بخش 6

اماکن و آثار صُرّه همایون و کاروان صرّه در دولت عثمانی


87


ميقات حج - سال دوازدهم - شماره چهل و هفتم - بهار 1383

اماكن و آثار


88


صُرّه همايون و كاروان صرّه در دولت عثماني

( گزارش هداياي ارسالي سلاطين عثماني به حرمين شريفين )

گزارشي از يك كتاب


آنچه اكنون ارائه مي كنيم ، فشرده گزارشي است از يك تك نگاريِ ويژه در باره موضوع مورد بحث كه در مجله اي تركي ( از وزارت راه تركيه ) به چاپ رسيده است . اين گزارش به كوشش آقاي بلال خاكي به فارسي برگردان و سپس بازنوسي شده است كه به حضور خوانندگان گرامي تقديم مي گردد .

توضيحات مقدماتي نيز ، كه پيش از گزارش كتاب آمده ، بر اساس شرحي است كه خانم اِسرا دوغان ( شُرُفي ) از فصول كلّي اين كتاب ارائه كرده اند . به علاوه مطالبي كه بنده بر آنها افزوده ام و طبعاً مسؤوليت آنها را مي پذيرم .

از همكاري آن دو گرامي ، عميقاً سپاسگزارم .

رسول جعفريان

حج گزاري در فرهنگ عثماني ، امري بسيار تأثيرگذار و مهم بوده است . اين اهميت ، نه تنها به لحاظ ديني ، بلكه به لحاظ سياسي ، اجتماعي و نظامي قابل بحث و تعمّق و تحقيق است . تسلّط بر حرمين شريفين ، در آخرين سالهاي دولت مماليك ( سقوط در923 ) ، يكي از مسائل مهم اختلافي ميان عثماني ها و مماليك بود ؛ به طوري كه مي توان يكي از دلايل هجوم سلطان سليم به قلمرو عثماني را همين تسلّط بر حرمين دانست ؛ چراكه تصرّف اين دو منطقه ، به معناي


89


تسلّطِ معنوي بر جهان اسلام بود .

اهميت تجاري ، سياسي و اجتماعي حج نيز بر زندگي مردمان اين دوره و ادوار بعد ، بسيار گسترده بوده كه با تأسف هنوز تحقيقات گسترده اي در اين باره انجام نگرفته است .

شگفت آنكه با تمام اهميتي كه حج در اين روزگار براي دولت عثماني داشت ، حتي يك نفر از سلاطين عثماني ، فريضه حج را انجام ندادند . اين امر در باره سلاطين قاجاري ايران نيز صدق مي كند . دليل عمده آن ، طولاني بودن زمان اين سفر بود كه مي توانست به لحاظ سياسي ، عواقبي براي اين دولت ها ، كه دشمنان فراواني در درون و بيرون داشتند ، در پي داشته باشد .

از ميان سلاطين عثماني ، تنها محمد رشيد ، آخرين سلطان عثماني ، آن هم پس از عزل ، به حجاز آمد كه در آنجا هم حج به جاي نياورد ! از شاهزادگان عثماني هم تنها و تنها سلطان جم موفق به انجام فريضه حج شد .

با اين همه ، سلاطين عثماني توجّهي ويژه به حجاز داشتند و اين سرزمين مقدس براي آنان بسيار مهم بود ؛ به طوري كه در طول سالها ، نه تنها هيچ نوع مالياتي از آنان دريافت نكردند بلكه هر سال مبالغ فراواني از كمكهاي نقدي و جنسي براي آن ارسال مي كردند . اين كمكها كه از زمان پيش از عثماني ها هم معمول بوده ، در اين دوره ، صورت منظم به خود گرفت و اين همان موضوعي است كه مورد توجه يك نويسنده ترك قرار گرفت و يك تك نگاري در آن باره تأليف كرد .

سالها كمك دولت عثماني به اهالي حرمين ، در پايان با بي مهري شديد اعراب روبه رو شد و دولت جديد وهابي با همكاري انگليسي ها ، بر ضدّ عثماني ها جنگيدند و جزيرة العرب را از سلطه عثماني ها بيرون آوردند . تركها كه قرنها و حتي در اوج نيازمندي ، هزينه هاي گزافي را براي مردم حرمين و اعراب ساكن حجاز پرداخته بودند ، از اين بابت سخت آزرده شدند . حتي تا به امروز هم مي توان از چهره زائران ترك ، نفرت از سعودي ها را به خوبي مشاهده كرد ؛ به ويژه آنگاه كه مأموران سعودي در كنار قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) با تندي و غضب ، زائران ترك را از نزديك شدن به ضريح رسول الله دور مي كنند .

