چرا شیعیان نمازهای «ظهر و عصر» و «مغرب و عشا» را با هم بجا میآورند؟
مصادیق جمع میان دو نماز با مراجعه به متون فقهی و اقوال فقها، جمع دو نماز به اشکال مختلفی بیان و تجویز شده است، مانند: جمع در شرایط عادی، در سفر، در حالت اضطرار یا عارض شدن عذر، یا جمع در دو مکان عرفات و مشعرالحرام. جمع میان دو نماز در شرایط عادی
مصاديق جمع ميان دو نماز
با مراجعه به متون فقهي و اقوال فقها، جمع دو نماز به اشكال مختلفي بيان و تجويز شده است، مانند: جمع در شرايط عادي، در سفر، در حالت اضطرار يا عارض شدن عذر، يا جمع در دو مكان عرفات و مشعرالحرام.
جمع ميان دو نماز در شرايط عادي
فقه شيعه به پيروي از روايتهاي امامان معصوم(عليهم السلام)، با بيان اوقات خاص و مشترك هر نماز[1] و افضليت و استحبابِ تفريق و جدا خواندن نمازها در پنج نوبت،[2] به جوازِ جمع ـ چه به نحو تقديم و چه تأخيرـ به منظور وسعت وقت بر امت اسلامي براي اتيان نماز،[3] قائل است.[4]
به عبارت ديگر، سنت پيامبر(صلي الله عليه و آله) بر پنج نوبت نمازگزاردن، مورد قبول شيعه است و ايشان اين عمل را مستحب و سنت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) ميداند، ولي شيعه به وقت مشترك ميان نمازهاي ظهر و عصر و مغرب و عشاء و همچنين به وقت فضيلت براي هر نماز قائل است؛ به خلاف اهل سنت كه آن را وقت مختص به همان نماز ميدانند.
شيعه براي نمازهاي «ظهر و عصر» و «مغرب و عشاء»، سه نوع وقت بيان ميكند: «وقت اختصاصي»، «وقت فضيلت»، «وقت مشترك».[5]
با مراجعه به متون فقهي اهل سنت، نظريه واحدي از ايشان درباره جمع ميان دو نماز به دست نميآيد. تفصيل آن به اين شرح است:
جمع ميان دو نماز، در سفر
بسياري از صحابه و تابعين،[6] شافعي (م204ق.)[7] و احمد بن حنبل (م241ق.)[8] قائل به جواز جمع خواندن نماز در سفر هستند. حسن بصري (م100ق.)،[9] نخعي (م139ق.)،[10] ابوحنيفه (م150ق). و[11] ابويوسف (م160ق.)[12] جواز را نپذيرفتند. در اين ميان، مالك (م179ق).[13] و ليث بن سعد (م199ق.)[14] قائل به تفصيل شدهاند و جواز جمع بين دو نماز را مختص كسي ميدانند كه در سفر كردن عجله داشته باشد.
جمع ميان دو نماز در حضر از روي عذر و اضطرار
اغلب فقها جمع دو نماز در صورت عذر و اضطرار را (در شرايط خاصي) جايز ميدانند. شافعي ميگويد: «درباره باران، جواز جمع وجود دارد»،[15] ولي برخي ديگر مانند ابن سيرين(م110) و مالك (م179) موارد عذر و اضطرار را اعم دانستهاند.[16] البته شافعي عذر را فقط ناظر به نماز مغرب و عشاء دانسته، ولي مالك آن را شامل ظهر و عصر نيز دانسته است.[17]
جمع ميان دو نماز در دو مكان عرفات و مزدلفه
مذاهب فقهي اهل سنت، در جواز جمع ميان دو نماز در «عرفات» و «مزدلفه»، اجماع و اتفاق نظر دارند. به اين بيان كه در اولي، ميتوان نماز ظهر و عصر را به نحو جمع تقديم و در دومي، نماز مغرب و عشاء را به نحو جمع تاخير ادا كرد.[18]
فارغ از اين اختلافها كه فقط به موارد اهم اشاره شد، مهم آن است كه دليل بر جواز جمع در حضر به نحو اختياري، در منابع فقهي اهل سنت وجود دارد.
