تحقیق و بررسی
متن تاریخی یادداشت های سفر به خانه خد
165 میقات حج - سال دهم - شماره سی و نهم - بهار 1381 خاطرات 166 تحقیق و بررسی متن تاریخی « یادداشت های سفر به خانه خدا » حاج یوسف ناگواچانگ رضا مراد زاده « روز هفتم ماه شوال هجری به « دیمویا » ( 1 ) رسیدم ، روز هشتم عاز
165 |
ميقات حج - سال دهم - شماره سي و نهم - بهار 1381
خاطرات
166 |
تحقيق و بررسي متن تاريخي
« يادداشت هاي سفر به خانه خدا »
حاج يوسف ناگواچانگ
رضا مراد زاده
« روز هفتم ماه شوال هجري به « ديمويا » ( 1 ) رسيدم ، روز هشتم عازم سفر شدم . سه روز در ميان درياي نيل بودم ، به « ساي مو ني دِه » ( 2 ) ( صمدون ) رسيدم . باز عازم سفر شدم و سوار بر الاغ به شهر « جوان تو يي » ( 3 ) ( طنطا ) رسيدم ، در آن شهر آرامگاه عالم بزرگ احمد بدوي قرار دارد . روز بيست و پنجم ، از شهر طنطا خارج شدم ، به شهر كفر زيات رسيدم ، بعداً در امتداد رود نيل رفتم تا بار ديگر به اسكندريه رسيدم . يك چمدان كوچك مسافرتي تهيه كردم ؛ زيرا داخل آن اشيا و وسايل مورد نياز جاي دارد و كتاب هايي را كه من در استانبول خريدم ، به خاطر قرنطينه ، عمداً اين چمدان را به اسكندريه منتقل كردم . روز بيست و ششم از اسكندريه خارج شدم ، ماه دوازدهم هجري ( ذوالحجه ) به مصر بازگشتم . قصد داشتم به زيارت خانه خدا بروم ، موسم حج گذشته بود ، مايل بودم در مصر سكونت كنم . زمان اوايل ماه ذيحجه سال 1262 هجري برابر با بيست و پنجمين سال از فرمانروايي دائو گوانگ بود ، در خيابان « مشقي » ( 4 ) كوچه « ام سلمه » ( 5 ) بودم ، نام صاحب اقامتگاه « ربيعة بن رباعي » ( 6 ) بود ، شش ماه اقامت كردم . تا روز هشتم ماه ششم ( جمادي الثاني ) از مصر خارج شدم . آن سال ، در چين ماه كبيسه بود ، من ندانستم كبيسه آن در كدام ماه است ؟ ! آن ماه ، ماه ششم تقويم هجري هم بود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . dimu ya .
2 . Sai mo ni de .
3 . Zhuan tui .
4 . Mu xi qi .
5 . Gu mu sai Lue mai .
6 . Lei bute bai . lei baili .
167 |
من با حبيب ، افندي و عائله آن دو ، همسفر بودم . حبيب قصد داشت به زيارت خانه خدا برود ، سه روز رفتم تا به سوئز رسيديم ، هشت روز ماندم . آن منطقه ساحل دريايي است كه فرعون و يارانش در آن غرق شدند . اكنون نام آن ، درياي فرعون است ، درياي عرب هم هست . من سوار كشتي سوئز شدم ، روز بيست و ششم به جُدّه رسيدم ، ماه پنجم تقويم شرق ( چين ) و روز هفتم ماهِ هفتمِ ( رجب ) هجري هم بود . »
يوسف مافوچو پس از اينكه دمياط را ترك گفت ، با استفاده از كشتي به سفر خود ادامه داد و در مسير خود از صمدون ( ساي مو ني دِه ) طنطا ( جوان تو يي ) ، اسكندريه ( يي سي كن دِه لينگ يه ) ( 1 ) و ديگر شهرها عبور كرد و به قاهره رسيد . هدف اين سفر عزيمت به مكه و زيارت خانه خدا بوده است ، امّا چون آن هنگام ماه ذيحجه بود ، بنابراين مؤلف مي گويد : « موسم حج سپري شده است » در نتيجه مدت شش ماه در قاهره سكونت مي كند . در پي آن ، يوسف مافوچو قاهره را نيز ترك كرد و از سوئز مستقيماً با كشتي به جده سفر كرد .
وي منطقه سوئز را چنين توصيف مي كند : « آن منطقه ساحل دريايي است كه فرعون و يارانش در آن غرق شدند . »
قرآن كريم در سوره بقره آيه پنجاه چنين مي فرمايد : « و دريا را براي شما شكافتيم ، و شما را نجات داديم و فرعونيان را در آن غرق كرديم و شما آن واقعه را به چشم مشاهده كرديد . » ( 2 )
چنين روايت مي كنند كه فرعون فرمانرواي مصر باستان ، با سپاهي گران به تعقيب موسي و يارانش پرداخت و رود مواج و خروشان نيل به عنوان مانعي در برابر آنان قرار داشت . موسي با عصاي خود بر سطح آب زد ، ناگهان در ميان رود راهي پديدار گشت . موسي و پيروانش در اين هنگام از آنجا عبور كردند . فرعون و سپاهيانش هم در پي آنان رفتند ، ناگهان آب رود به هم پيوست و « فرعون و يارانش » در رود نيل غرق و هلاك شدند . . . مكان وقوع اين واقعه بنابر رواياتي ، در همين منطقه جريان رود نيل و شهر سوئز بوده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . yi si kan de ling ye .
