مقصود از اهل‌بیت چه کسانی‌اند؟

  پاسخ: واژه «اهل‌ البیت» دوبار در قرآن کریم آمده است: الف) فرشتگان به همسر ابراهیم چنین گفتند: {رَحْمَتُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ} (هود: ۷۳

 
پاسخ:
واژه «اهل‌ البيت» دوبار در قرآن كريم آمده است:
الف) فرشتگان به همسر ابراهيم چنين گفتند: {رَحْمَتُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ} (هود: ۷۳).
ب) خداوند درباره برخي از نزديكان رسول الله(ص)  فرمود: {إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً} (احزاب: ۳۳).
آيه دوم به آيه تطهير معروف است و مقصود از آن، پنج تن آل عبايند.
مسلمانان، به پيروي از قرآن، كلمه اهل‏بيت را درباره خاندان حضرت رسول (ص)  به كار برده‏اند و از اين‌رو، اهل‌بيت به اصطلاحي براي آنان تبديل شده است و به كارگيري‌اش در معناي ديگر به قرينه نياز دارد.
بيش از هفتاد روايت در اين‌باره وارد شده و اهل‏سنت بيش از شيعه، از چهل طريق، به روايت «ام‌سلمه»، «عايشه»، «ابو‌سعيد خدري»، «سعد»، «وائلة بن ‏اسقع»، «ابو‏حمرا»، «ابن‏عباس»، «ثوبان» (غلام حضرت رسول  (ص، «عبدالله بن ‌جعفر بن‌ ابي‌طالب» و «حسن بن‌ علي  (ع)» آن را نقل كرده‏اند. شيعه نيز، در بيش از سي حديث از علي (ع)، امام سجاد (ع)، امام باقر (ع)، امام صادق (ع)، «ابوذر»، «ابو‌ليلي»، «ابو‌الاسود»، «عمرو بن ‌ميمون اودي» و «سعد بن ‌ابي‌وقاص» آن را نقل كرده‌اند.[۱]
خداوند متعال مي‏فرمايد:
{إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً} (احزاب: ۳۳)
خداوند تنها مي‏خواهد رجس و پليدي را از شما اهل‏بيت دور نمايد و شما را كاملاً پاك و مطهر گرداند.
اين آيه به گفته همه مفسران و انديشمندان اسلام، در شأن و مقام والاي اهل‏بيت پيامبر گرامي اسلام (ص)  نازل شده است. همچنين روايات بسياري درباره شأن نزول آيه تطهير و انحصار آن به «خمسه طيبه» در منابع اهل‏سنت وجود دارد كه برخي از آنها چنين گزارش مي‌شود:
يك ـ «حاكم نيشابوري» در «مستدرك» مي‏نويسد:
عبدالله بن‌جعفر از رسول خدا (ص)  روايت مي‏كند كه آن حضرت هنگامي كه رحمت الهي را در حال نزول ديدند، فرمودند: «به‌سوي من بخوانيد!» «صفيه» گفت: «چه كسي را اي پيامبر اسلام (ص) ؟» آن حضرت فرمود: «اهل‏بيتم را؛ علي، فاطمه، حسن و حسين را». آنان را آوردند. آن حضرت عباي خويش را روي آنان افكند. سپس دستانش را بالا برد و عرض كرد: «خداوندا! اينان اهل‏بيت من‌اند». سپس بر محمد و آل محمد صلوات فرستاد. در اين هنگام خداي حكيم اين آيه را نازل فرمود: {إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً}.[۲]
دو ـ «ام‌سلمه» مي‌گويد:
آيه تطهير در خانه من و در حالي‌كه پنج‌تن آل عبا در آن بودند، نازل گرديد و رسول خدا (ص)  آنان را با عبايي كه بر روي آنان افكند، پوشانيد. سپس عرضه داشت: «اينان اهل‏بيت من‌اند. پروردگارا! رجس و پليدي را از آنان دور كن و ايشان را پاك و مطهر گردان».[ ۳]
سه ـ «ابوسعيد» مي‌گويد:
رسول خدا (ص)  پس از ازدواج علي (ع) با فاطمه (س) به مدت چهل روز صبح‏ها به درب خانه علي (ع) مي‏آمد و مي‏فرمود: «السلام عليكم يا أهل‌البيت. {إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً}».[ ۴]
چهار ـ امام سجاد (ع) نيز با همين آيه بر فضايل اهل‏بيت احتجاج كرد. هنگامي كه اسيران خاندان پيامبر (ص)  را به شام ‏بردند و در آستانه مسجد در جايگاه اسيران جايشان دادند، امام سجاد (ع) جواني بالغ و رشيد و در آن روز آنجا حاضر بود. مردي از اهل شام نزد آنان آمد و گفت: «حمد و سپاس خداي را كه شما را نابود كرد و ريشه فتنه را خشكاند!» امام سجاد (ع) به او فرمود: «آيا كتاب الهي را نخوانده‏اي؟» وي پاسخ داد: «خوانده‌ام». حضرت ‏فرمود: «آيا آيه شريفه {قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى} و آيه {إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً} را نخوانده‏اي؟» او گفت: «خوانده‏ام». حضرت فرمود: «ما آنان هستيم».
آن مرد شامي دستش را به‌سوي آسمان برداشت و گفت: «خداوندا! من توبه كرده، به‌سوي تو باز مي‏گردم» و سه بار اين جمله را تكرار كرد: «خدايا! من از دشمنان آل پيامبر (ص)  به‌سوي تو بيزاري مي‏جويم. من قرآن را مي‏خواندم، ولي تا امروز آن را درك نكرده بودم».[۵]
بنابراين، مقصود از اهل‌‏بيت، رسول خدا (ص) ، امام علي (ع)، فاطمه (س)، امام حسن (ع) و امام حسين (ع) است و ديگر كسان در آن نمي‌گنجند. البته بستگان پيامبر عنوان «بني‌هاشم» را دارند و همه آنان حقوق ويژه‌اي دارند كه يكي از آنها حرام بودن صدقه‌دادن به آنان است.
 
 
 
رجوع شود: شكست اوهام ص ۶

 


[۱]. قاموس قرآن، سيد علي‌اكبر قرشي، ج ۱، ص ۱۳۹.
[۲]. مستدرك علي الصحيحين، ج ۳، صص ۱۴۷ و ۱۴۸.
[ ۳]. سنن بيهقي، ج ۲، ص ۱۵۰. 
[ ۴]. بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۲۰۸. 
[۵]. احتجاج، ص ۱۵۷.
 
 


| شناسه مطلب: 83854