خبرهایی از حج و...

ميقات حج - سال هفدهم - شماره شصت و شش- زمستان 1387

خبرهايي دربارة حج و...

بايد اعتراف كنيم كه شيعيان در حال حاضر از ما پيشي گرفته ‌ اند. از همين رو، ما مي ‌ توانيم با آنان همكاري كنيم؛ زيرا تا وقتي شيعه و سني يك قبله دارند، تفاوتي ميان آنان نيست. شيعيان همواره در طول تاريخ، بخشي جدايي ناپذير از امت اسلامي بوده ‌ اند.

جديدترين فتواي مفتي اعظم مصر:

عبادت بر اساس فقه شيعه جايز است

www.tebyan.net

??/??/87

به گزارش شيعه آنلاين، شيخ علي جمعه گفت: برخي تلاش مي‌كنند روابط ميان شيعه و سني را تيره كنند و به وحدت ميان مسلمانان ضربه بزنند تا از اين راه، به اهداف خود دست يابند. از همين رو، بنده با صدور فتوايي عبادت بر اساس فقه شيعه را جايز اعلام مي‌كنم.

وي در ادامه گفت: بايد اعتراف كنيم كه شيعيان در حال حاضر از ما پيشي گرفته‌اند. از همين رو، ما مي‌توانيم با آنان همكاري كنيم؛ زيرا تا وقتي شيعه و سني يك قبله دارند، تفاوتي ميان آنان نيست. شيعيان همواره در طول تاريخ، بخشي جدايي ناپذير از امت اسلامي بوده‌اند.

شيخ جمعه همچنين افزود:‌ پيروان مذهب تشيّع در اصل طايفه‌اي پيشرفته هستند اما برخي افراد وجود دارند كه براي ايجاد اختلاف، كتب شيعي بسيار قديمي را مي‌گردند تا برخي مطالب اختلاف برانگيز را استخراج كنند.

مفتي اعظم مصر در ادامه گفت: برخي نظام هاي سياسي كه از سوي وهابيان حمايت و پشتيباني مي‌شوند، تمام توان خود را به كار مي گيرند تا روابط ميان دو مذهب شيعه و سني را تيره كنند.

گفتني است، اين اقدام قاطع و جسورانة مفتي اعظم مصر، ما را به ياد فتوايي مشابه از «شيخ محمود شلتوت» شيخ الأزهر مي اندازد كه پس از حدود 3 سال مناظره با «سيد شرف الدين عاملي» از علماي شيعيان جنوب لبنان، به مذهب جعفري به عنوان يكي از مذاهب اسلامي اعتراف كرد. اين مناظره در دهه‌هاي 60 قرن گذشته رخ داد.

فروش خانه به شيعيان عربستان حرام شد!

www.tebyan-hamedan.ir

7/8/1387

تعدادي از سايت‌هاي وهابي، فتوايي را منتشر ساخته‌اند كه در آن، «عبد الله السعد المطيري» فروش مسكن و زمين به شيعيان عربستاني را حرام اعلام كرده است.

به گزارش شيعه آنلاين، به نقل از برنا، اين عالم وهابي ـ كه به سازمان القاعده وابسته است ـ در فتواي خود با تأكيد بر حرمت فروش ملك و زمين به شيعيان، دليل صدور اين فتوا را «جلوگيري از تأسيس دولت شيعي در عربستان» و در نهايت «ايستادگي در مقابل از بين بردن دين اسلام» اعلام كرد!

اين فتوا كه با عنوان «پاسخي به مسلمانان و به خصوص تاجران» منتشر شده، در پاسخ به پرسشي مبني بر استفتا پيرامون حكم فروش زمين و مسكن به شيعيان در عربستان صادر شده است.

در ابتداي اين فتوا آمده است: «بر مسلمانان جايز نيست كه به رافضيان، ملك يا زمين بفروشند و يا در اين زمينه به آن‌ها كمك شود...»

امام جماعت مكه، شيعيان را تكفير كرد

www.ayandenews.com

16/2/1388

در حالي كه شيعيان عربستان در اين كشور به شدت از تبعيض در رنج هستند «شيخ عادل الكلباني» امام جماعت مكه، ضمن تكفير شيعيان گفت: «شيعيان عربستان بيشتر از حقشان دريافت كرده‏اند.»

به گزارش ابنا، شامگاه دوشنبه، وي در گفت‌وگو با شبكة بي.بي.سي گفت:

در حالي كه شيعيان بيشتر از حقشان را دريافت كرده‏اند، دائما از وضعيت موجود شكايت مي‏كنند.

وي در استدلال اين اظهارات به ديدار ملك عبدالله پادشاه عربستان با اسيران شيعه كه در پي حوادث مدينه بازداشت شده بودند اشاره كرد و افزود: شيعيان در اقليت قرار دارند و بايد از وضع موجود راضي باشند.

وي همچنين در ادامه اين مصاحبة تلويزيوني به تكفير شيعيان كه به زعم خود مقدسات اسلامي را مورد توهين قرار مي‏دهند پرداخت.

گفتني است علماي شيعه در عربستان سعودي در هفته‏هاي اخير در ديدار با مقامات سعودي نسبت به وجود تبعيض مذهبي و توهين‏ها بر ضد شيعيان اعتراض كرده بودند.

حملات وهابيان به زائران بقيع

www.farsnews.com

7/12/1387

خبرگزاري فارس: شبكه تلويزيوني «المنار» اعلام كرد: نيروهاي امنيتي و ضابطان وهابي، با حمله به زائران حرم نبوي در شهر مدينه، يك جوان 19 سالة شيعه را به ضرب گلوله به شهادت رساندند.

به گزارش خبرگزاري فارس، شبكه خبري «المنار» گزارش داد: عصر دو شنبه، در پي حملات نيروهاي امنيتي به زائران حرم نبوي و بقيع، «زكي عبدالله الحساني» 19 ساله، به علت اصابت گلوله به ناحية سينه، به‌شدت مجروح شد كه پس از انتقال به بيمارستان ملك فهدِ شهر مدينه، به شهادت رسيد.

اين در حالي است كه پايگاه اينترنتي راديو عربي جمهوري اسلامي ايران و شبكه تلويزيوني «العالم»، از شهادت دو تن از زائران شيعة منطقة «القطيف» در حملات نيروهاي امنيتي به زائران حرم نبوي و مزار امام حسن مجتبي عليه السلام در قبرستان بقيع خبر داد.

