یارانه های دولت عثمانی به ولایت حجاز
تاریخ و رجال یارانه های دولت عثمانی به ولایت حجاز در سالهای 1886 ـ 1877 / Willia L.Ochsenwald سامان صاحب جلال هرچند از سفرنامه سیّاحان غربی، خاطرات ایام جوانیِ ناسیونالیستهای عرب و نیز گزارشهای دیپلماتیک، تا حدّی میتوان به درک و دریافتی از م
تاريخ و رجال
يارانه هاي دولت عثماني به ولايت حجاز
در سالهاي 1886 ـ 1877
/ Willia L.Ochsenwaldسامان صاحب جلال
هرچند از سفرنامه سيّاحان غربي، خاطرات ايام جوانيِ ناسيوناليستهاي عرب و نيز گزارشهاي ديپلماتيك، تا حدّي ميتوان به درك و دريافتي از ماهيت حكومت عثماني در ايالات عربي رسيد، اما تا كنون كار زيادي در اين باره صورت نگرفته است.
ولايت حجاز بيشترين اهميت را براي سلطان ـ خليفه ـ عثماني دارا بود والبته اين اهميت نه بهخاطر برخورداري حجاز از زمينهاي حاصلخيز و نه بخاطر مجاورت با نواحي اصلي دنياي تجارت، كه براي خليفه عثماني نيز منافعي را به ارمغان ميآورد بودكه به دليل داشتن ماهيت مذهبي مؤثر، كه حكمراني عثماني را در منطقه وجاهتي مي بخشيده و اهميت بسزايي را بر جاي ميگذاشته بوده است.
كنترل سياسي حجاز، مشتركاً به دست والي عثماني و حاكم يا امير ـ شخصي از تبار حضرت رسول اكرم(ص)ـ قرار داشت. بيشتر وقتها تعادل ميان والي و امير، بنا بر دلايلي چون ارتباط هركدام از طرفين با سلطان، توانايي شخصي و رابطه ي خويشيِ امير با رؤساي قبايل باديه نشين، بههم ميخورد و حتي گاهي، كبر سن نيز در شكلگيري برخي تصميمات نقش داشت.
وقتي دوران طولانيِ تصدّي امير عبدالله پاشا محمد بن عون (1877ـ 1857) سپري شد، دورهاي از تغييرات سريع سياسي آغازگرديد. در مدت پنج سال، سه امير جديد، به نامهاي؛ حسينبن محمدبن عون(1880ـ 1877) عبد المطّلب بن قالب (1882ـ 1880) و عون الرفيق محمدبن عون(1905ـ1882)، از پي هم آمدند و رفتند.
البته واليان نيز مصون از اين تغييرات نبودند وحتي گاهي دوران تصدّي آنها كوتاهتر از امرا نيز بوده، به گونهاي كه از سال 1857 تا 1882 پانزده والي، يكي پس از هم جاي خود را به ديگري دادند؛ به عبارتي، هر يكسال و شش ماه، يك واليِ جديد منصوب ميشد.
آگاهيهاي پراكندهي به دست آمده، نشان ميدهد، بي ثباتي سالهاي1877 تا 1882 و نزاعهاي برتريجويانه ميان امير عون الرفيق و والي عثماني، عثمان نوري پاشا، كه تا سال1886 به طول انجاميد، هيچكدام نتوانست روابط اقتصادي عثماني را با ولايت حجاز به تيرگي بكشاند.
به نظر ميآيد كه كمكهاي مالي ويارانههاي دولت عثماني به حجاز، موجب شده بود كه اين ايالت به يك خود مختاريِ دروني برسد، با اين حال، اهمّيت مذهبي حجاز مانع از وارد آوردن فشار اقتصادي در جهت مقاصد سياسي ميشد. دولت عثماني ماليات كمي را براي حجاز مقرر كرده بود و با كمكهاي ديگرش،اين ولايت را به ممتازترين و ثروتمندترين ايالت منطقه بدل نمود. [1] البته حجاز نه تنها از عثماني كه از مصر، دولت مسلمانان هند و تمام مسلمانان جهان كمكهاي مالي و هديه دريافت ميكرد. [2]
ماهيت روابط اقتصادي حجاز و دولت عثماني دردفاتر بايگاني و اسناد ايالت، قابل تحقيق و تفحّص است. بودجه ولايت و مكه، مخارج سور(هديههاي ساليانهاي كه به سلطان اعطا ميشد) و شهادتنامه (وجوه پرداختي براي توصيهنامهها) و همچنين ترميم سيستم آبرساني مكه، گوياي برخي از منافع عثماني در حجاز است.