2 . بقره : 50
168 |
بازگشت و سكونت در مكه مكرمه :
« دو ماه قبل از اينكه به مكه برسم ، در مكه بيماري طاعون شايع بوده ، ماه هشتم هجري ( شعبان ) ، بيماري هاي واگير دوباره فرا رسيد ، علايم اين مرض تهوّع ، استفراغ و اسهال بود ، عده زيادي فوت كردند . به اندازه اي كه پس از اداي نماز عصر ، بيست و پنج تابوت را تشييع كردند . همان روز ، من شنيدم كه تعداد نعش ها تقريباً چهارصد تا بوده است . سپس براي چندين ماه اوضاع سالم و بي خطر بود . در ماه ذيحجه هجري ، بيماري واگيردار مجدداً فرا رسيد ، چندين هزار نفر در عرفات و منا فوت كردند . در ماه نخست سال 1263 هجري ، تب مالاريا به مكه رسيد ، تعداد زيادي مردند . من از مصر آمدم ، در مروان اقامت كردم . ماه پنجم تقويم شرق ( چين ) ، روز پنجم ماه رجب هجري ، من از مروان به عمران نقل منزل كردم ، به خانه احمد مظفر اهل جوف . در ( سال ) مصيبت آتش سوزي اقامت كردم . از باب عمره آتش به كلبه اي در جوار مسجد الحرام سرايت كرد . ميان باب عمره و باب ابراهيم قرار داشت ، از وقت نماز ظهر تا نماز مغرب ، زبانه هاي آتش به داخل مسجد الحرام وارد شد . من تصميم گرفتم عازم سفر شوم ، ايوب از اهالي ايالت « شان شي » ( 1 ) ( در چين ) با من همسفر بود ، امّا او مرض اسهال داشت ، به منزل من انتقال يافت ، بعداً بيماري او شديد شد . در آن هنگام پيغامي از جُدّه آمد ، كشتي « فلايه » ( 2 ) چند روز ديگر حركت خواهد كرد ، امّا ايوب در حال بيماري سخت و ماندگاري قرار داشت ، مجبور شدم او را در خانه احمد بگذارم . ماه پنجم شرق ، روز سوم ماه رجب ، مظفر با من راهي شد . اوايل « شب » ( 3 ) روز دوّم ماه ششم ، پيغام از مكه آمد ، شبي كه من عازم سفر شدم ، ايوب درگذشت . »
در « ياد داشت هاي سفر به خانه خدا » يك رشته مدارك و شواهد تاريخي قابل ملاحظه موجود است . در فاصله ميان سال 1845 تا 1846 ميلادي ، در ناحيه مكه به طور متوالي چندين دفعه مرض « طاعون » به شدت شيوع يافت . نه تنها اين مرض مدتي طولاني ادامه يافت ، بلكه دامنه و وسعت مصيبت و فلاكت گسترده بود . وضعيت آن بيماري واگيردار جدي و بحراني بود . بر اساس عوارض بيماري كه شامل « استفراغ و اسهال » بوده است ، مي توان چنين قضاوت كرد كه آن مرض گويا « وباي مسري » بوده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . shan xi .
2 . Falei ye .
3 . She er bo .
169 |
است . تنها در ظرف يك روز ، حدود چهارصد نفر مردند » ، و به دنبال آن در منطقه عرفات و منا نيز « چندين هزار نفر فوت كردند . » سپس در ادامه آن مرض « تب و مالاريا » فرا رسيد ، « تعداد زيادي فوت كردند » . . . در بيش از يكصد سال قبل ، در شرايطي كه جمعيت اعراب اندك بود ، اين حادثه يك فاجعه و مصيبت كم نظير بوده است . شيخ يوسف مافوچو در آن هنگام هر چند به صحت و سلامتي مسلمانان مكّه علاقه مندي و توجه نشان داده است ، اما فردي درمانده و عاجز بوده و قادر به كمك نبوده است ، به ناچار عازم سفر مي شود و به ميهن خويش باز مي گردد .
در مقاله اي با عنوان « مطالعات و پژوهش هاي مسلمانان ايالت يون نان در دوره چينگ پيرامون علوم اسلامي » به اين نكته اشاره مي كند كه محل سكونت شيخ يوسف مافوچو در مكه ، در آن روزگار با كمك مردم آن سامان به عنوان مكان يادبود دائمي حفاظت و نگهداري شده است . در سال 1938 ميلادي ، هيأت اعزامي دانشجويان چيني مسلمان مقيم مصر براي زيارت خانه خدا به مكه رفتند تا به فعاليت هاي تبليغي عليه اشغال گران ژاپني بپردازند ، هنوز محل سكونت قديمي مافوچو وجود داشته است ، و تعدادي از اعضاي هيأت مزبور به بازديد آن مكان رفته اند . اين نشان مي دهد كه اعراب براي دوستي سنتي خود با مردم چين ارزش زيادي قائل هستند .
