خبرهایی از حج، عربستان و ...

اخبار و گزارش­ها بزرگ‌ترین ساعت جهان در مکة مکرمه رونمایی می‌شود www.hajj.ir ـ 1389/05/13 فارس به ­نقل از خبرگزاری «واس» عربستان، از نیمة ماه جاریِ میلادی، بزرگترین ساعت جهان در شهر مکه به‌طور آزمایشی تنظیم می‌‌شود و تا سه ماه دیگر کاملاً فع

اخبار و گزارش­ها

بزرگ‌ترين ساعت جهان در مكة مكرمه رونمايي مي‌شود

www.hajj.ir ـ 1389/05/13

فارس به ­نقل از خبرگزاري «واس» عربستان، از نيمة ماه جاريِ ميلادي، بزرگترين ساعت جهان در شهر مكه به‌طور آزمايشي تنظيم مي‌‌شود و تا سه ماه ديگر كاملاً فعال مي­گردد.

بر اساس اين گزارش، اين ساعت در ارتفاع 400 متري از سطح زمين نصب شده است و از همة محلّه‌هاي شهر مكه تا مسافت بيش از 8 كيلومتر، قابل رؤيت و ارتفاع كلّي آن 601 متر است. وزن اين ساعت 36 هزار تن است و بر روي ستوني كه تقريبا 12هزار تن وزن دارد؛ نصب مي‌شود.

اين ساعت از جلو و عقب 43 متر در 43 متر است و در دو طرف 43 متر در 39 متر است. همچنين بزرگترين لفظ «الله اكبر» در جهان بر بالاي اين ساعت قابل رؤيت است؛ به طوري­كه طول حرف «الف» در لفظ جلالة «الله» 23 متر است. همچنين عبارت «شهادتين» (لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه) در دو طرف اين ساعت ديده مي‌شود.

اين ساعت كه بزرگترين ساعت جهان محسوب مي‌شود، در آلمان ساخته شده و پس از نصب قرار است يك فيلم مستند در مورد آن پخش شود. اطراف اين ساعت چراغ‏هاي ليزري نصب شده است تا در مناسبت‏هاي مختلف و هنگام اذان نورافشاني كند.

براي محافظت از ساعت در مقابل بلاياي طبيعي و گرد وخاك، سيستم محافظت ويژه‏اي در نظر گرفته شده است.

هزينة اين پروژه، سه مليارد دلار برآورد شده و قرار است در ساختمان‏هاي اطراف يك موزة اسلامي و رصدخانة نجوم براي پژوهش‏هاي ديني راه‌اندازي شود.

بنا بر اين گزارش، طول عقربة‌ دقيقه‌شمار اين ساعت 22 متر و عقربة ساعت ‌شمار آن 17متر است و هريك از آن­ها 6 تن وزن دارد.

مسؤولان سعودي مي‌گويند: هدف از نصب اين ساعت در مكه اين است كه يك و نيم ميليارد مسلمان جهان از اين پس به جاي استفاده از زمان به وقت گرينويچ يا همان GMT، از زمان اسلامي يا Islamic Mean Time) IMT) استفاده كنند.

پاسخ آيت الله سبحاني به شبهات مطرح شده در بارة توسّل

www.hajj.ir ـ 2 مرداد ????

آيت الله سبحاني به جوانان توصيه كردند: اگر عمل صالحي در زندگي انجام داده­ايد، به رخ خدا بكشيد كه قهراً خداي متعال دعاي فرد را برآورده مي­كند. اين مرجع تقليد با بيان اين­كه حتي وهابي­ها توسّل به رسول الله در زمان حياتشان را قبول دارند، گفتند: تمام طوايف اسلامي بر انواع توسّل­هايي­كه ياد شد، اعتراف دارند.

به­گزارش «شيعه نيوز» به نقل از مركز خبر حوزه،آيت الله سبحاني در ششمين نشست، از سلسله نشست­هاي كلام اسلامي، در مدرسة عالي نواب مشهد، با بيان اين­كه توسّل اين است كه به وسيلة قرآن يا نبي يا امام به درگاه خدا تقرّب بجوييم، خاطر نشان كردند: وسيله سبب است و توسّل به­كارگيري وسيله مي­باشد.

ايشان با بيان اين­كه بايد وسيله بودن چيزي يا فردي در شرع تعبداً ثابت شود، اظهارداشتند: با توجه به اين مطلب قرآن كريم اين ضابطه را مي­فرمايد كه: (يَا أَيهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) (مائده : 35)

معظم­له درادامه افزودند: امام علي(ع) در خطبة110 نهج البلاغه، ايمان به­خدا، ايمان به پيامبر(ص) جهاد در راه خدا، اقامة نماز، پرداخت زكات، روزه، حج ، صدقه و انجام كارهاي نيك را از وسيله­هاي ايمان برشمرده است.

اين مرجع تقليد با بيان اين­كه وسيله تنها به اين­ها منحصر نيست، خاطرنشان كردند: در آيات و روايات، از ديگر وسايل نيز ياد شده است.

آيت الله سبحاني در ادامه، با اشاره به آية مباركة: (وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَي فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيجْزَوْنَ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ) (اعراف : 180) ‌ابرازداشتند: بهترين وسيله براي تقرّب به درگاه الهي، توجه به فرايض و نوافل مي باشد، بر اين اساس، درخواست دعا و توسل به «اسماء الله» نيز يكي از موارد مورد تأييد و قبول تمام طوايف اسلامي است.

ايشان توسل به قرآن كريم، اعمال نيك و دعاي مؤمن براي فرد را، از ديگر موارد مورد قبول در ميان مسلمانا براي توسّل دانستند و افزودند: آية: (وَإِذْ يرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) (بقره : 127) نشان مي­دهد كه مي­توان عمل نيك خود را وسيله براي دعا قرار داد.

ايشان به جوانان توصيه كردند: اگر عمل صالحي در زندگي انجام داده­ايد، به رخ خدا بكشيد كه قهراً خداي متعال دعاي فرد را برآورده مي­كند.

اين مرجع تقليد با بيان اين­كه حتي وهابي­ها توسل به رسول الله در زمان حياتشان را قبول دارند، گفتند: تمام طوايف اسلامي بر انواع توسّل­هايي كه ياد شد، اعتراف دارند.

ايشان به آية: (وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيتَهُمْ يصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ) (منافقون : 5) اشاره كرده و يادآور شدند: تفاوت عقيدة شيعه با وهابيون در جايي است كه فردي در زماني غير از حيات به دعاي رسول الله توسل كند.

معظم له دليل شيعه را اطلاق آية: (وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا) (نساء : 64)، خاطر نشان كردند: بعضي از آيات، مانند: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لاَ تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِي وَلاَ تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لاَ تَشْعُرُونَ) (حجرات : 2) اطلاق دارند و در اينجا نيز اطلاق حال حيات و حال غير حيات ديده مي­شود.

آيت الله سبحاني با اشاره به داستان فرزندان يعقوب و پدرآن­ها دربارة توسّل به دعاي نبي، اظهار داشتند: با توجه به اين آيه، معلوم مي­شود كه توسل به دعاي نبي، در امم گذشته وجود داشته است.

اين مرجع تقليد در ادامه به دو مقدمه «حيات برزخي» و «ارتباط افرادي كه در برزخ به سر مي برند با اين دنيا» اشاره كرده و براي تبييين آن گفتند: آيات فراواني به عنوان دليل بر حيات برزخي وجود دارد و به عنوان مثال دربارة آل فرعون، مي فرمايد: (النَّارُ يعْرَضُونَ عَلَيهَا غُدُوًّا وَعَشِيا وَيوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آَلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ) (غافر : 46) كه اين­ها را در برزخ برآتش جهنم عرضه مي دارند.

ايشان به­آية: (وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يرْزَقُونَ) (آل عمران : 169) نيز به عنوان مثالي براي حيات برزخي اشاره كردند و به تبيين دومين مقدمه با عنوان وصل و حفظ ارتباط و درك و چه بسا پاسخ اموات در برزخ و ارتباط آن­ها با زمينيان پرداختند و اظهارداشتند: با توجه به آياتي؛ مانند: (فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ) (اعراف : 78)، (فَتَوَلَّي عَنْهُمْ وَقَالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لاَ تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ) (اعراف : 79) كه دربارة حضرت صالح بيان شده كه با آن مردگان سخن گفته است، بر حفظ ارتباط اموات با زندگان تأكيد مي­شود.

