بخش 6
1 ـ جامه کعبه معظّمه در طول تاریخ ( 2 )
55 |
ميقات حج - سال هفتم - شماره بيست و هفتم - بهار 1378
تاريخ و رجال
56 |
جامه كعبه معظمه در طول تاريخ ( 3 )
محمد الدقن
مترجم : هادي انصاري
بخش سوم ( 1 )
جامه كعبه معظّمه در دوران مماليك
ويژگي مصر نسبت به ساختن جامه شريفه
عباسيان همچنان نسبت به جامه پوشاندن به كعبه عنايت خاصي را از خود نشان مي دادند . تا اينكه دولت آنان رو به ضعف و سستي گذاشت ، از اين پس جامه را نسبت به ضعف و قدرت سياسي ، گاه پادشاهان مصر و گاهي پادشاهان يمن آماده مي كردند و مي فرستادند .
پس از سقوط دولت بني عباس ، نخستين پادشاهي كه جامه براي كعبه فرستاد « ملك مظفر يوسف » پادشاه يمن بود كه به سال 659 هجري جامه اي براي كعبه اختصاص داد . او چندين سال به همراه پادشاهان مصر كعبه را جامه مي پوشاند . ملك مظفر يوسف در برخي از سال ها به علت افزايش قدرت و نفوذش ، به تنهايي اين كار را به انجام رسانيد . پس از افول دولت عباسيان ، نخستين پادشاه مصري كه بر كعبه جامه پوشانيد ، « سلطان ظاهر بيبرس بندقداري » بود كه اين عمل را در سال 661 هجري انجام داد . سلطان ظاهر بيبرس بجاي عبور از صحراي عيذاب ، كاروان را از راه سرزمين سينا حركت داد . هنگامي كه نامبرده در سال 667 هجري حج گزارد به دست خويش كعبه را با گلاب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ در بخش نخست نوشتار جامه كعبه كه در شماره 25 فصلنامه ميقات به چاپ رسيده است هنگام سخن از جامه كعبه معظّمه در دوران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و خلفا ( ابوبكر ، عمر و عثمان ) نويسنده آورده است كه [ ( حضرت ) علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) را هيچيك از مورخان ياد نكرده اند كه جامه اي را بر كعبه قرار داده باشد . آنان علّت اين مطلب را درگيري آن حضرت در جنگها و فتنه هاي داخلي كه دولت اسلامي را پس از قتل عثمان گرفتار نمود ، دانسته اند ] .
ليكن پس از ترجمه متن فوق و چاپ آن در ميقات شماره 25 ، تذكري از آقاي علي دواني در اين باره به دفتر فصلنامه رسيد . كه آن را براي شما خوانندگان در اين قسمت مي آورم : « ازرقي مورخ مكه گفته است : [ هيچيك از مؤرخان ياد نكرده اند كه [ حضرت ] امير المؤمنين ( عليه السلام ) جامه اي به كعبه پوشانده باشد ] در حاليكه در روايات پيروان اهل بيت ( عليهم السلام ) عكس آن است . در كتاب نفيس و معتبر « قرب الاسناد » تأليف محدّث ثقه بزرگوار عبدالله بن جعفر حميري از دانشمندان بزرگ ما در اواخر سده سوّم هجري و زنده در سنه 300 هجري به سند خود از امام جعفر صادق و آن حضرت از پدرش امام محمّد باقر ( عليهما السلام ) روايت كرده است كه فرمود : [ علي ( عليه السلام ) پرده كعبه را همه ساله از عراق مي فرستاد ] .
با سپاس از تذكر ايشان .
« مترجم »
57 |
شست و شو داد و در آن هنگام ناظران ديدند كه او در كنار درِ كعبه با لباس احرام ايستاده و دست ناتوانان و بيماران از رعيت را مي گرفت و در بالارفتن ، آنان را ياري مي كرد . در آن موسم « اسماعيل واسطي » خطبه خويش را در حضور سلطان ايراد كرد و چنين گفت :
« اي سلطان ، در روز قيامت تو را بنام سلطان خطاب نمي كنند بلكه در آنجا شما را بنام خود صدا مي زنند و در آن هنگام است هر كسي را از نفس خويش مي پرسند ليكن از شما حال رعايا و زيردستان را سراغ مي گيرند . پس اي سلطان ، بزرگان آنان را پدر ، متوسط ها را برادر و كوچك هاي از رعايا را در نزد خود فرزند بپندار » .
پند و اندرز ، سلطان را دگرگون ساخت و در اين حال او عطايش را فزوني بخشيد . ( 1 )
ابن بطوطه ( 2 ) در سفرنامه خويش از جامه اي كه به وسيله سلطان « ناصر محمدبن قلاوون » در سال 726 هجري از مصر به كعبه معظمه ارسال گرديده بود ، شرح مفصلي داده و از تاريخ قرارداده شدن آن به كعبه و آذين هايش و نيز نورپردازي بر روي نوشته هاي موجود بر حاشيه پرده ، سخن به ميان آورده است . همچنين ، از مستمري هاي سالانه او نيز اشياي ديگري كه همواره در هر سال همراه جامه كعبه ارسال مي گرديد ، ياد نموده است .
