حج در نهج البلاغه

5 میقات حج - سال دهم - شماره سی و هفتم - پاییز 1380 اسرار و معارف حج 6 حج در نهج البلاغه ( معجم الفبایی موضوعات حج در نهج البلاغه ) رضا کریمی واقف * خانه امن * « بَیْتِهِ الْحَرَامِ . . . جَعَلَهُ . . . لِلْعَائِذِینَ حَ


5


ميقات حج - سال دهم - شماره سي و هفتم - پاييز 1380

اسرار و معارف حج


6


حج در نهج البلاغه

( معجم الفبايي موضوعات حج در نهج البلاغه )

رضا كريمي واقف

* خانه امن

* « بَيْتِهِ الْحَرَامِ . . . جَعَلَهُ . . . لِلْعَائِذِينَ حَرَماً » . ( خطبه 1 )

« خداوند سبحان ، كعبه را خانه امن و امان براي پناهندگان قرار داد . »

به فرمايش حضرت ، خانه كعبه ، پناهي امن براي پناه جويان است ؛ پناه گاهي امن براي :

ـ دنياي مشوش و سرگردان از فساد و تباهي .

ـ جوامع شكست خورده و ظلم زده .

ـ انسان هاي تشنه عدالت و امنيت .

ـ مردم گرسنه و مظلوم .

ـ خانواده هاي از هم گسيخته .

ـ گناه كاران طالب عفو و رحمت .

ـ مجرمان و توبه كنندگان .

ـ و . . .

ـ و حتي براي گياهان و حيوانات .

* « بَيْتِهِ الْحَرَامِ . . . يَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمَامِ » . ( خطبه 1 )


7


« خانه محترم خدا كه . . . مردم همانند كبوتران به آن پناه مي برند . »

كعبه پناهي امن براي مردمان است كه به سان كبوتران بي پناه و بي آشيان ، بدان روي مي آورند ، به همان آرامش ، به همان سكوت .

* خدمت به حجّاج

« فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ . . . وَلا تَحْجُبَنَّ ذَا حَاجَة عَنْ لِقَائِكَ بِهَا » . ( نامه 67 )

« پس براي مردم حج را بپادار . . . و هيچ نيازمندي را از ديدار خود محروم مگردان . »

* دعوت به حج

« . . . حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ . . . وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ » . ( خطبه1 )

« خداوند در ميان انسان ها ، شنوندگاني را برگزيد كه دعوت او را براي حج اجابت نمايند . »

حاجيانِ خانه خدا ، دعوت شدگان بيت الله هستند . پول و مال و منال و رابطه و . . . نمي تواند باعث اين سعادت شود .

* ديدار كعبه

« بَيْتِهِ الْحَرَامِ . . . يَرِدُونَهُ وُرُودَ الاَْنْعَامِ » . ( خطبه 1 )

« خانه محترم خدا . . . كه مردم چونان تشنگان به سوي آن روي مي آورند . »

حاجيان عاشق ، براي ديدار خانه حق ، اين چنين با شوق و ولع به سوي آن هجوم مي آورند .

هر زماني صد بصر مي بايدت * * * هر بصر را صد نظر مي بايدت

تا به هر چشمي نگاهي مي كني * * * صد تماشاي الهي مي كني

* ديدار عاشقانه كعبه

« فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ . . . تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الاَْفْئِدَةِ » . ( خطبه 192 )


8


« پس آن را خانه محترم خويش ساخت كه . . . انسان ها به سوي آن با عشق قلب و ميوه دل ها روي مي آورند . »

* رحمت الهي در حج

« . . . جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ » . ( خطبه 192 )

« خداوند حج را سبب و وسيله اي براي رحمت خويش قرار داد . »

از امام صادق ( عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند : روزي شخصي به محضر پدرم وارد شد و گفت : شما خاندان رحمتيد كه خداوند اين ويژگي را به شما عطا فرموده است .

فرمود : آري ، ما چنينيم و خدا را بر اين نعمت سپاس مي نهيم .

و در بيان حضرت امير مؤمنان در اين خطبه ، از جمله طرق كسب رحمت الهي ، انجام فريضه حج است .

* رفع نياز مسكن حجاج

« . . . وَمُرْ أَهْلَ مَكَّةَ أَلاّ يَأْخُذُوا مِنْ سَاكِن أَجْراً » . ( نامه 67 )

« و به مردم مكه فرمان ده تا از هيچ زائري در ايام حج اجرت مسكن نگيرند . »

در اين نامه حضرت به فرماندار مكه دستور رسيدگي به امور حج و رفع نياز فرهنگي و رفاهي حجاج ، از جمله رفع نياز مسكن آنان را صادر مي كنند كه در آن صريحاً اهل مكه را موظف مي نمايند كه با تأمين رايگان مسكن حجاج ، آنان را با رويي گشاده بپذيرند كه درنتيجه ، اين فريضه الهي ، با تقويت بيشتر و شكوهي فراتر برگزار گردد .

* روش طواف

« . . . يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلاً يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ » . ( خطبه 192 )

« عاشقان بيت الله . . . شانه هاي خود را با فروتني ( در سعي و طواف ) مي جنبانند و گرداگرد كعبه تهليل ( لا اِلهَ اِلاّ الله ) بر زبان جاري مي سازند . »

دستور حضرت در اين خطبه ، طواف كعبه با حالتي خاضعانه و فروتنانه است ؛


9


به طوري كه حج گزار روحيه اي ذليلانه در برابر عظمت حضرت باري تعالي داشته باشد و در هنگام طواف نيز ذكر الهي و از جمله ذكر « لا اِلهَ اِلاّ الله » و شعار توحيد را بر زبان جاري سازد .

* ره آورد سفر حج

رجوع شود به « آثار حج »

* زيارت خانه خدا

« وَكَتَبَ ( سبحانه ) عَلَيْكُمْ وِفَادَتَهُ » . ( خطبه 1 )

« و خداوند سبحان بر همه شما مقرّر داشت كه به زيارت بيت الله الحرام برويد . »

و نيز از آن حضرت نقل شده كه :

« الْحَاجُّ وَالْمُعْتَمِرُ وَفْدُ اللَّهِ وَحَقٌّ عَلَي اللهِ تَعالي أَنْ يُكْرِمَ وَفْدَهُ وَيُحِبُّوهُ بِالْمَغْفِرَةِ » ؛ « حج و عمره گزار ميهمان خداوندند و بر خداوند است كه ميهمانش را گرامي بدارد و از او با غفران خويش پذيرايي نمايد . » ( بحارالانوار ، ج9 ، ص8 )

* زيورهاي كعبه

« . . . وَكَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذ فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَي حَالِهِ . . . فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ » . ( حكمت 270 )

« و اما زيورهاي كعبه ، اموالي بودند كه خداوند آن را به حال خود گذاشت ، تو نيز آن را به حال خود واگذار ، همان طور كه خدا و پيامبرش آن را به حال خود واگذاردند . »

حضرت بيان فوق را زماني ايراد فرمودند كه از وي در مورد مصرف زيورهاي كعبه توسط خليفه دوم سؤال شد و ايشان در پاسخ آن را جايز ندانستند و او ( خليفه ) نيز از مصرف آن ها منصرف شد و زيورهاي كعبه را به حال خود گذاشت .


