بخش 11
زیارت عارفانه
194 |
ميقات حج - سال دوازدهم - شماره چهل و پنج - پاييز 1382
زيارت عارفانه
رحيم كارگر
زيارت ، حضوري عارفانه و مشتاقانه در بارگاه پاكان جهان و تشرّف به حرم هاي مقدّس و نوراني آنان است .
زيارت ، سفري پر از شور و شوق و سرشار از اخلاص و عشق ، به سوي حرم معصومان و برگزيدگان الهي است .
زيارت ، اعلام تولاّ و تبرّاي دائمي شيعيان و اظهار مودّت و دوستي واقعي ولايت مداران است .
زيارت ، حضور آگاهانه ، عالمانه و خرد ورزانه در حرم عالم ترين عالمان و دانشمندترين دانشمندان گيتي است .
زيارت ، برقراري ارتباط دروني با حجت هاي الهي و فراهم كردن اتصال معنوي و قلبي با اولياي خداوند است .
زيارت ، تمسّك به « ثقلين » پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و شفاعت خواستن از آل عبا است .
زيارت ، بيعت مستمر و هميشگي با امامان معصوم و تبعيت خالصانه از خاندان وحي است .
زيارت ، شرفيابي به محضر اهل بيت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) وكسب فيض و بركات معنوي از ساحت آن بزرگواران است .
195 |
زيارت ، توسّل عاشقانه به دامان آل ياسين و دعا و حاجت خواستن از واسطه هاي مقرّب الهي است .
زيارت ، ديداري عاشقانه و مشتاقانه از مزار اهل بيت و اظهار علاقه قلبي به آنان است .
زيارت ، خلوت گزيدن و انس گرفتن با سرچشمه هاي رحمت و فيض الهي است .
زيارت ، تكريم و تعظيم در برابر كساني است كه فاني در معبود خويش گشته و جز رضاي حضرت دوست راهي نپيموده اند .
زيارت ، هويت وجودي خويش را بازيافتن و از زلال حضور يار سيراب گشتن و شبيه امام شدن است .
زيارت ، دانشگاه انسان سازي و معنويت و مكتب خودسازي و معرفت است .
زيارت ، فرصت طلايي طهارت و پاكي اخلاق و موعد توبه و پاكسازي درون است .
زيارت ، داراي حكمت و فلسفه هاي متعددي است و اسرار و آثار گران قدري در آن وجود دارد كه انديشه و نگارش در مورد آنها مجال گسترده اي مي طلبد .
تعظيم ، تكريم ، گرامي داشت و ياد كرد انسان هاي شايسته ، هنرمند ، فرهيخته ، فرهنگ ساز ، نقش آفرين ، مصلح ، متحول كنندگان تاريخ و . . . و نيز زنده نگه داشتن نام و ياد آنان پس از مرگ ، لازمه محبت ، عشق و ارادت انسان ها به نيكي ها و كمالات است و ريشه در فطرت و سرشت آدمي دارد .
شخصيت هاي صالح با توجه به پايگاهي كه در عقايد ، احساسات وعواطف ملت ها دارند ، نام و يادشان همواره زنده مي ماند و علاقه مندان به آنان براي زنده نگه داشتن يادشان تا پاي دار ، پايداري مي كنند و تا قطع قدم ، ثابت قدم مي مانند و براي نيل به كام معنا گام به دام بلا مي نهند .
ذكر مناقب و فضايل آل طاها و ياسين ( عليهم السلام ) ، احساس شادماني و سرور در مواليد و تألّم و اندوه در مصايب آنان ، از يك سو ، موجب تقرّب به خدا است ؛ زيرا ارتباط عقلي و عاطفي با آن ذوات نوري ـ كه انسان هاي كامل اند ـ مايه بهره وري از معارف قرآن و استفاده از سنت معصومان ( عليهم السلام ) مي گردد و سبب تحكيم پيوند با خليفه خدا مي شود ؛ گذشته از آنكه بزرگداشت نام و ياد اولياي الهي نيز هست .
196 |
يكي از راه هاي بزرگداشت مفاخر و صاحبان كمال ، زيارت آنان است كه در حقيقت موجب بقا و استمرار حيات علمي ، هنري و معنوي آنان مي گردد . افزون بر اينكه عامل پيوند نسل حاضر و نسل هاي آينده ، با نسل هاي گذشته و وسيله ارتباط روحي با آنان و كمالاتشان است . ( 1 )
زيارت امامان ، متصل شدن به آنان و غرق شدن در انوار و معنويّات ايشان است و نيز الهام گرفتن ، درس آموختن ، تحرّك و سير در فضيلت ها و تكامل و ساخته شدن است .
زيارت ، تكريم و تعظيم در برابر كساني است كه فاني در معبود خويش گشته و جز رضاي حضرت دوست راهي نپيموده اند .
زيارت پيشوايان ديني ، نوعي بهره برداري بزرگ از وجود آنان ، بعد از مرگ و شهادت است كه : يعني آنان حتي پس از رفتن به زير خاك ، از قبر خويش فرمان عدالت ، تقوا و مبارزه با ستمكاران را مي دهند . بي جهت نيست كه خلفاي جور ، مردم را از زيارت اباعبدالله ( عليه السلام ) منع كردند و به حرم آن حضرت در كربلا آب مي بستند ؛ زيرا زائران آن حضرت در سر قبر وي ، پيمان مبارزه با ستمگران را مي بستند و مي گفتند : مانند تو با كافران و ظالمان خواهيم جنگيد .
امامان ( عليهم السلام ) كه بعد از واقعه كربلا مي خواستند ، قيام آن حضرت و عزاداري را به صورت مكتبي در آورند ، شيعيان خويش را به زيارت آن حضرت تشويق مي كردند .
تا جايي كه امام باقر ( عليه السلام ) به محمدبن مسلم مي فرمايد :
« مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ( عليه السلام ) فَإِنَّ إِتْيَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَي كُلِّ مُؤْمِن يُقِرُّ لِلْحُسَيْنِ بِالاِْمَامَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ » . ( 2 )
« شيعيان ما را امر كنيد به زيارت قبر حسين ( عليه السلام ) ؛ زيرا زيارت او بر هر كس كه به امامت او عقيده دارد ، واجب است . »
علاّمه مجلسي در بحارالأنوار پس از نقل رواياتي چند ، مي فرمايد : ظاهراً بيشتر اخبار اين باب و بسياري از اخبار ابواب آينده ، وجوب زيارت آن حضرت را مي رساند ؛ بلكه آن را اعظم و آكد فرايض مي شمارد ، بعيد نيست كه بگوييم : زيارت آن حضرت در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ادب فناي مقرّبان ( شرح زيارت جامعه كبيره ) ، ج 1 ، ص 17 و 21
2 . وسائل الشيعه ، ج14 ، ص443
197 |
مدت عمر ، يك دفعه واجب است در صورت قدرت ، مرحوم پدرم ـ نوّرالله ضريحه ـ نيز اين نظر را داشت . ( 1 )
اهميت و ضرورت زيارت به حدي است كه در روايات از آن به عنوان عهدي الهي و فريضه اي ضروري نام برده شده است . امام رضا ( عليه السلام ) نيز فرموده است :
« إِنَّ لِكُلِّ إِمَام عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَشِيعَتِهِ وَإِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَحُسْنِ الاَْدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ » . ( 2 )
« هر امامي به گردن دوستان و شيعيان خود ، عهدي دارد كه با زيارت قبور آنان ، وفاي به اين عهد كامل مي گردد و به خوبي گزارده مي شود . »
امام صادق ( عليه السلام ) نيز در روايتي دستور مي دهد كه :
« ائْتُوا قَبْرَ الْحُسَيْنِ ( عليه السلام ) كُلَّ سَنَة مَرَّةً » . ( 3 )
« سالي يك بار ، به زيارت قبر حسين ( عليه السلام ) برويد . »
امام ابي جعفرثاني ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« شيعيان ما را امر كنيد كه به زيارت قبر حضرت حسين بن علي ( عليه السلام ) بروند ؛ زيرا زيارت آن حضرت ، بر هر مؤمني كه اقرار به امامتش از جانب خداوند ـ عزّوجل ـ دارد ، فرض و واجب است » . ( 4 )
البته فقهاي شيعه و سني با استناد به توصيه ها و تأكيدات فراواني كه درباره زيارت شده است ، فتوا به استحباب زيارت داده اند . ( 5 ) نامور اماميه ، مرحوم محقق حلّي گفته است : « بر حج گزار مستحب مؤكّد است كه به زيارت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بشتابد » . ( 6 )
ابن قدامه ، عالم بزرگ اهل سنت ، مي گويد :
« زيارت قبرپيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) مستحب است ؛ زيرا از خود آن حضرت روايت شده است : كسي كه حج بگزارد و قبر مرا بعد از وفاتم زيارت كند ، همانند آن است كه در حياتم مرا زيارت كرده باشد » . ( 7 )
ابن هبير نيز مي گويد : « پيشوايان چهارگانه اهل سنت بر استحباب زيارت پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) اتفاق كرده اند » . ( 8 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بحارالأنوار ، ج 98 ، ص 10 ؛ به نقل از خاندان وحي ، ص402
2 . الكافي ، ج4 ، ص567 ؛ بحارالأنوار ، ج 100 ، ص 116
3 . وسائل الشيعه ، ج14 ، ص532
4 . كامل الزيارات ، ص 395
5 . شرح زيارت جامعه كبيره ، ج 1 ، ص 31
6 . شرايع الاسلام ، ج 1 ، ص 278
7 . المغني و الشرح الكبير ، ج 3 ، ص 588
8 . الغدير ، ج 5 ، ص 110
198 |
با اين حال زيارت بايد در راه خدا و به قصد تقرّب به او و اولياي او باشد و زائر در صدد اجراي دستورها و فرمان هاي الهي باشد .
