غالباً داستان و قصّه هاي مصور وجود دارد . سالن ويژه اي نيز براي نمايش فيلمهاي مختلف در نظر گرفته شده است تا كودكان را در رشد دانش و گسترش آگاهي ها ياري رساند و اوقات فراغت آنان به گونه اي شايسته پر شود .
2 ـ كتابخانه ادبي :
و آن مشتمل است بر كتاب هاي نشر
184 |
يافته از سوي انجمن و آثار ادبي اديبان و شاعران سعودي و آثار انجمن هاي ادبي كشور كه منشورات هر يك از انجمنها در جايگاه ويژه اي قرار گرفته است .
3 ـ كتابخانه عمومي :
اين كتابخانه براي مطالعه و پژوهش اعضاي انجمن و نيز پژوهشگران و محقّقان و اديباني است كه به آنجا مراجعه مي كنند ؛ از جمله بخش هاي جالب اين كتابخانه دوره هاي مختلف مجلّه جهان اسلام است ؛ به ويژه مجلات ادبي . كتاب هاي كتابخانه به گونه اي موضوعي چيده شده و كتابخانه به صورت قفسه باز اداره مي شود كتاب ها در عناوين ذيل طبقه بندي شده است :
فلسفه و علومِ متعلّق به آن ، اديان ، علوم اجتماعي ، لغت و ادب علوم محض ، هنر ، جغرافيا و تاريخ و شرح حال و مجلات .
مجله « العقيق » :
انجمن ادبي مدينه منوّره ، مجله اي منتشر مي كند با عنوان « العقيق » كه بيشتر جنبه ادبي دارد و پژوهش هاي علمي درباره شعر ، قصه و ادبيات جزيرة العرب محتواي آن را تشكيل مي دهد .
« العقيق » انتشار منظمي ندارد و به اصطلاح از مجلاّت ادواري نيست . فصول مختلف آن بدينگونه است : « البحوث والدراسات » ، « المقالات » « القصّه » ، « ديوان الشعر » « مراجعات الكتب » ، « رسائل ثقافيّه » و « رسائل جامعيه » .
« العقيق » مجله اي است پر برگ و بار . آخرين شماره اي كه در اختيار من است شماره « 12 ـ 11 » است كه 1417 نشر يافته . عناوين برخي از مقالات همين شماره چنين است : « أزمة القصيده » ، « ابن خلدون وجغرافيا » ، « ملامح من الاعجاز الفنّي في القرآن الكريم » ، « شعر الموقف في العصر الجاهلي » ، و در بخش معرّفي رساله هاي دانشگاهي ، رساله اي معرفي شده است با عنوان : « معايير البحث العلمي في التربية الاسلاميه » . هر شماره از « العقيق » در پايان بخش كوتاهي دارد به زبان انگليسي .
عناويني از مقالات شماره هاي ديگر را نيز مي آوريم :
از شماره « 10 ـ 9 » : « النقود في الاسلام » كه بحثي است گسترده و سودمند ، « الاتّجاهات السلبية في الشعر العبّاسي » ، « نور الحقّ : قصّة من التراث الاسلامي » ، « المرأة في الشعر العربي
185 |
والفارسي والتركي » كه گزارشي است از رساله اي دانشگاهي از قاهره . در اين شماره گزارشي است مفصل از بحثي درباره گسترش زبان عربي ، كه يكي از اديبان بحث را طرح كرده است و سه تن از اديبان جهان عرب به نقد و بررسي و اظهار نظر در آن پرداخته اند .
از شماره « 8 ـ 7 » ، « العرب و العروبه في الشعر السوداني » ، « الوحدة الاسلاميه ومقوّماتها في شعر شوقي » ، « البديع لابن معتزّ » ، « مصطلحات النحو الكافي من كتاب معاني القرآن للفرّاء » .
از شماره « 6 ـ 5 » ، « الجاحظ شاعراً » ، « التعبير الكنايي عند الجاحظ » ، « رمضان في الشعر العربي » ، و « التعليم في المدينة المنوّره » .
