مراسم جشن
ارسال جامه از مصر به کعبه معظمه
73 میقات حج - سال نهم - شماره سی و ششم - تابستان 1380 تاریخ و رجال 74 مراسم جشن ارسال جامه از مصر به کعبه معظمه محمّد الدقن / هادی انصاری پس از آماده سازی جامه کعبه در مصر پیش از ارسال آن به سوی سرزمین های مقدس ، دو جشن برپا
73 |
ميقات حج - سال نهم - شماره سي و ششم - تابستان 1380
تاريخ و رجال
74 |
مراسم جشن ارسال جامه از مصر به كعبه معظمه
محمّد الدقن / هادي انصاري
پس از آماده سازي جامه كعبه در مصر پيش از ارسال آن به سوي سرزمين هاي مقدس ، دو جشن برپا مي شد كه در آنها بر اساس عادت ، پادشاه مصر و يا شخصي به جانشيني از سوي وي شركت مي كرد . بدين منظور در پايان شوال هر سال ، ابتدا مراسم جشني به عنوان نمايش اجزاي مختلف جامه شريف برگزار مي شد ، سپس در نيمه هاي ذي قعده ، مراسم جشن ديگري براي حركت كاروان محمل و جامه از قاهره به سوي سرزمين حجاز به پا مي گشت . در اين مراسم جامه كعبه ، از سوي سرپرست بافندگان ( كه به او مدير كارگاه جامه و يا ناظر جامه مي گفتند ) پس از تنظيم ، شهادت نامه شرعي به مسؤول كاروانِ حمل جامه داده مي شد . در اين شهادت نامه ، قطعات پرده و اوصاف آن در حضور قاضي القضات مصر و يا جانشين او و نيز اميرالحاج به ثبت مي رسيد . آنگاه تمام قطعات را در صندوق هاي چوبي كه از پيش آماده مي كردند ، قرار مي دادند و به همراه كاروان محمل به سوي مكه مكرمه به حركت در مي آوردند .
اكنون پيش از سخن درباره جشن حركت كاروان محمل و جامه شريفِ همراه آن ، نظري گذرا به كاروان محمل و چگونگي آن مي افكنيم :
75 |
محمل
به شتري كه حامل هداياي عيني و نقدي براي كعبه معظمه بود « محمل » مي گفتند . درآن دوران ، جامه را با قطعه اي از پارچه ساده به نام « جوخ » مي پوشاندند .
گفتني است حركت محمل به مكه مكرمه در هر سال ، تنها از مصر انجام نمي گرفت ، بلكه پادشاهان مسلمان و فرمانروايان آن ، بدان تبرك جسته و هدايا و خزانه هاي خويش را همه ساله بدين وسيله به سوي حرمين شريفين گسيل مي داشتند .
در تاريخ ، از محمل « عراقي » و « يمني » و محمل « النظام » پادشاه حيدرآباد هند در دوران هاي اسلاميِ گذشته و نيز از محمل « ابن الرشيد » و محمل « ابن سعود » و محمل « ابن دينار » ياد شده است . آنان ابتدا به سوي مصر مي آمدند و در حالي كه پرِ پرندگان و صمغ و جز اين ها را ، كه از خيرات كشورشان به شمار مي آمد ، همراه خود مي بردند و در آن جا به فروش مي رساندند ، سپس نقدينه اين فروش را به همراه ساير حاجيان از مصر به صورت كارواني به سوي حرمين شريفين به حركت درمي آوردند .
( شكل شماره 19 )
76 |
تاريخ نگاران هريك زماني را به عنوان ظهور محمل ياد كرده اند . برخي از آنان گفته اند كه تاريخ پيدايش آن ، سال 645 هـ . ق . بوده است .
محمل همان كجاوه اي است كه « شجرة الدُّرّ » ، ملكه مصر به هنگام حج خود در آن سال ، از آن استفاده كرد و پس از آن ، سنتي شد كه همواره پيشاپيش كاروان حاجيان به راه مي افتاد و به علت آن كه جايگاهي براي نشستن ملوك و پادشاهان بود ، هيچ گاه كسي بر آن سوار نمي شد .
در مقابل ، برخي ديگر معتقدند كه محمل ، تاريخي كهن تر از آن دارد و احتمالاً تاريخ آن به پيش از اسلام نيز مي رسد ؛ زيرا محمل به شتري كه حامل هدايايي براي كعبه معظمه بود ، اطلاق مي گرديد . ( 1 )
به سختي مي توان زمان معيني را به عنوان تاريخ ظهور محمل ياد كرد ؛ زيرا حركت كاروان محمل ، آن هم بدين صورت ساده كه تنها حامل هداياي ويژه اي براي بيت العتيق باشد ، امري عادي بوده كه ممكن است به پيش از اسلام برگردد ؛ زيرا باتوجه به تقدّس كعبه مشرّفه در ميان عرب و ارسال هدايا به وسيله آنان ، امري طبيعي در ميان عربِ دوران جاهليت بود ، امّا حركت محمل در هيأتِ كارواني رسمي ، آن هم با چنين جلال و جبروتي كه پيرامون آن را خَدم و حَشم فراواني دربرگيرد و آذين هايي را بر آن قرار دهند و طبل زن ها و ني لبك زن ها همراه آن به حركت درآيند ، نمي تواند ارتباطي با ظهور اسلام و آغاز آن داشته باشد ، بلكه قرن ها پس از ظهور اسلام ، به هنگام دولت ايوبيان بوده و شايد حركت كاروان « شجرة الدرّ » ـ كه كجاوه را آراسته به زيباترين و مجلّل ترين تزيين ها كرده بودند و خَدم و حَشم فراواني پيرامون آن را دربرگرفته بود ـ موجب شده باشد كه برخي تاريخ نگاران تصور كنند ظهور محمل به دوران حج گزاري او در سال 645 بازمي گردد . و از آن پس حركت محمل بدين صورت ، در نزد پادشاهان مصر سنت شد تا آن جا كه تزيين و آراستن آن از سالي به سال ديگر فزوني يافت و سنگيني پرده محمل به حدّي رسيد كه شتر حامل محمل از حمل كالاي ديگري ناتوان مي شد ؛ زيرا پرده محمل به همراه چهارچوب كجاوه آن ، به حدود چهارده قنطار ( 2 ) مي رسيد .
بدين جهت ، از آن پس هداياي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بتنوني ، الرحلة الحجازيه ، ص140
2 . هر قنطار برابر 93/44 كيلوگرم است ، « مترجم » .
77 |
ارسالي ديگر ، در صندوق هاي ويژه اي قرار مي گرفت و بهوسيله ديگرشتران كاروان حمل مي گرديد .
محمل مصري داراي دو پرده بود ؛ پرده روزانه كه از پارچه اي سبز بود و ديگر پره زردوزي شده كه تنها به هنگام مراسم رسمي بر روي محمل قرار داده مي شد .