در راه بازگشت به وطن :
« روز جمعه سوار كشتي شدم . نام كشتي « فتح المبين » ( 1 ) بود ؛ يعني سرانجام خوش يُمن و خجسته ، روز چهارم ماه هشتم ( شعبان ) هجري كشتي به راه افتاد ، از طريق جُدّه حركت كرديم ، در نيمه هاي شب روشن و « درخشانِ » ( 2 ) روز چهارم ، كشتي به يك جزيره برخورد كرد ، با صخره تصادم كرد ، افراد داخل كشتي همگي نگران و مضطرب شدند ، از خداوند طلب لطف و محبّت مي كردند . همه آرام و ساكت بودند ، روز بيست و سوم ماه شعبان به « حديده » رسيديم ، هشت روز اقامت كرديم . مجدداً عازم سفر شديم ، كشتي بيست و هشت روز در راه بود . به شهر « كِه لانگ دي » ( 3 ) ( كراچي ) رسيديم ، ماه هفتم شرق ، و روز هفتم ماه رمضان هجري بود ، دو روز اقامت كرديم . سپس حركت كرديم ، روز بيست و ششم به شهر « آلا فان يِه » ( 4 ) ( آلاپو ) رسيديم ، پنج روز نيز در آن جا مانديم ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . Fa taha mu bo le .
2 . Cha he shan .
3 . Ke lang di .
4 . A la Fan ye .
170 |
همه مردم آن جا ميگو صيد مي كردند . هيجده روز ديگر به سفر ادامه داديم ، روز بيستم به شهر « آچي » ( 1 ) ( يا يارجيم ) رسيدم ، كشتي يازده روز در آن جا توقف كرد . ماه هشتم از تقويم شرق ، روز نهم از ماه دهم ( شوال ) هجري حركت كرديم . كشتي نوزده روز ايستاد ، باد موافق ومساعد نبود . هجده روز رفتيم تا به « بو لو بين نان » ( 2 ) رسيديم ، اگر باد موافق و مساعد مي بود ظرف پنج روز مي توانستيم برسيم . در بو لو بين نان توقف كرديم ، روز بيست و پنجم جمعيت زيادي از كشتي پياده شدند و همه به شهر و ديارشان مراجعت كردند . »
در ماه ژوئن سال 1846 ميلادي ، شيخ يوسف مافوچو در مسير دريايي بازگشت به ميهن ، از بندر جُدّه سوار كشتي شد و در ماه جولاي به بندر كراچي رسيد . با ادامه مسير دريايي و عبور از شهر آلاپو و پنديچري ( شهر آچي يا يارجيم ) در هندوستان ، وارد شهر پي نانگ ( بو لو بين نان ) شد .
دانش اندوزي و تحقيقات علمي در سنگاپور :
« درماه نهم از تقويم شرق ، روز شانزدهم ماه ذي قعده هجري ، از « بو لو بين نان » خارج شديم ، روز بيست و چهارم به « مالاشيا » ( 3 ) ( مالزي ) رسيديم ، دو روز نيز توقف كرديم . روز بيست و هفتم حركت كرديم و به « شين گاپور » ( 4 ) ( سنگاپور ) رسيديم . در منزل نوه نايب ، پسر هارون ، سعيد عمر اقامت كردم . عمر آدم فاضل و خردمندي بود ، از اهل سوماترا ، بيش از سي سال در سنگاپور مقيم است ، به تجارت پر رونق و پر بركت اشتغال داشت . كتاب هاي زيادي جمع آوري كرده بود ، من خيلي به آنها علاقه داشتم ، دوست داشتم مدت طولاني در آن جا بمانم و تمام كتاب ها را مطالعه كنم .
همواره مي شنيدم كه سرزمين سنگاپور به خط استوا نزديك است ، و آن خط درست در وسط [ نيمكره ] شمالي و جنوبي قرار دارد و به طور مساوي زمين را به دو نيم تقسيم مي كند . در آن سرزمين قطب شمال با افق هم تراز است ، قطب جنوب نيز چنين است ، شب و روز كاملا برابر و يكسان است ، فصل تابستان كه مي رسد شب طولاني نيست ، فصل زمستان كه مي رسد شب كوتاه ديده نمي شود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . A qi .
2 . bu lu bin nan .
3 . Ma la xia .
4 . xin ge puer .
171 |
ايام در اعتدال بهاري و باد پاييزي قرار دارند . وقتي خورشيد به جنوب متمايل مي شود ، سايه تمايل به شمال دارد . وقتي خورشيد به شمال متمايل مي شود ، سايه به جنوب تمايل دارد . بنابراين ، من در اين جزيره يك سال اقامت كردم و به تحقيق و آزمايش پرداختم ، در ميان قطب نما يك سوزن عمودي نصب كردم ، نقاط انقلابين و اعتدالين آن سرزمين را آزمايش كردم . نتيجه گرفتم كه سخن پيشينيان ( افراد قديمي ) كاملا موثق و واقعي بود ، و با آن چه برخورد كردم منطبق بود . »
شيخ يوسف مافوچو در راه بازگشت به ميهن ، مخصوصاً حدود يك سال در سرزمين سنگاپور به صورت موقت اقامت كرد ؛ يعني از ماه سپتامبر 1847 تا ماه اوت سال 1848 ميلادي ، سبب اقامت موقت وي عمدتاً به محل اقامتش مربوط مي شد . سعيد عمر تاجر بزرگ آن سامان ، كتابخانه اي غني داشت و شيخ يوسف مافوچو نيز « مشتاق دانش و تفكر عميق ، اهل كتاب و كتاب خواني » بود ، بالطبع نمي خواست به آساني فرصت گران بهاي اكتساب و ارتقاي دانش خود را از دست بدهد . نكته مهم براي وي بررسي صحت و سقم نظريه تعادل ( موازنه ) شب و روز در سنگاپور بود كه مخصوصاً مطالعات و بررسي هايي در محل انجام داد . شيخ يوسف مافوچو نه تنها در خصوص كتب اسلامي دانش وسيع و معلومات و دست آوردهاي عميق داشت ، بلكه به علم نجوم ، تقويم ، جغرافيا و غيره نيز علاقه داشت . او آثار تخصصي گوناگوني از جمله « خوان يو شو يائو » ( 1 ) ( شرح عمده درباره كره زمين ) ، « تيئن فانگ لي يوان » ( 2 ) ( اصول تقويم اسلامي ) و غيره دارد . او گفته ها و توضيحات مربوط به حركت اجرام فلكي و كيهاني و نظريه هاي نزديك به علم نجوم معاصر را مورد انتقاد قرار داد و نظريات بي پايه معمولي را رد كرد ، حتي سخنان و نظريات پوچ و بي منطق رايج در درون آيين اسلام ؛ از جمله برخي مطالب يك جانبه ليوجي ( 1655 تا 1745 م ) دانشمند بزرگ مسلمان چيني را اصلاح كرد .