حال ده‌ها تن از مجروحان اين حملات نيز وخيم گزارش گرديد كه در ميان آنان نام علامه شيخ «جواد الحضري» از علماي شيعه به چشم مي‌خورد.

نيروهاي امر به معروف و ضابطان امنيتي، همچنين برخي از زوّار را با چماق و آلات قتالة تيز و برنده مجروح كردند و به يكي از زائران جوان نيز حمله كردند كه به جراحت شديد در دو چشم وي انجاميد.

تعدادي از مأموران وهابي نيز در شهر قصيم، به اتوبوس‌هاي حامل شيعيان كه از مدينه باز مي‌گشتند، حمله كردند كه به جراحت تعدادي از آن‌ها انجاميد.

پليس همچنين راهپيمايي مسالمت‌آميز صدها نفري شيعيان منطقه «العواميه» در شرق اين كشور را كه براي ابراز همدردي با زائران مدينه برگزار شد، سركوب كردند.

از سوي ديگر، خبرگزاري غير رسمي «اخبار سعودي» با اعلام خبر ازسرگيري حملات به شيعيان در مدينه، در شامگاه ديروز (سه‌شنبه) گزارش داد: در سومين حمله به زائران حرم نبوي در كمتر از يك هفته، نيروهاي ضد شورش عربستان، حرم نبوي و قبرستان بقيع را به محاصره در آورده و به ضرب و شتم زائران پرداختند.

وزارت كشور عربستان نيز از مأموران انتظامي و امنيتي اين كشور خواست تمامي زائران شيعه را كه از ساكنان مدينه نيستند، در اسرع وقت به شهرهاي ديگر منتقل كنند.

همچنين هتل‌هاي مدينه موظف شده‌اند تمامي زائران شيعه را، حتي اگر مهلت اقامت آنان به پايان نرسيده باشد، وادار به ترك مدينه كنند. در پي اين اقدام، شيخ «محمد علي العمري» رهبر شيعيان مدينه، از نيروهاي امنيتي اين شهر خواست، بلافاصله شيعيان تبعيد شده را به اين شهر بازگرداند تا آرامش به مدينه برگردد.

شبكه خبري «راصد» نيز با اعلام اين خبر كه پليس به سوي هزاران تن از زائران شيعة حاضر در محدودة بين حرم نبوي و بقيع آتش گشودند، اسامي تعدادي از مجروحان حادثة دوشنبه را كه ناشي از شكستگي يا اصابت خنجر و قمه بوده، منتشر كرد.

بنا بر اين گزارش، مجروحاني كه اسامي آن‌ها تا لحظة گرفتن خبر به دست آمده، به اين شرح است: حيدر حسن الزاير (18 ساله)، احمد علي الموسي (18 ساله) و ساجد حسن الزاير (18 ساله) از القطيف، اسامه حسين النمر (14 ساله) از الدمام، مؤيد محمد المعيرفي (18 ساله) از مدينه، علي حسين اليوسف (15 ساله)، حسين محمد البقشي (23 ساله) و محمد بدر العلي (12ساله) از الاحساء، صادق علي الحرز (18 ساله) از الاحساء نيز به علت اصابت سه ضربه خنجر به سينه و شكستگي نواحي مختلف بدن توسط نيروهاي امنيتي و ضابطان هيئت امر به معروف و نهي از منكر، دچار جراحات وخيم شده است.

همچنين عقيل علي الشايب (13) ساله از شيعيان ساكن مدينه نيز ربوده شده و تا كنون اطلاعي از وي در دست نيست.

اين حملات پس از آن آغاز شد كه مأموران در شب رحلت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم بدون دليل خاصي با استفاده از بلندگو از زائران حرم نبوي خواستند كه اين مكان مقدس را ترك كنند و براي اين كار به فحاشي به بانوان زائر و ضرب و شتم آنان متوسل شدند كه زائران نيز با سر دادن شعارهاي «الله اكبر» و «هيهات مِنَّا الذلِّة» به اين حملات پاسخ دادند.

به گزارش خبرگزاري اخبار سعودي، وزارت امور رسانه‌هاي عربستان كه «عبدالعزيز الخوجه» مسؤوليت آن را بر عهده دارد، با صدور اطلاعيه‌اي خطاب به تمامي رسانه‌هاي اين كشور،‌ از آن‌ها خواست از پوشش خبري «حوادث بقيع» خودداري كنند و تنها به صدور اطلاعيه‌هاي صادره از سوي وزارت كشور اكتفا نمايند.

حملة وهابي ‌‌ ها به محلة شيعه نشين در مدينه

www.bazyab.ir

23/1/1388

منابع آگاه عربستاني اعلام كردند جوانان وهابي، در اقدامي وحشيانه، بار ديگر به محلة شيعيان در شهر مدينة منوره حمله كرده و به ضرب و شتم پيروان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام پرداختند.

به گزارش شيعه آنلاين، اين منابع آگاه عربستاني در ادامه افزودند: بر اثر اين حمله كه توسط 200 فرد وهابي انجام شد، دست كم 3 جوان شيعه زخمي و راهي بيمارستان شدند. در اين حمله، تعداد زيادي از خودروها و مغازه‌ها و ديگر ممتلّكات شيعيان نيز آسيب ديد.

گفته مي‌شود حمله كنندگان چوب و چماق در دست داشته و به سمت شيعيان سنگ پرتاب مي‌كردند. آنان‌كه به اعتقاد خود كار درستي مي‌كردند، هنگام حمله، شعار «الله اكبر» سر دادند و خواهان صدور فتوا براي جهاد بر ضدّ شيعيان شدند.

گفتني است، افزون بر اين حملات كه در خيابان‌هاي اين محله انجام شد، تعدادي از وهابي‌ها نيز با شكستن درِ منزل يكي از شيعيان، وارد منزل شده، دو تن از اعضاي اين خانواده را با چاقو مورد ضرب قرار دادند.

انتقاد روحاني شيعة عربستاني، از هتك حرمت شيعيان

www.farsnews.com

87/12/05

شيخ حسن الصفار در گفت‌وگو با پايگاه خبري العالم، اقدامات غيرقانوني گروه موسوم به «امر به معروف و نهي از منكر» عربستان در هتك حرمت به زنان زائر شيعي در عربستان انتقاد كرد.