ابن بطوطه در اين باره چنين مي نويسد :
« روز عيد قربان ، جامه كعبه را كارواني از مصريان به بيت معظم آورده و آن را بر بام كعبه قرار دادند . قبيله « بني شيبه » در روز سوم پس از عيد ، طي مراسم ويژه اي آن را بر كعبه قرار دادند . جامه كعبه ، پوششي است از ابريشم سياه كه داراي آستري از كتان بوده و در حاشيه بالاي آن آيه { جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَاماً . . . } ( 3 ) به خط سپيد نوشته شده است . در حاشيه پيرامون آن نيز آياتي از قرآن نقش بسته است . رنگ جامه ياد شده ، سياه و درخشان مي باشد .
پس از آنكه مراسم پوشانيدن آن به پايان رسيد ، دامن آن را از اطراف بالا زدند تا دست مردم و حاجيان بدان نرسد . « ملك ناصر » سلطان مصر ، عهده دار پوشش كعبه بوده همچنانكه حقوق قاضي و خطيب و پيشنمازان و مؤذنان و فراشان و خدمتكاران و ديگر مايحتاج حرم ، از قبيل شمع و روغن چراغ را همه ساله سلطان مزبور مي پردازد » .
همچنين قاضي « ابن فضل الله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابن الوردي ( زين الدين عمر بن الوردي ) : تتمه المختصر في أخبار البشر ، ( تاريخ ابن الوردي ) تحقيق احمد رفعت بدراوي ، دار المعرفه ، بيروت ، لبنان چاپ 1389 هـ / 1970 م .
ج2 ، ص314 و ص322
2 ـ ابن بطوطه در سال 703 هجري در شهر طنجه از سرزمين مراكش تولد يافت و در سال 725 هجري زادگاه خود را به قصد زيارت مكه ترك گفت . پس از اداي فريضه حج ، به سفرش ادامه داد و به سرزمينها و بلاد يمن ، عراق ، ايران ، آسياي صغير و ماوراءالنهر رفت و سپس به هندوستان سفر كرد . نامبرده چندين سال در دهلي پايتخت آن كشور به كار قضا پرداخت و سرانجام پس از مسافرتي به كشور چين به وطن خود بازگشت و سفري به آفريقاي مركزي رفته و در بازگشت ، خاطرات مسافرت خود را به « ابن جزي » كه دبير دربار سلطان « ابو عنان » پادشاه مراكش بود ، املا كرد . ابن جزي كتاب « رحله » را از ياداشتهاي ابن بطوطه فراهم آورد .
ابن بطوطه اواخر زندگي را در يكي از شهرهاي مراكش به شغل قضا اشتغال داشت و در سال 799 هجري درگذشت .
سفرنامه ابن بطوطه ، جلد اول ، ترجمه دكتر محمد علي موحد ، مركز انتشارات علمي و فرهنگي .
« مترجم »
3 ـ مائده : ( و جعل الله الكعبة البيت الحرام قياما للناس و الشهر الحرام و الهدي و القلائد ذلك لتعلموا ان الله يعلم ما في السموات و ما في الارض و ان الله بكل شيء عليم ) .
58 |
عمري » ( متوفاي سال 749 هجري ) از ورود جامه كعبه به مكه معظمه ـ در دوران حكومت مماليك ـ از مصر و يمن سخن به ميان آورده و در آن از تقسيم جامه پيشين كعبه در ميان اشراف مكه و بني شيبه و تصرف آن براي فروش آن نيز اشاره كرده است . نامبرده همچنين از كيفيت قرار گرفتن جامه بر روي كعبه در دوران خود ياد نموده كه اين مطلب با چگونگي قرار داده شدن جامه كعبه بر روي آن در حال حاضر چندان تفاوتي ندارد و اختلاف آن تنها در بكار بردن وسائل و دستگاههاي نوين كنوني است .
« ابن فضل الله عمري » در اين باره چنين مي گويد :
« كعبه هم اكنون در سال يك بار به هنگام موسم حج بوسيله جامه پوشيده مي شود . اين جامه از خزانه سلطانيه در مصر به همراه كاروان محمل به فرماندهي بزرگان محمل ، از آن ديار حركت كرده ـ و بدين سوي آورده مي شود ـ سپس با حضور بزرگان ياد شده از كاروان محمل ، جامه ياد شده بر روي كعبه قرار داده شده و جامه پيشين آن در اختيار اشراف و بني شيبه قرار مي گيرد و نامبردگان آن را به قطعه هاي متفاوتي تقسيم مي كنند و گاه برخي از قسمت هاي ياد شده به عنوان تبرك به ساير كشورهاي اسلامي حمل مي گردد . . . در اين دوران جامه اي نيز از سوي پادشاه يمن ارسال گرديد كه در زير جامه مصريان بر روي كعبه قرار داده شد . اين دو جامه از ابريشم سياه بوده كه بر روي آن بوسيله نوشته هايي به رنگ سپيد از آيات قرآني كه در آن نام كعبه قرار دارد ، آذين گرديده است . »
در ادامه مي گويد :
« هنگامي كه در سال 728 هجري حج گزاردم ، خود به همراه فرماندهان كاروان محمل مصري جهت قراردادن جامه كعبه شريف بر آن بالا رفتم بطوري كه بر بام كعبه قرار گرفتم . در آن هنگام بود كه ديدم زمين كف بام كعبه پوشيده از مرمر و سنگ هاي سپيد است . پيرامون بام كعبه ديوار كوتاهي قرار داشت كه بر آن حلقه هايي جهت ثابت كردن جامه كعبه تعبيه شده بود . اين حلقه ها بدان منظور است كه طناب هاي جامه در آن حلقه ها قرار گرفته و جامه را بر روي كعبه ثابت و استوار مي سازد .