از متن كوتاه امّا تفصيلي زير مي توان به دقتِ نظرِ يوسف مافوچو پي برد :
« عقايد و نظريات قديمي استادان فرزانه ام در خصوص كره زمين [ چنين بود كه ] ، برخي مي گفتند بر سطح آب شناور است ، برخي مي گفتند زمين در جنوب ستوني دارد و به آسمان متصل است . درازاي آن مستقيم به سمت شمال ادامه دارد . تمام جهات خلاء و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . Huan ya shu yao .
2 . Tian Fang Li Yuan .
172 |
خالي است ، [ در اين زمينه ] بحث و تفاسير گوناگوني وجود دارد كه انسان را به خنده مي اندازد . اثري از استاد ليوجي ؛ يعني ترجمه كتاب « تيئن فانگ شينگ لي » ( 1 ) ( حقيقت دين آسماني ) ، در آن نقشه حدود و خط الرأس اقاليم هفت گانه را ترسيم كرده است ، نظم و ترتيب شكل كره زمين كاملا گرد است ، نقشه شكل و ظاهر آن را شرح مي دهد ، [ البته ] سخنان و نظريات بسيار پوچ و بيهوده اي هم اظهار شده ؛ مثلا گفته اند زمين در بالا و آسمان در زير قرار دارد ، پس وقتي كه به نقشه ليوجي نگاه مي كنيم ، مي توان مشاهده كرد كه بر روي زمين در همه جهات آدم وجود دارد . در همه جهات آب وجود دارد . همه جهات آسمان دارد ، درباره سخن كاملا گِرد [ بودن زمين ] مسلماً شك و ترديد كافي وجود ندارد ، امّا نقشه اقاليم هفتگانه استاد ليوجي ، فقط يك طرف زمين را كاملا گرد انجام داده ، وقتي كه تا آن زمان چنان نقشه اي رسم نشده بود ، استاد آن قسمت ديگر را از كجا دانسته بود ؟ يعني همان چيزي كه چينيان آن را « هوا چي گوا » ( 2 ) ( نيمكره غربي ) مي نامند . . .
استاد ليوجي هم از روي ( مطابق ) مطالبي كه قديمي ها به ارث گذاشته اند ، نسخه برداري و ثبت كرده است ، در آن روزگار هنوز قطب نما ، كشتي بخار ( دودي ) و ديگر ابزار وجود نداشت ، از كجا توانسته اند بررسي و آزمايش كنند ؟ پس اگر يك طرف [ زمين را ] كاملا گرد ترسيم كرده ، در نتيجه علّت آن را مي دانسته است . من به مكه و جهان عرب سفر و در آن جا گردش و سياحت كردم . كتاب هاي زيادي جمع آوري كردم ، متوجه شدم نسل هاي بعدي كتاب ها و نقشه هايي نوشته و رسم كرده اند كه در مقايسه با پيشينيان مفصل و دقيق تر بود ، كه مي تواند قسمت هاي نادرست و ناقص نقشه استاد ليوجي را تكميل كند . علاوه بر اين شخصاً ادوات و ابزارهاي عجيب و غريب زيادي از جمله قطب نما و كشتي بخار دودي كه انسان هاي فعلي استفاده مي كنند مشاهده كرده ام ، [ كه نشان مي دهند ] مطالعات و بررسي ها و آزمايش ها صحيح و دقيق هستند .
براي مدتي طولاني بازرگانان و تجار زيادي رفت و آمد كرده اند ، كه تعداد آنان از هزاران نفر كمتر نيستند . زماني كه من به روم ( مصر ) رسيدم ، در آن منطقه ده ها نفر را ملاقات كردم ، در خصوص فرضيه و سخنان مربوط به آن سوي كره زمين ( نيمكره غربي ) پرسش و تحقيق كردم ، همه مي گفتند نيمه هاي شب در سرزمين ما نيمروز آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . Tian Fang xing Li .
2 . Hua qi guo .
