فرصت های تبلیغی
حج

26 فرصت های تبلیغی حج محمّدتقی رهبر پیام رسانی و تبلیغ در حج حیات فکری ، دینی ، فرهنگی و اجتماعی بشر ، همواره با تبلیغات پیوند داشته است و امروز نیز بیش از هر زمان دیگر ، سرنوشت ملت ها و جریان های فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی جامعه ها ، عمدتاً به


26


فرصت هاي تبليغي حج

محمّدتقي رهبر

پيام رساني و تبليغ در حج

حيات فكري ، ديني ، فرهنگي و اجتماعي بشر ، همواره با تبليغات پيوند داشته است و امروز نيز بيش از هر زمان ديگر ، سرنوشت ملت ها و جريان هاي فرهنگي ، سياسي و اجتماعي جامعه ها ، عمدتاً به تبليغات وابسته است .

دعوت و تبليغ ، افزون بر آنكه به مصداق آيه كريمه : { وَلَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّة رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ } ( 1 ) جوهره كليه اديان الهي و مسؤوليت همه پيامبران خدا بوده است ، اما در اسلام ، جايگاه ويژه دارد ؛ آيه {  كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ } ( 2 ) برتريِ امت اسلام بر ساير امت ها را منعكس كردن امر و نهي الهي دانسته و با ذكر واژه « لِلنّاسِ » رسالت مسلمانان را جهت هدايت عموم انسان ها حتمي شمرده كه بنا به دلالت مفهوميِ آيه ، هرگاه امت اسلام از خصلت هدايتگري و پيام رساني و امر و نهي الهي بي بهره باشد ، شايستگي عنوان بهترين امت را نخواهد داشت . افزون بر آن ، پيام فراگير در آيه بالا ، گروه هاي ويژه اي را كه واجد شرايط پيام رساني باشند موظف ساخته ، به خير و نيكي فراخوانند و امر به معروف و نهي از منكر كنند : { وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ } . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نحل : 36

2 . آل عمران : 110

3 . آل عمران : 104


27


اسلام با خصلت جاودانگيِ رسالتش ، همگاني بودنِ دعوت و تبليغ را طلب مي كند ؛ زيرا معارف و تعاليم زنده و والاي اين آيين جاوداني ، اگر نشر و ابلاغ نگردد و به درستي تفسير و بيان نشود ، نه تنها مكتب و دين مهجور مي گردد و انسان مسلمان به عنوان يك مكلّف بايد پاسخگوي آن در پيشگاه خداوند باشد ، بلكه بر بشريت نيز ستم مي شود ؛ چراكه انسان هاي مستعدِ رشد و شكوفايي ، گرفتار جهالت و دستخوش هواهاي نفساني و اسير زنجيرهاي استكبار مي گردند و رهسپار راه شقاوت مي شوند و اين چيزي است كه خداوند بدان رضايت نداده است ؛ { وَلا يَرْضي لِعِبادِهِ الْكُفْرَ } . ( 1 )

با همين فلسفه است كه براي هدايت انسان ها ، رهبراني را فرستاده است تا حجّت را تمام كنند و جاي عذر براي كسي باقي نماند ؛ { وَلَوْ أَنّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذاب مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزي } . ( 2 )

خصلت انعطاف پذيري انسان در برابر عوامل تحريك كننده يا باز دارنده ، كه زمينه دگرگونيِ گرايش هاي فكري ، اعتقادي و عمليِ اوست ، همواره با شيوه هاي مختلف تبليغاتي ، مورد استفاده مثبت و منفي قرار مي گيرد و در اين راستا بسياري از دستگاه هاي تبليغاتي و رسانه اي با سوء استفاده از اين فرصت و با زمينه سازيِ رواني و با اهداف سياسي ، بر آنند تا سمت و سوي انديشه انسان ها را در راستاي اهداف و مقاصد مورد نظرِ خود سوق دهند . در چنين وضعيتي است كه مسؤوليت رسالت داران تبليغ ديني ، بيش از هر زمان آشكار مي گردد .

كنگره عظيم بين المللي حج ، فرصتي است بي نظير كه ديگر ملت ها را بدان دسترسي نيست . اين اجتماعِ بزرگ جهاني به رسالت داران تبليغ مجال مي دهد ، بدون تحمّل مشقت و هزينه سنگينِ مالي ، رسالت اسلامي را ابلاغ نموده و با آگاهي دادن به ساير مسلمانان ، مصالح و مسائل امت را دنبال كنند .

هرچند بهرهوري از ابزارهاي روز و رسانه هاي پيشرفته مي تواند در تبليغ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . زمر : 7

2 . طه : 134


28


رسالت اسلام نقش مهمي ايفا كند و ناگزير بايد از آنها بهره گرفت ، اما شرايط و فرصت هاي ويژه ديگري نيز براي مسلمانان فراهم است كه مناسبت ترين عرصه براي تبليغات هدايتگر و ابلاغ امر و نهي است ، بدون آنكه به وسايل مدرن پيچيده و هزينه هاي كلان نياز باشد .

امام خميني ( قدس سره ) : « حج كانون معارف الهي است . گشودن گنجينه اين معارف و ابلاغ آن در موسم حج ، از وظايف عالمان وآگاهان دين مي باشد » .

استفاده از اين شرايط و فرصت ها وظيفه هر مسلمان است كه بدان دسترسي دارد . حضور ميليوني مسلمانان از اقشار و طبقات مختلف اسلامي در نماز جمعه و جماعت و اماكن متبرّك و زيارتگاه ها و حسينيه ها و مواسم و مراسم ديگر و در صدر همه اين اجتماعات ، كنگره عظيم بين المللي حج ، فرصتي است بي نظير كه ديگر ملت ها را بدان دسترسي نيست . اين اجتماعِ بزرگ جهاني به رسالت داران تبليغ مجال مي دهد ، بدون تحمّل مشقت و هزينه سنگينِ مالي ، رسالت اسلامي را ابلاغ نموده و با آگاهي دادن به ساير مسلمانان ، مصالح و مسائل امت را دنبال كنند . به همين دليل قرآن كريم كعبه و حج را هدايتگر جهانيان خوانده است ؛ {  إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَهُديً لِلْعالَمِينَ } . ( 1 )

حج مناسب ترين مجمع بين المللي است كه زمينه هر نوع فعاليتي را به نفع اسلام فراهم مي آورد و مي توان عنوان « وسايل ارتباط جمعيِ جهانشمول » را

براي آن برگزيد . حج و مناسك باشكوه آن ، نه تنها براي مؤمنان شورانگيز است ، بلكه براي ديگران نيز نمايش قدرتي است كه مانند آن را در هيچ يك از وسايل تبليغي و رسانه اي اسلام نمي توان ديد . به فرموده امير مؤمنان ( عليه السلام ) : « حج پرچم بلند اسلام است » ( 2 ) بر بلنداي قلّه عظمت معنويت و عامل ثبات و پابرجايي مسلمانان در هر عصر .