حمد و سپاس خداي را بجا مي آورم كه با دستان خود جامه پيشين را از روي آن برداشته و جامه نوين را بر روي كعبه قرار دادم » ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نك : ابن بطوطه ، تحفة النظار في غرائب الأمصار و عجائب الأسفار ، بولاق 1937 م . ج1 ، ص131 .
يوسف احمد : المحمل و الحج ، ج1 ، ص244
59 |
اما در دوران ملك « صالح اسماعيل » فرزند ملك « ناصر محمدبن قلاوون » ( 743 ـ 746 هـ . ق . ) جامه كعبه مشرفه از بودجه وقفي كه پادشاه نامبرده بدين منظور قرار داده بود ، سالي يكبار براي مكه و جامه اي را نيز ويژه حجره نبوي شريف و منبر نبوي در هر پنج سال يكبار قرار داد .
اين وقف عبارت از دهكده اي در اطراف استان قليوبيه به سوي قاهره با نام « بيسوس » ( 1 ) بوده كه اين دهكده از بيت المال به فرمان ملك « صالح اسماعيل » خريداري گرديد و به عنوان وقف براي منظور ياد شده قرار داده شد . ( 2 )
گفتني است كه « قطب الدين حنفي » از اين وقف ياد كرده و آن را يك دهكده ندانسته بلكه دو دهكده بنام بيسوس و سندبيس ( 3 ) دانسته است .
نويسنده « مرآة الحرمين » ، دهكده سوّمي به نام « ابوالغيط » را نيز به دو دهكده پيشين اضافه كرده است . ( 4 ) در وقف نامه سلطان سليمان ( عثماني ) كه بدين منظور قرار داده شده ، نام سه دهكده پيشين به همراه هفت دهكده ديگر نيز آمده است كه در اين باره در آينده سخن خواهيم گفت .
ارسال جامه به كعبه مشرفه همچنان در ميان سلاطين مصري در دوران مماليك ـ از آغاز وقفي كه از سوي ملك « صالح اسماعيل » قرار داده شد ـ ادامه داشت . آخرين جامه كعبه ، به همراه صدقاتي براي مردمان مكه و مدينه ، از سوي « اشرف طومان باي » به همراه صدقاتي براي مردمان مكه و مدينه به وسيله خواجگان قدرتمند خويش ، در شوال سال 922 هجري بدين سوي ارسال گرديد ، زيرا در آن هنگام سلطان « قانصوه غوري » در « مرج دابق » در 25 رجب 922 هـ . به قتل رسيد و هيچيك از مصريان ، به علت بروز آتش جنگ ميان « قانصوه غوري » و سلطان « سليم اول عثماني » ( 5 ) در آن سال نتوانستند حج بجاي آورند .
اوضاع سياسي دوران و تأثير آن بر جامه كعبه معظمه :
اوضاع سياسي كشورهاي اسلامي همواره تأثير ويژه اي بر ارسال جامه كعبه معظمه داشته است . همچنانكه اين وضع تغييري نسبت به خطبه و دعا براي خليفه يا سلطان در مسجد الحرام نيز داشت . در آن هنگام پيوسته جامه از سوي سلاطين و پادشاهاني كه داراي نفوذ و قدرت بيشتري بودند تهيه مي گشت و بر كعبه آويخته مي شد . همچنانكه در پيش آورديم ، از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ در اين زمان به آن « باسوس » مي گويند .
2 ـ ابن اياس ( محمد بن احمد ) : بدائع ازهور في وقائع الدهور ، تحقيق محمد مصطفي ، چاپ دوم ، هيئة المصرية العامه للكتاب ، قاهره ، 402 هـ . 1982 م . بخش اول ، ج1 ، ص505
فاسي : شفاء الغرام ، ج1 ، ص123 و 124
ابن ظهيره : جامع اللطيف ، ص107 و 108
3 ـ الاعلام ، ص70
4 ـ ابراهيم رفعت ، مرآة الحرمين ، ج1 ، ص284
5 ـ نك : ابن اياس : بدائع الزهور ، ج5 ، ص115
60 |
هنگامي كه وقفي بدين منظور از سوي ملك « صالح اسماعيل » قرار داده شد ، ارسال جامه كعبه مشرفه همواره در اختيار مصر و سلطان آن قرار داشت . و از اين هنگام مصر عهده دار ارسال آن به سوي بيت الله الحرام بود .
ملك مجاهد پادشاه يمن در سال 751 هجري تصميم گرفت كه جامه مصري را كه بر روي كعبه قرار داشت بردارد و جامه ديگري را كه نام او بر آن بود ، بر خانه بپوشاند .