تركها هر جا كه قدم بگذارند ، اثري


90


از تلاش هاي گذشته خود را مشاهده مي كنند ؛ آثاري كه ديگران بر آنها سلطه يافته اند . يكي از آخرين نزاع هايي كه در اين باره رخ داد ، جريان تخريب قلعه عثماني ها در مكه ، در سه سال پيش بود كه دولت تركيه به حكومت سعودي اعتراض كرد اما سعودي ها با ردّ آن اعتراض و به بهانه كمبود فضا براي زائران ، اين اثر بزرگ عثماني را تخريب كردند .

يكي از رسوم قديمي در دولت عثماني ، در ارتباط با حرمين شريفين ، ارسال « صرّه همايون » يا هداياي سلاطين عثماني و رجال دربار و اعيان براي اهالي حرمين شريفين است .

در اين باره دكتر منير آتالر ، كتابي با عنوان « صره همايون و كاروان هاي صره در دولت عثماني » نگاشته كه در سال 1999 ميلادي در آنكارا چاپ و نشر يافت . ( 1 )

اين اثر كه بر اساس اسناد و مدارك آرشيوي و نيز متون تاريخي نوشته شده ، نخستين تحقيق مفصلي است كه در باره اين سنت چند صدساله نگاشته شده و ابعاد مختلف آن را شناسانده است .

اين كتاب ، ابتدا شرحي از منابع به دست داده و سپس به تفسير معناي لغوي و اصطلاحي صرّه پرداخته است .

بخش اول ، شامل سه مطلب است :

نخست ، در باره صرّه در دولت عثماني و پيشينه آن در زمان سلاطين عثماني ؛ از بايزيد اول تا فتح سرزمين هاي عربي در زمان سلطان سليم است .

دوم ، توسعه كار ارسال صرّه از زمان تسلّط سليم بر سرزمين هاي عربي ؛ از جمله حرمين شريفين تا زمان سليمان قانوني كه اين رسم توسعه يافته تر دنبال شده است .

و سوم در روزگار ديگر سلاطين عثماني تا محمد رشيد ، آخرين سلطان عثماني .

بخش دوم ، در باره مراسم ارسال صرّه همايون و تعيين مسير حركت است :

آماده كردن كاروان صره در استانبول و مراسم حركت آن ، بحث از محتواي هدايا ، مراسم استقبال آن در شام و نيز استقبال در مكه ، مباحثي است كه در اين قسمت مورد توجه مؤلف قرار گرفته است .

در قسمت دوم اين بخش ، مسير ارسال صره ، كه همان « راه حج » است ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . عنوان تركي كتاب كه آن را پروفسور منير آتالر نوشته چنين است :

OSMANLI DEVLETINDE SURRE-I HUMAYUN VE SURRE ALVYLARI


91


مورد بحث قرار گرفته است . راه خشكي و دريا و سپس قطار ، راه هايي است كه كاروان شام براي بردن صره همايون از آن استفاده مي كردند . در اين بخش ، مؤلف از يك نسخه دست نويس مهم كه به سال 1253 ق . در باره تمامي ابعاد اين سفر و كاروان نوشته شده ، بهره برده است . در باره راه قطار نيز توضيحاتي داده شده است ؛ قطاري كه به سال 1908 افتتاح شد ، اما مع الاسف بعد از تسلّط دولت جديد وهابي ويران شد . مراسم استقبال از كاروان صره در بازگشت نيز در شام و استانبول مورد توجه مؤلف قرار گرفته است .

( گفتني است كه بخشي از زائران ايراني ، همه كه از طريق شام به مكه مي رفتند ، از همين مسير استفاده كرده و تحت نظارت پاشاي شام اين مسير را همراه با محمل شام طي مي كردند ) .