173 |
طرف كره زمين است ، در آن صورت به گرد بودن كامل زمين مي توان ايمان و اعتقاد داشت . »
حاج شيخ يوسف مافوچو مطالعات و آزمايش هايي درباره تعادل ( موازنه ) شب و روز در منطقه سنگاپور انجام داد . او در خصوص بررسي هاي خود چنين مي گويد : « در ميان قطب نما يك سوزن عمودي نصب كردم ، نقطه انقلاب و نقطه اعتدالين آن سرزمين را آزمايش كردم ، نتيجه گرفتم كه سخن افراد قديمي كاملا موثق و واقعي بود و با آن چه مواجه شدم منطبق بود . »
به دليل چرخش كره زمين بر گرد محور خود ، در نيمكره اي كه رو به خورشيد قرار دارد روز است ، و در نيمكره اي كه پشت به خورشيد دارد شب است . نور خورشيد به نوبت بر سطح نيمي از كره زمين مي تابد ، در نتيجه حالت جايگزيني و تناوب روشنايي روز و تاريكي شب پديد مي آيد . هنگامي كه شعاع ( پرتو ) مستقيم نور خورشيد بر خط استوا قرار مي گيرد ، مدارهاي روز و شب كه از دو قطب شمال و جنوب عبور مي كنند به همراه يك رشته نصف النهار به دو قسمت تقسيم مي شوند ؛ قسمت روشن را « دايره روشنايي ) و قسمت تاريك را « دايره تاريكي » مي نامند . تعداد « دايره روشنايي » و « دايره تاريكي » با هم برابر هستند ، در نتيجه ميزان روشنايي و تاريكي در نيمكره شمالي و جنوبي 12 ساعت است . منطقه سنگاپور در نزديك « خط استوا » قرار دارد ، و شعاع ( پرتوهاي ) مستقيم نور خورشيد « دايره روشنايي » و « دايره تاريكي » را به دو قسمت مساوي تقسيم مي كند . بنابراين ، « شب و روز كاملا منطبق و يكسان است ، تابستان كه فرا مي رسد شب طولاني نمي شود ، زمستان كه فرا مي رسد روز كوتاه نمي شود » اين مطلب بر پايه واقعيت طبيعي و جغرافيايي صحيح و قابل اعتماد است .
سپس از سنگاپور حركت كردم ، ماه دهم ( شوال المكرّم ) سال 1264 هجري ، و روز پانزدهم ماه هشتم از تقويم چيني شرق در بيست و هشتمين سال از فرمانروايي امپراتور دائو گوانگ بود . ناخداي كشتي يك بنگالي غير مسلمان بود . نام كشتي « ديا لانگ لان ميا لان » ( 1 ) بود ، به خاطر باد موافق و مساعد پنج روز در راه بوديم . روز بيستم دكل وسط كشتي مورد اصابت رعد و برق قرار گرفت ، بخشي از جلوي كشتي خرد و شكسته شد ، كف كشتي نيز آسيب و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . di ya Lang Lan mi ya Lan .
174 |
صدمه ديد و بيش از يك « چي » ( 1 ) از دكل عقب كشتي هم صدمه و آسيب ديد ، اما كسي كشته نشد .
افراد داخل كشتي همه مضطرب و ترسيده بودند . مي ترسيديم كه آتش به داخل كابين كشتي وارد شود . كشتي پر از پنبه بود . همچنين مي ترسيديم كف كشتي از بين برود . به مدد لطف و محبت پروردگار ، حتي يك نفر هم زخمي و مجروح نشد . در ماه نهم از تقويم شرق ، روز پانزدهم ماه يازدهم ( ذي قعده ) هجري ، سالم و تندرست به ايالت « گوانگ دونگ » ( 2 ) [ در سواحل جنوب شرقي چين ] رسيديم ، در مسجد خيابان « هائوپان » ( 3 ) منزل كردم . نزديك يك تجارتخانه خارجي بود . در آنجا فردي از « مِن بويي » ( 4 ) بود ، خيلي مرا عزيز و دوست داشت . پيشوا و شيخ آن جا جعفر بود . من در آن جا صد روز اقامت كردم . ماه دوازدهم از بيست و هشتمين سال از فرمانروايي دائو گوانگ ، روز بيستم ماه دوم ( صفر ) هجري به راه افتادم . سال 1265 هجري قمري بود ، در شهر « جائو چينگ » ( 5 ) منزل كردم . منتظر يك همسفر بودم . روز هشتم از ماه نخست بيست و نهمين سال فرمانروايي دائو گوانگ ، از شهر جائو چينگ خارج شدم . روز چهاردهم ماه چهارم ( ربيع الاول ) هجري ، به شهر « ووجو » ( 6 ) رسيدم . روز بيست و پنجم ، به شهر « شون جو » ( 7 ) وارد شدم . ماه دوم از تقويم شرق ، روز چهاردهم ماه چهارم ( ربيع الثاني » هجري به شهر « نان نينگ » ( 8 ) رسيدم . روز بيست و هفتم به شهر « بِي ساي » ( 9 ) رسيدم . از گوانگ دونگ تا بي ساي ، با كشتي در رودخانه سفر كردم . ماه سوم از تقويم شرق ، روز بيستم از ماه پنجم ( جمادي الاول ) هجري ، از شهر « بي ساي » عازم سفر شدم . در ماه چهارم از تقويم شرق ، روز بيست و چهارم ماه ششم ( جمادي الثاني ) هجري به خانه رسيدم . »
حاج شيخ يوسف مافوچو در آخرين مراحل بازگشت به وطن ، از مسيرهاي زير عبور كرد . در هشتمين ماه از تقويم شرق ( بيست و هشتمين سال از فرمانروايي دائو گوانگ ) برابر با سال 1848 ميلادي با استفاده از يك كشتي « بنگالي » ، سنگاپور را به قصد چين ترك گفت ، و در ماه نهم به گوانگ جو در جنوب شرقي چين بازگشت و در اين شهر يكصد روز توقف كرد . ماه دوازدهم شهر گوانگ جو را ترك كرد و سوار بر يك قايق چوبي ، بر روي رودخانه جاري در دو ايالت گوانگ دونگ و گوانگ شي به پيش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . chi ؛ چي : واحد طول در چين قديم . هر « چي » معادل 33 سانتي ، مترجم .