10


* سنگ هاي كعبه

« أَحْجَار لا تَضُرُّ وَلا تَنْفَعُ وَلا تُبْصِرُ وَلا تَسْمَعُ » . ( خطبه 192 )

« سنگ هاي كعبه ، كه نه زيان مي رسانندونه نفعي دارند ، نه مي بينند ونه مي شنوند . »

حضرت در ادامه خطبه مي فرمايند : خداوند همين سنگ ها را با اين خصوصيات ، در شكل بيت الله الحرام ، وسيله امتحان آدميان ساخت .

مركلوخ كعبه را چون قبله كرد * * * خاك مردان باش اي جان در نبرد

كعبه مردان نه از آب و گِل است * * * طالب دل شو كه بيت الله دل است

مولوي

* « وَلَوْ كَانَ . . . الاَْحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَيْنَ زُمُرُّدَة خَضْرَاءَ وَيَاقُوتَة حَمْرَاءَ وَنُور وَضِيَاء لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِي الصُّدُورِ وَلَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ » . ( خطبه 192 )

« و اگر . . . سنگ هاي كعبه از زمرد سبز و ياقوت سرخ و داراي نور و روشنايي بودند ، دل ها ديرتر به شك و ترديد مي رسيدند و تلاش شيطان بر قلب ها كمتر اثر مي گذاشت . »

بيان حضرت در اين است كه سادگي خانه كعبه ، آلايه هاي ظاهرپذيري و بندگي پوچ را از بين مي برد ، چه بسا كه شكوه و عظمت ظاهري كعبه مانند قصر پادشاهان ، آنان را به عبادتي بي محتوا سوق دهد ؛ چرا كه توجه به قدرت هاي طاغوتي و قصرهاي رفيع زورمداران ، يك اقدام شيطاني و يك وسوسه اهريمني و يك رويكرد شيطاني است . و عبادت خداوند نه براي شكوه خانه اش ، كه براي عظمت و جلال خود اوست . و اين وسيله امتحاني مي بايست اين چنين سخت باشد تا آزمون بندگان به درستي صورت پذيرد .

* سود بندگي در حج

« وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ . . . يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ » . ( خطبه 1 )

« دعوت شوندگان حج بيت الحرام . . . سودهاي فراوان در اين تجارتگاه عبادت و بندگي خداوند به دست مي آورند . »


11


* سياست در حج

« فَإِنَّ عَيْنِي بِالْمَغْرِبِ كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُنِي أَنَّهُ وُجِّهَ إِلَي الْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ الْعُمْيِ الْقُلُوبِ . . . فَأَقِمْ عَلَي مَا فِي يَدَيْكَ قِيَامَ الْحَازِمِ الصَّلِيبِ » . ( نامه 33 )

« خبرگزاري من در مغرب ( شام ) به من خبر داده است كه گروهي كوردل و . . . از اهل شام ( مأموران معاويه ) به سوي مراسم حج ( به قصد توطئه ) گسيل شده اند . . . پس در اداره امور خود هوشيار و سرسخت ، استوار ( و مراقب ) باش . »

بيان حضرت در اين است كه نسبت به توطئه دشمنان اسلام ، حتي در ايام عبادت حج نبايد بي تفاوت بود و از آن جا كه خود اين مراقبت دشمنان ، يك امر سياسي جدي است ، ورود سياست در امر حج و مراقبت و افشاي توطئه سياسي دشمنان اسلام مورد تأكيد آن امام همام است .

امام خميني ( قدس سره ) مي فرمايند :

« اهميت بعد سياسي حج كمتر از بعد عبادي آن نيست ، بعد سياسي علاوه بر سياستش ، خودش عبادت است . » ( فصلنامه « ميقات حج » )

* شرايط قرباني

« وَمِنْ تَمَامِ الاُْضْحِيَّةِ اسْتِشْرَافُ أُذُنِهَا وَسَلامَةُ عَيْنِهَا » . ( خطبه 53 )

« كمال قرباني در اين است كه گوش و چشم آن سالم باشد . »

حضرت در اين خطبه به چند شرط از شرايط قرباني اشاره مي كند و آن ها عبارتند از اين كه : در سن خاصي باشد ، سالم باشد ، پير نباشد ، ناقص العضو نباشد ، چشمش سفيد نشده باشد ، كوري يا لنگي نداشته باشد ، دم بريده ، گوش بريده ، شاخ شكسته از داخل نباشد ، لاغر نباشد ، خصيّ نباشد ، بيضه آن كوبيده نباشد ، در اصل خلقت بي دم و نر آن بي بيضه نباشد .

* شستوشوي گناهان در حج و عمره

« وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ . . . يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ » . ( خطبه 110 )


12


« حج و عمره بيت الله الحرام . . . شست وشو دهنده گناهان هستند . »

و نيز از امام صادق ( عليه السلام ) است كه فرمودند : « مِنَ الْحُجّاجِ . . . صِنْفٌ يَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيْئَةِ يَوْم وَلَدَتْهُ أُمُّهُ » ؛ « از حاجيان گروهي هستند كه در بازگشت . . . از گناه خارج مي شوند ؛ مانند زمان تولد از مادرشان ( پاك مي گردند ) » . ( كافي ، ج4 ، ص253 ) .

بيا اي دل خدا را جستجو كن * * * گل توحيد را برگير و بو كن

گناهان تمام عمر خود را * * * بيا با آب زمزم شستوشو كن

ده پيري

* شيطان و حج

« وَلَوْ كَانَ . . . الاَْحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَيْنَ زُمُرُّدَة خَضْرَاءَ . . . لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ وَلَنَفَي مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِنَ النَّاسِ » . ( خطبه 192 )

« اگر ( ساختمان كعبه ساده نبود ) . . . تلاش شيطان بر قلب ها كمتر اثر مي گذاشت و وسوسه هاي پنهاني او در مردم كارگر نبود . »

شيطان همواره سعي در تشكيك در قلوب اهل ايمان دارد ، از آن جا كه خانه خدا نيز براي امتحان و آزمايش بندگان بنا شده است ، اين وسيله امتحان مي بايست هرچه ممكن است مؤثر و فعاليت شيطان در اطراف خانه توحيد بيش از ساير نقاط باشد ، تا آنان كه ايمانشان ضعيف و دنباله رو شيطان هستند و خدا را فراموش مي كنند ، از اهل ايمان راستين جدا گردند . اما در اين حرم امن ، چنان روح توحيد حاكم مي گردد و لطف و رحمت خداوند چنان تبلور مي يابد كه شيطان را عاجز مي كند .

