بخش 11
* برائت از مشرکان از دیدگاه امام خمینی ( قدس سره )
216 |
ميقات حج - سال هشتم - شماره سي ام - زمستان 1378
برائت از مشركين از ديدگاه امام خميني ( قدس سره )
عليرضا اسماعيل آبادي
همه ساله با فرياد { وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالاً . . . } ( 1 ) ميهماناني گرانقدر از گوشه گوشه دنيا و از هر فجٍّ عميق ، در كنگره اي كه به دعوت ابراهيم و محمد برپا مي شود اجتماع مي كنند ؛ اينان كساني هستند كه از همه هستي و مال خويش برائت جسته ، قدم در راهي گذاشته اند كه انتها و عاقبتش رسيدن به توحيد ناب است .
درواقع اينان آنگونه كه پروردگارشان فرموده ؛ مال و فرزندان ( المال و البنون ) را زينت زندگي دنيوي يافته اند ( 2 ) و از آن برائت جسته ، با پشت كردن به همه مظاهر دنيوي ، با دستي تهي به وعده گاه يار مي روند .
آري ! زائر بيت الله الحرام پس از طي راه ها ، با پا و سرِ برهنه ، مي رود تا ابراهيم را خوشحال كند . مي رود تا در ميهماني خدا شركت جويد ، تا با آب زمزم گرد و غبار سفر از چهره بزدايد و عطش خويش را در زلال مناسك حج برطرف نمايد و با تواني بيشتر مسؤوليت پذير گردد و در سير و صيرورت ابديِ خود نه تنها در ميقات حج ، كه در ميقات عمل نيز لباس و حجاب پيوستگي و دلبستگي به دنيا را از تن به درآورد . ( 3 )
زائر بيت الله مي رود تا دلش را كه خانه خدا و امانت اوست ؛ به او بسپرد و از شرك و زَيْغ و زنگار تطهير كند . ( 4 )
او مي رود تا به نداي ابراهيم و محمد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حج : 27 .
2 ـ كهف : 46
3 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 228ـ227
4 ـ حديث ولايت ، ج 1 ، ص 205
217 |
پاسخ دهد و از هرچه شيطان و شرك و كفر است برائت جويد و شعار ابراهيم را تكرار نمايد كه : { اِنّي بَريءٌ مِمّا تُشْرِكُون } ( 1 )
زائر بيت عتيق مي رود تا بر گرد محور توحيد و با برائت از مشركين و نفي و طرد همه بت ها ، ابراهيمي شود تا به خيل امت محمد بپيوندد و يد واحده گردد .
كوتاه سخن آنكه حاجي بايد برگرد محور توحيد بگردد و از تمام مشركين و بت ها و استكبار برائت جويد و زير بار هيچ كس جز خدا نرود و نشان دهد كه از مبارزه خسته نشده است .
حج عرصه نمايش و آيينه سنجش استعدادها و توان مادي و معنوي مسلمانان است . ( 2 )
حاجي همچنين بايد بداند كه ابوجهل و ابولهب و ابوسفيان در كمين نشسته اند و با خود مي گويند : مگر هنوز لات و هبل در كعبه اند ؟ آري ، خطرناك تر از آن بت ها ، اما در چهره و فريبي نو . ( 3 )
بت هرآن چيزي است كه به جاي خدا قرار گيرد و ولايت الهي را به ولايت خود تبديل كند و نيرو و اراده افراد بشر را در اختيار بگيرد . حال چه سنگ و چوب و چه قدرت هاي شيطاني سلطه گر و جبار و چه عصبيت هاي جاهلي ناحق كه : { فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ . . . } ( 4 )
پس بدين ترتيب حج بايد داراي روح و تحرّك باشد و در حج بايد حاجي برائت خويش را از مشركين و بت هاي نوين اعلام نمايد كه : « حج بي روح و بي تحرّك و قيام ، حج بي برائت ، حج بيوحدت و حجي كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد ، حج نيست . » ( 5 )
حال كه دانسته شد حج بي برائت حج نيست ، اين پرسش وجود دارد كه : « فلسفه حج چيست و آيا سياست نيز در اين فلسفه مي گنجد ؟
حج گرچه عبادت است و ذكر و دعا و استغفار ؛ اما عبادت و ذكر و استغفاري است درجهت ايجاد حيات طيّبه امت اسلامي و نجات آن از زنجيرها و غل هاي استعباد و استبداد و خداوندان زر و زور ، و تزريق روح عزّت و عظمت به آن و زدودن كسالت و ملالت از آن . ( 6 )
درواقع حج ، كانون معارف الهي است كه از آن ، محتواي سياست اسلام ، در تمامي زواياي زندگي را بايد جستجو كرد . ( 7 ) به ديگر سخن ، حج كانون معارف اسلام و بيان كننده سياست كلّي آن براي اداره زندگي انسان است . ( 8 )
بنابراين ، بايد گفت : « يكي از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ توبه : 3
حديث ولايت ، ج 1 ، ص 206 .