هرچند كه هزينههاي به دست آمده، در دفاتر ثبتي مشخص شده است، اما بايد در نظر داشت كه اين اظهار نامههاي ماليِ رسمي، گوياي تمام واقعيت نيستند؛ چرا كه راههاي در آمدي ديگر، مانند درآمدهاي حاصله از ارعاب و اخافه (اخاذي)، هزينههاي خدمات ويژه و ماليات بر در آمد اجاره بهاي شتر نيز وجود داشت كه غير رسمي بودند و در جايي به ثبت نميرسيدند. [3]
بودجة ولايت و مكه در دفاتر مالية سال 1300
در ماليه1300، جمع درآمد منطقة حجاز در سال5 ـ1884 مبلغي برابر با 905/518/25 كروس(ك) برآورد شده بودكه تنها 634/533/1ك.آن از عوايد محلّي بهدست آمده بود و بقيه، كه مبلغي نزديك به971/984/23ك. بود را، خزانهداري عثماني تأمين ميكرد. بهعبارتيديگر، مالياتهاي محلّي جدا از عوارض گمركي، حتي كفاف مخارج ولايت را هم نميداد. [4] با مقايسة درآمد محلّي مكه (241/64 ك)، با جمع بودجة ساليانهاش(278/392/5ك.)، در مييابيمكه اين درآمد محلّي، حتي كمتر از آن استان ميباشد.
منبع درآمد محلي مكه،اجاره بهاي اوقاف بود نه ماليات بر درآمد اشخاص يا ماليات بر املاك. البته دولت مصر منبع ديگري براي درآمد مكه بود. اين دولت 12000 اَردِب گندم به ارزش 500/202/1ك. را براي مكه تأمين ميكرد. اما بيشتر بار هزينههاي مكه بر دوش دولت مركزيِ عثماني بود. دولت عثماني يك سوم يارانه را از خزانه اوقاف و بقيه را از محل اعتبارات خزانه مركزي تأمين ميكرد. [5]
در مناطق حاشيهاي؛ مانند حجاز، امنيت امپراتوري ـ خلافت عثماني ـ با حفظ تفوّق نظامي در برابر مراكز قدرت و دول خارجي وهمچنين قبايل كوچ رو تأمين ميشد؛ معهذا سلطان، بخشي از هزينهها را براي تأمين امنيت حجاز اختصاص داده بود. امنيت داخلي نيز با اتكا بر وفاداري خلل ناپذير مسلمانان ِ عثماني تأمين ميشد و دولت نيز با اهداي هدايا به افراد پرهيزگار وعلماي شهرهاي مقدس، احساس وفاداري آنها را تقويت مينمود.
هزينههاي ولايت حجاز گواه بر اختصاص بيشترين بخش بودجه؛ يعني رقمي معادل 634/471/14ك. به ارگانهاي نظامي و انتظامي ونيروي در يايي است. [6]
هزينههاي مربوط بهزيارت، در درجه دوم اهميت قرار داشت كه باز بخشي از همين بودجه نيز در ارگانهاي نظامي وانتظامي بهجهت تأمين امنيت زائران در برابر يورش باديهنشينان هزينه ميشد. مبلغي را نيز به باديه نشينها پرداخت ميكردند،هر چند با اين مبلغ امنيت زوار ابتياع نميشد ولي در آمدي كافي به آنها مي داد كه موجب ميشد به مناطق تحت الحفظ عثماني در حجاز كمتر يورش ببرند.
