بخش 9
حج گزاری ایرانیان ، از زبان خادمان حجاج
169 |
ميقات حج - سال دوازدهم - شماره چهل و پنج - پاييز 1382
خاطرات
170 |
پيشكسوتان حج
سيّدنورالله باقري
جناب آقاي باقري ! پيش از آنكه پرسشهاي خود را در باره حج آغاز كنيم ، به عنوان مقدمه كمي از شرح حال خود بگوييد و توضيح دهيد كه نخستين سفر شما در چه سالي و چگونه بوده است ؟
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ ، ضمن عرض سلام خدمت همه خدمتگزاران و كارگزاران حج و آرزوي موفقيت براي خادمان حُجّاج ؛ اعم از مديران ، خدمه كاروان ها و . . . و طلب غفران و رحمت براي آنانكه به زائران بيت الله الحرام و مدينة النبي خدمت كرده و اكنون به دارِ باقي شتافته اند .
بايد بگويم كه من سيد نورالله باقري ، متولد 1308 تهران هستم .
از دوران جواني آرزو داشتم مكرّر به حج مشرف شوم و همواره در قنوت نمازم اين دعا را مي خواندم كه : « اَللَّهُمَّ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ ، فِي عَامِي هَذَا وَفِي كُلِّ عَام » ، تا اينكه سرانجام در سال 1339 توفيق يارم شد و به عنوان زائر ، به حج مشرّف شدم . البته گرچه زائر بودم امّا قصد كردم كه در طول سفر ، در خدمت به زائران و ميهمانان خدا بكوشم و از پروردگار متعال خواستم كه به پاس اين خدمت ، تا پايان عمر ، همه ساله مرا به عنوان « خادم حجاج » بپذيرد .
از سال 1340 تا 1363 با عنوان مدير كاروان مشرف مي شدم كه در سال
171 |
1363 ، هم خودم و هم پسرم ، حاج سيد محسن باقري ، در آزمون مدير كاروان شركت كرديم و هر دو پذيرفته شديم و من تا سن 57 سالگي ( 1365 ) ، در سمت مديركاروان ، در خدمت زائران خانه خدا بودم ، امّا در اين سال با مشورت جناب آقاي فومني ، كه مدّت كوتاهي جانشين جناب آقاي رضايي ، رياست محترم ( سابق ) سازمان حج و زيارت بودند ، با ميل شخصي از مديريت كاروان استعفا دادم و با موافقت شوراي عالي حج ، چون مدير مستعفي بودم تا سن 60 سالگي ( سال 1368 ) ، به عنوان معاون ، به همراه فرزندم تشرّف يافتم .
مجموعاً 28 سفر عرفات را درك كرده ام و تاكنون بيش از 40 سفر عمره رفته ام و همچنان ، همه ساله به همراه فرزندم به سفر عمره و عتبات مشرف مي شوم و دعاگوي همه هستم . خداوند متعال را شاكر و سپاسگزارم كه اين توفيق عظيم را نصيبم كرد !
الف ـ آغاز سفر
ميقات حج : از آداب و رسومِ مردم و حاجيان در سفر حج ، به خصوص از دوران هاي گذشته ، چه خاطره اي داريد ؟
آقاي باقري : در سال هاي گذشته ، چون تعداد اندكي به حج مشرّف مي شدند ، سفر آنان محسوس بود . قبل و بعد از سفر ، وليمه مي دادند . در رعايت مسائل شرعي جدّي بودند و پيش از سفر به حسابرسي اموال خود مي پرداختند . مي كوشيدند كدورت ها را كنار بگذارند ، از تمام آشناها حلّيت مي طلبيدند و با آنان خدا حافظي مي كردند و با بدرقه زياد و با شكوه خاص ، عازم اين سفر مي شدند . بدرقه كنندگان زماني طولاني در فرودگاه معطل مي شدند تا پرواز مسافرشان انجام شود و حتّي سماور ، غذا و زيرانداز به فرودگاه مي آوردند !
ميقات حج : در آن زمان ، سفر حج چند روز و يا چند ماه به طول مي انجاميد و هزينه اش چقدر بود و با چه وسيله به حج مي رفتيد ؟
آقاي باقري : مدت سفر از 35 تا 40 روز بود و هزينه آن به سه تا چهار هزار تومان
172 |
مي رسيد . و سفر با هواپيماي باري انجام مي گرفت كه 7 ساعت در آسمان بود و در طول مسير ، صعود و فرود زيادي داشت و به همين دليل حال بيشتر زائران به هم مي خورد .