2 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 229
3 ـ همان ، ص 228ـ227
4 ـ يونس : 32 ؛ حديث ولايت ، ج 1 ، ص 206
5 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 229
6 ـ حديث ولايت ، ج 1 ، ص 207
7 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 229
8 ـ حديث ولايت ، ج 1 ، ص 206
218 |
فلسفه هاي بزرگ حج ـ قضيه ـ بُعد سياسي اوست كه دست هاي جنايتكار از همه اطراف براي كوبيدن اين بعد در كار هستند و تبليغات دامنه دار آنها مع الأسف در مسلمين هم تأثير كرده است كه مسلمين سفر حج را بسياريشان يك عبادت خشك ، بدون توجه به مصالح مسلمين مي دانند . حج از آن روزي كه تولد پيدا كرده است ، اهميت بعد سياسي اش كمتر از بعد عبادي اش نيست ، بعد سياسي علاوه بر سياستش ، خودش عبادت است . ( 1 ) پس به راستي ، اگر اين كنگره عظيم داراي چنين فلسفه اي نبود يا اصلا فلسفه اي نداشت ، ديگر لازم نبود كه مردم از هرگوشه دنيا و از هر فجّ عميق در آن اجتماع كنند كه همانگونه كه اين كنگره سراپا سياست به دعوت ابراهيم و محمد برپا مي شود پس در ادامه بت شكني هاي ابراهيم و محمد است و داراي فلسفه اي سياسي است . ( 2 )
و بالأخره ما كه بر حج ابراهيمي و محمدي تأكيد نموده ، براي احياي آن تلاش مي كنيم بايد بدانيم كه حج ابراهيمي و محمدي و حج علوي و حسيني ، آن است كه در آن توجه به خدا و پناه بردن به حكومت و قدرت او با پشت كردن به قدرت طواغيت و جباران همراه باشد . ( 3 )
پس حاجي بايد همانگونه كه براي رسيدن به توحيد ناب از زينت حيات دنيا گذشته و برائت جسته است ، بايد از هر شرك و كفري هم برائت جويد و آن را هم اعلام نمايد .
برائت در قرآن
برائت تعبيري قرآني است به مفهوم بيزاري و اجتناب از مشركين و دشمنان مسلمانان و قطع پيوند با آنها . در قرآن گذشته از نكوهش و مذمّت شرك و مشركان ، بر ضرورت گسستن پيوند از مشركان و توصيه جدّي به مقابله با آنان در آيات مختلف ( 4 ) تصريح شده و آياتي در برائت انبيا از مشركان و اعلام بيزاري آنها از شرك در سوره هاي ( 5 ) متعدد آمده است .
برائت در لغت
راغب در « مفردات » گويد :
اصل واژه « برء » و « براء » و « تبرّي » به معناي كناره گيري و بيزاري از هر چيزي است كه مجاورت با آن مورد كراهت باشد . لذا گفته مي شود « بَرئْتُ مِنْ المَرض » ؛ « از بيماري بهبودي يافتم » و « بَرئْتُ مِنْ فُلان » ؛ « از دست فلاني
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 18 ، ص 67ـ66
2 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 18
3 ـ حديث ولايت ، ج 1 ، ص 206
4 ـ نساء : 48 و 116 ؛ انعام : 79 و 106 ؛ يونس : 105 ؛ حجر : 94 ؛ قصص : 87 ؛ روم : 31 ؛ فصلت : 60 ؛ توبه : 5 و 36 ؛ بينه : 6 ؛ احزاب : 73 ؛ فتح : 6 .
5 ـ انعام : 19 و 78 ؛ توبه : 3 و 114 ؛ هود : 35 و 54 ؛ يونس : 41 ؛ شعراء : 276 ؛ زخرف : 26 ؛ ( دانشنامه قرآن و قرآن پژوهي ، ج1 ، ص366ـ365 ) .
219 |
نجات يافتم » و « تَبَرّأتُ أو أَبْرَأتُه مِنْ كذا و برِئْتُهُ » ؛ « از فلان عمل بيزاري جستم و يا فلاني را از آن عمل بريء ساختم » . و در مفرد گفته مي شود : « رجل بَريءٌ » و در جمع گفته مي شود : « قومٌ بُرآءٌ » و يا « قوم بريئون » .
و خداوند متعال در قرآن مي فرمايد : { أَنَّ اللّهَ بريءٌ مِنْ المُشرِكينَ و رسولُهُ } ( 1 ) در ترجمه هاي فارسي « برائت » به واژه « بيزاري » تعبير شده است و شايد اين واژه به خاطر بُعد احساسي و عاطفي آن ، براي بيان معنا و مفهوم اصل برائت رسا و كافي نباشد .
