بخش 4

حج در آیین مسیحیت


37


ميقات حج - سال يازدهم - شماره چهل و يكم - پاييز 1381

تاريخ و رجال


38


حج در آيين مسيحيت

ماجدة مؤمن / محمد تقي رهبر

مسيحيان نيز همانند يهود ، در آيين خود ، راه و روش هاي متعددي را پيموده اند كه زاييده خيالات و تصورات آن هاست و آنچنان اين نظرات و تصورات در ذهن آنان جلوه كرده ، كه خود را به حق و ديگران را در مسير باطل پنداشته اند !

حج را نيز بدينگونه تعريف كرده اند كه در پيرامون نمادهاي مورد تقديس خود ، به طواف پردازند و قرباني كنند و نذوراتي تقديم نمايند . . . و با گريه و تضرّع ، آمرزش گناهان خود را بخواهند و برخي از آن ها لذّت هاي حلال دنيا و خواسته هاي مشروع را بر خود حرام سازند و طريق رهبانيت بپيمايند و از مريم عذرا اسوه گيرند و مسيح را به خدايي برگزينند تا گناهانشان را بيامرزد و به بهشت رهنمون گردد .

مسيحيان به فرقه هاي گوناگوني تقسيم شده اند و هر فرقه اي از آنان طريقه خاصي را در حج و مراسم و آداب ويژه آن ، اتخاذ كرده است .

كتاب تحريف شده مسيحيان ، انجيل ، اعياد ديني همچون عيد « فِصح » ( 1 ) و « عيد قيامت » و « عيد الميلاد » و « عيد فطاس » را به آنان اختصاص داده و اعيادشان بيشتر با مراسم و آدابي شبيه حج همراه است .

يكي از نويسندگان مسيحي به نام « ونسنك » در خصوص حج

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ فصح ، واژه عربي است كه نزد يهوديان و مسيحيان از اعياد مقدس به شمار مي آيد . يهوديان آن را مقدس مي شمارند و آن را ياد عبور از بحر احمر و خروج بني اسرائيل از مصر مي دانند .

اين واژه در نزد مسيحيان جشن ياد بود صعود عيسي است .

فصح ، معرب فسح ، واژه عبري و به معناي عبور و در بر دارنده معناي نجات است .

بر گرفته از : فرهنگ دهخدا ، واژه فصح .


39


مسيحيان مي نويسد :

« واژه شناسان عرب ، حج را به « قصد » تفسير كرده اند و اين با معناي حج درنظر ( مسيحيان ) يكسان است . افزون بر اين معناي اصطلاحي آن نيز همان است كه در لغت عربي مصطلح است و گويا ماده و معناي اين واژه در لغت سامي شمال و جنوب ، همان طواف كردن و دور زدن باشد . » ( 1 )

در انجيل تحريف شده واژه اي با عنوان حج وجود ندارد ، بلكه تنها از اعيادي نام برده مي شود كه در آن به جشن و شادي مي پردازند و از خداي پدر ! و خداي پسر ( مسيح ) ، كه به عقيده آن ها تركيب يافته از « روحِ الهي » و « تكوين انساني » است ، ياد مي كنند . بنابراين ، مسيحيت در عقيده ، به خدا شرك ميورزد و آيين آن ها را آيين توحيدي نمي توان ناميد و ثنويت يا تثليث بر عقايد آنان حاكم است ؛ « خداي پدر ، خداي پسر و روح القدس »

جايگاهي كه خداي پسر در آن متولّد شده ، يكي از اماكن مقدسه آن ها به شمار مي آيد ؛ جايگاهي كه به اعتقاد آن ها عيسي در آنجا به دار آويخته شد ، مكان مقدسِ ديگرِ آنهاست . هرجاكه عيسي نماز خوانده و يا او يا مادرش مريم عذرا ظاهر شده اند ، عنوان مقدس گرفته است و به طور خلاصه : هر مكان يا هر زمان ، كه اين ظهور و تجلّي نمودار گشته و يا با هركس كه ملاقاتي داشته ، مورد تقدس و محل زيارت و مراسم سالانه آن ها شده و هر يك را انجيل عيد اعلام نموده است . در هر حال ، آنچه از مسيحيت به چشم مي خورد ، آن چيزي نيست كه در آيين نخستين حضرت عيسي وجود داشته است . ( زيرا آييني كه خود آوردنده آن بوده ، آيين توحيدي بوده ، اما آيين مسيحيت بر محور توحيد نيست . هر آنچه مورد تقديس قرار مي گيرد به اعتبار انتساب آن به شخص مسيح مي باشد ، نه به خداي مسيح ) .