از شماره « 4 ـ 3 » ، « تعريب الدواوين في العصر الأموي » ، « دور محمّد اقبال في توجيه الادب والشعر » ، « اعادة النظر في تعليم المرأه » پژوهشي است ميداني از آموزش مختلط در غرب و طرح بحثي است از چگونگي آموزش دختران در مدارس .
از شماره « 2 ـ 1 » ، « مفهوم القرية و دلالتها في القرآن الكريم » ، « تأمّلات في أسلوب التكرار القرآني في ضوء سورة الرحمن » ، « الاسلام العلمي للبيروني في علم المعادن » ، « في رحاب المسجد النبوي الشريف = شعر » ، « محمّد ( صلّي الله عليه وآله ) في المدينه » ، نقدي است بر كتاب مونتمگري وات .
نگاهي به برخي از آثار نشر يافته انجمن ادبي مدينه منوّره :
پيش تر آورديم كه انجمن ادبي مدينه منوّره تا سال 1416 حدود 90 جلد كتاب در موضوعات مختلف و بيشتر در حوزه ادبيات منتشر كرده است . اكنون برخي از اين آثار را به اختصار معرّفي كنيم :
1 ـ عمارة و توسعة المسجد النبوي الشريف عبر التاريخ ، ناجي محمّد حسن عبدالقادر الأنصاري ، المدينة المنورة ، نادي المدينة المنورة الأدبي ، 1416 .
گزارشي است دراز دامن از ساختمان مسجد نبوي در مدينه منوره و تطوّرات و تحوّلات آن . مؤلف ، كتاب را در شش فصل سامان داده است :
در فصل اوّل از وضعيت اقليمي و طبيعيِ مؤثّر در ساختمان مسجد سخن رفته است و در ضمن آن از اسلام آوردن انصار ، فضيلت مدينه منوره ، فضل مسجد نبوي ، حضور رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) در مدينه ، موقعيّت جغرافيايي مسجد نبوي ( صص 42 ـ 19 ) .
186 |
با فصل دوّم ، تاريخ شكل گيري مسجد نبوي آغاز مي شود و در اين فصل از ساختمان مسجد در روزگار رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) سخن مي رود ؛ از شكل گيري ساختمان مسجد ، از چگونگي بنياد آن . از مشاركت رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) درساختمان آن ، از افزوني هاي روزگار پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، حجره شريفه ، ستونها ، مأذنه ها و منابر . . . ( صص 79 ـ 43 ) .
در فصل سوّم ، تحولات و تطوّرات ساختماني و تاريخي مسجد نبوي از سال يازدهم تا سال 656 گزارش شده است .
مسجد نبوي در عهد خلفا ، در روزگار علي ( عليه السلام ) ، در حاكميت امويان و در عهد عباسيان . در تمام اين بخشها گزارش نويسنده تحليلي است و دقيق و مستند به منابع كهن با وصف ويژگيهاي مسجد در آن روزگاران . در همين بخش توسعه اي كه در زمان مهدي عباسي سامان يافته به تفصيل گزارش شده و چگونگي ساختمان ، درها ، مأذنه ها و اصلاحات و . . . تبيين شده است . ( صص 119 ـ 81 ) .
فصل چهارم ، ويژه گزارش چگونگي مسجد نبوي ، تعميرها و اصلاحات و حوادث مرتبط با آن از سال 656 تا 1344 است . و همچنين گزارشي از روزگار مملوكيان ، حاكميت دولت عثماني ، ساختمان آن در روزگار حاكميت سلطان عبدالمجيد و تعميرات و اصلاحات پس از آن . ( صص 160 ـ 121 ) .
در فصل هاي پنجم و ششم ، با تفصيلي بيشتر و گزارشي دقيق تر و وصفي گوياتر چگونگي مسجد نبوي در روزگار حكومت آل سعود به ويژه حكومت فهد بن عبدالعزيز سخن رفته است ( صص 251 ـ 161 ) .