امام علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« زُر في اللّهِ أَهلَ طاعَتِهِ وَخُذْ الهِدايَةَ مِنْ أَهْلِ وِلايَتِهِ » . ( 1 )
« براي خدا به ديدن اهل طاعت او برويد و هدايت را از اهل ولايت او بگيريد . »
همچنين مي فرمايد : « براي خدا زيارت كنيد و براي خدا همنشيني نماييد . از دشمنان خدا ببريد و با دوستان او پيوند برقرار سازيد » . ( 2 )
آثار و بركات زيارت
زيارت ، هم به عنوان توسّل به درگاه ائمه ( عليهم السلام ) و شفاعت اين پيشوايان از ما نزد خداوند است و هم نوعي دعا ؛ يعني سخن گفتن با خداوند ، اما به طوري غير مستقيم و با واسطه . همان طور كه در هنگام دعا و نيايش خالصانه ، روح انسان صفا يافته و درهاي رحمت الهي به روي او گشوده مي شود ؛ زيارت نيز باب معرفت الهي است ؛ در هنگام زيارت احساس مي كند در فضاي باز ملكوتي قرار گرفته است و در آسمان رحمت الهي ، پرواز مي كند و فيض هاي ربّاني از هر طرف به سوي او جاري است . ( 3 )
زيارت در نظر شيعه ، عبادتي است داراي ابعاد بسيار : انسان را در مسير الله حركت مي دهد و توجه او را به ذات اقدسش بسيار مي كند . او را هم رنگ وپيرو معصومان مي كند ، روح و روانش را از زنگار گناهان و آلودگي ها پاك و خلوص و پاكي را جانشين آن مي سازد و نيز در جهت كارهاي اجتماعي ، سياسي و فرهنگي او را راهنمايي مي كند و از همه مهم تر راه و روش چگونه زيستن را به او مي آموزد .
زائر در پرتو فيض شفيع ، امام و ولي خدا قرار مي گيرد ، راز دل بر مي گشايد و اندوه دل سبك مي كند .
چه مخاطبي امين تر و شايسته تر و فريادرسي مطمئن تر از امام كه عقده هاي گره خورده دروني ما را بشنود و مي شنود كه زائرش را چنان سبك بال و سبك بار ، راهي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . غرر الحكم ، ح 1 ، ص 5491
2 . بحارالأنوار ، ج 77 ، ص 192
3 . شرح زيارت جامعه ( بااختران تابناك ولايت ) ، ص 8
199 |
ديارش مي كند .
زنگار دل را از زنگ زندگي پر غوغا ، به آب جان بخش عطوفتش مي شوييم ، با كوهي از غم به سويش مي رويم ، با نشاطي معنوي و سبك بال ، در هواي عنايت و شفاعتش به پرواز در مي آييم .
زيارت ، حالت خضوع و فروتني را در انسان پرورش مي دهد و زيارت هاي وارده ، انسان را با مفاهيم و معارف غني اسلام ، آشنا مي سازد .
زيارت ، حالت خضوع و فروتني را در انسان پرورش مي دهد و زيارت هاي وارده ، انسان را با مفاهيم و معارف غني اسلام ، آشنا مي سازد .
زيارت در خلوتگه دل و در حضور امام ، شوق انابت و شور توبه ، براي زائر به وجود مي آورد .
در حالت دعا ـ كه دعا بخشي از زيارت است ـ انسان احساس آرامش و آسايش روحي مي كند كه خوشبختي به معناي واقعي كلمه ، جز آرامش دل نيست .
و به راستي بايد گفت : « زيارت ، ارتباط با خدا ، وليّ خدا و روحيه شهادت طلبي و جهاد در راه خدا را در انسان بالا مي برد .
زيارت ، وسيله آشنايي با سنت ها ، گويش ها ، فرهنگ ها و شيوه هاي زندگي مردم مناطق مختلف است و عامل گسترش اطلاعات و توسعه ارتباطات و تجربه اندوزي است . . . » . ( 1 )
مي توان آثار و بركات زير را براي « زيارت امامان معصوم ( عليهم السلام ) » برشمرد :
1 . بهره مند شدن از فضاي معنوي حرم هاي شريف كه محلّ تردّد فرشتگان ، ارواح انبيا و اوليا و محلّ تردّد و تعلق ويژه روح بلند زيارت شونده است و دعا كردن در آنجا در مظان استجابت دعا مي باشد .
2 . گسترش فرهنگ توحيدي و ولايت اهل بيت عصمت و طهارت در ميان راه ها و شهرها و مسير مشاهد مشرّفه .
3 . ارتباط ملت ها و مليت هاي مختلف و آگاهي از مشكلات ، مشقّات و امكانات يكديگر و عمل به توصيه هاي كلي قرآن بر سير در اقطار زمين و تماشاي فرجام مجرمان .
4 . حرم هاي شريف امامان معصوم ( عليهم السلام ) در طول تاريخ مراكز علم ، تبليغ و ترويج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . زيارت و آداب آن ، ص3
200 |
دين ، مبدأ قيام ها و نهضت ها ، محل پيمان بستن و هم قسم شدن براي انقلاب هاي رهايي بخش ، جنبش هاي انتقام آميز و . . . بوده است . ( 1 )
5 . به طور كلي مي توان گفت كه زيارت ، باعث نزديكي زائران به معنويات ، نيكي ها و فضايل اخلاقي و دوري از كژي ها و ناراستي ها مي شود و بهترين موقعيت براي توبه و آمرزش خواهي است .
6 . زيارت ، ارتباطي قلبي مستمر با اولياءالله و اعلام تولاّ و محبت جاودانه خود نسبت به آنان است و اين باعث تقويت روحيه ولايت مداري است .
7 . بسياري از كساني كه مشكلات و گرفتاري هاي مختلف ( مريض ، فقر ، بدهي و . . . ) دارند ، در موقع زيارت و توسل جستن به اهل بيت ( عليهم السلام ) ، شاهد برطرف شدن مشكلات خود مي شوند .
آداب زيارت
الف : آداب عمومي زيارت
زيارت خاندان نبوي ( صلّي الله عليه وآله ) ، بايد همراه با آداب و شروط خاص آن باشد تا زائر بر معنويت و قداست عمل خود بيفزايد ؛ از ثواب ها و پاداش هاي بيشتري بهره مند شود ؛ احترام اهل بيت را هر چه بيشتر رعايت كند ، زيارت و دعاي او مقبول درگاه الهي شود ؛ خواسته ها و دعاهاي او بيشتر در مظان استجابت باشد . يك سري از اين آداب ، عمومي بوده و بهتر و سزاوار است كه همه زائران آن را رعايت كنند .
« محمد بن مسلم به امام باقر ( عليه السلام ) عرض كرد : اگر به زيارت پدر شما برويم ، حج كرده ايم ؟ فرمود : آري . پرسيدم : پس آنچه بر حاجي لازم است ، بر ما نيز لازم است ؟ فرمود : چه چيز ؟ عرض كردم : چيزهايي كه براي حاجي لازم است ، فرمود : لازم است :
ـ با همسفرت خوش رفتار باشي ؛
ـ كمتر حرف بزني ، مگر در خير و خوبي ها ؛
ـ ياد خدا بسيار كني ؛
ـ جامه ات پاك باشد ؛
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ادب فناي مقربان ( شرح زيارت جامعه كبيره ) ، ج 1 ، ص 25 و 26
201 |
ـ پيش از رسيدن به حائر غسل كني ؛
ـ خاشع باشي و نماز زياد بخواني و بر محمد و آل محمد بسيار صلوات بفرستي ؛
ـ از برداشتن آنچه مال تو نيست ، خودداري كني ؛
ـ چشمت را [ از حرام ] فروبندي ؛
ـ اگر ديدي يكي از برادران همسفرت ، توشه اش تمام شده و از سفر بازمانده ، لازم است به او رسيدگي و كمك مالي كني ؛
ـ لازم است تقيه را ـ كه قوام و استحكام دين تو به آن است ـ رعايت كني و از منهيات و ستيزه و جرّ و بحث و قسم خوردن زياد و جدال و بحث دوري كني .
