حج در نهج
البلاغه
19 میقات حج - سال نهم - شماره سی و ششم - تابستان 1380 حج در نهج البلاغه ( فهرست موضوعیِ بیانات گهربار حضرت امیر مؤمنان ( علیه السلام ) در نهج البلاغه پیرامون کعبه و فریضه حج ) رضا کریمی واقف مقدمه حمد و سپاس خداوند منّان را و درود و صلو
19 |
ميقات حج - سال نهم - شماره سي و ششم - تابستان 1380
حج در نهج البلاغه
( فهرست موضوعيِ بيانات گهربار حضرت امير مؤمنان ( عليه السلام )
در نهج البلاغه پيرامون كعبه و فريضه حج )
رضا كريمي واقف
مقدمه
حمد و سپاس خداوند منّان را و درود و صلوات بر محمّد و آلش .
كعبه به عنوان مركز توحيد ، قبله جهانيان ، و حج به عنوان بي نظيرترين تجلّي عبادت و بندگي و با شكوهترين تجمّع الهي ، و امام علي ( عليه السلام ) به عنوان برترين الگوي انساني كامل و نهج البلاغه به منزله بالاترين كلام انساني ، همواره به هم پيوندي قرين وناگسستني دارند .
علي ، نه تنها مولود كعبه ، كه موعود كعبه است . اداي حقّ بيت الله فريضه است و معرفت علي ( عليه السلام ) اين حق است .
و حجّ خانه توحيد جز با اتصال به امامت و شناخت ولايت به اتمام نمي رسد . سرتاسر مناسك و اعمال حج ، رمز و رازي ديگر دارد كه آثار و ره آورد اين عبادت در اسرار شگفت آن نهفته است .
وعلي ( عليه السلام ) اين برترين انسان ، در بالاتري كلام ، از كعبه ، با فضيلت ترين نقطه جهان و از حج ، پرشكوهترين عبادت ، سخن مي راند و در نهج البلاغه شريفش كه نازله روح اوست ، گوشه اي از زلال اين فرمان الهي را براي تشنگان چشمه معرفت جاري مي سازد .
اين مجموعه ، فهرستي از كلام بليغ آن حضرت در باره خانه توحيد در نهج البلاغه است .
20 |
اميد آنكه در سال مولا امير مؤمنان ( عليه السلام ) خدمتي باشد در ترويج معارف گهربار ولايت ، و نشاني در راه عاشقان خانه دوست و محبّان حريم ولايت .
اين تلاش ناچيزي است در شناسايي مطالب آن كتاب نوراني ، درباره كعبه و حج و فهرست بندي موضوعي آن .
گفتني است ، با توجه به تنوّع موضوعات ، چه بسا يك فرمان و بيان بليغ حضرت ، تبيين كننده چند مطلب و ناگزير به چندين تكرار باشد .
اميد آنكه مورد عنايت حضرت حق قرار گيرد .
* آثار حج ، رحمت الهي
« . . . جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ » ( خطبه 192 )
« خداوند سبحان . . . حج را سببي براي رحمت خويش قرار داد . »
خطبه ها و نامه ها و حكمت هاي نهج البلاغه ، اشارات بليغي به آثار معنوي ، اجتماعي ، سياسي و اقتصادي حج دارند . به فرمايش آن حضرت ، در سايه برگزاري اين مراسم معنوي ، اثرات زيبايي از رحمت الهي ، نصيب افراد و جوامع مسلمان مي گردد .
* آثار حج ، وصال بهشت
« جَعَلَهُ اللّهُ . . . وَوُصْلَةً إِلَي جَنَّتِهِ » ( خطبه 192 )
« . . . خداوند حج را وسيله اي براي رسيدن مردم به بهشت قرار داد . »
حج گزاران و كارگزاران حج ، با لبّيك به اين فرمان الهي ، درهاي بهشت خدا را به روي خويش مي گشايند .
* آثار حج ، همبستگي ديني
« فَرَضَ اللّهُ . . . وَالْحَجَّ تَقْربَةً لِلدِّين » . ( حكمت 252 )
« خداوند حج را براي همبستگي مسلمانان واجب گردانيد . »
و نيز حضرت امام هشتم ( عليه السلام ) فرمودند : خداوند خانه اش را نقطه گردهمايي از شرق
21 |
و غرب جهان قرار داد تا مسلمانان همديگر را بشناسند . ( 1 )
تأليف قلوب مسلمين و انس و وحدت ميان آنان و نزديكي و شناخت حال همديگر ، از آثار پرشكوه اين فريضه الهي است كه حضرت امير ( عليه السلام ) بدان اشاره فرموده اند .
* آثار حج ، شست و شوي گناهان
« وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ ، . . . وَيَرْحَضَانِ الذَّنْبَ » . ( خطبه 110 )
« حج و عمره بيت الله الحرام . . . شستشو دهنده گناهان هستند . »
آري ، از ره آوردهاي ارزشمند حج ، آمرزش الهي براي حجّاج خانه خداست .
* آثار حج ، رونق اقتصادي
« وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ ، فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ . . . » . ( خطبه 110 )
« حج و عمره خانه خدا ، نابود كننده فقر هستند . »
آثار فراوان اقتصادي حج غير قابل انكار است . رفع فقر و آباداني بلاد مسلمين و رونق اقتصادي جوامع مسلمان ، از ديگر آثار اين فريضه الهي است كه حضرت بدان اشاره دارند .
* آثار حج ، آمرزش الهي
« . . . وَيَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ » . ( خطبه 1 )
« دعوت شوندگان حج بيت الله الحرام . . . به سوي وعدگاه آمرزش الهي مي شتابند . »
آمرزش و غفران الهي ، مهمترين آثار و ره آوردي است كه هر مسافر خانه خدا مي تواند براي خود به ارمغان آورد . ارمغان از جايي كه حاجي ميهمان است و پذيرايي ميهمان با غفران الهي صورت مي گيرد . و ميهمانِ عارف در اين خوان ضيافت ، آمرزش الهي را مي خواهد و در طلبش شتاب فراوان دارد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ميزان الحكمه ، ج2 ، ص266
22 |
سعدي در گلستان گويد :
درويشي را ديدم سر بر آستان كعبه همي ماليد و مي گفت : يا غفور يا رحيم ، تو داني كه از ظلوم جهول چه آيد :
عذر تقصير خدمت آوردم * * * كه ندارم به طاعت استظهار
عاصيان از گناه توبه كنند * * * عارفان از عبادت استغفار
عابدان جزاي طاعت خواهند و بازرگانان بهاي بضاعت . منِ بنده اميد آورده ام نه طاعت و به دريوزه آمده ام نه به تجارت ، « اِصنَعْ بي ما أنْتَ أهْلُهُ » .
بر در كعبه سائلي ديدم * * * كه همي گفت و مي گرستي خوش
مي نگويم كه طاعتم بپذير * * * قلم عفو بر گناهم كش
باب دوّم گلستان
* آثار حج ، پاكسازي و خلوص
« . . . وَتَمْحِيصاً بَلِيغاً . . . » ( خطبه 192 )
« و خداوند سبحان حج را . . براي پاكسازي و خالص شدن قرار داد . »
حج صحنه آزمايش است كه به خودسازي مسلمان و پاكسازي دروني و خالص شدن اعمال و نيّات او مي انجامد .