شيخ صفار از «ملك عبدالله» پادشاه عربستان خواست براي پايان دادن به اين اقدامات كه آخرين آن‌ها توهين به زائران زن شيعه، در استان «قطيف» و «اَحسا» در بقعة مقدسه بود، اقدامات لازم را انجام دهد.

وي خواستار آزادي شهروندان شيعة بازداشت شده پس از «تحصن البقيع» و بازخواست عناصر و عوامل آن شد و نسبت به تهمت به زائران بازداشت شده و تبرئة تجاوزكاران ابراز نگراني‌كرد.

اين روحاني و عالم برجستة شيعي عربستان گفت: برخورد هيئت امر به معروف ونهي از منكر با ميهمانان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و زائران بقيع و مقابر شهداي جنگ اُحد با اخلاق اسلامي، حقوق بشر و رويكردهايي‌كه پادشاه عربستان درگفت وگوهاي ملّي ـ اسلامي وگفت وگوهاي اديان اعلام كرده است، منافات دارد.

شيخ صفار همچنين از تحويل زائران به دادگاه‌هاي قانون اسلامي براي زنداني كردن آن‌ها با تهمت‌هاي دروغين، به همان شكل كه چندين بار براي زائران مدينة منوره و احساء و قطيف روي داده، انتقاد كرد.

وي تأكيد كرد اين‌گونه اقدامات، مراسم حج و عمره و ساير مراسم زيارت را در معرض آشوب، تنش‌هاي مذهبي و فرقه‌اي قرار مي‌دهد و به بدنام كردن دولت عربستان در برابر ميهماناني كه دولت براي رسيدگي و مراقبت از آن‌ها بسيار تلاش مي‌كند، منجر مي‌شود.

مقامات عربستان، اخيراً تعدادي از زائران مدينة منوره را طيّ تجمع اعتراض آميز حدود 2000 زائر در مقابل مقرّ هيئت امر به معروف و نهي از منكر در كنار مسجد النبي بازداشت كردند.

متن بيانيه حضرت آيت الله مكارم شيرازي به مناسبت حوادث اخير مدينه

www.bfnews.ir

7/12/1387

اطلاعاتي‌كه از منابع مختلف به ما رسيده، نشان مي‌دهدكه چند روز قبل‌، جمعي از شيعيان اَحساء و قطيف براي زيارت به مدينة منوره رفته‌اند، هنگامي‌كه زنان آن‌ها در كنار بقيع مشغول زيارت بودند، مأموران وهابيِ افراطي به‌آن‌ها توهين‌كرده و دشنام داده‌اند و اين امر سبب درگيري با مردان شده است. سپس حدود دو هزار نفر از مردان آن‌ها در كنار حرم نبوي متحصن شده اند تا به اين‌گونه كارها پايان داده شود، اما جمعي از همان مأموران با اسلحه به آن‌ها حمله‌كرده‌اند و عده‌اي را مجروح ساخته‌اند و جمعي را دستگير نموده‌اند و سپس وهابيون افراطي به سراغ اتومبيل‌هاي آن‌ها رفته و اتومبيل‌هاي آن‌ها را تخريب نموده‌اند.

متأسفانه ما همواره ناظر اينگونه نابساماني‌ها در مدينة منوره هستيم و اهانت‌هاي آن‌ها را به زائران ايراني مي بينيم، اما اين بار، اهانت‌ها و آزارها متوجه شهروندان خودشان هم شده است، گويا اين‌گروه اندك خود را مالك حرمين شريفين مي‌دانند و هرگونه تحميل بر ديگران را برخلاف تمام موازين اسلامي و بين المللي بر ديگران جايز مي‌شمرند. سزاوار است همة مسلمين جهان و همچنين وزارت خارجة ما اين مسأله را به‌طور جدّي، از طرق بين المللي دنبال كنند. چرا يك اقليت كوچك متعصب افراطي هركاري را كه بخواهد در اين اماكن مقدس كه متعلّق به همة مسلمين جهان است آزادانه انجام مي‌دهد؟! آن‌ها چه حقّي دارند كه افكار خودشان را دربارة زيارت قبور پيشوايان بزرگ اسلام بر ديگران تحميل كنند؟! چرا اگر چند جاسوس بهايي در ايران دستگير شود كنگرة آمريكا به دفاع از آن‌ها بر مي‌خيزد ولي در برابر اين حوادث دردناك همة آن‌ها خاموشند؟! در ضمن آيا سزاوار است سازمان حج، دانش آموزان و دانشجويان پسر و دختر ما را به چنين منطقة ناامني ببرد؟! طبق اطلاعات صحيح در سال گذشته اين گروه از وهابي‌ها سي ميليون كتاب بر ضدّ شيعه منتشر كرده‌اند؛ اين در حالي است كه اجازه نمي‌دهند حتي يك جلد كتاب به عنوان پاسخ منطقي به ايرادات واهي‌آن‌ها منتشر شود. همه ما مسلمين، به‌خصوص همة شيعيان و دولت و ملت به عقيده اينجانب در برابر اين گونه مسائل مسؤول هستيم.

متن پيام حضرت آيت ‌ الله صافي گلپايگاني دربارة وقايع بقيع

www.chaleshha.blogfa.com

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏

قال الله تَعالي‏ : (وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللهِ الْعَزيزِ الْحَميد)

(بروج (85) : 8)

علماي اسلام! اساتيد! دانشگاهيان! فرهيختگان و رجال جهان اسلام!

بار ديگر فرقه‌اي كه با اَعمال جاهلانه و واپس‌گرايانه و ترور و آدم‌كشي‌هاي انتحاري و قتل پير و جوان و صغير و كبير، چهرة زيباي اسلام را مخدوش و وحشتناك جلوه مي‌دهد و از جمله در حرمين شريفين و به اسم بي‌مسمّاي «هيأت امر به معروف و نهي از منكر!» با ايجاد ناامني به حقوق انساني و اسلامي اولية مسلمانان تجاوز مي‌كند، با عنف و شدت و قساوت تمام و به بهانه‌هاي واهي، هزاران انسان موحد بي‌گناه و زائران عاشق دلباخته را مورد هتك قرار داد و در اين ايام ـ كه به مناسبت ارتحال حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم حسب‌المعمول همه ساله، مسلمانان به ويژه شيعيان قطيف و احساء و شهروندان عربستان براي اداي عمره و زيارت به مدينه منوّره مشرّف شده‌اند ـ اين فرقة قليله كه متأسفانه از ضعف حكومت، سوء استفاده مي‌نمايد به نام امر به معروف و نهي از منكر به زائران حرم، حمله برده و برخي را مورد ضرب و جرح و جمعي را دستگير و به زندان انداخت.