در خصوص حج و آيين نخستين مسيحيت مي توان گفت كه حضرت عيسي ( عليه السلام ) نيز از جمله پيامبراني بود كه به نداي ابراهيم خليل ( عليه السلام ) پاسخ داد ؛ آن گاه كه به امر خداوند آهنگ حج داد .

عيسي ( عليه السلام ) از پيامبران اولوالعزم بود و مي دانست كه نداي ابراهيم جهانشمول است و به شريعت خاص اختصاص ندارد ، بلكه شامل همه اديان آسماني و همه پيامبران و مرسلين مي گردد و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ دائرة المعارف اسلامي ، گروه مستشرقان 7/304


40


تكليفي است عام بر همه مكلّفين .

آنگونه كه از روايات استفاده مي شود ، همه پيامبران به حجّ خانه خدا آمده اند . اين روايات كه از پيامبر گرامي و ائمه ( عليهم السلام ) نقل شده ، تأكيد ميورزد كه عيسي بن مريم روح الله به كعبه مشرفه آمده و حج خانه خدا گزارده است . از سخن پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آورده اند كه فرمود :

« وَالَّذي نَفْسُ محمّد بِيَدِهِ لَيُهِلَّنَّ ابنُ مريم بِفَجِّ الرَّوحاءِ حاجّاً أو مُعْتَمِراً أَو ليثنيهما » . ( 1 )

سوگند به آن كس كه جان محمد ( صلّي الله عليه وآله ) در يد قدرت اوست فرزند مريم از گردنه « روحا » عبور كرده در حاليكه صداي خود را به لبيك گفتن برداشته و به حج يا عمره ، يا هر دو عزيمت نموده است .

و از قول امام صادق ( عليه السلام ) در روايتي آمده است :

« وَمَرَّ عِيسَي بْنُ مَرْيَمَ بِصِفَاحِ الرَّوْحَاءِ وَهُوَ يَقُولُ لَبَّيْكَ عَبْدُكَ ابْنُ أَمَتِكَ لَبَّيْكَ » ( 2 )

« عيسي بن مريم از صفائح الروحاء گذشت ، در حالي كه مي گفت : لبيك ! بنده تو و فرزند كنيز تو ! لبيك . »

در مورد زمان حج پيامبران به سوي بيت عتيق ؛ و از جمله آن ها حضرت عيسي ( عليه السلام ) ، امام علي بن موسي الرضا ( عليه السلام ) مي فرمايد : « زمان حج آن دهه ذي حجه بوده است . . . وآن پيامبران عبارتنداز : آدم ، نوح ، ابراهيم ، عيسي ، موسي و محمد ( عليهم السلام ) و ديگر پيامبراني كه در اين مقطع زماني حج خانه خدا نموده اند و اين سنت شد براي فرزندان آن ها تا روز قيامت » ( 3 ) .

بدين ترتيب ، حج حضرت عيسي كه يكي از پيغمبران اولوالعزم است ، امكان ندارد مخالف حج پيامبران ديگر باشد و اينكه بيت المقدس يا مكان ديگري را براي حج خود و پيروانش قرار دهد .

انحراف مسيحيان در حج

مسيحيان نيز مانند يهود ، از سنت هاي الهي و راه انبيا منحرف شدند و تعاليم پيامبرشان را ناديده گرفتند و آموزه هاي شريعت را در حجاب هاي تحريف و كتمان پنهان داشتند .

قرآن كريم در آيات بسياري ، از اين انحراف سخن گفته و آنان را مورد نكوهش قرار داده ، مي فرمايد :

{  قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلي شَيْء حَتّي تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَاْلإِنْجِيلَ وَما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيراً

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مسند احمد ، ج2 ، صص240 و 272 و 290 ، با اندك اختلاف .