كعبه را گر هر دمي عزّي فزود * * * آن ز اخلاصات ابراهيم بود
( مولوي )
* آثار حج ، سود معنوي
« . . . يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ » . ( خطبه 1 )
دعوت شوندگان حج بيت الحرام . . . سودهاي فراوان در اين تجارتگاه عبادت الهي به دست مي آورند .
بندگي خداوند سود سرشار دارد . هر كه به خداوند نزديكتر شد ، بي نيازتر شد . انسان
23 |
حجگزار به خداوند تقرّب بيشتري مي جويد و در سايه اين عبادت خالص به همه چيز مي رسد .
* آثار بي توجهي و ترك حج
« وَاللّهَ اللّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ ، فَإنَّهُ إنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا » . ( نامه 47 )
« خدا را ، خدا را ، درباره خانه پرودرگارتان ، تا هستيد آن را خالي مگذاريد ؛ زيرا اگر كعبه خلوت شود ، مهلت داده نمي شويد . »
نامه 47 نهج البلاغه وصيّت نامه بسيار مهمّ حضرت است كه ايشان پس از ضربت خوردن از شقي ترين مردم ، در ماه رمضان سال 40هـ . در بستر شهادت به امام حسن و امام حسين ( عليهما السلام ) بيان فرمودند . در جمله فوق كه قسمتي از وصيت نامه و سفارش به خانه خدا و حج مي باشد ، امام ( عليه السلام ) از آثار مهمّ ترك حج و تضعيف اين مراسم را ، از ميان رفتن پشتيبان و غلبه دشمن دروني و بيروني مي داند .
* آثار عمره
« وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ ، فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَيَرْحَضَانِ الذَّنْبَ » . ( خطبه 110 )
« حج و عمره بيت الله الحرام ، نابود كننده فقر و شستشو دهنده گناهان هستند . »
در اين بيان ، حضرت ، عمره را هم مانند حج ، داراي تأثير بسزا در رونق اقتصادي مسلمين و نابودي فقر و تأمين حوائج مادّي و دنيوي اجتماعات اسلامي مي داند در حالي كه بلافاصله تأثير عميق معنوي و اخروي آن نيز مدّنظر آن امام بزرگوار قرار مي گيرد كه آمرزش گناهان معتمرين و عمره گزاران اين بيت شريف است .
* آموزش حج
« . . . فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ ، . . . فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ ، وَعَلِّمِ الْجَاهِلَ ، وَذَاكِرِ الْعَالِمَ » . ( نامه 67 )
« پس براي مردم حج را بپا دار و سپس فتاواي ديني را به طالبان آن ابلاغ نما و نا آگاهان را آموزش ده و با دانشمندان به گفتگو بپرداز . »
24 |
براستي حاجياني كه پا به اين عرصه عظيم عبادي مي گذارند . نيازمند آموزش منسجم از مناسك و احكام حج ، اسرار حج ، اخلاق حج ، و تعاليم ديگر مؤثر در بهره گيري هرچه بهتر از اين موقعيّت استثنايي هستند و حضرت در اين نامه لزوم توجّه به اين امر مهمّ را به فرماندار مكّه به عنوان سرپرست حجّاج و امير الحاجّ منصوب امام ، سفارش مي كنند .
آمرزش گناهان در حج
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« الحُجّاج يَصدُرُون عَلي ثَلثَةِ أَصناف : . . . صِنْفٌ يَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيئَةِ يَوْم وَلَدَتْهُ اُمّهُ » .
« حجاج در سه گروه باز مي گردند . . . و گروهي از آنان در حالي كه گناهان آنان بخشيده شده ، مانند روزي كه از مادر زاده شده اند . » ( 1 )
* اجاره و حكم آن در حرم
« . . . وَمُرْ أَهْلَ مَكَّةَ أَلاَّ يَأْخُذُوا مِنْ سَاكِن أَجْراً » . ( نامه 67 )
« وبه مردم مكّه فرمان ده تااز هيچ زائري درايّام حج ، اجرت ومزد مسكن نگيرند . »
از موارد احكام فقهي مربوط به حرم اين است كه بعضي اجاره دادن خانه هاي حرم به زائران را ممنوع مي دانند و بعضي ديگر آن را مكروه مي شمارند . و سرّ آن اين است كه در قرآن مي فرمايد :
{ . . . سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ . . . } ؛ « مقيم و مسافر در آنجا يكسانند » .
دستور اصلي نيز همين بود كه ساكنان مكّه درِ خانه هاي خود را باز بگذارند تا زائران با سكونت در آنها ، مناسك حج خود را با رفاه و آرامش بيشتري انجام دهند و برگردند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . وافي ، ج2 ، كتاب الحجّ .
25 |
* احرام
« قَدْ نَبَذُوا السّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ » . ( خطبه 192 )
« ( عاشقان بيت الله ) لباس هاي خود را كه نشانه شخصيت هر فرد است ، ( جهت احرام ) در آورند و پشت سر اندازند . »
احرام مرحله اي از اعمال حج و عمره است كه فرد با كندن لباس هاي ظاهري و نداي لبّيك ، به فرمانِ دعوت الهي ، پاسخ مي گويد و در جمع ديگر حجاج ، به خدا مي پيوندد و محرمّات احرام را برخود مي پذيرد و وارد اعمال حج مي شود .
چون همي خواستي گرفتي احرام * * * چه نيّت كردي اندر آن تحريم
جمله بر خود حرام كرده بدي * * * هر چه مادون كردگار قديم
ناصر خسرو
* احكام ، وجوب حج
« . . . وَفَرَضَ عَليْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ » . ( خطبه 1 )
« و خداوند حجّ خانه محترم خود را بر شما واجب گردانيد . »
و قرآن مي فرمايد : { . . . وَللهِِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ } ؛ « بر مردماني كه توانايي دارند ، حجّ خانه براي خدا واجب گشت و هر كس كفر ورزد ، بداند كه خداوند از عالميان بي نياز است . » ( 1 )
* احكام حج ، وقت كوچ از عرفات
« . . . وَصَلُّوا بِهِمُ الْمَغْربَ حِينَ . . . وَيَدْفَعُ الَحاجُّ اِلَي مِنًي » ( نامه 52 )
« و نماز مغرب را با مردم زماني بخوان كه . . . حاجي از عرفات به منا كوچ مي كند . »
در اين نامه كه حضرت به فرمانداران شهرها مي نويسند ، فراميني دارند در نحوه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آل عمران : 97
26 |
نمازشان با مردم كه در آن ، وقت نمازها و نماز مغرب را تعليم مي دهندو در وقت نماز مغرب ، اشاره اي دارندبه زمان كوچ حجاج ازعرفات به مشعر ومنا كه هنگام نمازمغرب است .
احكام قرباني
« وَمِنْ تَمَامِ الاُْضْحِيَةِ اسْتِشْرَافُ أُذُنِهَا ، وَسَلاَمَةُ عَيْنِهَا » . ( خطبه 53 )
« وكمال قرباني در اين است كه گوش و چشم آن سالم باشد . »
حيواني كه در حج براي قرباني انتخاب مي گردد ، احكام و شرايطي دارد كه حضرت در اين خطبه كوتاه ، بيان مختصري در مورد سالم بودن آن آورده اند .