بخش سوم ، شرحي از كارگزاران صرّه و اصطلاحات معمول در اين زمينه است :

كارگزاران به دو گروه اصلي و فرعي تقسيم شده اند . در بخش كارگزارانِ اصلي ، از امين صره ، مژده جي باشي ، كافتان آغاسي ، امير الحاج ، اميرالحاج مصر ، پزشك امين صرّه ، سقاباشي ، فرماندهي عساكر ، قاطرچي باشي ، مشعل چي باشي ، ترجمان صرّه ، دارالسعاده آغاسي ، كاتب صرّه و كدخداي صرّه ياد شده است .

در بخش مشاغل فرعي ، تشريفات چي ، وكيل فراشت شريفه ، مطوّف ، مقوّم ، مجاور ، شيخ الحرمين ، ناظر حرمين ، مفتّش حرمين ، تخت روان جي ، شربت جي ، قهوه جي ، بخورجي و . . . ياد شده است .

اما اصطلاحات مربوط به صرّه نيز فراوان است كه مؤلف در باره هر كدام شرحي به دست داده است . برخي از آنها عبارتند از : محمل مصر و شام و يمن ، اوقاف صرّه ، قرنطينه ، فراشت شريفه ( كيف هاي محتوي هداياي مردم به اهالي حرمين ) ، دفاتر فراشت شريفه ، تهنيات حج ، حج اكبر ، حرمين ، اوقاف حرمين ، قلم محاسبه حرمين ، اكراميه حرمين ، طلاي صرّه ، دفاتر صرّه ، شتر صره ، اخراج صره ، صره همايون ، كيسه صره ، مناسك حج ، مجيديه ، زر محبوب و غيره .

در پايان كتاب ، بخشي از اسناد كه به طور عمده تصاويري است از صفحات


92


دفاتر صرّه و نيز چند عكس و نقشه آمده است . مشخصات منابع كتاب هم در پايان آمده است .

بر اساس توضيحات مؤلف در مقدمه كتاب ، وي براي نخستين بار اين اثر را بر پايه آرشيوه هاي اداري مختلف كه در درجه اول بايد از آرشيو نخست وزيري ياد كرد ، استفاده كرده است . اين آرشيوها مهم ترين منبع او هستند .

افزون بر آنها ، وي از آثار تاريخي و سياحت نامه هاي اين دوره هم بهره فراوان برده است :

* « تشريفات قديمه » از اسعاد افندي ( استانبول 1287 ) .

* « نصرت نامه » ( استانبول 1963 ) .

* « روضة الحسين في خلاصة الأخبار الخافقين » معروف به « تاريخ نعيما » ( استانبول 1281 ) .

* « محاسن الآثار » ( استانبول 1198 ) .

* « تاريخ واصف » ( استانبول ، 1978 ) .

* « سياحت نامه حجاج » از سليمان شفيق سيلمز اغلو ( استانبول 1308 ) .

* « مرآة الحرمين » ايوب صبري پاشا ( م 1980 ) . و نيز كتاب :

* « امراي مكه و مدينه » از اسماعيل حقي چارش لي كه اثري است به زبان تركي .

گزارش كتاب

« صُرَّه » ، در لغت به معناي كيسه پول است . اما در اصطلاح دولت عثماني ، به معناي طلا و كيسه هاي زري است كه از سوي دولت عثماني براي اهالي حرمين شريفين فرستاده مي شد . رسم ارسال اين صره ها كه عبارت از هداياي نقدي و جنسي براي مردم اين دو شهر بود ، از زمان « عباسيان » آغاز شد و تا پايان سلطنت عثماني دوام يافت . در اين ميان ، و پس از عباسيان ، « فاطميان » نيز براي جلب رضايت خاطر مردم اين دو شهر و نفوذ ميان آنان ، هر سال پولي به حجاز مي فرستادند . مبلغ فرستاده شده در اين زمان 120 هزار دينار بوده است . بلاذري بالاترين مبلغ از اين دست را تا 200 هزار دينار ياد كرده است . اين رقم بالاترين پولي بوده كه تا پيش از دولت عثماني براي مردم اين شهر ارسال شده است .