برائت به معناي دوري جستن و كناره گيري كردن و منزوي ساختنِ دشمن استواين درزمان صلح ، به منظور بازداشتن دشمن از سوء استفاده از روابط صلح آميز ، برضد اسلام و امّت اسلامي ، به شيوه اي مناسبوبا مقتضاي زمان ، انجام مي گيرد . ( 2 )
و بالأخره برائت از مشركين ، تعبيري است قرآني به مفهوم بيزاري و اجتناب از مشركين و دشمنان مسلمانان و قطع پيوند با آنها . اين تعريف ، توسعاً ، به فعاليت هايي كه در بُعد سياسي حج به صورت اجتماعي انجام مي گيرد نيز اطلاق مي شود . ( 3 )
برائت در اصطلاح
برائت به اين معنا ، با معناي لغوي آن بي تناسب نيست و در واقع ، مفهوم برائت ، از بيزاري كه يك امر قلبي و عاطفي باشد ، فراتر رفته و مستلزم كناره گيري ، منزوي ساختن و طرد عمل مشركان و توطئه گران است و همانگونه كه مفسران گفته اند : به معناي رفع امان و سلب مصونيت و عدم تعهد در برابر مشركان و حتي جنگ با آنان مي باشد ، چه ، آنان آغازگر توطئه بوده و نقض عهد كرده و مهلت و مدت پيمانشان به پايان رسيده است . ( 4 )
مفهوم برائت از نظر امام
برائت از نظر امام يعني : توطئه هاي جهانخواران راستوچپ ، بهويژه آمريكاي چپاولگر و متجاوز و اسرائيل جنايتكار را به گوش جهانيان رساندن و يا با برشماريِ جنايات اين جانيان ، از جهانيان استمداد جستن و براي قطع ايادي آنان و اصلاح حال مسلمانان به خدا ملتجي شدن . ( 5 )
پيشينه تاريخي برائت
الف ) در امت هاي پيشين
به گواهي قرآن ، برائت از مشركان در امت هاي پيشين نيز بوده و پيامبران آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ توبه : 3 ، راغب اصفهاني ؛ المفردات .
2 ـ عباسعلي عميد زنجاني ، در راه برپايي حج ابراهيمي ، ص 104
3 ـ دانشنامه جهان اسلام ، ج 2 ، ص 627
4 ـ محمدتقي رهبر ؛ حج و برائت از مشركان ، ميقات حج ، سال ششم ، شماره 22 ، ص 33
5 ـ عباسعلي عميد زنجاني ؛ در راه برپايي حج ابراهيمي ، ص 106 . اقتباس از پيام امام خميني ، صحيفه نور ، ج 10 ، ص 222
220 |
امت ها اعلام برائت نموده اند ، كه نمونه بارز اعلام برائت از مشركان در امت هاي پيشين ، طبق فرموده قرآن ، آنجا است كه مي فرمايد : { قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ كَفَرْنَا بِكُمْ . . . } ( 1 )
حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) و يارانش بودند كه قاطعانه برائت خود را از مشركان و بتهاي آنها اعلام داشتند . ( 2 )
ب ) در دوره اسلامي
گرچه اعلام برائت از مشركان ، در امت هاي پيشين بوده است ولي با ظهور اسلام و بعثت پيامبر ، اين امر در دين اسلام به اوج خود رسيد ؛ به طوري كه اعلان عمومي « برائت از مشركين » و احكام الحاقي آن ، در تاريخ اسلام براي نخستين بار ، پس از نقض عهد مشركيني بود كه پس از فتح مكه ( 8 هـ . ق . ) با پيامبر اسلام پيمان عدم تهاجم و دشمني بسته بودند . در ابلاغ « برائت از مشركين » ، حضرت علي ( عليه السلام ) ، در بعد از ظهر دهم ذيحجه در منا ، با شمشير برهنه ، به خطبه ايستاد و پس از تلاوت آيات نخست سوره برائت ، چهار حكم الحاقي رسول خدا را ابلاغ كرد . ( 3 )
در هر حال ، اعلام برائت يكي از وقايع مهم تاريخ عصر رسالت ، در اواخر عمر پيامبر بود كه بدين وسيله دولت اسلامي تثبيت شد و دعوت جهاني اسلام نيز آغاز گرديد و پيام ها و پيك هاي آن حضرت به سران دول و ملل گسيل شدند .