معظم له آية 92 و 93 اعراف را نيز به عنوان دومين دليل قرآني در اين جلسه، بيان كرده و افزودند: در اين آيه كه دربارة حضرت شعيب است؛ مانند آية قبل بياناتي آورده شده است.

حضرت آيت الله سبحاني به روايتي از كتاب صحيح بخاري نيز اشاره كرد و گفت: در اين روايت آمده است­كه پيامبر(ص) با مردگان سخن گفته و اعراب پرسيدند كه با اموات سخن مي­گوييد؟ و آن حضرت فرمودند: اين ها اموات نيستند بلكه بهتر از شما سخن مرا مي­شنوند.

ايشان به نتيجه­گيري از اين آيه پرداخته و گفتند: به دليل حيات برزخي و برقراري ارتباط، مي توان با رسول الله سخن گفت و از ايشان طلب دعا نمود.

معظم له با بيان اين پرسش كه اگر پيامبرخدا زنده نباشند، چرا در نماز مي­گوييم «السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ...» در حالي كه به قول خودتان فوت كرده­اند و سخن ما را نمي­شنوند، تصريح كردند: شما رسول الله و انبيا را نشناخته­ايد كه در حيات برزخي به سر مي­برند و مانعي ندارد بگوييم: «يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه‏» .

آيت الله سبحاني توسل به ذات، حق، منزلت، كرامت و... نبي گرامي(ص) را براي قرب الي الله دانسته وگفتند: قسم دادن خدا به اين موارد اشكال ندارد و اين نوع توسل دركتاب­هاي خودشان وجود دارد.

ايشان در پاسخ اين اشكال كه كسي حقي بر گردن خدا ندارد، با بيان اين­كه «حق» يا اصالتي است يا جعلي و بالعرض، پاسخ دادند: در قسم اول حق وجود ندارد و اما در قسم دوم حق، خداوند خودش را از روي لطف و عظمت، وامدار نموده است.

معظم له براي اين مطلب دليل قرآني آوردند و بيان داشتند: قرآن كريم مي فرمايد: (مَنْ ذَا الَّذِي يقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ) (حديد : 11). اين وامداري و حق قراردادن جز از روي عظمت و لطف الهي چيز ديگري نيست.

كشف آثاري متعلق به حضرت يحيي (ع) در بلغارستان

news.com www.shia- ـ 11 مرداد ????

باستان‌شناسان بلغارستاني مدعي هستند: آثاري متعلّق به حضرت يحيي(ع) را در جزيرة سنتايوان اين كشور كشف كرده­اند.

كازيمير پوپكونستانتينوف، سرپرست تيم تحقيق، با اشاره به كشف آثاري متعلّق به حضرت يحيي(ع) گفت: يافته‌هايي كه در اين جعبة اشياي متبركه و جعبة كوچكي كه روي‌ آن حروفي يوناني نقش بسته است، از ارزش بسيار بالايي برخوردار بوده به نحوي كه موارد متعددي را پيش روي محققان براي انجام كاوش‌هاي بيشتر قرار داده است.

محققان اعلام كردند: كشف اين آثار، فرضيه‌هايي مبني بر وجود اشياي باستاني متعدّدي در اين منطقه را ـ كه از حدود 25 سال پيش مطرح شده بود ـ به اثبات رساند.

بنابر اظهارات سرپرست تيم اكتشاف،‌ اين آثار به زودي به كليسايي درمنطقة سوزوپول بلغارستان فرستاده خواهند شد. گفتني است درحال حاضر، بسياري از گردشگران از نقاط مختلف بلغارستان براي ديدن بقاياي پيكر حضرت يحيي(ع) ‌ به اين شهر سفر كرده­اند.

اساتيد و رييسان بيش از 20 دانشگاه كشور در جلسة اتاق فكر بعثة رهبري

www.hajj.ir ـ 1389/05/13

اين جلسه نيز با حضور بيش از20 تن از اساتيد و رييسان دانشگاه­هاي سراسر كشور، به رياست حجت الاسلام و المسلمين نجف نجفي روحاني، مسؤول دفتر بعثة مقام معظم رهبري در مدينة منوره برگزارشد.

در اين هم­انديشي­كه محور اصلي بحث، موضوع عمرة دانشگاهي و رسيدگي به امور دانشجويي در سه مرحلة «پيش از آغاز سفر»، «حين سفر» و «بعد از سفر» بود، تعدادي از اساتيد و رييسان چند دانشگاه، نظريات صريحي را پس از سخنان ميزبان جلسه بيان كردند اما به جرأت مي­توان گفت كه قريب به اتفاق سخنرانان در يك موضوع وحدت نظر داشتند وآن حفظ و تثبيت تحولات به وجود آمده در ميان دانشجويان زائر مدينة منوره و مكه معظمه پس از پايان سفر بود، اما هركدام با استفاده از واژگان مختلف و ادبيات متفاوت كه گاهي آميخته به انتقادنيز بود كه طبعاً نقد و انتقاد خميرمايه و لازمة چنين جلساتي براي رسيدن به يك راهكار با بركت مي­باشد.

حجت الاسلام و المسلمين نجفي روحاني، براي آماده سازي جلسه مطالبي را دربارة اهميت موضوع مطرح كردند و با طرح سؤالي جلسه را به سخنرانان جلسه سپردند.

آنچه در زير مي­خوانيد، بخش­هايي از سخنان ايشان و مشروح اظهارات حاضران است كه با هم مي­خوانيم:

* حجت الاسلام والمسلمين نجفي: شما اگر به جاي مسؤول بعثه بوديد، براي دانشجويان زائر چه مي كرديد؟

همين مدينة منوره كه شما چند روزي است در آن زيارت و يا از آن ديدار مي­كنيد، پر از عبرتها است و ضمن اين­كه گذشته را با همة سختي­ها و دشواري­ها و مصايبي كه بر پيامبر گرامي اسلام(ص) و بر اهل بيت ايشان گذشت، به ما و به­ويژه قشر جوان كشور و به خصوص قشر بسيار محترم و عزير دانشجو مي نماياند، شرايط ويژة امروز و فرداي ما را نيز مورد تحليل و مداقه قرار مي­دهد كه لازم است دانشجويان ما ـ كه همواره به دنبال مسائل علمي و دلايل علمي حتي اگر مربوط به تاريخ گذشته­شان باشد ـ در جريان آن­ها قرار گيرند.

مثلاً وقتي منافقين براي ايجاد فتنه، مسجد ضرار را ساختند و از پيامبر(ص) خواستند كه ايشان براي افتتاح مسجد به محل بيايد، از جانب خداوند آياتي از سورة توبه نازل شد كه اين مسجد بايد تخريب شود كه در اين سوره به صراحت بيان شده است. آيا نبايد يك دانشجوي ما از نزديك و در اين سرزمين اين مسجد تخريب شده را در نزديكي مسجد قبا ديدن كند و در جريان مسائل تاريخي آن قرارگيرد و درصدد يافتن پاسخ به اين سؤال كه: «چگونه شد اين حادثة تاريخي رخ داد؟» برآيد تا بتواند آن را با مسائل امروز خود و ترفندهاي منافقين امروز مقايسه كرده و سپس تحليل كند؟ جداً اگر يك دانشجو بخواهد راه را از بيراحه بشناسد كافي است كه بداند منطقه «حمراء الاسد» كجاست و چه ماجراي تاريخي دارد و چه عبرت­هايي را مي­تواند ازآن دريافت كند.

آيا اين دانشجو نبايد وقتي گام در مدينه مي­گذارد، وارد اين منطقة سوق الجيشي شده و اين واقعيت تاريخي را از نزديك لمس كند تا بتواند با مسائل امروز تطبيق داده و نمودار فكر كردن و چگونه زيستن براي فرداي خود را ترسيم كند؟

پيامبرگرامي اسلام در حادثة تاسف بار جنگ اُحد و بي­بصيرتي خواص دوران خودش در اين جنگ در مسجدي در نزديكي همين منطقه به نام «استراحه» به استراحت مشغول بود كه خبرآوردند ابوسفيان قصد حملة مجدد دارد و پيامبر(ص) دستورمي­دهند كه لشكر آمادة جنگ و دفاع شود اما ما با اين تفاوت شگفت انگيز كه اجازه نمي­دهند هيچ كس جز جانبازان جنگ احد در اين جنگ ايشان را همراهي بكند، به غير از يك فرد وآن هم فرزند شهيدي بود كه تازه در جنگ اُحد به شهادت رسيده بود كه حضرت به وي فرمودند: چون تو فرزند شهيد هستي و پدرت در اين جنگ به درجة رفيع شهادت نايل شده، مي­تواني با ما بيايي.