2 . guang dong .
3 . Hao pan .
4 . men bo yi .
5 . zhao qing .
6 . wu zhou .
7 . xun zhou .
8 . Nan ning .
9 . Bei sai .
175 |
رفت و با عبور از شهرهاي جائو چينگ ، گويي پينگ ( 1 ) ( = شون جو ) و نان نينگ به شهر « باي سِه » ( 2 ) ( بي ساي ) رسيد ، باز از راه زميني سفر كرد . در ماه چهارم تقويم شرق ( بيست و نهمين سال از فرمانروايي دائو گوانگ ) برابر با سال 1849 ميلادي به زادگاهش در ايالت يون نان بازگشت .
شيخ يوسف مافوچو در ماه دهم ( سال بيست و يكم دائو گوانگ ) 1841 ميلادي از كشور چين خارج شد و ماه پنجم ( سال بيست و نهم دائو گوانگ ) 1849 ميلادي به وطن خود مراجعت كرد . مدت سفر وي هشت سال به طول انجاميد . اين مسافرت يك « سير و سياحت تاريخي و با شكوه » در تمام طول زندگي مافوچو به شمار مي رود . او چندين هزار كيلومتر راه طولاني زميني و دريايي را پيمود و چندين كشور عربي و آسيايي را زير پا درنورديد . نه تنها افق ديد و بينش وي وسعت و گسترش يافت ، بلكه با طبقات و اقشار مختلف مردم آن مناطق ؛ به ويژه با دانشمندان و صاحب نظران به طور وسيع و همه جانبه دوست شد ، و مبادلات فرهنگي و علمي ميان شرق و غرب را گسترش و توسعه داد ، و در زمينه سياسي هم دستاوردهاي بزرگي به ارمغان آورد و بر گسترش و رشد اسلام در سرزمين چين تأثير عميقي بر جاي نهاد و اين امري كاملا مورد تأييد و تصديق است .
در بيان هزينه و مسيرهاي سفر به خانه خدا
« تاكنون به اين مطلب پي برده ام كه براي رفتن به سفر حج دو راه وجود دارد : يك راه از آوا ، يك راه از بِي ساي . از آوا با كشتي در دريا ، در جهت مسير آب حركت مي كنند و به يانگ گونگ ( 3 ) مي رسند . اگر جريان آب قوي باشد ، در پانزده روز مي توان رسيد . اگر جريان آب ضعيف باشد ، يك ماه بايد انتظار كشيد . نرخ كشتي 10 سكه است ، پول نقره براي هزينه سفر خرج مي شود ، براي افرادي كه در كشتي حضور دارند ، براي هر نفر قيمت كشتي 10 روپيه است . روپيه يك پول نقره است ، وزن آن سه « چيئن » ( 4 ) ( پانزده گرم ) است . به بنگلادش مي رسند ، كه در شمال غرب قرار دارد . از بنگلادش تا جُدّه ، سوار بر كشتي بزرگ در داخل درياهاي پهناور ، به جانب غرب سفر مي كنند . در باد موافق و مساعد ، چهل روزه مي رسند ، اگر سريع برود . يا دو ماه يا هفتا روز ، اگر متوسط برود . اگر باد مساعد و موافق نباشد ، يا بادي نباشد ، چهار ماه ، پنج ماه طول
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . Gui ping .
2 . Bai se .
3 . yang Gong .
4 . qian .
176 |
مي كشد . قيمت كشتي براي هر نفر پنجاه ريال است ، كه پول نقره است . وزن آن هفت « چيئن » ( 35 گرم ) است ، اگر كالا و جنس زيادي همراه داشته باشي ، بيست ريال هزينه فرد سوار بر كشتي مي شود ، هيزم در كابين كشتي وجود دارد . »
در پايان كتابچه « ياد داشت هاي سفر به خانه خدا » معلومات و مدارك تاريخي بسيار ارزشمندي درباره مسير رفت و آمد دريايي از چين به سوي ممالك عربي ، زمان مورد نياز براي مسافرت ، مخارج كشتي ، وزن روپيه نقره اي ميانمار و ريال نقره اي ممالك عرب مورد استعمال در آن روزگار و ديگر موارد ارائه و ثبت شده است . اين راه مواصلاتي دريايي از زمان هاي ديرين برقرار بوده و همان جاده بسيار مشهور « راه ادويه » است كه از فاصله اي دور در برابر « جاده ابريشم » زميني مي درخشد .
بر اساس منابع و مآخذ تاريخ عرب ، در روزگاران قديم ، در دوره حكومت سلسله هاي چيني « وي » ( 1 ) ( 220 تا 265 م ) ، « جين » ( 2 ) ( 265 تا 420 م ) و سلسله « جنوب شمال » ( 3 ) ( 420 تا 589 م ) قايق ها و كشتي هاي چيني و هندي وارد خليج فارس مي شدند و در آبراهه هاي عربي كشتي راني مي كردند . در دوره حكومت سلسله هاي « سويي » ( 4 ) ( 581 تا 618 م ) و « تانگ » ( 5 ) ( 618 تا 907 م ) رفت و آمدها بيشتر از گذشته در جريان بود ، در عصر حكومت « جن يوان » ( 6 ) ( 785 تا 805 م ) از امپراتوران سلسله تانگ ، صدر اعظم وي به نام « جيا دان » ( 7 ) ( 730 تا 805 م ) نقشه راه هاي چين به سوي كشورهاي خارجي را ترسيم و يادداشت كرد و به صورت مفصّل و دقيق درباره اين مسيرها توضيح داد .