بار فرهنگي و تبليغي حج

فرهنگ معارف اسلامي ، در تار و پود حج نهفته است ، به بيان

حضرت امام خميني ( قدس سره ) :

« حج كانون معارف الهي است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آل عمران : 96

2 . نهج البلاغه ، خطبه اول . « جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ لِلاِْسْلامِ عَلَماً وَلِلْعَائِذِينَ حَرَماً . . . »


29


گشودن گنجينه اين معارف و ابلاغ آن در موسم حج ، از وظايف عالمان و آگاهان دين مي باشد . روايات اهل بيت به اين رسالت مهم تبليغي توجه خاص مبذول داشته است .

امام علي بن موسي الرضا ( عليهما السلام ) طبق روايتي ، با بيان اسرار و معارف حج ، كسب علم و فقه و نشر آثار و نقل اخبار رهبران ديني را ياد آور شده ، مي فرمايد :

« مَعَ مَا فِيهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَنَقْلِ أَخْبَارِالاَْئِمَّةِ ( عليهم السلام ) إِلَي كُلِّ صُقْع وَنَاحِيَة كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ : {  فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَة مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ } » . ( 1 )

« از ديگر آثار حج اين است كه حج گزاران فقه و علم دين را بياموزند و آثار ائمه را منتشر كنند و اخبار آن را براي ديگران بازگو نمايند . همانگونه كه خداوند بزرگ فرموده است : « چرا از هر فرقه و گروهي ، جمعي سفر نمي كنند تا فقه و دانش دين را فرا گيرند و هنگام بازگشت ، مردمشان را ارشاد كنند و بيم دهند شايد آنها متنبّه شده و پروا گيرند . »

چنين به نظر مي رسد كه تفقّه در اين آيه ، به فقه اصطلاحي و تبحّر در احكام فرعيه محدود نباشد ، بلكه علم و معرفت به اصول و فروع و مباني و احكام و معارف و اخلاق و در نتيجه شناخت و مسؤوليت هاي فردي و اجتماعي ؛ يعني تمام آنچه را يك مسلمان بايد بداند و بشناسد ، شامل مي گردد و در اين ميان ، مسأله امامت و ولايت از اهميت ويژه اي برخوردار است ؛ چنانكه روايات بسياري بر اين مطلب صراحت دارد و مسأله برائت كه در تار و پود حج تعبيه شده است . ( 2 )

ديار وحي و آثار پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

از ديگر ابعاد فرهنگي حج ، مرور و مطالعه ميداني در تاريخ اسلام و مشاهده آثار نبوّت در سرزمين وحي و حرمين شريفين است . تذكار خاطرات نوراني پيامبر گرامي اسلام از لحظه تولد و روزگار پر رنج يتيمي و زيستن در جوار عبدالمطّلب و تجلّي نشانه هاي نبوّت در سيماي مباركش در رهگذر زندگي و سفره هاي شام تا ازدواج با بزرگ بانوي اسلام حضرت خديجه و آنگاه كه در غار حِرا به نداي روح بخش : {  اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص7 و 8

2 . ر . ك : كتاب ابعاد سياسي و اجتماعي حج ، از نگارنده .


30


الَّذِي خَلَقَ } ( 1 ) مخاطب گرديد و سپس آهنگ {  يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ } ( 2 ) وي را به قيام لله و انذار در خلق فرا خواند و پيامبر با مسؤوليت هاي سنگين نبوت ، رنج و محروميت و طعن و ملامت و آزار دشمنان را به جان خريد و از خار و خاكستر استقبال كرد و در شعب ابوطالب تبعيد شد و شكنجه يارانش را شاهد بود و بالأخره تحت فشار سيزده ساله گردن كشان و بت پرستان قريش مكه را ترك كرد و راهيِ يثرب گرديد و در اين هجرت رايت اسلام را برافراشت و از شهري به شهري و دياري به دياري ، به دوش كشيد تا نظام توحيدي را در مدينة الرسول پي افكند و حكومت ديني را مستقر ساخت و صولت سركشان عرب را با جهاد و دفاع و غزوات پياپي در هم شكست و مكه را فتح كرد و لوث بت ها را از دامن بيت الله زدود و با تعليم و تربيت و حكمت و موعظه ، بنيان بزرگترين آيين آسماني را مستحكم ساخت تا آخرين روزهاي زندگي ، كه امت را به حفظ امانت الهي و كتاب و عترت توصيه كرد و چشم از جهان فرو بست ، در حالي كه غم امّت و نگراني آينده و بيم توطئه ها ، حضرتش را مي آزرد و نيز انبوه حوادثي كه از آن پس در زندگي اهل بيت و عملكرد امّت در سايه روشن تاريخ پرماجراي اسلام رخ داد . يادآوري اين فرازهاي تاريخي براي رسالت داران اسلام درس آموز است .

جغرافياي فرهنگيِ اسلام

هم چنين اماكن مقدس مكه و مدينه و مسجدالحرام ، بيت عتيق ، مقام و مستجار ، حِجر و حَجَر ، زمزم و صفا و مروه ، ملتزم و حطيم و مزار انبيا در جوار بيت الله تا عرفات و مشعر و خَيف و منا و ديگر مشاعر و مواقف و مساجد و زادگاه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در جوار مسجدالحرام ، خانه خديجه و زادگاه علي ( عليه السلام ) درون بيت الله ، جنة المُعَلّي و قبرستان ابوطالب ، جبل النور

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . علق : 1 و 2

2 . مدثر : 1 و 2


31


و غار ثور و مزار شهداي فخ در حرم مكي ، هريك ريشه در فرهنگ توحيد و موحّدان دارد و يادآور مجاهدات طلايه داران اسلام و تاريخ آيين حنيف است . . . و در مدينه طيّبه ، مسجدالنبي نخستين نقطه نزول پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در يثرب ، روضه شريف نبوي ، منبر و محراب آن حضرت و مهبط جبرئيل و محراب تهجّد و خانه علي و فاطمه ، كه به روايتي آرامگاه دختر پيغمبر است ، و استوانه هاي تاريخيِ مسجد و جايگاه اصحاب صُفّه و قبر مظلوم عبدالله پدر پيامبر در حريم مسجدالنبي ، كه از آن آثاري برجاي نگذاشتند و قبر شريف آمنه ( در ابواء ) و قبور امامان مظلوم و قبر مخفي زهرا ( عليها السلام ) و قبر فاطمه بنت اسد و قبر امّ البنين و همسران و فرزندان و عمو و عمه هاي پيامبر و شهداي صدر اسلام در جنّة البقيع و مساجد و مقامات ؛ چون قُبا و جمعه و اجابه ، ميقات و شجره ، غمامه و راية ، مساجد سبع و قبلتين ، اُحد ( مشهد حمزه ) ، مشربه امّ ابراهيم ، فدك و غدير خم و مساجد ابوذر و بلال و سلمان و علي و زهرا و محلّه بني هاشم و خانه هاي ويران شده امامان و ياران رسول الله كه حتي نامي از آن نمانده است و ده ها مسجد و موقف مقدس در كوچه ها و نخلستان ها و مزارع مدينه ، سر در گريبانِ خاموشي برده ، نابود شد يا در حال نابود شدن است ، همه اين ها پيام ها و رازها و خاطره ها در سينه دارد .