اداي حقّ كعبه
« وَفَرَضَ عَليْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . فَرَضَ حَقَّهُ » . ( خطبه 1 )
« خداوند سبحان حجّ خانه اش را بر شما فرض نمود و اداي حقّ كعبه را واجب گردانيد . »
ارزش كعبه
« . . . بأَحْجَار لاَ تَضُرُّ وَلاَ تَنْفَعُ ، وَلاَ تُبْصِرُ وَلاَ تَسْمَعُ ، فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ . . . . » ( خطبه 192 )
« سنگ هايي است كه نه زيان مي رسانند و نه نفعي دارند ، نه مي بينند و نه مي شنوند . پس خداوند آنها را خانه محترم خويش قرار داد . »
در اين خطبه حضرت ارزش خانه كعبه را به سنگ هاي آن نمي دانند . سنگ هاي معمولي به تنهايي بي اثرند . بلكه به فرمايش آن بزرگوار ، ارزش كعبه به آن است كه خداوند اين سنگ ها را خانه مورد احترام خود و وسيله اي براي امتحان بندگان خويش قرار داد .
فضل آن مسجد ز خاك و سنگ نيست * * * ليك در بناش حرص و جنگ نيست
( محمّد طبسي )
27 |
اشتياق حج و ديدار كعبه
« . . . حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ ، . . . يَرِدُونَهُ وُرُودَ الاَْنْعَامِ » . ( خطبه 1 )
« خانه محترم خداوند . . . كه مردم چونان تشنگان به سوي آن روي مي آورند . »
حضرت شيفتگان حرم الهي و مشتاقان خانه خدا را به تشنگاني توصيف كرده اند كه مانند چهار پايان ، بي تكلّف به سوي آب هجوم مي آورند .
اعتكاف رسول الله در غارِ حِرا
« وَلَقَدْ كَانَ [ رَسُولُ اللهِ ] يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَة بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ ، وَلاَيَرَاهُ غَيْرِي » . ( خطبه 192 )
« همانا پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) چند ماه از سال را در غار حِرا مي گذراند ، تنها من او را مشاهده مي كردم و كسي جز من او را نمي ديد . »
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در سالهاي قبل از بعثت ، خلوتگاهي در كوه حِرا جهت عبادت برگزيدند . آيات نخست قرآن در اين مكان بر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نازل گشت .
اقامه حج
« . . . فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ » ( نامه 67 )
« سپس براي مردم حج را بپاي دار . »
قرآن مي فرمايد : { جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَاماً لِلنَّاسِ . . . } ؛ خداوند كعبه را مايه قيام مردم قرار داد . » ( 1 )
در اين نامه نيز كه حضرت در فرماني به قُثَم بن عباس ، فرماندار مكّه مي نويسند ، لزوم اقامه و برپايي آن را براي مردم تأكيد مي كنند .
امتحان و آزمايش الهي در حج
« أَنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الأوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْهِ إِلَي الآخِرِينَ مِنْ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مائده : 96
28 |
هَذَا الْعَالَم ؛ بِأَحْجَار . . . فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ » . ( خطبه 192 )
« همانا خداوند سبحان ، انسان هاي پيشين ، از آدم ( عليه السلام ) تا آيندگان اين جهان را به وسيله سنگ هايي ، كه آن را خانه محترم خود قرار داد ، آزمايش نمود . »
خداوند ادعاي ايمان بندگان را مي آزمايد و در مسير همين آزمايش ، كعبه را وسيله اي براي امتحان مردم جهان قرار داد ، امتحاني از اولين تا آخرين انسان .
امنيّت حرم
« بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . وَيَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وَلَهَ ا لْحَمَامِ » . ( خطبه 1 )
« خانه محترم خداوند . . . كه مردم همانند كبوتران به آن پناه مي آورند . »
در حرم ، كشتن حيوانات وحشي و شكار آنها حرام است . در حرم جنگ و خونريزي حرام است . كندن درختان و گياهان حرم جايز نيست . حمل سلاح در آن ممنوع است . دست زدن به اشياي گم شده در حرم منع شده است . مجرمان پناهنده به حرم ، نبايد در آنجا مجازات شوند .
{ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً } .
« و هنگامي كه ابراهيم ( عليه السلام ) دعا كرد كه پروردگارا ! اين سرزمين را شهر امن قرار ده . » ( 1 )
كعبه امن و اماني لا جرم در مرتبت * * * بارگاه و مجلس تو كعبه و بطحا شدند
( اديب صابر )
امنيت حرم
« جَعَلَهُ ( سبحانه و تعالي ) . . . وَلِلْعَائِذِينَ حَرَماً » . ( خطبه 1 )
« خداوند سبحان . . . كعبه را . . . خانه امن و امان براي پناهندگان قرار داد . »
حق گفت ايمن است هر آن كو به حج رسيد * * * اي چرخ حق گزار ز آفات ايمني
( مولوي )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابراهيم : 36
29 |
اموال كعبه
« . . . وكَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيها يَوْمِئِذ ، فَتَركَهُ اللّه عَلَي حالِهِ ، . . . فَأقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللّه وَرَسُولُهُ » . ( حكمت 270 )
« و امّا زيور آلات كعبه از اموالي بودند كه خداوند آن را به حال خود گذاشت . . . تو نيز آن را به حال خود واگذار ( و مصرف ديگر مكن ) همانگونه كه خداوند و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آن را به حال خود واگذاشتند . »
حكم حضرت در آن هنگام كه خليفه دوم قصد استفاده از زيورهاي كعبه را براي مصارف ديگر داشت ، عدم جواز اين كار بود . و استناد حضرت به عدم حكم خدا و عدم اقدام پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) قرار گرفت .
و او نيز گفت :
« لَوْلاكَ لاَفْتَضَحْنا . ( وترك الحلي بحاله ) » .
« يا علي اگر تو نبودي ، رسوا مي شديم ( و متعرض زيور آلات كعبه نشد ) » .
امير الحاج
رجوع شود به :
* وظايف امير الحاجّ .
حضرت در نامه 67 ، به قثم بن عباس فرماندار مكّه كه منصوب خود در آن شهر مقدّس بود ، فرمان برپايي حج را صادر نمود و وظايف امير الحاج را به وي تذكر داد .
انبياي الهي در حج
« وَاخْتَارَ . . . ، وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ » . ( خطبه 1 )
« دعوت شوندگان به خانه محترم خداوند كساني هستند كه . . . پاي خود را بر جايگاه انبياي الهي مي گذارند . »
30 |
اشاره حضرت در اين خطبه به آن است كه انبياي الهي در خانه كعبه حضور يافته و حجّ بيت الله الحرام را انجام داده اند . در ضمن روايات بسياري در تأييد انجام حج توسّط حضرت آدم ( عليه السلام ) تا حضرت خاتم ( صلّي الله عليه وآله ) نقل شده است .
اهمّيت كعبه
« جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي لِلاِْسْلاَمِ عَلَماً » . ( خطبه 1 )
« خداوند سبحان كعبه را براي اسلام نشانه گويا قرار داد . »
كعبه بسان پرچم و درفشي با شكوه بر فراز بناي رفيع اسلام همواره مي بايست برافراشته باشد .
اهميت كعبه وحج
« وَاللّهَ اللّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُم . . . » . ( نامه 47 )
« خدا را ، خدا را ، شما را وصيت مي كنم درباره خانه خدا كه تا هستيد آن را خالي مگذاريد . »
در بيان اهميّت بسيار بالاي حج در اسلام ، همين بس كه حضرت اين وصيت را در بستر شهادت به امام حسن و امام حسين ( عليهما السلام ) مي كنند و در سفارش آن با دو بار ذكر جلاله « الله » ، تأكيد مي نمايند .