البته احتياط در مقام عمل، آناست كه اوقات نماز در وقت فضيلت آن و به نحو تفريق خوانده شود. اما اين احتياط با احتياط ديگري مزاحم است؛ زيرا تفريق در زمان ما بسياري از عوام را به ترك نماز ميكشاند؛ درحاليكه در صورت جمع، شخص با اتيان نماز ظهر و عصر براي مثال، به مشاغل خود ميپردازد و ديگر نياز نيست پس از گذر ساعتي، دوباره خود را مهياي نماز كند. پس بر فقهاي امت اسلامي لازم است با توجه به اينكه اصل جواز جمع در قرآن كريم در آيه: {أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً}[19] بيان شده و در دين اسلام حرج و عسري نيست،[20] به جواز جمع به نحو اختياري فتوا دهند.
[1]. من لا يحضره الفقيه، ج1، ص216؛ الاستبصار، ج1، ص246.
[2]. من لا يحضره الفقيه، ج1، ص287؛ الكافي، ج4، ص246.
[3]. الكافي، ج3، ص286؛ علل الشرائع، ج2، ص321.
[4]. الخلاف، ج1، ص588، المسألة351؛ المبسوط، ج1، ص140؛ المؤتلف من المختلف، ج1، ص209،
مسأله 346؛ جامع الخلاف و الوفاق، ص103؛ ذكرى الشيعة، ج4، ص336؛ الجامع للشرائع، ص93؛
المعتبر، ج2، ص484.
مسأله 346؛ جامع الخلاف و الوفاق، ص103؛ ذكرى الشيعة، ج4، ص336؛ الجامع للشرائع، ص93؛
المعتبر، ج2، ص484.
[5]. التهذيب، ج2، صص39و40؛ وسائلالشيعة، ج4، صص141 ـ 156.
[6]. الاستذكار، ج2، ص208؛ حلية العلماء، ج2، ص204؛ المغني، ج3، ص445 و ج7، ص162؛ المجموع، ج4، ص371.
[7]. الأم، ج7، ص195؛ الأوسط في السنن، ج2، ص426؛ الحاوي في فقه الشافعي، ج2، صص359 و379 و392؛ المهذب، ج1، ص104.
[8]. مسائل الإمام أحمد، ج1، ص107؛ الاستذكار، ج2، ص208؛ الكافي في فقه ابن حنبل، ج1، ص311؛ المحرر في الفقه علي مذهب الامام احمد، ج1، ص134؛ الانصاف، ج2، ص235.
[9]. البيان في مذهب الشافعي، ج2، ص486؛ المجموع، ج4، ص371.
[10]. همان.
[11]. الحجة علي اهل المدينه، ج1، ص161؛ شرح معاني الآثار، ج1، ص282 و ج3، ص253؛ حلية العلماء، ج2، صص159 و204.
[12]. همان.
[13]. موطأ، مالك، ج1، ص431؛ المدونة الكبرى، ج1، ص205؛ التلقين، ج1، صص50 و81 و122.
[14]. الاستذكار، ج2، صص206و207؛ البيان و التحصيل، ج2، ص17.
[15]. الحاوي في فقه الشافعي، ج2، ص359؛ الحلية العلماء، ج2، ص204؛ المجموع، ج4، ص378.
[16]. مسائل الإمام أحمد، ج3، ص177؛ المحرر في الفقه، ج1، ص134؛ المبسوط، ج1، ص438.
[17]. الكافي، ج1، صص192، 231و372؛ حليه العلماء، ج2، ص206؛ الاستذكار، ج2، ص211؛ التلقين، ج1، صص50،81و122؛ بدايةالمجتهد، ج1، ص173؛ المجموع، ج4، ص260.
[18]. الاستذكار، ج2، ص205؛ بداية المجتهد، ج1، ص170؛ المغني، ج2، ص112.
[19]. «نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكي شب (نيمه شب) بر پادار، و همچنين قرآن فجر (نماز صبح) را، چون قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است» (اسراء: 78).
[20]َ. (يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْر) (بقره: 185)؛ (وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ) (حج: 78).