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : هيچ روزي شيطان كوچك تر و خردتر و زبون تر و خشمگين تر از روز عرفه ديده نشده است و اين نيست مگر به اين جهت كه مهرباني و گذشت و آمرزش خدا گناهان بزرگ را مورد عفو و غفران قرار مي دهد .

* طواف

« . . . يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلاً يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ » . ( خطبه 192 )


13


« عاشقان بيت الله الحرام ، . . . شانه هاي خود را باخضوع و فروتني ( در سعي و طواف ) مي جنبانند وگرداگرد كعبه تهليل ( لا اِلهَ اِلاّ الله ) را بر زبان جاري مي سازند . »

امام خميني ( رحمه الله ) : « در طواف حرم خدا كه نشانه عشق به حق است ، دل را از ديگران تهي كنيد ، دقت كنيد به معاني . » ( فصلنامه « ميقات حج » ، ش 3 )

عاشقان اول طواف كعبه جان كرده اند * * * پس طواف كعبه تن فرض فرمان ديده اند

پيش كعبه گشته چون باران زمين بوس از نياز * * * و آسمان را در طوافش هفت دوران ديده اند

خاقاني

* طواف فرشتگان

« وَاخْتَارَ . . . تَشَبَّهُوا بِمَلائِكَتِهِ الْمُطِيفِينَ بِعَرْشِهِ » . ( خطبه 1 )

« دعوت شوندگان حج بيت الحرام . . . همانند فرشتگاني مي شوند كه بر گرد عرش الهي طواف مي كنند . »

* عبادت در حج

« . . . يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ » . ( خطبه 1 )

« دعوت شوندگان حج بيت الحرام . . . سودهاي فراوان در اين تجارت گاه عبادت الهي به دست مي آورند . »

سراسر اعمال حج عبادت است ، نيت اجراي مناسك حج توسط حجاج انجام عبادت خداوند است ، و به فرمايش حضرت ، در اين بازار ، هرچه سود است كه سودهاي كلاني هم هست ، از جهت عبادت اوست . و حج معامله اي است با خداوند ، كه سودهاي سرشار اين بازار تنها با عبادت به دست مي آيد .

* علت انتخاب سرزمين خشك مكه براي خانه خدا

« وَلَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَضَعَ بَيْتَهُ الْحَرَامَ وَمَشَاعِرَهُ الْعِظَامَ بَيْنَ جَنَّات وَأَنْهَار . . .


14


لَكَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ عَلَي حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلاءِ . . . » . ( خطبه 192 )

« و اگر خداوند ، بيت الله الحرام و مكان هاي مراسم حج را در ميان باغ ها و نهرها و سرزمين هاي سبز و هموار و پردرخت و ميوه و مناطق آباد قرار مي داد ، به همان اندازه پاداش آن سبك تر بود ، بر حسب اين كه آزمايش و امتحان آن ساده تر بود . »

قرآن از زبان حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) مي فرمايد : {  رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِواد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ } ؛ « پروردگارا ! من بعضي از فرزندانم را ( اسماعيل و آنان كه از او به هم خواهند رسيد ) در وادي و دره اي بي كشت و زرع ( در اثر بي آبي ) نزد خانه محترم تو ، سكونت دادم . پروردگارا ! تا نماز بپا دارند . پس دل هاي پاره اي از مردم را به سوي آن مايل بگردان ( براي حج ) و ايشان را از انواع ميوه ها روزي ده شايد كه تو را شاكر باشند . » ( ابراهيم : 37 )

* علت ساده بودن بناي كعبه

« وَلَوْ كَانَ الاِْسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْهَا وَالاَْحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَيْنَ زُمُرُّدَة خَضْرَاءَ وَيَاقُوتَة حَمْرَاءَ وَنُور وَضِيَاء لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِي الصُّدُورِ وَلَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ » . ( خطبه 192 )

« و اگر پايه ها و بنيان كعبه و سنگ هايي كه در ساختمان آن به كار رفته است ، از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و داراي نور و روشنايي بود ، دل ها ديرتر به شك و ترديد مي رسيدند و تلاش شيطان بر قلب ها كمتر اثر مي گذاشت . »

* علوم ديني در حج

« فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ . . . فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ وَعَلِّمِ الْجَاهِلَ وَذَاكِرِ الْعَالِمَ » . ( نامه 67 )

« پس در حج ، فتواها را به پرسش كنندگان ابلاغ كن و ناآگاهان را آموزش بده و با دانشمندان به گفتگو بپرداز . »

تعليم و تعلّم زمان و مكان خاص ندارد ، اولياي الهي حتّي در صحنه جنگ ، اين مهم


15


را به شيعيان خود آموخته اند . در اين فرمايش علي ( عليه السلام ) ترويج و توجه به آموزش علوم ديني در حج را طي نامه اي به فرماندار منصوب خود در مكه فرمان مي دهند .

حضرت امام خميني ( رحمه الله ) در توصيه اي به علما مي فرمايند :

« به روحانيون محترم عرض مي كنم كه علاوه بر آن كه مسائل را به طور وضوح كه همه كس بفهمد ، در جلسات متعدد به گروه خود ياد دهيد ، در وقت اعمال آنان نيز مواظب آن ها باشيد وآن ها را هدايت فرماييد . » ( فصلنامه ميقات حج ، ش32 )

* عمره

« إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَي اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ » . ( خطبه 110 )

« بهترين وسيله تقرّب به خداوند سبحان ( ده چيز ، از جمله ) . . . حج و عمره بيت الله الحرام است . »

در اين خطبه كه به خطبه ديباج نيز مشهور است ، حضرت در كنار حج ، عمره را نيز بهترين وسيله توسل به خداوند متعال برمي شمارند .

