بخش 3
فقه حج قَرْن المَنازل علی
71 |
ميقات حج - سال سيزدهم - شماره پنجاه و يكم - بهار 1384
فقه حج
72 |
قَرْن المَنازل
( پژوهشي نو در ميقات حاجيان مناطق شرق حجاز )
علي ابراهيم المبارك / حسين شانه چي
قرن المنازل ، يكي از ميقات هاي حج است كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) آن را تعيين نموده اند . اين ميقات كه در مسير مناطقِ شرق مكه به اين شهر واقع است ، مهم ترين و مشهورترين ميقات براي حاجيانِ اين نواحي به شمار مي آيد . ( 1 ) از اين رو ، شناختِ موقعيت جغرافيايي و وضعيت كنوني و نام هاي پيشين و امروزين اين مكان ، از اهميت شاياني برخوردار است .
با مراجعه به آثاري كه از اين ميقات سخن به ميان آورده اند ، اختلاف هايي در نام و محلّ دقيق و موقعيت آن ديده مي شود كه همواره سرگرداني محققّان و ديگر مراجعان را به دنبال داشته است . مي توان گفت كه منشأ بخشي از اين اختلافات در تشابه اسمي و سبب نام گذاري اين ميقات است و بخشي ديگر در توصيف هاي موقعيت جغرافيايي آن مي باشد .
محقّق معاصر ، آقاي علي ابراهيم المبارك ، در پژوهشي گسترده ، در آثار جغرافي دانان ، سفرنامه نويسان و لغت نگاران و نيز كتاب هاي فقهي نگارش يافته در باره حج ، كوشيده است ضبط صحيحِ نام اين ميقات ، موقعيّت جغرافيايي و محل دقيق و نخستين آن را با ارائه قرائن و شواهدي بايسته تعيين كند و نگاشته هايي را كه در تعارض با آن بوده ، به بوته نقد بگذارد . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حاجيان مناطق شرق ، عبارت اند از : ساكنان طائف ، نجد ، استان الشرقيه ، سواحل شرقي جزيرة العرب ، بحرين ، عمان ، يمن . حاجيان كشورهاي شرق و شمال شرق آسيا كه از طريق اين سرزمين ها به مكه مكرمه مي روند .
2 . نويسنده محترم ، در مقدمه كتاب خويش اشاره كرده است كه اين اثر با پژوهشي وسيع و طاقت فرسا در كتاب خانه هاي بحرين ، كويت ، عربستان و ايران و سفر به مناطق مورد بحث و در مدت 12 سال ـ از 1409 تا 1421 هـ . ق . ـ به ثمر رسيده است . از اين رو ، مي توان گفت كه تلاش شايسته مؤلف ، افزون بر آشناييِ وي با منطقه جزيره و گزارش هاي بسيار و دقت هاي ايشان در اين اثر ، پژوهشي ارزنده و در خور تأمل را فراهم آورده است .
البته ، به گفته نويسنده گرامي ، بخش هايي از اين پژوهش با شتابزدگي در شماره هاي 10 ، 11 و 12 مجله « ميقات الحج » نگارش يافته كه با كتاب حاضر تفاوت هاي چشمگيري دارد .
73 |
نويسنده ، مباحث خويش را در پنج فصل سامان داده است :
فصل 1 : ابتدا از سبب نگارش و ثمره اين بحث و علل اختلاف در موضوع سخن گفته ، آنگاه به بررسي واژه « قرن المنازل » و توصيف هاي بيان شده براي « القرن » و تشابه اسميِ آن مي پردازد .
فصل 2 : به بررسي در باره « قرن المنازل » و « وادي محرم » پرداخته و به يكي نبودن آن دو نظر مي دهد .
فصل 3 : در اين فصل ، يكي بودن « قرن المنازل » با « السيل الكبيرِ » كنوني را به اثبات مي رساند .
فصل 4 : با بررسي راه هاي طائف به مكه و بيان فاصله آنها از « قرن المنازل » ، شواهد ديگري بر ادعاي خود ارائه مي كند .
فصل 5 : كه آخرين فصل كتاب است ، به مناقشه در برخي موضوعات جنبي مي پردازد ؛ از جمله يكي بودن « السيل الكبير » با « ذات عِرق » و اشتراك « السيل الكبير » با « وادي محرم » در ميقات را مورد بررسي و نقد قرار مي دهد .
آنچه در ادامه آمده ، گزارش گونه اي است از اين اثرِ پژوهشيِ ارزشمند :
1 . قرن المنازل . . .
با تأمل در سخنان مطرح شده در باره « قرن المنازل » ، مي توان اختلافات موجود را در سه احتمال منحصر دانست :
نخست آنكه ، قرن المنازل همان « وادي مَحرم » است كه در نزديكي « الهَدا » واقع شده .
دوم ، قرن المنازل همين مكاني است كه امروزه « السيل الكبير » ناميده مي شود .
سوم ، قرن المنازل منطقه وسيعي است كه هر دو محل را در بر مي گيرد ؛ به اين صورت كه « السيل الكبير » بخش پايين آن و « وادي مَحرم » و « الهَدا » سرزمين هاي بالايي آن است .
در اين ميان ، نكته حايز اهميت آن است كه اين اختلاف ، سبب ايجاد دو مكان براي احرام گشته ، با نام هاي « ميقات وادي السيل » و « ميقات وادي مَحرم » ( يا ميقات هَدا ) ، و حال آن كه بي ترديد ، تنها يكي از آن دو ، ميقاتِ رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بوده و احرام از آن محل جايز است و محل ديگر بايد « محاذي ميقات » به شمار آيد كه تنها به حكم برخي فقيهان ، محرم شدن در
74 |
آن بي اشكال است .
