بخش 3

روش شناسی استنباط اسرار حج


54


ميقات حج - سال چهاردهم - شماره پنجاه و پنچم - بهار 1385

روش شناسي استنباط اسرار حج

( منطق اسرار حج )

محمد علي رضايي اصفهاني

در آمد

حج داراي ابعاد مختلفي است ، از جمله :

الف ) احكام حج ( مناسك ) : كه در آيات و احاديث مختلف بيان شده است .

ب ) آداب و مستحبات حج : كه از آيات قرآن و سنت انبياي الهي همچون ابراهيم ( عليه السلام ) و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و سنت اهل بيت ( عليهم السلام ) به دست مي آيد .

ج ) تاريخ حج : كه در منابع تاريخي ، بهويژه مطالب تاريخي كه در قرآن و روايات بيان شده است .

د ) اسرار حج : كه مجموعه اي از معارف حج را بيان مي كند ، كه روي دوم سكه احكام ، آداب و تاريخ حج به شمار مي آيد و شايد مهم ترين بُعد معرفتي حج باشد .

از اين روست كه در قرآن كريم ، از حدود 30 آيه اي كه در مورد حج بيان شده ( 1 ) تنها حدود يك سوم آن ها شامل احكام حج است و بقيه موارد ، تاريخ و اسرار حج را بيان كرده است . البته همان آياتي كه در مقام بيان احكام حج است نيز ، گاهي به اسرار حج اشاره مي كند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بقره : 129 ـ 125 و 189 و 200 ـ 196 ؛ آل عمران : 96 و 97 ؛ مائده : 1 ، 2 ، 95 ، 96 و 97 ؛ برائت : 3 و 19 ؛ حج : 27 ـ 35 و ابراهيم : 40 ـ 37


55


مفهوم شناسي اسرار حج :

صاحب نظراني كه در مورد اسرار حج مطالبي نوشته اند و در مورد اسرار حج مطالبي دارند ، كمتر به تعريف آن پرداخته اند ( 1 ) و بيشتر به مصاديق و موارد اسرار پرداخته اند .

اما از مجموع سخنان و بررسي موارد ، مي توان اسرار حج را اين گونه تعريف كرد :

« مجموعه معارفي كه به عنوان فلسفه و حكمت ، آثار و فوايد ، اهداف ، علت و ملاك احكام ، آموزه ها ، پيام ها و باطن مناسك حج ، از منابع معتبر ( كتاب ، سنت ، عقل و تاريخ ) به روش صحيح استنباط مي شود . »

اقسام اسرار :

از مجموع مواردي كه به عنوان اسرار حج از آيات و روايات و تاريخ قابل برداشت است و نيز از بررسي مصاديقي كه دانشمندان و صاحب نظران به عنوان اسرار بيان كرده اند ، مي توانيم به اين نتيجه برسيم كه مقصود از اسرار حج ، هركدام از هفت مورد زير است :

1 . فلسفه و حكمت مناسك حج

فلسفه و حكمت احكام ، علّت تامه حكم را بيان نمي كند ، بلكه به زمينه هاي احكام اشاره دارد ، كه گاهي اين زمينه ها قبل از صدور حكم وجود داشته و لازم است با مناسك حج تقويت شود يا حج زمينه ساز بهوجود آمدن آن ها است . گاهي در آيات و روايات به فلسفه و حكمت احكام و آداب حج اشاره شده است .

مثال : فلسفه و حكمت قرباني حج ، رسيدن به تقوي است ؛ يعني حج گزار با فدا كردن اموال خود ، نشان مي دهد كه در برابر خدا فرمان پذير است و حالت خودنگهداري و پرهيزكاري خود را به نمايش مي گذارد و روح تقوي را در خود تقويت مي كند . قرآن كريم در اين مورد مي فرمايد :

{ لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَلا دِماؤُها وَلكِنْ يَنالُهُ التَّقْوي مِنْكُمْ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللهَ عَلي ما هَداكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ } . ( 2 )