پس ، بدين ترتيب در دوره پس از اسلام ، بنيانگذار اعلام برائت از مشركين شخص رسول خداست . ( 4 )
آري ! پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) با اين عمل خود ، راهي را به مسلمانان نشان دادند تا روي پاي خود بايستند و سلطه كافران را بر خود نفي كنند ، همانگونه كه قرآن نفي كرده است : { لَنْ يَجْعَلَ اللهَ لِلْكافِرِين عَلَي الْمُؤْمِنِين سَبِيلا } ( 5 )
زمان اعلان برائت از مشركين
از آنجايي كه نخستين اعلام برائت توسط پيامبر نسبت به مشركان ، در ايام حج انجام گرفت و از آنجايي كه سنت و سيره نبوي جاويد است ؛ لذا اين سنت نبوي در ايام حج به اجرا در مي آيد . گرچه اعلام برائت از مشركين مقطعي و موسمي نبوده كه هر مسلماني بايد همواره در سراسر حيات خويش از مشركان برائت جويد و تنفر خويش را نسبت به آنان اظهار كند . با
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ممتحنه : 4
2 ـ دانشنامه جهان اسلام ، ج 2 ، ص 627
3 ـ همان .
4 ـ محمدتقي رهبر ؛ حج و برائت از مشركان ، فصلنامه « ميقات حج » ، ص 36
5 ـ نساء : 141
221 |
اين همه ، لازم است به اين پرسش پاسخ داد : چرا برائت در زمان حج مورد تأكيد بوده و هست ؟
به گفته نويسنده كتاب « در راه برپايي حج ابراهيمي » اولا :
مناسب ترين موقعيت از نظر وضعيت زماني و مكاني ، براي رسيدن به اهداف و نتايج پربار اعلام برائت ، سرزمين مقدس حرم و ايام نوراني حج است و اولويت سرزمين حرم بدان جهت است كه نخستين اعلام برائت توسط پيامبر نسبت به مشركان ، به منظور پاكسازي دو حرم شريف از لوث مشركان ، در حرم انجام گرفت و مناسبت برائت با ايام حج نيز بدان جهت از اولويت زماني برخوردار است كه حج مظهر تجلّي وحدت و حضور اقشار زبده و كارآمد مسلمانان از اقصا نقاط جهان و بالأخره ايام نمايش باشكوه اسلام مي باشد . ( 1 )
و ثانياً : تأكيد آيه 3 از سوره توبه ؛ برائت را به خصوص در ايام حج و سرزمين حرم مورد تأكيد قرار داده است .
در دانشنامه جهان اسلام نيز آمده است :
« مضمون « اذان برائت » ـ با توجه به تعبير { أنَّ اللهَ بَريء مِنَ الْمُشْرِكينَ وَرَسُولُهُ } و مفاد آيات تفصيلي بعدي سوره توبه درباره مشركان ( 11ـ28 ) ، ذمّيان مشرك و كافر ( 29ـ32 ) ، زراندوزان ( 34ـ35 ) و منافقان ( 50ـ57 ) ـ اشاره به آن دارد كه اين اعلاميه را نبايد مقابله مقطعيِ رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) با رفتار مشركان پيمان شكن دانست ، بلكه اين مضمون و نحوه ابلاغ ، بيان كننده يك اصل هميشگي و جاودانه است كه خداوند آن را مقرّر كرده تا روش سياسي اسلام و مسلمانان را در مقابل مخالفانِ توحيد و ناقضان حقوق انساني و مشروع مسلمانان ، روشن سازد . » ( 2 )
از نظر امام خميني ( قدس سره ) فرياد برائت از مشركان ، مخصوص به زماني خاص نيست و در هر سال بايد تكرار شود . امام اعلام برائت را خاطره مهم ترين و بزرگترين حركت سياسي پيامبر مي دانند كه « كهنه شدني » نيست و حتي آن را منحصر به ايام حج و مراسم حج نمي دانند :
« . . . سنت پيامبر و اعلام برائت ، كهنه شدني نيست و نه تنها اعلام برائت به ايام و مراسم حج منحصر نمي شود كه بايد مسلمانان ، فضاي سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض هاي عملي نسبت به دشمنان خدا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ عباسعلي عميد زنجاني ؛ در راه برپايي حجّ ابراهيمي ، ص107
2 ـ دانشنامه جهان اسلام ، ج 2 ، ص 627
222 |
لبريز كنند و به وسوسه خناسان و شبهات ترديد آفرينان و متحجّرين و منحرفين گوش فراندهند و لحظه اي از اين آهنگ مقدس توحيدي و جهان شمولي اسلام غفلت نكنند . . . » ( 1 )