البته گفتني است ، بيشتر ميقات هايي كه پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله ) تعيين كرده اند ، امروزه تغيير نام و مكان يافته است . نام نخست برخي از آنها به فراموشي سپرده شده و امروزه به نامي ديگر مشهوراند ؛ مانند : ميقات « ذات عِرق » كه « الضَريبه » و « الخريبات » نام گرفته و « يَلَملَم » كه « السَعديه » و « قَرن المنازل » كه « السيل » و « الهَدا » ناميده مي شوند . همچنين در برخي ميقات هاي نخست ، به جهت فراهم نبودن آب و ديگر نيازهاي حاجيان و يا در امان نبودن از راهزنان ، احرام بستن از آن محل رها شده و حاجيان در مكان مجاور آن ، كه امكانات خوراك و پوشاك كافي فراهم است ، لباس احرام بر تن مي كنند . مانند : « جُحفه » كه امروزه محل نخستين آن ترك شده و راهيان حج از « رابُغ » ، كه محاذي جُحفه است ، محرم مي شوند .
به هر حال ، پيش از بررسي موقعيت جغرافيايي قرن المنازل ، سخن از تشابه اسمي و ضبط دقيقِ نام آن ، امري ضروري است .
اين ميقات را « قرن » ناميده اند ؛ زيرا كوهي كوچك و تنها در آنجا وجود دارد و « قرن المنازل » ناميده شده ؛ زيرا محلي است كه راه هاي حاجيان مناطق شرقي ، نجد و طائف و يمن به هم نزديك مي شوند و آنگاه اين نام بر آن آبادي و وادي نيز نهاده شده است .
اين ميقات ، در روايات و آثار لغت نويسان و فقهانِ پيشين ، « قرن منازل » شناخته مي شد . البته در بعضي روايات ، نام آن « قرن » بدون هيچ اضافه نيز آمده است . همچنين برخي پيشينيان از جمله ابن اثير و قاضي عياض آورده اند كه آن را « قرن الثّعالب » نيز مي نامند و بعضي ديگر نيز آن را « قرن المحرم » و « قرن الحوض » و « قرن الميقات » خوانده اند .
در علتِ ناميدن اين مكان به « قرن المنازل » دو احتمال وجود دارد :
1 . « قرن » به معناي كوه كوچك و يا كوه تنها است ؛ همچنان كه ابن فارس ، حموي ، فيروزآبادي و قاضي عياض به آن تصريح كرده اند و شايد اضافه شدن آن به منازل ، به اين جهت باشد كه تنها كوه در منازل مسيرِ طائف به مكه است .
اما آنچه سبب ضعف اين احتمال مي شود آن است كه « قرن المنازل » نام كوه نيست ، بلكه نام يك آبادي يا يك وادي است كه امروزه نيز به همين اسم شناخته مي شوند . البته مي توان گفت كه نامگذاري اين آبادي يا وادي به « قرن المنازل » به سبب وجود كوهي كوچك و تك
75 |
در آن مكان يا در مجاورت آن است كه شواهدي نيز بر اين مطلب مي توان يافت .
به اين ترتيب ، ناميدن آن آبادي و وادي به « قرن » ، يا به سبب وجود كوهي كوچك و تك در آنجا است و يا « قرن » نام كوهي در آن منطقه بوده كه به اين روستا و وادي نيز اطلاق شده است و البته ، در اين صورت افزودن اين اسم به « المنازل » جاي بررسي بيشتر دارد .
2 . احتمال ديگر آن است كه واژه « قرن المنازل » از « اقتران المنازل » به معناي « نزديك شدن منزل ها » گرفته شده است ؛ زيرا در اين منطقه ، منزلگاه ها و توقفگاه هاي آنان ، كه از نجد ، طائف ، عراق و يمن ( البته از جاده صنعا ) عازم مكه هستند ، به يكديگر نزديك مي شود و حاجيان برخي از اين مسيرها در اين محل به هم مي پيوندند .
مؤيد اين نظريه ، اختلاف رواياتي است كه درباره قرن المنازل آمده ، كه برخي آنجا را ميقات اهل نجد و طائف و بعضي ميقات اهل نجد و يمن و گروهي ميقات اهل نجد و بعضي ميقات اهل طائف دانسته اند .
همچنين عبارتي كه در معجم البلدان ، از قابسي نقل شده ، تأييد ديگري بر درستي اين احتمال است .
وي « قَرْن » را كوهي مشرف بر محل دانسته و « قَرَن » را مكاني شمرده كه راه هاي متعددي از آن منشعب مي شود .
بنابراين ، مي توان گفت كه اين ميقات را « قرن » ناميده اند ؛ زيرا كوهي كوچك و تنها در آنجا وجود دارد و « قرن المنازل » ناميده شده ؛ زيرا محلي است كه راه هاي حاجيان مناطق شرقي ، نجد و طائف و يمن به هم نزديك مي شوند و آنگاه اين نام بر آن آبادي و وادي نيز نهاده شده است .
« قَرْن » يا « قَرَن » ؟
درباره شكل صحيح واژه « قرن » سه نظريه وجود دارد : برخي « قَرَن » را صحيح دانسته اند و بعضي « قَرْن » را و گروهي نيز با فتحه و سكون ، هر دو را درست شمرده اند .
جوهري در « الصحاح » نظريه نخست را برگزيده و نوشته است : القَرَن ؛ نام محلي است و آن ميقات اهل نجد مي باشد و اويس قرني اهل همانجا بوده است .