2 ـ بحارالانوار ، ج99 ، ص185 و كافي ، ج4 ، ص 213 باب حجّ الأنبياء . . .

3 ـ همان . و وسائل الشيعه ، ج11 ، ص274 . وَفِي الْعِلَلِ وَعُيُونِ الاَْخْبَارِ بِأَسَانِيدَ تَأْتِي عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ( عليه السلام ) قَالَ : « إِنَّمَا جُعِلَ وَقْتُهَا يَعْنِي عُمْرَةَ التَّمَتُّعِ عَشْرَ ذِي الْحِجَّةِ لاَِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَحَبَّ أَنْ يُعْبَدَ بِهَذِهِ الْعِبَادَةِ فِي أَيَّامِ التَّشْرِيقِ وَكَانَ أَوَّلُ مَا حَجَّتْ إِلَيْهِ الْمَلائِكَةُ وَطَافَتْ بِهِ فِي هَذَا الْوَقْتِ فَجَعَلَهُ سُنَّةً وَوَقْتاً إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَأَمَّا النَّبِيُّونَ آدَمُ وَنُوحٌ وَإِبْرَاهِيمُ وَمُوسَي وَعِيسَي وَمُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ( صلّي الله عليه وآله ) وَغَيْرُهُمْ مِنَ الاَْنْبِيَاءِ إِنَّمَا حَجُّوا فِي هَذَا الْوَقْتِ فَجُعِلَتْ سُنَّةً فِي أَوْلادِهِمْ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ » .


41


مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَكُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ } ( 1 )

بگو اي اهل كتاب ، شما را دستاويز استواري نيست ، جز آن كه تورات و انجيل و آنچه را از سوي پروردگاتان بر شما نازل شده ، به كار بنديد . اما بسياري از آن ها از روي طغيان و كفر دستورات فرود آمده از سوي خدا را كم و زياد مي كنند ، پس بر اين قوم كافر متأسف نباش » . ( 2 )

آيه به صراحت بيان مي كند كه اعمال اهل كتاب پذيرفته نيست جز آنچه را مطابق دستور خداوند انجام دهند . عيسي ( عليه السلام ) همانند ساير پيامبران بشارت دهنده و بيم دهنده بوده ، اما مسيحيان پس از وي دو گروه شدند ؛ گروهي به بت پرستي پيشين برگشتند و گروه ديگر ، نام عيسي را بر زبان رانده و همه چيز را در او خلاصه كردند و بدين ترتيب تمام معتقدات مسيحيان بر محور وجود عيسي دور مي زند .

اعياد مهم مسيحي ، به حوادثي در زندگي مسيح مرتبط مي گردد . نماد عقيده مسيحيّت صليب است كه به عيسي مسيح اشاره دارد . نماز و نيايش مسيحيان رو به مسيح دارد ؛ چرا كه آنان بر اين باورند كه براي انسان امكان آن نيست با خدا صحبت كند ، بنابراين عيسي را بايد مخاطب خود قرار دهد و به نيايش با او بپردازد .

نويسنده مسيحي « فرتز رايد نور » مي گويد :

« كليد عقايد مسيحيت اين است كه در واقع مسيح عامل پيدايش معتقدات آيين مسيحي مي باشد و هم اوست كه مجموعه اينها را در خود جمع مي كند . » ( 3 )

بر اين اساس ، جامعه مسيحي ، اماكني را كه ياد و خاطره مسيح را تداعي مي كند و از شخص او يا شخصيت مادرش مريم ، در رهگذر تاريخ تا به امروز جلوه و نمودي دارد ، براي اعياد ساليانه و آداب ديني و حج برگزيده اند كه اين اماكن مقدس را در ذيل مي نگريم :

1 ـ برخي از مسيحيان به سوي بيت المقدس در فلسطين جايي كه صليب اصلي عيسي بن مريم قرار دارد ، رهسپارند و با اين حركت به سنت ملكه « هيلانه » تأسّي مي جويند .

2 ـ گروه ديگر به كنيسه « رومه » رم در ايتاليا رو مي آورند .