كتاب « عمارة و توسعة المسجد النبوي الشريف عبْرَ التاريخ » كتابي است سودمند ، پر مادّه و دقيق كه سير تاريخي ساختمان و تطوّرات مسجد نبوي را با دقّت گزارش كرده است .
2 ـ المدينه . . . اليوم ، محمّد صالـح البليهشي ، المدينة المنوره ، نـادي المدينـة المنوره ، 1401
مؤلّف ، كتاب را به انگيزه گزارش وضع مدينه منورّه در آغاز قرن پانزدهم به قلم آورده است ؛ از اين روي در عنوان توصيفي آن نوشته است : « المدينة المنورة في بداية القرن الخامس عشر » . نويسنده درآمدي بر كتاب نگاشته است و در آن از نگاشته هاي عالمان درباره مدينه منوّره بر اساس تسلسل تاريخي ياد كرده و از فضيلت مدينه سخن گفته است و آنگاه از مسجد نبوي و
187 |
سپس از امارت مدينه منوّره از آغاز تاريخ اسلام ، همه اين مطالب در نهايت اختصار گزارش شده است و آنگاه از وضع فرهنگي ، اجتماعي و مدني امروزين مدينه سخن رفته است ؛ چگونگي مساجد تاريخي در مدينه ، مساجد نوساز ، دانشگاه ها ، دانشكده ها ، مدارس ابتدايي ومتوسطه ، شهرباني ، شهرداري ، و منبع اقتصادي ، معيشتي و تشكيلات دولتي مدينه ، فرهنگ عمومي مردم ، بازارها ، مدارس حفظ قرآن و . . .
المدينه . . . اليوم ، گزارشي است گويا از وضع كنوني مدينه با توجه به اينكه اين كتاب هيجده سال پيش به قلم آمده است .
3 ـ المدينة المنورة بين الأدب والتاريخ ، عاصم حمدان علي حمدان
مؤلّف ابتدا از شعر در قرن دوازدهم هجري سخن گفته است و چگونگي آن در مدينه منوّره . آنگاه چهره اي علمي ، ادبي و تاريخي را معرفي كرده است به نام امين الحلواني كه تباري هندي داشته ، سپس به مدينه رفته و آنگاه به ليدن سفر كرده و در آنجا « كتابخانه ليدن » آثار خطي وي را كه بسيار مهم بوده خريده است كه برخي از خاورشناسان فهرست اين مجموعه عظيم فعلي را نگاشته اند . مؤلف آن فهرست را نيز به تفصيل شناسنانده است .
در بخش دوّم كتاب برخي از متون و آثار تاريخي مرتبط با مدينه را معرفي كرده است ؛ مانند « تاريخ المدينة المنوّره » ابن شبه ، « تحفة المحبين » عبدالرحمن الأنصاري و « تحقيق النصره » ، ابوبكر مراغي و . . .
4 ـ تاريخ معالم المدينة المنوّره قديماً و حديثاً ، السيد احمد ياسين احمد المختاري ، تعليق و ايضاح واضافة وتخريج : عبيد الله محمد امين كردي ، المدينة المنوره ، نادي المدينة المنوّره ، 1410
مؤلّف از عالمان و مؤرّخان مدينه منوّره است و در اين كتاب ابتدا از « مدينه در گذرگاه تاريخ » سخن گفته است ؛ يعني از مدينه پيش از اسلام و از چگونگي آن در روزگار رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) آنگاه به گزارش مسجد نبوي پرداخته است و چگونگي هاي آن در زمان رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) و خلفا و افزوني هاي آن در گذرگاه زمان و توسعه مختلف آن در حكومتها ، تا زمان آل سعود .
در باب چهارِ كتاب ، به تفصيل و دقّت از مساجد مدينه سخن رفته است ؛ مسجد غمامه ، مسجد جمعه ، مسجد قبا ، و . . . در اين بخش مؤلّف بيش از چهل مسجد را معرفي كرده است ؛ اينها مساجدي هستند كه در
188 |
گذرگاه زمان به مناسبت هايي شكل گرفته اند و اكنون نيز وجود دارند .