جاي جاي اين سرزمين مبارك يادآورِ قدم هاي استوار مبارك پيامبر و ائمه و صالحين و مردان و زنان سابقين امّت است كه شايسته است هريك از اينها براي زائران حرمين تبيين و تشريح گردد تا تفسيري باشد بر تاريخ صدر اسلام و خاطرات تلخ و شيرين حوادث آن .

زائر بايد اين آثار و اماكن را با شرح و توضيح بشناسد تا تاريخ و جغرافياي اسلام و اطلس حرمين بماند و به دست فراموشي سپرده نشود كه اين ، به معناي زنده نگه داشتن فرهنگ و سنت و سيره بنيانگذار اسلام و دودمان پاك او و رهروان راستين نبوت و امامت است و نيز سرمايه معنوي براي نسل هاي آينده و حفظ هويت امت و غناي روحي اهل قبله و درس آموز ثبات و استقامت در راه مكتب و اعتقاد است ؛ چرا كه سيره بزرگان و طلايه داران وحي و هدايت مانند مردم عادي نيست كه با پايان يافتن


32


عمرشان نقطه پايان بر آن نهند بلكه جاودانگي حيات معنوي و چگونه زيستن با آرمان هاي بلند را مي آموزد ، اينها تاريخ سازاني هستند كه چرخه زندگي فرزندان آدم بر محور وجودشان مي چرخد و اهداف و آرمان حيات را فراتر از آنچه ديگران مي انديشند ترسيم مي كند ، به عبارت خلاصه : اينان به بشريت در هر عصر تعلق دارند و بايد جاودانه باشند .

به همين دليل است كه روايات اهل بيت از اين نكته بسيار مهم در فرهنگ حج سخن گفته است . هشام بن حكم فلسفه وجوب حج را از حضرت امام صادق ( عليه السلام ) مي پرسد . امام به تشريح اين مطلب پرداخته ، ضمن بيان اسرار حج ، از زاويه هاي گوناگون به اين نكته نيز اشاره مي فرمايد :

« فَجَعَلَ فِيهِ الاِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لِيَتَعَارَفُوا . . . وَلِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ ( صلّي الله عليه وآله ) وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَيُذْكَرَ وَلا يُنْسَي » ( 1 )

« اين كانون جمع فراهم آمد تا مسلمانان از شرق و غرب بيايند و با يكديگر معارفه كنند و آثار و اخبار رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بازشناسي شود و ياد آن بر زبان ها بماند و به دست فراموشي سپرده نشود . »

امام صادق ( عليه السلام ) در اين روايت چند نكته را در بُعد اجتماعي ـ فرهنگي حج خاطرنشان مي سازد .

امام صادق ( عليه السلام ) : « اين كانون جمع فراهم آمد تا مسلمانان از شرق و غرب بيايند و با يكديگر معارفه كنند و آثار و اخبار رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بازشناسي شود و ياد آن بر زبان ها بماند و به دست فراموشي سپرده نشود . »

يك ـ معارفه مسلمانان و تحكيم روابط ايماني آنها كه در جامعه و فرهنگ و سياست نقش اساسي دارد . بدين جهت جمع زائران بايد جماعتي مرتبط و منسجم و هم آرمان باشند ، نه جمع پراكنده و جدا از يكديگر .

دو ـ شناسايي آثار و اخبار مربوط به پيامبر كه بايد در يادها بماند و فراموش نشود و نيز شناختن و شناساندن اين آثار و اخبار ، امت را با هويت تاريخي خويش پيوند داده ، گذشته پرافتخار را كه زيربناي علم و تمدّن و فرهنگ جهاني اسلام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . علل الشرايع ، ص 406 ؛ وسائل الشيعه ، ج27 ، ص97


33


است ، به ياد مي آورد ؛ چنانكه شناخت آثار و اخبار ائمه ( عليهم السلام ) نيز تداوم همان آثار و اخبار رسالت است . دعبل خزاعي در قصيده تأييد خود با اشاره به اين آثار مي گويد :

لآل رسول الله بالخَيف من مني * * * و بالبيت و التعريف و الجمرات

ديار عليّ و الحسين و جعفر * * * و حمزة و السجاد ذي الثفنات

و سبطي رسول الله و ابني وصيّه * * * و وارث علم الله و الحسنات

منازل كانت للصلاة و للتّقي * * * و للصوم و التطهير و الحسنات

« خاندان پيامبر را در خَيف از سرزمين منا و ركن و عرفه و جمرات آثاري است .

آنجا ديار علي و حسين و جعفر است و نيز حمزه و سجاد ، آنكه نشان سجده بر پيشاني داشت .

و هم دو سبط رسول الله و دو فرزند وصي او ( علي ( عليه السلام ) ) كه وارث علم خدا و كانون نيكي ها بود .

خانه هايي كه جايگاه نماز و تقوا و روزه داري و پرهيزكاري و نيكوكاري است . »

ويژگي هاي تبليغ در حج

به لحاظ وضعيت ويژه حج و فضاي معنوي و موقعيت زماني و مكاني و ارتباطات مردمي و شرايط مساعد رواني آن ، تبليغ و پيام رساني در موسم حج ، همواره مورد توجه بوده است .

پيامبر گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) دعوت آسماني خود را از اين سرزمين مبارك به گوش قبايل عرب رساند و در بازارهاي معروف آن روز ، ( وادي مجنه ، عكاظ ، ذي المجاز و . . . ) كه مركز تردد و تجمع گروه ها ، بهويژه عرضه كنندگان و خريداران كالا و هم ميدان مسابقه در شعر و خطابه عرب بود ، رسالت الهي خود را اعلام كرد و هنگامي كه اسلام استقرار يافت و حجاز تحت سيطره مسلمين قرار گرفت ، پيامبرخدا به وسيله زائران حاضر ، براي غايبان پيام مي فرستاد و اين گواهي است بر موقعيت خاص تبليغي حج و تأكيد بر اينكه مسلمانان بايد از اين منبر بلندپايه اسلام و مئذنه رفيع ايمان بهره گيرند و با تأسي به نبيّ گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) مسائل ارشادي و حياتي امت را از اين رسانه بين المللي به گوش ديگران برسانند .