تقريباً مبلغي حدود000/000/5ك. صرف هداياي ساليانة سلطان بهمنظور مصارف مذهبي، دريافت محمل و پرداخت به باديه نشينان ميشد. [7]
ميزان هدايا و مستمريهاي اشراف، سادات و علما، برابر با 688/776/1ك. بود و همچنين مواد غذايي، حبوبات و غلاّت به ارزش891/555/2ك. در مكه، مدينه وجده توزيع مي شد [8] و كمتر از 000/730/1ك. كه بخش اندكي از بودجه بود، صرف دستمزدها و حقوق كارمندان دولتي و شهري ميشد. [9] يارانههاي عثماني در حجاز بيشتر به شكل پول نقد يا برات وحواله توزيع ميشد، اما تقريباً نزديك به يك چهارم كلّ بودجه 5/25 ميليون كروسي، به صورت جنسي و درشكل مواد غذايي ارائه ميگرديد.
سه فقره از بزرگترين مخارج مكه مبالغ پرداختي به اشراف و سادات (064/544/1ك)، گندم ابتياع شده از مصر(500/202/1ك) و حقوق كاركنان كعبه (609/834ك) بود كه اين مبالغ دو ثلث تمام مخارج را در بر ميگرفت. بخش زيادي از بودجه ولايت، به كمك و صدقه به افراد مستمند اختصاص داده شده بود. اين مبالغ و هزينهها، چنانكه پيشتر اشاره شد، شاهدي است بر وابستگي اقتصادي ولايت حجاز به باب عالي عثماني.
مخارج سور و اصلاحات آن
در اواسط سال1880 [10] وجوهيكه عثماني به حجاز فرستاد، برابر با 692/536/26ك. بود كه 889/039/8ك. براي سور و بقية آن در ولايت صرف شد.
در دفاتر مالية 1300، كه از بودجه حجاز ترتيب داده شده، تمامي ارقاميكه براي سور منظور شدهاند و نوع و محل خرج وجوه به تفصيل آمده است.
از محل اعتباراتي كه براي سور در نظر گرفته شده بود، حدود000/900/2ك. آن در شهرهاي مقدس هزينه شدند كه 908/984ك. سهم مكه و373/922/1سهم مدينه شد . در واقع اين مبالغ سه برابر دريافتهاي گذشته بود. [11] آرايش جديد ردههاي پرداختي به گروههاي دريافت كننده منابع پولي به سبب اهميت مشاغل افرادي بود كه در كعبه، آرامگاه حضرت پيامبر اكرم(ص) و مسجد النبي مشغول به خدمتگزاري بودند.
نزديك به نيمي از جمع اعتبارات سور را به صورت كمكهاي نقدي و غير نقدي، مستقيم يا غير مستقيم، به مقامات مسجدِ اين دو شهر مقدس ميدادند. در عوض، صدقه وخيرات به افراد مستمند و ارائة آموزشهاي مذهبيِ لازم به آنها، تنها 000/847ك. هزينه داشت و علماييكه با دو مجموعة كعبه و مسجدالنبي همكاري نداشتند, كساني كه براي مقاصد ديگري به عبادت ميپرداختندو مؤسسات خيريه اي مانند بيمارستانها تنها000 /448 ك. دريافت ميكردند. [12]
منبع تأمين وجوه، در درجه اول خزانهداري دولت مركزي و خزانه اوقاف بود. متأسفانه تفكيك هداياي اوقاف، از هداياييكه مشتركاً با خزانه سلطنتي اهدا ميشد، غير ممكن بود. هداياي مشترك، بهويژه آنهايي كه سلاطين پيشين اعطا كردهاند و درآمدهاي اوقاف كه به سور اختصاص داده شده بود 484/122/2ك. از 000/500/3ك. را تشكيل ميداد كه اين منابع با مجموعه هداياي خزانه امپراتوري، خزانه شخصي سلطان، خزانه حرمين شريفين وحوالههايي كه در ولايت سور به ثبت ميرسيد و بعدها خزانه ايالتي سوريه، خود پرداخت آن را تقبل ميكرد، تكميل ميشدند. [13]
وجوه سور به دو شكل به حجاز ميرسيد؛ در صورت نخست، حدود دو سوم آن به صورت نقدي وهميانهاي پر از سكه اي بود كه از استانبول به مكه و مدينه ارسال ميشد و درصورت دوم، حوالههايي بود كه در سور به چاپ ميرسيد. [14]
دفاتر ثبتي و بايگاني، اطلاعات هر يك از هزينهها؛ از قبيل مقدار، منبع و مقصود هر نوع هدايايي را كه به شهرهاي مقدس مكه و مدينه ارسال ميشد را در خود نگاه ميداشتند. [15] بخش زيادي از مبلغ 000/000/8ك. مختص به سور، خارج از مكه و مدينه هزينه ميشد. بيش 000/000/4ك. در نقل و انتقال سور، دريافت محملهاي سوري و زائران استانبولي ـ كه از راه دمشق ميآمدند ـ به مصرف ميرسيد. سه مورد ديگري كه نشان ميدهد هزينههاي مربوط به سور، در خارج از مكه و مدينه به مصرف ميرسيدند، عبارتاند از:
000/600/3ك. براي تهيه و تدارك اسباب و ملزومات سفر زيارتي.