3 ـ برخي از آن ها به « لورد » در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مائده : 68

2 ـ مائده : 68

3 ـ چگونه بايد مسيحي بود ؟ ص176


42


فرانسه ، آنجا كه معتقدند جناب مريم براي آنان تجلّي كرده ، حج مي گزارند .

4 ـ جمعي از آنان به كنيسه « فاطيما » متوجه اند ؛ زيرا بانويي بزرگ و نوراني به نام فاطيما در آنجا تجلّي كرده است .

5 ـ عدّه اي از آن ها به اماكن متفرّقِ ديگري مثل قبرهاي پيشينيان خود يا كوه ها و بخش هاي ديگري از طبيعت روي مي آورند .

اكنون به هر يك از اين موارد نظر مي افكنيم و موضع جغرافيايي هر يك و تاريخ آن را به اجمال از نظر مي گذرانيم :

1 ـ حج بيت المقدس

در هيچ يك از نصوص تورات و انجيل و ديگر آثار معتبر ، نشانه اي از حج به بيت المقدس وجود ندارد و اين تنها سنتي است كه به علل خاصي رايج شده است . عامل اساسي اين را در تبعيت از سنت ملكه « هلن » ( Helene ) مادر امپراتور قسطنطنيه بايد كاويد كه نامبرده ، چوبه داري را كه حضرت عيسي بر آن به دار آويخته شد ، كشف كرد و آن روز را روز مبارك و عيد مسيحي قرار داد كه همه ساله در آن روز حج مي گزارند ؛ روزي كه به « عود مقدس » موسوم است .

« هلن كه از مروجان آيين مسيحي بود ، در سال 326 ميلادي ، سياحتي را به شرق آغاز كرد و در خلال آن اماكن مقدس فلسطين را زيارت كرد و كنيسه هايي را دور اورشليم و بيت لحم بنيان نهاد . مي گويند او موفق شده در اين سياحت ، عود صليب و چوبه دار حقيقي مسيح را پيدا كند . ( 1 )

او اهتمام بليغي داشت كه جايگاه حوادث مهم جامعه مسيحي را كشف كند و معبدهايي را به عنوان يادمان اين حوادث بنيان نهد . ( 2 )

مسيحيان « كنيسه قبر مقدس » را كه در كنار كوهي بنا شده و معتقدند مسيح آنجا به دار آويخته شد ، گرامي مي دارند . اين كنيسه در شهري قرار گرفته كه سلطان سليمان قانوني در سال 1541 م . بنا نهاد و در شرق شهر قديمي قرار دارد . . . هنگامي كه ترك هاي سلجوقي ، مسيحيان را از زيارت بيت المقدس مانع شدند و كنيسه قبر مقدس ( كنيسه قيامت امروز ) را ويران كردند ، جنگ هاي صليبي در گرفت و در سال 1099 م . آن را صليبي ها متصرف شدند . ( 3 )

زيارت يا حج كنيسه قيامت ( كنيسه قبر مقدس ) به اعتقاد مسيحيان معمولاً در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ معجم الحضارة السامية ، هنري س . عبودي .

2 ـ العرب و اليهود في التاريخ ، د . احمد سوسته .

3 ـ همان منبع .


43


عيد ساليانه فصح صورت مي پذيرد كه عيد بزرگ مسيحيان است و به اعتقاد مسيحيان ، قيامت مسيح در ميان مردگان مي باشد و زمان اين زيارت از 22 مارس تا 25 آوريل مي باشد و بسياري از اعياد عمده مسيحيان به عيد فصح ارتباط دارد و قبل از اين زيارت روزه بزرگ مسيحي ها است كه چهل روز ادامه دارد و مصادف با آلام مسيح است . ( 1 )

« عيد فصح » يك عيد آييني است كه اوامر و نواهي مخصوصي چون روزه و نماز و دعا و نذورات و قرباني و ديگر آداب ديني را در برمي گيرد و با عيد مشهور ميلاد مسيح كه يادواره تولّد مسيح است ، تفاوت بسيار دارد .