اما در « دوره عثماني » تداوم اين سياست يك امر ضروري به نظر


93


مي رسيد . به همين دليل بر خلاف خواسته بسياري از توده هاي فقيرِ آناتولي ، كه مخالف با ارسال اين كمكها بودند ، از نظر دولت عثماني ، خدمت به اهالي حرمين شريفين با فرستادن صرّه ها و هدايا ، يك افتخار به حساب مي آمد . اين مسأله تا زمان انتقال خلافت به عثماني ها ، به صورت امري رقابت زا ميان دولت هاي اسلامي درآمده بود ؛ به طوري كه هر كدام تلاش مي كردند پول بيشتري ارسال كنند و بر نفوذ خود بيفزايند .

ارسال صره ، بيشتر در قالب كاروانهاي حج صورت مي گرفت و آنگونه كه از اسناد موجود به دست مي آيد :

نخستين بار ، در دوران سلطنت بايزيد اول ( سلطنت 792 ـ 805 ) با 80 هزار سكه طلا آغاز شده است .

يكبار زماني كه دولت عثماني ، در دوران سلطان محمد چلبي ( سلطنت 805 ـ 824 ) گرفتار ضعف شده بود ، اين رقم به 14 هزار سكه طلا رسيد كه از ادرنه براي حرمين فرستاده شد .

اما ترتيب كاروان مخصوص دولتي ، به عنوان يك هيئت ، كه مشهور به « آلاي صرّه » بود و وظيفه ارسال « صره همايون » به حرمين را بر عهده داشت ، از زمان حكومت همين محمد چلبي آغاز شد . بعد از آن ، اين سياست توسط سلطان مراد دوم توسعه يافت . وي سالانه 3500 سكه طلا كه از درآمد پل ارگنه به دست مي آمد وقف مردم مكه و مدينه و قدس شريف كرد . همو در وصيت نامه اش ، ثلت اموالش در مانيسا ؛ يعني دو هزار سكه طلا را براي اهالي حرمين شريفين وقف كرد .

رسم ارسال صرّه ، پس از فتح استانبول نيز ادامه يافت . سلطان محمد فاتح ( سلطنت 855 ـ 886 ) ، به عنوان مشتلق فتح استانبول ، دو هزار سكه براي امير مكه و هفت هزار سكه هم از غنايم


94


اين جنگ به عنوان صره براي اهالي حرمين فرستاد . در مقابل امير مكه نيز هدايايي براي پادشاه فرستاد و خرسندي خود را از فتح استانبول اعلام كرد . يكي از جالب ترين آن هدايا كه اهالي حرمين براي عثماني ها فرستادند ، هدايايي بود كه براي بايزيد دوم ( سلطنت 886 ـ 918 ) فرستاده شد .

در اسناد آمده است كه اهالي حرمين براي اعلام خرسنديِ خود از صرّه بايزيد دوم ، قصيده اي را كه يك شاعر عرب مدينه با نام شيخ شهاب الدين احمدبن حسين العلي نوشته بود ، همراه با يكي از خطباي مكه به نام شيخ محيي الدين عبدالقادربن عبدالرحمان عراقي نزد پادشاه فرستادند . خطيب به استانبول رفت و قصيده اش را خودش براي پادشاه خواند و شاه كه بسيار شاد شده بود ، يك هزار سكه طلا به او بخشيد و نيز فرستادن سالانه صد دينار را براي وي با نوشته اي اعلام كرد .

در دوران سلطان محمد فاتح ، به دليل توجه دولت عثماني به سياست شرقي خود ، اين دولت به كار تعمير چاه هاي حجاز و ارسال صره براي مردم حرمين ادامه داد و اين امر بحراني را در روابط ميان عثماني و مماليك پديد آورده ، آنها را تا آستانه جنگ پيش برد .

در اصل ، مقام خلافت كه ميان دولت هاي اسلامي وقت ، نشانه امتياز و برتري بود و نيز اداره حرمين كه از جمله وظايف خلافت بود ، با انحلال دولت مماليك به دست دولت عثماني با سلطنت سلطان سليم ( 918 ـ 926 ) در اختيار دولت عثماني قرار گرفت . سلطان سليم كه در جريان فتح بلاد عربي در مصر به سر مي برد ، پذيراي هيأت هايي بود كه از نقاط مختلف ، براي شادباش فتح نزد وي مي آمدند . مهم ترين هيئت ، هيأتي بود كه امير مكه شريف بركات بن محمدالحسني به قاهره فرستاد . در اين هيئت سفير و فرزند سيزده ساله امير مكه نزد سلطان عثماني آمده ، اداي احترام كرد ، كليدهاي مكه را به وي تسليم كردند . آمدن اين هيأت براي سلطان سليم معناي خاصي داشت ؛ زيرا فردي از خاندان پيامبر با او بيعت كرده و به علاوه دو حرمين شريفين تحت سلطه دولت عثماني درآمده بود . به همين دليل سلطان عثماني ، سالانه 200 هزار زر فلوره و صدقه مصريه كه از درآمد موقوفاتي بود كه از پيش براي حرمين شريفين وقف