و باز مي فرمايند : « فرياد برائت از مشركان مخصوص به زمان خاص نيست . اين دستوري است جاويد ، درصورتي كه مشركان حجاز منقرض شده اند . و « قيام ناس » مختص به زماني نيست و دستور هر زمان و مكان است و در هر سال در اين مجمع عمومي بشري از جمله عبادات مهم است الي الأبد . » ( 2 )
آري ! اگرچه مشركان حجاز منقرض شده اند و بت هايشان هم شكسته شد ولي بت هاي بزرگي پيدا شده اند كه بايد براي شكستن آنها مجهّز شد ؛ « مجهز شويد از مركز بت شكني براي شكستن بت هاي بزرگ كه به صورت قدرت هاي شيطاني و چپاولگران آدمخوار درآمده اند . » ( 3 )
خاستگاه اصلي برائت
برخي از مفسّران هدف از اعلام برائت را « رسيدن به توحيد ناب » مي دانند و از نظر آنان خاستگاه اصلي برائت همان اصل « تولّي و تبرّي » است :
« هدف نهايي ساختن بيت الله ، رسيدن به توحيد است و نيل به توحيد ناب ، بدون تبرّيِ تام از هر مشرك و ملحد ميسر نخواهد بود ، لذا اعلام اين هدف نهايي به صورت اعلام تبري خدا و رسول اكرم از مشركان متبلور شده است و تا انسان در روي زمين زندگي مي كند وظيفه حج و زيارت به عهده اوست و تا مشرك در جهان هست اعلام تبري از او نيز جزو مهمترين وظيفه حج به شمار مي رود و هيچ جايي براي تبرّي از ملحدان مناسب تر از حرم خدا نخواهد بود . » ( 4 )
يكي ديگر از محققان در اين زمينه مي نويسد : « برائت از ملحدان و مشركان ، يكي از دو ركن اساسي توحيد است . نظري به اصول بنيادين اديان توحيدي نشان مي دهد كه « اعلام برائت از مشركان » جزء لاينفك توحيد است . توحيد ، به عنوان اولين اصل و پايه در مكتب انبياي الهي ، مركب از دو جزء ، « نفي غير خدا » و « اثبات خداي سبحان » مي باشد . ( مفاد كريمه لا اله الاّ الله ) . . . حقيقت آن است كه اين جوهره يكساني در مكتب همه پيامبران داشته است ، چيزي جز « ابراز محبت و ارادت » به حق تعالي و جبهه حق و « اعلان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 111
2 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 21
3 ـ صحيفه نور ، ج 10 ، ص 221
4 ـ آية الله جوادي آملي ، صهباي صفا ، ص 213
223 |
بغض و انزجار و برائت » از باطل و دشمنان حق نيست . كلمات پيشوايان ديني ما مملو از اين واقعيت است كه سنت اعلان برائت از مشركان همچنان كه تاريخچه اي به درازاي عمر اديان توحيدي دارد ، يكي از اركان « توحيد و يكتاپرستي » است . » ( 1 )
خاستگاه اصلي ديدگاه امام خميني ( قدس سره ) در برائت از مشركان ، همان « اصل تولّي و تبرّي » است و ايشان هم اعلام برائت از مشركان را از « اركان توحيدي » مي دانند و مي فرمايند : « مگر تحقّق ديانت ، جز اعلام محبت و وفاداري نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است ؟ حاشا كه خلوص عشق موحدين جز به ظهور كامل نفرت از مشركين و منافقين ميسّر شود و كدام خانه اي سزاوارتر از كعبه و خانه امن و طهارت و ناس كه در آن هرچه تجاوز و ستم و استثمار و بردگي و يا دون صفتي و نامردمي است عملا و قولا پشت شود و در تجديد ميثاق « اَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ » بت الهه ها و اربابان متفرقون شكسته شود و خاطره مهم ترين و بزرگترين حركت سياسي پيامبر در { وَأَذَانٌ مِنْ اللهِ وَرَسُولِهِ إِلَي النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الاَْكْبَرِ } زنده بماند و تكرار شود ؛ چرا كه سنت پيامبر و اعلان برائت كهنه شدني نيست » ( 2 )
شيوه هاي اعلام برائت از مشركين
امام خميني ( قدس سره ) در مورد شيوه هاي اعلان برائت از مشركين معتقدند كه هر عصر و زماني شيوه هاي خاص خود را مي طلبد و درواقع چنين نيست كه يك شيوه در هر عصري كاربرد داشته باشد بلكه با توجه به شرايط و اوضاع و احوال زماني ، بايد شيوه خاص آن شرايط را به كار برد .