گوشت هاي آن ( قرباني ) ها و خون هاي آن ها به خدا نمي رسد ، وليكن پارسايي ( و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آيت الله جوادي آملي در تعريف اسرار حج فرموده اند : « آن چه در محور عمل جوارح يا حدّ خاطره جوانح قرار مي گيرد ، يا از احكام عبادت است و يا از آداب در آن و هيچ يك سرّ عبادت نيست ، امّا آن چه در مدار شهود عقل نظر و انبعاث عقل عمل قرار مي گيرد ، مي تواند به حساب سرّ عبادت آيد . » ( صهباي حج ، ص313 )

2 . حج : 37


56


خودنگهداري ) شما به او مي رسد ؛ اين گونه آن ها را براي شما رام ساخت ، تا خدا را به پاس اين كه شما را راهنمايي كرده بزرگ شماريد ؛ و نيكوكاران را مژده ده . »

نمونه اين مطلب ، در سوره بقره ( آيه 197 ) و سوره حج ( آيه 32 ) آمده است .

مثال ديگر : حج زمينه ساز استغفار و توبه و بخشش گناهان است . در برخي آيات ، حج را زمان استغفار ( 1 ) و در روايات نيز حج را زمان بخشيده شدن گناهان معرفي كرده است . ( 2 )

2 . اهداف حج

هدف همان علّت غايي است كه حج گزار مي خواهد بدان برسد ، هرچند كه علّت تامه نخواهد بود ، ولي يكي از اجزاي علت حج به شمار مي آيد .

برخي از آيات و روايات به اهداف حج اشاره كرده است و ياد الهي و آشنايي با ولايت از اهداف حج شمرده شده است .

مثال : ذكر الهي از اهداف حج :

{ لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيّام مَعْلُومات عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ اْلأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ } . ( 3 )

تا ( در حج ) شاهد سودهايشان باشند و در روزهاي معيّني نام خدا را ( به خاطر نعمت ها و به هنگام قرباني ) بر دام هاي زبان بسته ، كه به آنان روزي داده است ، ببرند ؛ پس ، از ( گوشت ) آن ها بخوريد و ( نيز ) به سختي كشيده نيازمند بخورانيد . »

مشابه اين مطلب در آيه 34 سوره حج و آيه 198 سوره بقره نيز آمده است .

مثال ديگر : از امام باقر ( عليه السلام ) حكايت شده كه فرمودند :

« إِنَّمَا أُمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بِهَذِهِ الاَْحْجَارِ ثُمَّ يَأْتُونَّا فَيُعْلِمُونَّا وَلاَيَتَهُمْ » . ( 4 )

« به مردم فرمان داده شد كه پيرامون اين سنگ هاي ( كعبه ) طواف كنند ، سپس نزد ما آيند تا ولايت به آنان آموزش داده شود . »

3 . آثار و فوايد حج

حج داراي فوايد مادي و معنوي بسياري است ، بهويژه در زمينه هاي تجاري ، سياسي ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بقره : 199

2 . بحارالأنوار ، ج99 ، صص8 و 40

3 . حج : 28

4 . بحارالأنوار ، ج99 ، ص34


57


اجتماعي و در برخي آيات و روايات نيز به اين فوايد و آثار اشاره شده است .

مثال :

يَأْتُونَّا فَيُعْلِمُونَّا وَلاَيَتَهُمْ { وَأَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَعَلي كُلِّ ضامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ } . ( 1 )

و حج را به مردم اعلام كن ، تا به سوي تو آيند ؛ در حالي كه پياده و ( سوار ) بر هر مركب لاغري هستند كه از هر درّه ژرف ( و راه دور ) ي مي آيند . تا ( در حج ) شاهد سودهايشان باشند .

مثال ديگر : در حديثي از امام رضا ( عليه السلام ) حكايت شده كه در حج فوايدي براي همه مردم است و . . . ( و از آثار آن ) ژرف نگري و نقل اخبار ائمه ( عليهم السلام ) ( به اطراف كشور اسلامي ) است . ( 2 )

4 . پيام هاي حج

گاهي با الغاي خصوصيت از آيات و روايات مربوط به حج ، قواعد و پيام هاي كلي به دست مي آيد كه در هر زمان و مكان قابل اجراست و مي تواند مصاديق جديدي داشته باشد .