در عيد ميلاد نيز زيارت كنيسه قيامت را مستحب مي دانند و اگر زيارت آن ميسّر نشد ، هر كنيسه ديگر را كه بتوانند زيارت مي كنند .

در هر حال ، حج به كنيسه قيامت در بيت المقدس كه سنتي بر جاي مانده از ملكه هلن مي باشد و تذكار جستجوي صليب مسيح است ، طي نسل ها به عنوان يك سنت مورد توجه قرار گرفته تا بدانجا كه به عنوان يك فريضه ديني و اطاعت امر الهي ـ كه به زعم آن ها عيسي تشريع نموده ـ درآمده است ، حال آنكه حقيقت اين حج جز ميراث هلن نيست و آن را حج الهي نمي توان ناميد .

2 ـ معبد رومه در ايتاليا

رم از شهرهاي مهم و مقدس ايتاليا در نگاه مسيحيان است . از ديرباز مركز فرهنگي ، هنري و ديني به شمار مي آيد و آن را شهر جاويدان يا شهر مقدس مي نامند . رم از شهرهاي بزرگ ايتاليا است كه تاريخ آن به قرن هشتم قبل ازميلاد مي رسد و در گذشته پايتخت جمهوري روم و سپس مركز امپراتوري رم بوده است . و نيز مركز تبشيري پاپ و امروزه پايتخت جمهوري ايتاليا و مركز فعاليت هاي اداري و روحاني كليساي كاتوليك رم و به تعبير ديگر پايتخت رهبري پاپ در آنجاست .

در تاريخ تمدن آمده است : عوامل متعددي وجود دارد كه پايتخت رم را به صورت مركز فعاليت هاي مسيحي و محل تلاقي ملّيت هاي مختلف درآورده . اين شهر از زيبايي خاصي برخوردار است و آثار باستاني جذابي دارد . مقر كليساي كاتوليك و حكومت پاپ به شمار مي رود و دل هاي بسياري از مسيحيان را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ الموسوعة العربية الميسّره ، 1247


44


كه به عيسي ( عليه السلام ) عشق مي روزند ، به خود متوجه ساخته و كليساي آن زيارتگاه سنواتي و مركز تجاري و تفريحي شده است .

آهنگ حج به اين كليسا به اعتقاد ما چيزي جز تفريح و گردشگري نيست و فاقد بُعد معنوي مي باشد و اين نوع تفريحات سنواتي در هر مكان و زماني ممكن است و هيچ يك از شرايط حج و بندگي را ندارد و اين گونه سفرها با توجه به اوضاع اجتماعي غرب و افعال ضدّ اخلاقي كه رخ مي دهد ، اموري است كه خداوند بدان راضي نيست و حضرت مسيح از آن تبرّي مي جويد ، با اين حال جاي شگفتي است كه نام حج بر آن نهاده شود .

3 ـ كليساي لورد در فرانسه ( loord )

آهنگ حج به اين كليسا در سال 1858 ؛ يعني هيجده قرن پس از ميلاد مسيح ( عليه السلام ) رايج شده و انگيزه آن اين بود كه يكي از راهبه هاي كليسا مدّعي شد مريم عذرا را مشاهده كرده ! در حالي كه در جوار غاري قرار دارد كه در نزديكي آن كليسا تجلي نموده است .

« لورد » شهري است در بخش جنوب غربي فرانسه كه در قرون وسطي موقعيت مهم استراتژيك داشته و از سال 1858 م . به صورت زيارتگاه مسيحيان در آمده است و بيماران كاتوليك به قصد استشفا بدانجا رهسپار مي شوند ؛ زيرا شايع شده بود كه مريم بارها در آن جا تجلّي كرده و دختر جواني به نام برنادت وي را مشاهده كرده است . ( 1 ) لويس معلوف مي نويسد : كتاب هاي مسيحيان مدعي است كه « برنادت سوبرويس » متولد سال 1844 در لورد فرانسه مريم عذرا را در سن 12 يا 14 سالگي زيارت كرده و او را به تأسيس اين معبد توصيه نموده است . ( 2 ) شك نيست كه ظهور جناب مريم وتجلّي آن براي نصاري هر چند شايع شده است ، اما زاييده تخيّلات ياوه عناصر افراطي و يا ساخته و پرداخته اغراض سياسي ، اجتماعي يا تبشيري يا عوامل ديگري است . هر چند اين غار باب المراد آنان گشته است و با نذورات و ديگر دستاويزها ، حاجات خود را آنجا طلب مي كنند . شب هايي را به گريه و زاري مي گذرانند و آمرزش گناهان خود و شفاي بيماران خود را مي خواهند . مايه شفگتي ، ساده لوحيِ برخي مسيحيان است كه اين اماكن را جايگاه حج