پس اگر اينها را رعايت كردي ، حج و عمره تو [ و زيارت ] به طور كامل انجام شده است . ( 1 )
آداب پيش از سفر
1 . زائر با مال حلال به زيارت برود ؛ زيرا با لقمه حرام ، نه نماز قبول مي شود و نه زيارت پذيرفته مي گردد و نه دعايي مستجاب مي شود .
با لقمه حرام ، نه نماز قبول مي شود و نه زيارت پذيرفته مي گردد و نه دعايي مستجاب مي شود . 2 . از گناهان دوري كند ؛ چون خداوند متعال ، تنها عمل افراد باتقوا و پرهيزگار را مي پذيرد .
3 . زائر هنگام سفر ، از خداوند بخواهد كه مشكلات سفر را بر وي آسان نمايد .
4 . به هنگام ترك وطن و وداع از همسر و فرزندان ، آنان را به تقوا و انجام عمل خير سفارش كند .
5 . هنگام تهيّه بليت و وسيله نقليه ، مرتكب مردم آزاري ، بدرفتاري ، دروغ گويي ، حق كشي و سوء استفاده از اموال عمومي نشود .
6 . بداند كه اگر پيش از اين مسلماني را كوچك شمرده و او را نزد خود نپذيرفته است ، معصوم ( عليه السلام ) نيز او را نخواهد پذيرفت .
7 . تا جايي كه ممكن است ، همراهان را ياري رساند و به آنان نيكي كند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بحارالأنوار ، ج 101 ، ص 142 ؛ ميزان الحكمه ، ج 5 ، ص 2288 ؛ كامل الزيارات ، ص 227
202 |
8 . خدمت به مردم را كوچك و ناچيز نشمارد و بداند كه كمك كردن به همراهان ، پاداشي ويژه دارد .
9 . هنگام تشرف ، شايسته است كه لباسي پاكيزه و مرتب بپوشد و خود را خوشبو و معطر سازد ( مگر در زيارت امام حسين ( عليه السلام ) ) . مبادا بوي نامطبوع عرق تن و كثيفي جوراب ها يا پاها ، موجب ناراحتي و آزار ديگر زائران گردد .
10 . با وضو و در صورت امكان با غسل زيارت و با آرامش و وقار ، وارد حرم شود و پس از اذن دخول ، با خضوع ، اميدواري ، حضور قلب و چشمي گريان به محضر امام مشرف گردد .
11 . زائر در قصد زيارت ، خود را آماده وصال به ديار يار و طيران در ولاي امام و جولان در معراج گاه دل و جان كند .
12 . براي كسب شايستگي حضور در محضر آن بزرگان ، بايد خلق و خوي و منش و روش خود را نيكو بدارد و در حد توان به نيازمندان ياري رساند .
13 . از صدقه دادن ـ كه رفع خطر مي كند ـ دريغ نورزد .
14 . از غيبت و بدگويي بپرهيزد .
15 . در ورود به حريم حرم ، بايد مطهر و مؤدب به درگاه رود و با عشق و علاقه به زيارت بشتابد .
16 . زيارت هاي معتبر و نقل شده از ائمه معصوم ( عليهم السلام ) ( مانند زيارت امين الله و جامعه كبيره و زيارت مخصوص ائمه ( عليهم السلام ) ) را قرائت كند و از خواندن زيارتنامه هاي مجعول بپرهيزد .
17 . هنگام خواندن زيارتنامه و تمام مدتي كه در حرم مطهر است ، مواظب باشد كه صدايش مزاحم راز و نياز اطرافيان نشود .
با توجه به سفارش ائمه ( عليهم السلام ) به نماز اول وقت ، با شنيدن اذان ، زيارت را ترك كند و به صفوف نماز جماعت بپيوندد . 18 . با توجه به سفارش ائمه ( عليهم السلام ) به نماز اول وقت ، با شنيدن اذان ، زيارت را ترك كند و به صفوف نماز جماعت بپيوندد .
19 . در طول سفر و زيارت ، كلام بيهوده و لغو و مخاصمه و مجادله را ترك كند .
20 . همواره به گفتن تكبير ، تحميد ، تسبيح و صلوات بر محمد و آل محمد ( عليهم السلام )
203 |
مبادرت ورزد .
21 . به صاحب قبر توجه كامل نموده و با فراغت خاطر از امور دنيوي ، دعا و زيارتنامه بخواند .
22 . هنگام ديدن قبر و ضريح مطهّر ، تكبير بگويد .
همچنين ده ها آداب ديگر كه بهتر است زائران ديار نور ، آنها را رعايت كنند تا هم به ثواب و فيض بيشتري نايل شوند و هم موجبات نزديكي و انس بيشتر با ائمه معصوم ( عليهم السلام ) را فراهم آورند .
ب : آداب عرفاني زيارت
زيارت ، تشرّف به محضر صاحبان علم ، كرامت و عصمت و باريافتن به بارگاه بزرگان فضل ، تقوا و حكمت است . زائران ديار نور ، بايد جان و روح خود را در زلال جاري آداب و بايسته هاي عرفاني و اخلاقيِ « زيارت » ، شست و شو دهند و با عشق و علاقه و پاكي نفس ، حريم حرمت آن بزرگان را حفظ كنند .
زيارت حقيقي ، آنگاه تحقق مي يابد كه با شروط خاص خود و آداب ظاهري و باطني انجام گيرد و زائر با آگاهي ، معرفت و آمادگي كامل ، گام در وادي نور نهد و به نحو شايسته ، از اين فيض بي كران برخوردار گردد .
زائران جهت بهتر بهره بردن و استفاده كامل از اين فرصت معنوي ، بايد آداب و شروط زيارت را مورد توجه و دقت قرار دهند تا بتوانند از آن چشمه هاي زلال نور و حكمت ، بهره برده و دل و جان خود را صفا بخشند .
زائر ميهمان و دعوت شده كريمان و مقرّبان درگاه الهي است ؛ بنابراين بايد با آمادگي كامل و با طهارت جسم و روان و پاكي ديده و دل ، در اين ميهماني حاضر شود و در كمال وقار ، طمأنينه و معرفت ، در خدمت ميزبان قرار گيرد .
بهترين راه آشنايي و شناخت اين آداب و وظايف ، مطالعه و عمل به دستورالعمل هاي عارفان و دانشمندان اخلاق است .
1 . توجه به اهميت و ارزش « زيارت »
« زيارت » ، در فرهنگ والاي شيعه ، جايگاه و اهميت ويژه اي دارد و عمق و ژرفاي
204 |
معنوي آن ، در بحر بي كران تفكّر و انديشه بشري در نمي آيد . اين فرهنگ متعالي و انسان ساز ، در هيچ جامعه و تمدّني به اين شكل و صورت زيبا وجود ندارد .
عالم رباني مولا احمد نراقي ( رحمه الله ) گويد :
« زيارت ايشان ( پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمه ( عليهم السلام ) ) اظهار اخلاص و تجديد عهد ولايت است و باعث سرور ايشان و رواج امرشان و غمناكي دشمنان ايشان است و مخفي نماند كه اخبار بي حد و احاديث لا تُعَد ، در فضيلت قبور مطهّر و مراقد منوّر ايشان رسيده [ است ] . . . حضرت پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) به امير مومنان علي ( عليه السلام ) فرمود :
« يا ابالحسن ! به درستي كه خداي تعالي قبر تو و فرزندان تو را ، بقعه هايي كرده است از بقعه هاي بهشت و عرصه اي از عرصه هاي آن و دل هاي خلق و برگزيدگان بندگان خود را مايل به آنها ساخته ، تا خواري و اذيت راه را متحمل شوند و قبور شما را تعمير كنند و بسيار به زيارت آيند ؛ به جهت تقرب به خدا و دوستي پيغمبر او . يا علي ! اين طايفه مخصوص اند به شفاعت من و وارد مي شوند بر حوض من و ايشانند زيارت كنندگان من و همسايگان من فرداي قيامت دربهشت » . ( 1 )
با توجه به اهميت وارزش والاي « زيارت » خاندان وحي و نيز دستورات فراوان آنان به اين امر ، بايسته است كه از هر لحاظ به آداب و شروط عرفاني و اخلاقي زيارت پايبند و مقيد باشيم و آنها را رعايت كنيم .
مرحوم مولا محمد بيدآبادي ( رحمه الله ) مي گويد :
« بر تو لازم است كه تلاش و همت كني كه شرايط و آداب زيارت را به نحو كامل به جاي آري و آن كس را كه به زيارتش رفته اي تعظيم نمايي و حريم حرمتش را نگه داري و زائران را مساعدت و ياري نمايي .