تاريخ حيات مقدّس رسالت ،


34


گواهي مي دهد كه مسائل مهمّ اسلامي ، چون برائت ، اعلام ولايت اميرمؤمنان ( عليه السلام ) و ديگر اعلاميه هاي مهم اسلامي در عصر نبوي و بعد از آن ، در مناسبت هاي موسم بوده است .

بنا به روايت حضرت صادق ( عليه السلام ) پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در مسجد خَيف خطبه اي ايراد كرد كه در عين اختصار ، همواره براي امت پيام آور و درس آموز است . در اين خطبه بر وحدت امّت و برادري و هم خوني مسلمانان ، كه اساس تشكيل جامعه اسلامي و امت واحده است و نيز رابطه تنگاتنگ ميان امت و امامانشان ، كه محور سياست و رهبري ديني است ، تأكيد گرديده و از حاضران خواسته شده است كه اين پيام را به گوش آنان كه حضور ندارند برسانند . در اين خطبه كه به روايتي در حَجّة الوداع ايراد شده ، آمده است :

نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِي فَوَعَاهَا وَبَلَّغَهَا مَنْ لَمْ تَبْلُغْهُ ، يَا أَيُّهَا النَّاسُ لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ فَرُبَّ حَامِلِ فِقْه لَيْسَ بِفَقِيه وَرُبَّ حَامِلِ فِقْه إِلَي مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ ، ثَلاثٌ لا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئ مُسْلِم : إِخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ ، وَالنَّصِيحَةُ لاَِئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ ، وَاللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ ، فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِيطَةٌ مِنْ وَرَائِهِمْ ، الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَهُمْ يَدٌ عَلَي مَنْ سِوَاهُمْ » . ( 1 )

« خداوند خرّم و شادمان گرداند آن بنده اي را كه سخن مرا شنيد و در آن انديشيد و به درستي فهميد و به كساني كه آن را نشنيدند رسانيد . اي مردم ! آنكه حاضر است به كسي كه غايب است برساند . چه بسا حامل فقه كه فقيه نيست و بسا حامل فقه كه آن را به كسي مي رساند كه فقيه تراز اوست . سه چيز است كه قلب يك مسلمان به آنها خيانت روا نمي دارد : اخلاص عمل براي خدا ، خيرانديشي نسبت به امامان مسلمين و ملازمت جماعت آنها . همانا دعوت مسلمانان فراگير است ، مؤمنان برادرند ، پايين ترين فردشان عهده دار ذمّه افراد ديگر است و آن ها يد واحده اند در برابر بيگانگان . »

در اين خطبه تاريخي كه سال آخر عمرمبارك پيامبر در حَجّة الوداع ، در مسجد خَيف و تجمّع حاجيان در منا ايراد گرديد ، سه اصل مهم حياتي امت اسلام عنوان شده و مسلمانان مأمور ابلاغ آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اصول كافي ، ج 1 ، ص 403 و 404


35


گرديده اند . اين سه عبارتند از :

1 ـ خالص كردن عمل براي خدا كه اساس آن ايمان صادقانه ، حق طلبي و پرهيز از هر نوع شرك و ريا و دوگانگي در عقيده و آرمان و عمل است كه اگر اين دستمايه معنوي براي مسلمانان فراهم گشت ، بسياري از كج روي ها ، تنش ها و كدورت ها كه از هواي نفس سرچشمه مي گيرد ، از بين خواهد رفت و سايه اخلاص و تقوا بر افراد سايه گستر خواهد شد .

پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) : « اي عمار اگر ديدي علي به سويي مي رود و مردم به سوي ديگر ، با علي همراه باش و مردم را رهاكن ؛ زيرا او تو را گمراه نسازد و از مسير هدايت بيرون نكند . »

2 ـ ارادت وصميميت وخيرخواهي نسبت به پيشوايان دين ، كه بدون ترديد تنها مصداق آن رهبران با صلاحيت و امامان حق اند ، كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) آنان را به امر خدا ، به رهبري امّت برگزيده است و استمرار امامت امري است كه براي هر عصر و نسل بيان شده كه جز صالحان و پاك طينتان را نشايد عهده دار آن باشد .

و اين مستلزم روي برتافتن از زمامداران جور و مستبدان خودكامه و حاكمان نامشروع است كه همواره بزرگترين خطر براي اسلام و مسلمين بوده اند .

3 ـ ملازم جماعت بودن و از امت صالح جدا نشدن ، كه اين نيز از ديد صاحبنظران تفسيري جز پيوستن به رهروان راه ولايت اهل بيت ندارد ؛ زيرا ولايت آنان كانون جمع و مركز وحدت امت موحد است و هرچه جز اين باشد در زمره شرك و نفاق است و به تفرقه و تشتت و انحراف خواهد گراييد .

آنچه را در توضيح دو بند اخير

ملاحظه كرديم ، تفسيري است كه طلايه داران تشيع از روايت فوق داشته اند ، همانگونه كه در ذيل روايت فوق به نقل كليني در اصول كافي از قول راويان شيعه آمده است :

« إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِب ( عليه السلام ) وَاللَّهِ الاِْمَامُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْنَا نَصِيحَتُهُ وَلُزُومُ جَمَاعَتِهِمْ أَهْلُ بَيْتِهِ » . ( 1 )

« به خدا سوگند ، علي بن ابي طالب تنها امامي است كه خيرخواهي او بر ما

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اصول كافي ، ج 1 ، ص 404


36


واجب است و ملازم جماعت مسلمين بودن همانا پيوستگي با خاندان آن حضرت است كه لزوماً شامل شيعيان خالص و مخلص آن بزرگواران نيز خواهد بود ؛ چنانكه در روايات عامه و خاصه بر آن تصريح شده است . »

پيامبرگرامي به عمار بن ياسر فرمود :

« يا عمار إذا رأيت عليّاً سلك وادياً و سلك الناس وادياً غيره ، فاسلك مع عليّ و دع الناس إنّه لن يدليك في ردي و لن يخرجك مِن الهُدي » . ( 1 )

« اي عمار اگر ديدي علي به سويي مي رود و مردم به سوي ديگر ، با علي همراه باش و مردم را رهاكن ؛ زيرا او تو را گمراه نسازد و از مسير هدايت بيرون نكند . »

و نيز پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « خَيركُم خَيْرُكُمْ لاَِهٌلِي مِنْ بَعْدِي » . ( 2 )

« بهترين شما كسي است كه پس از من با اهل بيت من شايسته تر عمل كند . »