ميقات حج : مدينة الحاج در كجا بود و چه وضعي داشت ؟
آقاي باقري : مدينة الحاج در داخل جده و به صورت حجره بود . اوايل فرش انداخته بودند و بعد تختخواب ، آنهم تخت هاي دو طبقه گذاشتند .
امكانات نظافتي و بهداشتي بسيار كم و محدود بود و هر گاه در داخل جا نبود ، اطراف حجره ها را فرش يا چادر مي زدند ، چون زائران مدّت زيادي را بايد در آنجا مي گذراندند تا لحظه حركت به مدينه يا جُحفه برسد .
در رعايت مسائل شرعي جدّي بودند و پيش از سفر به حسابرسي اموال خود مي پرداختند . مي كوشيدند كدورت ها را كنار بگذارند ، از تمام آشناها حلّيت مي طلبيدند
ميقات حج : آيا قبر حضرت حوا ( عليها السلام ) را ديده ايد ؟
آقاي باقري : قبر حوّا در داخل شهر جده بود و من آن را ديده ام .
ميقات حج : چگونه و با چه وسايلي از جده به مدينه مي رفتيد ؟
آقاي باقري : با اتوبوس هاي جمس ، از جاده قديم مي رفتيم كه حدود 10 ساعت زمان مي برد .
ميقات حج : ميقات جحفه چه وضعي داشت و چگونه خود را به آنجا مي رسانديد ؟
آقاي باقري : مسجد جُحفه در جاده قديم جده و نزديك رابغ بود . اگر مدينه بعد بوديم از جاده قديم وارد جاده خاكي مي شديم . گاهي اتوبوسها در خاك فرو مي رفت و گاهي راه را گم مي كرديم و با مشكلاتي به مسجد كوچك و مخروبه جُحفه مي رسيديم .
173 |
ميقات حج : برخورد زائران ديگر كشورها با ايرانيان چگونه بود ؟
آقاي باقري : روشن است كه آن زمان مثل امروز نبود . به دليل رابطه تنگاتنگ حكومت پهلوي با رژيم اشغالگر قدس ، مسلمانان ديگر بگونه ديگري به ايرانيان مي نگريستند .
ميقات حج : آيا در مسير ميان جده ـ مدينه ، روستاي شيعه نشين وجود داشت ؟
آقاي باقري : ما از آن مسير ، تنها منطقه غدير و بدر را به خاطر داريم . وقتي وارد مدينه مي شديم ، به منطقه و موقف عنبريه مي رفتيم ، چون اتوبوس ها داخل شهر نمي رفتند .
ميقات حج : برخورد مردم عربستان با زائران ايراني چگونه بود ؟
آقاي باقري : تنها تعدادي مطوّف ارتباط نزديك با مديران ، آنهم به جهت مسائل شغلي ، داشتند .
ميقات حج : ساختار كاروان ها در آن زمان چگونه بود و آيا مدير و روحاني داشتند ؟
آقاي باقري : هر كارواني به تعداد دلخواه زائر جذب مي كرد و روحاني ، پزشك ، آشپز ، خدمه و دارو با خود مي بردند .
آن زمان مثل امروز نبود . به دليل رابطه تنگاتنگ حكومت پهلوي با رژيم اشغالگر قدس ، مسلمانان ديگر بگونه ديگري به ايرانيان مي نگريستند .
ميقات حج : آيا زائران را به كوه احد و ساير مكان هاي خارج از مدينه مي برديد ؟ وضعيت آنها چگونه بود ؟
آقاي باقري : بله ، آن روزها درِ قبرستان باز بود و ما همراه زائران به آنجا مي رفتيم و سر قبرها زيارت نامه مي خوانديم و داخل قبرستان مي شديم و حتّي سر قبور شهداي احد هم مي رفتيم . همچنين به مساجد سبعه ؛ مانند مسجد قبلتين مي رفتيم ـ كه مسجدي قديمي بود ـ به منطقه خندق هم مي رفتيم كه مسجد علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) ، مسجد حضرت زهرا ( عليها السلام ) ، مسجد فتح ، مسجد سلمان در آنجا قرار داشت و نيز به مسجد قبا ـ كه آن هم مسجدي بسيار قديمي بود ـ مي رفتيم .