بر حذر باش كه در خواندن زيارت نامه ، در اين گفته ات دروغگو نباشي ؛ آنجا كه مي گويي : شهادت مي دهم و اعتراف مي كنم كه شما جايگاه مرا ناظر هستي و به گفته هاي من واقفي و مي شنوي » . ( 2 )
عارف رباني مرحوم ملكي تبريزي مي فرمايد : « بر تو است كه با تمام جد و جهد خود و آنچه در توان داري ، در زيارت آن حضرت كوشش كني ؛ زيرا تو مباني شناسايي آن بزرگوار و معرفت حقوق و مراحم او را محكم ساختي و بر آن يقين كردي » . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . معراج السعاده ، ص 703
2 . پيام حوزه ، شماره 6
3 . المراقبات ، ج 2 ، ص 228
205 |
2 . معرفت و شناخت
مهم ترين نكته هنگام زيارت و شرفيابي به حضور خاندان وحي ، شناخت و معرفت نسبت به آن بزرگان و مقرّبان درگاه الهي است و اينكه عالم هستي به طور كامل در محضر آنان است و ايشان احاطه كامل بر جميع مسائل دارند .
آنچه مايه كمال زيارت مي شود ، معرفت و شناخت مقام و موقعيت زيارت شونده است ؛ نه اعمالي بي روح و همراه با غفلت
سرّ اينكه توصيه كرده اند زيارت زائر با معرفت باشد ، آن است كه آنچه مايه كمال زيارت مي شود ، معرفت و شناخت مقام و موقعيت زيارت شونده است ؛ نه اعمالي بي روح و همراه با غفلت ( مانند بوسيدن صرف و ناآگاهانه ضريح يا در و ديوار ، گردش بي هدف در اطراف ضريح ، تماشاي آثار هنري ، شمارش ستون ها ، چراغ ها و شمعدان هاو . . . ) ، اين كارها به سياحت و جهانگردي شباهت بيشتري دارد تا زيارت . ثواب هاي اخروي و آثار دنيوي كه در روايات آمده ، بر زيارت واقعي مترتّب است ؛ يعني ، جايي كه ارتباط قلبي با زيارت شونده ، برقرار گردد و منشأ تحوّل در زائر شود ؛ نه هر سياحت و زيارت جسمي و صوري .
نتيجه شناخت و معرفت ، زيارتي است كه از سر شوق و علاقه انجام مي گردد و نشاطي معنوي و سروري دروني براي زائر به وجود مي آيد .
3 . اعتقاد به حيات و قدرت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمه ( عليهم السلام )
عارف الهي حاج ميرزا جواد ملكي تبريزي در رابطه با زيارت نبي اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) مي نويسد :
« چون جلالت و حق پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را شناختي و دانستي كه او زنده و در نزد پروردگار خود به زائر خويش نظر دارد و سلام آنان را مي شنود و از ضمير آنها آگاه است ، براي گناهان آنان طلب آمرزش مي كند و در نيازمندي هاي آنان ، شفاعت مي نمايد . . . . در اين صورت او را چنان زيارت كن ، همان طور كه او زنده است و تو را مي بيند و با تو رو به رو است و چيزي تو را از توجه به او مشغول نمي سازد و سراسر وجود تو ، به حضرت او با
206 |
محبت و هيبت او . . . متوجه خواهد بود و تو از طول مناجات با او و عرض حوايج خود به آن حضرت خسته نخواهي شد و در حرم آن حضرت با كسي تكلّم نخواهي كرد ؛ بلكه به چيزي كه تو را از مراقبت بازدارد ، نظر خواهي كرد ؛ چون مي داني كه او به حال تو دانا است و به تو نظر دارد » . ( 1 )
مولا محسن فيض كاشاني در رابطه با زيارت رسول گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) مي نويسد :
« اما كيفيت زيارت آن حضرت ، اين است كه در برابر مرقد مطهر آن جناب بايستد و آن حضرت را هم اكنون كه به صورت ظاهر از دنيا رفته است ، مانند آن وقت كه در قيد حيات بوده ، زيارت كند و نزديك به مرقد مطهرش نرود . چنانكه اگر در برابر شخص بزرگوار زنده اي قرار بگيرد ، از نظر احترامش نزديك او نمي رود ؛ در برابر مرقد مقدس نبوي همين معنا را مراعات كند و متوجه باشد كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) از حضور و قيام و زيارت او باخبر است و سلام و صلوات او به آن جناب مي رسد . بنابراين ، مناسب است ، صورت آن حضرت را ، در خيال خود مجسم سازد و به عظمت آن جناب توجه نمايد و مقام آن حضرت را در دل خود بزرگ شمارد .
در روايت آمده است كه خداي متعال مي فرمايد : « فرشته اي را موكل قبر آن حضرت ساختم كه هر كس از امت او ، به وي عرض سلام كند ، او سلام آن شخص را بدان حضرت ابلاغ كند » .
اين موقعيت براي كسي است كه از دور بدان جناب سلام كند . مسلماً شخصي كه قطع مراحل و طي منازل نمايد و به شوق زيارت آن حضرت حركت كند ، موقعيتش بيش از اينها خواهد بود » . ( 2 )
عارف رباني ، مرحوم بهاري همداني درباره آداب زيارت خاندان وحي ( عليهم السلام ) مي گويد :
« باري چون قصد زيارت اولياي حقيقي [ به خصوص خاندان وحي ( عليهم السلام ) ] را بنمايد ، اولا بايد بداند كه نفوس مقدسه طيبه طاهره ، چون از ابدان جسمانيه مفارقت نمود و متصل به عالم قدس و مجردات گرديد ، غلبه و احاطه ايشان به اين عالم اقوا گردد و تصرّفاتشان در اين نشأت ، بيش از سابق شود و اطلاعاتشان به زائران اتمّ و اكمل گردد . { فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمْ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ . . . } . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . المراقبات ، ج 2 ، ص 227
2 . حقايق ، ص 543
3 . « پس آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي داده مي شوندو به آنچه كه خداونداز فضل خودش به آنان داده شادمانند » ؛ ( آل عمران ( 3 ) آيه 170 ) .
207 |
پس نسيم الطافشان و رشحات انوار آن بزرگواران ، بر زوّار و قاصدين ايشان مي رسد ؛ خصوصاً لِلْخُلَّص مِنْ قاصَديهِمْ [ به خصوص كساني كه با خلوص نيت قصد زيارت آن بزرگواران را نموده اند ] . پس خوب است زوار به قصد تجديد عهد با آنها و اعلاي كلمه ايشان و رَغماً لاَِنفِ أعْداء [ به جهت خواري و سرافكندگي دشمنان آنان ] و قصد زيارت مؤمن خالص الايمان و به اميد استشفاع از براي بخشش گناهان ورجاي وصول بر فيوضات عظيمه ، رو به آن بزرگواران كند ( با مراعات آن آدابي كه در كتب مزار ثبت است ) و بايد بداند كه آنها مطلع بر حركات و سكنات اين شخص ؛ بلكه مطلع از خطورات قلبيه او هستند و لذا بايد كمال سعي در تضرع و ذل و انكسار بنمايد ؛ خصوصاً در حين دخول به مرقدهاي شريفه ايشان و حواس خود را به تمامه و كماله جمع نمايد كه تفرقه حواس و تشتّت افكار باطله ، به منزله پشت كردن به امام است » . ( 1 )
عالم رباني مولا محمد مهدي نرافي و مولا احمد نراقي گفته اند :
« بدان كه نفوس قدسيه ـ خصوصاً نفوس مقدسه انبيا و ائمه ( عليهم السلام ) ـ هرگاه از ابدان شريفه خود رحلت نمودند و دست از بدن برداشتند و صعود به عالم بالا كردند ، نهايت احاطه و غايت استيلا بر اين عالم از براي ايشان حاصل مي شود و تمامي امور اين عالم در نزد ايشان ، منكشف و ظاهر مي گردد و تمكّن از تصرف و تأثير در اين عالم ، از براي ايشان حاصل مي شود .
پس هر كه به قبور مطهّره ايشان حاضر شد ، به جهت زيارت ايشان ، بر او مطلع مي گردند و از احوال زائران مرقد مطهرشان ، استحضار تمام دارند و سؤالات و تضرعات و توسلات ايشان را مي شنوند و نظر به رأفت و مهرباني ايشان نسبت به مخلصان ، نسيم الطاف ايشان بر آنان ميوزد .
پس دامن شفاعت به ميان مي زنند و از خداوند طلب حوايج ايشان را مي كنند و از درگاه الهي ، مسألت برآمدن مطالب و آمرزش گناهان ايشان را مي كنند .
همين سرّ است در ترغيب به زيارت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمه ( عليهم السلام ) علاوه بر اينكه در زيارت ايشان اظهار اخلاص و تجديد عهد ولايت است و باعث سرور ايشان و رواج امر آنان و غمناكي دشمنان ايشان است » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تذكرة المتقين ، ص 76
2 ـ جامع السعادات ، ج 3 ، ص 398 و 399 ؛ معراج السعاده ، ص 73
208 |
4 . تواضع و فروتني در زيارت
يكي از آداب مهم زائران درگاه خاندان وحي ، رعايت خشوع و خضوع در موقع زيارت و داشتن تواضع ، فروتني و خاكساري در حرم آن پاكان است .