مثال : در آيات آغازين سوره برائت ، سخن از اعلام برائت از مشركين در روز حج اكبر ( به وسيله امام علي ( عليه السلام ) ) است ، ( 3 ) هرچند كه اين آيات مربوط به صدر اسلام است ، اما با الغاي خصوصيت ، اين پيام به دست مي آيد كه « حج را صحنه برائت از مشركان كنيد . »

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حج : 28 و 29

2 . بحارالأنوار ، ج99 ، ص40

3 . برائت ( توبه ) : 3 ـ 1


58


مثال ديگر : حكايت شده كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) هنگام ورود به مسجدالحرام ، از « باب بني شيبه » وارد مي شد ، ( 1 ) و در احاديث از امام صادق ( عليه السلام ) حكايت شده كه در آن جا بت هُبل دفن گرديده ، از اين رو ، ورود به مسجدالحرام از اين باب مستحب شده است . » ( 2 )

پيام اين عمل پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) براي ما آن است كه « در حج ، بت ها را زيرپا بگذاريد . »

5 . آموزه هاي آيه

برخي از مطالب حج ، بهويژه روايات تاريخي آن ، براي ما آموزه هايي را دربردارد كه مي تواند براي همه زندگي ساز باشد .

مثال : هاجر براي به دست آوردن آب در بيابان بي آب و علف ، ميان دو كوه صفا و مروه ، هفت بار رفت و آمد مي كند ، ( 3 ) اين تلاش هاجر نوعي آموزش براي ماست كه براي رسيدن به اهداف خود تلاش خستگي ناپذير داشته باشيم ، كه در نااميدي بسي اميد است .

مثال ديگر : از دويدن ( = هروله ) حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) ميان صفا و مروه ، كه به شيطان حملهور شد يا از دست شيطان گريخت ( 4 ) ( كه ممكن است هر دو مطلب درست باشد و اشاره به دو اتفاق باشد ) اينگونه آموزش مي گيريم كه در زندگي تلاش كنيم گرفتار شيطان نشويم و از دست او بگريزيم و حتي اگر مي توانيم بر او حملهور شويم .

6 . باطن مناسك حج

بر اساس روايات متعدد ، كه از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و اهل بيت ( عليهم السلام ) حكايت شده ، قرآن داراي ظاهر و باطن است . ( 5 )

در مورد باطن قرآن تفسيرها و ديدگاه هاي گوناگون وجود دارد ، ( 6 ) ولي يكي از اين ديدگاه ها آن است كه مي توان با الغاي خصوصيت از آيه قاعده اي كلي به دست آورد كه در هر زمان و مكان مي تواند مصداق جديدي پيدا كند .

به عبارت ديگر : ويژگي هاي افراد و وقايع خاص از آيه جدا مي شود و توسعه معنايي در آيه داده مي شود ، تا به صورت قاعده كلي رخ نمايد . و اين معناي جديد يا قاعده كلي لازم معناي آيه است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . السنن الكبري ، ج5 ، ص117

2 . الفقيه ، ج2 ، ص238 ح2299 و الحج والعمرة في الكتاب والسنة ، ري شهري ، ص67

3 . بحارالأنوار ، ج99 ، ص233

4 . همان .

5 . بحارالأنوار ، ج92 ، باب بطن قرآن .

6 . مباني و روش هاي تفسير ، دكتر كاظم شاكر ، مبحث ديدگاه هاي بطن و نيز فصلنامه قبسات ، ش29 ، مقاله « ظهر و بطن قرآن » از دكتر كلانتري .


59


در روايات اهل بيت ( عليهم السلام ) گاهي به بطن آيات حج اشاره شده است :

مثال : قرآن كريم مي فرمايد :

{ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ } . ( 1 )

« سپس ، بايد آلودگي هايشان را برطرف سازند ؛ و بايد به نذرهايشان وفا كنند ؛ و بايد بر خانه باستاني ( كعبه ) طواف نمايند . »

در حديثي از امام صادق ( عليه السلام ) حكايت شده كه مقصود از آن برطرف كردن آلودگي ها ، تراشيدن سر است . ( 2 )

و در حديث ديگري از امام صادق ( عليه السلام ) حكايت شده كه به شخصي فرمودند : مقصود از آيه « ليَقْضُوا تَفَثَهُمْ » ملاقات با امام است .