بيشتر لغت نويسان ، با آن كه سخن وي را نقل كرده اند ، اما آن را نپذيرفته و « القَرْن » را
76 |
صحيح دانسته اند ؛ مانند فيومي در « المصباح المنير » و ابن اثير در « النهايه » و بغدادي در « مراصد الاطلاع » و ابن منظور در « لسان العرب » .
افزون بر اين ، برخي ديگر آشكارا سخن جوهري را اشتباه دانسته و حتي نسبت « اويس قرني » به آنجا را نادرست شمرده اند ؛ مانند : فيروزآبادي در « القاموس » . وي لقب اويس را منسوب به يكي از پدرانش دانسته است .
« معجم البلدان » نيز به نقل از غوري ، وي را منسوب به قبيله اي از يمن شمرده است .
در اين ميان ، زبيدي در « تاج العروس » ، با آن كه نظريه جوهري درباره « قرن المنازل » را نادرست دانسته و از استاد خويش نقل كرده كه در هيچ گويشي واژه « قَرَن » با فتحه ثبت نشده ، اما مي نويسد : در « الجمهره » و « الجامع » قزّاز اين واژه با فتحه ضبط شده كه البته اين سخن وي با مشابه همين نقل در « لسان العرب » تعارض آشكار دارد ؛ زيرا كه ابن منظور در آنجا به نقل از « الجمهره » و « الجامع » ، « القَرْن » را اسم يك مكان و « القَرَن » را قبيله اي از يمن خوانده است .
به ناچار دو احتمال در سخن مؤلف تاج العروس وجود دارد :
الف : وي اين سخن را از لسان العرب آورده اما در نقل آن اشتباه كرده است .
ب : آن را به نقل از ديگري آورده ليكن چون گوينده آن را مشخص نكرده ، در تعارض با كلام نويسنده لسان العرب ، داراي ارزش چنداني نيست .
خلاصه سخن آن كه : از آنچه درباره اين واژه مطرح شده ، همان واژه « قَرَن المُنازل » صحيح است كه بيشتر اهل لغت نيز به آن قائل شده اند .
ويژگي هاي مكاني
در توصيف « قرن المنازل » نيز اختلافاتي وجود دارد ؛ برخي آن را نام يك « كوه » ، بعضي « منطقه » ، بعضي ديگر يك « آبادي » و گروهي نيز « وادي » خوانده اند :
1 معجم البلدان به نقل از مهلبي ، مي گويد : آن ، روستايي است در 51 مايلي مكه و 36 مايلي طائف .
ابن قدامه مي نويسد : روستايي است ميان طائف و مكه .
ابن خرداذبه و ادريسي آن را روستايي بزرگ و شيخ احمد رضا و برخي ديگر روستايي در طائف دانسته اند .
77 |
2 . فيروز آبادي ، زبيدي ، حموي و صفي الدين بغدادي آن را يك وادي شمرده اند .
3 . اصمعي ، مطرزي ، قابسي ، فيومي ، صفي الدين بغدادي ، ملا علي ، بلادي و برخي ديگر بر اين باورند كه آن ، كوهي است مشرف بر عرفات .
4 . جوهري ، ابن اثير ، رازي و ابن منظور آن را يك محل ناميده اند كه ميقات اهالي نجد مي باشد .
پر واضح است كه سخن گروه چهارم با نظريه دسته اول و دوم هيچ تعارضي ندارد ؛ زيرا كه اعم از هر دو است . اما اطلاق يك محل بر كوه سخني غير معمول است .
همچنين نظريه گروه اول و دوم قابل جمع است ؛ زيرا شهرهاي بسياري هستند كه به اسم واديي كه درآن قرار گرفته اند ، شهرت يافته اند و به عكس ، برخي وادي ها نام شهري را كه در آن واقع شده اند به خود گرفته اند ؛ مانند : شهرِ « ينبع » كه نام خود را از « وادي ينبع » در غرب مدينه وام گرفته است . بنابراين ، « قرن المنازل » نيز مي تواند هم اسم آن روستا و هم نام آن وادي باشد .
البته بايد مشخص شود كه محل دقيق ميقات كجاست ؟ آن روستايي است كه در آن منطقه واقع است و با اين نام شناخته مي شود ، يا تمام آن وادي است ؛ زيرا كه حكم احرام در اين دو صورت تفاوت خواهد داشت .
اما گروه سوم كه قرن المنازل را كوه دانسته اند ، منشأ سخن آنان به بيان اصمعي باز مي گردد كه گفته است : « القرن جبل مطل علي عرفات » قرن ، كوهي مشرف بر عرفات است . با اندكي دقت در عبارت اصمعي آشكار مي گردد كه وي سخني از « قرن المنازل » به ميان نياورده بلكه « القرن » را بدون اضافه به كار برده است و البته واژه « القرن » به تنهايي بر محل هاي متعددي اطلاق مي شود كه برخي در همان منطقه و بعضي در ديگر مناطق قرار دارد ؛ از جمله ، بر « قرن المنازل » كه ميقات آن منطقه است و بر « قرن الثعالب » كه كوه يا موضعي در منا است و بر « قرن البوباه » و « قرن الذهاب » و « قرن غزال » و . . . آن چنان كه بلادي در كتاب خود « قرن » ها را در حجاز از بسياري غيرقابل شمارش دانسته است .
* * *
از سوي ديگر بايد توجه داشت كه اختلاف در ميقات ، امروزه نه فقط در ميان حاجيان اين مناطق ، بلكه در احكام فقيهان و كتاب هايشان نيز آشكارا راه يافته و در نتيجه برخي از آنان
78 |
قرن المنازل را كوهي مشرف بر عرفات خوانده و بعضي ديگر آن را همان قرن الثعالب دانسته اند .