* عمره ، شستوشو دهنده گناهان

« وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ . . . يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ » . ( خطبه 110 )

« حج و عمره بيت الحرام . . . شست و شو دهنده گناهان هستند . »

عمره كردي ، عمر باقي يافتي * * * صاف گشتي بر صفا بشتافتي

مولوي

* عمره ، نابود كننده فقر

« حَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ » . ( خطبه 110 )

« حج و عمره بيت الله الحرام نابود كننده فقر هستند . »

در اين بيان حضرت ، در كنار حج ، عمره نيز مي تواند رونق بخش امور اقتصادي و


16


نابود كننده فقر مسلمانان و جوامع اسلامي باشد كه اين مهم در اثر اطلاع مسلمين از حال يكديگر ويا در اثر تجارت ودر نتيجه افزايش توليد و در اثر توزيع ثروت به دست مي آيد .

* غار حِرا

وَ لَقَدْ كَانَ ( رَسُولُ الله ( صلّي الله عليه وآله ) ) يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَة بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَلا يَرَاهُ غَيْرِي » . ( خطبه 192 )

« همانا پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) چند ماه از سال را در غار حِرا مي گذراند ، تنها من او را مشاهده مي كردم و جز من كسي او را نمي ديد . »

بيان حضرت در اين خطبه ، دلبستگي و وابستگي ايشان به پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و تربيت او در دامان آن حضرت است . هرچند كه اشاره ايشان به حرا و غار حرا كه محل اعتكاف حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) بوده است به جهت شرح اوصاف اين مهبط وحي نبوده ، ليكن اين بيان حضرت مي رساند كه امير مؤمنان ( عليه السلام ) در دوران جواني به همراه پيامبر عظيم الشأن به غار حرا مي رفته است كه اين نشان از عظمت مولا و اوج نزديكي او به رسول گرامي اسلام است كه راه در خلوتگه آن عزيز داشته است .

* فلسفه احرام

« . . . قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ » . ( خطبه 192 )

« روي آوردندگان به سوي بيت الله الحرام . . . لباس هاي خود را ( كه نشانه شخصيت هرفرد است ) در آورند و پشت سر اندازند . »

يك يك اعمال و مناسك حج ، داراي رموز و اسراري است و در اين ميان احرام آغاز راه است و از فلسفه هاي پوشيدن لباس احرام ، جدا شدن از لباس هايي است كه انسان ها را از يكديگر جدا مي سازند ، لباس هايي كه بعضاً هركدام نشان از قوم ، كشور ، نژاد ، شخصيت ، ثروت ، مقام وموقعيت هر فرد دارد . در احرام ، حج گزاربه دور از منيّت هاي دنيوي ، هم رنگ و هم لباس با ديگر انسان ها ، راه خدا و خدايي شدن را برمي گزيند .


17


* قبله مردم

« بَيْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلاَْنَامِ » . ( خطبه 1 )

« همانا كعبه خانه اي است كه خداوند آن را قبله گاه انسان ها قرار داد . »

بيش از يك ميليارد مسلمان جهان در هر نقطه عالم ، با هر رنگ و نژاد و يا قوميت و زبان و در هر پست و مقام و با هر مقدار مال و منال ، يك هدف دارند ، يك قبله مي شناسند و تنها به يك سمت نماز مي گزارند ، و آن نقطه اي است كه خداوند آن را تعيين كرده و تمامي انسان ها را به سوي آن خوانده است .

* قدمت كعبه

« أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الاَْوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ( عليه السلام ) . . . بِأَحْجَار . . . فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ » . ( خطبه 192 )

« همانا خداوند سبحان آزمايش كرد انسان ها را از آدم ( عليه السلام ) . . . با سنگ هايي . . . كه آن را خانه محترم خود قرار داد . »

در اين خطبه ، بناي كعبه و قدمت آن قبل از حضرت آدم ( عليه السلام ) و فرزندانش بيان گرديده است . قرآن مي فرمايد : {  إنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكَاً وَهُدَيً لِلْعالَمِينَ } ؛ « اولين خانه اي كه براي انسان ها نهاده شد همان خانه اي است كه در مكه است . خانه اي مبارك و فرخنده كه مايه هدايت براي جهانيان است . » ( آل عمران : 96 )

* قدمت كعبه و حج

« فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ . . . ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ7 وَوَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ » . ( خطبه 192 )

« سپس آدم و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه بازگردند . »

فرشتگان پس از حج آدم ( عليه السلام ) به استقبالش آمده ، عرض كردند : « يا آدَم بَرِّ حَجّكَ ، طِفْ ، فَقَدْ طِفْنا بِأَلْفَيْ عام » ؛ « اي آدم ، نيك و پذيرفته باد حج تو ، طواف كن كه ما نيز دو هزار سال پيش از تو طواف كرديم » . ( فصلنامه « ميقات حج » ، ش 25 ، ص12 )


18


* قرباني

« وَمِنْ تَمَامِ الاُْضْحِيَّةِ اسْتِشْرَافُ أُذُنِهَا وَسَلامَةُ عَيْنِهَا » . ( خطبه 53 )

« از نشانه هاي كمال قرباني آن است كه گوشش صاف و بلند و چشمش سالم باشد . »

حضرت در اين خطبه به بيان احكام قرباني و شرايط آن پرداخته اند . قرباني از ماده « قرب » به معناي نزديكي به خداوند است . حج گزارِ خانه توحيد با انجام اين فريضه ، اميال حيواني خود را قرباني مي كند .

و نيز آن حضرت مي فرمايند : « اَلصَّلاةُ قُرْبانُ كُلُّ تَقِيٍّ » ؛ « نماز قرباني و موجب نزديكي هر انسان با تقوا به خداوند است . » ( حكمت 136 )

* كعبه ، پناهگاه بي پناهان

« جَعَلَهُ ( سُبْحَانَهُ ) . . . لِلْعَائِذِينَ حَرَماً » . ( خطبه 1 )

« خداوند ( سبحان ) . . . كعبه را خانه امن براي پناهندگان قرار داد . »

در ميان علماي شيعه حكمي است كه در آن اتفاق نظر وجود دارد و آن اين است كه چنانچه مجرمي ، به حرم پناهنده شود ، در داخل حرم نمي توان او را قصاص كرد و يا بر او حد جاري ساخت . او در امان است ، مگر اين كه از لحاظ غذا و آب در مضيقه و سختي قرار گيرد و ناگزير شده ، از حرم خارج گردد » . قرآن مي فرمايد : { وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً } ؛ « هركس وارد آن جا ( حرم ) شود ، در امنيت است . » ( فصلنامه « ميقات حج » ، ش8 ، ص44 )

* كعبه ، حق واجب دارد

« . . . فَرَضَ حَقَّهُ » . ( خطبه 1 )

« ( خداوند سبحان ) . . . اداي حق كعبه را واجب گردانيد . »

كعبه ، اين خانه محترم خداوند ، به فرمايش حضرت ، بر مردمان حق واجبي دارد كه بايد ادا شود . و حق آن ، احترام كردن ، حفظ حرمت ، روي آوردن به آن ، طواف و حج با شكوه است .