در همين روايت حكايت شده كه شخص ديگري از امام ( عليه السلام ) در مورد آيه بالا پرسيد و حضرت فرمود : مقصود از آن ، كوتاه كردن مو و ناخن است و او به حضرت عرض كرد كه شخص اول از شما حكايت كرده كه مقصود ملاقات با امام است . حضرت فرمود : « هر دو صحيح است كه قرآن ظاهر و باطن دارد . » ( 3 )

فلسفه و حكمت قرباني حج ، رسيدن به تقوي است ؛ يعني حج گزار با فدا كردن اموال خود ، نشان مي دهد كه در برابر خدا فرمان پذير است و حالت خودنگهداري و پرهيزكاري خود را به نمايش مي گذارد و روح تقوي را در خود تقويت مي كند . در اين روايت ، نخست ظاهر آيه « ليَقْضُوا تَفَثَهُمْ » بيان شده ، كه همان رفع آلودگي ظاهري و جسمي است ، سپس با الغاي خصوصيت ، يك قاعده كلّي از آيه به دست مي آيد كه در حج « رفع آلودگي مي شود ؛ چه جسمي و چه روحي و معنوي » ، سپس اين قاعده كلي بر مصاديق جديد تطبيق مي شود كه همان رفع آلودگي معنوي و آمرزش گناهان بهوسيله ملاقات با امام است .

اين گونه مطالب نيز از اسرار آيات حج است كه در احاديث اهل بيت ( عليهم السلام ) بيان شده و مي توانيم از آن ها الگوگيري نموده ، با دقت در موارد مشابه اجرا كنيم .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حج : 29

2 . من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص485

3 . بحارالأنوار ، ج92 ، ص83 ( با تلخيص ) .


60


7 . علت و ملاك احكام

يكي از جلوه هاي اسرار احكام و مناسك حج آن است كه بتوانيم با دليل قطعي از قرآن ، سنت يا برهان عقلي ، ملاك و مناط حكم را به دست آوريم .

البته به دست آوردن ملاك قطعي و علت تامّه تشريع احكام الهي ، كاري بس دشوار است و ما در مورد احكام حج ، مثال قطعي نيافتيم .

ولي در برخي احاديث تعبير « علت حج » آمده است :

مثال : در حديثي از امام رضا ( عليه السلام ) حكايت شده كه : « اگر كسي بگويد چرا به حج دستور داده شد ؟ گفته مي شود : به علت ميهمان خدا شدن ، زياده طلبي ( در امور معنوي ) و خروج از گناهان . . . » ( 1 )

ياد آوري : شايد مقصود از واژه « علت » در اين گونه احاديث ، علت تامه احكام نباشد ، بلكه همان فلسفه و حكمت ، مقصود باشد .

منابع استنباط و استخراج اسرار حج

1 . قرآن

در قرآن كريم حدود 30 آيه در مورد احكام ، تاريخ و اسرار حج بيان شده كه يكي از منابع معتبر براي استنباط و استخراج اسرار حج است . اين آيات گاهي دربردارنده حكمت ، اهداف ، فوايد ، بطن ، پيام و آموزه هاي مناسك حج است ؛ همان طور كه مثال هاي آن گذشت .

يادآوري : استفاده از قرآن كريم در اين موارد ، پيش نيازها و پيش فرض هايي دارد كه در مباني تفسير و شرايط مفسر و قواعد و روش هاي تفسير بيان شده است ، ( 2 ) كه از جمله آن ها دلالت صحيح متن به صورت دلالت مطابقي يا تضمني يا التزامي است .

2 . سنت

سنت پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) و اهل بيت ( عليهم السلام ) دربردارنده بسياري از اسرار حج است كه برخي به صورت سنت عملي و برخي سنت لفظي ، در ضمن احاديث حكايت شده است . همان طور كه مثال هاي آن ها گذشت .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحارالأنوار ، ج99 ، صص40 و 41

2 . نكـ : منطق تفسير قرآن و درس نامه روش ها و گرايش هاي تفسير قرآن ، از نگارنده ، انتشارات مركز جهاني علوم اسلامي .