وقتي امير مكه تصميم ياد شده را به آگاهي اميرالحاج محمل مصري « امير طاز » رسانيد ، به هنگام وقوف در عرفات ، فتنه اي ميان ملك « مجاهد » و « اميرطاز » رخ داد و جنگ ميان آن دو آغاز گرديد كه در پايان امير طاز به پيروزي رسيد و ملك « مجاهد » را دستگير كرده ، به زنجير بست و به همراه خود به قاهره برد . هنگامي كه « ملك مجاهد » را به حضور سلطان « ناصر حسن » بردند وي دستور داد او را از زنجير آزاد كردند و با احترام و تكريم فراوان به همراه امير « قشتمر منصوري » او را به كشور خويش روانه ساختند . به ينبع كه رسيدند ، ملك « مجاهد » قصد كشتن امير همراه خود را كرد امّا امير ينبع از تصميم وي آگاه گرديده و مجدداً او را به زنجير در آورد و در اختيار امير « قشتمر » قرار داد و او بار ديگر به همراه اسير خود به قاهره بازگشت . وقتي سلطان از جريان آگاهي يافت ، بر ملك مجاهد غضب كرد و نامبرده را به زنجير بست و فرمان داد در مرز اسكندريه زنداني اش كنند . ( 1 )
در سال 848 هجري شاهرخ ميرزا ، حاكم شيراز از پادشاه مصر « ظاهر چقمق » درخواست نمود كه جامه كعبه را در آن سال خود بر عهده گيرد . بدين منظور جامه را در آغاز به مصر فرستاد و سپس آن را به همراه حاجيان مصري به مكه ارسال كرد تا كعبه را بدان پوشش دهند . ظاهر چقمق درخواست نامبرده را پذيرفت و بدين ترتيب شاهرخ ميرزا جامه كعبه را به همراه صدقاتي به مصر گسيل داشت و از آن پس به همراه كاروان محمل مصري به مكه حركت نمود . آنان در روز عيد قربان درون كعبه را با همان جامه پوشش دادند ؛ زيرا سلطان « ظاهر چقمق » اجازه نداد جامه ارسال شده از سوي « شاهرخ ميرزا » بر روي كعبه قرار داده شود . سپس صدقات فرستاده شده در ميان ساكنين حرم تقسيم گرديد . در رمضان سال 856 هجري به فرمان سلطان جامه دروني كعبه ، كه به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابن اياس ، بدائع الزهور ، ج1 ، ق1 ، ص538 و ص537
61 |
وسيله « شاهرخ ميرزا » فرستاده شده بود ، برداشته شد و كعبه را بدان پوشش دادند . ( 1 )
لازم به گفتن است كه پيشتر سلطان « اشرف برسباي » تقاضاي « شاهرخ ميرزا » را نسبت به جامه كردن كعبه از درون يا برون ، در سال 838 هجري رد كرده بود . در آن هنگام ، شاهرخ ميرزا بار ديگر تقاضاي خويش را بدين صورت تجديد نمود كه : به علّت نذري كه كرده است ، تقاضا دارد جامه را در آغاز به مصر ارسال كرده و آنان آن را از سوي خود به مكه مكرمه ببرند و كعبه را حتي براي يكروز به وسيله آن پوشش دهند .
« اشرف برسباي » مطلب ياد شده را با علماي دوران خويش در ميان گذارد . برخي از پاسخ دادن خودداري كردند و برخي ديگر از بيم به وجود آمدن فتنه ، نظر دادند كه تقاضاي شاهرخ ميرزا عملي نشود . اين مطلب همچنان عملي نگرديد تا اينكه اشرف برسباي درگذشت . پس از فوت وي ، در دوران سلطنت « ظاهر چقمق » همچنان كه يادآور شديم ، خواسته « شاهرخ ميرزا » سلطان شيراز به تحقق پيوست .
در سال 877 هجري اوزون حسن ، امير دولت تركمانيان ـ كه در حال جنگ با سلطان اشرف قايتباي ، پادشاه مصر بود ـ جامه اي را براي كعبه به همراه امير محمل عراقي بنام رستم ارسال نمود . قاضي احمدبن دحيه نيز همراه كاروان بود .
در آغاز به سوي مدينه منوره حركت كردند و در آنجا بر قضات سخت گرفته ، دستور دادند كه خطبه را بنام پادشاه عادل ، « اوزون حسن » خادم الحرمين الشريفين بخوانند . پس آنگاه كه قصد مكه كردند ، شريف « محمد بن بركات » كه در آن هنگام از جريان مدينه بوسيله نامه اي آگاه گرديده بود ، با آنان برخورد كرده و رستم و قاضي ياد شده و برخي بزرگان و اعيان همراه كاروان را دستگير ساخت و همه را به زنجير كشيد . نامبرده قصد داشت كه آنان را به سوي سلطان « قايتباي » گسيل نمايد . هنگامي كه كاروان محمل مصري از راه رسيد ، شريف آنان را به امير محمل تسليم نمود . پس از موسم حج ، كاروان مصري در محرم سال 878 هجري به همراه فرزند امير مكه و قاضي « برهان الدين بن ظهيره » شافعي ، قاضي مكه و فرزندش ابوالسعود و برادرش ، آماده حركت گرديدند . به دستور امير كاروان فرستادگان اوزون حسن ، شامل رستم ، امير الحاج عراقي و قاضي همراه او را در معيت خود به مصر برد .
در مصر سلطان « قايتباي » دستور داد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابن اياس ، بدائع الزهور ج2 ، ص224 ، ص225 ، ص296
ابن ظهيره ، جامع اللطيف ، ص106
62 |
آنان را در « برج القلعه » زنداني كنند . سپس در ربيع الثاني سال 878 هجري به فرمان سلطان ، نامبردگان از زندان رها گرديده و بعنوان حسن نيت آنان را به سوي « اوزون حسن » گسيل داشت . ( 1 )
گفتني است تأثير وضعيت سياسي جهان اسلام بر جامه كعبه ، تنها ويژه دوران مماليك نيست بلكه در دوران عثماني هم ، پس از قيام دولت سعوديِ نخستين و گسترش نفوذ سلفي ها بر حجاز و همچنين به هنگام حمله فرانسويان به مصر جامه اي از مصر به مكه ارسال نگرديد .