و نيز درباره اهل بيت فرمود : « أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُمْ ، وَسِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُمْ » ( 3 )

و نيز از سخن آن حضرت است كه فرمود :

« عَلِيّ إمام البَرَرَةِ ، وَقاتِلُ الْفَجَرَةِ ، مَنْصُورُ مَنْ نَصَرَهُ ، مَخْذُولُ مَنْ خَذَلَهُ » ؛ ( 4 ) « علي پيشواي صالحان و قاتل فاجران است . هركس ياري اش دهد منصوراست و هركه دست از ياري اش بردارد زبون و خوار . »

روايات بي شمار از اين گونه ، كه در منابع عامه وخاصه آمده ، بيانگر اين حقيقت است كه امامت حق ، ازآنِ اهلبيت استوپيروان آنان رستگارانندوجدايي از اين جماعت ، فرجامي جزگمراهي ندارد . با توجه به اهميت اين موضوع ، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در اين خطبه تأكيد ميورزد كه حاجيان بايد درابلاغ اين پيام همّت گمارند .

تبليغ ولايت در حج

مناسبت ترين فرصت براي تبليغِ بزرگترين مسأله حياتي اسلام پس از توحيد و رسالت ، موضوع ولايت اميرالمومنين ( عليه السلام ) بود كه دستور آن در حَجة الوداع و در مسجد خَيف با آيه : {  يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ } . ( 5 ) داده شده و در نقطه اي معروف به غديرخم ، مورد تأكيد مجدّد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كشف الغمة ، ج1 ، ص143 ؛ كنزالعمال ، ج 11 ، ص 614 ، ح 32972

2 . بشارة المصطفي ، ص39 ؛ صواعق ابن حجر ، ص 544

3 . همان ، ص547

4 . بحارالأنوار ، ج33 ، ص51 ؛ صواعق ، ص 365 ، كنز العمال ، ح 32909 ، ج11 ، ص602

5 . مائده : 67 ، ر . ك : احتجاحج طبرسي ، ص 57


37


قرار گرفت و دستور آمد كه : « پيامبر آنچه را از سوي پروردگار بر او نازل شده ابلاغ كند و اگر نكند رسالت او را نرسانده است و خداوند از فتنه مردم او را در امان خواهد داشت . » ( 1 ) رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در جمع زائران ، كه عددشان را از هفتاد هزار تا صدو بيست هزار گفته اند ، خلافت اميرالمؤمنين را طي خطبه غرايي ابلاغ كرد و از مردم بر اين مسأله حياتي پيمان گرفت و همه بيعت كردند ، هرچند بسياري به نقض اين بيعت پرداختند .

امامان و تبليغ در حج

پس از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) مشعلداران هدايت ، ائمه ( عليهم السلام ) نيز جهت آگاهي دادن مردم ، از موسم حج بهره گرفتند و آنچه را كه در جاي دگر ابلاغش ميسّر نبود ، از كنار خانه خدا به گوش مسلمانان رساندند . در فضاي اختناق حاكم عصر اموي ، امام حسين ( عليه السلام ) در سرزمين منا بيش از هزار تن از وجوه صحابه و تابعين را در خيمه اي به حضور مي طلبد و آنگاه فضايل اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) و خاندان پيامبر را به طور مشروح بيان مي كند و از آنان مي خواهد و به خدا سوگند مي دهد كه چون به ديار خود بازگشتند آن را به ديگران منتقل كنند تا حقايق دين به مرور زمان فراموش نشود . ( 2 )

امامان ( عليهم السلام ) همچنين در مناسبت هاي مختلف ، از موقعيت حج ، جهت روشنگري افكار عمومي و جلب توجه مردم به امامت و ولايت بهره جستند ؛ از جمله مي توان حركت امام حسين ( عليه السلام ) از مكه به سوي عراق و قيام عليه نظام غاصب و تبهكار اموي تا شهادت را نام برد . و نيز وصيت امام باقر ( عليه السلام ) به فرزندش امام صادق ( عليه السلام ) كه به منظور افشاي جنايات حاكمان زمان ، مرثيه سرايان را بگمارد تا طي ده سال در سرزمين منا براي آن حضرت سوگواري كنند . ( 3 ) و نيز تأكيد امام صادق ( عليه السلام ) در روز عرفه و موقف عرفات با صداي بلند بر اهميت مسأله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مائده : 67

2 . شرح اين واقعه را در كتاب احتجاج طبرسي ج 2 ص 296 ـ 297 و كتاب سليم بن قيس ، ص 165 بنگريد ، ن . ك كتاب ابعاد سياسي وا جتماعي حج اثر نگارنده .

3 . بحارالانوار ، ج 46 ، ص 230


38


ولايت و امامت كه در اين خصوص عمروبن ابي مقدام چنين روايت مي كند : در آن روز امام صادق ( عليه السلام ) خطاب به مردم با صداي بلند مي گفت :

« إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ( صلّي الله عليه وآله ) كَانَ الاِْمَامَ ثُمَّ كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب ، ثُمَّ الْحَسَنُ ، ثُمَّ الْحُسَيْنُ ، ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيّ ( عليه السلام ) ، ثُمَّ هَهْ » .

« و اين جملات را سه بار و به چهارسوي ؛ از پيش رو و پشت سر و راست و چپ تكرار كرد كه در مجموع دوازده بار سخن آن حضرت به گوش مردم رسيد . » ( 1 )

در كتب سيره وحديث ، شواهد بسيارِ ديگري را مي توان يافت كه امامان معصوم ( عليهم السلام ) در موسم حج و در عرفات و منا و در حال طواف مردم را به ولايت اهل بيت توجه مي دادند . شيعيان آزاده و شعراي اهل بيت نيز از اين سيره پيروي كردند . فرزدق ، شاعر آزاده و بلند آوازه ، قصيده تاريخي خود را در كنار كعبه بالبداهه سرود ؛ آنگاه كه هشام بن عبدالملك در پاسخ آن مرد شامي كه عظمت زين العابدين ( عليه السلام ) را ديد و از او خواست وي را معرفي كند و هشام از روي كينه و حسد اظهار بي اطلاعي كرد ! و فرزدق او را پاسخ داد و اين پيام رسانيِ به هنگام را ابن خلكان در كتاب « وفيات الاعيان » آورده و گويد : « فرزوق با شعر خود ، كاري بزرگ كرد كه اميد مي رود پاداش آن بهشت باشد ! » ( 2 ) مطلع قصيده « ميميه » فرزدق اين بيت است :

يا سائلي أين حلّ الجود و الكرم * * * عندي بيان إذا طلا به قدموا ( 3 )

علاوه بر تبليغ ولايت در حج ، مسائل ديگرِ اسلامي ، كه با اساس دين يا فقه شريعت ارتباط دارد ، در فرصت هاي مناسب مورد توجه پيشوايان قرار گرفته است ؛ از جمله مي توان مناظرات حضرت امام صادق ( عليه السلام ) با ارباب ملل و نحل و حتي ملحدين زمان در مسجدالحرام را يادآورد شد .