61


يادآوري : استفاده از احاديث در اين موارد ، متوقف بر رعايت مباني و قواعد حديثي ، بعد از اطمينان از سندي و دلالت معتبر ( مطابقي ، تضمنّي ، التزامي ) آن ها است .

3 . تاريخ

تاريخ ، يكي از منابع معرفتي بشر است . تاريخ پيامبران ( 1 ) و اولياي الهي كه در قرآن كريم بيان شده است ، مثل داستان ساختمان كعبه به دست ابراهيم و اسماعيل ( 2 ) كه داراي اسرار و آموزه ها و پيام هاي متعددي براي ماست .

و نيز حكايات تاريخي كه در احاديث و تواريخ معتبر آمده است ، مثل جريان آدم ( عليه السلام ) ، هاجر در صفا و مروه ( 3 ) و درگيري ابراهيم ( عليه السلام ) با شيطان ( 4 ) و مانند آن ها كه بسياري از اسرار حج را براي ما روشن مي سازد ، كه برخي از آن ها در مباحث پيش بيان شد .

آري ، تاريخ انبياي الهي سنت ساز است نه تاريخ صرف .

يادآوري : استفاده از تاريخ پيامبران و اولياي الهي در استنباط اسرار حج ، مستلزم بررسي روايات آن ها از نظر سند و دلالت است .

4 . عقل

عقل به دو معنا به كار مي رود ، قوّه تفكر و برهان هاي عقلي ، ( 5 ) و هر دو معنا مي تواند در مورد حج كاربرد داشته باشد ؛ يعني اگر ما بهوسيله عقل برهاني ، مطلبي قطعي از اسرار حج را كشف كرديم ، آن مطلب معتبر است ؛ چراكه عقل حجت باطني است .

و گاهي عقل با تفكّر و خردورزي مي تواند برداشت هايي از مناسك حج داشته باشد . هرچند كه اين برداشت ها نوعي استحسان عقلي است ، ولي دليلي بر ممنوعيت اين گونه برداشت ها در باب اسرار حج نداريم ؛ چراكه منتهي به صدور احكام و فتوا نمي شود . بنابراين ، بيان آن ها به صورت يك احتمال ، مانعي ندارد .

مثال : در سعي ميان صفا و مروه ، دويدن و هروله براي مردان قرار داده و اين فرمان براي زنان نيامده است . ممكن است انسان در اين مطلب تفكر كند و به اين نتيجه برسد كه از آن رو هروله براي زنان قرار داده نشده ، كه دويدن زنان موجب تحريك جنسي مردان مي شود و اين مطلب ممكن است به محيط معنوي سعي صفا و مروه آسيب برساند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . هرچند كه تاريخ پيامبران و اولياي الهي ، كه در قرآن و احاديث آمده است ، بخشي از دو منبع قبلي ( قرآن و سنت ) به شمار مي آيد ، ليكن به خاطر اهميت آن ها و نيز به جهت آن كه بخشي از تاريخ خارج از قرآن و حديث مصطلح است ، اين منبع را جداگانه ذكر كرديم .

2 . بقره : 129 ـ 125 و آل عمران : 96 و 97

3 . نكـ بحارالأنوار ، ج99 ، صص233 و 234 و علل الشرايع ، ص432

4 . همان ، ص234

5 . نكـ : مفردات راغب اصفهاني ، ماده « عقل » .


62


البته اين برداشت عقلي نمي تواند علت و ملاك حكم را روشن سازد ، ولي توجيهي براي تفاوت هروله زنان و مردان است . بنابراين ، نمي توان از آن نتيجه گرفت كه اگر برفرض در زماني هيچ مردي در سعي صفا و مروه نبود ، هروله براي زنان لازم است .

در مورد اسرار حج ، هرگاه كه سخنان آنان مستند به يكي از منابع معتبر ( قرآن ، سنت ، عقل و تاريخ ) بود ، قابل قبول است . اما در صورتي كه مستند نباشد يا براساس منابع غير معتبر ( مثل شهود ، مكاشفه يا رؤيا ) باشد ، نمي توانيم آن ها را به عنوان اسرار و حكمت هاي حج به شارع نسبت دهيم .