95


شده بود ، از حساب خزانه دولت بر منوال گذشته ، به اين دو شهر فرستاد . بدين ترتيب مردم حجاز از اين سياست سلطان سليم بي نهايت خشنود شده و از آن پس « صره همايون » ارسالي از طرف سلطنت سنيه عثماني را « صرّه روميه » ناميدند . علاوه بر آن ، در خطبه اي كه در آغاز خلافت سلطان سليم خوانده شد ، عنوان « حاكم حرمين شريفين » تبديل به « خادم حرمين شريفين » شد .

ارزاق و حبوباتي كه در روزگار سلطان محمود دوم فرستاده مي شد ، براي اهالي مكه و مدينه در حد كفايت بود . صره و حبوباتي مانند گندم و برنج و غيره چيزهايي بود كه زندگي روزه مرّه مردم اين دو شهر را مي گرداند و آنان با صره ارسالي سلطان در ايام حج ، بدهي هاي طول سال خود را مي پرداختند . اين كمكها كه به صورت گسترده از زمان سليم آغاز شده بود ، در دوران بعد هم ادامه يافت و شرايطي را براي دولت عثماني پديد آورد كه آنان داراي نفوذي بي حد و حصر در حجاز شدند .

اما « الاي صره و هداياي صره » يعني هيأت هاي اعزامي كه هدايا را مي بردند ، رسم و رسوم خاصي داشت و آيين ها و احتفالات و مراسم ويژه اي در هر نقطه براي آن تدارك مي شد . مجموعه اين جشنها و آداب ورسوم را « آلاي صره » مي ناميدند .

يك ماه پيش از حركت صره از استانبول ، مأمور سلطنتي كه او را فافتان آغاسي مي ناميدند به حرمين و نيز قدس مي رفت و در ملاقات با امرا و شيوخ آن نواحي و بخشش پولي در حد 500 سكه به آنان ، خبر آماده شدن كاروان صره و تغييراتي كه در آن سال پديد آمده را به آنان اعلام مي كرد . در واقع ، هديه اصلي پادشاه كه توسط اين شخص برده مي شد ، خلعت يا قباي زربافت بود كه همراه يك نامه تركي به آنان ابلاغ مي گرديد .

به علاوه ، يك روز پيش از حركت كاروانِ صره ، دارالسعاده آغاسي ، براي دفتردار ، رييس الكتاب و نشانجي ها ، دعوت نامه هاي مخصوص مي فرستاد و حضور آنان را با لباس مخصوص در مراسم حركت كاروان خواستار مي شد .

در روز ترتيب آلاي ، صره از طريق اسكله سركه چي وارد اسكودار مي شد . براي اين كار ، از كاپيتان پاشا ، كه در آن زمان فرمانده كل نيروي دريايي بود ، خواسته شد تا سحرگاه روز حركت ،


96


يك فروند كشتي بزرگ و مجهز را در اسكله حاضر كند . در روز مراسم ، كارهاي اداري فراواني انجام مي شد و ميهمانان پس از خوردن غذا و نوشيدن قهوه ، دفاتر صره همايون توسط مأموران امضا و مهر شده ، طغرا كشيده شد و در پايان نشانجي طرغاي سلطان را پاي آنها مي كشيد . به اين ترتيب كاروان عازم حركت مي شد .

ارسال اين هدايا كه به طور معمول براي چهره هاي شاخص و افراد روحاني فرستاده مي شد ، به رغم آنكه به لحاظ مالي ، خسارت سنگيني براي خزانه عثماني بود ، اما به دليل آنكه نفرستادن آن به مقام دولت عثماني در ميان مسلمانان خلل وارد مي كرد ، هر ساله و به طور مداوم فرستاده مي شد .