اهل و عيال مسافر
« اللَّهُمّ . . . وَأَنْتَ الْخَلِيفَةُ فِي الأْهْلِ » . ( خطبه 46 )
« خداوندا ! تو در وطن نسبت به باز ماندگان ( و اهل و عيال ) ما ( مسافران ) سرپرست و نگهباني . »
جمله فوق قسمتي از دعاي سفر است كه آن حضرت بيان فرموده اند و نيز از
31 |
امام صادق ( عليه السلام ) نقل شده است كه فرمودند : « الحاجّ . . . محفوظ في أهله وماله » ؛ « اهل و عيال و مال و منال مسافر خانه خدا محفوظ و در امان است . » ( 1 )
ايام الله در حج
« فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ ، وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ » . ( نامه 67 )
« پس مناسك حج را براي مردم بپادار و متذكر ايّام الله براي آنها باش . »
حضرت پس از لزوم بر پايي حج كه در دستورشان به فرماندار مكه به عنوان اميرالحاج مي نويسند ، لزوم ياد ايام الله را نيز در ادامه به وي متذكر مي شوند .
بازار حج
« يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ » . ( خطبه 1 )
« دعوت شوندگان حجّ بيت الله الحرام . . . سودهاي فراوان در تجارت گاه و بازار عبادت الهي به دست مي آورند . »
بناي كعبه از زمان آدم ( عليه السلام )
« أَنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الأوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْهِ . . . بِأَحْجَار . . . فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ . . . » ( خطبه 192 )
« همانا خداوند سبحان آزمايش كرد انسان ها را از آدم ( عليه السلام ) تا . . . با سنگ هايي . . . كه آن را خانه محترم خود قرار داد . »
از اين بيان حضرت چنين نتيجه اي نيز به دست مي آيد كه بناي كعبه در زمان آدم ( عليه السلام ) نيز برپا بوده است و اقدام حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) صرفاً تجديد بناي اين خانه الهي بوده است .
بناي كعبه از زمان آدم ( عليه السلام )
« ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلاَم وَوَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ » ( خطبه 192 )
« پس آدم و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه بازگردند . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كافي ، ج4 ، ص252
32 |
بناي ساده كعبه
« وَلَوْ كَانَ الاَْسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْها ، وَالاَْحْجَارُ المَرْفُوعُ بِها ؛ مِنْ زُمُرُّدَة خَضْرَاءَ . . . لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِي الصُّدُورِ » . ( خطبه 192 )
« و اگر پايه ها و بنيان كعبه و سنگ هايي كه در ساختمان آن به كار رفته ، از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و داراي نور و روشنايي بود ، دل ها ديرتر به شك و ترديد مي رسيدند . »
حضرت در اين بيان فرموده است : خداوند بناي كعبه را ساده قرار داد تا انسانها را با آن بهتر بيازمايد و امكان ايجاد زمينه هاي شك و ترديد در اين آزمايش الهي براي مشكل تر شدن اين آزمون است ؛ چرا كه وسيله امتحان مي بايست با توجّه به ارزش و اهمّيت نتيجه آن ، صورتي مشكل تر داشته باشد .
بهشت پاداش حج
« جَعَلَهُ اللّهُ . . . وُصْلَةً إِلَي جَنَّتِهِ » . ( خطبه 192 )
« خداوند حج را وسيله اي براي . . . رسيدن بندگان به بهشت خويش قرار داد . »
بهشت پاداشي است كه خداوند براي آنان كه از آزمون بزرگ حج نيز ، امتياز قبولي را به دست آورند ، مقرر فرموده است .
بهترين وسيله تقرّب به خداوند
« إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَي اللّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي . . . حَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ » . ( خطبه 110 )
« همانا بهترين چيزي كه انسان ها مي توانند به وسيله آن به خداوند سبحان نزديك شوند و متوسل گردند . . . حجّ خانه خدا و عمره آن است . »
وسايل تقرّب و نزديكي به خداوند ، بسيار است ، امّا آنچه را حضرت در اين خطبه به عنوان بهترين اين وسايل بر مي شمارند ، ده چيز است ، ايمان ، جهاد ، اخلاص ، نماز ،
33 |
زكات ، روزه ، حج ، صله رحم ، صدقه ، كارهاي پسنديده و يكي از اين امور همان حج و عمره بيت الله الحرام است .
بي توجّهي به زيبايي هاي دنيوي در حج
« . . . وَيَرْمُلُونَ عَلَي أَقْدَامِهِمْ ، شُعْثاً غُبْراً لَهُ » . ( خطبه 192 )
« عاشقان بيت الله . . . طواف خانه مي كنند . . . در حالي كه موهايشان آشفته است و بدنهاي غبار آلود دارند . »
توصيف حضرت از حجاج شيفته بيت الله در اين است كه آنان چنان عاشق زيارت خانه دوست هستند كه بي توجه به وضيعت ظاهري ، به محض رسيدن از راه دشوار سفر ، با همان وضع آشفته ، امّا دروني زيبا ، به ديدار كعبه كه نشان از محبوب دارد ، مي شتابند .
بيگانگان در مراسم حج
رجوع شود به :
* توطئه بيگانگان در مراسم حج . ( نامه 33 )
در حالي كه بيگانگان و دشمنان اسلام ، تأثيرات عميق حج را در ارتقاي دين و دنياي مسلمين مي بينند و تأثير شگرف آن را در وحدت و انسجام بلاد اسلامي مشاهده مي كنند ، در مقابل اين مراسم وحدت آفرين ، بي تفاوت نمي نشينند و از توطئه در تضعيف آن مضايقه نمي كنند .
پاداش حج
« وَلَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ . . . لَكَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ ، عَلَي حَسَبِ ضَعْفِ البَلاَءِ » . ( خطبه 192 )
« اگر خداوند سبحان خانه اش را در سرزميني قرار مي داد كه . . . همانا پاداش آن به تبع ضعيف شدن آزمايش كمتر مي شد . »
در اين بيان ، حضرت به حجّاج رنجيده اي كه براي رسيدن به خانه محبوب ،
34 |
سختي هاي فراواني را متحمّل مي گردند ، نويد مي دهد كه رنج هاي اين سفر الهي هر چه بيشتر باشد ، پاداش آن نيز به مراتب افزون تر خواهد بود .
پاداش حج ، وصال بهشت
« جَعَلَهُ اللّهُ . . . وُصْلَةً إِلَي جَنَّتِهِ » . ( خطبه 192 )
« خداوند حج را سببي براي . . . رسيدن بندگانش به بهشت قرار داد . »
و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : يك حجّ مبرور ( نيكو ) ، از دنيا و هر چه در دنياست بهتر است و چنين حجّي پاداشي جز بهشت ندارد . ( 1 )
پاداش حج ، غفران الهي
« . . . وَيَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ » . ( خطبه 1 )
« دعوت شوندگان بيت الحرام . . . به سوي وعدگاه آمرزش الهي مي شتابند . »
آمرزش الهي نيز پاداشي است كه خداوند به مسافران كوي خويش وعده داده است و وعدگاه اين گذشت و اين عفو ، خانه خداست .