يادآوري : در برداشت هاي عقلي از آيات و احاديث لازم است توجه كنيم كه اين مطلب به « تفسير به رأي » منتهي نشود ، كه در احاديث حرام و ممنوع شمرده شده است . ( 1 ) تفسير به رأي آن است كه انسان بدون توجه به قرائن عقلي و نقلي ، مطلبي را براساس رأي و گمان خود ، از آيات برداشت كند و به صورت قطعي به خداي متعال نسبت دهد . ( 2 )

5 . شهود و مكاشفه عرفاني

يكي از منابع معرفتي بشر ، الهامات و شهود و مكاشفات و رؤياهاي صادق است . ولي اين مطلب سه گونه است :

الف : گاهي اين منبع معرفتي براي پيامبران و معصومان حاصل مي شود ، كه در آن صورت حجت است ؛ همان طور كه ابراهيم ( عليه السلام ) بر اساس رؤياي خود ، مي خواست فرزندش را قرباني كند . ( 3 )

ب : گاهي اين مكاشفات و رؤياها براي افراد غير معصوم اتفاق مي افتد و شخص مكاشفه گر يقين پيدا مي كند كه مكاشفه او حق و صادق است ، كه در اين صورت براي خودش اطمينان آور است و چه بسا بتواند براساس آن برنامه ريزي و عمل كند .

ج : گاهي اين شهودها ، مكاشفات ، الهامات و رؤياها ، براي افراد غيرمعصوم حاصل مي شود و براي ديگران نقل مي كنند ، كه البته براي ديگران حجت نخواهد بود ؛ چرا كه :

اولاً : شهود و مكاشفه امري شخصي و غيرقابل انتقال به غير است ؛ يعني دسترسي به آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نكـ : عيون اخبارالرضا ( عليه السلام ) ، صدوق ، ج1 ، ص116 ؛ بحارالأنوار ، ج89 ، ص107 و سنن ترمذي ، ج5 ، ص199

2 . نكـ : منطق تفسير قرآن ( درسنامه روش ها و گرايش هاي تفسير قرآن ) مبحث تفسير به رأي ، از نگارنده .

3 . صافات : 102


63


براي ديگران معمولاً ممكن نيست .

ثانياً : شهود و مكاشفه معمولاً قابل استدلال نيست .

ثالثاً : اين گونه شهودها و مكاشفات و رؤياها ، از خطا مصون نيست و احتمال دارد رباني يا شيطاني باشد .

بنابراين ، شهود ، مكاشفه و رؤياهاي غيرمعصوم نمي تواند يكي از منابع استنباط و استخراج اسرار حج باشد . همان طور كه منبع معتبري در فقه و كلام و تفسير به شمار نمي آيد .

6 . سخنان دانشمندان و عرفا

سخنان بزرگان دين و عرفان مي تواند همچون چراغي روشنگر براي ما باشد و ما را به سرمنزل مقصود رهنمود شود و استفاده از راهنمايي ها و ارشادات آن ها بر ما لازم است .

اما در مورد اسرار حج ، هرگاه كه سخنان آنان مستند به يكي از منابع معتبر ( قرآن ، سنت ، عقل و تاريخ ) بود ، قابل قبول است . اما در صورتي كه مستند نباشد يا براساس منابع غير معتبر ( مثل شهود ، مكاشفه يا رؤيا ) باشد ، نمي توانيم آن ها را به عنوان اسرار و حكمت هاي حج به شارع نسبت دهيم .

يادآوري : در مورد اسرار حج لازم است از نقل مطالب سست و خواب هاي فراوان و مكاشفات بدون مستند ، پرهيز كنيم ، چراكه نقل اين گونه مطالب سست موجب بدبيني افراد فرهيخته به مناسك حج مي شود .

بنابراين ، لازم است اسرار حج از منابع معتبر با شيوه صحيح استخراج و استنباط گردد و براي مردم بيان شود و در آيات و احاديث ، اسرار و مطالب علمي فراوان وجود دارد كه ما را از نقل مطالب سست بي نياز و غني مي سازد .

پي نوشت ها



| شناسه مطلب: 83449