در دوران كنوني نيز دخالت هاي سياسي موجب گرديده است كه ارسال و قرار گرفتن جامه بر كعبه بيش از يك بار تأثير بگذارد و اين امر مهم و ديني به انجام نرسد .
شرايط و اوضاع سياسي حاكم ، تا بدانجا پيش رفت كه در پايان ، ارسال جامه شريفه از مصر به طور كلي متوقف شد كه در آينده درباره تمامي اين دگرگوني هاي سياسي و تأثيرات آن به طور مشروح سخن خواهيم گفت .
جامه دروني كعبه مشرفه :
تاريخ نگاران هرگاه از جامه بروني كعبه در دوران تبَّع حميري كه در عصر جاهليت مي زيست سخن به ميان آورده اند ، درباره جامه دروني كعبه مطلبي ننوشته اند .
آنان ، گاه در دوران هاي اخير ، آنهم به صورت اشاره يا در وضعيت ويژه ، از آن ياد كرده اند كه مطالب و گفته هايشان بصورت ناپيوسته و جدا از هم است .
و اين كم نوشتن از جامه درون كعبه و پرداختن به جامه بيروني ، بدان جهت است كه پرده بيروني در هر سال تعويض مي شود و گاهي در سال دو مرتبه و حتي سه مرتبه .
روشن است كه جامه بروني كعبه در آن دوران از سويي به علت ضعيف بودن پارچه و نيز نازك بودن آن ، داراي قدرت و استحكام بالايي نبوده و از سوي ديگر عوامل طبيعي ، مانند آفتاب ، باران ، گرد و غبار و باد مي توانست تأثير زيادي بر روي اين جامه ها داشته باشد . اضافه بر اين ها ، موقعيت قرار گرفتن كعبه مشرفه در ميان مسجد الحرام و در زير آسمان ، كه هيچگونه سايباني نداشت ، مي توانست عامل ديگري براي فرسوده شدن جامه هاي روي آن باشد .
در حالي كه عوامل ياد شده ، به علت قرار گرفتن جامه دروني در فضاي داخل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابن اياس ، بدائع الزهور ، ج3 ، ص88 و 90 و 91
63 |
كعبه ، در آن نفوذ نداشت بنابراين ، جامه دروني همواره مي توانست به مدتي طولاني ، بدون تغيير و فرسودگي در اين مكان باقي بماند . آري ، مجموع عوامل ياد شده ، موجب مي شد كه جامه دروني كعبه را در فاصله هاي دور از هم ، آنهم به مناسبت تغيير سلطنت و يا خليفه از سوي شخص تازه به قدرت رسيده تغيير يابد .
گفتني است كه تغيير جامه دروني كعبه مشرفه داراي نظم ويژه اي نبوده است ؛ زيرا آنچنانكه ملاحظه مي كنيم ملك « صالح اسماعيل » براي بيرون كعبه در هر سال و نيز براي جامه حجره نبوي و منبر نبوي در هر پنج سال وقفي قرار داد و در آن از جامه دروني كعبه ذكري به ميان نيامده است . بنابراين با مطالبي كه بيان شد مشخص كردن سالي كه پرده دروني كعبه براي اولين بار در آن سال ساخته شد ، كاري است مشكل .
با تحقيق و نگرشي كه در ميان نوشته هاي تاريخ نگاران بعمل آورديم ، به نظر مي رسد اولين بار در دوران دوم عباسي و دقيقا در دوران ابن جبير از جامه دروني كعبه سخن به ميان آمده است . « ابن جبير » در سفرنامه خويش ، به سال 579 هجري ، چنين نگاشته است :
« سقف كعبه از درون بوسيله جامه اي از ابريشم رنگي آذين گرديده و ظاهر ( يعني برون ) آن در پيرامون چهارگانه كعبه ، با جامه اي از ابريشم سبز پوشيده شده است . . . » ( 1 )
اين مطلب نشان مي دهد كه در آن هنگام جامه دروني كعبه وجود داشته امّا نمي دانيم كه در چه زماني اين جامه در درون كعبه قرار داده شده است ؟ شايد به وسيله « ناصر لدين الله عباسي » كه به سال 573 هجري خلافت را بدست گرفته ، بوده است .
همچنين اشاره اي وجود دارد كه : پرده اي كه توسط ملك مظفر ، پادشاه يمن در سال 659 هـ . بعد از سقوط دولت عباسيان بر كعبه پوشيده شد ، بيش از يكصد سال همچنان باقي بود تا اينكه پس از آن ، اين جامه از سوي ملك ناصر حسن بن محمد بن قلاوون در سال 761 هجري تغيير داده شد . اين جامه نيز همچنان در درون كعبه باقي ماند تا اينكه در دوران سلطان « اشرف برسباي » و به فرمان او جامه پيشين درون كعبه برداشته شد و بوسيله جامه سرخ نويني در سال 826 هجري آذين گرديد . لازم به تذكر است كه نامبرده جامه بروني كعبه را نيز تغيير داد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابن جبير ، الرحله ، از انتشارات دار و مكتبه الهلال ، بيروت ، 1981 م . ص54
64 |
آن را به وسيله جامه سياه ديگري پوشانيد . اين دو جامه به وسيله كاروان مصري به فرماندهي « زيني عبدالباسط » ( 1 ) بازرس ارتش مصري به اين ديار آورده شد .