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ موسوعة المورد ، ج6 ، ص148

2 ـ المنجد .


45


مي نامند كه خداي جان و مسيح و مادرش پرستش مي شوند . كتاب هاي آن ها با جرأت تمام به نقل آن مي پردازند و تنها به اظهارات دختر بچه اي كه مدعي است در آن جا مريم عذرا را ديده ، دل مي سپارند .

3 ـ كينسه فاطيما در پرتقال

داستان فاطيما بر محور قضيه اي مي چرخد كه در اروپا اتفاق افتاده و توجّه جهان مسيحي را به خود جلب كرده و در زمره آداب و شؤون ويژه مسيحيان درآمده و به نوعي با جهان اسلام مرتبط مي گردد .

فاطيما قريه اي است در شبه جزيره فيبري در غرب اسپانيا و در شهري به نام « ليشبونه » قرار دارد ؛ سرزميني كه عبدالرحمان در سال ( 710 م ) فتح كرد و تا قرن يازدهم ميلادي در قلمرو اسلام قرار داشت و سپس اروپا آن را متصرف شد و اسلام از آن سرزمين رخت بربست و بيشتر مردم آن مسيحي اند .

اين قريه در سال 1917 م ناگهان به صورت زيارتگاه مسيحيان و مقصد زائران درآمد و آنچه مايه شگفتي پژوهشگران است ، چگونگي آميختگي تعاليم مسيحي با تعاليم اسلامي ؛ به خصوص در ديدگاه مردم قريه است كه كليساي فاطيما در آن واقع است .

داستان از اينجا آغاز مي شود كه سه كودك روستايي شاهد حادثه اي مي شوند كه در حوالي روستا براي آنان تجلّي مي كند و سپس سرچشمه اعتقادي عميق براي اهل روستا مي شود . ( اجمال اين حادثه به قولي چنين است كه سه كودك شاهد تجلّي نوري شدند كه به باور آن ها فاطمه زهرا ( عليها السلام ) بوده و تسبيحات حضرت زهرا را به آن ها آموخته كه به نقل تاريخ نگاران زائران مسيحي در كليساي فاطيما اجتماع مي كنند و تسبيحي به دست مي گيرند و هر يك به لغت خود آن تسبيحات را مي گويند .

قول ديگر در اين حادثه اين است كه مريم ( عليها السلام ) ظهور كرده و اين مكان را قداست بخشيده ولي نام فاطيما روي اين كليسا با وجه دوم سازگار نيست ، اگر فاطيما همان فاطمه باشد .

در هر حال ، از آنجاكه اعتماد كامل به نقل مزبور نبود ، از ترجمه تفصيلي آن خودداري شد ( و الله اعلم ـ مترجم ) . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ الحج عبر الحضارات و الأمم ، منبع همين ترجمه ، صص127 ـ 129


46


در هر حال انبوه زائران ، صدها كيلومتر طي مسافت مي كنند و از اطراف و اكناف به حج و زيارت اين كليسا مي آيند و به نذورات و ادعيه و آداب و اذكار مخصوص مي پردازند . ( 1 )

5 ـ حج ديگر اماكن مقدس

افزون بر آنچه از اماكن مقدس مسيحيان ملاحظه شد ، مكان هاي ديگري هست كه برخي از آن ها را زيارت مي كنند ؛ مانند قبور مردگان و بعضي اشجار كه آن ها را شجره عيد ميلاد مي نامند و برخي كوه ها و اشياي ديگر كه نياز به شرح آن نيست .

* پي نوشتها :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ همان منبع .



| شناسه مطلب: 83297