ابعاد حركت هاي تبليغي در حج

حركت هاي تبليغي موسم حج و زيارت را از چند زاويه مي توان مورد توجه قرارداد :

1 ـ درون گروهي

2 ـ درون مرزي

3 ـ برون مرزي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كافي ، ج 4 ، ص 446

2 . ر . ك : بحارالانوار ، ج 27 ، صص 177 تا 183

3 . بحارالأنوار ، ج46 ، ص125 ؛ الكني و الانقاب ، ج3 ، ص24 ، محدث قمي .


39


1 ـ از زاويه درون گروهي

همانگونه كه رايج است ، گروهي به صورت كاروان ، معمولا صد تا دويست زائر عازم حج و عمره مي شوند كه از اين رهگذر ، مبلغان و مروّجان اسلام به صورت روحاني با يك گروه صميمي همسفر مي گردند و در طول سفر وظيفه اي جز ارشاد زائران در زمينه هاي مختلف فقهي ، اخلاقي ، اجتماعي ، علمي

نقش تبليغات و تأثير مبلّغ در جمع زائران گروه را نبايد ناچيز انگاشت و شايسته است حداكثر بهره برداري تبليغي از اين لحظات روحاني با نفحات رحماني آن بشود .

و عملي ندارند و از آن رو كه خاطره شيرين و رويارويي سفر زيارت همواره در طول عمر ، پيش چشم زائر مجسم است آموزه هاي آن نيز به صورت طبيعي بر دل و جان وي مي نشيند و اگر درست هدايت و رهبري شود ، مي تواند بسياري از اين تأثيرات را نشان دهد و ره آورد سفر حج همين است كه توشه معنوي براي زائر حاصل آيد . بدين ترتيب نقش تبليغات و تأثير مبلغ در جمع زائران گروه را نبايد ناچيز انگاشت و شايسته است حداكثر بهره برداري تبليغي از اين لحظات روحاني با نفحات رحماني آن بشود .

افزون بر اين ، هر يك از مناسك و مشاعر و حركت ها و وقوف ها و اذكار و ادعيه با مفاهيم متعالي و بار معنوي و عرفاني اش ، در ارتقاي معرفت و بالابردن سطح شناخت حج گزار نقش بنيادين دارد و با پيوند دادن آن معرفت و شناخت به عشق و احساس ، روشن بيني و شعور را در اعماق جان ها مي پرورد و با تصفيه روح و رهانيدن آن ، از اسارت تعلّقات مادي و زدودن غبار معاصي به ثمر مي نشاند و حجاب هاي جهل و ظلمات هوي را مي سوزاند و براي پذيرش تجلّيات بيشتر مهيّا مي سازد .

خلاصه آنكه در اين كانون معارف و سير و سلوك باطني و سفر معنوي ، كه با سير بيروني و آفاقي توأم گشته و با آيات و بيّنات در قلّه هاي رفيع توحيد و مناره هاي بلند ايمان و ياد خاطره مشعل داران هدايت در تاريخ پيوند خورده است ، ره آورد معرفت و كمال و رشد معنوي انساني را به همراه دارد .

شناخت و شعور و عشق و عرفان در


40


تار و پود حج تعبيه شده و هنگامي زائر از اين خصلت هدايتگري و نور عرفان بهره خواهد گرفت كه روح حج ابراهيمي و پيام شريعت والاي احمدي ( صلّي الله عليه وآله ) را در اعمال و مناسك و اوراد و اذكار جاري سازد و اين را به هدايت و روشنگري نياز است .

نبايد مجال داد اين فرصت هاي طلايي با نفحات رحماني كه ملك تا ملكوت را پوشش مي دهد ، رايگان از دست برود .

نقش روحانيون در اين ميان بسيار با اهميت است كه به ژرفاي اين عبادت جهانشمول اسلامي بيشتر بينديشند و مطالعه كنند و بر معلومات خود بيفزايند و آشنايي دهند . به طور خلاصه ، حج را بايد به عنوان يك دانشگاه الهي و كانون انسان سازي مورد توجه قرار داد . نقش آموزش و تبليغ و هم چنين سياست حاكم بر حج در اينجا تعيين كننده و راه گشاست و نبايد مجال داد اين فرصت هاي طلايي با نفحات رحماني كه ملك تا ملكوت را پوشش مي دهد ، رايگان از دست برود .

2 ـ زاويه درون مرزي

از آن رو كه كنگره حج تركيبي است از زبده ترين انسان هاي مؤمن ، كه از اقصي نقاط كشورهاي اسلامي در اين ميعادگاه حضور يافته و حاضران در موسم ، در حقيقت نمايندگاني هستند از امت بزرگ اسلام كه در سرزمين وحي و كانون توحيد گردآمده اند و شعارشان :

« توحيد ، وحدت و عبوديت » است بدان گونه كه آيه كريمه : {  إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ } ( 1 ) الهام مي دهد . لذا اين امت كوچك در موسم به نمايندگي از امت بزرگ اسلام سخن ها و پيام ها دارد ، مشكلات و مسائلي در داخل و خارج پيش روي آنهاست . اغلب ابهاماتي نسبت به يكديگر دارند . حل مشكلات و رفع آن و تفاهم و ايجاد همبستگي اسلامي هنگامي ميسر است كه با زبان يكديگر آشنا شوند ، به مسائل حياتي امّت بينديشند . اختلاف نظريه هاي فرعي و مسلكي و فرقه اي و نژادي و اقليمي و تعصبات ناموجّه مذهبي را كنار بگذارند و از جامه فرديّت و قوميت به در آيند و بي رنگ و بدون نام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . انبياء : 92


41


و نشان ، به درياي خروشان خلق بپيوندند و به خداي واحد سر تسليم فرود آورند تا هر فردشان چون ابراهيم امتي شود ؛ امتي شاهد براي ديگر انسان ها .

بديهي است كه براي رسيدن به اين آگاهي و شعور و درك مسؤوليت ، به توجيه و آموزش نياز است و عالمان و نخبگان در اين ميان نقش حياتي دارند . آنها هستند كه بايد مردمشان را به مسائل و مصالح مشترك امت آشنا سازند . در كم كردن فاصله ها بكوشند . خطرات دشمنان اسلام را خاطرنشان سازند . در اتخاذ موضع مشترك در برابر دشمنان اسلام و جهان استكباري ، از آيين حنيف پاسداري كنند و توطئه تبليغاتي آنان را خنثي نمايند و اين هنگامي ميسر است كه مسلمانان ، بهويژه فرهيختگان و رسالت داران امت ، به تبادل نظريه و ارائه اطاعت پرداخته و از بدبيني ها و عقده ها بكاهند و در حدّ امكان ، در رفع آن بكوشند و با نگاه باز و جهانشمول به مسائل بنگرند و به رايزني در جهت مصالح امت اسلام بپردازند .

