بخش 4

2 ـ اهداف حج


25


ميقات حج - سال هشتم - شماره سي و دوم - تابستان 1379

اهداف حج

لبيب بيضون/ مصطفي پاينده

اهداف فردي و اجتماعي عبادات

اسلام ، « فرد صالح » را هسته اي براي تشكيل « جامعه صالح » مي داند و اين بدان معنا است كه هدف نهاييِ اسلام ، جامعه است نه فرد . پس اگر منافع فردي با مصالح اجتماعي برخورد و تزاحم پيدا كند ، مصالح جامعه بر منافع فرد مقدّم مي شود .

از اين رو است كه عبادت هاي فردي را منحصر در اصلاح شخص نمي دانيم بلكه هدف اصلي از عبادت ، برپاييِ « جامعه صالح » است .

نماز ، كه غرض از اقامه آن ، پاكسازيِ روح انسان از آلودگي ها و بازداريِ او از فساد و گناه است ، راز ديگرش ، نجات انسان ها از شرارت هاي اجتماعي است ؛ چرا كه مفاسد و گناهان انسان ، معمولا در تماس با جامعه صورت مي پذيرد .

زكات ، كه فلسفه اش تزكيه نفس از مال پرستي است ، كاربرد و قلمروش تنها در اجتماع است و نوعي تأمين معيشت ضروري ، براي مستمندان جامعه به حساب مي آيد تا آنان زندگي آسوده اي داشته باشند .

روزه ، كه تمرين سالانه اي است براي تحصيل تقواي فردي و پاي بندي به تكاليف واجب و مراقبت دقيق انسان بر اعمال خود ، در عين حال انسان روزه دار محروميت فقرا و مستمندان و احتياج


26


آنان به نيازهاي ضروري همانند غذا و پوشاك و . . . را احساس مي كند . بنابراين هدف اجتماعي روزه ، شريك شدن روزه داران ، در دردها و گرفتاري هاي محرومان و درماندگان جامعه است .

امر به معروف و نهي از منكر ، از عبادت هايي است كه هدف اجتماعي آن ، روشن است و انسان مسلمان هر انحرافي را كه در جامعه ببيند ، بايد آن را اصلاح كند تا جامعه سالم بماند و از آنجا كه مصالح فردي از مصالح اجتماعي جدايي ناپذير است ، ثمرات اصلاح جامعه ، به صورت غير مستقيم ، به خود افراد برمي گردد و از همين جا ، يكساني جامعه و فرد در صلاح و فساد روشن مي شود و هر آنچه در فردي از جامعه پديد مي آيد ، بر ديگر افراد جامعه هم ، اثر مي گذارد .

به همين معنا اشاره دارد سخن پيامبر بزرگ خدا ( صلّي الله عليه وآله ) كه فرمود :

« مؤمنان در روابط دوستانه و مهرباني و عواطف ، همانند يك پيكرند كه اگر عضوي از آن به درد آيد ، تمام اعضا ، احساس درد و رنج مي كنند . »

بنابراين ، هيچكس نبايد جدا از ديگران زندگي كند و تصور نمايد كه در كارهايش آزاد است ؛ زيرا آدمي در زندگي از ديگران تأثير مي پذيرد و نمي تواند از جامعه جدا باشد .

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) اين حقيقت را در حديثي ، به صورت زيبا مجسم كرده ، مي فرمايد :

« مثل آنان كه به حدود خدا پاي بند هستند و از ميانشان يكي سرپيچي مي كند ، به گروهي مي ماند كه در كشتي ، براي انتخاب جاي خود قرعه مي زنند ، بعضي از آنان در قسمت بالاي كشتي جاي مي گيرند و برخي ديگر در قسمت پايين . آنان كه در قسمت پايين كشتي نشسته اند ، به هنگام نياز به آب ، نزد افراد بالاي كشتي مي روند .