19


* كعبه ، در سرزمين بد آب و هوا

« بَيْتَهُ الْحَرَامَ . . . ثُمَّ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الاَْرْضِ حَجَراً » . ( خطبه 192 )

« خانه محترم خداوند كه آن را در سنگلاخ ترين مكان ها و بي گياه ترين زمين ها و تنگ ترين درّه ها و ميان كوه هاي خشن و سنگريزه هاي فراوان و چشمه هاي كم آب و آبادي هاي از هم دور ، قرار داد . »

اميرمؤمنان ( عليه السلام ) راز قرار گرفتن كعبه در اين سرزمين خشك و كم آب و علف را وجود سختي هاي سفر و وسيله اي قوي تر براي آزمايش و امتحان بندگان برمي شمارند .

* كعبه ، عَلَم و نشانه اسلام

« جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي لِـلاِْسْلامِ عَلَماً » . ( خطبه 1 )

« خداوند سبحان ، كعبه را براي اسلام ، نشانه گويا قرار داد . »

خداوند ، كعبه را نشانه و پرچم اسلام قرار داد ؛ پرچمي كه همواره مي بايست برافراشته بماند و درفش هر مكتب و هر ملت هرچه مستحكم تر باشد ، نشان از استحكام و برقراري صاحب آن عَلَم دارد و كعبه باشكوه ترين پرچم در جهان است .

* كعبه ، مايه قدرت حكومت اسلامي

« وَاللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ . . . فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا » . ( نامه 47 )

« خدارا ، خدارا درباره كعبه . . . كه اگر ترك شودوخلوت گردد ، مهلت داده نمي شويد . »

از مهم ترين رموز و آثار كعبه ، نقش آن در استحكام و اقتدار اسلام و حكومت اسلامي است و در اهميت آن همين بس كه حضرت اين بيان را در بستر شهادت به حسنين ( عليهما السلام ) و در وصيت خود ايراد فرمودند .

* كعبه ، مركز اجتماع انسان ها

فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ . . . فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ أَسْفَارِهِمْ » . ( خطبه 192 )

« پس خداوند كعبه را مركز اجتماع . . . سر منزل و مقصود سفرها گردانيد . »


20


حضرت آيت الله خامنه اي ـ مدّ ظلّه العالي ـ : « حج يك مركز اجتماع است ؛ چرا كه خداوند متعال مي توانست براي زيارت خانه خدا تمام دوره سال را بگذارد . اگر فقط رفتن و دور خانه خدا طواف كردن و حال و توجه پيدا كردن بود ، چه لزومي داشت كه همه مردم دنيا موظف باشند كه در يك روز و در يك مقطع زماني و در روزهاي مشخصي خانه خدا را زيارت كنند . » ( فصلنامه « ميقات حج » ، ش 4 )

* كعبه ، مظهر عبوديت و تواضع بندگان

بَيْتِهِ الْحَرَامِ . . . جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ » . ( خطبه 1 )

« كعبه ، اين قبله مسلمانان جهان ، در تمام لحظات سال ، شاهد سجود و خضوع بندگان در برابر عظمت و عزت خالق بي همتاي عالم است . »

كعبه محور طواف حج گزاراني است كه همه ساله شكوه بندگي و اطاعت محض را در برابر تنها شايسته بندگي ، به نمايش مي گذارند .

* كعبه ، وسيله امتحان آدميان

« أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الاَْوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ( عليه السلام ) إِلَي اْلآخِرِينَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَار . . . فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ » . ( خطبه 192 )

« همانا خداوند سبحان ، انسان هاي پيشين از آدم ( عليه السلام ) تا آيندگان اين جهان را . . . بهوسيله بيت الله الحرام آزمايش كرد . »

پس ، بناي كار بر آزمايش انسان ها بوده است ؛ آزمايشي سخت و دشوار .

در حديث آمده است :

« وَهَذا بَيتٌ استَعْبَدَ اللهُ بِهِ خَلقَه لِيَختَبِرَ طاعَتهُم في اِتيانِهِ ، فَحَثّهُمْ عَلي تَعْظيمِهِ وَزِيارَتِه » ؛

« اين خانه اي كه خلق را از رهگذران به عبادت فراخواند تا طاعت آنان را در آمدن به سوي آن بيازمايد ، لذا آنان را به بزرگداشت اين خانه واداشته است . » ( بحار ، ج99 ، ص29 ) .


21


* كعبه ، وعدگاه آمرزش الهي

« بَيْتِهِ الْحَرَامِ . . . يَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ » . ( خطبه 1 )

« دعوت شوندگان حج بيت الله الحرام . . . به سوي وعدگاه آمرزش الهي مي شتابند . »

* لباس احرام

« . . . قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ » . ( خطبه 192 )

« عاشقان بيت الله . . . ( هنگام احرام ) لباس هاي خود را كه نشانه شخصيت هر فرد است در آوردند و پشت سراندازند . »

حاجي در ميقات ، بابيرون كردن لباس هاي شخصيتي خود ، لباس احرام را كه عبارت از دو تكه پارچه ساده و ندوخته است ، بر تن مي كند و با گفتن لبيك ، مُحرم مي گردد .

* مراقبت بيگانگان در مراسم حج

« فَإِنَّ عَيْنِي بِالْمَغْرِبِ كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُنِي أَنَّهُ وُجِّهَ إِلَي الْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ الْعُمْيِ الْقُلُوبِ . . . فَأَقِمْ عَلَي مَا فِي يَدَيْكَ قِيَامَ الْحَازِمِ الصَّلِيب » . ( نامه 33 )

« مأمور و گزارشگر من خبر داده است كه گروهي از كوردلان و . . . از اهل شام ( به قصد توطئه ) به سوي مراسم حج در مكه روي آورده اند . . . پس در اداره امور خود هشيار و سرسخت و استوار ( مراقب ) باش . »

همواره در طول تاريخ اسلام ، اين مكتب آسماني مورد تاخت و تاز دشمنان بوده است . از همان آغاز كه اسلام پديد آمده ، دشمنان سرسخت آن نيز ظاهر شدند و در برابر آن صف آرايي كردند . آنان هر فرصتي را براي ضربه زدن به اين دين حنيف از دست نمي دهند . و در اين ميان هر ارزشي كه در اسلام مهم تر باشد بيشتر مورد هجوم قرار مي گيرد . و از آن جمله است كعبه و حج و اين مراسم عظيم عبادي ـ سياسي .