امام صادق ( عليه السلام ) با اشاره به اين فلسفه مهم اجتماعي حج مي فرمايد : « فَجَعَلَ فِيهِ الاِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لِيَتَعَارَفُوا . . . » ( 1 ) آري ، خداوند حج را كانون تجمع مسلمانان شرق و غرب قرار داد تا با يكديگر معارفه كنند . طرح دوستي بيفكنند . در تحكيم اخوّت اسلامي بكوشند و مسائل اجتماعي خود را بازشناسند و تصميم مناسب بگيرند . امام خميني ( قدس سره ) كه پيام هاي جاودانه اش در حج همواره بايد راهگشا باشد ، مي فرمايد :

« بر دانشمنداني كه در اين اجتماع شركت مي كنند ، از هر كشوري كه هستند ، لازم است براي بيداري ملت ها بيانيه هاي مستدلّي ، با تبادل نظر صادر كرده و در محيط وحي بين جامعه مسلمين توزيع نمايند و در كشورهاي خود پس از مراجعه نشر دهند و از سران كشورهاي اسلامي بخواهند كه اهداف اسلامي را نصب العين خود قرارداده اختلافات را كنارگذاشته براي خلاصي از چنگال استعمار چاره بينديشند . »


در انجام اين مهم ، مسأله پيام رساني و تبليغ ، نقش حياتي دارد . توده مردم ، اغلب از مسائل ويژه درونِ هر جمع و هر كشور بي خبرند و اين بي خبري زمينه بي تفاوتي و حتي بدبيني را فراهم ساخته

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . علل الشرايع ، ص 406


42


تصوير ؟ ؟ ؟


43


است تا آنجاكه برخي از نويسندگان غافل تحقّق بخش توطئه هاي تفرقه افكنِ دشمن در درون جامعه اسلامي شده اند . لذا بر عالمان و مبلّغان اسلام است كه توده هاي مردم را آگاهي دهند . توصيه امام راحل در اين خصوص چنين است :

« از جمله وظايف در اين اجتماع عظيم ، دعوت مردم و جوامع اسلامي است به وحدت كلمه و رفع اختلافات بين طبقات مسلمين كه خطبا و گويندگان و نويسندگان در اين امر حياتي اقدام نمايند . »

كتاب و جزوه و خبرنامه و رسانه و مصاحبه و مقاله و همايش هاي بين المللي و دبيرخانه دائمي به اين منظور ، كه در موسم حج تا حدودي زمينه آن بدون نياز به هزينه هاي كلان ميسر است ، مي تواند به اين هدف حياتي كمك رساند . زبان در اينجا نقش مهم ايفا مي كند ، اگر مبلّغان حداقل يك يا دو زبان ( عربي و انگليسي ) بدانند ، در امر تبليغ موفق تر خواهند بود . لذا شايسته است پيش از عزيمت و طي مراحل گزينش روحانيون و مبلّغان به زبان و مكالمه آموزش داده شوند .

3 ـ از زاويه برون مرزي

حج ، همايشي است جهاني ، كه مسلمانان مي توانند مفاهيم عالي اسلام و ديدگاه ها و رويكردهاي مسائل اجتماعي را در آن به نمايش بگذارند . پيام وحدت امت موحد را به گوش جهانيان و حتي بيگانگان از اسلام برسانند . هدف از اين پيام رساني به نمايش گذاشتن قدرت و امكانات انساني و معنوي و مادي در برابر

حج ، همايشي است جهاني ، كه مسلمانان مي توانند مفاهيم عالي اسلام و ديدگاه ها و رويكردهاي مسائل اجتماعي را در آن به نمايش بگذارند .

دشمنان اسلام است كه همواره به غارت و استثمار و استعمار مسلمين مي انديشند و قرن هاست سرمايه هاي مادي و معنوي آنان را به غارت مي برند و هم اينك مورد تهديد آنان مي باشند و امروز نماينده اين قطب استكباري ، امپرياليسم آمريكا و صيهونيسم ضدّ بشر است كه اگر در گذشته با كنايه و در لفافه خصومت خود را با اسلام نشان مي دادند ، امروز با صراحت از اين خصومت و تهديد حرف مي زنند و از جنگ صليبي سخن


44


مي گويند . اينها بايد براي مسلمانان هشدار و عامل بيداري باشد .

مسلمانان بايد بدانند براي استكبار جهاني و صهيونيسم بين الملل ، شيعه و سني فرقي ندارد . آنان با اسلام و مسلمين و مقدساتشان در معارضه اند و عرب و عجم نمي شناسند . امپرياليسم آمريكا كه با هدف غارت و چپاول ثروت هاي ملّي آنان در گذشته به برخي كشورهاي اسلامي چهره دوستي نشان مي داد ، امروزه با حمايت از رژيم اشغالگر قدس در فلسطينِ مظلوم ، حمام خون به راه انداخته و عراق و افغانستان را به اشغال نظامي در آورده و جان و مال و دين و ناموس مسلمانان را مورد هجوم قرار داده و ديگر كشورها و قوانين بين المللي را به رسميت نمي شناسد و به همه چنگ و دندان نشان مي دهد . شناخت اين دشمن مستكبر و متجاوز و شناساندن نقشه هاي اهريمني و جنگ طلبانه و سلطه جويي بي قيد و شرط بر جهان و استحاله فرهنگي و استعمار سياسي و اقتصادي و حضور نظامي قلدر مآبانه شيطان بزرگ در كشورهاي ديگر از فرايض اوليه اهل قبله و امت محمد ( صلّي الله عليه وآله ) است و همدلي و اتحاد و تبادل افكار و اطلاعات و گفتگو در جهت تفاهم و يكدست شدن در برابر دشمنان اسلام و انسانيت ، از واجبات امروزِ مسلمانان به شمار مي آيد . اگر پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمان مي دهد آيات برائت را در موسم بخوانند و بر مشركان اتمام حجت كنند و برق سلاح و قدرت اسلام و مسلمانان را به بت پرستان و منافقان آن روز نشان دهند و اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) به فرمان آن حضرت در منا يا عرفات منشور برائت را مي خواند ؛ { وَأَذانٌ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الاَْكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ . . . } ( 1 ) در حقيقت اعلام برائت و آغاز يك جنگ رواني تبليغي عليه كفر و شرك و زمينه ساز جنگ هاي ميداني و تهاجمي به منظور مقابله با كفر و نفاق و فساد و به زير آوردن اقطاب مستكبر سلطه گر است كه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توبه : 3