آنگاه از مساجدي سخن گفته است كه بوده اند و اكنون نيستند ، مسجدهاي ويران شده حال به هر جهت ، در اين بخش از بيست مسجد ياد شده است .
در بخش ديگري از اين مبحث ، چگونگي مساجدي گزارش شده است كه مؤلّفان پس از پيامبر و خلفا آن مساجد را بنياد نهاده اند .
در بخش پنجم از خانه هاي تاريخي بحث كرده و از چگونگي آنها را در تاريخ سخن گفته و حوادث تاريخي مرتبط با آنها گزارش كرده است ؛ خانه ابو ايوب انصاري ، عثمان بن عفّان ، حسن بن زيد بن حسن ( عليه السلام ) ، و . . .
در بخش ششم از قصرها سخن رفته است . كاخ اسماعيل بن وليد ، بني يوسف ، بني جديله ، عروة بن زبير ، هشام بن عبدالملك و . . .
چاه ها ، چشمه ها ، كوه ها ، جايگاه هاي تاريخي ، دژها ، حصارها و حاكمان مدينه از ديگر بحثهايي است كه در صفحات اين كتاب آمده است . معالم المدينه به واقع گزارشي است تاريخي و تحليلي و دقيق از آثار تاريخي و جاهاي مشهور و هر آنچه در آن ديار ارجمند ياد كردني است و در گذرگاه تاريخ شهره بوده ـ چه اكنون وجود دارد ، و چه وجود ندارد ـ و بر روي هم كتابي است خواندني و سودمند .
5 ـ موسوعة الأدباء والكتّاب السعوديين ، خلال ستّين عاماً 1350 ـ 1410 ، 3ج ، اعداد : احمد سعيد بن مسلم ، المدينة المنوّره ، نادي المدينة المنوّرة الأدبي ، 1412
اين كتاب مجموعه اي است ارجمند و سودمند در شرح حال ، آثار و سوانح زندگاني اديبان و نويسندگان سعودي . كه در آن از 584 نفر سخن رفته است . شرح حال ها بر اساس آگاهي هاي مؤلّف ، كوتاه و بلند است امّا روشن است كه مؤلّف اساس را بر اختصار و گزيده نگاري گذاشته است . در ضمن شرح حال افراد غالباً ذيل اين عناوين ، نام ، رشد و تعليم و تعلّم زندگاني علمي ، آثار و پژوهش ـ كه به دو بخش نگاشته هاي چاپ شده و چاپ نشده تقسيم مي شود ـ سخن مي رود . مؤلّف ، تني چند از عالمان و نويسندگان شيعي را نيز ياد كرده است . امّا نه همه و نه بخش شايسته اي از آنها را . يك نمونه را به اختصار مي آوريم :
شيخ علي بن جعفر بن محمّد ابوالمكارم ( 1313 ـ 1364 ) ، در
189 |
« عواميه » ، يكي از ديه هاي قطيف در ماه رمضان 1313 از مادر زاده شد و در محضر پدرش ، كه از عالمان آن روزگار بود ، نحو و صرف و منطق و بيان آموخت ، آنگاه فقه و اصول فراگرفت . سپس به عراق هجرت كرد [ كجاي عراق ؟ ! ] و در محضر تني چند از عالمان آن ديار فقه ، اصول ، حكمت ، علوم رياضي و . . . فراگرفت . و پس از دست يابي بر مدارج ارجمند علمي به بحرين هجرت كرد و سالها به تعليم و تبليغ و تدريس گذراند و پنجشنبه 6/5/1364 زندگاني را بدرود گفت . عناوين برخي از آثار وي چنين است :
« الانصاف بين تقليد الميّت والحيّ » ، « اللؤلؤ المنظوم » ، « في تاريخ الحسين ، في جزئين الكبير ، جامع في الفقه بالاستدلال وهو من أمّهات الكتب الاسلاميه » و . . .
به هر حال « موسوعة الأدباء و الكتاب السعوديين » اثري است سودمند و كارآمد .