و بر مسلمانان است كه مراقب فعاليت دشمنان در اين اجتماع پرشكوه باشند .

حضرت امير مؤمنان ( عليه السلام ) نيز دقيقاً به اين امر مهم توجه داده و والي مكه را از توطئه بيگانگان و جاسوسان معاويه هشيار و دستور مراقبت بيشتر به وي را صادر مي كنند .


22


* مسكن حجاج

« . . . وَمُرْ أَهْلَ مَكَّةَ أَلاّ يَأْخُذُوا مِنْ سَاكِن أَجْراً » . ( نامه 67 )

« و به مردم مكه فرمان بده تا از هيچ زائري در ايام حج اجرت مسكن نگيرند . »

حضرت با توجه به لزوم رفع نيازمندي هاي حجاج و از همه مهم تر نياز مسكن آنان ، طي فرمان فوق كه به قثم بن عباس ، فرماندار منصوب خود در شهر مكه صادر مي نمايند ، لزوم تأمين مسكن حجاج را از طريق مردم مكه به صورت رايگان بيان مي كنند .

* مكه

ـ رجوع شود به « وصف سرزمين مكه » .

* منافع حج

« . . . يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ » . ( خطبه 1 )

« دعوت شوندگان حج بيت الله الحرام . . . سودهاي فراوان در اين بازار عبادت الهي به دست مي آورند . »

به فرمايش حضرت ، حج سودها و منافع بسياري دارد ؛ سودهاي دنيوي و سودهاي اخروي كه حضرت در اين بيان سودهاي اخروي در بازار عبادت الهي را كه نصيب حج گزار مي گردد ، ياد آورد مي شوند .

* نابودي فقر در حج و عمره

« حَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ » . ( خطبه 110 )

« حج و عمره خانه خدا ، نابودكننده فقر هستند . »

نابودي فقر كه نتيجه رونق اقتصادي يك جامعه و ايجاد زمينه هاي رفاه و بي نيازي مردم است ، از آثار دنيوي حج و عمره شمرده شده است .

* وصف حجّاج

* « . . . تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الاَْفْئِدَةِ » . ( خطبه 192 )


23


« ( عاشقان بيت الله ) . . . به سوي كعبه با عشق قلب و ميوه دل ها روي مي آورند . »

اين فرمايش حضرت برگرفته از آن دعاي ابراهيم خليل است كه در سوره ابراهيم آيه 37 آمده است كه از خداوند چنين مي خواهد : {  رَبَّنا . . . فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ } ؛ « خدايا ! دل هاي مردم را به سوي آن متوجه گردان كه هواي آن را در سر بپرورند . »

* « . . . يَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ » . ( خطبه 1 )

« دعوت شوندگان حج بيت الله الحرام . . . به سوي وعدگاه آمرزش الهي مي شتابند و از هم پيشي مي گيرند . »

در اين بيان ، حضرت علاوه بر اين كه بيت الله را محل غفران الهي مي خواند ، حجاج خانه خدا را محتاج و طالب و حتي حريص آمرزش الهي شمرده ، آنان را براي وصول به اين وعدگاه شتابان و مشتاق مي داند .

* « . . . يُحْرِزُونَ الاَْرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ » . ( خطبه 1 )

« دعوت شوندگان به حج بيت الحرام . . . سودهاي فراوان در اين تجارتگاه عبادت الهي به دست مي آورند . »

حجاج خانه خدا به بازار مي روند و معامله اي را انجام مي دهند ؛ معامله اي كه در آن خسران و ضرر نيست ، تجارتي كه سودهاي فراوان دارد . بازار آن ، تجارتگاه عبادت خداوند ؛ يعني مكه و حج است . بندگي و عبادت مي دهند و غفران و جنت خداوند مي خرند .

* « يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلاً » . ( خطبه 192 )

« عاشقان بيت الله الحرام . . . شانه هاي خود را با خضوع و فروتني مي جنبانند ( در سعي و طواف ) . »

حالت ذلت و فروتني حجاج در برابر حق ، كه اوج نمادين آن در هروله پديدار مي گردد ، نشان از تواضع آن ها در برابر خالق بي همتا در كل اعمال حج و سپس در تمامي افعال زندگي دارد .


24


* « يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ » . ( خطبه 192 )

« ( عاشقان بيت الله الحرام ) گرداگرد كعبه ، تهليل ( لا اِلهَ اِلاّ الله ) را خالص براي خداوند بر زبان جاري مي سازند . »

حجاج خانه خدا در اين بيان حضرت : « بر گرد خانه خداوند طواف مي كنند » . در طواف و حجشان نيتي لله و خالص دارند . آنان ذكر توحيد و يگانگي خدا را بر زبان و در دل جاري مي سازند .

* « وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ » . ( خطبه 1 )

« ( دعوت شوندگان به خانه خدا كساني هستند كه ) پاي بر جاي پا و جايگاه پيامبران الهي مي نهند . »

پا جاي پاي انبيا گذاردن و در مقام آن ها ايستادن ، به معناي پيروي از انبياي الهي است كه هركدامشان در اين وادي عشق ، حج خانه كرده اند . و حاجي در اين مكان ، حركت در مسير آن ها و پيروي آنان را درنظر دارد .

* « وَيَرْمُلُونَ عَلَي أَقْدَامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً لَهُ » . ( خطبه 192 )

« ( عاشقان بيت الله الحرام ) در اطراف خانه خدا طواف مي كنند ، در حالي كه موهايشان آشفته و بدن هايشان پر گرد و غبار است . »

شيفتگان خانه مقصود ، به محض ديدار كعبه ، سر از پا نشناخته ، به عشق معبود ، با همان سر و وضعِ به هم ريخته هر مسافر خسته ، با جاني تازه و فراموش از رنج سفر ، به سوي بيت الله الحرام مي شتابند .

* « تَشَبَّهُوا بِمَلائِكَتِهِ الْمُطِيفِينَ بِعَرْشِهِ » . ( خطبه 1 )

« دعوت شوندگان حج بيت الحرام مانند فرشتگاني مي شوند كه بر گرد عرش الهي طواف مي كنند . »

حجاج خانه خدا ، در طوافشان ، بسان فرشتگاني مي گردند كه با تمام وجود و از روي اخلاصِ تمام و صفاي دل ، بر گرد خانه حق مي گردند .