اما از آنجا كه فقها و اهل حديث معمولاً اينگونه مطالب را از اهل لغت وجغرافيدانان وام مي گيرند ، منشأ توهم ايشان را بايد در آثار همين دانشمندان جستجو كرد . با پژوهش در نگاشته هاي پيشينيان به روشني مي توان منشأ ادعاي اول را همان سخن اصمعي دانست كه پاسخ آن پيشتر گذشت و اما مبناي كلام دوم را بايد نقل معجم البلدان از قاضي عياض برشمرد كه قرن المنازل را همان قرن الثعالب دانسته و آنگاه ديگران به تبع او اين مطلب را در آثار خود ( مانند النهايه ، لسان العرب و مراصد الاطلاع ) آورده اند .
بر اين ادعا نيز كلمات پژوهشگران در يكي نبودن قرن الثعالب و قرن المنازل ، پاسخ مناسبي خواهد بود ؛ از آن جمله ، در « اخبار مكه » آمده است : قرن الثعالب كوهي است مشرف بر بخش پايين سرزمين منا كه با مكه 1500 ذراع فاصله دارد . « رياض المسائل » نيز شبيه همين سخن را نقل كرده است . « معجم متن اللغه » قرن المنازل را نام يك آبادي يا تمام آن وادي دانسته كه ميقات اهل نجد است وقرن الثعالب را مكاني نزديك مكه مي داند .
همچنين « معجم معالم الحجاز » سخن قاضي عياض را نادرست شمرده و قرن الثعالب را در منا مي داند و روياني نيز از بعضي قدماي شافعي نقل كرده كه اين دو ، نام دو مكان است ؛ يكي در پايين وادي ، كه قرن المنازل خوانده مي شود و ديگر در قسمت بالاي آن ، كه قرن الثعالب مي نامند .
بنابر اين ، كوهي را كه اصمعي در توصيف « قرن » بدان اشاره كرده ، از آنجا كه آن را مشرف بر عرفات دانسته ، نمي تواند قرن المنازل و يا قرن الثعالب باشد و بايد احتمالات ديگري بررسي گردد :
الف : وادي محسّر : گاه واژه « قرن » بر كوهي كه در « وادي محسر » قرار دارد اطلاق شده است .
حربي در « المناسك » اين قرن را در مسير منا به عرفات و در انتهاي وادي محسّر شمرده و روايتي را از عطا نقل كرده كه به اين مطلب اشاره دارد .
همچنين فاكهي در « اخبار مكه » خبري را از ابن عباس روايت كرده كه اين سخن را تأييد مي كند .
79 |
با اين حال ، اين كوه را به سبب بُعد مسافت ، نمي توان مشرف بر عرفات دانست بلكه تنها مشرف بر واديِ محسّـِر و مزدلفه است .
ب : جبل كَرا : در برخي از آثار ، جبل كرا را كوهي در آبادي هاي نزديك طائف معرفي نموده اند كه محصولات باغي آن به مكه آورده مي شود . اما نام قرن را نمي توان بر اين كوه نهاد ؛ زيرا چنانكه پيشتر بيان شد ، قرن به كوهي كوچك و تك گفته مي شود و حال آن كه جبل كرا كوهي كشيده است كه طول آن به 15 كيلو متر مي رسد .
ج : جبل الرحمه : مؤلف كتاب « معجم معالم الحجاز » و برخي ديگر ، كوهي را كه اصمعي مشرف بر عرفات معرفي كرده ، همان جبل الرحمه دانسته اند كه در عرفات واقع است . اين احتمال را برخي توصيف ها ، كه براي قرن آمده ، تقويت مي كند . اما اين نظريه نيز پذيرفته نيست ؛ زيرا اين كوه در وسط صحراي عرفات قرار گرفته و نمي توان آن را مشرف بر عرفات دانست .
د : قرن النابت : فاكهي در « اخبار مكه » به قرني اشاره مي كند كه در عرفات واقع است و به آن « النابت » گفته مي شود كه اين احتمال نيز پاسخي مانند احتمال پيشين دارد .
هـ : كوهي در وادي عرنه : احتمال ديگر آن است كه كوه مورد اشاره اصمعي ، همان كوهي است كه در مرز وادي عرفه و داخل وادي عرنه قرار گرفته و چون بيرون از منطقه عرفات و بر مرز آن واقع شده ، مي توان آن را مشرف بر عرفات خواند .
فاكهي روايتي را از ابن عباس نقل كرده كه
80 |
شاهدي بر اين احتمال است .
افزون بر اين ، احتمالات ديگري نيز درباره كلام اصمعي بيان شده ، اما بي ترديد قرني كه او توصيف نموده ، قرن المنازل نيست .
خلاصه سخن آن كه ، گرچه سخنان متفاوتي درباره « قرن المنازل » مطرح شده ، ليكن با اين حال ، ترديدي نيست كه اين مكان يكي از ميقات هاي حج است كه از سوي پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) تعيين گرديده ، بدين جهت ، در ادامه سخن برآنيم تا محل دقيق « قرن المنازل » را مشخص كنيم تا آشكار شود كه قرن المنازل در « وادي محرم » و نزديك « الهَدا » واقع شده يا همان مكاني است كه امروزه « السيل الكبير » ناميده مي شود و يا چنانكه برخي معتقدند اين دو مكان ، هر دو در وادي قرن المنازل قرار گرفته اند و تمام آن منطقه ميقات است .
2 . وادي محرم . . .
« وادي مَحرم » نام محلي در نزديكي طائف است كه بسياري از حاجيانِ آن نواحي ، كه از مسير « الهُدا » عازم مكه هستند ، در آنجا مُحرم مي شوند . البته برخي نيز آن را « ميقات الهدا » و « محرم الهدا » مي نامند ؛ زيرا در بخش پايين آن وادي و در سمت مكه ، آبادي « الهدا » قرار دارد .