روز خروج محمل از مصر ، جشن باشكوهي به پا مي شد و قاهره در آن روز تماشايي بود ؛ زيرا سربازان سواره و پياده و پاسداران و خدمتگزاران محمل به همراه اميرالحاج كه غالباً از ميان پاشاهان ارتشي برگزيده مي شد ، در پيشاپيش كاروان حركت مي كردند .
در اين مراسم حاكم مصر ـ يا جانشين وي ـ و نيز رجال حكومتي ؛ مانند وزرا و علما و بزرگاني از شخصيت هاي كشوري در قاهره شركت مي كردند . روزهايي كه محمل در مكه بود ، آن را ميان « باب النبي » و « باب السلام » قرار مي دادند و پرده سبز روزانه را به آن مي گستردند .
اين محمل به استثناي حركت كاروان به صورت رسمي ، همچنان در آن نقطه قرار داشت . هنگامي كه محمل به مدينه منوّره مي رسيد ، طي جشن باشكوهي از « باب العنبريه » وارد شهر مي شد و هنگام ورود ، بيست و يك گلوله توپ شليك مي كردند . و آنگاه كه به « باب المصري » مي رسيد . تمامي افراد كاروان به پاس احترام به مقام رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) از مركوب خود پايين آمده ، با پاي پياده به سوي حرم پيامبر رهسپار مي گرديدند . آن گاه كه به « باب السلام » مي رسيدند ، بزرگِ حرم پيش آمده ، زمام شتر محمل را به دست مي گرفت و آن را بر پله در بالا مي برد ، سپس در آن فضاي گسترده ، او را به زمين مي نشانيد . در اين هنگام بود كه محمل را از روي شتر برداشته ، به جايگاه ويژه خود در حرم كه در غرب منبر شريف قرار داشت مي بردند و بر زمين مي نهادند . از آن پس پرده زردوزي شده روي آن را برداشته ، پرده سبز را جايگزين مي كردند .
در روز خروج محمل از مدينه منوره ، مجدداً پرده سبز را از روي آن برمي داشتند و همانند روز ورود ، پرده زردوزي شده را بر روي آن مي كشيدند .
هنگام بازگشت محمل به مصر ، جشن باشكوهي به مناسبت مراجعت آن برپا مي گرديد كه در اين مراسم حاكم
78 |
مصر و يا جانشين وي شركت مي كرد .
كاروان از « عباسيه » به سوي « القلعه » ، همان راهي كه پيشتر از آن خارج گرديده بود ، حركت مي كرد تا اين كه به جايگاه استقرار حاكم مصر در « مصطبه » مي رسيد . در اين هنگام ، حاكم زمام شتر را از دست اميرالحاج مي گرفت و به دست مأمور سازنده جامه ( مدير كارگاه جامه بافي ) مي سپرد . در اين لحظه ، توپخانه بيست و يك گلوله توپ را شليك مي كرد كه از آن پس مراسم جشن به پايان مي رسيد .
پرده زردوزي شده محمل در خزانه وزارتخانه اي كه كارگاه جامه بافي ، تابعي از آن به شمار مي آمد ، به وديعت نهاده مي شد . اين پرده هر بيست سال يك بار تجديد و از نو ساخته مي شد كه هزينه آن ( سال 1328 هـ . ق . / 1910م ) به هزار و پانصد جنيه مصري مي رسيد .
امّا پرده سبز روزانه محمل ، همواره در طول سال بر روي آن و در كنار قبر عارف الهي شيخ يونس سعدي در « باب النصر » قرار داده مي شد . گفته اند كه نامبرده در طول دوران زندگي خويش در خدمت كاروان محمل بوده است .
محمل همواره در دوران هاي گوناگون و از مقام و مرتبتي بس ويژه در نزد دولت مصر برخوردار بود . تا آن جا كه مقام اميرِ آن از ميان مقام هاي دولتي ، رتبه سوم را داشت . در دوران مماليك ، امير كاروان محمل نامزد پست حاكم ( = استاندار ) پايتخت بوده كه اين رتبه و مقام يكي از مهم ترين جايگاه هاي دولتي پس از والي و سلطان را به همراه داشته است . اين شخص داراي مقامي مقرّب و شخصيتي محترم و سخني نافذ بوده كه حقوق او مادام العمر و توليت او در اين مقام تنها به فرمان سلطان صادر مي شد .
اميرالحاج همواره داراي مقامي والا و سخني نافذ در سرزمين حجاز بوده و چه بسيار از امراي مكه به دستور آنان ، از پست خود عزل مي شدند . پادشاهان مصر در دوران مماليك عنايت و توجه خويش نسبت به محمل را به حدّي افزايش داده بودند كه اين افراط گرايي آنان را از مسير اخلاقي و مروت خارج مي ساخت و به كارهاي ناشايستي دست مي زدند ؛ اعمالي كه نمي توان آن را با دين سازگار دانست . آن ها به حكام و فرمانرواياني كه محمل از سرزمين آنان عبور مي كرد ، فرمان داده بودند كه به هنگام استقبال پاي شتر محمل را ببوسند !
79 |
كه در اين ميان ، امراي مكه نيز از اين فرمان مستثني نبودند . تا اين كه سلطان چقمق در سال 834 هـ . ق . اين فرمان را لغو كرد . همچنين آنان در جشن خروج و بازگشت محمل مبالغه كرده ، به هنگام بازگشت آن ، حوض هاي بزرگي را پر از آب و شكر مي كردند و آن را با شادماني و خوشحالي در آهنگ جشني باشكوه ، به مدّت سه شبانه روز در اختيار مردم قرار مي دادند .
اين عادت كهن ، تا پيش از توقف ارسال محمل همچنان ادامه داشت . كاروان محمل در هنگام سفر ـ علاوه بر كارمندان رسمي خويش ؛ مانند اميرالحاج و خزانه دار و منشي هاي مخصوص و صرافان ـ تعداد فراواني از سربازان محافظ سلاح به دست و نيز بسياري از خَدم و حَشم و باربندان و ساربانان و طبّالان و نجّارها و خدمت كاران و چاربندها و سقايان را به همراه خود داشت .
يكي از مسؤوليت ها در كاروان محمل اين بود كه كسي را به عنوان « امين جامه » برمي گزيدند و او شيريني جات و جز اين ها را در اختيار خويش داشت و نيز مسؤوليت تقسيم و توزيع پوشاك و شيريني جات ارسالي براي ساكنان حرمين شريفين به عهده او بود . اين سنت در اوايل قرن چهاردهم هجري تغيير داده شد و از آن پس اين گونه كمك ها به صورت نقدي در اختيار افراد قرار داده مي شد .