25


عاشقان اول طواف كعبه جان كرده اند * * * پس طواف كعبه تن فرض فرمان ديده اند

پيش كعبه گشته چون باران زمين بوس از نياز * * * وآسمان را در طوافش هفت دوران ديده اند

در طواف كعبه جان ساكنان عرش را * * * چون حلي دلبران در رقص و افغان ديده اند

( خاقاني )

* « وَشَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ » . ( خطبه 192 )

« عاشقان بيت الله . . . بر اثر اصلاح نكردن موهاي سر ، قيافه زيباي خود را به زشتي گراييده اند . »

امير مؤمنان در اين خطبه كه به « خطبه قاصعه » نيز مشهور است ، مواردي از توصيف حجاج را بي توجهي به وضعيت آراستگي ظاهري در اثر از خود بي خود شدن آنان هنگام ديدار خانه خدا ، برمي شمارد .

حجّاجي كه در اثر راه طولاني و سفري سنگين و سخت با وضعيت ظاهري پريشان به محض ديدار كعبه ، با همان شكل آشفته ، به سوي خانه دوست هجوم مي آورند .

* « يَرِدُونَهُ وُرُودَ الاَْنْعَامِ » . ( خطبه 1 )

« ( زائران بيت الله الحرام ) چون تشنگان به سوي آن ( كعبه ) روي مي آورند . »

حجاج بيت الله الحرام ، چنان با شور و ولع به كعبه روي مي آورند كه گويي تشنگاني هستند كه براي نوشيدن آبي كه به آن محتاج اند ، به آبشخور و چشمه حيات مي رسند .

* « حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ . . . وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ » . ( خطبه 1 )

« خداوند سبحان از ميان انسان ها ، شنوندگاني را برگزيد كه دعوت او را براي حج اجابت كنند و تصديق سخن او بنمايند . »

حضرت در اين بيان ، پنج توصيف از حجاج بيان كرده ، مي فرمايند حاجيان :

1 ـ انتخاب شده خداوندند .

2 ـ در برابر فرمان خداوند گوش شنوا دارند .

3 ـ براي حج بيت الحرام دعوت شده اند .


26


4 ـ دعوت حق را لبيك مي گويند .

5 ـ فرمان الهي { وَأَذِّنْ فِي النّاسِ . . . } را تصديق و اطاعت مي كنند .

* وصف سرزمين مكه

« أَوْعَرِ بِقَاعِ الاَْرْضِ حَجَراً » ؛ « سنگلاخ ترين مكان ها است . »

« أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْيَا مَدَراً » ؛ « بي گياه ترين زمين ها است . »

« أَضْيَقِ بُطُونِ الاَْوْدِيَةِ قُطْراً » ؛ « تنگ ترين دره ها است . »

« بَيْنَ جِبَال خَشِنَة » ؛ « در ميان كوه هايي خشن واقع است . »

« وَرِمَال دَمِثَة » ؛ « و سنگريزه هاي فراوان . »

« وَعُيُون وَشِلَة » ؛ « و چشمه هاي كم آب . »

« وَقُرًي مُنْقَطِعَة » ؛ « و آبادي هاي از هم دور . »

« لا يَزْكُو بِهَا خُفٌّ » ؛ « كه نه شتر در آن جا آرامش دارد . »

« وَلا حَافِرٌ وَلا ظِلْفٌ » ؛ « و نه گاو و گوسفند در آن فربه مي شوند . »

ابراهيم ( عليه السلام ) نيزگفت : {  رَّبَنا إنّي أسْكَنْتُ بِواد غَيْرِ ذِي ذَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ المُحَرَّم } ؛ « پروردگارا ! در ميان درّه اي اسكان گزيدم كه غير قابل كشت است ، در كنار خانه محترم تو . »

حضرت در اين بيان كعبه را ساخته شده از سنگ هايي مي شمارند كه خود آن سنگ ها به تنهايي بي فايده و بي اثرند و مانند همه سنگ هاي ديگر عالم ، چشم و گوش و نفع و ضرر ندارند ، اما وقتي كه از آن ها بنايي ساخته مي شود ، ارزش بنا را مي يابند و وقتي آن بنا به نام بيت الله سر پا مي شود ، و به خود حضرت باري تعالي منتسب مي گردد ، ارزش و تقدّسي بي نظير يافته و قابل احترام مي شود ، كه قبله اهل عالم مي گردد و طواف و حج آن بر تمامي انسان ها فرض مي شود .

* وقت كوچ از عرفات

« وَصَلُّوا بِهِمُ الْمَغْرِبَ . . . حِينَ . . . يَدْفَعُ الْحَاجُّ إِلَي مِنًي » . ( نامه 52 )

« و نماز مغرب را با مردم زماني بخوان . . . كه حاجيان از عرفات به منا كوچ مي كنند . »


27


مشركين پيش از غروب هور از عرفات روانه مي شدند ، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) با اين جريان مخالفت كرد و بعد از غروب به راه افتاد .

امام صادق ( عليه السلام ) هنگام كوچ از عرفات فرمود : از اين ازدحام مي ترسم كه مبادا در آزار و زحمت كسي سهيم باشم و دعا كرد كه : « خدايا ! به تو پناه مي برم از اين كه ستم كنم يا زير بار ستم روم يا قطع رحم كنم يا همسايه اي را بيازارم . » ( كافي ، ج4 ، ص467 )

* وجوب اداي حقّ كعبه

« بَيْتِهِ الْحَرَامِ . . . فَرَضَ حَقَّهُ » . ( خطبه 1 )

« خداوند اداي حق خانه محترمش ( كعبه ) را واجب گردانيد . »

اداي حق كعبه اين است كه خالي نماند ، مسلمانان به زيارتش بروند و حج آن را هرچه باشكوه تر برگزار كنند و در انجام حج به اسرار و رموز و آثار آن توجه نمايند و بهوسيله آن هرچه بيشتر به خداوند سبحان نزديك شوند و حق اولياي الهي را بشناسند .

* وجوب حج

« وَفَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ » . ( خطبه 1 )

« و خداوند حج خانه محترم خود را بر شما واجب گردانيد . »

حج بيت الله الحرام كه همان حجّة الاسلام است ، بر هر فرد مسلمان كه استطاعت لازم را داشته باشد ، واجب است .