عالم رباني مرحوم نراقي مي نويسد :
« چون به جهت زيارت او بر در ايستادي ، نهايت خضوع و خشوع را بايستي به جاي آوري و او را زنده تصور كني و نزديك قبر مطهر منوّر بروي ؛ چون فرقي ميان حيات و ممات ايشان نيست » . ( 1 )
دانشمند اخلاق مرحوم سيد عبدالله شبّر نيز درباره زيارت پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمه طاهرين ( عليهم السلام ) مي گويد :
« درحال زيارت اين بزرگواران ، شايسته است كه با كمال خشوع و ادب در مقابل مزارشان بايستي و همان گونه كه زندگان آنان را زيارت مي كني ، از دنيا رفتگان ايشان را زيارت كني و چون به قبرشان نزديك مي شوي ، چنان حركت كن كه گويي به شخص خودشان در حال زندگي نزديك مي شوي .
بدان كه آنان ، از زيارت تو و حضور تو در آن مكان ، آگاه اند و سلام و درود تو به آنها مي رسد .
و بدان كه آنان ، از زيارت تو و حضور تو در آن مكان ، آگاه اند و سلام و درود تو به آنها مي رسد . پس صورت كريم شان را در خيال خود تصور كن كه در مقابلت ايستاده و آن مرتبه عالي را كه در نزد خدا دارند ، به خاطر آور و سخنان و مواعظ شريف آنان را به ياد آور » . ( 2 )
مرحوم مولا احمد نراقي نيز مي نويسد :
« چون فضيلت زيارت ايشان و سرّ آنان را شناختي و بزرگي و جلالت قدر ايشان را دانستي ، پس بايد در هنگام دخول بر مراقد منوره و مشاهد مشرّفه ايشان ، نهايت تواضع و فروتني و غايت خضوع و شكستگي كني و در دل خود ، عظمت شأن و جلالت قدرشان را مستحضر گردي و متذكّر حق عظيم ايشان ، در ارشاد مردم و رواج دين الهي شوي » . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . جامع السعادات ، ج 3 ، ص 403
2 . الاخلاق ، ص 127
3 . معراج السعاده ، ص 704
209 |
5 . توجه به عظمت و بزرگي پيامبر و ائمه ( عليهم السلام )
پيامبر خدا ( عليهم السلام ) وائمه ( عليهم السلام ) صاحبان عزّت ، عظمت و شرافت اند و فضل و برتري آنان بر تمامي خلايق روشن و مسلم است . آنان ، در نزد پروردگارشان ، محبوب ، برگزيده و عزيزاند و خداوند نور وجودي آنان را اشرف و برتر از همه مخلوقات قرار داده و در دنيا و آخرت به آنان عصمت ، قدرت ، توانايي ، حكمت و دانش عطا فرموده است . پس زائران بايد به اين امر ، توجه كرده و در همه حال به بزرگي و عظمت آنان يقين و باور داشته باشند . صاحب « المراقبات » مي نويسد :
« و چون [ زائر ] به در حرم رسيد ، بداند كه قصدش ورود بر پادشاه بزرگي است كه در بارگاه او ، جز پاكان نزول نكنند و اجازه نيابند و همانا او حرمي را اراده كرده است كه انبيا و مرسلين و ملائكه مقرّبين ، بدون اذن داخل آن نمي شوند » . ( 1 )
پس بايسته است كه با توجه به عظمت و شأن والاي آنان ، به زيارت و ديدارشان بپردازد و به الطاف و عنايات ايشان نظر داشته باشد كه پذيرش آن ، موجب سعادت هر دو جهان است . اگر به بزرگي و عزّت خداي آنان باور كامل داشته باشد ، زيارت كاملي نيز خواهد داشت و بهره هاي فراواني از اين زيارت خواهد برد .
عارف كامل مرحوم ملكي تبريزي مي نويسد :
« بداند كه او از جانب خداي ـ جلّ جلاله ـ قادر است به آنچه بخواهد از عدل و فضل ، با او رفتار كند . پس اگر به كرم و فضل خود ، به او توجه كند و وي را بپذيرد و زيارتش را قبول كند و سلام او را جواب گويد و سخنش را گوش دهد ؛ خوشا به حال او ! باز خوشا به حال او !
در اين صورت چنان است كه به زيارت خداي ـ جلّ جلاله ـ نايل گشته است و در اين كار با فرشتگان مقرب و پيامبران مرسل ، شريك شده است و اين جماعت ، بهترين رفقاي او خواهند بود » . ( 2 )
صاحب المراقبات در ادامه مي افزايد :
« زيارت آن بزرگواران امر عظيمي است و در اين باب روايت شده است كه : خداي تعالي دو مرتبه زائران آنها را زيارت مي كند ؛ ولكن خطر آن هم بسي عظيم است . پس بترس كه به كوشش خودت ؛ در آن خطر واقع نشوي و آن را سبك نشماري ؛ حال آنكه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . المراقبات ، ج 2 ، ص 233
2 . المراقبات ، ج 2 ، ص 234
210 |
نشانه اذن ورود ، اين است كه دل انسان خاشع و چشمش گريان شود و حال معنوي خوبي داشته باشد .
او در نزد خدا بسي بزرگ است . مهم تر آنكه معرفت و عظمت او و علمش را به حال خودت و نهادت ، محكم بداني و آفات گفتار و كردار و حقايق دعوي خودت را بشناسي و اگر قادر بر اصلاح خود و كردارت نباشي ، لامحاله به تقصير خودت معترف باش و شرمساري مقصّران از پيشاني تو هويدا و خوف و خضوع و خواري ، به قدر جنايتت پيدا باشد » . ( 1 )
عالم ربّاني مولا مهدي نراقي مي فرمايد :
« پس بدان كه او ( پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) ) بر حضور تو مطلع است و زيارت تو به او مي رسد . پس شخص مقدس او را به خيال خود متصوّر سازي و او را در مقابل خود بر تخت عظمت و جلال حاضر كني . چون از زيارت او فارغ شوي ، به نزد منبر مطهر برو و دست خود را بر آن بكش و تضرّع كن و حاجت خود را عرض كن و بالا رفتن پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را بر آن تصوّر نما . . . » . ( 2 )
6 . اذن دخول
يكي از آداب مهم تشرّف به حرم ، گرفتن اذن دخول و اجازه حضور عاشقانه و آگاهانه است . قرآن مي فرمايد :
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ . . . } ( 3 ) ؛ « اي كساني كه ايمان آورده ايد ، وارد خانه هاي پيامبر نشويد ، مگر اينكه به شما اذن داده شود . »
پس هنگام ورود به مكان هايي كه متعلق به آن حضرت است ، بايد اجازه خدا ، ملائكه ، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و امامان ( عليهم السلام ) را اخذ كنيم و پس از كسب اجازه ـ كه با دگرگوني احوال و خشيت و نرمي دل همراه است ـ گام در اين روضه هاي پاك نهيم .
هنگام قرائت اذن دخول ـ چه به عربي يا فارسي ـ توجه كامل قلبي لازم است و انسان بايد با خضوع و خشوعي كامل ، از آن حضرات اجازه ورود بگيرد . پس نشانه اذن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ المراقبات ، ج2 ، ص 239 ـ 242
2 . جامع السعادات ، ج 2 ، ص 403
3 . احزاب ( 22 ) ، آيه 53
211 |
ورود ، اين است كه دل انسان خاشع و چشمش گريان شود و حال معنوي خوبي داشته باشد . اگر اين اجازه براي او حاصل نشد ، با گريه و زاري ، استغفار و پافشاري ، اجازه تشرّف بگيرد و در غير اين صورت سعي كند دوباره و با آمادگي كامل به زيارت برگردد .
عارف كامل ملكي تبريزي ( رحمه الله ) مي نويسد :
« پس [ زائر ] به دل و زبانش از خداي ـ جلّ جلاله ـ اذن بخواهد و سپس از حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) و پس از آن از جانشينان و اوصياي او ـ به ويژه باب شهر علمِ او و بقيه خلفاي او ـ استيذان كند .
سپس از فرشتگان خدا ـ كه موكّل به حرم شريف او هستند ـ اذن بگيرد . آن وقت به بساط خدمت او و حضور در مجلس او ، قدم بگذارد ؛ زيرا اگر غفلت كند ، در خطر عظيمي خواهد افتاد » . ( 1 )
او همچنين مي افزايد : « زائر همواره به درگاه او باشد و بنگرد از كدام دفتر ، نام او بيرون مي آيد ( از پذيرفته شدگان يا بازندگان ) . پس اگر دلش رقّت يافت و چشمانش گريان شد و شوق او را به هيجان آورد و در قلب خود ، شيريني مناجات او و لذت گفت و گوي با او را يافت و از جام كرامت او نوشيد ، حاكي از حسن اقبال آن حضرت با او و پذيرفتن او است .