همچنين كارمندي به عنوان « مأمور ذخيره » با كاروان همراه مي شد تا در موارد ضروري و برخلاف مقررات ويژه كاروان ، مبالغي را با نظر خود در ميان حاجيان صرف كند . و نيز شخص ديگري در ميان كاروان محمل وجود داشت كه بدان « بزرگِ شتربانان » مي گفتند و همچنين شخص ديگري بود كه نام « ابوالقطط » ( 1 ) را بر خود داشت و فردي به عنوان نظم دهنده كاروان در پيشاپيش آن حركت مي كرد . و بالاخره شخصي به عنوان راهنماي از راه افتادگان و بيماران با كاروان همراه مي شد .
بزرگِ شتربانان ، وظيفه خريد شترهاي مورد نياز محمل را داشت . او خود سوار بر شتري در پشت شتر محمل به حركت درمي آمد و نظارت بر حركت صحيح و منظم كاروان را به عهده داشت . و مي گويند دومي مسؤوليت تغذيه گربه ها را در طول مسير حركت كاروان از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صاحب گربه ها .
80 |
خشكي به عهده داشته است . همچنين گفته اند كه نام او بدين اسم بوده اما وظيفه و مسؤوليت راهنمايي كاروان را داشته و در پيشاپيش كاروان به حركت درمي آمده است . گويند اين مسؤوليت از دوران سفر « شجرة الدرّ » بهوجود آمده است . سوّمي به عنوان رييس كارگران روشنايي ( = زنبوركچي ها ) و باربندان بود كه به هنگام اجراي فرماني مهم ، اين گروه بدون نظم و با سروصداي فراوان ، اجراي فرمان مي كردند . و بالاخره چهارمي به بيماران و تنگدستان از حاجيان ميانه راه رسيدگي مي كرد . نامبرده ، به افرادي كه گاه در اثر بيماري و يا تنگدستي از ادامه راه بازمي ماندند ، كمك و مساعدت مي كرد . وظيفه ها و مسؤوليت هاي يادشده همگي بهوسيله فرمان هاي ويژه اي كه برخي از سوي مقام سلطنت و خلافت و برخي ديگر بهوسيله فرمانروايان مصر بود ، صادر مي گرديد . اين گروه از قديم داراي حقوق تعيين شده اي در دفاتر حكومتي مصر بوده اند . در دوران اخير ، ديگر نيازي به بسياري از آن سمت ها و مسؤوليت ها نبود همچنان كه وظيفه خزانه داري نيز از ميان برداشته شد و شخصي از منشي هاي اداره ماليه ( = دارايي ) مسؤوليت اين مهم را به عهده مي گرفت .
كاروان محمل در اين مأموريت ، از بيست شتر تشكيل مي شد كه داراي استراحت گاهي به نام « بولاق » در كنار مزار شيخي به نام « سيدي سعيد » بود . دولت در زمان قديم ، افزون بر شتران ياد شده ، شتر ديگري را همه ساله جهت قرباني مي خريد كه در اين حال شتربانان پيش از حركت كاروان حج ، شتر ياد شده را مي آوردند و در حالي كه بزرگِ شتربانان بر روي آن سوار مي شد ، همگي به همراه باربندان و زنبوركچي ها و در پيشاپيش آنان ، گروه طبّالان ( شادي آفرينان ) با سر و صدا و غوغاي فراوان حركت مي كردند و در خيابان هاي قاهره به گردش درمي آمدند . سپس به سوي مزار « سيدي سعيد » آمده و شتر را در آن مكان قرباني مي كردند . مأموران كجاوه يك چهارم آن را و شتربانان ربع ديگر و نوكران بارگاه شيخ سعيد . ربع سوم و نوكران مزار شيخ يونس ربع باقي مانده را از آنِ خود مي كردند . در اين حال افراد يادشده گوشت قرباني را به عنوان تبرّك به مردم مي فروختند و ادعا مي كردند كه اين گوشت درماني براي
81 |
بسياري از بيماري ها است . اين اعتقاد پوچ و بي اساس موجب شده بود كه مردم در اين هنگام ، براي دراختيار گرفتن مقداري از گوشت شتر ياد شده ، آن چنان بدان حملهور شوند كه گاه پيش از آن كه حيوان را ذبح نمايند ، قسمت هايي از بدن آن را قطعه قطعه كرده ، هركدام قسمتي را از آنِ خويش مي كردند ! چه بسيار حوادث هولناك جسمي كه در اين مرحله بهوقوع نمي پيوست .
به همين منظور خديو « عباس حلمي پاشاي دوم » فرمان به ابطال اين سنت ناپسند داد و هزينه خريد شتر يادشده را در اختيار تهيدستان قرار داد . ( 1 )
هزينه سفر محمل
هزينه سفر محمل كه شامل حقوق و ديگر مخارج بود ، همواره از سالي به سال ديگر و دوراني به دوران ديگر تغيير مي كرد و بنا بر وضعيت اقتصادي زمان . نوساناتي را به همراه داشت . در اين جا به عنوان مثال هزينه سفر محمل در دوران فاطميان و نيز مبلغ خرج شده به هنگام سفر محمل در سال 1328 هـ . ق . / 1910م را مي آوريم :
مقدار هزينه آن در دوران فاطميان ، بنابه گفته مقريزي در كتاب « الذخائر و التحف » اين گونه است :
« هزينه سفر محمل در موسم هر سال ، برابر با يكصد و بيست هزار دينار بود و در اين ميان تنها هزينه شيريني جات و شمع به ( معادل ) ده هزار دينار در هر سال مي رسيد . همچنين هزينه رسيدن كاروان به حرم برابر با چهل هزار دينار و هزينه پشتيباني و صدقات و دستمزد كرايه شترها و سربازان همراه و اميرالحاج و خدمت گزاران كاروان و نيز حفر چاه ها و جز اين ها معادل شصت هزار دينار بود . اين هزينه در دوران وزير « بازوري » به دويست هزار دينار افزايش يافت ، كه در آن هنگام اين مقدار هزينه سالانه موسم ، در هيچ يك از حكومت ها سابقه نداشته است » .