پيامبر تمام فراريان جنگ اُحد را از ورود به غزوة «حمراء الاسد» جلوگيري كردند. آيا نبايد قشر دانشجوي ما از نزديك با قضية «حمراء الاسد» كه در سورة «آل عمران» نيز به آن اشاره شده آگاهي عميق داشته باشند تا بدانند ولي فقيه را در اين فتنة اخيركه ماجراي تخريب مسجد ضرار و جنگ احد و مردودي عده­اي از خواص اتفاق مي­افتد همراهي و ياري نمايد؟ و بداند تاريخ در حال تكرار است و مسلمانان در حال آزمايش و امتحان تا خداي نكرده بار ديگر فريب مكر وحيله ها و فتنههاي آيندة دشمنان داخلي و خارجي را نخورند ؟! پس مي­خواهم از طرح اين دو مثال، نتيجه بگيرم كه مدينه گلوگاه خوبي براي آگاهي و تعميق بخشيدن بينش جوانان ما به مسائل جاري كشورمان در حال و آينده است و بعثة رهبري اين آمادگي را كاملاً دارد كه در اين بسترها و ظرفيت ها برنامه­ريزي نمايد و به اجرا بگذارد و تا اين لحظه هم در حد توان خود وارد عمل شده است؛ چه براي دانشجو و چه براي اساتيد و تجربيات خوبي هم كسب كرده است والحق والانصاف ستاد عمرة دانشگاهي تا اينجاي كار خيلي خوب عمل كرده است و اين­كه امشب در اين سرزمين مقدس و مركز وحي الهي در بعثة رهبري دور هم جمع شده­ايم به اين منظور بوده است كه به اين سؤال پاسخ داده شودكه اگرشما به جاي ما بوديد، ادامة راه را در عرصة فرهنگي و ايجاد تحوّل دروني در اين سرزمين مقدس چه مي­كرديد؟ از شما انتظار داريم واقعاً ما را درآسيب شناسي و برنامه­ريزي ونوآوري همراهي كنيد تا به جاي فرصت سوزي، در حد توانمان فرصت سازي كنيم و بيشتر از اين فعاليت نماييم و با خرد جمعي و استفاده از نخبگان و انديشمندان با همت مضاعف در عرصة فرهنگي تلاش كنيم.


* دكتر ملكي ازدانشگاه علاّمه: نظريات و پيشنهادهاي جدي­تر دريافت و پي­گيري شود.

اتفاقاً اين مراحلي كه ترسيم كرديد، بسيار مهم است، مراحل كمال است اما اگر امكان داشت كه بعثه ما را بيشتر درجريان فعاليت­ها و برنامه­هايي­كه تاكنون انجام شده، قرارمي داد ما شايد با دست پرتري در اين جلسه حضور پيدا مي­كرديم.

به­يقين شما مجموعة بعثه وسازمان حج و زيارت با تجربياتي­كه به دست آورده­­ايد، در اين مدت آسيب­ها و موانع و مسائل در مسير راه را ثبت و ضبط كرده­ايد و براي هركدام از آن­ها حتماً تحليل هم داريد، اگر در اين خصوص گزارشي آماده مي­شد، طبيعي است بهتر مي­شد اظهار نظر كرد.

اما به­طور فشرده مي­توانم به­عنوان يك پيشنهاد عملي عرض­كنم­كه بعثه بايدكاروان دانشگاهيان را با توجه به تنوع رشته­هاي تخصصي­كه دارند و در اينجا حضور پيدا كرده­اند، به عنوان يك فرصت تلقّي­كند؛ يعني اينگونه نباشد كه در اين 12 روز، هيچ ارتباطي ميان ما و بعثه نباشد. بنابراين، در اين بخش پيشنهاد مي­كنم­كه در بعثه تشكيلاتي راه اندازي شودكه وظيفة برقراري اين ارتباطات را داشته و نظريات و پيشنهادها را جدّي­تر دريافت و پي­گيري نمايد.

به نظر من، ما به عنوان استاد و معلّم دانشگاهي و شما به عنوان روحاني، وظيفة بسيار خطيري درقبال آيندة فكري جوانان كشورمان داريم و لذا بنده هم معتقدم كه هركس به فراخور رشتة تخصصي­مان بايد بتوانيم از اين فرصت ايده آل استفاده كرده و تحليل­هاي درست را از عبرت­هاي اين سرزمين پرماجرا به قشر دانشجو ارائه كنيم؛ مورخان از زاوية تاريخ و روان­شناسان و جامعه شناسان از ناحية تربيتي وآثار تربيتي اين رويدادها و نيز بررسي عالمانة اين موضوع كه تخلف كنندگان از دستور پيامبر در جنگ اُحد به هواي جمع كردن غنايم و سرپيچي كنندگان از فرمان ولايت چگونه تربيت شدگاني بودند كه دست به چنين كاري زدند و در وضعيت امروز كشورمان، چه كساني را با اين عبرت تاريخي مي­توان مقايسه كرد و چه بايد كرد كه آيندگان ما آنگونه نشوند.

* دكتر فرهنگي مشاور ارشد وزير علوم: انصافا پذيرش 9 هزار نفر در برابر 3 ميليون دانشجو رقم بسيار كمي است!

قبل از هر چيز بايد بگويم بنده در بارة پاسخ به سؤالي كه مطرح كرديد، مطمئناً به صورت مفصل و در قالب طرح ارائه خواهم كرد ولي اكنون مي­خواهم از زاوية ديگري به موضوع بنگرم وآن اين­كه اگر قرار است در اين راستا عمل شود تا به اهدافي كه شما از آن ياد كرديد برسيم، همة ابزارآن هم بايد همزمان و به موازات آن و در كنار هم مهيا باشند؛ يعني اگرشما انتظار داريد با اين همه زحمات، تحوّل اساسي در همة دانشگاه­ها اتفاق بيفتد، با اين سهميه­هاي ناچيزكار به جايي نخواهيد برد و متأسفانه ما مي­بينيم در هر دوره با كاهش سهميه مواجه هستيم.

انصاف اين است كه پذيرش 9000 نفر دانشجو و استاد در برابر 3 ميليون نفر دانشجويي­كه با آن­ها مواجه هستيم رقم بسيار اندكي است. بنابراين، نمي­توان به اين­كار نام فرهنگي گذاشت بلكه باري بِه از هيچي است تا ايجاد تحوّل در قشر دانشجوكه شما و ما به دنبال آن هستيم، لذا به عنوان يك مسؤول مي­توانم درخواست وزارتخانة متبوعم را اينگونه بيان كنم­كه ضمن تجديد نظر جدي در اين خصوص، بايد به شعار جدّي دولت مبني برتوسعة فرهنگي توجه داشته باشيم و سهمية دانشگاهي را بالا ببريم.

* نيك نفس از دانشگاه علوم پزشكي تبريز: در سرزمين وحي، بحث آزاد انديشي را ه بيندازيم

همانطوركه شاهد بوديد، سال گذشته مواجه با يك بحران شديم و فتنة بسيار بزرگي را پشت سر گذاشتيم­كه تا حدودي مسائل نظام را به چالش كشيد و همة آن­ها ناشي از ناآگاهي برخي­ها از عبرت­هاي تاريخي، چه در صدر و چه در غيرآن بود. روشن است كه با ارائة تحليل­هاي درست، مي­شد تا اندازه­اي زهرآن را گرفت. اكنون بايد براي آينده فكري كرد و بايد تاريخ را با بيّناتي­كه از خود برجاي گذاشته و مي­تواند با عبرت گرفتن از آن، تاريخ امروز و فرداي ما را رقم زده و از توفان­هاي سهمگين دشمنان محفوظ بدارد، به نسل جوانمان منتقل كرد و بهترين جا براي انجام چنين كار مهمي، سرزمين وحي است و راه اندازي بحث «آزادانديشي» در اين ديار.

راه اندازي چنين بحثي، اولاً پرسش و پاسخ­هايي را مطرح مي­كند و طبيعاً با شنيدن پاسخ­هاي روشن و قابل لمس مي­تواند فكرشان را نسبت به بسياري از شبهات روشن­تر و تفكر و ديدگاه آن­ها را در برابر هجمة فتنه­گران واكسينه كند.