جامه دروني كعبه ، اهدايي از سوي اشرف برسباي ، تا سال 848 هجري همچنان باقي بود تا اينكه پادشاه ايرانيان ، شاهرخ ميرزا ، جامه ديگري را جايگزين كرد .
اين جامه همچنانكه در پيش گذشت پس از اجازه از سلطان ظاهر چقمق به مكه ارسال گرديد كه در آغاز به همراه جامه اشرف برسباي درون كعبه قرار داده شد تا اينكه روزي به فرمان سلطان « ظاهر چقمق » دو جامه ياد شده را برداشتند و جامه نويني در رمضان سال 856 هجري جايگزين آن كردند . ( 2 )
پادشاهان مصر در طول دوران مماليك ـ از آغاز وقفي كه از سوي ملك صالح اسماعيل قرار داده شد ـ همواره جامه سياهي را ويژه برون كعبه ، در هر سال ارسال مي داشتند .
كه در اين ميان هرگاه كرسي سلطنتي مصر تغيير مي يافت ، سلطان جديد به همراه جامه بروني كعبه ، جامه اي سرخ از آنِ درون كعبه و نيز جامه ديگري به رنگ سبز را براي حجره نبوي شريف ارسال مي داشتند كه در اين باره در وقف ياد شده به صورت نصّ صريحي هر پنج سال يكبار ياد شده است .
بر روي سه جامه ياد شده عبارت : « لا اله الاّ اللّه ، محمّد رسول اللّه » با آذين بندي خاصي ، آنچنانكه يكي در قلب ديگري بوده ، نقش بسته بود . در اطراف اين نقش ها و نوشته ها آيات مناسب ديگري و يا نام ياران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و گاه نيز به سليقه بافنده اين حاشيه ها خالي قرار داده مي شد .
ليكن در اين ميان ملك ناصر « ابو سعيد خوشقدم » كه در رمضان سال 865 هجري بر كرسي سلطنت مصر تكيه زد ، طبق معمول در آغاز سلطنت خود جامه اي ويژه براي درون كعبه فرستاد كه ركن شرقي و ركن شامي جامه ياد شده به رنگ سفيد بوده كه با قطعه هايي از پارچه سياه آذين مي گرديد و اضافه بر آن قطعه هاي آذين شده در سمت شرقي ، با طلا تذهيب شده بود . ( 3 )
و نيز در سال 883 هجري سلطان اشرف قايتباي جامه دروني كعبه مشرفه را به مكه فرستاد .
اين جامه ابتدا در مسجدالحرام گسترده شده و سپس به درون كعبه حمل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ فاسي : العقد الثمين ، ج1 ، ص59
زيني عبدالباسط بازرس و ناظر بر اوقاف جامه كعبه مشرفه در مصر بود ، و سعي و كوشش فراواني در اين اوقاف نمود تا آنجا كه مظهر خيرات و بركات بي شمار گرديد . او به هنگام رفتن براي شركت در موسم حج ، به فقرا و نيازمندان از حاجيان توجه ويژه اي داشت و همواره در ميان راه سايبان هايي را در توقفگاه هاي حاجيان به وجود مي آورد تا اينكه آنان بتوانند لحظاتي دور از تابش و گرماي خورشيد به استراحت بپردازند . همچنين گاه برخي از بيماران و ناتوانان از حاجيان را بر روي كجاوه هايي كه براي آنان در نظر گرفته بود ، سوار مي كرد .
در ميان راه به وسيله آب گوارا و نان و گرده از آنان پذيرايي مي كرد و با قرباني كردن گوسفندان در راه ميان مصر و مكه و در هنگام اقامت خود در هر منطقه و نيز در راه بازگشت ، از حاجيان پذيرائي شاياني بعمل مي آورد .
نامبرده راه هاي فراواني را در اين مسير اصلاح نمود كه همواره نام او زنده و پاينده خواهد بود .
نكـ : قطب الدين حنفي ، الاعلام ، ص98
1 ) فاسي : العقد الثمين ، ج1 ، ص59 1 ) فاسي : العقد الثمين ، ج1 ، ص59 1 ) فاسي : العقد الثمين ، ج1 ، ص59 1 ) فاسي : العقد الثمين ، ج1 ، ص59
2 ـ ابن اياس ، بدائع الزهور . . . ج2 ، ص244 ، ص245 و ص296
3 ـ قطب الدين حنفي ، الاعلام ، ص70 و 102
65 |
گرديد و در جايگاه اصلي خويش قرار داده شد . اين مراسم در حضور امير الحاج مصري و شريف مكه و جمعي از اعيان و بزرگان و پرده داران و جز اينها صورت پذيرفت . به هنگام قرار دادن جامه در درون كعبه ، افراد كه ناگهان متوجه ريزش و خرابي ديوار كعبه و يا برخي از ستون هاي درون آن شدند ، كار را متوقف كردند و پس از اصلاح و مرمت نواحي آسيب ديده ، جامه ياد شده را در جايگاه اصلي خويش قرار دادند . ( 1 )
اينجانب از آنچه كه تاريخ نگاران در اين دوره نگاشته اند ، بدست آوردم كه هيچيك از پادشاهان عثماني پيش از سلطان سليمان ، جامه اي را در درون كعبه قرار نداده است ؛ زيرا نامبرده متوجه شد كه درآمد دهكده هاي وقف شده بر جامه كعبه از دوران ملك « صالح اسماعيل » كافي نيست و بدين جهت آنان قدرت تهيه جامه كعبه در هر سال را ندارند . بنابراين فرمان داد كه هفت دهكده ديگر را به موقوفه پيشين بيافزايند و علاوه بر آن ، بخشي از درآمدهاي خصوصي خويش را نيز براي تهيه جامه دروني كعبه قرار داد و از آن پس هر پانزده سال يكبار جامه دروني كعبه تعويض مي گرديد .