حال اگر كشتي سواران ، بگويند : ما براي دستيابي به آب ، قسمت پايين كشتي را سوراخ مي كنيم و افراد ديگر را آزار نمي رسانيم افراد استقرار يافته در قسمت بالاي كشتي ، جلوي آنان را نگيرند و در سوراخ كردن كشتي آنان را به حال خود رها كنند ، به يقين تمام افراد كشتي هلاك مي شوند و اگر آنان را از اين كار باز دارند ، هم خود و هم آنان نجات مي يابند . »

با توجه به چنين نمونه هايي ، درمي يابيم كه مناسك حج نيز داراي


27


مقاصد فردي و اجتماعي است و مانند ديگر عبادات ، داراي ابعاد گوناگون مي باشد و از آنجا كه فريضه حج ، با شركت انبوهي از مردم و اجتماع بزرگي از انسان ها انجام مي گيرد و هر يك از حاجيان از سرزميني خاص و با فرهنگ و ملّيتي ويژه مي باشند ، طبيعي است منافع و اهداف اجتماعي آن بيشتر خواهد بود .

و اگر مفهوم و هدف نهايي حج را بنگريم ، خواهيم يافت كه غرض از انجام آن ، تصفيه و پاكسازي نفوس آدميان از آلودگي هاي گناه و زشتي است ؛ چرا كه حاجيان به عنوان ميهمانان خدا ، به خانه او وارد مي شوند و خداوند ، با آمرزش گناهان آنان ، از آنان پذيرايي مي كند و نيز طواف حاجيان بر گرد كعبه خدا ، رمز آزادي نفوس آنان از يوغ و سلطه شيطان بوده و تنها پيوند آنان را ، با اساس اسلام و قبله آن استوار مي سازد .

در عين حال ، طواف انبوه مسلمانان برگرد خانه خدا ، افزون بر خودسازي و تربيت فردي ، به اجتماع مسلمانان نيز جهت توحيدي مي بخشد ؛ زيرا طواف كنندگان در پيرامون يك محور ( كعبه ) ، با رنگ ها و نژادهاي گوناگون ، همانند ستاره هاي آسمان است كه منظومه يك كهكشان را تشكيل مي دهند و آن كهكشان اسلام است و يا مثل الكترون هاي يك اتم مي باشند كه در پيدايش و هستي شبيه يكديگرند و جز ، در مقدار فاصله خود از هسته مركزي ، تفاوتي ندارند .

آري ، مفاهيم حقيقي اسلام در اجتماع بي نظير طواف كنندگان ، تجسم پيدا مي كند ؛ چرا كه همگان زيورهاي دنيا را دور مي ريزند تا به زينت دين آراسته شوند و در اين موج خروشان فرقي ميان سفيد و سياه ، فقير و غني ، رييس و مرؤس و عرب و عجم نيست . پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :

« عرب را بر غير عرب ، سفيد را بر سياه و آزاد را بر برده ، جز در تقوا ، برتري نيست . »

اگر اسلام در مناسك حج اين گونه بر خود سازي و پاكي از آلودگي و اصلاح فرد اصرار ميورزد ، روشن است كه هدف ديگرش بايد اصلاح جامعه اسلامي از دردها و ناملايمات اجتماعي و نجات آن از گرفتاري ها و خطرات باشد .

بايد گفت كه موسم حج بهترين


28


فرصت براي اجتماع مسلمانان در يك همايش بزرگ است تا با يكديگر همفكري كنند و در حلّ مشكلات جهان اسلام بكوشند و طرح هاي استواري را جهت دفع خطرهاي بي شمار ، از جوامع اسلامي تصويب كنند .

سخن كوتاه اين كه : حج يك اجتماع صميمانه و برادرانه در پناه خدا است و برگرد سفره مهماني خدا و هدفش بررسي امور و مشكلات امت اسلام است .