00 0/245/1ك. كه به باديه نشينها پرداخت ميشد.
و250/523ك. كه مربوط به هزينههاي سرپرست سور يا سور اميني بود.[16]
به سبب تغيير وضعيت ارتباطات و روشهاي حمل و نقل و همچنين كسري بودجه دولت مركزي، نياز به صرفهجويي وتغيير برنامههاي مالي به عنوان امري مهم در رأس برنامهها قرارگرفت.
ايوب صبري پاشا بعد از مطالعه هفت سالهاش بر مخارج و هزينههاي حجاز، تقليل مخارج را امري ممكن و به عنوان كمكي به خزانه دولت مركزي پنداشت.
ابوالهدي صياد، [17] مشاور مذهبي سلطان عبد الحميد دوم، كه بركتاب «تاريخ حجازِ» تأليفِ ايوب صبري، پيشگفتاري تحسين بر انگيز نگاشته بود، از تلاشهاي وي در جهت تقليل مخارج حجاز حمايت ميكرد.
ايوب صبري تخفيف مخارج سور را نقطه ي آغاز تصميماتش قرار داد و در اين راستا 000/150ك. از دستمزد و حقوق سور الاميني كاست.
باآمدن سيتسم ارتباطي تلگراف و ايجاد امكان حملونقل دريايي، بسياري از مخارج ديگر سور نيز از بين رفت. ديگر لازم نبود براي ارسال دفاتر ثبتي، به انتظار بازگشت كاروانهاي شتر نشست وهمچنين با توسعه ي حمل ونقل دريايي، كارگراني كه مأمور ارسال عطر به حجاز بودند، ميتوانستند در جاي ديگر و به شكلي مفيدتر به كارگرفته شوند.
صورت اجراييِ برنامههاي پيشنهادي صبري، در جهت تقليل مخارج، بدين شكل بود كه او مبلغ 023/35ك. را در اختيار امير مكه قرار داد تا از آن منبع براي خريد اسب و زين استفاده نمايد و بدين شكل دريافت محمل را محدود نمود [18] و مبلغ 18000كروسي را كه در هزينههاي سور الاميني جهت پذيرش ميهمان [19] و000/24 ك. را كه به جهت ارسال بخورات منظور شده بود، اسرافكارانه عنوان كرد و از پرداخت اين مبالغ امتناع ورزيد. جلوي هزينههايي كه سور الاميني جهت خريد زمينهاي غير مسكوني، براي برپايي خيام در نظر داشت، ايستاد و اين موجب شد كه حداقل مبلغ18750ك. پس انداز شود. [20]
ايوب صبري در راستاي تحقق آرمانش ـ كه تقليل و تخفيف هزينهها بود ـ حتي از پرداخت هزينههاي جزئي (1875ك.)كه صرف ساخت جعبههاي مخصوص عطر ميشد نيز امتناع ورزيد. [21]
به غير از هزينههاي سور، دومين مورد ديگري كه تخفيف در هزينههاي آن امكان پذير مينمود، كمك 000/000/3 كروسي به دستگاههاي ذي ربطِ آمادهسازي اسباب سفرهاي زيارتي بود. او پيشنهاد كرد كه 000/111ك. از اين مبلغ كه با تقليل مخارج در 1. دستمزد كارمنداني كه در امر زيارت دخيلاند ولي ساكن دمشق هستند و به مسافرت نميروند. [22] و2. تقليل 000/63ك. از هزينهاي كه صرف اجاره شتر براي حمل و نقل حبوبات وغلات از مضيرب در جنوب شرقي دمشق به مدائن صالح در شمال حجاز ميشود. پسانداز شود.