مثلاً بحث ولايت فقيه، از مسائلي است كه از آغاز انقلاب در ميان برخي­ها مطرح بود و چالش هايي داشت و در نهايت پذيرفته شد امّا در فتنة سال گذشته، فتنه­گران انگشت بر اين موضوع گذاشتند و تلاش­كردند دو باره و اين­بار شديدتر از زمان حضرت امام(قده) بحث­هايي را در بارة اصل ولايت فقيه و نظام ولايت فقيه و نظام ولايي، يك سري سؤال مطرح كنند كه بنده فكر مي­كنم شهر مدينه كه تاريخ بسيار طولاني و وقايع بسيار روشني، به­ويژه در اين خصوص درخود دارد، مي­توان وجود دانشجويان را در اين مكان مقدس و تاريخ­ساز به عنوان يك فرصت گرانبها براي انتقال چنين مطالبي با راه اندازي بحث­هاي آزادانديشي دانست و ازآن بهره برد و با استدلال و اسناد تاريخي به همه شبهات پاسخ داد و مطمئن باشيم كه با اين كار نتايج بسيار مثبت و تأثيرگذاري را در دانشگاه­هاي كشورمان خواهيم ديد.

* حجت الاسلام صادق گلزاده: جلسات پرسش و پاسخ بدون تعارف راه بيندازيد

با توجه به پيشينة عضويتم در معاونت بين الملل بعثة مقام معظم رهبري، ترجيح مي­دهم بحث خود را از نگاه بين المللي آغاز كنم.

ما به دو چيز، در اين سرزمين، نياز مبرم داريم كه يكي در تعامل با ديگران، با هدف صيانت از باورهاي ظاهري است و ديگري نقش آفريني و تأثيرگذاري برخود و ديگران مي­باشد. با استفاده ازعبرت­هايي­كه گذشتگان برايمان برجاي گذاشته­اند، به جرأت مي­توان گفت­كه هم اكنون در هر دو ساحت، با كمبودهاي قابل توجهي روبه رو هستيم؛ به طوري كه ممكن است از نظر ظاهري اذهان نخبگان دانشجو وحتي استاد درهمين سفر پر رمز و راز شبهاتي به­وجود بياد واين شبهات به­همراه او به ­وطن بازگردد وصيانت از باور زائر شكل نگيرد و اين سرزمين را ترك كند، لذا تأكيد بنده اين است كه بعثة مقام معظم رهبري در كاروان­هاي طلاب، دانشجويان و دانشگاهيان و در واقع كاروان­هاي فرهيختگان در نگاه كلانش، بايد كمك­هاي جدي­تري را داشته باشد؛ به اين معناكه گفتمان­هاي صميمي جلسات پرسش و پاسخِ بدون تعارف، راه اندازي و شكل بگيرد؛ چرا كه اگر ما حاضر نباشيم آنچه در روح و روان و خمير و باور عزيزان ما نقش آفريده را بشنويم ولو تند هم باشد، مقداري به رفع نگراني كمك كنيم و لو اين­كه به زحمت ميسر شود؛ چرا كه اگر چنين اتفاقي نيفتد، ممكن است در دراز مدت به زحمت­هاي بيشتر از اين گرفتار شويم.

به نظربنده براي كاروان­هاي عادي، روحاني كاروان كفايت مي­كند اما كاروان­هاي متعلق به فرهيختگان، دانشجويان و طلاب و از اين قبيل كاروان ها، نقش آفريني لازم دارد. بايد نقش برجسته ازخود نشان داد و با كمك گرفتن از متخصصان وكارشناسان زبده در كنار روحانيون كاروان­ها در صدد پاسخگويي به شبهات در زواياي مختلف فكري برآمد.

بنابراين، اگر چنين اتفاقي در گروه نخبگان زائر ما ـ آن­هايي­كه با زبان­هاي مختلف آشنايي دارند ـ بيفتد و ارتقاي معلومات دفاع از مرام و مسلك­شان را داشته باشيم، جمعيت عظيمي در دفاع از باورهاي مذهبي و باورهاي نظام گام پيش خواهند گذاشت و مطمئن باشيد كه با استفاده از چنين ظرفيت­هاي بكرِ موجود، تأثير و نقش­آفريني كلان ما در ساحت بين الملل حج و عمره، ماندگار خواهد بود.

* دكتر كولي­وند از دانشگاه علامه: اعزام دانشجو و استاد به عمره را هيأت امنايي كنيد

دوستان نكاتي را مطرح كردند كه در جاي خود قابل استفاده است ليكن به نظر مي­رسد مقداري مفعولي است تا فاعلي؛ چرا كه همه­اش در كسوت بايد­ها و نبايدها بود، در حالي­كه بايد ابتدا ريشه را يافت و بيماري را از ريشه درمان كرد و الا اگر فكر مي­كنيم مي­توانيم موضوع را همين­جا و در اين 12 روز حل كنيم، امري غير ممكن خواهد بود.

به نظر من، بايد اين پرسش را به قبل از اعزام دانشگاهيان به اين سفر ارجاع دهيم و موضوع را از آنجا بررسيِ كارشناسانه كرده و درمان را هم از همانجا آغاز كنيم.

با توجه به اين­كه حدود 14 سال است درخدمت ستاد عمرة دانشجويي بودم، چند پيشنهاد كاربردي دارم:

1. براي ساماندهي اينگونه اعزام­ها، راه اندازيِ يك تشكل به نام «هيأت امناي اساتيد عمرة دانشگاهي» كه در آن، نمايندگاني از سوي دانشگاه­ها، دفترمقام معظم رهبري، بعثه و ستاد عمرة دانشگاهي و نماينده از جانب دانشجويان حضور فعال داشته باشند.

وظيفة اصلي اين هيأت امنا، ساماندهي اساتيد اعزامي، با توجه به رشته­هاي تخصّصي­شان و همچنين با توجه به خاستگاه هيأت خواهد بود تا هر استادي كه قرار است به اين سفر تشرف پيدا كند از قبل آمادگي كامل و مطالعه­هاي لازمه را داشته باشد.

2. فهرست عمرة دانشجوييِ هر دوره، بايد از 3 ماه قبل از عزيمت بسته شود تا بتوان كارهاي مربوط به برنامه­هاي پيش از سفر را براي آن ها انجام داد.

نتيجة قصور در اينگونه مسائل، باعث مي­شود دانشجويي به اين سفر بيايد كه اصلاً حوصلة نشستن در جلسات را ندارد، چون به خيال خودش، آمده است كه 12 روز شوخي كند و بگويد و بخندد و به تعبيري خوش باشد! لذا به نظر من بيش از 80 % آن­ها در اين جلسات حضور واقعي ندارند.

اما اگر از 3 ماه قبل ليست بسته شود، اين امكان پيش خواهد آمد كه روي دانشجويان گزينش شده، كار اساسي صورت گيرد.

3. به نظر مي­رسد چاپ و توزيع هزاران كتاب در بارة اين سفر و توزيع آن ميان دانشجويان قبل از سفر، كاركاملاً عبث و بيهوده و هدردادن بيت المال يا پول همين دانشجويان است؛ زيرا كسي آنها را نمي­خواند، لذا بنده فكر مي­كنم راه كاملا اشتباه است.

پس اگر به جاي اين كارها، چند استاد برجسته را استخدام كنيد و در 3 ماه قبل از اعزام دانشجو به اين سفر، كلاس­هايي را برايشان تدارك ببينيد، خواهيد ديد كه نتيجة خوبي خواهيد گرفت و خلاصة كلام اين­كه اگر طرح هيأت امنايي كردن اينگونه اعزام ها ـ كه در ابتداي عرايضم گفتم ـ اجرايي شود، تمام اين موارد در آنجا مورد بررسي كارشناسي نخبگان قرارخواهد گرفت.

* سليمي نمين، استاد دانشگاه: متأسفانه جرياني براي طرح دو بارة فقه مخالف انديشة امام در تلاش است.

نكتة اصلي­كه مي­خواهم اينجا بيان­كنم، چيز ديگري است و برخلاف نظرآقاي كولي­وند معتقدم باورِ ايشان در بارة بي حوصلگي اكثريت دانشجويان براي شركت در جلسات، درست نيست؛ زيرا خروجي و ما حصل اينگونه سفرها نشان مي­دهد كه بي تأثير هم نبوده، شايد ماندگار نبوده ولي اينطور هم نبوده­كه اكثريت دانشجويان براي بگو و بخند تن به اين سفرداده باشند يا دست كم در پايان سفر حال هوايي­كه در هنگام وداع و جدايي از اين سرزمين، به آن­ها دست مي­دهد، چيز ديگري را ميگويد.