خداوند متعال در سوره حج مي فرمايد :

« در ميان مردم با بانگ بلند ، آنان را به حج دعوت كن تا آنان پياده و سواره ، بر اشتران لاغر ، از هر سو و دره دوري بيايند و شاهد منافع و فوايد بسيار باشند ! » ( 1 )

آيا براي مسلمانان نفعي بالاتر از اين كه منافع و زيان هاي خود را مطالعه كنند و به آنچه كه بر ايشان سودمند است عمل كنند و اموري را كه زيان بخش است از خود دور سازند .

بررسي مشكلات جهان اسلام درمراسم حج ، بدعت نيست و ما هم نوآور و بدعت گذار نيستيم ، بلكه به عمل پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و سيره او تمسك مي جوييم ؛ مگر نه اين است كه آن حضرت از موسم حج استفاده مي كرد و مسلمانان را ، جهت حفظ كيان و سلامت اجتماعي خود ، راهنمايي و ارشاد مي نمود و از نمونه هاي بارز آن ، خطبه مشهور آن حضرت در حَجة الوداع است كه در آن مسلمانان را از ارتكاب بعضي امور و كارهاي تضعيف كننده كيان اسلام ، بر حذر داشتند ؛ از جمله ، هشدار دادند كه مسلمانان به جان يكديگر نيفتند و آتش تعصبات قبيلگي گذشته را با انتقام جويي ، شعلهور نسازند .

و در همين خطبه فرمودند :

« خون و مال شما ، هميشه و تا دم مرگ محترم است ؛ همان گونه كه امروز و در اين ماه حرام و در اين شهر امن ، محترم مي باشد .

خدايا ! تو شاهد باش من حق را بيان كردم . نزد هر كس امانتي هست به صاحبش برگرداند و اكنون اعلام مي كنم كه رباخواري ، خونها و تمامي رسوم دوران جاهليت بي ارزش است و آنها را زير پا مي گذارم . اي مردم تمام مؤمنان ، با يكديگر برادرند و براي هيچ شخصي ، مال برادرش ، جز با رضايت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ حجّ : 28 ـ 27


29


حلال نيست . خدايا ! شاهد باش . ( مردم ! ) آگاه باشيد بعد از من به كفر برنگرديد و در نتيجه برخي از شما بعضي ديگر را گردن بزنيد . من در ميان شما چيزي را به امانت گذاشتم كه اگر بدان چنگ زنيد گمراه نخواهيد شد ، و آن كتاب پروردگار شما مي باشد . »

حج و اخلاص در عبادت

اكنون بايد در حقيقت آنچه از حج براي ما سودمند است ، بنگريم كه آيا حقيقت آن را مي فهميم ؟ !

حج ، عبادت خالص براي خداي يگانه است و ما در اين موسم ابليس را طرد مي كنيم ، ولي باز هم در برابر او زانو مي زنيم و به دامش مي افتيم .

حج عبادتي با معني و هدف است . برخي بر حج ، آن گونه جمود مي كنند و تحجر فكري روا مي دارند ، كه آن را يك كالبد بدون جان و آدابي بدون محتوا قلمداد مي كنند . اينان در رابطه با نماز نيز اين گونه اند در حالي كه ؛ اگر نماز صرف حركات وسكنات بدون روح باشد ، ديگر در حقيقت خود ، معناي رهايي از هر گونه بندگي براي غير خدا را در بر ندارد .

چگونه است كه برخي در دامن استعمارگران كافر زندگي مي كنند و دنباله رو آنان هستند و از آنان نيرو مي گيرند ، آنگاه ادعاي مسلماني كرده و خود را بنده خداي صاحب شريعت مي دانند !

خداوند متعال مي فرمايد :

« آيا تو را خبر دهم از كسي كه بنده خدا را از نماز نهي مي نمود ؟ » ( 1 )

واي بر چنين مدّعيان مسلماني كه ديگران را از هرگونه عبادتي براي خدا نهي مي كنند ! چگونه براي برخي مسلمين رواست كه مسلمانان راستين را ، در خانه خدا و پناهگاه امن مردم ، از هر گونه پرستشي براي خدا باز مي دارند ؟ !