از نمونههاي بازر اسراف در هزينهها، ارسال ردا ولباسهاي پوستين تزيين شده براي علماي حجاز بود كه با توجه به گرماي سوزان حجاز، كاري بس بيهوده و عبث مينمود كه هزينهاي به مبلغ 000/70ك. را نيز در برداشت و صبري پاشا توانست جلوي اين هزينه را بگيرد. [23]
پولهايي كه به قبايل باديه نشينِ ساكن در سوريه و شمال حجاز پرداخت ميشد، بيشترين بخش بودجه و هزينه را شامل ميگرديد و اين سوّمين موردي بود كه صبري در آن امكان پس انداز ديد.
به كمكهايي كه پيشتر براي قبايل صخر، رولا، ولد علي، عنيزه، حسن وباديه نشينان نزديك مضيرب فرستاده ميشد، مبلغ000/440ك. افزوده شده بود و اين قبايل ساليانه مبلغي معادل 000/245/1 دريافت ميكردند كه ايوب توانست 000/100ك. از آن را كسر و پس انداز نمايد.
اصلاحات در شهادتنامه و اكراميه
مؤسسات خيرية پادشاهي در حجاز و ديگر مناطق امپراتوري، دستاندر كارِ تهيه شهادتنامه و اكراميه بودند. [24] هزينههاي شهادتنامه، از عُشر ماليات بر درآمد كاركنان گارد دولتي تأمين ميشد. در حجاز دويست ونود ونُه نفر واجد شرايط دريافت وجوه از اين طريق بودند كه از آن ميان؛ اشراف، سادات، خطيبان، مديرانِ سازمانهاي خيريه، خادمان حرمين شريفين وعابدان شهرهاي مقدس بودند.
تخفيف در هزينههاي شهادتنامه به چند صورت انجام گرفت:
در مالية سال1299 /1882 ـ 1881
شوراي دولت بودجه شهادتنامه را از750/034/7ك. به 550/988/4 كاهش داد. [25]
علاوه بر اين، بخشي از مبلغ شهادتنامه كه در خارج از مكه ومدينه براي افراد صرف ميشد، از اين به بعد كسر گرديد. اين مبلغ در ابتدا چيزي نزديك به 250/775ك.كه بيش از يك سوم آن؛ يعني حدود720/286ك.آن كسر گرديد. [26]
بعد از مدتي، دولت مركزي متوجه شدكه برخي با وارد كردن اسامي جعلي در دفاتر ثبتيِ يارانه، اقدام به گرفتن يارانه ميكنند و يا افرادي كه مستحق دريافت يارانه نيستند، اقدام به اخذ آن مي نمايند و بعد با فروش امتياز خود به كارگزار دولت در استانبول، به مال اندوزي مي پردازند. در اين راستا دولت مركزي در صدد برآمد تا جلوي مفاسد وتخلفات و تقلبها را با ايجاد روشهاي جديد توزيع يارانه بگيرد.
بعد از سال 1882 براي كساني كه در مكه ومدينه يارانه دريافت ميكردند، تذكرههايي ترتيب دادندكه در بردارنده ي اطلاعات شخصي دريافت كننده؛ از قبيل نام، سن، وزن، رنگ چشم و... بود [27] و افرادي كه شهادتنامه در يافت ميكردند، از دريافت اكراميه (كمك دولتي) در همان زمان محروم ميشدند. [28] برطبق روشهاي جديد توزيع يارانه، به كارمندان خزانة ولايت حجاز، كودكان خردسال، برده ها، خدمتكاران وبازرگانان، يارانه تعلّق نميگرفت.