البته اين هدايا ، تنها از طرف سلطان عثماني فرستاده نمي شد ، بلكه بسياري از چهره هاي برجسته اين دولت و اعيان هم هدايايي را همراه كاروان ارسال مي كردند . در كنار سكّه هايي كه هر ساله فرستاده مي شد ، هداياي جنسي هم كه شامل حبوبات و خشكه بار بود ، بخشي از صرّه همايون را تشكيل مي داد . در كنار اين هدايا ، مبالغي هم براي تعمير چاه ها و چشمه هاي آب مكه و آباد سازي آن فرستاده مي شد كه در اين باره ، سهمي هم از خزانه دولت در نظر گرفته مي شد . براي پرده كعبه هم وقفي خاص وجود داشت .

در برخي از سالها ، هداياي ارسالي بسيار گران قيمت بودند . براي نمونه ، سلطان مراد سوم ، سه عدد قنديل به مكه فرستاد كه همه از طلا ساخته شده و با جواهرات مختلف تزيين شده بود . علاوه بر مراد سوم ، برخي ديگر از پادشاهان عثماني هم قنديل و آويزهاي الماس به حرمين فرستادند ؛ از جمله مي توان ، از سلطان احمد اول ، محمود دوم ، و عبدالحميد اول ياد كرد .

در ميان هدايا ، پرده هاي كعبه كه از پارچه هاي گران بها دوخته شده و روي آن با طلا ، نقره و ياقوت آراسته شده بود ، ديده مي شد . به دنبال تعويض پرده ، پرده قديمي به چيزهايي ؛ از جمله لباس ، جليقه ، كلاه و سجاده تبديل شده و ميان اهالي و بزرگان مكه و مدينه توزيع مي شد . از جمله هدايا ، پرده در و نيز كليد كعبه بود كه همراه با صرّه همايون ارسال مي گرديد .

استقبال رسمي از آلاي صره در حرمين ، رسمي ديرين بود . پس از


97


حركت آن از استانبول ، نخستين استقبال رسمي در شام به عمل مي آمد . پرچم مخصوصي كه آن را « سنجاق شريف » مي ناميدند ، از روزهاي قبل براي روز 25 رمضان آماده شده و در آن روز از قلعه بيرون آورده ، به مأمور سنجاق تسليم مي شد . اين پرچم همراه با موزيك به سمت دروازه شرقي شهر برده مي شد و همه اهالي شهر در طول گذرگاه عبور پرچم حاضر بودند .

در اين سمت ، قافله اي كه از شام به مكه مي آمد ، توسط امير مكه ، با لباس هاي مخصوص و فاخر مورد استقبال قرار مي گرفت و در زمان ورود آلاي صره به شهر ، مراسم بزرگي برپا شده و حتي روزها ادامه مي يافت .

مسير طي كاروان آلاي صره در دروه هاي مختلف تغيير يافته بود . تا سال 1564 ميلادي ، آلاي صره ، هر ساله ، روز 12 ماه رجب با قاطر و شتر از مسير خشكي رهسپار حجاز مي شد . مسير خشكي ، عبارت بود از اسكودار ، ازنيق ، قونيه ، انطاكيه ، حلب ، شام ، مدينه و سپس مكه .

اما بعد از اين تاريخ ، آلاي صره ابتدا از طريق دريا به بيروت و شام رفته و از آنجا نيز از راه خشكي به سمت مكه حركت مي كرد . بعد از سال 1908 ، كه راه آهن دمشق ـ حجاز ساخته شد ، صره به وسيله قطار فرستاده مي شد .

بايد توجه داشت كه يكي از دلايلِ برخي نبردها كه توسط دولت عثماني در شرق صورت گرفت ، براي تأمين امنيت راه حج بود . طبيعي است راههاي ياد شده ، استانبول را به سوريه ، مصر ، قدس و عربستان مرتبط مي ساخت ؛ راهي كه مسيحيان نيز به عنوان يك مسير زيارتي ـ تجاري از آن استفاده مي كردند .

مهم ترين راه ارتباطي استانبول و آناتولي ، مسير اسكي شهر و آق شهر بود كه به عنوان ستون فقرات اين مسيرها به حساب مي آمد و به عنوان مسير مادر ( آنا يول ) از آن نام برده مي شد . اين مسير ، در واقع ، مسير راه حج اصلي به حساب مي آمد .