آنچه در اينجا بايد تأكيد و به آن اشاره كنم و در واقع انتقادي نسبت به آن داشته باشم، انفعالي عمل­كردن مجموعه در برابركساني است­كه هنوز از لحاظ فقهي­در نقطه مقابل حضرت امام(قده) هستند.

بركسي پوشيده نيست كه در گذشته دو نوع فقه داشتيم كه علمدار يكي امام بود و ديگري فقهي­كه برخي ديگربه دنبال آن بودند كه نه تنها نقشي درتحوّلات سياسي ما نداشتند بلكه گاهي مشكل هم ايجاد كرده­اند؛ لذا بنده گاهي شاهد بودم كه در مسائل شكلي در برابركساني در موضع انفعال قرار مي­گيريم­كه درگذشته در برابر امام بوده و هنوز هم در برابر انديشة امام صف­آرايي مي­كنند.

به­طوري­كه ديده مي­شود در همين سرزمين و در چنين مكاني­كه زائر مي­خواهد اعمال خود را به درستي انجام دهد، متاسفانه دست­هايي مشاهده مي­شود كه مبلّغ انديشة مسموم ضدّ امام است، لذا فكر مي­كنم مديريت محترم بعثه نسبت به اين امر مهم توجه ويژه­اي داشته باشند.

نكتة پاياني بنده مربوط به آگاهي دادن به زائران اين سرزمين؛ به­ويژه دانشجويان و اساتيد، اين است كه دركنار بررسي عبرت­هاي تاريخيِ اين سرزمين، توجهي هم به شناساندن سيستم حكومتي و ادارة اين كشور براي آگاهي بيشتر دانشجويان و اساتيد كرده و دوره­هاي عربستان شناسي در حد كلان هم راه اندازي شود كه براي فرهيختگان دانشگاهي مفيد خواهد بود.

* خانم دكترفردوسي از دانشگاه شهيد بهشتي: مثلث بعثه، آموزش وپرورش و آموزش عالي راه بيندازيم.

صحبت­هاي خوبي شد و همانطور كه بر روي تحوّلات رواني اين سفر تأكيد شد، بنده هم به همين معتقدم اما با اين تفاوت كه تأكيد دارم نبايد اجازه دهيم يك فرد به سن بالاي 20 سال برسد و تازه بخواهيم چنين تحوّلي را در او ايجاد كنيم؛ چون كار بسيار شاقي است و هزينة زيادي هم در بر دارد؛ لذا پيشنهاد مي­كنم يك مثلث ارتباطي ميان بعثه، آموزش و پرورش و دانشگاه ايجاد شود و به جدّ روي اين مسأله كار شود، به هرشكل ممكن.

فكر مي­كنم جاي چنين چيزي واقعاً خالي است؛ چرا كه ما اجازه مي­دهيم و صبر مي­كنيم فرزندانمان تمام دوران طلايي فراگيريِ بهينه را بگذرانند و بعد يك دفعه با يك برش عرضي او را با چيزي مواجه مي­كنيم كه اصلاً چيزي در بارة آن نمي­داند، طبيعي است­كه كار خيلي سختي براي يك جوان است و از همه مهمتر،كار براي دست اندركاران حج هم ـ كه دغدعة سازندگي افراد جامعه و ايجاد تحوّل در زائران را دارند ـ دشوار و يا شايد غيرممكن مي­شود.

بنابراين، از آنجا كه تحوّل، يك پروسه است و در همه يك دفعه انجام نمي­شود، معتقدم به اين موضوع به عنوان يك راه كار، توجه جدّي شود.

* دكتراحمد مسعود از دانشگاه علوم پزشكي تهران: ... يكي مردِ جنگي، به از صد هزار

هركس بر اساس سلايق خودش مطالبي را بيان كرد ولي بالأخره بنده نفهميدم كه مشكل چيست. من از حاج آقا مي­پرسم كه اصلاً مشكل چيست تا بتوان دربارة آن نظر داد؟!

اينكه شما مي­فرماييد ما مي­خواهيم زائر تحوّل پيدا كند، همة اين­ها كلي گويي است و روشنگر نيست. به نظر مي­رسد پيش از هركاري، ببينيد آيا مديران قوي داريد يا اين­كه از آن دسته از مديراني هستند كه با توصيه در اين جايگاه قرار گرفته­اند كه اگر اينطور باشد مشكل شما را زياد مي­كند و هرچه هم اينجا بگوييم و ايشان بنويسند طبعاً عملي نخواهد شد، حتي اگر بهترين نظرها و ايده­ها مطرح شود.

سال­هاي سال است كه دانشجو اينجا مي­آيد، آيا فرقي كرده است؟

مثلاً دانشجويي پيش من آمد، گفتم: هنگام نماز است، برويم نماز جماعت، باورتان مي­شود كه از من پرسيد: آقاي دكتر چگونه وضو مي­گيرند! و يا دانشجوي ديگري آمد و از من پرسيد: نماز را چگونه مي­خوانند! دندانپزشك سال پنجم نماز خواندن بلد نيست! حالا ما مي­خواهيم چنين فردي را متحوّل كنيم.

در مورد مسائل ديگر هم ما دچار چنين اشتباهاتي مي­شويم؛ مثلاً ايراد بزرگي كه ما معمولاً به كنكور پزشكي مي­گيريم اين است كه عده­اي را از هرجاي ايران؛ از روستاي فلان و از شهر فلان مي­آورند و يك امتحاني هم مي­گيرند، بعد مي­گويند كسي­كه نمره بيشتر آورد پزشك مي­شود و كسي­كه كمتر آورد دندانپزشك مي­شود و ديگري كه كمتر از او آورده، داروساز و... بدون آن­كه بدانيم اين آقايي­كه انتخاب شده (و نمره آورده) لياقت دكتر شدن دارد يا ندارد.

همين مسأله در بارة دانشجوياني هم كه بدون ضابطه به اينجا آورده مي­شوند صدق مي­كند. آيا در اين باره از دانشجو سؤالي مي­كنيم؟ البته كه نمي­پرسيم، فقط به او وام مي­دهيم و برايش تسهيلات ايجاد مي­كنيم تا به اين سرزمين بيايد به اميد اين­كه متحوّل شود.

دانشجويي­ به اين سفر آمده بود وآن زمان بازار ابوسفيان تخريب نشده بود، رفت آنجا براي خريد؛ چون ارزان­تر از همه جا بود. بعد كم كم مركز تجاري «باوارث» را پيدا كرد، از آنجا هم خريد كرد و چمدانش را پركرد و رفت، بدون آن­كه متحوّل شده باشد.

حالا من نمي­گويم كه همة دانشجوها اينگونه هستند، اما بدون برنامه­ريزي راه به جايي نخواهيم برد؛ لذا من معتقدم به جاي 20 هزار، 2 هزار دانشجو به عمره اعزام كنيد؛ چون فكر مي­كنم «يكي مرد جنگي به از صد هزار.»

* دكتر بطحايي رييس دانشگاه خواجه نصير طوسي: خلاء در دانشگاه ها است نه بعثه

مدت­ها است­ اين پرسش اساسي برايم مطرح بوده كه: دعا تا چه اندازه مي­تواند در خلاّقيت افراد تأثيرگذار باشد؟ لذا همين مسأله را در خصوص تأثير اعتكاف روي جوانان به­ويژه دانشجويان مشاهده كردم و متوجّه شدم­كه اگرچه به چيزهاي ديگري مثل هوش ذاتي، تغذيه، خواب و حتي استنشاق هواي خوب بستگي دارد، اما دعا هم در شكوفايي خلاقيتِ افراد از جايگاه بسيار مهمي برخوردار است، لذا در رابطه با عمره و حج مطمئن هستم كه بعثه تحقيقات زيادي كرده و تجربيات خوبي به دست آورده است.

بنابراين، ما نبايد در اظهار نظرهاي خود به دنبال چيزهاي ديگر؛ از جمله حذف و محروم كردن بخشي از قشر عظيم و تأثير گذار جامعة خود ـ كه همان قشر دانشجو باشد ـ برآييم؛ يعني اكثريت را به پاي استثناها قرباني كنيم.