تخفيفهاي همگاني كه در اكراميه و شهادتنامه اعمال شد، به ميزان برابر براي ساكنان مكه ومدينه و ديگر گروههاي اجتماعي اجرا ميشد. حتي حقوق پانزده نفر از اشراف، سادات، ائمه و خطيبان، كه هدايا و وجوه خود را از امير يا نسبتاً بهطور مستقيم از كارمندان عثماني در يافت ميكردند، از 5500ك. به3660ك. تقليل يافت. [29]
ترميم سامانه ي آبرساني مكه
در واقع علل ورشكستگي دولت عثماني در دهه ي هفتاد قرن نوزدهم را ميبايست در تلفيق درآمدهاي معيّن و هزينههاي فزاينده ي غربي كردن نيروي نظامي و جنگ بررسي كرد.
ورشكستگي و مشكلات مالي دولت عثماني در حجاز، بهصورت بسيار چشمگيري خود نمايي ميكرد. بهواسطه مصايب مالي بود كه دولت عثماني مسئوليت مرمّت يا احداث هيچ بناي جديدي را عهده دار نمي شد و حتي به رغم اينكه سفرهاي زيارتي شريان حيات حجاز بود، در تسهيل شرايط سفرها و بهبود اوضاع امنيتي و سلامت زائران در طول مسير سفرشان هيچگونه خدمات مناسبي ارائه نگرديد.
از دوران حكمراني امير عبد الله محمد بن عون (77ـ1857) هيچ گزارشي از ترميم يا احداث ساختمانهاي اصلي در دست نيست. گرچه كار ناتمام ترميم برخي از اماكن بين سالهاي1881ـ 1878 به پايان رسيد وليكن اين به سبب حضور والي فعالِ جديدِ عثماني، عثمان نوري پاشا بود كه پويايي خود را در شروع فعاليتهاي ساختمانسازي نشان داد. [30]
عثمان نوري در نخستين سال حكومتش به مرمت و گسترش مدرسه ي داووديّه، تعريض دروازه ي ابراهيم و مرمّت دروازه ي عالي مكه پراخت و بعد از فراغت از اين اعمال،مسير دروازه ي ابراهيم به كعبه را تعريض و تعمير نمود.
او كتابخانهاي را كه سلطان عبدالمجيد دوم در سالهاي 46 ـ 1845 احداث كرده بود، به مدرسه ي سليمانيّه منتقل نمود. [31]
در سال3 ـ 1882 عثمان با همكاري امير عون الرفيق تعميرات جزئي در حرم انجام داد. وي همچنين يك عمارت دولتي و يك پايگاه شهرباني احداث كرد. به مرمّت پادگان طائف پرداخت و نيز مقرّي را براي توپچيهاي مكه ايجاد نمود .[32] اغلب اعمالي كه در مكه و حجاز صورت ميگرفت، در جهت تقويت بنيه ي نظامي قرار داشت و بيشتر بودجه را به اين مهم اختصاص ميدادند.
در سال 1882 والي توجه خود را به ترميم سامانه ي آبرساني مكه معطوف كرد. تقريباً نيمي از آب مصرفي مكه از چشمهاي بنام «عين زبيده» تأمين ميشد. مجاري آبي عين زبيده بكبار در سالهاي 71ـ1770 و20ـ1819 ترميم شده ودر سال 47ـ1846 با افزودن چاه جديدي توسعه يافته بود. [33]
در سال1878 شيخ بلند نظر، عبد الرحمان سراج، مفتي حنفي مذهب مكه با بهكار گيري زائران هندي و باديه نشينان، تا اندازهاي سامانه ي آبرساني مكه را تعمير نمود. پيرو اين مسأله، سلطان براي استحصال ميزان بيشترآب، كميتهاي را به رياست شخص عبد الرحمان سراج، به منظور نظارت بر تعميرات اساسي عين زبيده در محرم سال1296/دسامبر1878 ـ ژانويه1879 تشكيل داد. [34]
بهخاطر كسري بودجه دولت مركزي، كميته هيچ كمك مالي اي از دولت درخواست نكرد و توانست هزينه ي تغييرات برنامهريزي شده را از محل كمكهاي مسلمانان متموّل حجاز، مصر و هند000/400/2 تأمين نمايد.[35]
كميته ي سامانه ي آبرساني، با تعمير مجاري عين زبيده و انتقال آب بهوسيله ي لولههاي زير زميني از وادي نُمن وحنين به طرف مكه، تغييرات اساسي اي را در جهت بهبود شبكه ي آبرساني معمول داشت. به سبب اين كه شبكه ي جديد آبرساني, توانايي تأمين 000/000/5 اكا[36] آب در هر دقيقه را براي مكه اشت[37] و آب انبارها و مخازن موجود، ظرفيت نگهداري اين حجم آب را نداشتند و همجنين بهدليل تغيير مسير كانالها، هيأت مسئول، به ايجاد مخازن وآب انبارهاي نوبنياد در تمام سطح شهر پرداختند.