روشن است كه در هيچ نقطه از دنيا، اين نوع برخورد با مردم بي‌دفاع، قابل قبول نيست و اين‌گونه سوء رفتار نسبت به شهروندان فقط در نظام فعلي عربستان جريان دارد و عامل آن، اين گروه عقب‌مانده‌اند كه حتي با مظاهر علم و صنعت نيز مخالف‌اند. با كمال تعجب، حداقل ِحقوق بشر، در اين كشور رعايت نمي‌شود و حتي مركزي براي شكايت و تقاضاي رسيدگي وجود ندارد.

رفتار غير عقلاني و دور از انسانيت اين گروه جنايتكار، از ديگر بلاد و كشورهاي اسلامي مثل پاكستان، افغانستان، عراق، الجزاير و نقاط ديگر نيز سلب آسايش و امنيت نموده‌ و ديگران را نسبت به مسلمانان بدبين كرده است؛ اين است اوضاع اسفناكي كه هر انسان متمدّن را پريشان و نگران مي‌سازد.

ماية تأسف است كه نظام به اصطلاح حاكم بر حرمين شريفين، مقهور اين فرقه بوده و در كمال ضعف و سستي، از تأمين امنيت حرمين شريفين، عاجز است و با اين‌كه مي‌خواهند خود را در رديف نظام‌هاي قانوني جهان معرفي نمايند، در برابر اين همه بي‌قانوني و نا‌امني و تجاوز به نفوس و نواميس، سكوت كرده تا اين هيئت مطلق العنان و خودكامه، آزادي‌هاي فردي را در كشور عربستان، از همه سلب و خودسرانه هر عمل وحشيانه‌اي را مرتكب گردد.

براي هر مسلمان كه قداست حرمين را محترم مي‌داند و مي‌‌خواهد اين مراكز مقدس، الگوي صلح و امنيت و رعايت حقوق افراد باشد، ادامة اين وضع، نگران كننده و هتك حيثيات مقدسه اسلامي است.

اينجانب با محكوم كردن اين اعمال وحشيانه و هتك حرمت مسلمانان بي‌دفاع و مظلوم كه در جوار بارگاه ملكوتي و آستان فرشته پاسبان حضرت رسول اكرم و ائمه بقيع ـ عليهم جميعاً سلام الله ـ رخ داده است از نظام حاكم بر حرمين؛ مخصوصاً از شخص آقاي ملك عبدالله ـ كه علي المسموع، از گردانندگان اين برنامه‌ها و اين اقليت خشن و جاهل نگران مي‌باشد و راضي به اعمال آن‌ها نيست ـ مي‌خواهم به وظايف عالية خود در برقراري امنيت و حفظ حقوق شهروندان عمل نموده و بيش از اين، فرصت ايجاد هرج و مرج و اخلال در امور را به اشخاص غير مسؤول و جهّال ندهند و عواقب سوء اين خودكامگي‌ها را در نظر بگيرند.

«و لا حول و لا قوّة الّا بالله العليّ العظيم»

30 صفر المظفّر 1430

8/12/87

لطف الله صافي

واكنش سريع ملك عبدالله به تماس حضرت آيت ‌ الله ‌ سيستاني

www.shia-news.com

?7 اسفند ????

همزمان با حوادث مدينه و ضرب و شتم شيعيان توسط عناصر افراطي، آيت‌الله سيستاني در اقدامي كم‌سابقه، با ملك عبدالله،‌ پادشاه عربستان تماس تلفني داشتند.

به گزارش خبرنگار «آينده»، سايت عراقي «الجوار» به نقل از حجت‌الاسلام و المسلمين سيدجواد شهرستاني، داماد و نمايندة تام‌الاختيار حضرت آيت‌الله سيستاني، از تماس اين مرجع تقليد شيعيان با پادشاه عربستان سعودي خبر داد.

به نوشتة اين منبع، پس از بروز حوادث ناگوار مدينه و ضرب و شتم و بازداشت شماري از شيعيان،‌ آيت‌الله سيستاني در تماس تلفني با ملك عبدالله خواستار آزادي زندانيان شد، كه تنها چند ساعت پس از اين تماس، ده‌ها تن از آنان آزاد شدند.

در حالي كه معمولاً آيت‌الله سيستاني در موارد مختلف اقدام به صدور بيانيه مي‌كنند، تماس با شاه عربستان، اقدامي كم‌سابقه بوده است.

گفتني است،‌ ملك عبدالله كه از سه سال پيش و پس از ملك فهد رسماً پادشاه عربستان شده، در مقايسه با تندروهاي سعودي، رابطة بهتري با شيعيان دارد.

پس از حوادث رخ داده در مدينه، اخباري نيز از ديدار شماري از علماي شيعه با ملك عبدالله منتشر شد.

قبلة 200 مسجد در شهر مكه، اشتباه است!

www.entekhabnews.com

10/2/????

روزنامة عربستاني «سعودي گازت» (Saudi Gazette) روز يك‌شنبه اعلام كرد قبلة دويست مسجد در شهر مكه نادرست است و از كعبه انحراف دارد!

به گزارش خبرگزاري انتخاب، به نقل از سعودي گازت، اين مساجد به شكلي ساخته شده‌اند كه نمازگزاران هنگام نماز به طور كامل رو به قبله نيستند.

سعودي‌گازت نوشت عُمر برخي از اين مساجد بيش ‌از پنجاه سال است. انحراف اين مساجد از قبلة مسلمانان (كعبه)، هنگام مشاهدة آن‌ها از بالاي آسمان‌خراش‌هاي تازه‌ساز در شهر مكه، مشخص شد.

معاون وزير امور اسلامي عربستان درگفت وگو با روزنامة «الحيات» كوشيد اين مسأله را كم اهميّت جلوه دهد و گفت: اشتباه اساسي وجود ندارد و اصلاحاتي در برخي مساجد قديمي صورت گرفته است و به هيچ وجه به نمازها ايرادي وارد نيست.

به نوشتة سعودي گازت، برخي ساكنان مكه وكارشناسان، پيشنهادكرده‌اندكه در اين مساجد، قبله درست مشخص شود.