بنابراين ، داخل شود كه او را اذن و امان داده اند و لطف و احسان كرده اند ؛ و الاّ توقف كند ، توقف كسي كه چاره هاي او ناچار گشته و باب آرزوها بر او مسدود شده است و در اين حال به درگاه خداي ـ جلّ جلاله ـ ملتجي شود . التجاي كساني كه مضطر شده اند تا دل شريف او را نسبت به تو با عطوفت فرمايد و لطف منيف او را به تو معطوف دارد . . . » ( 2 )
7 . طهارت ظاهري و باطني
در « زيارت » خاندان نور ، دو نوع پاكي و طهارت لازم و بايسته است :
1 . طهارت و پاكي ظاهري ( غسل ، وضو ، رعايت نظافت ، تميزي بدن و لباس ، استفاده از عطر و . . . ) .
2 . طهارت باطني و حقيقي ( پاكي و تزكيه نفس و تشرف با دلي پاك و آرام ) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . المراقبات ، ج2 ، ص233
2 . همان ، ص 233 ـ 237
212 |
آيت الله ملكي تبريزي در باره طهارت ظاهري و غسل و رعايت آداب ديگر مي نويسد :
« زائر بايد غسل كند و پاكيزه ترين لباس خود را بپوشد و به آنچه مي تواند ، خود را خوشبو سازد و با سكينه و وقار قصد حرم مبارك بكند و در حال راه رفتن ، گام هاي كوچك بردارد و بين هر گام ، تسبيح ، تحميد ، تهليل و تكبير بگويد و چنين بداند كه آن حضرت او را مي بيند و به آنچه در نهاد او خطور مي كند ، دانا است و مراتب شوق و حسرت دل و اندوه دروني را مشاهده مي كند و به تمام وجود او متوجه است .
از اين رو اهتمام مي كند كه غير او به خاطرش خطور نكند و در راه زيارت او ، به احدي ننگرد و به چيزي كه مانع حضور قلب او مي شود ، متوجه نگردد » . ( 1 )
اما طهارت حقيقي و باطني ، عبارت است از پاك نمودن درون از هر آنچه رنگ و بوي غير خدايي دارد ؛ همان طور كه كارآيي آينه در صورتي است كه از جلا و روشنايي كامل برخوردار باشد .
اگر شخصي گناهي در صحيفه اعمال داشته باشد ، بايد به سرعت توبه و استغفار كند و با حالت توبه و انابه به زيارت برود
مهم ترين نشانه پاكي و طهارت نفس ، گناه نكردن و دوري از محرّمات الهي و معاصي است . پس اگر شخصي گناهي در صحيفه اعمال داشته باشد ، بايد به سرعت توبه و استغفار كند و با حالت توبه و انابه به زيارت برود و از ثواب ها و بهره هاي معنوي آن استفاده كند و در ضمن از اين موقعيت مناسب براي تحكيم و قبولي توبه بهره برد .
عارف رباني مرحوم بهاري همداني مي نويسد :
« اگر بتواند ، يك توبه درستي با جميع مقررات معلوم در محل خود در خدمت [ پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ] و امام ( عليه السلام ) بجا آورد . آن بزرگوار را شاهد و شفيع خود قرار دهد و بنا بگذارد عند المراجعه ، اگر دهاني كه به آن آستانه شريفه رسيده و اعضايي كه بر آنجاها ماليده شده و از بركت آنها اكتساب نور كرده ، دوباره به لوث معاصي تلوّن نگرداند ؛ بلكه از لغويات بي فايده هم اجتناب ورزد » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ص 233
2 ـ تذكرة المتقين ، ص 78
213 |
عارف الهي ، ميرزا جواد ملكي تبريزي ( رحمه الله ) بر اين امر تأكيد مي كند كه زائر مرقد منوّر حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) بايد با طهارت جسم و روح و با توبه كامل ، به آن مكان مقدّس قدم بگذارد و به زيارت آن حضرت بپردازد :
« باري ، بر زائر واجب است [ به حكم عدل ] كه در اين محضر عظيم حاضر نشود ، مگر بعد از توبه درست و راستي كه او را لا محاله از مخالفت فعلي پاك كرده باشد ، تا از ورطه عتاب نجات يابد و از رد شدن ، از درگاه او در امان باشد . و اگر توفيق اين كار را پيدا نكند ، بر او است كه از دري غير از آن داخل شود و آن درهاي اعتراف ، پوزش ، توسّل ، استغفار ، التجا و اضطرار است و اگر نفسِ اهمال كار او ، در حمل لوازم اين درها مسامحه كند ، ناچار از نا اميد نبودن از اجابت داخل شود و خداي ـ جلّ جلاله ـ را به اميد اينكه قلب رسول ( صلّي الله عليه وآله ) را بر او مهربان كند ، بخواند . ابليس هم از اين در داخل شد و پيروز گشت و به مراد رسيد . در دعاي خود بگوي :
« اللهُمَّ يا مَنْ اَجابَ لاَِبْغَضِ خَلقِهِ اِبْلِيس حيثُ استَنْظَرَهُ فَاسْتَجِب لَهُ ، فَاِنَّه دَعاكَ و هُوَ عاص و اَنَا أدعوكَ و اَنَا عاص فَكَما اَنَّ اجابَتَكَ شَمَلتهُ حيثُ دعاكَ و لَمْ يَقْنُطْ مِنْ رَحْمَتِكَ فَلتَشمِلْني و اَنَا اَدعوكَ و اَرجو اِجابَتَكَ » ؛
« پروردگارا ! اي كسي كه دعاي دشمن ترين خلق خود ، ابليس ، را اجابت كردي ، موقعي كه از تو مهلت خواست . پس دعاي مرا هم مستجاب كن ، هم چنان كه دعاي او را مستجاب كردي ؛ زيرا او تو را دعا كرد و حال آنكه نافرمان بود و من هم تو را مي خوانم با اينكه گناه كار و نافرمانم و همچنان كه اجابت تو شامل حال او شد ، موقعي كه تو را خواند و از رحمت تو نا اميد نشد . پس رحمت خود را شامل حال من هم بفرما كه تو را مي خوانم و اميد اجابت تو را دارم . »
و چون از اين در داخل شوي ، پروردگارت تو را نا اميد نخواهد كرد ؛ زيرا او نزد نيك پنداري بنده خود مي باشد . چگونه چنين نباشد و حال آنكه در كتاب خود نازل فرموده است : { وَاسْأَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْء عَلِيماً } ( 1 ) و چون خدا به تو راغب شود و به تو عطف توجّه فرمايد ، رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نيز با پذيرش و عطوفت ، به تو توجّه فرمايد . آن حضرت با شفقت ، ملاطفت و مهرباني به تو رو مي كند و تو را در كنف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نساء ( 4 ) آيه 31 ، « از فضل خدا مسألت كنيد خدا هميشه با شما مهربان است » .
214 |
رأفت و عنايت خود جاي مي دهد و مانند پدري با عاطفه و مادري رئوف در جواب تو لبّيك مي گويد و در مقام اجابت خطاب تو ، برمي آيد و تو به مراد خودت ؛ بلكه فوق مرادت مي رسي و براي هميشه رستگار مي شوي . چون تو با اين حالات به درگاه او بيايي و در برابر او ، صورت زائر داشته باشي و اقبال او را نسبت به خود بداني ، بر تو است كه با مناجات لطيفي ، با او نجوا كني و در حضور او ، حاجات و نيازمندي هاي خود را عرضه نمايي و آنچه از هجران و فراق او بر تو رسيده است ، به خدمتش شكايت بري و آنچه از مصايب بر ذريه آن حضرت وارد گشته و حقوق آنها غصب شده و . . . به ياد آوري و نزد او ، از بدي احوالت و سختي ابتلايت ، شكوه نمايي . . . . پس بگو : اي رسول خدا ! در اوان زندگاني ات در دنيا ، علمي براي دين و مناري براي هدايت و حلاّل مشكلات و روشن كننده معضلات بودي ، از خدا و صفات و رضاي او خبر مي دادي و . . . به ما رحم آور و بر ما ترحّم كن ، اي رحمة للعالمين ! به نواده خودت ( مهدي موعود ) به ظهور و پراكندن نور در اين عرصه تاريك و شب ديجور امر فرما ، تا اسلام حمايت شود و قرآن زنده گردد و احكام دين تقويت گردد و بساط عدالت گسترده و دستگاه جور و ستم برچيده شود و عِرض و آبروي مسلمانان مصون و جهانيان در تحت تربيت واقع گردند . . . » . ( 1 )
8 . گفت و گو و راز نياز
يكي از آداب مهم زيارت ، عرض نياز و حاجت به شفيعان و واسطه هاي درگاه الهي و متوسل شدن و درخواست استجابت دعا از برگزيدگان و مقربان حضرت حق است . اين خواسته خود او است كه براي درخواست و دعا كردن به درگاه او ، وسيله اي بياوريم { . . . وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ } . ( 2 )
عارف ربّاني ميرزا جواد ملكي تبريزي درباره زيارت نبي گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :
« بالجمله با آن حضرت ( صلّي الله عليه وآله ) مناجات مي كني و اشتياق خودت را به زمان « حضور و اشراق نور » او ابراز مي داري و از هجر او ، به خود او شكايت مي نمايي و از بلاياي عمومي و خصوصي كه به تو رسيده است ، عرض حال مي كني . سپس نزد او به اسرافي كه به نفس خود كرده اي و تقصيري كه در عبادت پروردگارت نموده اي ، اقرار و اعتراف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ المراقبات ، ج 2 ، ص 246
2 . نساء ( 4 ) ، آيه 35
215 |
مي كني و از او مسألت مي نمايي كه در نزد خدا ، براي تو طلب آمرزش نمايد و درد تو را به دواي خويش درمان كند و عقل تو را كامل گرداند و نورانيت تو را به دعاي خود تمام فرمايد و تو را به دوستان خودش ملحق سازد و در همسايگي خودش ، تو را بپذيرد ؛ زيرا او گرامي ترين خلايق است و واردان بر خود را رد نمي كند و زائر و ميهمان خود را جز با حاجات برآورده و افزوني فضل و كرم ، دور نمي سازد .