گفتني است علاوه بر وقفي كه سلطان سليمان ( عثماني ) ويژه تهيه جامه بروني كعبه در هر سال و جامه دروني و جامه هاي ديگر ـ هر پانزده سال يكبار ـ قرار داد ، پادشاهان آل عثمان نيز به هنگام تكيه بر اريكه سلطنت به صورت جداگانه ، علاوه بر جامه هايي كه هر پانزده سال به اين ديار ارسال مي گرديد ، خود جامه هايي را به عنوان تبرك ، ويژه درون كعبه و حجره نبوي شريف ارسال مي داشتند .
بدين صورت مصر تا سال 1118 هجري همچنان به ساختن دو جامه دروني و بروني كعبه اهتمام داشت . در اين سال سلطان احمد سوم فرزند محمد چهارم وقتي در استانبول بر اريكه خلافت تكيه زد فرمان داد جامه دروني كعبه را در استانبول تهيه كردند و در سال بعد ، آن را از راه مصر به مكه مكرمه ارسال نمود . از آن هنگام استانبول بافتن جامه دروني كعبه را به خود اختصاص داد .
پس از وي سلاطين عثماني تا دوران سلطان عبد العزيز ، فرزند سلطان محمود دوم ، همچنان نسبت به فرستادن جامه دروني كعبه اقدام كردند . در اين هنگام بود كه دولت عثماني ديگر موفق به اسال جامه دروني كعبه نشد . و جامه اي كه از سوي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حسين عبدالله باسلامه ، تاريخ الكعبة المعظمه ، ص265 و ص266
66 |
سلطان عبدالعزيز در هنگام به قدرت رسيدن خويش 1277 هجري درون كعبه قرار داده شده بود همچنان باقي ماند . ( 1 ) تا اينكه ملك عبد العزيز آل سعود قدرت و سلطنت خويش را به حجاز گسترش داد .
در اين دوران و در سال 1355 هجري جامه دروني كعبه كه از آن عثمانيان بود با جامه ديگري كه از سوي پادشاه بهره اي ها در هند ارسال گرديده بود جابجا شد . سپس ملك « عبد العزيز » فرمان داد كه جامه نويني را ويژه درون كعبه آماده نمايند كه جامه ياد شده در سال 1363 هجري در درون كعبه قرار گرفت .
اين جامه همچنان در درون كعبه قرار داشت تا اينكه ملك خالدبن عبدالعزيز فرمان داد كه جامه ديگري را براي آن مهيّا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ازرقي : اخبار مكه ج1 حاشيه ص258
67 |
سازند كه اين جامه در كارگاه تازه خود در « امّ الجود » واقع در مكه مكرمه ساخته شد و در سال 1403 هجري در جايگاه خويش در درون كعبه قرار گرفت .
در دوران ملك فهدبن عبدالعزيز و به فرمان وي بافندگي جامه ديگري ويژه درون كعبه ، براي احتياط ، در كارگاه ياد شده آغاز شد كه هم اكنون ( 1404 هـ . ) عمليات بافت آن ادامه دارد . ( 1 )
اما درباره آذين و آرايش جامه دروني كعبه با طلا ، بايد بگويم در هيچيك از نوشته هاي تاريخ نگاران اشاره و يادداشتي درباره آذين جامه كعبه با تارهاي طلا ، بجز دو مورد زير ، به مطلبي برخورد نكردم :
فاسي درباره جامه دروني ، كه توسط سلطان « ناصر حسن » در سال 761 هجري بر درون كعبه قرار داده شد مطلبي دارد ـ و پس از آنكه درباره محل وقفي كه سلطان صالح اسماعيل براي تهيه جامه بروني كعبه در هر سال و جامه حجره نبوي و منبر نبوي در هر پنج سال سخن گفته و از آن هنگام جامه كعبه همواره از راه درآمد وقف ياد شده از سوي مصر ارسال مي گرديد ـ مي گويد :
« پس از آن هيچيك از پادشاهان بجز برادرش ملك ناصر حسن ( برادر صالح اسماعيل ) نسبت به جامه كعبه اقدام نكردند و جامه او هم بر روي كعبه قرار نگرفته بلكه جامه اي را در درون كعبه قرار داد كه تا كنون نيز قرار دارد ( فاسي متوفاي سال 832 هجري ) به من گفته شد كه ارتفاع آن بلندتر از جامه كنوني بوده تا آنجا كه بر روي زمين مي رسيده است . اما هم اكنون جامه يادشده تنها نيمي از بخش فوقاني كعبه و سقف آن را در برگرفته است . اين جامه از ابريشم سياه بوده كه بر روي آنها به استثناي بخشي از سقف ، بوسيله يال هايي با تارهاي طلايي آذين گرديده است . در بخش ياد شده كه ميان دو ستون درون كعبه و در امتداد درِ آن قرار دارد ، پارچه اي از ابريشم سرخ ديده مي شود كه در ميانه آن يال بزرگي مزيّن به طلا ديده مي شود . سلطان حسن جامه ياد شده را در سال 761 هجري ارسال كرده است » ( 2 )