برخي ديگر پيشنهاد كرده‌اند اشعة ليزر بر بلندترين مناره‌هاي بيت الله الحرام نصب شود تا نمازگزاران، قبلة صحيح را متوجه شوند.

عزل و نصب ‌ هاي عبدالله، عربستان را تكان داد

www.seminarnews.ir

26/11/1387

تغيير ناگهاني و غير قابل انتظار در كابينه و بدنة دولت عربستان سعودي

ملك عبدالله، پادشاه عربستان در اقدامي بي‌سابقه كه يك خانه تكاني گسترده در كابينه و ساير پُست‌هاي دولتي اين كشور محسوب مي شود، چندين عزل و نصب پُر سر و صدا انجام داد كه مهمترين آن‌ها، اخراج دو تن از مقامات ‌مذهبي قدرتمند‌كابينه و منصوب‌كردن يك زن در وزارت‌خانه بود.

به گزارش سايت انگليسي بي‌بي سي، يكي از اخراجي‌ها، رييس پليس جنجالي امور مذهبي «هيأت امر به معروف و نهي از منكر» و ديگري يكي از بزرگترين قضات اين كشور بوده است.

جالب‌تر اين‌كه براي اولين بار درتاريخ اين‌كشور، عبدالله يك زن‌را به‌سِمَت معاون وزير منصوب و رييس بانك مركزي را با شخص ديگري جايگزين‌كرده است. اين در حالي است كه به گفتة كارشناسان، چنين تغييراتي در دولت عربستان سابقه نداشته است. با اين‌كه عبدالله، به پادشاهي اصلاح طلب معروف شده، باب تريويليان مي‌گويد: سرعت تغييرات در چهار سال گذشته بسيار كُند بوده است. از اين‌رو، اين تغييرات و انتصابات، بزرگ‌ترين خانه تكاني در تاريخ سياسي و اجتماعي اين‌كشور محسوب مي‌شود.

تحليلل القدس العربي:

اين اقدام پادشاه عربستان، با واكنش‌هايي در رسانه‌هاي عربي روبه‌رو شده است؛ ازآن جمله تحليل جالبي است كه روزنامة «القدس العربي» در اين باره ارائه كرده است:

به گزارش خبرگزاري فارس، روزنامة «القدس‌العربي» با اشاره به انتقال ولي‌عهد سعودي به خارج از كشور، براي درمان سرطان، نوشت: تغييرات گسترده‌اي كه پادشاه عربستان سعودي امروز دست به آن زد، از ديد ناظران بين‌المللي يك تحوّل و اقدام مهم است.

اين روزنامة چاپ لندن، با اختصاص‌عنوان نخست نسخة اينترنتي خود به اين خبر، نوشت: ملك عبدالله بن عبدالعزيز، پادشاه عربستان سعودي، تصميمي اتخاذ كرد كه بر اساس آن، تعداد زيادي از وزيران بركنار شدند و رييس شوراي عالي قضاييِ اين كشور نيز به همراه شش تن از بزرگترين مفتي‌هاي عضو هيأت حكومتي افتاي سعودي عزل شدند.

به نوشتة اين روزنامه، اين تحوّلات از ديد ناظران بين‌المللي، يك حركت بر ضدّ سازمان‌ها و نهادهاي حكومتي سعودي به شمار مي‌آيد كه ناشي از ناتواني اين دستگاه‌ها در اجراي وظايف خود است.

اين روزنامه مي‌افزايد: اين تغييرات، همزمان با تشديد بيماري سلطان بن عبدالعزيز، برادر پادشاه سعودي و ولي‌عهد وي انجام گرفت.

شاه‌زاده سلطان از سه ماه پيش براي درمان بيماري خود در اتريش، مغرب و آمريكا در رفت‌ وآمد است.

القدس‌العربي، در ادامه تصريح كرده است: اين تغيير، شامل تعدادي از وزيران، مسؤولان نهادهاي نظامي و اقتصادي و انتصاب يك زن به عنوان معاون وزير براي نخستين بار در تاريخ حكومت آل سعود بر عربستان است.

پايگاه اينترنتي «يوتيوب» نيز فيلمي از رقابت مقامات بلند پاية عربستان سعودي بر سر قدرت منتشر كرد كه در آن با اشاره به بيماري سرطان ولي‌عهد اين كشور، اقدامات شاه‌زادگان سعودي بر ضدّ يكديگر، براي تصاحب مناصب بلندپايه به تصوير كشيده شده است.

پايگاه خبري ايلاف نيز در خبري اعلام كرده بود حكومت سعودي از رؤساي تمامي رسانه‌هاي حكومتي خواسته است براي پوشش خبري مهم، فردا [چهاردهم فوريه] در دفتر پادشاهي حضور به هم رسانند.

پايگاه خبري «راصد» وابسته به شيعيان عربستان سعودي نيز دربارة اين تحولات گسترده در حكومت سعودي نوشت: پرسشي كه اكنون پادشاه سعودي با آن مواجه شده، اين است كه آيا اين تغييرات بي‌سابقه، كه حتي گارد قديم سعودي به عنوان يكي از قدرتمندترين نهادهاي حكومتي را نيز در برگرفته است، به درگيري بين قواي طرفين داخل حكومت خواهد انجاميد؟

سلطان بن عبدالعزيز، ولي‌عهد سعودي، در سال 2005 ميلادي يك عمل جراحي سرطان را پشت سر گذاشت و در آوريل 2008 ميلادي براي انجام آزمايش‌هاي روتين به ژنو بازگشت.

اگر اين ولي‌عهد 85 ساله، پيش از پادشاه 86 ساله اين كشور بميرد،‌ بايد ولي‌عهدي جديد، منصوب شود. تعيين ولي‌عهد از لحاظ رسمي بر عهدة ملك عبدالله است، امّا ملك عبدالله در سال 2006 ميلادي، هيأتي جديد به نام «هيأت بيعت» متشكل از فرزندان و نوادگان ملك عبدالعزيز، مؤسس سلسله سعودي را براي تعيين ولي‌عهد و رهبري ايجاد كرد.

اين هيأت، مجموعه‌اي بزرگتر از مجموعة هيأت مشاوران است كه پيش از اين ايجاد شده بود.

تغييرات انجام شده

مهمترين تغييرات به‌عمل آمده از سوي ملك عبدالله، بازنگري در تشكيل هيأت بلندپاية متشكل از 21عضو است. اين تغييرات شامل وزير آموزش و پرورش است، كه شاه‌زاده فيصل بن عبدالله بن محمد براي تصدّي آن انتخاب شد و فيصل المعمر نيز معاون او خواهد بود.

