آیا حدیثی از حضرت علی وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟ آیا حدیثی از حضرت علی وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟ آیا حدیثی از حضرت علی وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
آیا حدیثی از حضرت علی وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟ آیا حدیثی از حضرت علی وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟ آیا حدیثی از حضرت علی وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟ آیا حدیثی از حضرت علی وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟ آیا حدیثی از حضرت علی وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟

آیا حدیثی از حضرت علی وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟

در پرسشی که درباره خلافت امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) است، این گونه آمده: آیا حدیثی از حضرت علی(علیه السلام) وجود دارد که بیان کند، ایشان از جانب خداوند به مقام جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) انتخاب شده است؟ در صورتی که جانشین رسول خدا(صلی ال

در پرسشي كه درباره خلافت اميرالمؤمنين حضرت علي(عليه السلام) است، اين گونه آمده: آيا حديثي از حضرت علي(عليه السلام) وجود دارد كه بيان كند، ايشان از جانب خداوند به مقام جانشيني رسول خدا(صلي الله عليه و آله) انتخاب شده است؟ در صورتي كه جانشين رسول خدا(صلي الله عليه و آله) از جانب خدا برگزيده مي‌شود. چگونه و با چه مجوزي، امام علي(عليه السلام) خلافت را رها و به فرد ديگري واگذار كرد؛ يعني اگر امر خداوند بر خلافت علي(عليه السلام) بود، چگونه ايشان اين امر را به هر دليلي به شخص ديگري واگذار كرد؟ امام علي(عليه السلام) در خطبه شقشقيه مي‌فرمايد: «پس از انديشه كردن، خلافت را واگذار كردم و نه به امر خدا»، لطفاً در اين باره توضيح دهيد.

×  پاسخ

پرسش نخست: آيا حديثي از امام علي(عليه السلام) وجود دارد كه ايشان از جانب خداوند به جانشيني رسول خدا(صلي الله عليه و آله) انتخاب شده است؟

پيش از آنكه به اين پرسش پاسخ دهيم، لازم است به اين نكته اساسي اشاره شود كه طبق نص قرآن كريم، تمام سخنان پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) وحي و مورد تأييد خداوند تبارك و تعالي است؛ چنان‌كه در قرآن مي‌خوانيم: (وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى[1] «و هرگز از روي هواي نفس سخن نمي‏گويد. آنچه مي‏گويد، چيزي نيست جز وحي كه بر او نازل شده است». بنابراين همه سخنان پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) وحي و از طرف خداوند متعال است.

با توجه به اين نكته، احاديث بسياري در منابع شيعه و اهل سنت وجود دارد كه نشان مي‌دهد، امام علي(عليه السلام) از جانب خداوند متعال به امامت برگزيده شده است؛ مانند حديث يوم الدار، حديث سفينه، حديث منزلت، حديث ثقلين، حديث غدير و احاديث ديگري كه ذيل برخي آيات مانند آيه ولايت آمده است. پيام صريح اين احاديث، امامت امام علي(عليه السلام) است كه به دو روايت يكي در اوايل بعثت و ديگري در حجةالوداع؛ يعني اواخر عمر پيامبر(صلي الله عليه و آله) اشاره مي‌‌كنيم:

الف) حديث «يوم الدار» زماني بيان شد كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) غذايي آماده كرد و بستگان نزديكش را از قريش دعوت كرد و آنها را به اسلام فرا خواند و فرمود: «نخستين كسي كه دعوت مرا براي دفاع از اسلام بپذيرد، برادر، وصي و جانشين من خواهد بود». هيچ كس دعوت آن حضرت را نپذيرفت، ولي علي بن ابي‌طالب(عليه السلام) عرض كرد: «من تو را ياري و با تو بيعت مي‌كنم». پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: «تو برادر، وصي و جانشين مني».[2]

شخصيت‌هاي بزرگ و علمي اهل سنت، صحت سند اين حديث را در كتاب‌هاي خود تأكيد كرده‌اند كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود:

ـ متقي هندي در «كنزالعمال»؛[3]

ـ حافظ علي بن ابي‌بكر هيثمي در «مجمع الزوائد»؛[4]

ـ حاكم نيشابوري در «مستدرك علي الصحيحين»؛[5]

ـ بيهقي در «السنن الكبري»؛[6]

ـ احمد بن علي نسائي در «خصائص اميرالمؤمنين علي بن ابي‌طالب»؛[7]

ـ عبيدالله بن احمد حسكاني در «شواهد التنزيل لقواعد التفضيل»؛[8]

ـ اسماعيل بن كثير دمشقي در «تفسيرش»؛[9]

ـ محمد بن جرير طبري در كتاب تاريخ الأمم و الملوك».[10]

در اين حديث شريف كه در آغاز بعثت بيان شده است، به مسئله مهم امامت علي(عليه السلام) به‌طور روشن تصريح شده و جاي هيچ‌گونه شك و شبهه و شرح ندارد.

