لقب امام زمان و بهانهای بیثمر
نویسنده در صفحه 53 از قول «علامه نوری طبرسی» در «النجم الثاقب» نقل می‌کند که از القاب امام زمان «خسرو مجوس» است. سپس نویسنده با آه و ناله می‌گوید: «چه مصیبت بزرگی! چگونه ممکن است که امام ما، خسرو مجوس نا
نويسنده در صفحه 53 از قول «علامه نوري طبرسي» در «النجم الثاقب» نقل ميكند كه از القاب امام زمان «خسرو مجوس» است. سپس نويسنده با آه و ناله ميگويد: «چه مصيبت بزرگي! چگونه ممكن است كه امام ما، خسرو مجوس ناميده شود؟! مجوسيها چه ربطي با صاحبالزمان دارند؟!».
پاسخ
حاجي نوري۱ در «النجم الثاقب» ضمن بيان اسامي آن حضرت ميگويد: «چهل و هفتم: خسرو، در كتاب «ذخيره» و «تذكره» مذكور است كه اين نام آن حضرت در كتاب جاويدان خسرو مجوس است. انتهي».
اولاً: حاجي نوري درصدد جمع كردن همه القاب حضرت در كتابهاي گوناگون است، نه آنكه خودش به آنها معتقد باشد.
ثانياً: وي ابتدا لقب خسرو را از آن دو كتاب و بعد خسرو مجوس را از كتاب جاويدان نقل ميكند. عبارت وي نيز مبهم است؛ زيرا احتمال دارد خسرو مجوس پسوند نام كتاب باشد؛ يعني كتابي كه نام آن «جاويدان خسرو مجوس» است.
ثالثاً: اين نام هرگز در ميان شيعه معروف نبوده است؛ نه در عرب و نه در عجم. حتي ايرانيان حضرت را با كلمه خسرو نميشناسند تا چه رسد به خسرو مجوس. ذكر اين نام در كتابي آن هم بدون سند، بر عقيده شيعه دلالت نميكند. وگرنه در كتب اهل سنت، از مطاعن و امور زشت منسوب به خلفاي راشد يا فقهاي اربعه مطالب بسياري ذكر شده است؛ اما اهل سنت به آن ملتزم نيستند.
رابعاً: اگر اين اسم صحت داشته باشد، احتمال دارد كه مجوسيها حضرت را با اين نام، منجي خود دانسته و معرفي كردهاند؛ يعني اين نام حضرت در كتابهاي مجوس و زرتشت بوده است همچنانكه در ديگر اديان نيز به حضرت مهدي[ بشارت داده شده است. خسرو در زبان فارسي به «خوشرو» يا صاحب مملكت وسيع[1]، معنا ميشود كه حضرت مهدي نيز داراي چنين اوصافي است. حاجي نوري۱ در شمارههاي 59،60، 67 و 133 به ترتيب نامهاي «زندافريس»، «سروش ايزد»، «شماطيل» و «مسيح الزمان» را ذكر ميكند. با اين احتمال، ديگر براي بدگماني دليلي وجود ندارد، مگر براي دلهاي منحرف.
[1]. تاج العروس، زبيدي، ج7، ص446.