انجام
يارانههاي دولت مركزي عثماني به حجاز، در مقايسه با درآمد محلي كه بهدست ميآورد، بسيار بيشتر بود، اما به نظر نميآيد كه والي عثماني در مبارزات سياسياش با امير، از وابستگي اقتصادي حجاز به دولت مركزي به عنوان برگ برنده يا سلاحي در برابر او استفاده كرده باشد.
بيشترين يارانهايكه به ايالت حجاز پرداخت ميشد، براي تقويت بنيه ي نظامي هزينه ميشدكه ميتوانست پشتوانهاي براي والي باشد.
كمك ديگر دولت عثماني، به سلسله مقامات روحاني وشيوخ مساجد شهرهاي مقدس بود كه البته به منظور جلب حمايت افراد متّقي حجاز و ديگر مناطق انجام ميشد.
اصلاحاتي نيز در رابطه با محدود كردن و يا شايد از بين بردن اسراف و فساد در روش پرداخت يارانهها صورت گرفت كه موفقيتهايي نيز بهدست آورد؛ مثلاً با ابداع روش تذكرهها، برخي از تخلّفات آشكاري كه صورت ميگرفت تصحيح شدند.
و سرانجام، شبكة آبرساني «عين زبيده» پيشرفت قاطع دولت عثماني در مكه را نشان داد. اما نبايد اين مسأله را از نظر دور داشت كه افتخار پيشگامي در ارئة پيشنهاد و مسؤوليت تأمين هزينه ي انجام پروژه، از آنِ دولت عثماني نبود.
(انستيتو پلي تكنيك ويرجينيا ـ بلكزبرگ، ويرجينيا)
[1] . France.Ministere des affaires Etrangeres.Turquie،Politique interieure:Arabie،Yemen-Pelerinage de la Mecque I،L.Querry(jidda) to Hanotaux.10 August1896
[2] . توضيح در مورد هدايايي كه از مصر دريافت ميشده، خارج از چارچوب وگنجايش اين نوشته است، اما اين را بايد در نظر داشت كه اين هدايا بخش مهمي را به خود اختصاص ميدهند. براي آگاهي بيشتر از اين موضوع، ر.ك. به: ابراهيم رفعت پاشا، مرآت الحرمين، (قاهره، مطبع دارالكتب المصريه1344/ 1928)
[3] . منابع درآمدي غير رسمي در كتاب
I,164-5 C.Snouk Hurgronge,Mekka(The Hague:Martinus Nijhoff;1888)
آمده است.
[4] . سالنامة ولايت حجاز در سال1301 (مكه، ولايت حجاز 1301/ 1886ـ 1885) صص 174ـ 168
[5] . سالنامة ولايت حجاز در سال1301. صص180 ـ 178
[6] . سالنامة ولايت حجاز در سال1301، ص175. موضوعات مشابه در باب انواع ديگر مخارج امنيت داخلي در بودجة ولايت سوريه را ميتوانيد درVilayet of Syria budgets,Najib E.Saliba,Wilayar Sûriyyâ1875-1909(unpublished PH.D dissertation,University of Michigan1971)pp 355-367 بينيد
[7] . سالنامة ولايت حجاز در سال1301. ص173
[8] . سالنامة ولايت حجاز، ص169
[9] . سالنامه ولايت 1، ص171
[10] . ايوب صبري پاشا، اطلاعات مالي را تهيه كرده، مرآت الحرمين، بخش ب، مرآت المكه (استانبول 1306/9ـ1888) (از اين پس، از اين منبع با عنوان صبري ياد خواهد شد) صص717 ـ 685، در متن تاريخ گذاري نشده. بر اساس دلالت هاي دروني متن، احتمالاً صبري پاشا در سال ماليه1297/2-1881 در 1306هـ .ق./9 ـ 1888 يا حوالي همين زمانها فرستاده است. اين بيشتر نزديك به اطلاعات سالنامة حجاز ميباشد.