پناه بي پناهان
« جَعَلَهُ . . . وَلِلْعَائِذِينَ حَرَماً » . ( خطبه 1 )
« خداوند سبحان . . . كعبه را . . . خانه امن و امان براي پناهندگان قرار داد . »
كعبه زو تشريف بيت الله يافت * * * گشت ايمن هر كه در وي راه يافت
( عطار )
پناهگاه انسان ها
« بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . يَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وَلَهَ ا لْحَمَامِ » . ( خطبه 1 )
« خانه محترم خدا . . . كه انسان ها همانند كبوتران به آن پناه مي برند . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . احياء العلوم ، ج1 ، ص240
35 |
حضرت تعبير از « پناه كبوتران » ، اوج نياز پناهنده شدن به ملجأ مطمئن براي انسان و آرام بخش بودن اين پناه گاه ويژه را براي او نشان مي دهد .
اي چو كعبه ، وحوش را همه امن * * * خلق را مقصر و درگهت مأمن
( مسعود سعد سلمان )
تبليغات در حج
« فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ ، وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ » . ( نامه 67 )
« حج را براي مردم بپا دار و روزهاي خدا را به ايشان متذكّر باش . »
يادآوري ايام الله ، روزهاي خدا ، روز قيامت ، روز موت ، نعمت هاي الهي و روزهاي بزرگ پيروزي و موفقيت الهي ، تبليغاتي است كه امام در حج به قثم بن عباس فرماندار مكّه و امير الحاج فرمان مي دهند ؛ تبليغاتي كه در ترغيب مردم به امور خير مي بايست هر سال با شكوهتر تدوين و اجرا گردد .
تجارت در حج
« يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ » . ( خطبه 1 )
« دعوت شوندگان حجّ بيت الحرام . . . سودهاي فراوان در تجارت گاه الهي به دست مي آورند . »
تجارت حج معامله اي است ميان خالق و مخلوق ، تجارتگاه حج بازار بندگي ميهمانان بيت الرحمان است . حج در اين بازار بهايي است براي خريد غفران الهي و بهشت خداوند ؛ تجارتي كه خسران ندارد .
توطئه بيگانگان در مراسم حج
« كَتَبَ إلَيَّ يُعْلِمُنِي أَنَّهُ وُجِّهَ إلَي الْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ ، الْعُمْيِ الْقُلُوبِ » . ( نامه 33 )
36 |
« به من خبر رسيده است كه گروهي از كور دلان و . . . از اهل شام ( مأمورين معاويه ) به سوي مكّه ( براي توطئه ) در مراسم حج گسيل شده اند . »
امام خميني ( قدس سره ) : در مراسم حج ، ممكن است اشخاصي از قبيل ملاّهاي وابسته به خود را وادار كنند كه اختلاف ميان شيعه و سنّي ايجاد كنند و آنقدر به اين پديده شيطاني دامن زنند كه بعضي ساده دلان باور كنند و موجب تفرقه و فساد شوند . برادران وخواهران هر دو فرقه بايد هشيار باشند و بدانند كه اين كوردلان جيره خوار با اسم اسلام و قرآن مجيد و سنّت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) مي خواهند اسلام و قرآن و سنّت را از بين مسلمين برچينند و يا لا اقل به انحراف كشانند . ( 1 )
تعليم و تعلّم در حج
« فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ . . . فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ ، وَعَلِّمِ الْجَاهِلَ » . ( نامه 67 )
« حج را براي مردم بپا دار و . . . آنان كه پرسش هاي ديني دارند ، با فتواها آشنايشان گردان و ناآگاهان را آموزش ده . »
تقويت دين با حج
« فَرَضَ اللّهُ . . . وَالْحَجَّ تَقْويَةً لِلدِّين » . ( حكمت 244 ، فيض الاسلام )
« خداوند حج را به عنوان عاملي براي تقويت دين ، واجب گردانيد . »
حفظ و تقويت دين ، ضرورتي انكارناپذير و بلكه از اوجب واجبات است . تقويت دين طرق بسيار دارد و بسته به زمان و مكان و موقعيت خاص ، روش ويژه خود را مي طلبد ، و حج به عنوان يك استراتژي همه ساله ، اين تأثير نيرومند را در تقويت دين داشته و مسلمين آگاه مي بايست بدان توجّه جدّي بنمايند .
تواضع در حج
« وَجَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلاَمَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ » . ( خطبه 1 )
« خداوند حجّ خانه اش را علامت تواضع مردم در برابر عظمت خويش قرار داد . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . فصلنامه « ميقات حج » ، ش7
37 |
حج از جمله مقامات و عباداتي است كه فرد مسلمان با شركت در آن ، اوج تواضع و فروتني خود را در برابر خالق نشان مي دهد و با اجراي فرامين خداوند ، كرنش خويش را در مقابل عظمت باري تعالي به نمايش مي گذارد .
تواضع در حج
« حَتَّي يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلاً » . ( خطبه 192 )
« عاشقان بيت الله الحرام . . . شانه هاي خود را با خضوع و فروتني بسيار ( در سعي و طواف ) مي جنبانند . »
در حج ، هر كس با هر شخصيت و با هر مقام و منصب دنيوي و هر نوع افتخار قومي و ظاهري ، ذليلانه ، تمرين تواضع و فروتني مي كند . تواضع در برابر خالق ، كه فروتني در برابر مخلوقات را هم به دنبال دارد .
توجّه به نياز حجّاج
« وَمُرْ أَهْلَ مَكَّةَ أَلاَّ يَأْخُذُوا مِنْ سَاكِن أَجْراً » . ( نامه 67 )
« و به مردم مكّه فرمان ده تا از هيچ زائري در ايّام حج اجرت مسكن نگيرند . »
رفع نياز حجّاج و از جمله تأمين مسكن آنان ، از مسائل مهمّي است كه حكومت اسلامي در جهت برپايي هر چه باشكوهتر اين فريضه الهي مي بايست مدّ نظر داشته و بدان همّت گمارد . در اين نامه حضرت به فرماندار مكّه و امير الحاج منصوب خود ، در اين زمينه دستور صريح مي دهند .
توجّه به نيازمندان در حج
« وَلاَ تَحْجُبَنِّ ذَا حَاجَة عَنْ لِقَائِكَ بِهَا » . ( نامه 67 )
« و ( در حج ) هيچ نيازمندي را از ديدار خود محروم مگردان . »
توجّه به نيازمندي هاي محرومان را امام به فرماندار مكّه مي نويسد و اين اعمّ از است از نياز حجّاج و نياز محتاجان و نياز مسلمانان ساير كشورهاي اسلامي .
38 |
توحيد در حج
« حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . وَجَعَلَهُ . . . وَإذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ » . ( خطبه 1 )
« خداوندسبحان حجّ خانه اش رانشانه اعتراف به عزّت و بزرگي خويش قرار داد . »
تمامي مراسم حج درس توحيد و اقرار به وحدانيت و عزّت و عظمت خداوند است . حج جداي از تمام آثار و منافع سرشار آن ، تمرين يكتاپرستي و شناخت عظمت و بزرگي حضرت باري تعالي است .
توسل به خداوند
« إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَي اللّهِ . . . حَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ » . ( خطبه 110 )
« بهترين وسيله توسل و تقرب به خداوند سبحان ، . . . حجّ خانه خدا و عمره آن است . »
به فرموده حضرت دراين خطبه ، توسل به خداوند سبحان اسباب و وسايلي مي خواهد ( وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ ) كه به ده مورد از بهترين آنها اشاره مي فرمايند و حج و عمره ، از جمله اين وسايل ده گانه است كه باعث توسّل و تقرّب به خداوند باري تعالي مي گردند .