« اعلان برائت در هر عصر و زماني جلوه ها و شيوه ها و برنامه هاي متناسب خود را مي طلبد وبايد ديد كه در هر عصري ، همانند امروز كه سران كفر و شرك همه موجوديت توحيد را به خطر انداخته اند و تمامي مظاهر ملّي و فرهنگي ، ديني و سياسي ملّت ها را بازيچه هوس ها و شهوت هاي خود نموده اند ، چه بايد كرد ؟
آيا بايد در خانه ها نشست و با تحليل هاي غلط و اهانت به مقام و منزلت انسان ها و القاء و عجز در مسلمانان ، عملا شيطان و شيطان زادگان را تحمل كرد و جامعه را از وصول به خلوص كه غايت كمال و نهايت آمال است ، منع كرد و تصور نمود كه مبارزه ابراهيم در شكستن بت ها پيشقدم و اما در مصاف با ستمگران ، صحنه مبارزه را ترك كرده اند . » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سيد جواد ورعي : مباني دينـي برائت از مشركان ( 1 ) ، مجله ميقات حج ، شماره 25 ، صص 38ـ30
2 ـ صحيفه نور ، ج20 ، ص111
3 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 112
224 |
امام با نفي اين پرسش و اعلان برائت در حج به عنوان « مرحله اول مبارزه » بيان مي دارند :
« اعلام برائت ، به شعار خلاصه نمي شود بلكه همانطور كه حاجي بايد در حج هم دستورالعمل جهاد با نفس را بگيرد و هم برنامه مبارزه با كفر و شرك را و همانطور كه امت ها بايد از احرام حج به احرام حرب و از طواف كعبه و حرم به طواف صاحب بيت و از توضُّؤ زمزم به غسل شهادت و خون روآورند و به امتي شكست ناپذير و بنياني مرصوص مبدل گردند ، همانگونه هم « اعلان برائت در حج ، ميثاق مبارزه و تمرين تشكل مجاهدان براي ادامه نبرد با كفر و شرك و بت پرست هاست و به شعار خلاصه نمي شود كه سرآغاز علني ساختن منشور مبارزه و سازماندهي جنود خداي تعالي در برابر جنود ابليس و ابليس صفتان است و از اصول اوليه توحيد به شمار مي رود . . . خلاصه ، اعلام برائت مرحله اول مبارزه و ارائه آن ، مراحل ديگر وظايف ماست . » ( 1 )
بيان شيوه ها
1ـ برپايي تظاهرات و راهپيمايي
امام راحل ( قدس سره ) بر برپايي مراسم اعلام برائت از مشركين به صورت تظاهرات و راهپيمايي تأكيد نموده و در اين باره فرموده اند : « اعلان برائت از مشركان كه از اركان توحيدي و واجبات سياسي حج است ، بايد در ايام حج به صورت « تظاهرات و راهپيمايي » باصلابت و شكوه هرچه بيشتر و بهتر برگزار شود . » ( 2 )
و در ادامه ، خطر جهانخواران و دشمنان ملت ها را متذكر مي شوند كه براي خلع سلاح مسلمانان ؛ از جمله سلاح هاي كار آمد برائت از مشركين و ضربه زدن به صلابت و ابهت و اقتدار امت محمد ( صلّي الله عليه وآله ) به هر كاري دست مي زنند و از جمله اقدامات آنان اين است كه اين تفكر را القاكنند كه حج جاي عبادت و ذكر است نه ميدان صف و رزم !
« مسلمانان بايد با همه امكانات و وسايل لازم به مقابله جدّي و دفاع از ارزش هاي الهي و منافع مسلمين برخيزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خويش را محكم و مستحكم نمايند . » ( 3 )
به نظر مي رسد كه امام برائت از مشركين را به عنوان نوعي « دفاع » مطرح نموده اند و به همين جهت در شركت همگاني در اين دفاع و برگزاري آن به شكل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 112
2 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 111
3 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 111
225 |
راهپيمايي و تظاهرات تأكيد دارند .
2ـ شركت همگاني و حضور همه حاجيان
حضرت امام شركت همگان در مراسم برائت را « وظيفه » زائران خانه خدا مي دانند و بر آن تأكيد دارند و همه حجاج را ، چه ايراني و چه غير ايراني ، به شركت در تمامي مراسم اعلام برائت دعوت مي نمايند و در عين حال از تفرقه افكني ، دشمنان بر حذر مي دارند :
« در راهپيمايي ها ، بايد فرياد برائت از مشركان و ستمكاران به طور كوبنده و با شركت همگاني باشد كه صداي مظلوميت مسلمانان و ملت هاي تحت سلطه ابرجنايتكاران را به گوش جهانيان برساند و خفتگان را بيدار و ساكتان را در مقابل جباران هشدار و ناهيان از معروف و آمران به منكر را به جاي خود بنشاند . » ( 1 )
3ـ اعلام برائت با فرياد بلند و كوبنده
اعلام برائت بايد همراه با فرياد و نمايش قدرتي باشد كه نشانگر صلابت ، قدرت و اعتماد به نفس مسلمانان و تهديد مشركان توطئه گر و متجاوز و بالأخره اميد بخش رهايي محرومان و مستضعفان جهان گردد .