45


سد راه خدا و خلق شده و در راه ترويج آيين حق سنگ اندازي مي كنند ؛ چنانكه ملاحظه مي كنيم طي آيات سوره برائت به نبرد و جهاد با مشركان پس از ماه هاي حرام فرمان داده شده است ؛ {  فَإِذَا انْسَلَخَ الاَْشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ } . ( 1 )

آيات برائت در روز عرفه يا قربان ، كه انبوه تجمع حاجيان است ، بايد خوانده شود تا خبر آن را همه ؛ اعم از مسلمانان حج گزار و مشركان حاضر در موسم بشنوند و بانگ اذان برائت به گوش مردم و قبايل و اطراف و اكناف برسد و تكليف مسلمانان با مشركان و منافقان روشن شود تا دل دشمن خالي گردد و فكر توطئه را از سر به در كنند و به گواهي تاريخ ، آن اعلاميه تأثير خود را بخشيد و زمينه گسترش اسلام فراهم شد و دشمن عقب نشيني كرد و به دنبال آن هيئت ها ( وفود ) به نمايندگي از قبايل عرب ، يكي پس از ديگري رهسپار مدينه شدند و با پيامبر به مذاكره پرداختند و موجوديت اسلام را پذيرفتند .

آيات اول سوره توبه كه در حقيقت قطعنامه برائت از دشمنان اسلام بود ، نكات بسيار ارزنده و آموزنده اي در بر دارد كه تنها براي خواندن نيست ، بلكه خط مشي و رويكرد مسلمانان را در هر عصر و براي هر نسل ترسيم مي كند . تا در پهنه گيتي دشمني وجود دارد مشمول اين قطعنامه است و چه مكاني براي اعلام آن مناسب تر از موسم حج و كنگره جهاني اسلام و حرم امن الهي و قبله گاه توحيد و مطاف انبيا ؟ !

مسلمانان هر عصر بايد با تأسي به ابراهيم ( عليه السلام ) و محمد ( صلّي الله عليه وآله ) كه پايه گذاران اين حركت كفرستيز بودند و از بت پرستان و نمروديان و طاغوتيان و مشركان اعلام برائت كردند ، اين سياست اصولي اسلام را به اجرا گذارند .

حضرت امام خميني ( قدس سره ) تجديدگر حج ابراهيمي در روزگاري كه درباره برائت گفت :

« حاشا كه خلوص عشق موحّدين جز به ظهور كامل نفرت از مشركين و منافقين ميسر شود و كدام خانه سزاوارتر از كعبه و خانه امن و طهارت و « الناس » كه در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگي و يا دون صفتي ها و نامردمي است ، عملا و قولا پشت شود و در تجديد ميثاق {  أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ } بت الهه ها و اربابان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توبه : آيه 5


46


متفرق شكسته شود و خاطره مهمترين و بزرگترين حركت سياسي در { وَأَذانٌ مِنَ اللهِ وَرَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ . . . } زنده بماند ؛ چراكه سنت پيامبر و اعلان برائت كهنه شدني نيست و نه تنها اعلان برائت به ايام و مراسم حج منحصر نشود كه بايد مسلمانان فضاي سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملي نسبت به دشمنان خدا لبريز كنند . . . » ( 1 )

اعلان برائت ، بذر خشم و نفرت از بيگانگان را در دل هاي مسلمانان مي پرورد تا از وابستگي به قدرت هاي استكباري نجات يافته ، روي پاي خود بايستند و سلطه كافران بر مسلمانان را نفي كنند . اذان برائت مكمّل اذان حج است كه يكي به وسيله ابراهيم و ديگري به وسيله محمد ( صلّي الله عليه وآله ) انجام شد و اين دو جاودانه خواهند ماند و بايد بمانند .

حاصل آنكه : در تبليغات برون مرزي ، مسلمانان بايد پيام خود را يكصدا و با آهنگ بلند ، به گوش دشمنان اسلام برسانند كه : امت محمد ( صلّي الله عليه وآله ) تسليم زورگويي هاي آنان نخواهد شد و نيز منشور آزادي و حقوق بشر اسلامي و صلح شرافتمندانه را ابلاغ نمايند و اين هنگامي است كه بيگانگان از سياست ستيزه گرانه رخ بتابند و به مصالح مشترك انساني تسليم گردند .

به طور خلاصه : اهداف و مقاصد تبليغات برون مرزي حج را بدين گونه مي توان خلاصه كرد :

1 ـ تبليغ اسلام از سرزمين وحي و رساندن آن به جهان تشنه معنويت ، كه ساير اديان تحريف شده و مكاتب صادراتي از آن بي بهره اند ؛ همانگونه كه پيامبر گرامي اسلام دعوت خود را از اين سرزمين به گوش ملت ها و دولت هاي عصر خويش رسانيد .

براي تحقّق اين هدف ، مسلمانان جهان مي توانند رسانه مشترك برون مرزي براي ابلاغ پيام آسماني اسلام متناسب با نياز عصر و به زبان روز داشته باشند و نمايندگان كشورهاي اسلامي در اين پيام رساني مشاركت كنند و مسائل مشترك و حياتي جهان اسلام را به دور از گرايشهاي خاص عنوان نمايند و اي كاش كه آن همه كتاب و جزوه و مقاله ، كه در موسم حج بر ضد قشر عظيمي از مسلمانان منتشر مي شود و بذر كينه را در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صحيفه نور ، ج20 ، ص111


47


دل ها مي پاشد ، جهت گيري خود به سوي دشمن مشترك و كفرِ چند مليتي ، كه براي نابودي اسلام و مسلمين بسيج شده اند ، تغيير مي دادند !

2 ـ برخي از مسلمانان كشورهاي دور ، كه بيشتر هدف تبليغات دشمنان اسلامند ، اطلاع درستي از معارف اسلامي ندارند . آگاهي دادن به مردم اين كشورها و تبيين اسلام ناب مي تواند از جمله تبليغات برون مرزي حج باشد . . .

3 ـ افشا كردن توطئه هاي پنهان و آشكار دشمنان اسلام و اعلان برائت از قدرت هاي زورگو و سلطه گر ، كه چشم طمع به كشورهاي اسلامي و جهان مستضعفان دوخته اند و قرن ها است سرمايه هاي معنوي و ذخاير مادي اين كشورها را به تاراج مي برند ، نظير آنچه در اعلان برائت پس از انقلاب اسلامي صورت گرفت ، بلكه در ابعاد وسيع تر و با ابزارها و شيوه هاي ممكن ديگر .

* پي نوشت ها :



| شناسه مطلب: 83358