مقريزي هزينه سفر كاروان را مبلغ يكصد وبيست هزارديناردر سال عنوان كرده ، ليكن ضمن شرح قسمت هاي مختلف اين هزينه تنهابه مبلغ يكصد و ده هزار دينار آن بسنده كرده است كه در اين ميان روشن نيست ده هزاردينار باقي مانده صرف چه اموري مي شده است ؟
اما هزينه اي كه به هنگام سفر محمل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بتنوني ، الرحلة الحجازيه ، صص 146 ـ 144
82 |
در سال 1328 هـ . ق . / 1910م ـ همان سالي كه خديو « عباس حلمي دوم » به سفر حج مشرف گرديد ـ صرف شده ، معادل 50 هزار جنيه مصري بوده كه نحوه تقسيم آن به اين صورت است :
مبلغمورد هزينه شده
به جنيه
1282 حقوق اميرالحاج و كارمندان محمل
2511 حقوق اعراب
1493 حقوق و مستمري اشراف مكه مكرمه و مدينه منوره
1961 حقوق تكيه مكه مكرمه
1657 حقوق تكيه مدينه منوره
2879 حقوق اهالي مكه و مدينه
3000 حقوقي كه سالانه براي مكه و مدينه ، از سوي اوقاف حرمين و اوقاف خصوصي و مردمي و خيريه و نيز از سوي اوقاف خديوي و ماليه ( = دارايي ) هزينه مي شد
22500 هزينه گندم هاي مصرفي صدقه در مكه و مدينه
1629 هزينه شمع و قنديل هاي حرمين شريفين
155 هزينه چادرها و ظرف ها و جز اين ها
4248 هزينه حمل و نقل برّي و بحري و دستمزد ساربان ها
6420 هزينه روغن و حصيرها و جز اين ها كه سالانه براي حرمين شريفين از سوي ديوان اوقاف ارسال مي گرديد
265 هزينه هاي متفرقه
50000 مجموع هزينه هاي صرف شده در سال ( 1328 هـ . ق . ) ( 1 )
كاروان محمل كه جامه كعبه شريف با آن ارسال مي شد ـ با قطع نظر از بدعت هايي كه به هنگام حركت آن بهوجود آورده بودند كه با مذهب
سازگاري نداشت ـ درنظر افراد دست اندركار ، حركت آن ، خود رمزي براي امنيت حاجيان به شمار مي آمد ؛ زيرا به علت همراهي جامه كعبه با آن ، سربازان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بتنوني ، الرحلة الحجازيه ، صص143 و 144
83 |
مسلحي با كاروان به حركت درمي آمدند كه خود موجب تأمين امنيت كاروان از دستبرد دزدان و متجاوزان در ميان راه بهويژه هجوم اعراب به حاجيان و قتل و غارت آنان مي گرديد .
كاروان محمل همچنان تا موسم سال 1344 هـ . ق . به هنگام حركت خود با برپايي مراسم جشن و حركت در ميان خيابان هاي قاهره ، رو به سوي سرزمين هاي مقدس مي گذاشت و سپس به همراه كاروان حاجيان به جايگاه نخستينِ خود بازمي گشت تا اين كه در سال يادشده مصر به مدّت ده سال از ارسال جامه خودداري كرد ـ همان طور كه پيش تر گفتيم ـ سپس دولت مصر با توافقي كه با دولت سعودي در سال 1355 هـ . ق . به عمل آورد ، مقرر گرديد كه جامه به همراه محمل تا جدّه آورده شود و سپس در اين نقطه مستقر شده ، به سرزمين حجاز وارد نشود . مدتي پس از آن سفر محمل به كشور عربستان نيز از سوي دولت سعودي لغو گرديد و بدين ترتيب محمل تنها در زمان برپايي جشنِ ارسال جامه كعبه در قاهره با آن به حركت درمي آمد ودر پايان ، در سال 1372هـ . ق . / 1953م محمل به طور كلي از ميان برداشته شد ؛ همچنان كه حركت جامه در خيابان هاي قاهره نيز الغا گرديد و تنها به هنگام حركت جامه از قاهره مراسم جشني در مسجدالحسين ( عليه السلام ) برپا مي گرديد .
مراسم جشن سالانه جامه كعبه
در آغاز بايد گفت كه مراسم جشن جامه كعبه شريف ، همواره به دنبال مراسم ويژه اي بود كه به هنگام حركت كاروان محمل صورت مي گرفت و هيچ گاه مراسم خاصي به عنوان جشن جامه و يا جشن همراهان كاروان به تنهايي برگزار نمي شد ؛ زيرا رسم بر اين بود كه جامه به همراه محمل به حركت درمي آمد و درنتيجه مراسم جشن نيز در يك زمان براي هردو برگزار مي گرديد . تاريخ نگاران از اين مراسم ، در دوران گذشته به طور مشروح ياد نكرده اند و تنها برخي از آنان درباره مراسم يادشده در دوران هاي اخير ، بهويژه در دوران ايوبيان ، به صورتي بسيار گذرا و اجمالي مطالبي آورده اند و آن هنگامي بوده است كه « شجرة الدرّ » براي انجام مراسم حج ، به همراه كاروان محمل در سال 645 هـ . ق . مصر را ترك كرد . بيشتر مورخان تنها
84 |
اشاره اي گذرا به جشن خروج كاروان محمل در هر سال كرده و به ذكر جزئيات اين مراسم نپرداخته اند .
در اين جا شايسته است مطالبي درباره مراسم جشن جامه در دوران مختلف بياوريم :
الف ـ جشن جامه در دوران مماليك
قلقشندي ( متوفاي سال 821هـ . ق . ) به ذكر جزئيات مراسم جشن جامه در دوران مماليك پرداخته و چگونگي برپايي مراسم جشن و حركت كاروان محمل در خيابان هاي قاهره و شركت تمامي مردم و شخصيت هاي بزرگ دولتي در آن را به تصوير كشيده است . قلقشندي شركت گروه هاي اسب سوار مماليك و نمايش نظامي آنان و نيز فرقه هاي موسيقي مملوكي در اين جشن را عاملي براي هيجان و زيبايي جشن يادشده دانسته است .
قلقشندي مي نويسد :
« گردش محمل معمولاً در سال دوبار انجام مي گيرد ؛ نخستين بار پس از گذشت نيمي از ماه رجب ، محمل را به خيابان ها مي آورند و مناديان از سه روز پيش به تمامي مغازه ها و فروشگاه هاي مسير ندا مي دهند كه مكان هاي خود را براي حركت محمل آرايش و تزيين نمايند . اين گردش محمل معمولاً در روزهاي دوشنبه يا پنج شنبه انجام مي گيرد و هيچ گاه تغييرپذير نيست . محمل در حالي كه بهوسيله پرده ابريشم زردي پوشانيده مي شود ، بر شتري آراسته از خرگاه حركت مي كند .
بر بالاي محمل قبه اي از نقره مطلاّ است . محمل در شب حركت خود در درون « باب النصر » و در نزديكي دَرِ « جامع الحاكم » به بيتوته مي پردازد و سپس در روز بعد ، بار ديگر بر روي شتر يادشده به سوي پايين « قلعه » به حركت درمي آيد . در پيشاپيش كاروان محمل ، وزير ، قضات چهارگانه ، حسابدار ، شهود ، ناظر جامه و جز اين ها حركت مي كنند . . .
بار دوم محمل را در نيمه شوال به گردش درمي آورند ، ليكن اين بار آن را از كنار قلعه به « باب النصر » آورده ، سپس به سوي « الريدانيه » براي حركت به سوي سرزمين هاي مقدس حمل مي كنند » .