اين وادي از سمت غرب ، ميان كوه هاي « غفار » و از شرق به كوه « غمير » و از سمت جنوب در دامنه كوه « كَرا » قرار گرفته است و مسيرآن به مكه ، از كوه كرا و وادي نعمان و عرفات مي گذرد .
در كتاب هاي بسياري شواهد و قرائن متعدد بر يكي بودن وادي محرم و قرن المنازل ارائه شده است . اين شواهد را مي توان به سه دسته تقسيم كرد : 1 . سخنان آنان كه قرن المنازل را همان « الهدا » دانسته اند 2 . توصيفاتي كه قرن المنازل را كوهي مشرف بر عرفات گفته 3 . برخي مشخصات كه براي اين قرن بيان شده است .
عياشي از كساني است كه نگاشته اش شاهد بر يكي بودن قرن المنازل و وادي محرم دانسته شده ؛ وي در سفر نامه اش ، به هنگام توصيف مكان هايي كه در مسير الهدا به طائف ، از آنها گذر نموده ، از ميقات اهل نجد نام برده است .
81 |
با اين حال ، وي در عباراتش هيچ سخني از قرن المنازل به ميان نياورده ، بلكه ميقات نجديان را در آن مسير « قرن الثعالب » گفته است و چنانكه اشاره شد در روايات ميقاتِ اهل طائف و نجد هيچ نامي از قرن الثعالب به ميان نيامده و اين نامگذاري تنها در آثار برخي از لغت نگاران ديده مي شود كه نادرستي آن بيان شد .
همچنين نويسنده كتاب « الرحله المقدسه » ، به هنگام توصيف ميقات اهل نجد و طائف ، بيان كرده است كه نام اين مكان در زمان پيامبر ، قرن المنازل يا وادي محرم بوده است .
خطا بودن اين سخن نيز آشكار است ؛ چنانكه اشاره كرديم « وادي محرم » نامي است كه در كتاب هاي متقدمان يافت نمي شود تا چه رسد به زمان پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) .
سوّمين شخصي كه وادي محرم و قرن المنازل را يكي دانسته ، عبدالحميد مرداد است . وي در چندين مورد از كتابش ، « رحلة العمر » ، اين دو اسم را نام يك مكان و همان ميقات نجديان و اهل طائف برشمرده است .
پاسخ اين مدعا نيز با اندكي تأمل دركتاب وي آشكار مي گردد ؛ زيرا موارد متعددي را مي توان در اين اثر يافت كه گوياي كم آگاهي و آشنا نبودن نويسنده با نام ها و موقعيت هاي جغرافيايي منطقه است . از اين رو ، به نظر مي رسد كه وي با مشاهده محرم شدن حاجيان در وادي محرم و تطبيق اين موضوع با روايات ميقات ، اين محل را همان قرن المنازل معرفي كرده است .
دومين قرينه يكي بودنِ اين دو مكان ، توصيفي است كه اين دو را كوهي مشرف بر عرفات برشمرده ، كه البته به منشأ و نادرستي اين سخن اشاره كرديم .
و سومين شاهد آن است كه در عبارات برخي جغرافي دانان آمده است : قرن المنازل ميقات اهل يمن و در مسير آنجا به مكه واقع شده است و لازمه اين موضوع ، قرار داشتن قرن در جنوب شرقي مكه و در نزديكي « الهدا » و يكي بودن آن با وادي محرم است ؛ زيرا يمن در جنوب مكه به سمت شرق قرار دارد و نمي توان قرن المنازل را با « السيل الكبير » كه در شمال شرقي مكه است ، يكي دانست .
در پاسخ اين ادعا بايد گفت : اولاً بيشتر فقيهان اهل سنت ، قرن المنازل را ميقات اهل نجد گفته اند و عموم رواياتشان نيز شاهد آن است و دانشمندان اماميه نيز هم نظرند كه قرن المنازل ميقات اهل طائف است و بيشتر رواياتي كه نقل مي كنند ، گوياي اين سخن است . البته در
82 |
روايات اندكي ، قرن المنازل ، ميقات اهل يمن و نجديان عقيق نيزگفته شده است ؛ همچنان كه براي اهل يمن ، ميقات يلملم نيز ذكر شده است .
جمع اين روايات به دو گونه ممكن است ؛ نخست آن كه مي توان گفت : اين روايات شاهد آن است كه ساكنان منطقه وسيع نجد از دو مكان مي توانند محرم شوند ؛ حاجيان شمال نجد همراه با اهل عراق از « عقيق » و حاجيان منطقه شرق نجد ، از « قرن المنازل » .
دوم آن كه براي حاجيان نجد ، دو مسير وجود دارد : يكي از « عقيق » به مكه است و ديگري از « قرن المنازل » . به مانند همين سخن براي ساكنان يمن نيز گفته شده است ؛ يعني حاجيان يمني براي رسيدن به مكه دو مسير را مي توانند بپيمايند : يكي مسير داخلي يمن كه از « قرن المنازل » مي گذرد و ديگري مسير ساحلي ، كه از « يلملم » عبور مي كند .
به اين ترتيب ، ميقات بودن قرن المنازل براي حاجيانِ يمن ، لازمه اش در جنوب شرقي مكه قرار داشتن آن و يكي بودن با وادي محرم نيست .
و افزون بر اين ، عبارات متعددي در آثار سفرنامه نويسان و دانشمندان جغرافيا يافت مي شود كه آشكارا مسير حاجيان يمن را از « السيل » نعري كرده است .