براي نخستين بار نيز يك زن به عنوان معاون وزير آموزش و پرورش در امور زنان منصوب شد. عبدالله علي آل‌الشيخ از سِمَت وزارت دادگستري بركنار و شيخ محمد العيسي به جاي وي تعيين شده است.

عبدالعزيز الخوجه، سفير عربستان در لبنان نيز به عنوان وزير فرهنگ و اطلاع‌رساني اين كشور منصوب شد. پادشاه عربستان همچنين «محمدالدوسري» را به عنوان رييس دادگاه عالي اين كشور تعيين كرد و عبدالله الربيعه نيز به عنوان وزير بهداشت برگزيده شد.

صالح بن حميد به عنوان رييس شوراي عالي قضايي، به جاي شيخ صالح اللحيدان و همچنين شيخ عبدالله آل‌الشيخ به عنوان رييس جديد شوراي مشورتي برگزيده شد.

اين تغييرات، همچنين شامل تعيين شيخ عبدالعزيز الحمين به عنوان رييس جديد هيأت امر به معروف و نهي از منكر به جاي شيخ ابراهيم بن عبدالله الغيث مي‌شود، كه اين هيأت از مهم‌ترين نهادهاي حكومت سعودي به شمار مي‌آيد.

بر اساس اين گزارش، سرلشكر عبدالرحمان المرشد به عنوان فرماندة نيروهاي زميني اين كشور منصوب گرديد.

آيا عربستان به پايان وهابي گري مي انديشد؟

www.labbaik.ir

7/12/1387

يك موسسة تحقيقاتي فرانسوي با درج تحليلي، اصلاحات اخير صورت گرفته در كادر سياسي عربستان سعودي را مقدمة پايان سلطة انديشة وهابيت بر اين كشور ارزيابي كرد.

به گزارش مونيتورينگ اخبار خارجي، بارا ميكاييل، پژوهشگر «موسسة روابط بين المللي و راهبردي» فرانسه (ايريس) با طرح اين پرسش كه: «آيا عربستان سعودي با در پيش گرفتن اصلاحات ريشه‌اي، به پايان وهابي‌گري در ادارة كشور مي انديشد؟» به تحليل تغييرات اخير در حاكميت عربستان توسط ملك عبدالله پرداخته و تصريح مي‌كند: ترميم‌هاي صورت گرفته، از تغييرات ريشه‌اي در حاكميت سعودي خبر مي‌دهد.

بنا براين تحليل، تغييرات تنها به دليل ابعاد و گستردگي و ماهيت آن اهميت ندارد و آنچه كه بر اهميت آن افزوده، اين است كه ملك عبدالله نخستين بار از زمان در اختيار گرفتن قدرت در اوت 2005 به تغييرات اين چنيني اقدام كرده است.

در ادامه اين تحليل آمده است:

با اصلاحات اعلام شده در 13 فورية گذشته، شاه سعودي تحولات قابل ملاحظه‌اي را در نظر داشته است. تغييرات در سه حوزة كليدي «دين»، «قضا» و «نظامي‌ و انتظامي» از بازبيني در اهداف نهادهاي اداره كنندة كشور حكايت دارد. بر اين اساس، چهار وزيركليديِ آموزش، بهداشت و درمان، اطلاع رساني و دادگستري تغيير كرده‌اند. همين‌طور تغييراتي در رأس بانك مركزي، شوراي عالي قضايي، مجلس مشورتي، كميسيون امر به معروف و نهي از منكر يا همان پليس مذهبي، و كميسيون ملي حقوق بشر رخ داده است.

علاوه بر اين، شوراي علماي اعلم كشور كه در آن اصلي‌ترين علما حضور دارند، از اين پس 21 عضو خواهد داشت كه تنها به مذهب تندروي حنبلي محدود نمي‌شود، بلكه اعضاي آن از ميان تمامي مذاهب اهل سنت برگزيده شده‌اند. همچنين 79 عضو مجلس مشورتي كه نوعي دستگاه قانون‌گذاري كم اثر محسوب مي‌شود، تغيير كرده‌اند. تغييرات در اين مجلس از چند جهت قابل توجه است:

ـ يك عضو خاندان سلطنتي به عضويت آن در آمده است.

ـ پنج تن از 150 عضو مجلس را شيعيان تشكيل مي دهند.

ـ ميانگين سني مجلس تغيير يافته و به جاي 70 سال قبلي فقط 40 سال است.

ملك عبدالله همچنين در چهارچوب اصلاحات جديد، دو نهاد تازة دادگاه عالي اداري و ديوان كشور را ايجاد كرده است.

همة اين‌ها از تغيير خط مشي جدّي خبر مي‌دهد؛ زيرا تغييرات به ترميم نهادها محدود نمي‌شود، بلكه جريان‌هاي عقيدتي و اشخاص را نيز در بر مي‌گيرد. برخي از اين اشخاص كه به فرمان شاه سعودي از رأس نهادهاي مهم كشور كنار گذاشته شده‌اند، اخيراً با اظهارات آتشين معروف شده بودند. از جملة اين افراد بايد به شيخ صالح اللهيدان اشاره كرد كه در ژانوية گذشته، با صدور فتوايي، تظاهرات ضدّ صهيونيستي را منع و در فتوايي ديگر در سپتامبر 2008 قتل مسؤولان شبكه‌هاي تلويزيوني پخش كنندة برنامه‌هاي «غير اخلاقي» و «شيطاني» را حلال كرده بود.

اين فرد كه از سال 1992 در رأس «شوراي عالي قضايي» قرار داشت، امروز با صالح الغيث جايگزين شده است. همچنين رييس كميسيون امر به معروف و نهي از منكر كه پليس‌هاي مسؤول برقراري آداب و رفتارهاي اسلامي در كشور را هدايت مي‌كند و بر ساعات تعطيلي مراكز تجاري در زمان اقامة نماز نظارت دارد، تغيير كرده و از اين پس شيخ عبدالعزيز الحميرين بر آن رياست مي‌كند. اين فرد در مصاحبه‌اي با شبكة العربيه كه عمده سرماية آن به سعودي‌ها تعلق دارد، پا را از چهارچوب‌هاي شكلي و نمادين فراتر گذاشته و اعلام كرده است كه پليس مذهبي تحت فرمان وي از اين پس مي‌كوشد «به دل همة شهروندان راه بيايد.» البته اين بدان معنا نيست كه در عربستان شاهد فروافتادن عباها و چادرها و ظهور لباس‌هاي كوتاه خواهيم بود، اما از تغييري جدي در روند اعمال نظارت سختگيرانة پليس مذهبي عربستان در دهه‌هاي اخير حكايت مي كند.