با بيان اين مطلب ، روشن مي شود كه جشن ارسال جامه و خروج محمل در
85 |
دوران مماليك ، تنها به گردش محمل در خيابان هاي قاهره و حركت بزرگاني از شخصيت هاي مملكتي و دولتي به دنبال آن و نيز به نمايش گذاشتن برخي بازي ها از سوي اسب سواران مملوكي به همراه طبل زدن و صداي موزيك سلطاني و تقسيم خلعت بر بزرگاني از شخصيت ها به ميمنت اين مناسبت ، بسنده مي كردند .
گفتني است كه قلقشندي در توصيف مراسم جشن يادشده ، هيچ اشاره اي نسبت به نمايش گذاشتن قطعه هاي جامه كعبه ننموده ، بلكه تنها به ذكر حضور ناظر جامه در اين جشن و حركت او به همراه ساير بزرگان مملكتي در پيشاپيش كاروان بسنده كرده است . اين مطلب نشان دهنده آن است كه جامه به همراه كاروان محمل در اين هيئت وجود داشته است .
ب ـ مراسم جشن جامه در دوران عثماني
وقتي يك قرن از مراسم جشن جامه در دوران مماليك و در عصر قلقشندي مي گذريم ، به زمان ابن اياس مي رسيم كه وي نيز در مراسم جشن خروج جامه به همراه محمل در موسم حج سال 923 هـ . ق . ـ كه نخستين سال ارسال جامه كعبه شريفه از سوي عثمانيان ، پس از تسلط آنان بر مصر و شام بوده است ـ توصيف زيبايي را به رشته تحرير درآورده و گفته است :
« اين مراسم آن چنان گسترده و سنگين بود كه مصر تا آن هنگام چنين مراسمي را به خود نديده بود . شايد پيروزي عثمانيان بر مصر و شام و از ميان برداشتن دولت مماليك چركس و دست يابي آنان به شرف خدمت حرمين شريفين ، در پس اين مراسم جشن باشكوه خودنمايي مي كرد . در آن سال ( 923 هـ . ق . ) سه جشن باشكوه براي جامه و محمل برپا شد كه اين سه جشن ، جدا از مراسم جشن ويژه اي بود كه به هنگام اقامت سلطان سليم و پيش از حركت وي به استانبول ، در روز 23 شعبان سال 923 هـ . ق . اقامه گرديد ، كه در آن ، قطعه هاي گوناگون جامه را به نمايش عموم گذاشتند .
در مراسم جشن نخستين ، هنگام برگزاري جشن سنگين ، قطعه هاي جامه را در خيابان هاي قاهره ، در معرض نمايش همگان قرار دادند و از آن پس ، بالاي قلعه رفته و جامه را در معرض ديد
86 |
« خايربك » نايب السلطنه درمصر گذاشتند .
جشن دوم را پس از گذشت يك هفته ، با به حركت درآوردن جامه در كارواني آراسته و زيبا به خيابان هاي قاهره آوردند و به سوي « الريدانيه » ، محلّ تجمع حاجيان حركت كردند .
جشن سوم هنگامي بود كه حاجيان همگي در محلي گردآمدند و كاروان محمل و جامه ، در شكوهي خاص ، خيابان هاي قاهره را طي كرد ، در حالي كه امرا و اعيان و سربازان و طبّال ها و ني لبك زن ها در پيشاپيش و پيرامون آن ، هيئتي زيبا و دلربا را بهوجود آورده بودند . از آن پس ، كاروان راهي سرزمين هاي مقدس گرديد .
ج ـ مراسم جشن جامه كعبه در دوران جديد :
مراسم جشن جامه كعبه ، هر سال ، نسبت به سال پيشين ، پرشكوه تر و عظيم تر شد ، تا آن جا كه مي بينيم در اوايل قرن چهاردهم هجري ، اين مراسم به درجه اي بس والا از نظر نظم و آراستگي مي رسد . سرلشكر ابراهيم رفعت پاشا ـ كه در آغاز سمت فرماندهي پاسداران محمل را داشته و سپس چندين بار به عنوان اميرالحاج ، همراه كاروان محمل بوده است ـ اين مراسم را به صورت روشن و واضح ، از آغاز حركت كاروان در قاهره تا رسيدن محمل و جامه به سرزمين هاي مقدس ، توصيف كرده است كه براي نمونه ، مطالبي درباره جشن جامه در موسم حج سال 1318 هـ . ق . / 1901م را كه در دوران خديو عباس حلمي دوم روي داد ، مي آوريم :
« در روز بيست و هفتم شوال ، جامه مبارك كعبه ، پس از آن كه در صندوق هاي مخصوصِ حمل قرار گرفت ، از جايگاه نخستين خود در وزارت ماليه ( = دارايي ) همانند رسم هميشگي ، به سوي « جماليه » حركت داده شد . در همين هنگام قسمتي از جامه به همراه كمربندهاي ابريشمي آن ، كه بهوسيله نخ هاي نقره اي و طلايي مزين به آيات قرآن گرديده بود ، از كارگاه خود در « خَرَنْفُش » بر روي جايگاه سنگي ( = المصطبه ) در ميدان « صلاح الدين » كه معروف به « ميدان قلعه » يا « ميدان محمدعلي » بوده ، منتقل گرديد .
در عصر روز ياد شده ، با حمل پرده مقام حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) و باقي مانده جامه كعبه مشرفه ، از كارگاه خود در
87 |
خرنفش كه به سوي ميدان صلاح الدين سابق به حركت درآمده بود ، جشن آغاز گرديد .
جامه بر روي شانه كارگران ، در حالي كه گروهي از نظاميان به صورت پياده و سواره در پيشاپيش آن و گروه موزيك به دنبال آنان مي رفتند ، به سوي ميدان يادشده در حركت بود . در پيشاپيش كاروان رييس كارگاه جامه ( = مأمور جامه ) با لباس هاي ويژه ، سوار بر اسب ، در حالي كه بر روي دستان خود ، كيسه مخصوص كليد دَرِ كعبه قرار داده بود ، با وقاري خاص در حركت بود و هرازگاهي نداي ورود جامه كعبه و پرده مقام ابراهيم خليل ( عليه السلام ) را به پيشوازكنندگان مي رساند . اين كاروان با كيفيت يادشده از كارگاه خود به سوي منطقه « سقاخانه كتخدا » ، در نزديكي بازار مسگرها ، در حركت بود . در اين مكان اين گروه با كاروان حامل جامه اصلي كعبه در حالي كه پوشش سبزرنگ معمول بر روي آن افتاده و بهوسيله شتر حمل مي شد و از « وكالت السّت » در جماليه حركت كرده بود ، برخورد نمود .