174 |
ميقات حج : از اماكن تاريخي مدينه ، چه چيزهايي به ياد داريد كه الآن تغيير كرده است ؟ و آيا از خصوصيات بقيع ، كوچه بني هاشم ، خانه امام صادق و امام سجاد ( عليهما السلام ) و . . . چيزي به خاطر داريد ؟
آقاي باقري : قبرستان بقيع و اماكن ديگر مدينه به شكل امروزي نبود . قبرستان بقيع كمي كوچكتر بود و حصار فلزي سبزرنگ مشبك داشت . در داخل كوچه بني هاشم مغازه هاي كوچك فروش اجناس بود . وقتي از روبه روي بقيع ، درست مقابل درِ جبرئيل وارد مي شديم ، خانه هاي قديمي با درهاي چوبيِ كوتاه جلب توجه مي كرد . خانه و مدرسه امام صادق و امام سجاد ( عليهما السلام ) هم وجود داشت .
بيت الأحزان و قبر عبدالله پدر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نيز در منطقه مصلاّي قديم بود ، كه تخريب گرديد .
ميقات حج : موقعيت خانه هاي اطراف حرم نبوي چگونه بود ؟
آقاي باقري : همه خانه ها قديمي بودند . تنها چند ساختمان به نام هتل وجود داشت كه اسمشان هتل بود ! ايرانيان معمولا خانه هاي اطراف حرم را اجاره مي كردند و بعضي كاروان ها هم باغ هاي بزرگ را براي سكونت بر مي گزيدند كه استخر داشت و سرسبز بود به نامهاي : باغ فرشته ، باغ ملائك ، باغ صفا و . . .
ميقات حج : زائران ايراني مي توانستند همراه خود كتاب هاي دعا ، مناسك و جزوه هاي آموزشي ببرند ؟
آقاي باقري : كتاب هاي دعا و مناسك مراجع تقليد را مخفيانه مي آوردند و مأموران در صورت مشاهده ، آن ها را مي گرفتند .
ميقات حج : نحوه غذا خوردن در ميان راه و استراحتگاه هاي مكه و مدينه چگونه بود ؟ آيا جمعي بود يا فردي ؟
آقاي باقري : چون غذاخوري ها بهداشتي نبود ، بيشتر غذا را خودمان بدون گوشت ، و به صورت آماده بسته بندي مي كرديم . البته براي وضو و رفع حاجت هم مشكلات زيادي وجود داشت .
175 |
ميقات حج : مسائل بهداشتي در سفر و در مكان هاي استراحت تا چه حد رعايت مي شد ؟
آقاي باقري : در طول سفر و اقامت در منازل ، سعي مي شد مسائل بهداشتي به طور كامل رعايت شود . توصيه هايي به زائران داشتيم و پزشك همراه گروه هم بر اين مهم نظارت كافي مي كرد و زائران هم توجيه مي شدند ، ليكن در طول مسير و غذاخوري هاي راه ، مشكلاتي وجود داشت .
ب ـ مكه
ميقات حج : با ماشين هاي روباز به مكه مي رفتيد يا با وسايل ديگر ؟
آقاي باقري : وسايل نقليه در آن زمان بسيار قديمي ، بدون كولر ، بعضي روباز و بعضي مسقف بود . براي حمل بار زائران از لُري استفاده مي شد . گاهي چرخ ماشين ها از ماشين جدا و ماشين ها از مسير جاده خارج مي شدند ؛ چون جاده قديم مدينه ـ مكه ، باريك بود تصادف هاي بسيار بدي رخ مي داد و هر لحظه اتفاقات غير منتظره اي در پيش بود و تلفات جاني زيادي داده مي شد .
ميقات حج : استراحتگاه هاي مسير مدينه و مكه چگونه بود و چه امكاناتي وجود داشت ؟
آقاي باقري : بيشتر آنها با حصير فرش شده و بسيار غير بهداشتي بود . آب در منبع هاي فلزي بسيار كم وجود داشت . دستشويي ها اندك بود .