همچنين نبايد حضور اولين زن در كابينه، به نام نوره فائز را به عنوان وزير آموزش زنان فراموش كنيم كه مستقيماً با وزير آموزش و داماد ملك عبدالله، شاه‌زاده فيصل بن عبدالله كار خواهد كرد. اگر بدانيم صعود زنان در كشور سعودي به چنين سطحي از مديريتِ دولتي تا چه حد سخت است، به اهميت اين تحوّل پي مي‌بريم.

اين تغيير و تحوّلات كه در ماه‌ها و سال‌هاي آتي نيز با تحولاتي ديگرتكميل خواهد شد، نشان از آن دارد كه ملك عبدالله 86 ساله مي خواهد منافع كشورش را حفظ كند. همچنين اين اصلاحات مي‌تواند در راستاي مقابله با خطراتي كه سلطنت را از داخل تهديد مي‌كند، ارزيابي شود. در اين زمينه دو خطر اصلي وجود دارد:

1. تندروي‌هاي مذهبي در عربستان كه جوانان كشور را طعمة گروه هاي القاعده مي‌كند كه در سال‌هاي اخير به عمليات تروريستي در كشورهاي آمريكا، اردن، مصر، الجزاير، مغرب و خود عربستان دست زده‌اند و در صف تروريست‌هاي فعال در عراق قرار گرفته‌اند.

2. ادامة نارضايتي‌ها از حكومت در استان‌هاي شرقي و جنوبي كه خطر از دست رفتن كنترل دستگاه سلطنت بر اين مناطق را در پي دارد. در اين زمينه به ويژه بايد به استان‌هاي شيعه نشين شرق اشاره كرد كه تقريباً كل ذخاير نفتي عربستان را در خود جاي داده‌اند.

در چنين بستري، بحران مالي جهاني نيز كه باعث كاهش 70 درصدي بهاي نفت شده، مزيد بر علت گرديده است.

در عين حال بايد به محدوديت‌هاي تغييرات در عربستان نيز اشاره كرد. بر اين اساس، سه وزير امور خارجه، كشور و دفاع تغيير نكرده‌اند. در مورد سعود الفيصل، وزير امور خارجه كه از 34 سال قبل در اين سمت قرار دارد، با آن همه اسرار ملي و بين المللي كه وي در ذهن دارد و روابط نزديك وي با آمريكا، هرگونه تغييري دور از ذهن به نظر مي‌رسد.

نايف بن عبدالعزيز نيز كه از سال 1975 وزير كشور است، به دليل ادارة مطلوب امور امنيتي كشور و به‌خصوص انهدام چندين سلول تروريستي در ماه‌هاي اخير، غير قابل جايگزيني است.

اين گزارشِ تحليلي، در پايان نتيجه گيري مي‌كند:

اصلاحات در عربستان سعودي يك راهبرد و هدف را به ذهن متبادر مي سازد و آن اين‌كه چگونه مي‌توان كشور را از قيد ايدئولوژي حكومتي رسمي؛ يعني وهابي‌گري رها ساخت، بي آن كه اين عنوان به طور رسمي و دست نخورده باقي بماند. مسلّم است كه نمي‌شود يك شبه به 250 سال برنامة سياسي و اصول حكومتي رسمي پشت كرد و كشور را در خطر امنيت ملي قرار داد.

اصلاحات در عربستان سعودي موجب دلگرمي، ضروري و براي آيندة سلطنت حياتي است. اما نبايد دربارة آثار آن فعلاً اغراق كرد. آنچه عربستان بدان نياز دارد، جز تلطيف فضاي اجتماعي، بهبود چشم انداز اقتصاد ملي، توسعة زيرساخت ها و صنايع است تا بتوانند در روزهاي تمام شدن نفت، كشور را نجات دهند. اشتغال زايي نياز ديگر اين كشور است كه در آن حتي دانش آموخته‌هاي جوان، اميدي ندارند و نرخ بيكاري به بيست درصد جمعيت كشور بالغ مي‌شود. همة اين‌ها به علاوه روشن شدن وضعيت جانشيني ملك عبدالله از اين حكايت مي‌كند كه عربستان در مسير اصلاحات راه درازي در پيش دارد.

تظاهرات در همبستگي با غزه حرام است!

www.hayat.ir

23/10/1387

به گزارش حيات، به نقل از «پرس.تي.وي»، (شيخ عبدالعزيز آل‌الشيخ) مفتي عربستان گفت:

«هرگونه تظاهراتي كه توسط ملت‌هاي عربي و اسلامي در حمايت از مردم غزه و محكوم كردن تجاوز صهيونيستي عليه غزه برگزار شود، حرام است و شركت در آن جايز نيست؛ چرا كه ارتباطي به ذكر و ياد خدا ندارد!

وي در پاسخ به سؤالي در مورد اين‌كه چه اقدامي به سود فلسطينيان غزه است، گفت: «سر و صدا كردن فايده‌اي ندارد؛ ولي ارسال پول و كمك مي‌تواند مفيد باشد. تظاهرات هيچ سودي نداشته و جز ايجاد هرج و مرج نتيجه‌اي ندارد.

آل‌ الشيخ در بخش ديگري از سخنان خود ضمن تمجيد از كمك‌هاي پادشاه عربستان به مردم غزه، خطاب به جنبش حماس گفت: «بايد با هر نداي حقي كه خواستار خير و بركت مردم غزه است، همراهي كرده و آن را بپذيريد.»

در همين حال علماي الأزهر مصر در پاسخ به فتواي مفتي عربستان اعلام كردند كه اين فتوا باطل و غيرشرعي است.

روزنامة قطري «العرب» به نقل از علماي الأزهر مصر نوشت: «فتواي شيخ‌ عبدالعزيز آل‌الشيخ از ديد ما باطل و غير شرعي است و هر كس كه چنين سخناني را مي‌گويد در تجاوز و تعدّي عليه ملت مسلمان غزه مشاركت دارد.»