سفر شيخ يوسف مافوچو براي زيارت خانه خدا از شهر رانگون و از مسير دريايي آغاز شد و اساساً در امتداد مسير دريايي « جاده ابريشم » و با عبور از اقيانوس هند و درياي سرخ وارد شبه جزيره عربستان شد .
در صفحات پاياني « ياد داشت هاي سفر به خانه خدا » چنين آمده است :
« منازل و مسيرهاي زميني از راه شمال به سوي خانه خدا از اين قرار است : جيايوگوان ( 8 ) ( دروازه يشم در غرب چين ) تا هامي ( 9 ) هجده منزل ، از هامي تا تورفان ( 10 ) دوازده منزل ، از تورفان تا خالاشي ( يان چي ) ( 11 ) نه منزل ، از خالاشي تا آقسو هفده منزل ، از آقسو تا كاشغر هجده منزل ، از كاشغر تا ووشي گان ( اوجي گان ) ( 12 ) پنج منزل ، از اوشي گان تا انديجان ( ان جي يان ) ( 13 ) يك منزل ، از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . Wei .
2 . Jin .
3 . Nan bei chao .
4 . Sui .
5 . Tang .
6 . zhen yuan .
7 . Jia dan .
8 . jia yu guan .
9 . ha mi .
10 . tu er Fang .
11 . yan qi .
12 . wu zhi gen .
13 . An ji yan .
177 |
انديجان تا مرلان ( مرگلان ) ( 1 ) دو منزل ، از مرلان تا خوقند دو منزل ، از خوقند تا خوجند ( لينن آباد ) دو منزل ، او خوجند تا اورتباي ( اولاتي يوب ) ( 2 ) دو منزل ، از اورتباي تا جيزائوچي ( 3 ) ( جيزاك ) دو منزل ، از جيزاك تا سمرقند دو منزل ، از سمرقند تا قتورقند دو منزل ، از قتورقند تا كِني مونا ( 4 ) ( كرمينيه ) دو منزل ، از كِني مونا تا بخارا دو منزل ، از بخارا تا خالخور ( 5 ) ( فارياب ) يك منزل ، از فارياب تا چارجو ( 6 ) دو منزل ـ در اين جا رود جيحون قرار دارد ـ از چارجو تا شهر سيحون چهار منزل ، از شهر سيحون تا سرخس چهار منزل ، از سرخس تا مشهد چهار منزل ، از مشهد تا شهر ري ( تهران ) چهار منزل ، از تهران تا همدان شش منزل ، از همدان تا كرمانشاه هفت منزل ، از كرمانشاه تا بغداد ده منزل است . اين راه شرق مستقيما به سوي غرب درست است .
از بخارا به سمت تاخاش ( كارشي ) ( 7 ) سه منزل ، از خاش تا بلخ هفت منزل ، از بلخ تا مزار شريف پنجاه « لي » ( 8 ) ، از مزار شريف تا دوشخور ( دوشي ) ( 9 ) يك منزل ، راه و گردنه ها باريك و خطرناك است . از دوشخور تا كابل پانزده منزل ، از كابل تا غزنه شش منزل ، از غزنه تا قندهار شش منزل ، از قندهار تا فوشن ( پي جيا ) ( 10 ) شش منزل ، از فوشن ( 11 ) تا كلاتينا ( 12 ) ( جي دا ) ( 13 ) شش منزل ، از كلاتينا تا بايلان ( بي لا ) ( 14 ) چهارده منزل ، از بايلان ( 15 ) تا درياي بزرگ چهار منزل ، سفر با كشتي در صورت وزش باد مناسب ده منزل ، از بغداد به سوي شمال كه سفر كني تا كركوك هفت منزل ، از كركوك تا موصل چهار منزل ، از موصل تا موردان ( مارتينگ ) ( 16 ) ده منزل ، از موردان ( با تمن كنوني ) تا ديار بكر دو منزل ، از دياربكر تا اورفا چهار منزل ، از اورفا تا بيرجيك هفت منزل ، از بيرجيك تا قاضي انتب دو منزل ، از قاضي انتب تا حلب چهار منزل ، از حلب تا حماء چهار منزل ، از حماء تا حمص دو منزل ، از حمص تا دمشق پنج منزل ، از دمشق تا بيت المقدس هشت منزل ، از بيت المقدس تا مصر ( قاهره ) پانزده منزل است . از قاضي انتب به سوي غرب تا چي ليس ( 17 ) ( جيليس ) يك منزل ، از چيليس تا انطاكيه سه منزل ، از انطاكيه تا لاذقيه سه منزل ، از لاذقيه تا طرابلس سه منزل ، از طرابلس تا عكا پنج منزل ، از عكا تا يافا دو منزل است . »
ارتباط و مناسبات زميني چين با ممالك غربي و آسياي غربي به زمان امپراتوري « وودي » ( 18 ) از سلسله هان » ( 19 ) ( 140 تا 85 قبل از ميلاد ) ( 20 ) بر مي گردد . در آن زمان « جانگ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ma er ge lan .
2 . Wu lati you bie .
3 . zhi zao qi .
4 . ke nimo na .
5 . Hei le huer .
6 . cha er zhu .
7 . Ka er xi .
8 . li ؛ لي : واحد طول در چين قديم . هر « لي » معادل 500 متر است . ( مترجم )
9 . Duo xi .
10 . Pi jia .