همچنين برخي نويسندگان مسير اهل يمن را از « نخله يمانيه » گفته اند و « نخله يمانيه » نيز در شمال شرق مكه و نزديك به « السيل » و جاده آن قرار دارد .
و بعضي ديگر در توصيف مسير يمن به مكه ، از « زيمه » و « سوله » نام برده اند كه اين دو محل نيز ، در كنار نخله يمانيه واقع اند .
و نيز در برخي نقل ها ، در مسير يمن به مكه نام « چاه ابن المرتفع » و « المشاش » آمده كه هر دو محل هايي نزديك السيل مي باشد . علاوه بر اينها ، در آثار عده اي از معاصرين نيز تصريح شده كه نام كنوني قرن المنازل « السيل الكبير » بوده است .
از سوي ديگر قرائن و شواهد بسياري وجود دارد كه يكي نبودن « قرن المنازل » و « وادي محرم » را تأييد مي كند ؛ از جمله مي توان به آثاري اشاره كرد كه جاده جبل كرا و مسير الهدا ( در كنار وادي محرم ) به مكه را توصيف كرده و نام مكان هاي اين مسير را آورده اند و حال آن كه از قرن المنازل هيچ سخني نگفته اند .
خلاصه سخن آن كه ، هيچ يك از شواهد وقرائن ارائه شده نمي تواند يكي بودن قرن المنازل با وادي محرم را به اثبات رساند ، بلكه ترديدي در جدا بودن اين دو از يكديگر نيست .
83 |
3 . السيل الكبير . . .
السيل الكبير منطقه اي است ميان مكه و طائف كه با كوه هاي متعدد احاطه شده و از مركز آن تا مكه ، حدود 78 كيلومتر و از محلي كه حاجيان در آن محرم مي شوند تا اين شهر 75 كيلومتر و فاصله اش تا طائف 53 كيلومتر مي باشد .
در گذشته ، منزلگاه و استراحتگاهي در آن منطقه به پا بوده و امروزه به جاي آن ، ميان دو نخله شاميه و يمانيه روستايي بزرگ با برخي مراكز دولتي به چشم مي خورد .
سبب نامگذاري اين منطقه به « السيل » وجود نهري است كه در تمام سال ، در آن جاري است . منطقه كوچك ديگري نيز به همين نام وجود دارد كه آن را « السيل الكبير » گويند .
از آثار پيشينيان و معاصران ، قرائن و شواهد بسياري در دست است كه يكي بودن اين مكان با ميقات قرن المنازل را تأييد مي كند ؛ آنچنان كه جاي هيچ ترديد باقي نمي گذارد ؛ از جمله آنها كلمات پژوهشگران و دانشمندان و مردم منطقه است . با پژوهش در آثاري كه در باره اين منطقه نگاشته شده ، عبارات بسياري مي توان يافت كه برخي با صراحت نام امروزين قرن المنازل را السيل الكبير گفته اند و بعضي نيز توصيفات و سخنانشان گوياي آن است .
رشدي الصالح مي نويسد : قرن المنازل در مسير نجد و يمن قرار دارد و امروزه آن را السيل مي گويند .
عبدالوهاب عزام نيز آورده است : « السيل » منطقه پهناوري است كه اطراف آن را كوهها احاطه كرده اند . اين منطقه در مسير مكه و رياض واقع شده و حاجيان نجد و طائف از آنجا محرم مي شوند و در آن ، روستاي قرن المنازل قرار دارد كه در كتاب هاي فقهي به عنوان ميقات ساكنان نجد از آن نام برده شده است .
عبدالجبار و عبدالعزيز الرفاعي در بخشي از گزارش خود از عربستان مي نويسند :
آنگاه به سمت السيل الكبير رفتيم كه در گذشته به قرن المنازل شهرت داشت و حاجيان طائف و نجد در آن محرم مي شوند .
شيخ فرج عمران نيز نوشته است : محل احرامي كه اكنون به السيل شهرت يافته ، يكي از ميقات هايي است كه پيامبر خدا براي ساكنان مناطق شرقي تعيين فرمود و همان است كه قرن المنازل ناميده مي شده و پيامبر آن را براي اهل طائف معين كرده است .
همچنين محمد طاهر كردي ، حمد جاسر ، عبدالله بن خميس و ابن بلهيد و بسياري ديگر
84 |
به اين موضوع تصريح كرده اند .
افزون بر اين ، در برخي سفرنامه ها و گزارش هاي نگارش يافته از اين منطقه ، نقل قول هاي متعددي از ساكنان و آگاهان به نام هاي اين سرزمين آمده كه گوياي يكي بودن السيل الكبير امروزين با قرن المنازل گذشته است .
در آثار دانشمندان جغرافياي پيشين نيز ، كه به تعيين موقعيت جغرافيايي قرن المنازل پرداخته اند ، توصيفات و خصوصياتي ديده مي شود كه با مشخصات جغرافيايي وادي محرم هيچ تناسبي نداشته ، بلكه با خصوصيات السيل الكبير برابري دارد و اين خود شاهدي است گويا بر يكي بودن اين دو مكان . از جمله اين وصف ها مي توان به موارد ذيل اشاره كرد :
صبح الأعشي ، ابن قدامه و ابن خردادبه در توصيف مسير مكه به قرن المنازل ، از محلي با نام « چاه ابن مرتفع » ياد كرده اند . اين محل امروزه در مسير حاجيان عراق به مكه و اكنون مجاور جاده السيل و به دور از وادي محرم قرار دارد .