يقين بدان كه او ( صلّي الله عليه وآله ) رحمت خدا براي جهانيان است و اگر تو از « فيض اقدس و نور ازهر » او محروم بماني ، مانع از جهت تو است و گناهان هرچند بسيار باشند ، مانع نمي شوند ، مگر اينكه خللي از جهت ايمان پيدا شود » . ( 1 )
آن عارف كامل در ادامه مي فرمايد :
« سپس با آرامش و خشوع قدم بردارد و ذكر كند تا در برابر ضريح مقدّس بايستد . . . و با حقيقت سلام ، بر او سلام دهد و بر آل او و پدران و عترت او ، به تفصيل و ترتيب سلام بفرستد و در عرض سلام و صلوات ، مبالغه نمايد .
بر تو است كه حضور آن حضرت را در برابر خود بداني كه او متوجّه به تو است و رو به تو آورده است و هر چه در ظاهر و باطن تو باشد ، مي بيند و مي شنود و بر رازهاي نهاني و خفاياي امور تو و كردارهاي تو مطلع و آگاه است . در اين صورت هرگاه تو كاري را كه از آن نهي شده اي ، مرتكب شوي ، از لباس بدنت ، يا تصاحب مال غير خودت ، يا نپرداختن حقوق عترت و ذريه او ، يا فقراي امت او ، يا چيزي از حقوق خدايي [ او آن را مي داند ] و حال آنكه تو در زيارت او مي گويي : « من آنچه را تو حلال شناخته اي ، حلال مي دانم و آنچه را حرام فرموده اي ، حرام مي شمارم » و يا مي گويي : « اي رسول خدا ! من تو را زيارت مي كنم در صورتي كه به گمراهي مخالفان ، تو بينا هستي » . . .
يا در زيارت مي گويي : « پدرم ، مادرم ، جانم ، مالم و فرزندانم فداي تو باد ! » ، چگونه اين همه را فدا مي كني و حال آنكه تو مخالف امر و نهي او ، در مقدار كمي از مال خود هستي ؟ و اگر به تو بفرمايد : اي دروغگو ! آيا مرا گول مي زني ؟ جواب تو چه خواهد بود ؟ بترس از اينكه در دعوي خود دروغگو باشي ودر پيشگاه حضرت او ، خلافواقع بگويي و حال آنكه او دروغ را حرام فرموده است . و بدان كه دروغ گفتن به كسي كه عالم به دروغ است ومي داند كه دروغ مي گويي ، استهزاي او است و پناه بر خدا از اين خطرها » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان ، ص 243
2 ـ همان ، ص 240
216 |
9 . مداومت بر زيارت
صاحب « المراقبات » مي نويسد :
« وقوف خود را در آستانه آن حضرت طولاني كن و از آن خسته مشو ؛ زيرا خردمند در طول زماني كه موجب انتفاع و بهره برداري او است ، خسته نمي شود » . ( 1 )
صاحب « تذكرة المتقين » نيز نوشته است :
تا زماني كه شوق و ميل باطني ، به زيارت ودعا داري ، در حرم باش و زماني كه ميل تو ، به سستي گراييد ؛ بلافاصله از حرم خارج شو
« و استعجال ( شتاب ) در مراجعت از مشاهد مشرّفه ننمايد . مهما امكن توقّف كند . وسوسه خيالي كه كارم معوّق مانده ، خانه ام تنها است ، خرجي ندارم ، رفيق مي رود و غيرذلك را ـ از آن فكرهايي كه اگر خودش تأمّل كند ، مي داند كه شيطان او را اغوا مي نمايد تا از زيارت باز ماند ـ به خود راه ندهد . خصوصاً اگر جمعه يا يكي از زيارت هاي مخصوصه قريب باشد ؛ زيرا كه چهل يا پنجاه يا بيشتر از عمرش گذشته ، يك دفعه موفّق به زيارت شده ، هيهات كه ديگر برگردد ، دوباره موفق به مراجعت شود . مادامي كه آنجا هست ، خيالش مي رسد كه برگشتن و آمدن حتّي سالي يك مرتبه سهل كاري است ؛ امّا نخواهد شد ، تجربه شده [ است ] . باري باقي ماند كلام در اينكه مادامي كه در مشاهد است ، آيا زيارت امام و داخل حرم زياده برود يا نه ؟ پس صبح و شام مشرّف شود » . ( 2 )
آيت الله بيد آبادي نيز مي نويسد :
« تا زماني كه شوق و ميل باطني ، به زيارت ودعا داري ، در حرم باش و زماني كه ميل تو ، به سستي گراييد ؛ بلافاصله از حرم خارج شو كه ذكر نگفتن بهتر است از ذكري كه با غفلت و بي توجهي به محتواي ذكر باشد » . ( 3 )
10 . يادآوري مصايب
زائر حرم هاي معصومين ( عليهم السلام ) ، ضمن زيارت و دعا ، سزاوار است كه مصيبت ها و سختي هايي كه بر آنان وارد شده و رنج ها و اذيت هاي آنان را يك به يك به ياد آورد . اظهار همدردي و تألم نمايد و اندوهگين و غمناك باشد . به خصوص در همه حال ، از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان ، ص 252
2 ـ تذكره المتقين ، ص79
3 ـ پيام حوزه ، شماره 6
217 |
مصايب حضرت ابا عبدالله ( عليه السلام ) ياد نمايد و در اندوه و شهادت مظلومانه ايشان ، شراره هاي اشك و غم را بر رخسار خود نمايان سازد .
صاحب « المراقبات » به زائران حرم نبوي سفارش مي كند :
« در ضريح مقدّس او ، قبر سيده زنان و بانوي بانوان جهان را زيارت كن ( 1 ) و در زيارت آن خاتون ، مانند عملي كه در زيارت پدر بزرگوارش به جا آورده اي ، به جاي آر ؛ زيرا او پاره تن او و كريمه و حبيبه او است .
پس از زيارت حضرت زهرا ( عليها السلام ) قصد زيارت ائمه بقيع نما ، همچنان كه قصد زيارت آن حضرت را نمودي و به نحوي كه در زيارت آن بزرگوار گذشت ، آنان را نيز زيارت كن ؛ زيرا آنها به منزله جان او هستند . هر كس آنها را اطاعت كند ، از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) اطاعت كرده است و هر كس آنان را دوست بدارد ، او را دوست داشته است و هر كس براي آنها فروتني كند ، براي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فروتني كرده است . فرقي ميان آنان و او نيست ؛ زيرا آنها جانشينان و ذرّيه او مي باشند و همگي يك نور هستند » . ( 2 )
11 . درخواست دعا و حاجت
ما شيعيان معتقديم كه افاضه معصومان ( عليهم السلام ) ، تنها به زمان حيات ايشان منحصر نيست و پس از رحلت از اين دنيا ، ارواح ايشان بر مردم و نيز جهان آفرينش تسلّط و اشراف دارند و نيازمندان مي توانند با زيارت قبور خاندان وحي ، از ارواح پاك و مطهّر ايشان استمداد بطلبند و كسب فيض كنند .
حضرت صادق ( عليه السلام ) فرموده اند :
« هنگامي كه از دعا خواندن در كنار مرقد مطهّر حضرت نبوي فارغ شدي ، نزديك منبر بيا و دست بر آن بكش و سر و صورت بر دو پايه زيرين آن بگذار كه به درد چشم مبتلا نشوي . سپس از جاي حركت كن و حمد و ثناي خدا را به جاي آر و حاجت خود را بخواه ؛ چه آنكه پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرموده است : ميان خانه و منبر من باغي از باغ هاي بهشت است و منبر من بر دري از درهاي كوچك بهشت قرار گرفته است .