11 . Fu shen .
12 . Ke La ti na .
13 . ji da .
14 . Bai Lan .
15 . Bi La .
16 . Ma er Ting .
17 . qi li si .
18 . wu di .
19 . Han .
20 . Zhang qian .
178 |
چيان » ( 1 ) به فرمان امپراتور به سرزمين هاي واقع در غرب چين سفر كرد . در سال هاي حكومت امپراتور « يونگ يوان » ( 2 ) ( 89 تا 104 م ) از سلسله « هان پسين » ( 3 ) ( 25 تا 220 م ) ، ژنرال « گَن يينگ » ( 4 ) به دستور جانگ چيان به سرزمين هاي غربي مسافرت كرد و به سرزمين تيائوجي » ( سوريه و بين النهرين ) رسيد . افراد بعدي به رفت و آمد دراين مناطق ادامه دادند ، و سرانجام مسير « جاده ابريشم » كه بيش از هزار سال شكوفا و پر رونق بود ، افتتاح شد . « جيادان » صدر اعظم امپراتور « جن يوان » ( 785 تا 805 م ) از سلسله تانگ نيز به رفت و آمدهاي ميان چين و سرزمين هاي غربي در آن مناطق اشاره كرده است . اين جاده ارتباطي با غرب عمدتاً متعلق به حوزه و قلمروي « جاده ابريشم » بود ؛ يعني از مرزهاي شمال چين آغاز و به تالاس مي رسيد و دوباره به سوي غرب پيش مي رفت و با عبور از سرزمين ايران به قسطنطنيه ( استانبول ) پايتخت بلاد اسلامي مي رسيد . در خصوص « منازل و مسيرهاي جاده شمالي سفر به خانه خدا » كه در متن « ياد داشت هاي سفر به خانه خدا » آمده است ، بايد به اين نكته مهم اشاره كرد كه جيادان به عنوان يك جغرافيدان ، مسير شمالي را شخصاً پيموده ، اما يوسف مافوچو آن راه را نپيموده است . با وجود اين به طور دقيق و مفصل منزل گاه هاي مسير و شهرهاي سر راه را ثبت و يادداشت كرده است ، البته اسامي گذشته و حالِ آن مناطق متفاوت است ، اما تحقيق و بررسي پيرامون يكايك آنها دشوار نيست .
حجم كتابچه « ياد داشت هاي سفر به خانه خدا » كوچك و تعداد علامت هاي نوشتاريِ چيني آن نيز محدود است و شامل مجلد و فصل بندي نيست ، اما اين كتابچه حاوي مدارك و اسناد مفيدي است كه به طور مشخص و موثق ، سيماي تاريخي آن روزگار را منعكس مي كند و بخشي از خلاء موجود درباره ارتباطات خارجي دوره چينگ را پر مي كند ؛ به ويژه فعاليت هاي علمي و مطالعات دراز مدت يوسف مافوچو در سرزمين هاي عربي و آسياي غربي نشان گر تبادلات علمي چين با كشورهاي عربي است . اين روابط ريشه در روزگاران گذشته دارد ، و اين كشورها همواره مناسبات رو به رشدي داشته اند . اين سفرنامه همچنين بيانگر رفت و آمدهاي دوستانه مردم چين و اعراب مي باشد كه اين دوستي هاي عميق و ريشه دار آنها را به يكديگر پيوند زده است . اين گونه مراودات ودوستي ها سنتي در عصر حاضر هم سزاوار ستايش ، تحسين و تشويق است . ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . yong yuan .
2 . Hou han .
3 . Gan ying .
4 . Tiao zhi .
5 . مترجم پس از انتشار نخستين قسمت از اين مقاله ، در شماره 37 ، فصلنامه « ميقات حج » را به همراه نامه اي براي استاد حاج سيّد يوسف ناگوا چانگ ( Na guo Chang ) فرستاد . ايشان در پاسخ با ارسال نامه اي براي مترجم به تاريخ روز عيد قربان ( 1422 ق . / 2002 م ) ، پس از ابراز بهترين درود و تحيّات اسلامي خويش چنين نوشته اند :
مسلمانان چين از زحمات و تلاش هاي فراوان جناب عالي براي ترجمه « ياد داشت هاي سفر به خانه خدا » نوشته استاد بزرگ بابا فوچو به زبان فارسي تشكر و سپاسگزاري مي كنند . جناب عالي با اين اقدام ، خدمت بسيار بزرگي به مبادلات فرهنگي چين و ايران نموده ايد . من مقاله تحقيق و بررسي متن تاريخي « ياد داشت هاي سفر به خانه خدا » را در اكتبر سال 1981 ميلادي به هنگام شركت در « كنفرانس تحقيقات علمي اسلام ، در پنج استان و منطقه شمال غرب چين » ( شين جيانگ ، چينگ هاي ، شان شي ، گنسو ، نينگ شيا ) ارائه كردم . در آن زمان ، من در مدرسه متوسطه يك روستا مشغول تدريس بودم و به اسناد و منابع كافي دسترسي نداشتم ، از اين رو ، پاره اي از اشتباهات و اشكالات موجود در مقاله را قبول دارم . البته اين اشتباهات اندك را بعدها در مقاله « مافوچو ـ آموزگار پرآوازه علوم اسلامي چين » اصلاح و تصحيح كردم ، كه متمنّي است به آن مراجعه كنيد .
ناگوا چانگ
عيد قربان 2002 ميلادي ـ كونمينگ ـ چين
179 |
* پي نوشتها :