اينگونه نيست كه دانشجوها بدون انگيزه آمده باشند. فقط ميزان آن در نزد هركسي مقداري بالا پايين دارد. اين تجربه­اي است كه در مدت 32 سال معلمي در عرصة تعليم و تربيت وحدود 7 سال مديريت دانشگاه به دست آورده­ام و معتقدم همين اندازه كه باعث آمدن حتي جواناني با مختصاتي كه آقاي دكتر مسعود بر آن ها تاكيد كردند، 10% مسأله حلّ است و مطمئن باشيد 20 الي 25 % هم در حين سفر با برنامه­هاي خوب و متنوّعي كه توسط بعثه تدارك ديده شده، چنين تحوّلي را به دست خواهد آورد.

لذا اصل بحث ما روي اين 65 % باقي مانده است كه انصافاً بايد پذيرفت بعثه به تنهايي امكان بدوش كشيدن اين همه بار را نخواهد داشت و طبعاً نياز به عزم عمومي دانشگاه­ها ، رييسان دانشگاه­ها و اساتيد و همچنين خود دانشجويان دارد.

* حسين عطايي مسؤول عمرة دانشگاهي:

شايد تمام مطالب و نكاتي را­كه شما در اين جلسه مطرح كرديد، در بعثه و ستاد پي­گير هستيم و قبول هم داريم كه دانشجو بعد از اين سفر نبايد يله و رها باشد، لذا ما به دنبال اين بوديم و هستيم كه اين دغدغه­ها را از زبان شما اساتيد و رييسان دانشگاه­ها كه در واقع متولّيان اصلي دانشجويان هستيد بشنويم و با توجه به نظريات و راهكارهايي كه ارائه مي­كنيد بتوانيم ضمن مدوّن كردن آن­ها در قالب برنامه مطمئن باشيم كه مي­توانيم براي بعد از سفر دانشجويان، به كمك و همراهي شما اميدوار باشيم.

اين را از اين جهت گفتم كه ما حدود 14 سال است كه عمرة دانشجويي را راه اندازي كرده­ايم و مدتي است كه آن را ارتقا داده و به عمرة دانشگاهيان تبديل كرده­ايم ولي متأسفانه مي­بينيم كه ارتباط ميان مجموعة ستاد عمرة دانشگاهي و مجموعة دانشگاه­ها فقط منحصر مي­شود به زمان اعزام و اين درست نيست.

اين جلسه با همّتي كه ازسوي مسؤول بعثه صورت گرفته، دوّمين جلسه در ظرف يك هفته با اساتيد و رييسان دانشگاه­هاست. همانطوركه تأكيد كردم، به دنبال چنين راهكارهايي هستيم و معتقديم كه ايجاد اين راهكارها زمينه­اش ارتباط شما با ما به عنوان متولّي دانشجويان با ستاد عمرة دانشگاهيان و ارتباط ما با شماست.

مثلاً امروز اگر ما براي برگزاري يك كلاس عمرة دانشگاهي در يك دانشگاه كه همة آن­ها مجهز به سالن­هاي متعدد مي­باشند، به دنبال حتي اجارة يك سالن باشيم، هيچ­كس حاضر نيست به ما سالن بدهد؛ همانطوركه گفتم حتي در قبال پرداخت اجاره! به­طوري­كه ما مجبور مي­شويم در بيرون از محيط دانشگاه اقدام به اجارة سالن كنيم. منطق ايجاب مي­كند كه اينگونه زمينه­سازي­ها در محيطهاي دانشگاهي و در معرض ديد ديگر دانشجويان صورت گيرد تا تأثيرات حاشيه­اي را هم به همراه داشته باشد.

ما هم مانند شما فكر مي­كنيم و معتقديم كه در محدودة زمانيِ 12 روز نمي­توان دانشجو را متحوّل كرد و اگر هم متحول شود، تثبيت آن بعد از سفر مستلزم استمرار ارتباط با دانشجوي متحول شده است، ولي به شرط آن­كه با ما نيز همكاري­هاي لازم صورت گيرد.

ما در سال جاري با خواهش توانستيم 2 سالن را از دانشكدة علوم اجتماعي دانشگاه تهران در اختيار بگيريم وكلاس­هايمان را در آن دايركنيم اما به صورت حدّ اقلّي، اگرچه به رغم تحمّل سختي هاي فراوان، در پايان نتيجة نسبتاً خوبي هم گرفتيم.

اكنون تقاضاي ما از شما بزرگواران ـ كه رييسان دانشگاه­ها و اساتيد گرامي هستيد ـ اين است كه در اين موضوع ارتباط مستمر داشته باشيد.

ما به دنبال اين هستيم كه در اين خصوص؛ يعني عمرة دانشجويي، واحدهاي درسي مجازي ايجاد كنيم و به گونه­اي انتخاب و اعزام دانشجويان به اين سفر را مشروط كنيم به گذراندن اين واحدها و...

آقاي دكتركولي­وند گفتند كه دانشجو به اين سفر مي­آيد براي خوش­گذراني و خنده و شوخي، ولي من خدا را در كنار مرقد مطهّر پيامبر(ص) شاهد مي­گيرم كه اصلاً چنين نيست؛ چرا كه بايد فيلمهاي ورود اين دانشجويان و فيلم­هاي خروج همين دانشجويان را در پايان سفر ببينيد و ببينيد كه همان دانشجويي­كه فكر نمي­كنيد در وطن خود اصلاً نماز بخواند، چگونه هنگام سوار اتوبوس شدن، هِق هِق گريه مي­كند! همة دانشجويان بي استثنا وقتي به اين سفر مشرف مي­شوند تحوّل پيدا مي­كنند و ما بايد به فكر بعد سفرشان باشيم كه ان­شاءالله با كمك شما عزيزان بتوانيم برنامه­ريزي خوبي در اين جهت داشته باشيم.

دانشجوياني­كه به فرمودة آقاي كولي­وند براي خنده به اين سرزمين مي­آيند و يا به فرمودة آقاي دكتر مسعود، وضوگرفتن و نماز خواندن را نمي­دانند، همين­ها شاگردان شما و تربيت يافتگان علمي شما در دانشگاه­ها هستند و ما عاجزانه از شما مي­خواهيم كه براي نجات اين­گونه افراد با هم همكاري مجدّانه داشته باشيم.

ما بر اين باوريم كه اين طرح اگر با كمك شما تدوين شود، پاسخ خواهد داد؛ چرا كه چنين كاري را به صورت آزمايشي و ناقص با عنوان «كانون ميقات» در دانشگاه الزهرا(ها) و يك كانون هم در دانشگاه تهران به اجرا گذاشته­ايم و نتايج و تجربيات خوبي به دست آورده­ايم.

ما دستان همة شما بزرگواران را مي­بوسيم و تمام تفكراتتان را هم قبول داريم ولي اين را هم بايد عرض كنيم كه عمرة ما عمرة سياسي نيست و همكاران من در ستاد عمرة دانشگاهيان كاملاً فارغ از مسائل سياسي براي ايجاد تحوّل دردانشجويان تلاش مي­كنند و اصلاً به اين موضوع نگاه سياسي ندارند بلكه نگاه ، نگاه كاملاً عبادي براي ساخته شدن جوانان و مصونيت يافتن آن­ها از تمامي بلياتي است كه دشمن در قالب­هاي مختلف؛ مانند وهابيت، بي ديني و پوچي و لا ابالي­گري براي نسل جوان ما طراحي كرده، بودجه برايش گذاشته و مدت­هاست در قالب جنگ نرم، به اجرا در آورده است.

گفتني است در اين جلسة 3 ساعته، خانم فردوسي از اساتيد دانشگاه و آقايان:

1. دكترساداتي نژاد، رييس دانشگاه كاشان 2. دكتر بدرقه، رييس دانشگاه آزاد اسلام­شهر 3. دكتر عبدالله رستميان، رييس دانشكده بين الملل پزشكي دانشگاه علوم پزشكي 4. دكتر فرهنگي، قائم مقام وزير علوم 5 . دكتر نيك نفس، رييس دانشگاه علوم پزشكي تبريز 6 . دكتر جمال­زاده، رييس دانشگاه آزاد اسلامي شهركرد 7. دكتر بطحايي، رييس دانشگاه خواجه نصير طوسي 8 . دكتر محقّق، معاون وزير بهداشت 9. دكتر سليماني، رييس دانشگاه پيام نور رباط كريم 10. سليمي نمين استاد دانشگاه 11. دكتر عمو عابديني، استاد دانشگاه 12. دكتر رحماني، استاد دانشگاه 13. دكتر مسعود، استاد دانشگاه علوم پزشكي 14. دكتر دري، استاد دانشگاه 15. دكتر نوربالا، استاد دانشگاه 16. حجت الاسلام والمسلمين گلزاده، رئيس ستاد پاسخگويي ديني كشور و عضو هيئت علمي و بين المللي بعثة مقام معظم رهبري 17. حجت الاسلام والمسلمين نقويان، مبلغ علوم ديني و استاد دانشگاه 18. حسين عطايي، نمايندة ستاد عمرة دانشگاهيان در مدينه منوره 19. زارع معاون اجرايي ستاد عمرة دانشگاهيان.