كسي پرسيد : آيا امروز هم باغي از همان باغ ها است ؟
فرمود : آري ، اگر پرده گشوده شود ، همان باغ را خواهيد ديد » . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بنابه روايتي مي گويند ، كه مرقد حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) در كنار مرقد شريف حضرت رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) است .
2 ـ المراقبات ، ج2 ، ص253
3 ـ حقايق ، ص545
218 |
صاحب « المراقبات » مي نويسد :
« براي تمام بيماري هاي خود ، از او طلب درمان مي كني و به جلب عطوفت او و طلب باران از ابر جود و رأفت او ، حوايج خود را مي خواهي . به يقين كه او كريم ترين تمام خلايق است و بخشنده تر از هر جواد و كريم است . . . » . ( 1 )
در حرم مطهّر براي پدر و مادرت و نيز كساني كه حقي بر تو دارند ( مانند بزرگان دين و اساتيد و خويشاوندان و دوستان ) دعا و طلب رحمت نماي
و نيز همو مي نويسد : « در طلب رحمت و سؤال و تضرّع و ابتهال نبايد تسامح كني ؛ زيرا شخص كريم ، حرمت واردان را ضايع نمي سازد و در تقصيرات و لغزش هاي وارد شده ، مسامحه روا مي دارد و از كردار خطاي او در مي گذرد » . ( 2 )
آيت حق مرحوم بيد آبادي نيز نوشته است :
« در حرم مطهّر براي پدر و مادرت و نيز كساني كه حقي بر تو دارند ( مانند بزرگان دين و اساتيد و خويشاوندان و دوستان ) دعا و طلب رحمت نماي » . ( 3 )
12 . تجديد عهد و پيمان
« زيارت » در ميان شيعه ، عبادتي است داراي ابعاد بسيار : انسان را در مسير « الله » قرار مي دهد و توجه او را به ذات اقدسش بسيار مي كند ؛ او را همرنگ و پيرو معصومان مي سازد ؛ روح و روانش را از زنگار گناهان و آلودگي ها پاك مي كند و خلوص و طهارت را جانشين آن مي گرداند . همچنين او را در جهت كارهاي اجتماعي ، سياسي و فرهنگي رهنمون مي كند و از همه مهم تر ، راه و روش چگونه زيستن را به او مي آموزد . پس زائر بايد در محضر ائمه ( عليهم السلام ) تعهّد نمايد كه دست به زشتي گناه نيالايد و پيمان ببندد كه بنده راستين خدا و پيرو واقعي آنان باشد .
عارف كامل ملكي تبريزي مي نويسد :
« پس ايمان خودت را تازه كن و از كفر و شرك جلي به خداوند پناه ببر ؛ ليكن چه بسا ظلمت و تاريكي گناهان مانع از درك فيض زيارت او ـ كه شامل حال تو گشته است ـ باشد و از مشاهده انوار او ـ كه به تو رسيده است ـ كور شده باشي . در اين حال اگر تو را دلي و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ المراقبات ، ج2 ، ص228
2 ـ المراقبات ، ج 2 ، ص 228
3 ـ پيام حوزه ، ش6
219 |
فطانتي باشد ، به ناچار اين را درك خواهي كرد و به پاره اي از آثار آن ، علم حاصل خواهي نمود كه شفقت آن حضرت ( صلّي الله عليه وآله ) نسبت به مؤمنان و دوستداران عترت او معلوم است ؛ هرچند كه گناه كار باشند .
از اين رو چگونه شفاعت او نسبت به گناه كاران و زائراني كه بر او وارد شده و به سلام او آمده و با او مناجات كرده اند و شكايت بينوايي خويش را به دربار او آورده و حقوق زايدي بر او دارند ، شامل نشود و اين حقوق نزد او ضايع گردد ؟
كساني كه از اخلاق كريمه آن حضرت و معامله او با عموم مسلمانان ـ بهويژه واردين به درگاه حضرتش در حال حيات او ـ و رفتارش نسبت به نيازمندان ، خبر دارند ، همه اينها را مي دانند و مي شناسند . . . .
زائر بايد در محضر ائمه ( عليهم السلام ) تعهّد نمايد كه دست به زشتي گناه نيالايد و پيمان ببندد كه بنده راستين خدا و پيرو واقعي آنان باشد .
به هر حال بر زائران او واجب است كه به فضل و كرم و افاضه آن حضرت ، كاملا حسن ظن داشته باشند و از فيض زيارت او و انوار اقبالش استمداد كنند و از اشراق و روبه رو شدن با آن حضرت استضائه و طلب روشني نمايند ؛ چه ، او است كه روشن كننده هر ظلمتي است و به هر آفريده اي افاضه مي فرمايد و براي جهانيان كفايت است . او نور خداي انور و ضياي ازهر و فيض اقدس است » . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ المراقبات ، ج 2 ، ص 246 ـ 249
220 |
13 . برخورد خوب با ديگران
يكي از بايسته هاي مهم زيارت ، حُسن خُلق ، برخورد خوش ، رفتار صميمانه و احترام به زائران ، همسفران و مجاوران است . رعايت اين بايسته ها ، موجب تقرّب و نزديكي بيشتر زائر به معصوم ( عليه السلام ) و جلب عنايت و الطاف آن بزرگواران مي شود .
عالم رباني بهاري همداني در اين باره مي نويسد :
« بايد حالش با حال وقتي كه مشرّف نشده بود ، تفاوت بيّن داشته باشد و مهما امكن ، خُدّام و مجاورين را مراعات نمايد به عطا و بخشش و احسان ، و آنها را اكرام نمايد و در نظرش وقعي داشته باشند . هر چه را جفا ببيند ، به شيريني متحمّل شود ، بداند از كه كشيده ، در راه كه بوده ، در بذل مال به آنها مضايقه نكند و مشايخ و اهل علمشان را بيشتر از همه تكريم و توقير نمايد و در سختي و شدايد سفر ، از عمل خود منضجر و پشيمان نگردد ؛ به خصوص در مقام خوف از اعدا كه خودشان فرموده اند : « اَلا تُحِبُّون اَنْ تُخافُوا فينا ؟ » [ = آيا دوست نداريد كه در راه ما دچار ترس و خوفي شويد ؟ ] » . ( 1 )
چون از حرم خارج شدي ، عتبه در و آستانه را ببوس . در مراجعت اگر بدنت برمي گردد ، تو با قلب و روح و فكر خودت در حضور او مقيم بمان و از خدمت او مفارقت نكن
14 . رعايت حرمت حرم معصوم ( عليه السلام )
صاحب « تذكرة المتّقين » مي نويسد :
« مبادا با كسي صحبتي خارجه بكند ؛ چه جاي اينكه در حرم مطهّر ـ نستجيرُ بالله ـ غيبت كند ، يا گوش به غيبت دهد و يا دروغ گويد يا به ساير معاصي مرتكب شود ؛ بلكه صدا هم نبايد بلند كند . { لاَ تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ . . . } ( 2 ) در اينجا هم جاري است ؛ خصوصاً در حرم امير ( عليه السلام ) كه به منزله نفس رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) است . چهار گوشه قبر مطهّر را ببوسد و به زبان خود عرض حال كند و حاجاتش را از آن بزرگوار بخواهد ، بگويد : اي بزرگ بر همه كس :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ تذكرة المتقين ، ص78
2 ـ حجرات ( 49 ) آيه 2 ، « صداهايتان را بالاتر از صداي پيامبر بلند نكنيد » .
221 |
يا من بازمانده را نزد خود از وفا طلب * * * يا تو كه پاكدامني مرگ من از خدا طلب ( 1 )
15 . اجازه خروج
درد انگيزترين زمان زيارت ، موقع وداع و خداحافظي از محضر پاك معصومان ( عليهم السلام ) است كه زائر بايد با معرفت و بينش زياد ، عشقي وافر و قلبي اندوهگين با محبوب و وليّ خود وداع كند و از او تقاضاي شرفيابي مجدّد نمايد .
صاحب « المراقبات » مي نويسد :
« و كوشش كن برنگردي مگر اينكه آثار اذن و اجازه خروج ظاهر شود . همچنان كه بعد از ظهور آثار اجازه ورود ، داخل گشتي و چون اراده برگشت نمودي ، به قهقرا و به عقب سر اندك و آرام آرام برگرد و دوباره به مقام خود برو و بر آن حضرت سلام ده و كمي بايست و سلام را تكرار كن و چون از حرم خارج شدي ، عتبه در و آستانه را ببوس . در مراجعت اگر بدنت برمي گردد ، تو با قلب و روح و فكر خودت در حضور او مقيم بمان و از خدمت او مفارقت نكن و چون كوچه اي را به انتها رسانيدي و خواستي داخل كوچه ديگري شوي ، به عقب سر برگرد و به آن حضرت با سلام اشاره كن تا اينكه داخل منزلت شوي . . . » . ( 2 )
* پي نوشت ها :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ تذكرة المتقين ، ص 77
2 ـ المراقبات ، ج2 ، 254
223 |