جا دارد ياد كنم از ماهي هايي كه در يك ظرف سرخ مي كردند و رنگ روغن آن مانند قير بود . با اين حال بعضي از زائران در منطقه رابغ ، فقط ماهي مي خوردند .
ميقات حج : هنگام ورود به مكه چه آداب و رسومي انجام مي داديد ؟
آقاي باقري : خدمه اي كه از پيش براي آماده كردن منزل به همراه بار مي رفتند ، پس از آماده كردنِ منزل ، در منطقه وروديِ جده به مكه ، با پرچم مي ايستادند تا زائران را به منزل ببرند . با دود كردن اسپند ، آماده كردنِ خاكشير و ذبح گوسفند به استقبال زائران مي آمدند .
176 |
ميقات حج : آثار و خصوصيات مسجد الحرام و اطراف آن چگونه بود ؟
آقاي باقري : مسجد الحرام ، مانند امروز سنگ فرش سفيد نداشت . وقتي پا روي سنگ ها مي گذاشتي مي سوخت و قسمتي از حياط مسجد الحرام شن و ماسه بود .
آب زمزم در پشت مقام ابراهيم پله هايي قديمي داشت . مردم براي نوشيدن آب و بردن آن به عنوان تبرّك و تجديد وضو مي رفتند و واقعاً نظافت را رعايت نمي كردند .
بالاي كوه ابوقبيس به صورت باغچه بود و مسجد بلال بر فراز كوه قرار داشت كه خراب كردند . سال ها پيش تعدادي دستشويي در زير كوه ساختند و بعد آنها را خراب و قصر كنوني را بالاي آن بنا كردند .
ميقات حج : آيا مشكلاتي در انجام اعمال و مناسك حج وجود داشت ؟
آقاي باقري : آري ، به علّت كم بودنِ تعداد روحاني ، زائران گاهي در اعمال و مناسك حج و مسائل شرعي با مشكل مواجه مي شدند .
ميقات حج : اطراف حرم ، پيش از توسعه چگونه بود ؟
آقاي باقري : مغازه هاي متعدّد قديمي وجود داشت كه فروشندگان مسن و كهن سال آنها را اداره مي كردند . همچنين منازل مسكوني بسيار قديمي وجود داشت كه بيشتر به زوّار اجاره مي دادند .
ميقات حج : آيا قبرستان شهداي فخ را زيارت كرده ايد ؟
آقاي باقري : در آن زمان ، ديدار كوتاهي از قبرستان شهداي فخ در اطراف مسجد تنعيم داشتم ، كه اكنون تنها منطقه آن را به ياد دارم .
ميقات حج : از اعمال عمره تمتّع چه خاطره اي داريد ؟
آقاي باقري : خاطرات زياد است ، اما نخستين لحظه حضور و ورود زائران به خانه خدا و ضجّه و شيون و گريه هاي با ناله و افغان آنان ، برايم زيباترين خاطره است .
177 |
ميقات حج : از مكان صفا و مروه بگوييد كه آيا به شكل امروزي و سر پوشيده بود ؟
آقاي باقري : در نخستين سال تشرّفم ديدم كه در مسعي تازه طبقه بالا و سقف زده اند و كوه صفا و مروه كمي بزرگتر از صفا و مروه امروزي بود .
ميقات حج : در مسجد الحرام ، زائران ( هنگام طواف ، يا نماز پشت مقام ابراهيم ، يا لمس حجرالأسود ) با مشكلي مواجه بودند ؟
آقاي باقري : البته مشكلاتي وجود داشت ، به خصوص هنگام خواندن نماز پشت مقام ابراهيم كه ممانعت مي كردند . به علّت وجود فضاي كم ، مردم همديگر را فشار مي دادند و بارها نماز شكسته مي شد و دوباره از مكاني ديگر شروع مي كرديم و يا تعدادي مراقب مي گذاشتيم تا نماز را بخوانيم . در نزديك شدن به حجرالأسود و لمس و بوسيدن آن هم ، واقعاً نظم را رعايت نمي كردند .
نخستين لحظه حضور و ورود زائران به خانه خدا و ضجّه و شيون و گريه هاي با ناله و افغان آنان ، برايم زيباترين خاطره است .
ميقات حج : از حالات حاجيان در هنگام طواف ونماز ، اگر چيزي به يادداريد ، براي ما بگوييد .