شيوه فرياد و تظاهر به عنوان وسيله اي هشدار دهنده براي خودي و دشمن ، خود نوعي تاكتيك تبليغي است كه اسلام در دعوت و بيان مقاصد و اهداف خود بارها از آن بهره برده است . ( 2 )
اينجاست كه امام ( قدس سره ) همواره بر اين نكته تأكيد ميورزيد كه :
« فرياد برائت بايد كوبنده و رسا باشد تا صداي مظلوميت ملت هاي تحت سلطه ابرجنايتكاران را به گوش جهانيان برساند و خفتگان را بيدار و ساكتان در مقابل جباران را هشيار سازد .
و در واقع با فرياد برائت از مشركان و اعلام آن وظيفه الهي و قرآني ، فرد ، زائر خانه خداست كه رسول اكرم به وسيله مولانا علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) در حج اكبر آن را اجرا فرمودند . » ( 3 )
4ـ رعايت نظم و آرامش در اجتماع برائت
مهمترين نكته در برپايي مراسم برائت ، اهميت دادن به نظم و آرامش است ؛ چرا كه اگر نظم و آرامش رعايت نشود ، نه تنها اهداف برائت تأمين نمي شود ، حتي ممكن است كه اثر منفي هم داشته باشد ؛ به عبارت ديگر در صورت نبودن نظم ، امكان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 19 ، ص 201
2 ـ عباسعلي عميد زنجاني ؛ در راه برپايي حج ابراهيمي ، ص 110
3 ـ صحيفه نور ، ج 19 ، صص 199ـ198
226 |
نفوذ عمال دشمنان در صفوف زائران وجود دارد كه در نتيجه تحريكاتشان ، موجبات بدنامي زائران و ايجاد تفرقه و اختلاف فراهم مي آيد . امام خميني ( قدس سره ) همواره بر اين نكته تأكيد خاصي داشته اند و به عنوان يكي از نكات مهم به زائران بيت الله الحرام متذكر شده اند : « در راهپيمايي ها لازم است در وقت ، كيفيت شعار و امثال آنها از متصديان امور پيروي كنيد و نظم و آداب اسلامي را به طور شايسته مراعات نماييد و به هيچ كس اجازه ندهيد كه سرخود و بدون دستور شعار دهد ، كه ممكن است عمال دشمنان اسلام و جمهوري اسلامي كه براي تفرقه افكندن و بدنام نمودن شما آمده باشند ، در بين شما نفوذ كنند و با تحريكات و شعارهاي غلط مخالف اخلاق اسلامي ، به آبروي شما و ملت شما و اسلام و مذهب لطمه وارد كنند . » ( 1 )
آري ! اعلام برائت با چنين كيفيتي تجديد ميثاق مبارزه و تمرين تشكّل مجاهدان براي ادامه نبرد با كفر و شرك و بت پرست هاست و چنين راهپيمايي و اعلام برائتي است كه به ضرر ابرقدرت ها و قدرت هاي جهاني است و بديهي است اگر برائتي با چنين كيفيتي برپا نشود ، هيچ ضرري براي ابرقدرت ها نخواهد داشت .
نقش برائت ازمشركين درجهان اسلام
1ـ نفي قدرتهاي استكباري
نقش برائت از مشركين در جهان اسلام ، درصورت فراگير شدن آن ، نفي قدرت هاي استكباري و سلطه جويي آنهاست . منشأ همه مصائبي كه جهان اسلام امروز گرفتار آن است ، سلطه طلبي قدرت هاي استكباري و در رأس آنها آمريكاي تبهكار است .
براي خاتمه دادن به سلطه طلبي مستكبران ، تنها راه ، وحدت صفوف مسلمانان است ، وحدت هم با شعار حاصل نمي شود ، تا ريشه هاي شرك از جوامع اسلامي زدوده نشود ، تا بت نفس اماره كه ريشه همه فسادها و جدايي هاست شكسته نگردد و بالأخره تا برائت از مشركين به مفهوم مطلق و كامل آن در جوامع اسلامي تحقق نيابد ، وحدت حاصل نمي شود و مشكلات جهان اسلام حل نمي گردد . ( 2 )
2ـ به هم پيوستن مسلمانان
امام راحل با فراخواندن عموم زائران و مسلمانان به اعلام برائت از مشركان ، در واقع ، به آنان درس اتحاد و همبستگي مي دهد و آنان را از تفرقه و اختلاف برحذر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 23 و ج 19 ، ص 201
2 ـ محمد محمدي ري شهري ؛ فلسفه برائت از مشركان ، ميقات حج ، سال دوم ، شماره چهارم ، ص 43ـ42 اين مورد از نظر امام ( قدس سره ) كه پيشتر در تعريف ارائه گرديد ، بحث شد .
227 |
مي دارد و خطرات اين تفرقه را متذكر مي شود كه به سود مسلمانان نيست و از مسلمانان مي خواهد آنجا كه پاي مصالح عالي اسلام و مسلمين در ميان است ، اختلافات را كنار نهاده و به اتحاد و همبستگي با يكديگر بيانديشند تا با اين اتحاد خود بتوانند كاخ هاي ستم را از ميان بردارند .