2ـ قطب الدين حنفي در اشاره اي كه به جامه دروني ، كه از سوي سلطان ناصر ابوسعيد خوشقدم در رمضان سال 865 هجري به هنگام آغاز سلطنتش ارسال گرديد ، دارد چنين مي نويسد :
« در سمت شرقي و شامي آن داراي يال هاي سياهي بوده كه يال هاي قرار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ جامه ياد شده در رجب سال 1417 هجري ، پس از ترميم و تغيير كعبه از برون و درون بوسيله ملك فهد بن عبدالعيز در درون كعبه آويخته شد . براي اين جامه ، بر خلاف جامه هاي پيشين كه به رنگ سرخ بودند ، رنگ سبز را اختيار كردند وي از زيبايي ويژه اي برخوردار مي باشد . براي اطلاع بيشتر به فصلنامه « ميقات حج » شماره 18 ص186 تا 199 درون كعبه در دو ديدار مراجعه نماييد . ( مترجم )
2 ـ فاسي ، شفاء الغرام ، ج1 ، ص123 و 124
68 |
گرفته به سمت شرقي با تارهاي طلا آذين شده بود . » ( 1 )
بنابراين ، از مجموع مطالب پيشين چنين بر مي آيد كه جامه دروني كعبه مشرفه براي نخستين بار در دوران عباسي دوم بافته شده است ، گرچه نمي توان سالي را كه براي نخستين بار اين جامه در آن ساخته شد ، معين كرد . همچنانكه نام خليفه اي را كه براي اوّلين بار فرمان بافتن آن را داده است نيز نمي توان ياد نمود .
همچنين براي ما روشن مي شود كه جامه دروني كعبه ( مانند جامه بروني آن ) در ورود و پوشش بر كعبه مشرفه ، داراي نظم ويژه اي نبوده بلكه بصورت نادر ، به هنگام فرسودگي آن در درون كعبه تجديد مي گرديده است ، و يا به هنگام اراده يكي از پادشاهان و يا سلاطين ، جامه را با جامه نوين ديگري جايگزين مي كرده اند . و نيز پس از آنكه سلطان سليمان بدين منظور وقفي را تعيين نمود ، و هر پانزده سال يكبار جامه دروني تغيير مي يافت و باز هر يك از سلاطين آل عثمان به هنگام تكيه بر اريكه خلافت ، خود را موظف به تغيير جامه دروني كعبه مي دانستند .
و همانگونه كه گفتيم جامه دروني كعبه دراين دوران نيز نظم نداشته است .
و اين به عكس جامه بروني كعبه بود كه همواره به صورت مرتب و منظم در هر سال به سوي كعبه مشرفه ارسال مي گرديد . ليكن بايد گفت كه تنها در زمان هاي نادري مانند بروز جنگ و فتنه ، در ارسال آن خلل وارد مي شد و بر آن تأثير مي گذارد .
و نيز از مجموع سخن هاي ياد شده چنين بر مي آيد كه در آذين جامه دروني كعبه به تارهاي طلا يا نقره ، به اندازه دقت در كيفيت و نوع ابريشم آن اهميت داده نمي شد و نيز به رنگ آن ، آن اندازه بها نمي دادند ، زيرا در نوشته تاريخ نگاران آمده است كه بجز دو مورد ، آن هم در دوره مماليك ، كه عبارت بودند از : 1ـ جامه سلطان ناصرحسن فرزند ملك ناصر محمد بن قلاوون به سال 761 هجري 2 ـ جامه سلطان ناصر ابوسعيد خوشقدم در سال 865 هجري .
آري جامه ياد شده در پيش از آنان و يا پس از آنان به تارهاي طلا آذين نگرديده است .
پرده « باب التوبه »
در تاريخ هيچگونه اشاره اي به پرده درِ بام بيت الله الحرام ، كه در درون كعبه مشرفه و معروف به باب التوبه است ، نشده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ قطب الدين حنفي ، الاعلام . . . ، ص102
69 |
و تنها در عصر جديد و در آغاز قرن چهاردهم هجري از آن ياد كرده اند . اين پرده را كشور مصر همه ساله به همراه جامه بروني كعبه به اين ديار مي فرستاد تا اينكه در سال 1382 هجري ( 1 ) آن را متوقف كرد ؛ زيرا اختلاف سياسي ميان دو دولت مصر و سعودي موجب شده بود كه دو سال پيش از آن ؛ يعني در سال 1381 هجري ، دولت سعودي از پياده شدن جامه كعبه در جده جلوگيري بعمل آورد .
* پي نوشتها :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نظر افكنيد به شهادت نامه هاي شرعي تسليم جامه كعبه مشرفه در سالهاي 1321 ، 1322 و 1380 هجري كه در پايان اين بخش به چاپ رسيده است .