علماي الأزهر از مفتي عربستان خواستند به فتواهاي ديني جنبة سياسي ندهد و بر اساس ميل و خواستة حاكمان، اقدام به صدور فتوا نكند و هرچه سريع‌تر اين فتوا را پس بگيرد.

گفتني است؛ شيخ «صالح اللحيدان» رييس شوراي عالي قضايي اين كشور نيز، پيش از مفتي كل عربستان، تظاهرات در همبستگي با غزه را «جار وجنجال» دانست كه به ادعاي وي «از باب فساد در زمين است!»

اللحيدان مدعي شد: «حتّي اگر در تظاهرات اقدامات خرابكارانه هم صورت نگيرد؛ مانع مي شود كه مردم به ياد خدا باشند و شايد مجبور شوند به اقدامات خرابكارانه‌اي كه هدفشان نبوده، دست بزنند.»

اين مفتي سعودي مردم جهان را تشويق كرد به جاي برگزاري مراسم وتظاهرات همبستگي، فقط براي مردم فلسطين دعا كنند!

القاعده سني هم نيست ؟!

www.ayandenews.ir

25/10/ ????

با وجود آن‌كه مدت‌هاست از اسامه بن لادن خبري نيست، تا ماه‌هاي اخير، او و معاونش ايمن الظواهري از طريق نوار صوتي يا ويدئويي، در برخي شبكه‌ها ظاهر مي‌شدند و پيام‌هايي را به حسب حوادث ورويدادهاي روز صادر مي‌كردند. ممكن‌است برخي با اشاره به‌كاهش عمليات‌هاي تروريستي و انتحاري؛ چه در عراق و چه ديگر نقاط جهان، معتقد به مرگ القاعده باشند؛ با اين حال كساني كه با تاريخچة اين جريان آشنا هستند، مي‌دانند چنين جرياني، كه بيشتر از يك نگرش خاص مذهبي سرچشمه مي‌گيرد، بعيد است به اين زودي از بين رفته باشد. از همين رو، عملكرد و مواضع اين جريان در بحران غزه و نزاع ميان يهوديان صهيونيست و مسلمانان سني حماس، جاي بررسي جدي دارد.

آن چه از پيام‌هاي رهبران القاعده تاكنون برمي‌آيد، آن است كه آنان خود را ضد آمريكا، اسرائيل، غرب، مسحيت و يهوديت قلمداد كرده و همواره خود را مدافع مسلمانان در برابر فشارهاي دشمنان غربي مي‌دانستند. البته يك انتقاد به اين گروه مطرح بود و آن اين‌كه آنان به دليل پيروي از نگرش ابن تيميّه، شيعه را هم مردود دانسته و حتي پيروان اين مذهب را بدتر از كفار تلقي مي‌نمودند و يد طولاي القاعده در شيعه كشي نيز حاكي از اين رويكرد و احاديث غريب و جعلي وهابيان دربارة اعطاي بهشت در ازاي قتل تعدادي شيعه بوده است.

با اين وصف، اين‌كه در جنگ 33 روزه ميان حزب الله و اسرائيل، القاعده نه تنها از حزب الله دفاع نكرد، بلكه تاخت و تازي تبليغاتي عليه حزب الله هم داشت، قابل تفسير است؛ به اين معنا كه هرچند اسرائيل دشمن سياسي القاعده است، زماني كه اين دشمن با دشمن مذهبي القاعده ـ يعني گروه شيعة حزب الله ـ اختلاف پيدا مي‌كند، القاعده دست كم به حمايت از دشمن مذهبي خود نپردازد.

اما آن‌چه در سرزمين‌هاي اشغالي و نبرد ميان حماس و اسرائيل مي‌گذرد، از اين منظر هم قابل توجيه نيست.

القاعده، كه پيشتر در برابر جزئي‌ترين امور مسلمانان و غربي‌ها موضع مي‌گرفت، امروز در نبرد ميان اسرائيل و حماس نيز ساكت و حداكثر بي طرف و تماشاچي است و نه تنها به عمليات انتحاري يا بمب‌گذاري عليه صهيونيست‌ها نمي‌پردازد، بلكه حتي از دادن كوچك‌ترين پيامي خودداري مي‌كند.

جالب آن‌كه علاوه بر اين، باز در كاظمين دست به عمليات انتحاري مي‌زند تا براي اندك زماني هم كه شده، افكار عمومي را از واكنش به جنايات اسرائيل غافل كند.

اگر القاعده دشمن سياسي و عقيدتي اسرائيل و آمريكا و يهود است، آيا بهتر از معركة غزه براي ضربه زدن به اسرائيل وجود دارد؟

آيا اكنون القاعده مي‌تواند بهانة شيعه بودن حزب الله را براي حماس نيز مطرح كند، حال آن كه حتي برخي گرايش‌هاي نزديك به سلفيت و گاه مخالف شيعه هم در لايه‌هايي از حماس وجود داشته است.

مرور اين پرسش‌ها، ترديدهاي جدي در خصوص هويت القاعده به وجود مي‌آورد؛ آيا القاعده يك جنبش انقلابي مبتني بر انديشة اهل سنت است؟ يا تنها يك بازيچه و ابزار دست براي بهره برداري منفي عليه مسلمانان؟

پيش از اين، شاهد بوديم‌كه در دهه 90، مدتي پس از قدرت گرفتن انقلاب و جمهوري اسلامي در ايران كه اسلام سياسي امام خميني1 با رويكرد شيعي در جهان اسلام نزج گرفت و به تدريج نيرومندتر شد. آرام آرام جريان طالبان و القاعده در كشورهاي اسلامي سني تقويت شد تا از اين رهگذر، آن‌چه كه برخي آن را اسلام سياسي ايراني مي خواندند، تضعيف شود.

به‌واقع مي‌توان گفت درمقطعي، برخي جوانان اهل سنت‌كه به‌دنبال اسلام سياسي بودند، گرايش زيادي به سوي جريان القاعده پيدا كردند و آن را ملجأ آمال خود دانستند.

اما امروز بايد از اين جوانان مسلمان پرسيد، فارغ از شيعه كشي و مسلمان كشي جريان القاعده، اكنون كه حتي در جدال سني با يهودي نيز القاعده ساكت است، ديگر چه توجيهي براي حمايت از چنين جرياني وجود دارد؟ آيا القاعده سني هم نيست؟ آيا ديگر هويتي براي القاعده مانده است؟