6 ـ تراثنا المخطوط في العلوم التطبيقيّة والبحته ، مصطفي عمّار اشراف محمد هاشم رشيد ، المدينة المنوّره ، منشورات النادي الأدبي ، 1412 ، 634 صفحه وزيري .
در اين كتاب نسخه هـاي برخي از كتابخانـه مدينه منوّره ، در موضوعات هشتگانه ؛ حساب جبـر و مقابله ، هندسـه ، پزشكي ، دارو ، كيميـا ، نجوم ، هيـأت و كشاورزي ، فهـرسـت شده اسـت .
مؤلّف پس از مقدمه اي درباره اهمّيت ميراث كهن و لزوم شناخت و شناسايي و بهرهوري از آن ، در فصل اوّل كتابخانه هايي مشتمل بر كتابهاي فهرست شده در اين مجموعه را معرفي كرده و آنگاه در ذيل عناوين ياد شده كتاب را شناسانده است .
او در اين معرّفي از نام مؤلّف ، عنوان كتاب ، تاريخ فوت مؤلّف ، آغاز و انجام كتاب ، نوع خط ، نام استنساخ كننده ، جايگاه نسخه ، چگونگي نسخه ، و اينكه چاپ شده است يا نه ، سخن گفته است .
كتابشناسي و نسخه شناسي مؤلف دقيق و ارزشمند است .
7 ـ دراسات قرآنيّه : مجموعه اي است از پژوهشها و مقالاتي كه ابتدا در « انجمن ادبي مدينه منوّره » طرح شده و آنگاه تدوين گشته و نشر يافته است . اين كتاب جلد اوّل از مجموعه اي با عنوان ياد شده ، داراي 12 سخنراني و يا مقاله است . سخنراني اوّل و دوّم از آنِ عبدالصبور شاهين است . قرآن پژوه و عالم مصري و صاحب آثاري ارجمند در تاريخ قرآن و قرائت قرآن . وي با عنوان « القرآن واللغة العربيّه » به عظمت بيانيِ قرآن و نقش آن
190 |
در استواري زبان عربي پرداخته است . « قصّه اصحاب كهف » نگاهي است گذرا به قصد اصحاب كهف در قرآن كريم . « قبس من الاعجاز القرآني » گفتاري است بلند كه در آن با نگاهي نو به اعجاز قرآن كريم ، « اعجاز عددي » قرآن كريم طرح و ضمن تأييد اصل موضوع تئوري « محمّد رشاد خليفه به نقد كشيده شده است » . « السعاده بين مفهوم الانسان و منهج القرآن » لماذا اقترن النصّ النقلي بالجمال الأدبي » . « جوانب جديده من الاعجاز القرآني » ، « الكلمات المعربة ومدي صلتها بالقرآن الكريم » ، « حروف النداء في جماليات النص الأدبي » ، « اثر دراسات الاعجاز القرآني في تأصيل المنهج النقدي » ، « الاعجاز العلمي في القرآن » عناوين ديگر مقالات اين مجموعه است . « دراسات قرآنيه » بر روي هم مجموعه اي است خواندني و سودمند .
8 ـ المدينه المنوّرة في التاريخ ، عبدالسلام هاشم حافظ
مؤلّف كتاب از اديبان ، شاعران و مورخان مدينه است . او در اين كتاب كه كوشيده است با نگاهي گذرا ، مدينه منوّره را در گذرگاه تاريخ بشناساند ، چگونگي شكل گيري مدينه ( =يثرب ) نامهاي آن و جايگاه والاي مدينه در فرهنگ و تاريخ اسلامي ، جاريهاي مشهور ، درّه ها ، كوه ها ، دشتهاي مدينه ، مساجد مدينه منوّره كه بحث از آن با مسجد شريف آغاز مي شود ، حوادث تاريخي مدينه ، يادي از چهره هاي علمي معاصر ، مدينه و در ضمن آن زندگي نامه خودنوشت مؤلّف ، و يادكردي از سي و هشت اثر درباره مدينه منوّره ؛ از جمله بخشهاي اين كتاب است .