نخستين شبكه آموزش مجازي حجاج افتتاح مي شود

www.hajj.ir ـ 1389/05/13

حجت الاسلام حميد احمدي، مسؤول آموزش بعثة مقام معظم رهبري، از راه اندازي سامانة آموزش مجازي زائران و حجاج ايراني خبر داد و به خبرنگار شبستان گفت: اين سامانه براي نخستين بار در جهان به منظور ارائة دروس آموزشي به حجاج و زائران، به­طور رسمي، با حضور علي ليالي، رييس سازمان حج و زيارت و حجت الاسلام و المسلمين سيد علي قاضي عسكر، نمايدة وليّ فقيه در امور حج و زيارت، 17 مرداد، ساعت يازده در سازمان حج و زيارت افتتاح مي­شود.

حجت الاسلام احمدي با اشاره به بارگذاري 84 ساعت دروس شامل احكام، آداب، مناسك و قرآن در سامانة آموزش مجازي زائران ايراني، اظهار داشت: مجموع اين درس­ها تا پايان امسال به 240 ساعت خواهد رسيد.

وي اظهار داشت: هر واحد درسي شامل 12 جلسه است­كه 10 ميليون تومان هزينة آن شده است و بدين ترتيب تدوين 20 واحد درسي در اين سامانه 200 ميليون تومان هزينه در بر داشته است.

مسؤول آموزش بعثه مقام معظم رهبري، با بيان اين­كه تاكنون هفت واحد درسي شامل مناسك دو واحد، احكام دو واحد، آداب دو دو واحد و تجويد و قرائت يك واحد، در سامانة آموزش مجازي زائران ايراني آماده شده است، يادآور شد: تا پايان سال، تعداد اين واحدها به 20 مورد ارتقا مي­يابد.

حجت الاسلام احمدي پيرامون ضرورت راه اندازي سامانة آموزش مجازي زائران ايراني، ابراز داشت: برخي افراد؛ همچون اساتيد، فرصت شركت در10 تا 12 جلسه كلاس­هاي آموزشي حضوري براي زائران را ندارند عده­اي نيز همچون مقيمان خارج از كشور از نظر موقعيت مكاني، امكان استفاده از كلاس­هاي آموزش حضوري را ندارند. در حقيقت اين سامانه براي پاسخگويي به نيازهاي اين افراد پيش­بيني شده است.

وي با اشاره به وجود فايل صوتي متون درسي در سامانة آموزش مجازي زائران ايراني تصريح كرد: زائران از طريق متن و صوت مي­توانند آموزش­هاي لازم در زمينه­هاي مهارتي، معرفتي و بهداشتي مناسك حج را فرا گيرند. اين نوع آموزش به دليل تكرار پذير بودن يادگيري را افزايش خواهد داد.

به گفتة مسؤول آموزش بعثه مقام معظم رهبري، دانشگاه علوم حديث در توليد و تدوين متون درسي همكاري­هاي لازم را براي راه­اندازي سامانة آموزش مجازي زائران با بعثة مقام معظم رهبري داشته است.

حجت الاسلام احمدي در بارة راه دسترسي زائران به سامانة آموزش مجازي زائران ايراني، عنوان كرد: زائران پس از ورود به سامانة اطلاع­رساني بعثه از طريق وارد كردن رمز كاروان خود، ميتوانند به سامانة آموزش مجازي زائران ايراني وارد شوند و درس مورد نظر را انتخاب كنند.

وي با اشاره به اعطاي گواهي پايان دوره به زائران موفق در آزمون سامانة آموزش مجازي زائران ايراني، خاطرنشان كرد: آزمون­هاي هوشمند براي زائران در نظام­آموزش مجازي زائران ايراني تعريف شده است كه قبول شدگان در اين آزمون، موفق به دريافت گواهي پايان دوره مي­شوند.

ظهور ازدواج جديد، مانند «ازدواج موقت» در عربستان

www.shia-online.ir ـ

به گزارش شيعه­آنلاين، شيخ «احمد معبي» قاضي دادگاه­هاي شرعي عربستان سعودي كه از قضات ارشد وزارت دادگستري اين كشور نيز به شمار مي­رود، دو روز پيش طي گفگويي با شبكه ماهواره­ايMBC سخن از رسمي شدن ازدواج جديدي شبيه به ازدواج موقت در عربستان به ميان آورد.

اين قاضي دادگاه­هاي شرعيِ سعودي، در ادامة اين گفتگو، با دفاع از اين نوع ازدواج جديد كه آن را «ازدواج روزانه» ناميد، گفت: با توجه به اين­كه چهار شرط اصلي موجود در ازدواج دائم در «ازدواج روزانه» نيز وجود دارد. بنابراين، اين ازدواج حلال و شرعي بوده و به هيچ وجه مشكل شرعي در آن وجود ندارد.

احمد معبي، در ادامة اظهارات خود افزود: اصل معني يك مسأله است و نه لفظ و عبارت و يا نامي كه براي آن به­كار مي­رود. از همين رو، با توجه به اين­كه شروط حلال بودن يك ازدواج رسمي و دائمي در «ازدواج روزانه» وجود دارد، اين ازدواج داراي هيچ منع قانوني و شرعي نيست وكاملا صحيح است.

اين قاضي ارشد وزارت دادگستري عربستان سعودي همچنين افزود: در برخي از حالات، بهويژه در عصر حاضر، شرايط براي فرد يا افراد مختلف به­گونه­اي مي­شود كه امكان ازدواج طبيعي و دائمي براي او مهيا نيست. از همين رو، بايد نوع ديگري از ازدواج مانند «ازدواج روزانه» وجود داشته باشد تا بتوان اين مشكل را حل كرد.

گفتني است بر اساس تعريف و شرحي كه «احمد معبي» از اين نوع ازدواج جديد ارائه داد، تفاوت فاحشي در آن با «ازدواج موقت» به چشم مي­خورد و آن اين است كه در «ازدواج روزانه» زن و شوهر فقط روزها مي­توانند همديگر را ببينند و در كنار يكديگر باشند.

گفتني است، بر اساس گزارش برخي مطبوعات عربستاني، «ازدواج روزانه» در چند وقت اخير به شدت در ميان افراد ثروتمند، به ويژه مالكان شركت­هاي بزرگ در عربستان سعودي رايج شده است. اين نوع ازدواج در بيشتر حالات، ميان مالكان اين شركت­ها با كارمندان دفترشان انجام مي گيرد.

علاقة شيخ الازهربه يادگيري زبان فارسي

www.shia-news.com ـ ?? مرداد ????

دكتر احمد الطيب، شيخ الأزهر گفت: بايد زبان فارسي را به خوبي فرا بگيريم؛ زيرا ايراني‌ها ما را مي‌شناسند ولي ما چيزي از آن‌ها نمي‌دانيم.

به گزارش «شيعه نيوز» به نقل از مركز خبر حوزه، وي در ديدار با مدرّسان رشتة علوم مستحدثة اسلامي در مركز «صالح كامل» افزود: تصميم داريم كتاب‌هاي كهن تغيير يافته را دوباره در اين رشته‌ها بگنجانيم و اين رشته، منبعي پايدار براي تغذيه دانشكده‌هاي شرعي الأزهر خواهد بود.

الطيب، ابراز داشت: فارغ التحصيلان اين رشته در آينده ادارة الازهر را بر دوش گرفته و علما و شيوخ آن را تشكيل خواهند داد.

وي گفت: اساتيد اين رشته، بارها و بارها تشكيل جلسه دادند تا اين­كه موفق شدند شيوه‌هاي آموزشي متمايز و برتري را ارائه كنند كه بتواند نسلي توانا را براي بردوش كشيدن رسالت الازهر گزينش كند.