صرّه همراه با سه كاروان فرستاده مي شد :

قافله اول ، قافله سوريه يا محمل شام نام داشت . قافله شام ، از شش هزار نفر تشكيل شده و بزرگترين قافله صره به حساب مي آمد . اين قافله ها با پشت سر گذاشتن مسير تجاري استانبول ، از معان و


98


مدين صالح عبور كرده وارد مدينه مي شدند . به عبارت ديگر ، از استانبول به شام و از آنجا نيز از طريق عربستان جنوبي به مدينه مي رفتند . اين مسير قديمي ترين مسير آلاي صره به شمار مي رفت .

قافله دوم ، قافله مصر يا محمل مصري بود كه وظيفه عمده آن حمل پرده كعبه بود كه در مصر تهيه مي گرديد . اين قافله در آخرين هفته شوال از قاهره حركتش را آغاز مي كرد و با پيمودن يك راه 37 روزه از ساحل ، خود را به مكه مي رساند .

قافله عراق نيز از راهي كه در ميان عربستان مي گذشت ، خود را به حجاز مي رساند .

حجاج آفريقاي شمالي ، يمن و ايران معمولاً از راه دريا به مكه مي رفتند .

قافله صرّه بيشتر از شتر استفاده مي كرد . در اصل ، دو نوع كاروان سنگين و سبك در اين دوره تعريف شده بود . كاروان هاي سنگين به كاروانهايي گفته مي شد كه بيشتر از شتر ( كه مي توانست 399 كيلوگرم بار حمل كند ) استفاده مي كردند و به دليل كندي حركت به آنها كاروان سنگين گفته مي شد . اما در كاروانهاي سبك از اسب و قاطر استفاده مي شد و تعداد شترهايش اندك بود . به همين دليل سرعت كاروان بيشتر بود .

كاروانهايي كه از شام و مصر بار حمل مي كرند و حجاج آسيا و اروپا را با خود به همراه داشتند ، غالبا كاروان هاي سنگين بودند .

كاروان شام كه حجاجي نزديك به شصت تاهفتاد هزارنفررا حمل مي كرد ، درطول61 روز خود را به مكه مي رساند . اما كاروان مصر متشكّل از چهل تا پنجاه هزار نفر بود ، يك لشكر دوازده تا پانزده هزار نفري از سربازان ترك حفاظت از كاروان شام را بر عهده داشتند ؛ زيرا قبايل بدوي در طول مسير به كاروان هاي حجاج حمله كرده به قتل و غارت مشغول مي شدند .

زماني كه كاروان صره به مكه مي رسيد ، امين صره نامه همايون را كه با خود داشت ، طي مراسمي خاص به امير مكه مي سپرد . امير نيز نامه را مي بوسيد و روي سر مي گذاشت ، سپس آن را براي هالي منتظر در منا خواند . پس از خواندن نامه همايون ، توزيع صره براي اهالي آغاز مي شد .

اين توزيع ، براساس دفتري بود كه


99


مهر و امضا و طغرا كشيده شده بود . دفتر ياد شده به امير مكه تسليم مي شد . در اين دفتر اسامي كساني كه مي بايست صره دريافت مي كردند ثبت شده بود . اطلاعاتي نيز در باره افراد وجود داشت و در صورتي كه كساني مرده بودند ، صره آنان يا به ورثه داده مي شد و يا به استانبول باز گردانده مي شد . بخشي از هدايا هم اختصاص به فقراي شهر داشت كه ميان آنان توزيع مي گرديد .

يك نقاشي تركي از احترام تركها به حرم الهي

* پي نوشت ها :


100


يك سند از كمكهاي مالي عثماني به فراشان حرم نبوي

تصويري از حركت آلاي صرّه از مقابل طوپ قاپي سراي به سوي شام


101


مراسم استقبال از صرّه آلاي در استانبول


102


طغراي سلطان عبدالحميد بر دفاتر صرّه

كيسه زر كه از پوست ساخته شده و براي اهالي حرمين فرستاده مي شد .


103


يك نمونه از دفاتر صره كه نام هر كس با مبلغ مورد نظر در آن آمده .



| شناسه مطلب: 83372