ب) حديث ديگري كه لازم است به آن اشاره شود، حديث معروف و متواتر «غدير» است. پيامبر(صلي الله عليه و آله) در سال آخر عمر مباركش در حجة الوداع، به دستور خداوند،
امام علي(عليه السلام) را در حضور حدود 110هزار نفر، به عنوان امام و جانشين پس از
خويش به مردم معرفي كرد. اين حديث در بيشتر منابع درجه يك اهل سنت و
شيعه آمده و در سند آن كسي ترديد نكرده است. علامه اميني= اثر گرانسنگ «الغدير» را در ده مجلد، درباره همين حديث شريف نوشته است. وي در اين اثر، حديث غدير را از نظر سند و دلالت بررسي كرده و به شبهاتي كه مخالفان مطرح كرده‌اند، پاسخ
داده است.

برخي منابع حديث غدير عبارت است از: سنن ترمذي، نوشته محمد بن عيسي بن سَوْرة بن موسي بن الضحاك الترمذي،[11] صحيح ابن حبان، به‌ترتيب ابن بلبان، محمد بن حبان بن احمد بن حبان بن معاذ بن مَعْبدَ، التميمي، ابوحاتم، الدارمي، البُستي؛[12] المصنف في الأحاديث والآثار، نوشته أبوبكر بن ابي‌شيبه، عبدالله بن محمد بن إبراهيم بن عثمان ابن خواستي العبسي (المتوفي: 235ه‍)،[13] السنن الكبري، اثر ابوعبدالرحمن أحمد بن شعيب بن علي الخراساني، النسائي (المتوفي: 303ه‍)؛[14] مسند ابي‌يعلي، اثر أبو يعلي أحمد بن علي بن المثُني بن يحيي بن عيسي بن هلال التميمي، الموصلي.[15]

بنابراين پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) امامت امام علي(عليه السلام) را به‌طور روشن و آشكار، هم در آغاز و هم در پايان رسالتش در حجة الوداع مطرح كرد. همچنين در 23سال دعوت، بارها اين مسئله را در فرصت‌هاي گوناگون بازگو كرد.

امام علي(عليه السلام) نيز به جانشيني خويش از سوي پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه در حقيقت، از سوي خداوند است، اشاره كرده است. ايشان درباره اهل بيت: كه خود فردي از آنها است، فرموده: «وفيهم الوصية و الوراثة»؛[16] «درباره آنان وصيت و وارث بودن، ثابت است». بديهي است كه اشاره به وصايت پيامبر(صلي الله عليه و آله)، در حقيقت، اشاره به مقام خلافت است.

 
[1]. النجم: 3 و4.

[2]. الدر المنثور، سيوطي، ج6، ص328.

.[3] كنزالعمال، متقي هندي، ج12، ص128.

.[4] مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هيثمى، ج7، ص119.

.[5] مستدرك حاكم، ج3، ص130.

.[6] السنن الكبري، بيهقي، ج5، ص126.

.[7] خصائص اميرالمؤمنين علي بن ابي‌طالب، نسائي، ص86.

[8]. شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، عبيدالله بن احمد حسكانى، ج1، ص545.

.[9] تفسير ابن كثير، اسماعيل بن كثير دمشقي، ج3، ص363.

.[10] تاريخ الطبري تاريخ الأمم و الملوك، محمد بن جريرطبري، ج2، ص64.

[11]. سنن ترمذي، ج5، ص633.

[12]. صحيح ابن حبان، ش15، ص374.

[13]. المصنف في الحديث والآثار، ج6، ص365.

[14]. سنن الكبري، ج7، ص308.

[15]. مسند ابي يعلي، ج1، ص428.

[16]. نهج البلاغه، خطبه 2.


| شناسه مطلب: 85910







نظرات کاربران