جايگاه انبياي الهي
« بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . وَاخْتَارَ . . . وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ » . ( خطبه 1 )
« خداوندبرگزيدگاني را به حج دعوت نمودكه . . . برجايگاه انبياي الهي قرار گيرند . »
شايد كعبه تنها جايگاهي است كه همه انبياي الهي از آدم ( عليه السلام ) تا خاتم ( صلّي الله عليه وآله ) در آن حضور يافته و به فرمان الهي حجّ بيت الله را انجام داده اند .
جايگاه كعبه در اسلام
« جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي لِلاِْسْلاَمِ عَلَماً » . ( خطبه 1 )
« خداوند سبحان ، كعبه را نشانه اي گويا براي اسلام قرار داد . »
39 |
جايگاه و ارزش كعبه در اسلام ، موقعيت پرچم و درفش هر قدرت و هر مكتبي است . لذا اين علم همواره بايد بر پا و برافراشته بماند تا نشان از بر پايي و قدرت و شكوه اسلام باشد .
جهاد ناتوانان
« . . . وَالْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيف » . ( حكمت 136 )
« حج جهاد هر ناتوان است . »
علي ( عليه السلام ) با اين بيان ، حج را مرتبه اي از جهاد في سبيل الله قرار مي دهند كه مفهوم انجام حج را پيروزي بر سپاه دشمنِ در كمين مي توان شمرد . بياني كه هم اهمّيت و ارزش حج را بيان مي كند و هم افراد ناتوان را از نااميدي و دوري از مسؤوليت شركت در جنگ ، بر حذر مي دارد .
حجّ آدم
« . . . ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلاَم وَوَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ » . ( خطبه 192 )
« سپس آدم ( عليه السلام ) و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه بيايند . »
حضرت آدم ( عليه السلام ) و فرزندانش نيز به فرمان خداوند به اين امتحان الهي تن دادند و به سوي آن روي آوردند ، حج گزاردند و مورد احترام و تبريك فرشتگان قرار گرفتند و در پي آدم ( عليه السلام ) ساير پيامبران الهي ، اين فرمان خداوند را لبيك گفتند .
حج ، اعتراف به عزّت خداوند
« حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . وَجَعَلَهُ . . . وَإذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ » . ( خطبه 1 )
« حجّ بيت الحرام . . . كه خداوند نشانه اعتراف مردم به عزّت و بزرگي خويش قرار داد . »
اذعان و اعتراف به عزّت و بزرگي خداوند و كوچكي و ذلّت انسان در برابر حضرت
40 |
باري تعالي ، بيان بندگي خالص مخلوق است در برابر خالق و سرتاسر حج ، مشق توحيد و درس عبوديت مسلمان مؤمن است .
حجّ انبيا ( عليهم السلام )
« بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . وَاخْتَارَ . . . وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ » . ( خطبه 1 )
« دعوت شوندگان به حجّ بيت الحرام . . . كساني هستند كه . . . در جايگاه وقوف انبياي الهي وقوف مي كنند . »
حضرت در اين خطبه ، فريضه حج را پيروي انبياي الهي شمرده و وقوف آنان را در اين سرزمين و انجام حج بيان مي فرمايند . در روايتي ديگر در كتاب فروع كافي ، جلد 4 ، ص214 آمده است كه : نوح ( عليه السلام ) هنگامي كه كشتي اش دچار طوفان سهمگين بود ، مراسم حج را به جاي آورد .
موسي ( عليه السلام ) با هفتاد پيامبر براي حج احرام بست .
يونس ( عليه السلام ) در آغاز حج « لَبَّيْكَ كَشّافَ الْكُرَبِ اْلعِظامِ لَبَّيْك » گفت .
عيسي بن مريم ( عليه السلام ) حجّش را با « لَبَّيْكَ يا ذَا الْمَعارِجِ لَبَّيْك » آغاز نمود .
داوود ( عليه السلام ) وقتي بر بالاي كوه ، موجِ جميعت طواف كننده را ديد ، دست به دعا بلند كرد .
سليمان ( عليه السلام ) با حضور انس و جنّ ، مناسك حج را به جا آورد .
حج ، بازار بندگي خداوند
« يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ » . ( خطبه 1 )
« دعوت شوندگان حج بيت الحرام . . . سودهاي فراوان در اين بازار عبادت خداوند به دست مي آورند . »
امام خميني ( قدس سره ) : « مراتب معنوي حج ، كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مي كند ، حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادي حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود . » ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . فصلنامه « ميقات حج » ، شماره 1
41 |
حج ، بهاي بهشت
« جَعَلَهُ اللّهُ . . . وُصْلَةً إِلَي جَنَّتِهِ » . ( خطبه 192 )
« خداوند حج را وسيله اي . . . براي رسيدن ( بندگان ) به بهشت خويش قرار داد . »
براي وصال و راهيابي به جنّت و بهشت ، قيمت و بهايي لازم است كه حجّ مقبول به فرموده حضرت ، يكي از آنهاست و اين جنّت ، جنّت اوست . جنّت خاصّ اوست .
حج ، بهترين وسيله تقرّب به خداوند
« إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَي اللّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي . . . وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ » . ( خطبه 110 )
« همانا بهترين وسيله تقرّب به خداوند سبحان ( ده چيز است ؛ از جمله ) . . . حج وعمره بيت الله الحرام . »
در اين خطبه حضرت ، حج و عمره را از جمله راه هاي ده گانه ، و بهترين وسيله تقرب به خداوند مي خوانند . حجّي كه سرتاسر اعمالش با نيّت قربة الي الله برگزار شود به يقين تأثيري اين چنين خواهد داشت .
حج ، بي توجهي به زيبايي هاي ظاهري
« وَشَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهمْ » . ( خطبه 192 )
« عاشقان بيت الله . . . بر اثر اصلاح نكردن موهاي سر ، قيافه زيباي خود را زشت گردانيده اند . »
حجّاج بيت الله الحرام پس از طيّ مسافت هاي طولاني و سخت ، در حالي به بيت خدا مي رسند كه موهاي سرشان بلند و در اثر اين پريشاني مو ، قيافه هايشان نا مرتّب است و بي توجّه به آشفتگي ظاهري ، به محض رسيدن به خانه محبوب ، با همان وضع درهم به زيارت و طواف بيت الله مي شتابند .
42 |
حج ، بي توجّهي به زيبايي هاي دنيوي
« وَيَرْمُلُونَ عَلَي أَقْدَامِهِمْ ، شُعْثاً غُبْراً لَهُ » . ( خطبه 192 )
« عاشقان بيت الحرام . . . بر پاهاي خود هروله مي كنند در حالي كه ( بي توجّه به مظاهر دنيوي ) موهايشان آشفته و بدنهاي پرگرد و غبار دارند . »
در حج ، حاجيان زيبايي هاي ظاهري را به دور مي ريزند و بي توجّه به مظاهر پوچ دنيوي ، جلوه هاي زيباي خدايي را برگزيده اند .
حج گزاران ، اين حالت آشفته و غبار گرفته را در طيّ سفر حج و براي كسب رضاي خداوند گرفته و زيبايي هاي شخصي خود را در اين راه الهي از دست داده اند .