« با اين كه از آنان كينه اي ، جز ايمانشان به خداي عزيز ندارند . » ( 2 )

آري حج ، بهترين فرصت و بزرگترين بازار براي كسب تقوا و تقرّب به خدا است و هر كس مسلمانان را از تحصيل چنين فضيلت و حقي منع كند ، مخالف حقيقت اسلام است .

لازم است هر مسلماني از هر نژاد و رنگي ، توجه داشته باشد كه اعمال حج يك دوره تمرين خودسازي است كه در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ علق : 10 ـ 9

2 ـ بروج : 8


30


آن ، هر فرد يا اجتماعي از حاجيان بايد از هر گونه ذلت و كرنش براي غير خدا آزاد شوند و هنگامي كه به وطنشان باز مي گردند ، جهت آزاد نمودن جامعه خود از هر گونه بردگي و استعمار دولت هاي غير مسلمان به ويژه دولت هاي معاند و دشمن اسلام ، تلاش كنند .

حج ، براي ما و ايمان و يقين ما به آفريدگار هستي ؛ آفريدگار نور و تمام موجودات ؛ كه از هر شخصي و دولت بزرگي بالاتر است ؛ آزمايش و امتحان است .

خداي سبحان در سوره نور مي فرمايد : « خداوند نور آسمان ها و زمين است ، مثل نور خدا . . . » ( 1 )

ما بايد از پروردگار يگانه خود ، تصميم و عزت بخواهيم و در پرتو دين ، نيرو و هدايت كسب كنيم و به ياد آوريم كه قدرت اسلام ، از نيروي اتحاد و همكاري ما سرچشمه مي گيرد ؛ آنگونه كه دست در دست يكديگر ، مشتي بر ضدّ دشمنان اسلام گرديم و براي خود عزت و خوشبختي اسلام را ، و نه زندگي با ذلّت و تسليم ، به ارمغان بياوريم .

پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) ، هنگامي كه دعوت خود را با گروهي از مؤمنان راستين آغاز كرد ، نه از قدرت شرق ترسيد و نه از نيروي غرب . و از آنجا كه خداوند از آنان صداقت و اخلاص ديد ، پيروزي شان عطا كرد . آري ، آنان پيروز شدند ، با اين كه تمام قواي كفر و اشرار عرب و يهود بر ضدشان هم صدا گشته بودند ، و حتي اتّحاد نيروهاي كفر ، جز بر ايمان و تسليم مؤمنان در برابر خدا نيفزود .

اين است صفت حقيقي مؤمنان كه تنها به خدا توجه دارند ، تنها به او توكل مي كنند و تنها از او مدد مي گيرند . با چنين ايماني ، اجداد ما جهان را فتح كردند و عزيز گشتند و با فقدان آن ، كافران مستكبر ، كشورهاي ما را استعمار كردند و ما ذليل گشتيم .

فيلسوف بزرگ ، دكتر محمد اقبال اشعاري را سروده كه جادارد ترجمه آنها را در اينجا بياوريم :

« ما ، سينه خود را در مقابل شمشيرها سپر نموده ايم .

ما ، از روز جنگِ سهمگين و جابرانه نمي ترسيم .

گويا ، سايه شمشير سايه بوستان است .

بوستان سبزي كه پيرامون ما شكوفه ها مي روياند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نور : 35


31


ما ، كوه هايي بر فراز كوه ها بوديم .

و چه بسا بر امواج درياها ، درياها را به حركت درآورديم .

اذان ما ، بر فراز ديرها و كليساهاي فرنگ بود .

و قبل از رسيدن سپاهيان اسلام ، شهرها را فتح نمود .

ما ، از طاغوت هاي محارب ، نهراسيديم .

گرچه در اطراف ما ، مرگ از جنازه ها پشته ها مي ساخت .

ما ، آشكارا به خداي يگانه دعوت مي كرديم ،

كه جهان را آفريد و هر چيزي را به اندازه قرار داد . »

* پي نوشتها :



| شناسه مطلب: 83187