كاروان دوم در پي كاروان پرده مقام به حركت خود ادامه داده ، به سوي بازار مسگرها ( = نحاسين ) دروازه زويله ( بوابة المتوالي ) ـ درِ احمر ـ تبانه ـ محجر روان شدند و در پايان به ميدان صلاح الدين وارد گشتند . در اين مكان ، مراسم جشن برپا شد . محمل به همراه جامه كعبه در مقابل جايگاه و سالن استقبال و پرده مقام در ميانه آن قرار داده شد . پيرامون پرده مقام ، مزيّن به قطعه هايي از جامه كعبه و نوارهاي طلايي آن گرديد . همچنين كيسه كليد كعبه و پرده دَرِ كعبه و باب التوبه نيز در كنار آن به طرز زيبايي در معرض نمايش قرار داده شد . در اطراف پرده مقام ، چهار شمعدان نقره اي را كه از مسجد قلعه آورده بودند ، قرار دادند .
در اتاقي كه در سمت غربي سالن پذيرايي قرار داشت ، چهار قطعه نوشته دار ( كرداشيات ) به ديوارهاي آن آويزان گرديد .
آن شب ، شهر ، خواب به چشم خود راه نداد و مردمان همگي شب را به بيداري و شب زنده داري گذراندند ؛ نخست گروهي به تلاوت آياتي از قرآن كريم مشغول شدند و پس از آن گروهي ديگر سرودهاي مذهبي اجرا كردند . آن شب علماي بزرگ كشور و بزرگان و
88 |
اعيان شهر جهت احيا و شب زنده داري دعوت شده بودند . گروهي را پيش از غروب آفتاب براي صرف شام و گروهي ديگر را براي شب زنده داري پس از نماز عشا دعوت كرده بودند .
در اين ضيافت ، همچنين از مشايخ طرق صوفيه كه شامل « رفاعيّه » ، « سعديّه » ، « احمديّه » ، « ابراهيميّه » ، « بيوميّه » ، « قادريّه » و « شاذليّه » بودند ، جهت حركت در پيشاپيش كاروان جامه كعبه و احياي اين شب دعوت به عمل آمده بود .
در اين مراسم ، حدود يكصد جنيه مصري خرج شد كه تا پاسي از نيمه هاي شب ادامه داشت ، سپس جامه هاي موجود در سالن و اتاق و پرده مقام ، همگي جمع آوري گرديد و به همراه محمل ، در برابر سالن تشريفات قرار داده شد . در بامداد آن شب ( 27 شوال ) جشن بسيار باشكوهي در ميدان صلاح الدين برگزار گرديد . در اين مراسم اعلي حضرت خديو عباس حلمي دوم ، وزيران و علما و بزرگان مملكتي حضور داشتند و به افتخار ورود حضرت خديو ، در هنگام تشريف فرمايي اش ، بيست و يك گلوله توپ شليك شد .
گروه موزيك هم در اين هنگام سه بار به او اداي احترام نمود كه پس از هر بار ، افسران و ارتشيان حاضر در صحنه ، غريو « اَفَندِمِز چُوق ياشا » ؛ « زنده باد اعلي حضرت » را سر دادند و خديو و همراهان هربار با بلندكردن دست هاي خود ، بدانان پاسخ مي دادند ، پس از آن در تالار تشريفات ، مدتي را به استراحت و تماشاي كاروان محمل كه شامل هفت تخت روان بود ، گذراندند . در اين هنگام مدير كارگاه جامه ، در حالي كه افسار شترِ كاروان محمل را در دست داشت ، پيش آمد و آن را به خديو تقديم نمود . وي پس از دردست گرفتن و بوسيدن افسار ، آن را به قاضي القضات مصر تحويل داد . قاضي القضات نيز آن را بوسيد و عده اي از حاضران هم پس از آن ، افسار را بوسيدند و مجدداً به شخصي كه مأمور بردن محمل به همراه كاروان بود و در برابر مسجد محموديه در ميدان « ريثما » انتظار تحويل گرفتن را داشت ، تحويل داده شد .
سپس جامه ، كه توسط نگهبانان حضرت خديو حمل مي شد ، از برابر خديو و وزيران و بزرگاني كه در ايوان سالن تشريفات ايستاده بودند ، عبور داده
89 |
شد و به نظر جمع ياد شده رسيد . در اين لحظه ، مراسم سان ارتش آغاز گرديد كه در پايان آن و پس از شليك بيست و يك گلوله توپ ، ختم مراسم اعلام شد . خديو و همراهان ، در اين لحظه ميدان را ترك كردند و كاروان در حالي كه توسط نيروهاي ارتشي و نظامي و بزرگان و مشايخ صوفيه همراهي مي شد ، به سوي مسجدالحسين ( عليه السلام ) به حركت درآمد . در مسجد كه اميرالحاج و خزانه دار ، قبل از ورود كاروان به محل يادشده رفته بودند ، از جامه ها استقبال كردند و پس از آن جامه بهوسيله خياطان به هم دوخته شد . در اين هنگام جامه كعبه به همراه پرده مقام ، در صندوق هاي مخصوص خود قرار داده شد و جهت حركت به سرزمين هاي مقدسه ، به عباسيه منتقل گرديد . ( 1 )
لازم به تذكر است كه ـ پيش از آن كه جامه ها در صندوق هاي ويژه خود قرار داده شوند ـ شهادت نامه شرعي تسليم قسمت هاي گوناگون جامه كعبه شريفه در حضور قاضي و دو منشي دادگاه و اميرالحاج و خزانه دار تنظيم مي گردد . اين شهادت نامه در مسجدالحسين ( عليه السلام ) نوشته شده كه در اين هنگام مأمور جامه ، تمامي قسمت هاي مختلف جامه كعبه را تسليم مأمور محل مي نمايد . در اين شهادت نامه تمامي قطعه هاي جامه و وصف دقيق آن ها و نيز مقدار تارهاي نقره اي و مطلاّي آزين شده بر آن را به همراه ساير لوازم جامه ؛ از قبيل طناب ها و گلاب و جز اين ها مشخص و معين مي نمايد . آنگاه قطعه هاي جامه در صندوق هاي ويژه خود قرار داده شده و از اين پس برعهده مأمور محمل است كه كليه قطعات يادشده را تسليم بزرگ شيبيان و كليددار كعبه مشرفه در مكه مكرمه نموده و در برابر آن يادداشت تسليم از او دريافت نمايد .
همچنانكه به همين صورت شهادت نامه شرعي ديگري به هنگام تسليم خزانه به خزانه دار ، در حضور ناظر مالي و اميرالحاج و خزانه دار و صرّاف و منشي مخصوص وي و نيز دو بازرس از سوي وزارت ماليه ( = دارايي ) نوشته مي شد .