آقاي باقري : در آن ايام ، زائران ، در انجامِ صحيحِ اعمال و مناسك حج بسيار جدّي بودند و خلوص آن ها واقعاً كم نظير بود ؛ به خصوص افرادي كه قبلا به اسم جاهل محله ناميده مي شدند ، وقتي به سفر حج مي آمدند واقعاً به خاك مي افتادند و با تمام وجود طلب مغفرت از گناهان و گذشته خود مي كردند و در بازگشت از حج ، تحوّل عمده اي در رفتار و كردارشان ايجاد مي شد .
ميقات حج : آيا حاجيان در نمازهاي جماعت اهل سنت شركت مي كردند ؟
آقاي باقري : به جرأت مي توانم بگويم كه كمتر كسي در نمازهاي جماعت اهل تسنن شركت مي كرد و اگر هم حضور مي يافت ، نمازش را اعاده مي كرد . از پيروزي انقلاب اسلامي به بعد بود كه به فرمان حضرت امام ( قدس سره ) حاجيان همگي در نمازهاي جماعت شركت مي كنند .
178 |
ميقات حج : از حضور بزرگان و مراجع تقليد در حج ، خاطره اي به ياد داري ؟
آقاي باقري : تنها سفر آيت الله سبزواري و آيت الله حكيم را به ياد دارم كه به حج مشرف شدند و ما در محضر آنان حضور مي يافتيم و در اين مورد هيچ مشكلي نداشتيم .
ميقات حج : برخورد مسؤولان عربستان با علما و بزرگان شيعه چگونه بود ؟
آقاي باقري : به ظاهر احترام مي گذاشتند ولي خصومت دروني و كينه توزانه با شيعه و رهبران آنان را در دل داشتند .
ج ـ مشاعر مقدس
ميقات حج : بعد از احرام در مكّه ، چگونه و با چه وسيله اي به عرفات مي رفتيد ؟
آقاي باقري : اوايل با لُري يا كاميون و بعدها با اتوبوس هاي جمس قديمي به عرفات منتقل مي شديم . گاهي راننده ها فرار مي كردند و از انجام وظايف سر باز مي زدند و زائران و كاروان ها را دچار مشكل مي كردند .
ميقات حج : در سرزمين عرفات آب لوله كشي و محل غسل و طهارت به حدّ كافي وجود داشت ؟
آقاي باقري : خير ، آب را به سختي تهيه مي كرديم . از سقاها آب سطلي مي خريديم . گاهي تا صبح جهت تهيه آب در تلاش بوديم و حوض برزنتي جهت نگهداري آب نصب مي كرديم .
وضع بهداشت بسيار بد و ناكافي بود . بسياري از حجاج كمتر غذا مي خوردند تا كمتر به دستشويي بروند .
ميقات حج : حالات و رفتار مردم در روز عرفه چگونه بود ؟ آيا دعا و مناجات دسته جمعي داشتند ؟
آقاي باقري : بسيار خوب و عارفانه بود . دعاي عرفه به صورت دسته جمعي در كاروان ها خوانده مي شد .
179 |
ميقات حج : از مشكلات و خاطرات زماني كه مشعر بيابان بود و امكاناتي نداشت ، چيزي به ياد داريد ؟
آقاي باقري : در مشعرالحرام يا مزدلفه چراغ وجود نداشت و كاروان ها بيشتر چراغ دستي و گازي همراه خود برمي داشتند . براي وقوف اختياري در مشعر مي مانديم و سنگ جمع مي كرديم . از عدم نظافت و بهداشت و كمي آب و وجود جانوران در مشعر هم هرچه بگويم كم گفته ام !
ميقات حج : از حالات روحي و معنوي مردم در مشعر بگوييد .
آقاي باقري : شور عجيبي داشتند . شب هاي به ياد ماندني مناجات حجاج ، استغاثه و ناله ، دعا و نشستن روي خاك و انتظار طلوع فجر ، از حالات شيرين و معنوي آن ايام بود . خانم ها نيمه شب پس از وقوف اضطراري به منا برده مي شدند و آقايان پس از وقوف اختياري و روشن شدن هوا به منا مي رفتند و تا صبح مشغول مناجات مي شدند .