حج ، دعوت برگزيدگان
« حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ » . ( خطبه 1 )
« خداوندازانسان ها شنوندگاني را برگزيد ( تاباانجام حج ) سخن اوراتصديق كنند . »
در روايات آمده است كه حج در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان كه شب قدر است ، مقدر مي شود ، و در روايتي آمده است : اينگونه نيست كه برخي از مردم تصوّر مي كنند كه اگر مال داشته باشند مي توانند به حج بروند ، چه بسا ثروتمنداني كه بيش از مخارج سفر حج مال دارند ، امّا تا زماني كه خداوند به آنها اجازه ندهد ، توفيق حج را به دست نمي آورند .
در هر حال ، در اين بيانِ حضرت ، حج گزاران واقعي كساني هستند كه خداوند متعال آنان را برگزيده و دعوت به حج نموده است .
چند گويي كعبه را كاينك به خدمت مي رسم * * * چون نخواهندت هنوز از دور خدمت مي رسان
( نظامي )
حج ، زايل كننده شخصيت هاي كاذب
« قَدْ نَبَذُوا السّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ » . ( خطبه 192 )
43 |
« عاشقان بيت الحرام . . . لباس هاي خود را كه نشانه شخصيت آنها است ، درآورند و پشت سراندازند . »
حج گزاران با ورود به احرام ، شخصيت هاي دنيوي را پشت سر مي اندازند و در مقابل ، جز خداوند چيزي را نمي يابند . شخصيت هاي قومي ، شخصيت هاي سياسي ، شخصيت هاي جغرافيايي ، شخصيت هاي طبقه اي ، شخصيت هاي مالي و اقتصادي ، شخصيت هاي نظامي و حتّي شخصيت هاي علمي كه هر كدام با لباس هاي گوناگون و متحد الشكل ( يونيفرم ) و درجه ، نمود برتري و بزرگي و تفاخر هستند ، از تن بيرون مي شوند و لباس يكرنگ و ساده و سفيد و بي آرايش و هماهنگ برتن پوشيده مي گردد . كه ديگر هيچ شخصيتي جز تقوا ، خريدار ندارد .
حج ، پيروي انبياي الهي
« حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ . . . وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ » . ( خطبه 1 )
« دعوت شوندگان به حجّ بيت الله الحرام ، كساني هستند كه . . . در جايگاه انبيا وقوف مي نمايند . »
از آنجا كه بناي دين همه پيامبران الهي ، بر مباني توحيد و يگانه پرستي بوده است و از آنجا كه همه انبيا به كعبه روي آورده و حج گزارده اند و از آنجا كه قدوم همه رسولان باري تعالي در اين مكان مقدّس جايگاهي را ايجاد نموده است ، در واقع حج گزار در خانه خدا پاي بر جاي پاي آن بزرگان گزارده و با حركت در مسير آنان پيروي انبياي الهي از آدم ( عليه السلام ) تا خاتم ( صلّي الله عليه وآله ) را مي نمايد .
حج ، جايگاه ترويج علوم ديني
« . . . فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ ، . . . فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ ، وَعَلَّمِ الْجَاهِلَ » . ( نامه 67 )
« پس حج را براي مردم بپادار . . . و فتاواي صادره را به پرسش كنندگان ابلاغ كن و نا آگاهان را آموزش بده . »
44 |
ازجمله منافع بسيارارزشمند حج ، آثار علمي وفرهنگي اين فريضه باشكوه الهي است ونقش آن در نشر معارف اهل بيت ( عليهم السلام ) و تفقّه در دين در برخي از روايات بيان شده است .
حج ، جهاد ناتوانان
« . . . وَالْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيف » . ( حكمت 136 )
« حج جهاد هر ناتوان است . »
به فرمايش حضرت ، حج مرتبه اي از جهاد است . همانند رزمايشي است نيرومند و قدرت نمايي بي نظير . عظمت و وحدت مسلمين را در چشم دشمنان مي نماياند و آنان را پيش از هرگونه توطئه و هجمه ، از اين خيال شوم و پليد بر حذر مي دارد .
حج ، سبب رحمت الهي
« جَعَلَهُ اللّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ » . ( خطبه 192 )
« خداوند حج را سببي براي رحمت خويش قرار داد . »
از جمله اسباب و عللي كه رحمت خداوند را به دنبال دارد ، حجّ خانه اوست . فلسفه حج ورود در ميهماني خداي بزرگ و طلب رحمت افزون تر و خروج از معاصي و گناهان و توبه از گذشته اعمال و انتخاب راه و روش صحيح براي آينده است .
حج و عمره ، شستشو دهنده گناهان
« وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ ، . . . وَيَرْحَضَانِ الذَّنْبَ » . ( خطبه 110 )
« حج و عمره بيت الحرام . . شستشو دهنده گناهانند . »
حج ، تصديق كلام خداوند
« حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً . . . وَصَدَّقُوا كَلِمَتَهُ » . ( خطبه 1 )
« خداوند در ميان انسان ها ، شنوندگاني را برگزيد ( تا با انجام حج ) سخن او را تصديق نمايند . »
45 |
زائران خانه خدا با اجابت دعوت حق ، در واقع اين كلام خداوند را تصديق نموده لبيّك مي گويند كه فرمود :
{ وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَي كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق } .
« اي ابراهيم در ميان مردم به حجّ خانه خدا بانگ برآور تا به سوي تو آيند ، در حالي كه پياده و سوار بر هر اشتري لاغر ، از هر راه دور مي آيند . » ( 1 )
حج ، عامل تقويت دين
« فَرَضَ اللّهُ . . . وَالْحَجَّ تَقْويَةً لِلدِّين » . ( حكمت 244 فيض الاسلام )
« خداوند حج را براي تقويت دين واجب گردانيد . »
حكمت 244 ، در ترجمه و شرح نهج البلاغه مرحوم فيض الاسلام به صورت « تَقْوِيَةً لِلدِّينِ » آمده است كه به هر صورت با توجّه به احاديث و روايات مشابه ؛ از جمله اين فرمايش حضرت زهرا ( عليها السلام ) « اَلْحَجّ تَشْييداً لِلدِّين » ؛ « حج پشتوانه استواري براي تحكيم دين است » ، مفهومي مشابه داشته و اين فرمايش نه تنها اهمّيت حج را مي رساند بلكه تكليف عملي مسلمين را در حفظ و تقويت دين از راه حج نيز بيان مي دارد . ( 2 )
حج ، عامل همبستگي ديني
« فَرَضَ اللّهُ . . . وَالْحَجَّ تَقْربَةً لِلدِّين » . ( حكمت 252 )
« خداوند حج را وسيله نزديكي و همبستگي مسلمانان قرار داد . »
حج ، تبلور شكوه وحدت اسلامي و تجلّي قدرت امّت مسلمان و نمايشگاه حضور همدلان وهمراهاني است كه ناهمگوني « سيما » را با همگوني « سيرت » پيوند مي زنند ، تا شعار اتحاد اسلامي را فراتر از شكل ها ، رنگ ها و معيارهاي جغرافيايي و نژادي تحقّق بخشند و تعاليم آيين وحدت آفرين اسلام را عرضه نمايند .
حج ، عامل رونق اقتصادي
« وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ ، فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ » . ( خطبه 110 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج : 27
2 . بحار ، ج43 ، ص158
46 |
« حج و عمره خانه خدا . . نابود كننده فقر هستند . »
حج ، جدا از تأثيرات معنوي و اخروي ، داراي منفعت دنيوي و رونق اقتصادي است و نتيجه آن از ميان رفتن فقر در جوامع اسلامي است .