اما محمل از مسجدالحسين به كارگاه جامه در « خرنفش » انتقال داده شد و تا فرداي روز جشن ، آغاز مسافرت محمل به سوي سرزمين حجاز ، در آن مكان باقي خواهند ماند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مرآة الحرمين ، ج1 ، صص11 ـ 9
90 |
در پگاه روز بعد ، محمل از راه سوق السِّلاح به ميدان صلاح الدين آورده شد و در صبح روز 13 ذي القعده بار ديگر مراسم جشن ديگري ، نظير جشن پيشين برپا گرديد .
در اين مراسم ، عبدالله فائق بك ، مدير كارگاه جامه ، زمام محمل را به دست خديو سپرد كه او نيز آن را به دست اميرالحاج داد و اميرالحاج كاروان را ، در حالي كه بهوسيله نيروهاي ارتشي و نظامي و بزرگان و مشايخ طرق صوفيه همراهي مي شد ، به سوي عباسيه هدايت نمود . از اين محل ، كاروان يادشده به همراه جامه كعبه و پرده مقام . همچنين شيشه هاي عطر و پارچه هاي مخصوص شستشوي كعبه ، سفر خود را به سوئز و سپس مكه مكرمه آغاز مي كنند . ( 1 ) و بدين گونه مراسم جشن حركت كاروان محمل و جامه در موسم حج سال 1318 هـ . ق . / 1901م به پايان رسيد . در سال هاي اخير و پيش از الغاي محمل در سال 1372 هـ . ق . / 1953م ، مراسم جشن جامه و محمل همانند پيش و با همان نظم و ترتيب صورت مي گرفت كه در اين ميان تنها برخي تغييرات در اجراي مراسم يادشده به چشم مي خورد كه اين تغييرات تنها به جهت تغيير مكان جشن بود ؛ زيرا در اين هنگام محل آغاز مراسم به « ميدان الخفير » در عباسيه انتقال يافته بود و اين مكان جايگاه رسمي براي مراسم جشن ساليانه تعيين گرديده بود . همه ساله به هنگام آغاز مراسم ، سراپرده هاي وسيعي در برابر اين جايگاه برپا مي شد كه در ميانه آن جشن برپا شده و قسمت هاي مختلف جامه كعبه شريفه در معرض ديد همگان قرار مي گرفت . در دوران اخير ، ايستگاه « كوبري الليمون » جايگزين ايستگاه « عباسيه » گرديد كه كاروان محمل و جامه از اين ايستگاه به قطار اختصاصي خود منتقل مي شد و به سوي سرزمين حجاز به راه مي افتاد .
پس از لغو محمل و برچيده شدن مراسم حركت جامه در خيابان هاي قاهره در سال 1372هـ . ق . تنها مراسم ويژه اي جهت جامه كعبه مشرفه در مسجدالحسين ( عليه السلام ) برگزار مي گرديد . ( 2 )
د ) حركت محمل به همراه جامه از قاهره به مكه مكرمه
ابراهيم رفعت پاشا حركت كاروان محمل به همراه جامه ، در موسم حج سال 1318 هـ را اين گونه توصيف كرده است :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابراهيم رفعت ، مرآة الحرمين ، ج1 ، صص11 و 12
2 . اسناد و مدارك « دارالكسوة الشريفه » در قاهره ، مراسم جشن خروج محمل و جامه .
91 |
چند روز پيش از سفر كاروان محمل و جامه از قاهره به جانب سوئز ، اداره راه آهن ، طي دعوتي كه از امير الحاج نموده بود ، از روي اطلاعاتي درباره تعداد و نيازهاي كاروان از واگن هاي باربري و مسافربري قطار جهت انتقال كالاها و مسافران و پاسداران و خدمتگزاران آن به دست آورد .
در شب پانزدهم ذي القعده ، قطار باربري حامل وسايل كالاها ، كه شامل جامه هاي كعبه و مقام و ديگر وسائل وابسته به آن و اثاثيه مسافران همراه كاروان محمل ازسربازان ، ساربانان وزنبوركچي ها و خدمتكاران و سقاها بود ، از ايستگاه عباسيه حركت كرد . در بامداد پانزدهم ذي القعده ، قطار حامل محمل امير كارمندان و گروهي از نگهبانان و وابستگان آنان از افراد شهري ، به حركت درآمد . اين قطار در مسير خود به سوئز ، از ايستگاه هاي « قاهره » ، « طوخ » ، « نبها » ، « زقازيق » ، « ابي جماد » ، « نفيشه » ، « اسماعيليه » ، و « فايد » گذشته و در هر كدام دقايقي را توقف كرد . در ايستگاه هاي ياد شده ، تمامي ساكنان و بزرگان و علماي طريقت هاي مختلف صوفيه و دانش آموزان پسر و دختر با طبل و شيپورهاي سنتي و محلي در انتظار ورود محمل ايستاده بودند .
از سنت هاي مردم اين بود كه كودكان شيرخوار خود را به ايستگاه مي آوردند و با ديدن محمل و دست كشيدن بر آن ، خود و بچه هاي خويش را بدان متبرك مي كردند .
گروهي كه نمي توانستند دست خود را به محمل برسانند ، پارچه هايي را كه درون آن پول و يا مواد غذايي ، مانند گوشت سفيد و نان قندي قرار داده شده بود ، به سوي كارگران محمل پرتاپ مي كردند . آنان نيز پس از برداشتن محتويات آن و كشيدن پارچه بر روي محمل ، آن را به سوي صاحبانش باز مي گرداندند . هنگام رسيدن محمل به سوئز ، استقبال رسمي از آن به عمل آمده و استاندار و كارمندان همگي در انتظار ورود محمل بر روي سكو ايستاده بودند . در اين هنگام بيست و يك گلوله توپ شليك شد و گروه موزيك سلام خديوي را نواخت و مردم شعارهاي معمول خود را پس از آن سر دادند . در اين لحظه استاندار پيش آمد و به امير الحاج و خزانه دار خير مقدم گفت و مراسم جشن كاروان آغاز گرديد .
92 |
نگهبانان محمل و نيروهاي انتظامي ، صفي در دو رديف در برابر هم تشكيل دادند آنگاه محمل را در ميان دو صف ياد شده قرار دادند و تمامي كاروان در حالي كه امير الحاج در جلو و در سمت راست او استاندار و سمت چپش خزانه دار و ساير مردم و مشايخ صوفيه نيز به دنبال آنان بود ، به حركت در آمد . كاروان خيابان هاي شهر را طي كرد و در اين لحظه نگهبانان محمل در پاسخ خير مقدم ، بيست و يك گلوله توپ شليك نمودند و با اجراي مراسم سلام خديوي ، جشن به پايان رسيد . آنگاه محمل در واگن هاي ويژه خود قرار گرفتند و قطار به سوي لنگرگاه سوئز ، به حركت درآمد .