شيخ الازهر ادامه داد: دركنار آموزش زبان انگليسي، زبان‌هاي ديگري مانند فرانسوي، تركي و فارسي به دانشجويان اين رشته آموزش داده خواهد شد و زبان فارسي در اين ميان از اهميت بالايي برخوردار است تا بتوانيم بر آگاهي­هاي خود نسبت به ايران بيفزاييم.

وي افزود: به زودي زبان عبري نيز در دانشكدة اصول دين تدريس خواهد شد.

احمد الطيب، با انتقاد از برخي مدرسان الازهر به دليل عدم حضورشان در ميان دانشجويان كه نتيجه آن فقدان الگو براي دانشجويان است، آنان را افراد داراي ضعف شخصيتي توصيف كرد.

وي گفت: آن دسته از شيوخ «معاهد الازهريه» كه سوار دو چرخه و موتور سيكلت شده و در ميان دانشجويان به گونه‌اي راه مي‌روند كه باعث سلب احترام از سوي دانشجويان نسبت به يك شيخ مي‌شود، ابهت و شأن خود به عنوان شيخِ الازهر را زير سوال مي­برند.

شيخ الازهر با ابراز نگراني از پارتي بازي و تأكيد بر اين­كه زمان كلاهبرداري و خيانت در الازهر به سر آمده، خاطر نشان ساخت: به كساني نياز دارد كه اين مرحله را با آن­ها به سرانجام برساند.

افشاي جنايت حبيب الله هويدا در تخريب قبور بقيع

www.labbaik.ir ـ پنج شنبه ?? مرداد ????

به گزارش شيعه آنلاين، به نقل از جهان، يكي از جنايت­هايي كه در تاريخ معاصر به وقوع پيوسته و قلب تمامي انسان­هاي داراي وجدان بيدار و به خصوص شيعيان­ را به­شدت جريحه دار كرده، تخريب قبور ائمة بقيع(هم) مي­باشد. هرگاه شخصي پس از سفر حج به ميان هموطنان مراجعت مي­كند از بغضي عميق پرده بر مي­داردكه دل همه را به درد مي­آورد و آن چيزي نيست جز حكايت غربت ائمة بقيع(هم) .

در طي اين مقاله قصد دارم پرده از جنايتي بردارم كه در أن باز هم بهائيت و سران آن و عين الملك هويدا پدر امير عباس هويدا به­طور غير مستقيم در كنار برادر نامشروعشان وهابيت نقش اساسي دارند.

براساس گزارش حسين پيرنظر از سفارت ايران در مصر، اگر دولت ايران براي يكي دو سال ديگر، رفتن به حج را منع مي­كرد، حتماً حكومت حجاز حاضر به قبول شرايط پيشنهادي ايران مي­شد و در نتيجه، هم براي زائران ايراني رفع مزاحمت مي­گرديد و هم نسبت به تعمير قبور و خرابي­هاي به عمل آمده، امتيازاتي به دست مي­آمد.

ليكن متأسفانه اين كار صورت نمي­پذيرد و در خرداد 1308ق. اولين مراودة رسمي ديپلماتيك ميان ايران و حكومت عبدالعزيز صورت گرفته و درشهريور همين سال، معاهده مودّت ميان ايران و حجاز امضا و در فروردين سال 1309ق. حبيب الله هويدا با عنوان نماينده ايران و با سمت كاردار وارد جدّه مي­شود.

تأسيس سفارت ايران در عربستان، كه به نوعي تقويت حكومت عبدالعزيز را در پي داشت، به حدّي براي عبدالعزيز مهم بود كه هويدا پس از ملاقات با وي، از قول كفيل وزارت خارجه در گزارش خود مي نويسد: «... و ذكر كرد كه هيچ وقت اعلي حضرت را تا اين درجه شاد و مسرور نديده بوديم كه امروزه از ملاقات شما و وصول ناصر همايون شاهنشاهي اظهار شادي و سرور علني مي­فرمودند...»

مأموريت حبيب الله هويدا: حبيب الله هويدا در ايجاد اين ارتباط نقش مهمّي داشته و لذا دولت حجاز نيز به مسؤولان وزارت خارجة خود دستور مي­دهد كه هميشه او را راضي و خرسند نگاه دارند كه اسباب تكدّر خاطر و دلتنگي براي او فراهم نشود و تمام مطالب و تقاضاهاي او را به فوريت انجام دهند!

با توجه به اين­كه حبيب الله هويدا، يكي از دو نمايندة ايران براي بررسيِ وضعيت حجاز در اثر حملة وهابي­ها وتخريب اماكن مقدسه بوده و از سوي ديگر، وي براساس اسناد، داراي مسلك بهائيّت و از بهائيان شناخته مي­شد، همه گوياي آن است كه متأسفانه نمايندة ايران به صورت پنهاني نقشي مؤثر در ناديده گرفتن اين مسألة مهم داشته است. اين نكته زماني تقويت مي شود كه ملك عبدالعزيز به هويدا مي­گويد: «... ما شما را از خود مي دانيم (كه البته درست هم مي­گفته، چون وي از سران وهابيت و عين الملك از پيروان بهائيت بوده است)، شما نيز خود را مثل ساير نمايندگان اجانب ندانيد، هيچ وقت لزوم به تحصيل اجازه نيست، هروقت كه ميل داريد، بدون هيچ ملاحظه، به ديدن ما بياييد؛ چه در مكه چه در اين جا، ما هميشه آمادة ملاقات شما هستيم...»

در روزنامه الوطن (چاپ بغداد)، در تاريخ 20 ربيع الاول 1348ق. در زمينة به رسميت شناختن دولت حجاز توسط ايران در بارة نمايندة ايران، حبيب الله خان عين الملك معروف به هويدا مي نويسد: «... مشاراليه كاملاً به اين قضايا آگاه است و علاوه بر اين­كه زبان مملكت را به خوبي مي داند. محل اعتماد ملك عبدالعزيز ورجال حكومت حجاز است وشخصاً نزد آن­ها محترم است و بديهي است كه تعيين او به اين سمت، مسأله را به طور دلخواه حلّ و تسويه مي­نمايد!» در مادة سوم عهدنامة مودّت، امضا شده ميان دو كشور، هيچ اشاره­اي به مسألة تخريب و هدم آثار اسلامي و قبور ائمة بقيع نشده و با كمال تأسف راحت ازكنار آن گذشته­اند. هويدا تا سال 1353ق. به عنوان نمايندة ايران در حجازمشغول به كار بوده است.

حبيب الله هويدا در مأموريتش به مدينه، براي كسب اطلاع از ميزان خرابي­ها، تلاش جدّي كرده تا اين حادثة مهم را بسيار كمرنگ تلقي نموده، وهابيان را به نوعي تبرئه نمايد. در گزارش وي چنين آمده است:

«... بالاي مناره، قبة مطهّر صعود كرديم، يكصد و سي پله بالا رفتيم و از آن­جا قبة مطهّر را زيارت نموديم (زيرا صعود بالاي قبه غيرممكن است). از آن­جا مشاهده نموديم كه فقط پنج گلولة تفنگ به قبة مطهر اصابت نموده و اندكي سوراخ كرده است و ابداً خرابي وارد نيامده است! اولاً: نمي­شود حتم كرد كه ين گلوله­ها از طرف وهابي­ها بوده است! ثانياً برفرض اين­كه از طرف آن­ها بوده باشد، واضح است عمدي نبوده است! و در اثناي تيراندازي به همديگرخطاءً به قبة مطهر اصابت كرده است و دليل صحّت اين نظريه اين است كه قبّه مرقد مطهّر خيلي عظيم و بزرگ است و وهابي­ها هم در پشت دروازه و قلعة شهر بوده­اند و تعدادشان بيش از سه ـ چهار هزار بوده است؛ اگر قصد اصابت مي­داشتند، اقلاً دو ـ سه هزارگلوله به قبة مطهر مي­رسيد! به هرحال فقط آثار پنج گلوله تفنگ در روي قبة مطهر بود و همچنين آثار چهار ـ پنج گلوله بر قبة اهل بيت بود. خادم باشيِ حرم مقدس نيز سه ـ چهار عدد گلوله آورده و به بنده داد و گفت كه اين­ها را روي بام حرم يافته و تصوّر مي كند كه از گلوله هايي است كه به قبه مقدس رسيده است. فدوي آن ها را تقديم خواهم نمود كه در موزة وزارت معارف محفوظ بماند...»


| شناسه مطلب: 83628