همچنين از عبارتي كه در معجم البلدان ، مراصد الاطلاع ، المصباح المنير و برخي منابع ديگر آمده ، چنين بر مي آيد كه قرن المنازل در « نخله يمانيه » يا نزديك آن بوده است و از آن جهت كه « نخله يمانيه » در شمال مكه و در مسير عراق و با فاصله زياد از وادي محرم قرار گرفته ، نمي توان قرن المنازل را با وادي محرم يكي دانست ، بلكه منطقه اي كه در اين حوزه و در مسير نخله يمانيه واقع شده ، السيل الكبير است .
افزون بر اين ، در آثار پيشينيان ، قرن المنازل در نزديكي « زيمه » و « سوله » و در مسيري كه از آن دو مكان مي گذرد وصف شده است و « زيمه » و « سوله » دو آبادي در نخله يمانيه است .
همچنين در مسير طائف به قرن المنازل و مكه ، از مكاني به نام « مشاش » نام برده شده و « مشاش » محلي است در مسير جاده السيل الكبير و ميان مكه و شرائع ( حنين ) قرار دارد .
همچنين در مسير قرن المنازل به طائف ، از گردنه يا مكاني كوهستاني به اسم « بوباه » ياد شده است . اين محل كه امروزه « بهيته » ناميده مي شود ، در بخش فوقاني نخله يمانيه و در نزديكي جاده السيل الكبير واقع است .
علاوه برموارد بالا ، قرينه ها و نمونه هاي متعدد ديگري نيز موجود است كه به جهت اختصار ، در اين نوشتار ذكر نگرديد ، كه نمي توان پذيرفت ميقات قرن المنازل وادي محرم باشد بلكه تنها با يكي بودن اين ميقات با السيل الكبير امروزين تناسب دارد .
85 |
4 . راه هاي ارتباطي . . .
يكي ديگر از راه هاي شناخت موقعيتِ « قرن المنازل » ، بررسي مسيرهاي ارتباطي ميان طائف و مكه است كه آشكارا يكي بودن آن را با « السيل الكبير » امروزين به اثبات مي رساند . در ادامه براي تأييد بيشتر موضوع به بررسي برخي از اين راه ها مي پردازيم :
الف : مسير قرن ، همان مسير حركت كاروان هاست
از جمله اموري كه يكي بودن قرن المنازل را با السيل الكبير تأييد مي كند ، نامي است كه برخي سفرنامه نويسان بر مسير السيل نهاده اند .
محمد صادق پاشا و البتنوني و بعضي ديگر ، در سفرنامه هاي خود اين مسير را « راه كاروان » ، « جاده » و « مسير شتران » ناميده اند . پر واضح است كه بيشتر حاجيانِ اين مسير ، از مناطق دور دست ؛ مانند عراق و بحرين ونجد مي آمده اند و به سبب طولاني بودن مسافت تنها مي توانسته اند از براي حمل بارهاي خود از شتر استفاده كنند . از سوي ديگر مسير وادي محرم به سبب گذر از كوه هاي كرا ، راهي سنگلاخ ، سخت و داراي گردنه هاي باريك بوده كه براي عبور شتران و كاروان ها كار را بس دشوار مي نموده و در عوض راه يمانيه ـ كه از السيل عبور مي كند ـ مسيري آسان و بدون مشكل بوده كه امكان تردد كاروان هاي متعدد و شتران آنها را داشته است
ب : آسان بودن مسير السيل
افزون بر اين ، نقل شده كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در مسير غزوه اي كه به طائف داشتند ، همراه با سپاهيان ، از قرن المنازل عبور كرده اند . بي ترديد هر فرمانده لشكري جز در شرايط خاص ، سعي مي كند سپاهيان خود را از مسيري به ميدان كارزار منتقل كند كه توان كمتري از آنان هدر رود و صدمه كمتري را متحمل شوند و با وصفي كه از مسير وادي محرم و الهدا آورديم ، مسلّما پيامبر خدا از راه السيل كه از گردنه ها و مشكلات آن مسير عاري بوده ، عبور نموده اند .
همچنين آسان بودن گذر از مسير السيل و سختي و دشواري راه كرا در آثار جغرافي دانان و سفرنامه نويسان آشكارا ديده مي شود .
از جمله عبدالحميد مرداد در توصيف اين دو راه ، گذر از مسير كرا را به سبب دشواري راه هاي كوهستاني آن ، تنها با كمك قاطر و الاغ ممكن دانسته است .
86 |
محمد صادق پاشا در « الطائف » و عياشي در « ماء الموائد » ملك عبدالله در « مذكراتي » و عبدالله بن خميس در « المجاز بين اليمامه و الحجاز » نيز به سختي راه وادي محرم و آساني مسير السيل تصريح نموده اند .
علاوه بر بررسي موقعيت جغرافيايي راه ها ، محاسبه مقدار مسافت هاي ميان قرن المنازل تا مكه از يك سو و تا طائف از سوي ديگر و مقايسه آن با مقدار مسافت هاي وادي محرم تا اين دو شهر شواهد مفيد ديگري را بر يكي بودن قرن المنازل با السيل الكبير به دست مي دهد .
5 . پاسخ به چند ابهام . . .
1 . برخي گفته اند : « السيل » همان ميقات ذات عرق است و اين ادعا را به عبدالله بن باز ( مفتي سابق عربستان ) نسبت داده و نقل كرده اند كه وي در چاپ اول مناسك خود گفته است : « السيل ، همان ذات عرق است و قرن المنازل همان الهدا است . » اما در چاپ هاي بعد نظر خود را تغيير داد و السيل را با قرن المنازل يكي دانست .