[11] . صبري، ص691
به نظر ميرسد صبري در بارة هداياي مكه و مدينه سر در گم شده است. ارقامي كه براي سور در صفحه 694 آمده، حدود 9/2 ميليون ذكر شده ولي او درجاي ديگر، صفحه691 مينويسد: مكه ومدينه بهترتيب 865/074/1 و701/416/2 دريافت ميكردند. احتمالاً وجود عدم تطابق بين ارقام، بهخاطر وجوه تكميلي است كه خارج از بودجه پرداخت شده بود، اما اين نكته به صراحت در متن آورده نشده است.
[12] . مجموعة شخصي نگارنده بر پاية اطلاعات كتاب «مرآت الحرمين» اثر صبري، صص90ـ 687
[13] . همانجا، صص690 ـ 687
[14] . همانجا، صص 690 ـ 686
[15] . همانجا، صص 4 ـ 693
[16] . صبري، صص5 ـ694 و 717. ممكن است كه اين موارد همپوشي كرده باشند. احتمالاًبه سبب وجود منابع گوناگون مالي و وكانالهاي مختلف تخصيص هزينههاي بود جة حجاز نابسامانيهايي در حسابها رخ داده است.
[17] . ابوالهدي الصياد(؟ـ 7ـ 1937) تشكيل دهندة زاويه ي صيادي حلب هنوز مورد مطالعة مفصل قرار نگرفته است. بيشتر ارجاعات اخير از: ال. هرزويچ، سلطان وخديو 1892/1908، مطالعات آسياي شرقي،3،7 (اكتبر1972) ص304 ميباشد.
[18] . صبري، صص10 ـ 708
[19] . همانجا، ص711
[20] . همانجا، ص713
[21] . همانجا، ص711
[22] . همانجا، صص15ـ713
[23] . همانجا، ص715
[24] . در بارة اكراميه سال1805 در
Richard Burton,Personal Narrative of a Pilgrimage to al Medinah and Meccah(London,Tylston and Edwards,1893)11.7
بحث شده است .
[25] . صبري، ص698
[26] . همانجا، صص704 ـ 697
[27] . يك نمونه از تذكره در همانجا، ص704 آمده است.
[28] . همانجا، ص706
[29] . همانجا، صص701 ـ 699
[30] . عثمان نوري پاشا، از سوي عثماني مسؤول دو جانبهاي در حجاز بود، حتي زماني كه احمد عزت از سال 1298/1-1880 تا 1299/ ـ2 ـ1881 والي حجاز بود، عثمان از ژوئن1882 تا دسامبر1886 رسماً والي حجاز بود (سالنامة ولايت حجاز، ص404 ؛ اسنوك هارگرنج، مكه، 1،176)
[31] . سالنامة ولايت حجاز، ص22 ؛ صبري، .صص9 ـ 776
[32] . سالنامة ولايت حجاز، صص23،41 ؛ صبري، صص2 ـ 781
[33] . صبري، صص8 ـ 747
[34] . صبري، ص750 ؛ سالنامة ولايت حجاز، ص107 سرپرست كميته در سال 1301/1883 ـ 1884 پسر امير قبلي، شريف حسين بن شريف يحيي بود. صادق بيگ، كه يك افسر عثماني بود، مسائل مربوط به ترميم را سرپرستي ميكرد. نگاه كنيد به سالنامة حجاز، صص5 ـ 124
[35] . اسامي برخي از اهدا كنندگان در صبري، صص2 ـ 750 آمده است. بهخصوص روزنامه مصري الجوائب در تأمين اهداييهها بسيار فعال بود. بقية تغييرات شبكة آبرساني عين زبيده در سال 8 ـ 1906 تكميل شد كه هزينههاي آن نيز از طرف مسلمانان جهان اعطا شد. بريتانياي كبير، دفتر خارجي 95/ 2224 ام. حسين(جده) به اكانر..25 جولاي1906
[36] . يك اكاي مصري كه در جده كاربرد داشت، نمايندة ميزاني برابر با1050گرم بود
[37] . صبري، صص8 ـ 754