ميقات حج : افراد گمشده در مشعر چه مي كردند و به كجا مي رفتند ؟
آقاي باقري : زائران را قبلا توجيه مي كرديم كه در صورت گم شدن ، با ديگر كاروان هاي ايراني به منا بيايند . ولي با اين حال مشكلاتي وجود داشت ؛ البته حجاج خارجي بيشترين گمشده را داشتند .
ميقات حج : حركت از مشعر به منا ، چگونه و با چه وسايلي بود ؟
آقاي باقري : از مشعر به منا را گاهي پياده و گاهي با ماشين هايي كه پيشتر پارك كرده بوديم ، مي رفتيم .
ميقات حج : آيا وادي محسِّر علامتي داشت و حاجيان اين منطقه را مي شناختند ؟
آقاي باقري : منطقه ميان مشعر و منا را وادي محسّر مي گفتند ، و مانند امروز علامتي در آن وجود نداشت . ما سعي مي كرديم هميشه همراه زائران باشيم تا به اعمال و وقوف هاي آن ها لطمه اي وارد نشود .
180 |
ميقات حج : اعمال منا ( رمي جمرات ) چگونه انجام مي گرفت ، آيا در رمي جمرات مشكل خاصي بروز مي كرد ( مثلا كسي كشته شد ؟ )
آقاي باقري : زائران بعد از حضور در منا وسايل همراه را در چادرها مي گذاشتند و پياده به جمرات مي رفتند . فشار جمعيت زياد بود ، گاهي افرادي از ديگر كشورها زير دست و پا مي ماندند و به خاطر كهولت سن و ناتواني تلف مي شدند . ما هميشه سعي مي كرديم زائران را در گوشه اي جمع كنيم و در گروه هاي كوچكتر به رمي بپردازيم .
چون راه ها و خيابان هاي منتهي به جمرات مانند امروز زياد نبود ، ازدحام بسيار ايجاد مي شد و گاهي حركت ماشين ها و گرميِ هوا مشكلات فراواني به وجود مي آورد .
ميقات حج : مطالبي هم از چگونگي ذبح و حلق رأس بگوييد و اينكه قرباني ها را چگونه تهيه مي كرديد ؟
آقاي باقري : قرباني را با كمك آشپز و چند تن از زائران كه مهارت در ذبح داشتند ، انجام مي داديم ؛ به اين طريق كه گوسفند را به صورت گلّه مي خريديم و ذبح مي كرديم و براي سر تراشيدن يا حلق ، مي كوشيديم با آموزش به زائران مقداري بيشتر بهداشت را رعايت كنيم ولي مگر با كميِ آب و توجه نداشتن بعضي از زائران به بهداشت امكان داشت !
ميقات حج : لاشه قرباني ها چه مي شد ؟ آيا باعث تعفّن و بيماري نمي گرديد ؟
آقاي باقري : لاشه قرباني ها بيشتر زير دست و پا مي ماند و بو مي گرفت و واقعاً باعث بروز بيماري مي شد . تعدادي از آفريقايي ها و فقرا لاشه هايي را براي خود مي بردند ، خون گوسفندان از لباس هاي آنان جاري بود و تعداد زيادي از افرادي كه به قربانگاه رفته بودند ، حتماً بااحرام روي لاشه گوسفندمي افتادندوباوضع بسياربدي به چادرها مي آمدند .
ميقات حج : آداب و رسوم زائران ايراني در شب هاي منا چگونه بود و آن شب ها را به چه شكل مي گذراندند ؟
آقاي باقري : امكانات را خودمان تهيه مي كرديم ، در منا غذا مي پختيم . با وجود امكانات بسيار كم ، سعي مي شد زائران در رفاه نسبي باشند ، ولي دعا و نيايش در شب ها و به ديدار
181 |
هم رفتن زائران از صحنه هاي بسيار جالب توجه بود .
ميقات حج : عرب ها در مِنا چه مراسمي برگزار مي كردند ؟
آقاي باقري : آنها سعي مي كردند براي وقوف ، در منا باشند و تعدادي از ايشان به مكه مي رفتند . برخي در منا دست فروشي مي كردند و در عين حال ، حج نيز به جا مي آوردند .