حج ، محلّ گفتگوي دانشمندان
« . . . فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ ، . . . وَذَاكِرِ الْعَالِمَ » . ( نامه 67 )
« حج را بپاي دار . . . و با دانشمندان به گفتگو بپرداز . »
بسياري از دانشمندان از سرزمين هاي دور ، در وقت معيّن حج ، در اين مكان موعود گرد مي آيند . توجّه به آنان و گفتگوي با علما و در مقياس وسيع تر ايجاد زمينه هاي مباحثه عام دانشمندان و برگزاري جلسات و سمينارهاي علمي مي تواند آثار بسيار ارزشمندي را براي جوامع اسلامي و نشر و گسترش علوم در سراسر بلاد مسلمان در پي داشته باشد .
حج و حكومت اسلامي
« فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ » . ( نامه 67 )
« پس براي مردم حج را بپاي دار . »
در اين نامه كه حضرت آن را در فرماني به قثم بن عباس ، فرماندار مكّه نوشته اند ، لزوم برپايي حج را توسّط دستگاه حكومتي بيان كرده اند .
حج و رفع نياز محتاجان
« وَلاَ تَحْجُبَنِّ ذَا حَاجَة عَنْ لِقَائِكَ بِهَا » . ( نامه 67 )
« و ( در حج ) هيچ نيازمندي را از ديدار خود محروم مگردان . »
ابو احمد از صحابه خاص امام صادق ( عليه السلام ) گويد : با امام صادق ( عليه السلام ) مشغول طواف بودم ، دستش به دست من بود ، مردي پيش آمد و از من حاجتي خواست ، اشاره كردم آنجا باش تا فارغ شوم .
47 |
فرمود : كيست ؟
گفتم : مردي است ، از من حاجتي خواست .
فرمود : مسلمان است ؟
گفتم : بلي .
فرمود : برو نيازش را برآور .
گفتم : طواف را قطع كنم ؟
فرمود : بلي .
گفتم : گرچه واجب باشد ؟
فرمود : بلي ، گرچه واجب باشد . هركه در پي نياز مسلمان رفت ، خداوند برايش هزار هزارحسنه بنويسد و از او هزار هزار سيّئه وگناه بزدايد وبرايش هزار هزاردرجه بالا ببرد . ( 1 )
حج ، وسيله امتحان مردمان
« فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ . . . ابْتِلاَءً عَظِيماً ، وَامْتِحَاناً شَدِيداًوَاخْتِبَاراً مُبِيناً » . ( خطبه 192 )
« پس آن را بيت محترم خويش قرار داد . . . ( و حج آن را ) آزموني بزرگ و امتحاني سخت و آزمايشي آشكار . »
حج وسيله امتحان ايمان مردمان از حضرت آدم ( عليه السلام ) تا پايان انسان ها است ؛ امتحاني كه به فرموده آن بزرگوار بسيار بزرگ و سخت خواهد بود .
و حضرت در اين خطبه ، سه نوع آزمون الهي را بيان مي كند .
حج ، وسيله خلوص
« فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ . . . وَتَمْحِيصاً بَلِيغاً » . ( خطبه 192 )
« پس آن را خانه محترم خويش قرار داد ( و حج آن را ) . . . براي پاكسازي و خالص شدن . »
زائر بيت الله الحرام با تحمّل سختي هاي سفر و طيّ راه هاي پر مشقت و اقدام به اين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كافي ، ج4 ، ص415
48 |
عبادت الهي ، تأثيرات ارزشمندي را در پاكسازي دل ، از هر آنچه غير خداست ، به دست مي آورد و با حجّي مقبول بر خلوص دل مي افزايد و صفاي باطن را تحصيل و به ارمغان مي برد .
حج ، وعده گاه آمرزش الهي
« وَفَرَضَ عَليْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الحَرَامِ . . . وَيَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ » . ( خطبه 1 )
« و خداوند حجّ خانه محترم خويش را بر شما واجب نمود . . . ( و دعوت شوندگان ) . . . به سوي وعدگاه آمرزش الهي مي شتابند . »
به فرمايش حضرت ، خانه خدا ، وعدگاه آمرزش الهي است ، وحضرت باري تعالي عفو و آمرزش خود را به حاجيان خانه اش وعده فرموده است .
حجّ معنوي
« فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ . . . تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الأَفْئِدَةِ » . ( خطبه 192 )
« خداوند آن ( كعبه ) را خانه محترم خويش قرار داد كه . . . انسان ها به سوي آن با ميوه دل ها [ عشق ] روي مي آورند . »
حج ، سرشار از جلوه هاي معنوي و درسهاي بزرگ عرفاني و نمادهاي پرشكوهي از رابطه عاشقانه بنده با معبود خويش است .
لذا به فرموده حضرت ، عاشقان بيت الله ، با اين خصوصيت رو سوي خانه دوست مي نمايند .
سفر كعبه ، نمودار ره آخرت است * * * گر چه رمز رهش از صورت دنيا شنوند
( خاقاني )
حِــرا
« وَلَقَدْكَانَ [ رَسُولُ اللهِ ] يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَة بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ ، وَلاَيَرَاهُ غَيْرِي » . ( خطبه 192 )
« همانا پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) چند ماه از سال را در غار حِرا مي گذراند و تنها من او را
49 |
مشاهده مي كردم و كسي جز من او را نمي ديد . »
حِرا نام غاري است در جبل النور يا كوه حِرا ، در فاصله 6 كيلومتري مكّه . اين غار خلوتگاه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در سال هاي قبل از بعثت بوده و آيات نخست قرآن در آنجا بر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نازل شده است .
حفظ اموال كعبه :
وكَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيها يَوْمَئِذ ، فَتَركَهُ اللّه عَلَي حالِهِ . . . فَأقَرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللّه وَرَسُولُهُ » . ( حكمت 270 )
« وامّا زيورهاي كعبه از اموالي بودند كه خداوند آن را به حال خود گذاشت تو نيز آن را به حال خود واگذار ، همانطور كه خداوند و پيامبرش آن را به حال خود گذاشتند . »
در اين بيان ، حضرت بر حفظ زيورهاي كعبه و عدم مصرف آن در امورِ ديگر تأكيد مي كند . چه بسا با تعميم آن ، حفظ استقلال مالي كعبه و مصرف وجوهات آن را در راه توسعه و گسترش خود حرم و اماكن وابسته به آن بتوان نتيجه گرفت .
حكومت اسلامي و خانه خدا
« وَاللّهَ اللّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ » . ( نامه 47 )
« خدا را ، خدا را ، درباره خانه خدا ، كه تا زنده هستيد آن را خالي مگذاريد . »
اين بيان قسمتي از وصيت آن حضرت در واپسين لحظات زندگي است به فرزندانش كه در اين نامه ، حضرت لزوم اهمّيت برپايي هر چه باشكوهتر حج و وظيفه حكومت اسلامي را در تقويت اين عبادت مهم الهي ، بيان مي كند ، امّا با همه تشويق ، اگر مردم به حج راغب نگشتند ، بر امام مسلمين و حكومت اسلامي است كه با اعزام آنان به حج ، مخارج سفر آنان را تأمين كند .
50 |
* پي نوشتها :