* ورود به خانه خدا

« بَيْتِهِ الْحَرَامِ . . . يَرِدُونَهُ وُرُودَ الاَْنْعَامِ » . ( خطبه 1 )

« خانه محترم خداوند ، كه مردم چون تشنگان به آن وارد مي شوند . »

ابان گويد : با امام صادق ( عليه السلام ) ميان حرمين سوار كجاوه بوديم ، آن حضرت نزديك حرم پياده شده ، غسل نمود و نعلين به دست گرفت و پابرهنه به حرم وارد شد ، من نيز چنين كردم . فرمود : « هركه بر آستان خداوند فروتن شد و چنين رفتار نمود كه در من


28


مشاهده كردي ، خدا از او صد هزار سيّئه بزدايد و برايش صد هزار حسنه بنويسد و صد هزار درجه بالا برد و صد هزار حاجت روا كند . ( كافي ، ج4 ، ص398 )

امام صادق ( عليه السلام ) همچنين فرمودند : « هركه با وقار داخل مكه شد ، گناهش آمرزيده است ، پرسيدند چگونه ؟ فرمود : بي تكبر و جبروت داخل شود » . ( كافي ، ج4 ، ص402 )

* وسيله تقرّب به خداوند

« إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَي اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَحَجُّ الْبَيْتِ وَاعْتِمَارُهُ » . ( خطبه110 )

« همانا بهترين چيزي كه انسان ها مي توانند بهوسيله آن به خداوند سبحان نزديك شوند و تقرّب جويند ( ده چيز ، از جمله : ) حج و عمره بيت الله الحرام است . »

* وظايف اميرالحاج ، آموزش حج

« فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ . . . فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ وَعَلِّمِ الْجَاهِلَ » . ( نامه 67 )

« پس حج را براي مردم بپا دار . . . و فتاواي صادره را به پرسش كنندگان ابلاغ كند وناآگاهان را تعليم ده . »

در اين فرمان ، حضرت پس از برپايي حج ، لزوم تعليم فتاواي ديني و آموزش حجاج را به عنوان وظايف ديگر حكومت اسلامي و سرپرست حجاج به فرماندار منصوب خود در مكه ابلاغ مي كنند .

امام خميني ( قدس سره ) مي فرمايند : « يكي ديگر از وظايف مهم ، قضيه آشنا كردن مردم است به مسائل حج ، آدم بسيار مي بيند كه حج مي روند ، زحمت مي كشند ، ليكن مسأله حج را نمي دانند . »

* وظايف اميرالحاج ، رفع نياز حجاج

« وَلا تَحْجُبَنَّ ذَا حَاجَة عَنْ لِقَائِكَ » . ( نامه 67 )

« و ( در حج ) هيچ نيازمندي را از ديدار خود محروم مگردان . »


29


رفع نياز محتاجان و از همه مهم تر رفع نياز حاجيان ، از وظايف ديگر حكومت اسلامي است كه در حج توسط سرپرست حجاج ، اعمال مي گردد .

* وظايف اميرالحاج ، تبليغات حج

« فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيّامِ اللّهِ » . ( نامه 67 )

« حج را براي مردم بپاي دار و روزهاي خدا را يادشان بياور . »

يادآوري روزهاي الهي و ايام الله ، تبليغ و اشاعه معروف ها و اعمال حسنه و تبليغ اسلام ناب ، از وظايف سرپرست حجاج در اين فريضه الهي است . در ضمن تبليغات حج مي تواند در تشويق و تهييج مردم به اقامه قسط و عدل و شكوه بيشتر مراسم حج كمك نمايد و عشق و علاقه مسلمانان را به روزهاي خوب پيروزي و روزهاي بزرگ تاريخ اسلام افزايش و به روزهاي مهم مرگ و معاد متوجه گرداند .

* وظايف اميرالحاج ، بررسي نياز حجاج

« وَاجْلِسْ لَهُمُ الْعَصْرَيْنِ . . . وَلا حَاجِبٌ اِلاّ وَجْهُكَ » . ( نامه 67 )

« در بامداد و شامگاه در يك مجلس عمومي با آنان ( حجاج ) بنشين . و جز چهره ات ، دربان و مانعي ميان تو و ايشان وجود نداشته باشد . »

سرپرست حجاج بايد مستقيم و بدون واسطه با حجاج روبه رو شود ، مسائل و مشكلاتشان را از نزديك بررسي نمايد . چه بسا نظريات و مشكلات حجاج به خوبي به وي منتقل نشده و چه بسا عوامل خدماتيِ حج مسؤوليتشان را به خوبي انجام نداده باشند .

* وظايف اميرالحاج ، گفتگو با دانشمندان

« فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ . . . وَذَاكِرِ الْعَالِمَ » . ( نامه 67 )

« در حج با دانشمندان به گفتگو بپرداز ( و تذكرات لازم را به يادشان آور . »

هماهنگي علما در آموزش و هدايت حج گزاران ، از ضروريات بي ترديد اجتماع عظيم اسلامي است كه هم مناسك حج را خوب بدانند و هم با اخلاقيات سفر و اسرار حج و معارف اين درياي بي كران عرفان الهي آشنا شوند .


30


* هروله

« . . . يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلاً » . ( خطبه 192 )

« عاشقان بيت الله الحرام ) شانه هاي خود را با خضوع و فروتني ( در سعي و طواف ) مي جنبانند ( و هروله مي كنند ) . »

هروله شكل خاصي از دويدن است كه حجاج با شباهت دويدن اشتران ، كبر و غرور راه رفتن را دور مي ريزند و در برابر حق تعالي ، خاضعانه مراتب ذلّت و حقارت خويش را به نمايش مي گذارند و بسيار زيبا ارزش فروتني و افتادگي در برابر همنوع را مي آموزند و تمرين مي كنند .

* « . . . يَرْمُلُونَ عَلَي أَقْدَامِهِمْ » . ( خطبه 192 )

« ( عاشقان بيت الله الحرام ) بر پاهايشان هروله مي كنند . »

هروله از مستحبات سعي است كه مردان حج گزار در فاصله اي مشخص از مسعي را به حالت هروله مي دوند .

* همبستگي مسلمانان در حج

فَرَضَ اللَّهُ . . . الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّينِ » . ( حكمت 252 )

« خداوند حج را براي نزديكي و همبستگي مسلمانان ، واجب گردانيد . »

همبستگي و وحدت مسلمانان ضرورتي است انكارناپذير و كعبه به عنوان قبله واحد مسلمانان و حج به عنوان بزرگ ترين همايش جهاني توحيدي ، تأثيري شگرف در اين امور مهم دارند :

همبستگي كشورهاي مسلمان ؛

همبستگي افكار و انديشه هاي اسلامي ؛

همبستگي ملت هاي مسلمان ؛

و همبستگي افراد در اين دين الهي .

* يك رنگي در حج

« قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ » . ( خطبه 92 )


31


« ( عاشقان بيت الله الحرام ) لباس هاي خود را كه نشانه شخصيت هر فرد است درآورند و پشت سر اندازند . »

در اجتماع پرشكوه حج ، خيل عظيم حجاج با لباس بي تكلّف و ساده احرام ، علاوه بر حذف شخصيت هاي كاذب ، يك شكل و يك رنگ و متحد و همدل ، نداي توحيد سرمي دهند .



| شناسه مطلب: 83242