« لازم است حجاج بيت الله الحرام ، در اين مجمع عمومي و سيل خروشان انساني ، فرياد برائت از ظالمان و ستمكاران را هرچه رساتر برآورند و دست برادري را هرچه بيشتر بفشارند و مصالح عاليه اسلام و مسلمين مظلوم را فداي فرقه گرايي و ملي گرايي نكنند و برادران مسلم خود را هرچه بيشتر متوجه به « توحيد كلمه و ترك عصبيّت هاي جاهلي » كه جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمي شود بنمايند ، كه اين خود نصرت خداوند تعالي است و وعده حق تعالي به واثق شامل حالشان مي شود . » ( 1 )
« . . . و اگر ان شاءالله عموم زائران ، از هر طايفه و مذهب كه از سراسر جهان در آن مكان شريف مجتمع شده اند ، نداي خداوند را اجابت كنند و با فرياد واحد ، ستمگران و ظالمان را محكوم نمايند ، كاخ هاي ستم فرو خواهد ريخت . » ( 2 )
« همه شما زائران بيت الله الحرام ، از اين قدرت هاي تهي از ايمان نهراسيد و با اتكال به خداي بزرگ در اين مواقف عظيمه پيمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرك و شيطنت ببنديد و از تفرّق و تنازع بپرهيزيد { . . . وَلاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ . . . } رنگ و بوي ايمان و اسلام كه اساس پيروزي و قدرت است با تنازع و دسته بندي هاي موافق با هواهاي نفسانيه و مخالف با دستور حق تعالي زدوده مي شود واجتماع در حق و توحيد كلمه و كلمه توحيد ، كه سرچشمه امت اسلامي است ، به پيروزي مي رسد . » ( 3 )
امام در اين گفتار خود ريشه ضعف امت هاي مسلمان را تفرقه و اختلاف مي دانند و رمز پيروزي آنان را اتحاد و وحدت كلمه . از سوي ديگر قدرت هاي استكباري را قدرت هاي شيطاني و چپاولگر معرفي نموده و از مسلمانان مي خواهند تا « از مركز بت شكني براي شكستن بت هاي بزرگ كه به صورت قدرت هاي شيطاني و چپاولگران آدمخوار درآمده اند » ( 4 ) مجهز شوند و با اتكال به خدا از آنان نهراسند كه اينان قدرت هاي تهي از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 21
2 ـ صحيفه نور ، ج 19 ، ص 199
3 ـ صحيفه نور ، ج 10 ، ص 221
4 ـ همان .
228 |
ايمانند .
ريشه هاي اختلافات از نظر امام
« يكي از بزرگترين و اساسي ترين مشكلات ، عدم اتحاد بين مسلمين است كه بعضي از به اصطلاح سران كشورهاي اسلامي منشأ آن مي باشند كه مع الأسف براي رفع آن تاكنون اقدام چشمگيري نشده است ، بلكه جنايتكارانِ سودجو كه از اختلافات ملت ها و دولت ها به سود خودشان بهره برداري مي كنند ، با دست عمال ازخدا بي خبر خود به اختلافات دامن مي زنند و هرگاه شالوده وحدت بين مسلمانان ريخته مي شود ، با تمام نيرو برمي خيزند و بذر خلاف مي افشانند . » ( 1 )
3ـ آگاهي و بيداري ساده دلان
« در پناه برائت از مشركين است كه ساده دلان هم مي فهمند كه نبايد سر بر آستان قدرت هاي استكباري نهاد و در برابرشان خاضع بود و در پناه همين برائت از مشركين است كه حتي ساده دلان مي فهمند كه نبايد سر بر آستان شوروي و آمريكا نهاد . »
مصداق و مؤيد اين گفتار « فلسطين و فلسطينيان » مي باشند . « آري فلسطيني راه گم كرده خود را از راه برائت ما يافت و ديديم كه در اين مبارزه چطور حصارهاي آهنين را فروريخت و چگونه خون بر شمشير و ايمان بر كفر و فرياد بر گلوله پيروز شد و چطور خواب بني اسرائيل در تصرف از نيل تا فرات آشفته گشت ، و دوباره كوكب درّيه فلسطين از شجره مباركه لا شرقيه و لاغربيه ما برافروخت . » ( 2 )
4ـ آزادي انرژي متراكم جهان اسلام
ما با اعلام برائت از مشركين تصميم بر آزادي انرژي متراكم جهان داشته و داريم و به ياري خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزي اين كار صورت خواهد گرفت . » ( 3 )
* پي نوشتها :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 15 ، ص 124ـ123
2 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 234
3 ـ همان ، ص 231