گرچه ما ناقل اين سخن و مصدر آن را نيافتيم اما با فرض درستيِ اين نقل ، پاسخ آن روشن و آشكار است ؛ نخست آن كه تغيير نظر شيخ در چاپ هاي بعد ، بهترين شاهد بر نادرستي ادعاي اول اوست و دوم آن كه گرچه ايشان عالم بزرگ عربستان و از فقهاي سلفيون بوده ، اما از آنجا كه تعيين موقعيت جغرافيايي ، از مسائل فقهي به شمار نمي آيد و در حيطه دانش جغرافيا است ، اظهار نظر در باره آن ، نياز به آگاهي و تخصص در اين حيطه دارد كه شيخ به اين تخصص شهرتي نداشته است .
و افزون بر اين ، چنانكه پيشتر ملاحظه كرديد ، دلايل و شواهدي كه ارائه كرديم ، آشكارا بر خلاف اين ادعا است .
همچنين ملك عبدالله بن الحسين ، به هنگام توصيف مسير كاروان هاي مكه به طائف ، از زيمه و سوله و ذات عرق نام مي برد و نام كنوني آن را السيل مي داند .
اما آنچه ملك عبدالله در كتاب خود آورده ، علاوه بر تعارض با كلام دانشمندان و محققان و جغرافي دانان ، كه بدان اشاره كرديم و مخالفت با دلايل يكي بودنِ قرن المنازل و السيل مشكل ديگري نيز دارد ؛ زيرا ذات عرق در مسير مكه به طائف نيست بلكه در مسير مكه به عراق قرار دارد و البته اين دو مسير در مشاش از نخله يمانيه به هم مي پيوندند و احتمالا به
87 |
سبب نزديك بودن السيل با ذات عرق ، اين دو يكي دانسته شده است .
گفتني است كه مسير مكه به طائف به دو گونه است :
الف : مكه ، شرايع ( حنين ) ، سوله ، زيمه ، السيل الكبير ( قرن المنازل ) ، مشاش ، طائف .
ب : مكه ، منا ، مزدلفه ، عرفه ، نعمان ، جبل الكرا ، الهدا ( وادي محرم ) ، طائف .
و اما ذات عرق در شمال غربي قرن المنازل و شمال شرقي مكه و در مسير عراق قرار گرفته است .
مسير مكه به عراق : مكه ، مسلخ ، غمره ، ذات عرق ، بستان ، مشاش .
همچنين با بررسي موقعيت جغرافيايي ذات عرق و السيل و دقت نظر در نقشه هاي ترسيم شده از اين دو محل و همچنين بررسي اقوال جغرافي دانان ، يكي نبودن و فقط نزديك بودن اين دو مكان به روشني آشكار مي گردد .
برآنيم تا محل دقيق « قرن المنازل » را مشخص كنيم تا آشكار شود كه قرن المنازل در « وادي محرم » و نزديك « الهَدا » واقع شده يا همان مكاني است كه امروزه « السيل الكبير » ناميده مي شود و يا . . .
خلاصه سخن آن كه : به فرض پذيرفتن اين ادعا ، السيل الكبير يا ميقات قرن المنازل است و يا ذات عرق ؛ و در هر دو صورت يكي از ميقات هاي پيامبر خدا است كه از منظر فقاهتي محرم شدن در هر يك از آن دو صحيح و جايز است . اما الهدا ( وادي محرم ) چنانچه همان ميقات قرن المنازل باشد ( كه اثبات كرديم كه نيست ) احرام از آن جايز است و اگر چنين نباشد محاذي ميقات خواهد بود كه محرم شدن از آن صحيح نيست ، مگر به حكم فقيهاني كه احرام را از محاذي روا دانسته اند .
2 . همچنين برخي جاده السيل را نوساز دانسته و از اين رو مسير قديم حاجيان را جاده الهدا و در نتيجه مكان محرم شدن را نيز همان وادي شمرده اند .
نادرستي اين مدعا با مراجعه به آثار دانشمندان جغرافي دان پيشين ، كه راه هاي مكه به طائف را توصيف نموده اند ، به روشني آشكار مي گردد ؛ زيرا كه نگاشته هاي آنان از گذشته دور مسير كاروان هاي جاده يمانيه ( نخله يمانيه ) بوده كه امروز همان جاده السيل است .
88 |
3 . همچنين بعضي نويسندگان معاصر كوشيده اند كه الهدا ( وادي محرم ) را داخل در قرن المنازل معرفي كنند ، به اين صورت كه تمام آن منطقه را قرني دانسته اند كه قرن المنازل در قسمت پايين و وادي محرم در بخش بالاي آن قرار گرفته است و مدّعي شده اند كه بر هر يك از دو منطقه « السيل الكبير » و « وادي محرم » نام قرني كه ميقات شرعي است اطلاق شود و از اين رو وادي محرم ميقاتي مستقل نيست بلكه داخل در قرن المنازل است و قرن بر تمام اين وادي گفته مي شود ؛ چه از مسير السيل الكبير به آن وارد شويم ، چه از مسير الهدا .
پاسخ اين است كه در آثار پيشينيان ، هيچ سخن يافت نمي شود كه وادي قرن المنازل را بر وادي الهدا و جبل كرا كه در آنجا قرار دارد ، شامل بداند بلكه شواهد گوياي مجاورت قرن المنازل با نخله يمانيه است و اطلاق قرن بر وادي محرم سخني غير مشهور و نادرست است .
همچنين تمام شواهدي كه براي تعيين موقعيت جغرافيايي ميقات پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ارائه كرديم ، بر قرار داشتن اين ميقات در بخش پايين وادي اشاره دارد و سخني از بخش بالاي آن و وادي محرم در ميان نيست .
خلاصه سخن آن كه ، بي ترديد ملاك و مبناي تعيين دقيق « ميقات قرن المنازل » تنها كلمات پيشينيان است كه بر يكي بودن آن با « السيل الكبير » امروزين گواه است .
پي نوشت ها :