ميقات حج : خاطره اي از آتش سوزي چادرهاي حجاج در منا و يا ساير مشكلات داريد ؟
آقاي باقري : بله ، كاروان هاي خارجي به علت رعايت نكردن مسائل ايمني ، باعث آتش سوزي و تلفات جاني و مالي در منا شدند . ساعت حدود 2 بعد ازظهر آتش سوزي آغاز شد و ما زائران را به سرعت به طرف كوه هاي اطراف هدايت كرديم و به آنان اجازه نداديم وسيله اي را با خود حمل كنند ؛ چون خطر هر لحظه در كمين بود و شعله هاي آتش با تركيدن كپسول هاي گاز به آسمان مي رفت و روي چادرها مي ريخت واقعاً وحشتناك و غم انگيز بود ؛ بگونه اي كه هيچگاه فراموشم نمي شود . از گروه ها كسي صدمه اي نديد ولي متأسفانه تعدادي ايراني و بيشتر از زائران ديگر كشورهاي اسلامي جان خود را از دست دادند . مشاهده صحنه هاي سوخته شده ، بعد از خاموش شدن آتش ، واقعاً دردناك و محزون كننده بود .
ميقات حج : كاروان ها و زائران ، بيشتر چه وسايلي را با خود به عرفات و منا مي بردند ؟
آقاي باقري : زائران وسايل شخصي خود را حمل مي كردند و كاروان ها سماور نفتي ، اجاق گاز ، ديگ و ظرف مواد غذايي همراه داشتند كه كار بسيار خطرناكي بود و هر لحظه ممكن بود فاجعه اي رخ دهد .
ميقات حج : چه خاطره اي از اعمال و آداب شب هاي منا به ياد داريد ؟
آقاي باقري : روز عيد قربان ، همه زائران روبوسي مي كردند . به همديگر تبريك مي گفتند و بعضي به يكديگر هديه يا عيدي مي دادند و شب ها به مناجات مي پرداختند و روضه خواني مي كردند .
182 |
ميقات حج : آيا از مساجد قديمي موجود در منا خاطره اي به ياد داريد ؟ ( مسجد كبش ، مسجد البيعه و . . . )
آقاي باقري : چون بيشتر مشغول كار در كاروان و برنامه ريزي بوديم ، به ندرت به مساجد منا مي رفتيم . تنها به مسجد خيف مي رفتيم و در آنجا دو ركعت نماز مي خوانديم .
ميقات حج : از روزهاي پاياني حج ، چه خاطره اي داريد ؟
آقاي باقري : در روزهاي پاياني ، همه آماده حركت به ايران بودند . سوغات ها را جمع وجور مي كردند و پيوسته مي پرسيدند : كي مي رويم ؟
آگاهي زائران در آن روزگار تنها در حدّ شنيده ها از منبري ها و جلسات بود و كتب كافي و مورد نياز مانند امروز در دسترس نداشتند .
ميقات حج : هنگام وداع از مسجد الحرام و مكه ، برنامه و آداب خاصي داشتيد ؟
آقاي باقري : بله ، به همراه روحاني زيارت وداع و طواف وداع را انجام مي داديم تا زائران ، آخرين نيازها و حوائج و خواسته هاي خود را از خداي خود طلب كنند .
ميقات حج : نحوه خريد سوغات چگونه بود و معمولاً چه چيزهايي به عنوان سوغات خريده مي شد ؟
آقاي باقري : سوغات و خريد آن ، جزو خواسته ها و از برنامه هاي زائران بود و بيشتر زائران تمايل به خريد انواع پارچه ، جانماز و وسايل برقي و اسباب بازي براي خانواده هاي خود بودند .
ميقات حج : آيا ميان شيعيان و اهل سنت اختلافات و درگيري بروز مي كرد ؟
آقاي باقري : برخورد بسيار كمي ميان زائران وجود داشت . بيشتر روحيه دوستي و مساعدت به همديگر حاكم بود . زائران بيشتر به دنبال دوستان و همشهري هاي خود مي گشتند تا خاطره اي را براي تعريف داشته باشند .
183 |
ميقات حج : هنگام برگشتن از حج و رسيدن به ايران ، چه آداب و رسومي از سوي استقبال كنندگان انجام مي شد ؟
آقاي باقري : قرباني ذبح مي كردند ، اسپند در آتش مي ريختند و وليمه مي دادند . بيشتر اهالي محل و فاميل به ديدن حاجي مي رفتند .