در بامداد روز شانزدهم ذي القعده ، تمامي وسايل و جامه ها و محمل بر روي كشتي مخصوص انتقال محمل و همراهان آن قرار گرفت و به سوي جده بارگيري شد .
استاندار به همراه نماينده اي از شركت كشتيراني خديوي و رييس نگهبانان ، به درون كشتي رفتند و پس از بازرسي كامل آن و اطمينان از پنهان نشدن اشخاصي كه داراي گذرنامه نبودند ، دستور سوار شدن حاجيان و نگهبانان بر كشتي ياد شده را صادر كردند .
در جده مراسم جشني به مناسبت ورود محمل به آن ، به صورت رسمي برگزار گرديد . در اين جشن ، سربازان دولت عليه عثماني به همراه گروه موزيك ، دو رديف مقابل هم تشكيل دادندكه اين گروه شامل 400 نفر سربازان نظامي و 200 نفر غير نظامي بودند .
محمل در ميان دو صف ياد شده به حركت در آمد ، در حالي كه پيشاپيش آن امير و خزانه دار و نگهبانان قرار داشتند . سپس طبق سنت همه ساله به خيابان هاي شهر وارد شده و روز پر جنب و جوش و تماشايي را براي مردم جده آفريدند . تمامي افسران و كارمندان عالي رتبه با لباس هاي رسمي خود و گروه موزيك دولتي عثماني ـ كه تعداد آنان هشتاد نفر بود ـ با زدن مارش هاي زيبا و نغمه هاي هيجان آور ، شادي و شكوه ويژه اي به كاروان داده بود . مراسم جشن ، با بازگشت محمل به جايگاه خود ، اجراي مراسم سلام سلطاني و سلام خديوي و دعا به طول عمر و عزت آنان ، به پايان رسيد .
در روز بيست و سوم ذي القعده ،
93 |
كاروان محمل ، جده را به مكه مكرمه ترك كرد و در صبح روز 25 ذي القعده به مكه وارد شد . در مكه مكرمه ، جامه پس از تنظيم شهادت نامه شرعي در حضور علما و بزرگان ، در اختيار بزرگ پرده دار كعبه مشرّفه ، از آل شيبي ، قرار مي گرفت و تا صبح روز نحر ( = عيد قربان ) در خانه او به وديعت نگه داري مي شد . آنگاه در روز ياد شده بر دوش مردان به سوي كعبه مكرمه حمل شده و پس از برداشته شدن جامه پيشين از روي آن و شستن كعبه به وسيله گلاب كه در اين حال معمولا مسجد الحرام به علت حركت مردم به سوي منا خالي از جمعيت بوده و تنها تعداد اندكي در مكه باقي مي مانند ، بر كعبه قرار داده مي شد . ( 1 )
هـ ) مراسم جشن جامه در مكه مكرمه :
با بررسي هاي دقيقي كه اين جانب در ميان نوشته هاي تاريخ نگاران جامه و رسيدن آن به مكه مكرمه پيش از دوران جديد نموده ام ، هيچ گونه اشاره اي به برگزاري جشن رسمي به هنگام ورود جامه كعبه مشرفه به مكه مكرمه همانند جشن هايي كه در قاهره در طي قرن هاي متوالي برگزار مي گرديد ، برخورد نكردم . البته لازم به تذكر است كه در ميان اين نوشته ها ، گاه به برخي كاروان هاي حامل جامه كعبه مكرمه و چگونگي آراستگي آن اشاره گرديده است كه در اين ميان اين گونه مراسم تنها براي تجليل و قدرداني از برخي خلفا يا سلاطيني بوده است كه جامه را ارسال نموده بودند . به عنوان مثال ابن جبير در سفرنامه خود به هنگام وصف جامه ارسالي از سوي امير عراقي به كعبه مكرمه در سال 579 هـ و در دوران خليفه « الناصر لدين الله عباسي » اين چنين مي گويد : « در روز شنبه ، كه يوم النحر ( = عيد قربان ) بود ، جامه كعبه مقدسه از اردوگاه امير عراقي بر روي چهار شتر به سوي مكه به حركت درآمد . اين كاروان در حالي بود كه قاضي تازه تعيين شده در پيشاپيش جامه سياه ارسالي خليفه در حركت بود و پرچم ها بر بالاي سر او به اهتزاز درآمده و طبل ها در پس او در فضا طنين مي افكندند . . . » ( 2 )
فاسي نيز در دوران مماليك از اين مراسم ياد كرده و چگونگي حركت امير الحاج مصري در هيئت كارواني را براي قرار دادن جامه به كعبه معظمه توصيف كرده و مي گويد : « در اين دوران ( دوران فاسي متوفاي سال 832 هـ ) حدود چهار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابراهيم رفعت : مرآة الحرمين ، ج 1 ، صص 12 ، 13 ، 14 ، 19 ، 20 و 24 و بتنوني ، الرحلة الحجازيه ، صص 138 و 139
2 . ابن جبير ، الرحله ، صص 140 و 141
94 |
سال است كه جامه كعبه را در روز نحر ( = عيد قربان ) از منا حركت نمي دهند ، بلكه امير الحاج مصري به همراه پرچم ها ، پاي كوبان در حالي كه شيپورها به همراه آنان دميده مي شد به درون مسجد آمده و در اين هنگام جامه را از درون كعبه ( 1 ) خارج ساخته و آن را در فضاي مسجد در سمت يماني گسترانيده و سپس جامه هر بخش را مشخص نموده آنگاه دستياران امير به همراه پرده داران آن را به بالاي كعبه برده و پس از كامل كردن آن ، همانند پيش ، آن را بر كعبه آويزان مي كردند . » ( 2 )
* پي نوشتها :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . اين جامه به وسيله شخص امير ياد شده از مصر آورده شده بود كه پيش از حركت به منا از بيم سرقت آن را در درون كعبه قرار داده بود . پيش از اين سنت اين چنين بود كه امير الحاج مصري به همراه جامه به منا حركت كرده و در روز نحر آن را به مكه آورده و بر كعبه مشرفه قرار مي داد ليكن بر اثر حادثه اي كه در يكي از سال ها در منا اتفاق افتاد ، قطعه هايي از جامه در هنگام اقامت آنان در منا به سرقت رفت كه در آن هنگام امير اموال فراواني را براي به دست آوردن مجدد آن صرف نمود . از اين پس به امراي حج توصيه گرديد كه جامه را به هنگام رسيدن به مكه مكرمه و پيش از عزيمت به منا و عرفات در درون كعبه قرار دهند و سپس در روز نحر در هيئت كارواني به سوي مكه سرازير شده و آن را بر روي كعبه مكرمه قرار دهند . ( نظر افكنيد به شفاء الغرام ج 1 ، ص 125 ) .
2 . فاسي : شفاء الغرام ، ج 1 ، ص 125