سوغاتي دادن ، هديه بردن ، به استقبال آمدن و پهن كردن زيرانداز و ساعت ها به انتظار نشستن از برنامه هاي رايج در آن زمان بود ، چون بيشتر پروازها با تأخير همراه بود .
د ـ اسرار و معارف حج
ميقات حج : آيا مردم در آن زمان توجّهي به اسرار و معارف حج داشتند ؟
آقاي باقري : بله ، ولي نه به اندازه امروز . آگاهي زائران در آن روزگار تنها در حدّ شنيده ها از منبري ها و جلسات بود و كتب كافي و مورد نياز مانند امروز در دسترس نداشتند .
ميقات حج : معمولاً به حاجيان چه تذكراتي مي داديد و به چه نكاتي تأكيد داشتيد ؟
آقاي باقري : توجه به برنامه هاي تنظيم شده از طرف كاروان ، آشنايي كامل با مناسك حج ، اعمال و زيارت ها به صورت گروهي ، رعايت بهداشت عمومي ، رعايت اخلاق ، انضباط در سفر و . . . همچنين يادآوري مي كرديم در رابطه با عمره و حج تمتّع هر چيزي را كه نمي دانند از روحاني بپرسند .
ميقات حج : استقبال زائران از اسرار و معارف و تأثير آن مطالب در روح حاجيان تا چه حد بود و امروزه چگونه مي توان اسرار و معارف حج را تبيين كرد ؟
آقاي باقري : زائران تشنه شنيدن اسرار و معارف بودند ؛ چون بيشتر آن ها سواد نداشتند ، فقط از طريق سخنراني مطالبي را مي آموختند و تحوّلي در درونشان ايجاد مي شد و اين حالت تا پايان سفر در رفتار آنان نمايان بود .
چون امروزه بيشترحجاج باسوادند ، آماده كردن كتب مختلف ، فيلم ، تشكيل جلسات متعدد و تهيه برنامه هاي تلويزيوني ، همانگونه كه واحد آموزش و پژوهش بعثه در حج و عمره انجام مي دهد ، در آشنا كردن زائران با اسرار و معارف حج بسيار مؤثر است .
184 |
ميقات حج : چه خاطره و لذّت هاي معنوي از حج واجب ( حج اول ) داريد ؟
آقاي باقري : حجّ اول بسيار شيرين پرخاطره و توأم با احتياط است و طبيعتاً من هم مانند هر حاجي ، در سال اول زياد مراقب اعمال و رفتار خود بودم و با اينكه زائر بودم و با هزينه شخصي به سفر آمده بودم ، با خداوند عهد بستم به زائران خدمت كنم و از او خواستم كه تا پايان عمر اين توفيق را به من بدهد كه خدمتگزار زائران باشم . سپاس خداي را كه حاجت خود را تاكنون گرفته ام .
با خداوند عهد بستم به زائران خدمت كنم و از او خواستم كه تا پايان عمر اين توفيق را به من بدهد كه خدمتگزار زائران باشم .
ميقات حج : حجاج بايد چه درس هايي از حج بگيرند ؟ و در رفتارشان بايد چه تغييراتي داشته باشند ؟
آقاي باقري : حج به انسان مي آموزد كه مانند ابراهيم و اسماعيل و هاجر باشند در تقوا ، ايمان ، شجاعت و شهامت ، مقاومت ، برنامه ريزي صحيح و منظم ، اخلاق ، سياست ، انسان بودن و بنده بودن و . . . مطمئناً افرادي كه به حج مشرف مي شوند تغييرات اساسي در زندگي بيرون و درون خود احساس خواهند كرد و آن را به راحتي مي توانند به ديگران منتقل نمايند .
ميقات حج : در پايان اگر مطلبي ناگفته داريد ، بفرماييد .
آقاي باقري : بسيار سپاسگزارم از مسؤولان محترم بعثه مقام معظم رهبري ، به خاطر اينكه يادي از ريش سفيدان و پيشكسوتان حج كرده اند تا بتوانيم خاطرات و نظريات خود را بيان كنيم ، و ضمن تقدير از مسؤولان سازمان حج ، به خاطر برنامه ريزي منظم و تحوّلي كه در سال هاي گذشته در برنامه حج و عمره ايجاد نمودند . براي همه خدمتگزاران آرزوي موفقيت مي كنم .